انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

زندگی نامه هنرمندان مکتب اصفهان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

زندگی نامه هنرمندان مکتب اصفهان (969 تا 1110 ه. ش)

حبیب الله مشهدی (978 ه. ش)

لطف الله (967 ه. ش )

رضا عباسی (آقارضا )

علیرضا عباسی

آقا رضا جهانگیری

محمد شفیع عباسی

افضل الحسینی ( یا افضل حسینی)

معین مصور

محمد علی (1044 0 1020 ه. ق )

محمد یوسف

محمد قاسم (حدود 1078)

حبیب الله مشهدی (978 ه. ش): بررسی آثار حبیب الله مشهدی نشان می دهد که او ابتدا در هرات کار می کرد و بعداً توسط حسین خان شاملو دولت مرد قمی او را به دربار شاه عباس معرفی کرد. او به اصفهان آمد و در دربار به کارش ادامه داد و از اعتبار بسیاری برخوردار شد. طراحی های او نشان می دهد که در ایجاد خطوط ظریف ، محکم و روان از مهارت و استادی کم نظیری برخوردار بوده است و چنان استنباط می شود که آثارش اندکی در طراحی به کارهای رضا عباسی نزدیک بوده و تحت تاثیر هنرمندان پایتخت قرار گرفته است.

لطف الله (967 ه. ش ):یکی از مینیاتوریست ها و طراحان دوران صفوی است. وی در سال 997 ه. ش وفات یافته است.

رضا عباسی (آقارضا): بیش از هر کس دیگر در نقاشی سده ی یازدهم هجری ایران تاثیر گذار بوده است. "قاضی احمد" مورخ هنری اوایل سده ی یازدهم در مورد وی می نویسد: « آقا رضا نقاش زیبایی ها، پسر مولانا علی اصغر کاشی، شخصیتی است که دنیای حاضر باید به وجود او افتخار کند. زیرا او در عنفوان جوانی کارهای قلمگیری، صورت سازی و شبیه سازی را به درجه ای رساند که اگر مانی و بهزاد، امروز زنده بودند،  روزی صد بار دست و قلم قوی او را ستایش می کردند. در این زمان هیچ استاد نقاش و هنرمندی نیست که کار او را کامل نداند.»

آقا رضا مورد لطف خاص شاه عباس بود؛ به طوری که از سالهای 1008 به بعد عنوان عباسی را از وی دریافت کرد. آقا رضا معاصر شیخ محمد شیراز و صادق بیک افشار بود. زندگی این هنرمند، زمانی مانند اشراف دربار شاهی بود و گاهی سخت و ناامید کننده؛ به طوری که نمی توانست نقش هنرمندان سنتی دربار را ایفا کند.

اسکندر منشی نویسنده تاریخ عالم آرای عباسی، درباره ی وی می نویسد:«رضا، علی رغم ظرافت های هنری تا آن حد بی فرهنگ بود که مرتباً به کارهای پهلوانی و کشتی اشتغال داشت و به این عادت علاقه مند شده بود. او از معاشرت با مردان بزرگ و با استعداد اجتناب می کرد.»

نقل است که رضا در اوایل سده ی یازدهم حرفه ی خود را رها کرده و هم نشین اشخاص بیچاره و ولگرد شد؛ ولی دوباره به طور فعال به کارگاه سلطنتی باز گشت و مشغول نقاشی شد. در اواخر عمر، طراحی های او تحت تاثیر تجارب و شاید گذشت عمر، خشن تر شد.

کارهای آخر عمر او نه تنها از ظرافت کمی برخوردار است؛ بلکه صداقت و خلوص نیز دیگر در آثارش وجود ندارد.

او موضوع آثارش را از طبقات پایین انتخاب می کرده و در کارهایی که برای دربار انجام می داد، آدمها را تقریبا چاق نشان می داده است.

رضا عباسی طراحی با قلم را که از قرن نهم هجری شروع شده بود، تکامل بخشید. خطوط او در این قلمگیری ها ویژگی خاصی دارد. وی در کشیدن لباسها نهایت استادی را به خرج داده و تاخوردگی های ملایم و لبه های شیب دار را با سهولت تمام ترسیم کرده است. خطوط بریده و منحنی های ساده با هم مخلوط شده اند و حجم های طبیعی و ابریشم های روشن لباس را به وجود آورده اند. این خطوط هرگز از قوام وشکل طرح جدا نمی شوند و جزئیات قابل مشاهده هرگز ناهماهنگ نیست. طراحی هایی که از این استاد به نام آقا رضا و رضا رقم زده شده است، به جزطرح شماره 45 همه فاقد تاریخ هستند.

طراحی های شماره 31 تا 34

کارهای دوران جوانی رضا عباسی است (آقا رضا ). ولی طراحی هایی که به امضای رضا عباسی رقم زده شده است ، از تاریخ (1011 الی 1044 ه. ق ) شاملطرح های شماره 35و36است. تعدادی طراحی هم بعد از سال 1044 به شیوه ی استاد ، کار شده که آن ها را هم  به استاد نسبت می دهند.

علیرضا عباسی:این هنرمند اولین بار هنگامی که مسجد جامع قزوین را با چندین کتیبه تزئین کرد ، به شهرت رسید. وی در شروع سلطنت شاه عباس در خدمت سردار مهم شاه ، فرهاد خان بود. ولی شاه پس از آگاهی استعداد او به سردار خود دستور داد که این خوشنویس را به دربارش بفرستد.

وی بعد از آن خوشنویسی را در دربار شروع کرد و تا بعد از مرگ شاه در دربار ماند. علیرضا مرد بلند همتی بود. ابتدا رئیس خوشنویسان شد و بعد از آن مدتی رئیس کتابخانه ی سلطنتی شد. شاه عباس علاقه و توجه خاصی به وی داشت ؛ به



خرید و دانلود  زندگی نامه هنرمندان مکتب اصفهان


دانلود تحقیق اصفهان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

شهر اصفهان :

شهر اصفهان در جنوب شرقی تهران و حاشیه کویر لوت قرار دارد. طول جغرافیایی آن از رصد خانه گرینویچ 51 درجه و 35 دقیقه شرقی و عرض جغرافیای آن از استوا 32 درجه و 40 دقیقه شمالی است. از دوران قدیم به سبب حاصلخیزی اراضی خود که از آب فراوان زاینده رود سیراب می گردید، نقطه مهمی بوده است.

در قرون وسطی محلات مسکونی شهر فقط در ساحل شمالی یعنی قسمت چپ زاینده رود واقع بود. در این قسمت دو شهر کنار هم قرار داشتند: « جی » و « الیهودیه » وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند. نام قدیمی اصفهان اسپادانا بوده سپس به سپاهان نامیده شد .

بعد از ورود اسلام، نام شهر معرب شده به نام اصفهان خوانده شد پیش از حمله اسکندر مرکز یکی از ایالات ایرانی بود. در سال 21 هجری و در دوران خلافت عمر فتح شد. در جریان مغول، مورد حمله تیمور قرار گرفت و مردمانش قتل عام شدند.در عصر صفویه پایتخت ایران بود. (قرن 17 میلادی) و در دوران شاه عباس اول، به اوج عظمت خود رسید. اما بر اثر تهاجم افغانها در سال 1722 میلادی از رونق کاسته شد و سپس در دوران قاجاریه، پایتخت ایران به تهران متصل شد .

نژاد مردم اصفهان :

استان اصفهان بر پایه‌ی پژوهش‌های باستان‌شناختی و کاوش‌های علمی که در نقاط گوناگون آن ، از جمله تپه‌های سیلک ، در 4 کیلومتری باختر شهر کاشان انجام شده است ، یکی از نخستین مراکز فرهنگی و محل زیست انسان پیش از تاریخ است . پیش از ورود آریاها به این منطقه ، از هزاره‌ی پنجم پیش از میلاد مسیح ، مردمی غیر آریایی در استان اصفهان می‌زیسته‌اند و بی‌گمان بعدها در ساختار اجتماعی ، فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران آریایی تاثیر زیادی داشته‌اند . ورود آریاها ، که تیره‌ای از مردم سفیدپوست هند و اروپایی هستند ، به فلات ایرانی ، از نیمه‌ی هزاره‌ی دوم پیش از میلاد مسیح آغاز گردیده و در نواحی گوناگون میهن جدید خود ، دست به پراکنش و گسترش زده‌اند .

نژاد ایرانی

بیشتر مردم این تیره مسلمان می‌باشند و شماری زرتشتی نیز در میانشان زندگی می‌کنند . نیاکان آنان آرایی‌نژاد بوده‌اند ، که در گذشته‌های دور از دامنه‌ی کوهستان قفقاز عبور کرده به سوی ایران و هندوستان ، از جمله استان اصفهان سرازیر شده‌اند . بعضی از پژوهشگران بر این باورند که نسبت این تیره به منوچهر ، پادشاه پیشدادی ایران می‌رسد و فرهنگ این مردم ، بین سده‌های 8 و 14 پ . م ، پیدا و گسترش یافته است .

با این حال بایستی گفت که این تیره در گذر زمان با مردمانی ، چون عرب ، ترک ، مغول ، ... آمیزش کرده و نژاد خالصی ندارند ، ولی ایرانیانی که به آیین زرتشت مانده‌اند ، از این آمیختگی به دور بوده‌اند .

شماری خانوار از نژاد ایرانیان پیشین ، در داران و پیرامون آن سکونت دارند . مردم این تیره بیشتر آداب و رسوم زرتشتیان را نگاهداشته‌اند ، حتی پاره‌ای از واژگان آنان ، همانند واژگان پیشین فارسی دری است .

گروهی نیز در روستای مشهد کاوه ، جمالو ، اورگان و بردشاه زندگی می‌کنند و خود را اولاد کاوه‌ آهنگر می‌دانند . آرامگاهی هم در روستای مشهد کاوه ، در جنوب داران برپاست ، که مردم محل ، آن را آرامگاه کاوه‌ی آهنگر می‌پندارند . دژ خرابه‌ای ، در نزدیکی آبادی جمالو به نام مزدکیان وجود دارد ، که مردم ، این محل را زادگاه مزدک ، همدوره‌ی قباد ، پدر انوشیروان و بنیان‌گذار آیین مزدکی می‌دانند . نژاد گرجستانی

مردم این تیره ، در زمان پادشاهی شاه عباس بزرگ به ایران آمده‌اند . زبان آنان گرجی است و در فریدن ، فریدون‌شهر ( آخوره ) ، ... پراکنده‌اند . بخشی از آنان مسلمان و بخشی هم مسیحی هستند .

نژاد ارمنی

مردم این تیره ، در ارمنستان و دامنه‌ی کوهستان‌های گرجستان زندگی می‌کرده‌اند . شاه عباس صفوی پس از گشودن آن منطقه ، ارمنی‌ها را به منظور بازرگانی و رواج آن در ایران ، به ایران کوچانید و حدود یک هزار و 800 خانوار ارمنی را به اصفهان فرستاد و در جلفا جلفا ، در جنوب زاینده‌ رود اسکان داد .

نژاد عرب

عرب‌ها به فرمان نادرشاه افشار از خراسان به این منطقه کوچانده شدند . شماری از آنان به فریدن آمدند و در روستاهای دره‌بید ، دامنه و اشکرد



خرید و دانلود دانلود تحقیق اصفهان


دانلود تحقیق: اصفهان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

شهر اصفهان :

شهر اصفهان در جنوب شرقی تهران و حاشیه کویر لوت قرار دارد. طول جغرافیایی آن از رصد خانه گرینویچ 51 درجه و 35 دقیقه شرقی و عرض جغرافیای آن از استوا 32 درجه و 40 دقیقه شمالی است. از دوران قدیم به سبب حاصلخیزی اراضی خود که از آب فراوان زاینده رود سیراب می گردید، نقطه مهمی بوده است.

در قرون وسطی محلات مسکونی شهر فقط در ساحل شمالی یعنی قسمت چپ زاینده رود واقع بود. در این قسمت دو شهر کنار هم قرار داشتند: « جی » و « الیهودیه » وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند. نام قدیمی اصفهان اسپادانا بوده سپس به سپاهان نامیده شد .

بعد از ورود اسلام، نام شهر معرب شده به نام اصفهان خوانده شد پیش از حمله اسکندر مرکز یکی از ایالات ایرانی بود. در سال 21 هجری و در دوران خلافت عمر فتح شد. در جریان مغول، مورد حمله تیمور قرار گرفت و مردمانش قتل عام شدند.در عصر صفویه پایتخت ایران بود. (قرن 17 میلادی) و در دوران شاه عباس اول، به اوج عظمت خود رسید. اما بر اثر تهاجم افغانها در سال 1722 میلادی از رونق کاسته شد و سپس در دوران قاجاریه، پایتخت ایران به تهران متصل شد .

نژاد مردم اصفهان :

استان اصفهان بر پایه‌ی پژوهش‌های باستان‌شناختی و کاوش‌های علمی که در نقاط گوناگون آن ، از جمله تپه‌های سیلک ، در 4 کیلومتری باختر شهر کاشان انجام شده است ، یکی از نخستین مراکز فرهنگی و محل زیست انسان پیش از تاریخ است . پیش از ورود آریاها به این منطقه ، از هزاره‌ی پنجم پیش از میلاد مسیح ، مردمی غیر آریایی در استان اصفهان می‌زیسته‌اند و بی‌گمان بعدها در ساختار اجتماعی ، فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران آریایی تاثیر زیادی داشته‌اند . ورود آریاها ، که تیره‌ای از مردم سفیدپوست هند و اروپایی هستند ، به فلات ایرانی ، از نیمه‌ی هزاره‌ی دوم پیش از میلاد مسیح آغاز گردیده و در نواحی گوناگون میهن جدید خود ، دست به پراکنش و گسترش زده‌اند .

نژاد ایرانی

بیشتر مردم این تیره مسلمان می‌باشند و شماری زرتشتی نیز در میانشان زندگی می‌کنند . نیاکان آنان آرایی‌نژاد بوده‌اند ، که در گذشته‌های دور از دامنه‌ی کوهستان قفقاز عبور کرده به سوی ایران و هندوستان ، از جمله استان اصفهان سرازیر شده‌اند . بعضی از پژوهشگران بر این باورند که نسبت این تیره به منوچهر ، پادشاه پیشدادی ایران می‌رسد و فرهنگ این مردم ، بین سده‌های 8 و 14 پ . م ، پیدا و گسترش یافته است .

با این حال بایستی گفت که این تیره در گذر زمان با مردمانی ، چون عرب ، ترک ، مغول ، ... آمیزش کرده و نژاد خالصی ندارند ، ولی ایرانیانی که به آیین زرتشت مانده‌اند ، از این آمیختگی به دور بوده‌اند .

شماری خانوار از نژاد ایرانیان پیشین ، در داران و پیرامون آن سکونت دارند . مردم این تیره بیشتر آداب و رسوم زرتشتیان را نگاهداشته‌اند ، حتی پاره‌ای از واژگان آنان ، همانند واژگان پیشین فارسی دری است .

گروهی نیز در روستای مشهد کاوه ، جمالو ، اورگان و بردشاه زندگی می‌کنند و خود را اولاد کاوه‌ آهنگر می‌دانند . آرامگاهی هم در روستای مشهد کاوه ، در جنوب داران برپاست ، که مردم محل ، آن را آرامگاه کاوه‌ی آهنگر می‌پندارند . دژ خرابه‌ای ، در نزدیکی آبادی جمالو به نام مزدکیان وجود دارد ، که مردم ، این محل را زادگاه مزدک ، همدوره‌ی قباد ، پدر انوشیروان و بنیان‌گذار آیین مزدکی می‌دانند . نژاد گرجستانی

مردم این تیره ، در زمان پادشاهی شاه عباس بزرگ به ایران آمده‌اند . زبان آنان گرجی است و در فریدن ، فریدون‌شهر ( آخوره ) ، ... پراکنده‌اند . بخشی از آنان مسلمان و بخشی هم مسیحی هستند .

نژاد ارمنی

مردم این تیره ، در ارمنستان و دامنه‌ی کوهستان‌های گرجستان زندگی می‌کرده‌اند . شاه عباس صفوی پس از گشودن آن منطقه ، ارمنی‌ها را به منظور بازرگانی و رواج آن در ایران ، به ایران کوچانید و حدود یک هزار و 800 خانوار ارمنی را به اصفهان فرستاد و در جلفا جلفا ، در جنوب زاینده‌ رود اسکان داد .

نژاد عرب

عرب‌ها به فرمان نادرشاه افشار از خراسان به این منطقه کوچانده شدند . شماری از آنان به فریدن آمدند و در روستاهای دره‌بید ، دامنه و اشکرد



خرید و دانلود دانلود تحقیق: اصفهان