لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع
چکیده
یکی از مطالبی که در نام سازی برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اخلاقیات در نام سازی میباشد. در این مقاله اهداف نام سازی، مسئولیت اجتماعی، عوامل موثر برخرید اخلاقی، نقصهای مدلهای نام سازی، ارتباط آن با شهرت شرکت و دیدگاههای مرتبط با آن و لزوم توجه به نظرات اخلاقی تشریح شده است.
کلیدواژه : نام و نشان تجاری؛ نام سازی؛ اخلاقیات؛ مسئولیت اجتماعی؛ تصویر نام و نشان؛ اعتبارشرکت؛ ارزش ویژه نام و نشان؛ brand; branding; ethics; social responsibility; image; corporate reputation; Brand equity
1- مقدمه
در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دورههای مالی تعریف و ارزیابی میشود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نامهای تجاری در خیلی از جنبههای زندگی انسان مرسوم هستند. نامهای تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نامهای تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند.ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت میگیرد.
2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1
معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد میشود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاستهای شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان میدهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان میتواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند.
رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمانها مورد توجه قرار میگیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاستهای رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمانها در آمده است. بسیاری از سازمانها به صورت رسمی کدهای اخلاقی تعریف کرده اند و سیستمهای آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997).
آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمانها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت میتوان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته میشود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمیشوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزشهای اخلاقی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
اعتبار علمی هومیوپاتی- نتایج یک پژوهش علمی گسترده که در نشریه پزشکی معتیر لانست به چاپ رسیده حاکی از آن است که شیوه هومیوپاتی که برخی افراد از آن برای درمان بیماریها استفاده میکنند، صرفا دارای اثر روانی حاصل از تلقین است و هیچ نوع تاثیر واقعی ببار نمیآورد. سابقه شیوه هومیوپاتی به ۲۵۰سال پیش و زمانی باز میگردد که یک پزشک و شیمی دان آلمانی به نام ساموئل هانه مان در دهه ۱۷۰۰مدعی شد بیمار شدن بدن ناشی از برهم خوردن تعادل و توازن بخشهای مختلف بدن است و برای درمان آنها میباید از اصلی موسوم به "اصل مشابهت "Similia Principleاستفاده کرد. بر مبنیای این اصل برای مداوای امراض باید از امور مشابه آنها استفاده کرد. مدعای این پزشک آلمانی آن بود که اگر از عامل موجد بیماری به مقدار اندکی (پس از حل کردن و رقیق کردن در آب) به بیمار خورانده شود، بدن به مقابله با بیماری بر میخیزد و بیماری را درمان میکند. داروهای هومیوپاتی بر همین مبنا با توجه به نیاز هر فرد بیمار و به نحو خاص برای وی تهیه میشوند و همین امر جاذبه ظاهری این روش را افزایش می دهد. هومیوپات یا درمانگری که از این روش بهره میگیرد نه تنها به علل فیزیکی بیماری توجه میکند که حالات روحی و عاطفی و جنبههای شخصیتی فرد را نیز در نظر میگرید و دارو را با توجه به همین این جنبهها تیه میکند. انتقاد پزشکان و دانشمندان از این روش آن است که آنچه که در این روش به اصطلاح دارو نامیده میشود آنقدر رقیق شده و ضعیف است که احتمال تاثیر گذاری آن تقریبا به حد صفر میرسد. در برخی از موارد داروی تجویز شده حتی فاقد یک مولکول از ماده گیاهی یا معدنی مورد استفاده برای درمان است و عملا چیزی جز یک لیوان آب خوردن نیست،اما هومیو پاتها مدعیند که آب از حافظهای برخوردار است که میتواند "گوهر حیاتی" ماده گیاهی یا دارویی شفا بخش را در خود حفظ کند. محققانی که تحقیق اخیر را در مورد قابلیتهای واقعی هومیوپاتی به انجام رساندهاند یک گروه از پژوهشگران سوئیسی از دانشگاه برن هستند. این محققان به سرپرستی پژوهشگری به نام ماتیاس اگر Matthias Eggerدر یک فرا- تحقیق نتایج مربوط به ۱۱۰پژوهش متفاوت را که در آنها از داروهای خاص هومیوپاتی و داروهای متعارف برای مداوای بیماریها استفاده شده بود مورد مقایسه قرار دادند. این گروه هم آزمایشهای گسترده ای را که با دقت بالای علمی بر روی شمار زیادی از داوطلبان انجام شده بود بررسی کردند و هم آزمونهایی که با کیفیت نازل از حیث دقت علمی در مقیاس کوچک بر روی تعداد معدودی از افراد به انجام رسیده بود. این آزمایشها در انواع بیماریها از بیماریها ریوی گرفته تا انواع عفونتها و نیز اعمال جراحی به انجام رسیده است. در این فرا- تحقیق روشن شد که تاثیر مثبت روش هومیوپاتی عمدتا در آزمونهای از نوع دوم مشهود بوده است و در این آزمونها نیز میزان تاثیر این روش حداکثر در حد تلقین یا استفاده از داروهای جعلی و بیخاصیت در بسته بندی داروهای واقعی بوده است. به گفته پروفسور اگر رئیس تیم پژوهشگران سوئیسی، هرچند اثبات اینکه روش هومیوپاتی اساسا هیچ تاثیری ندارد غیر ممکن است، اما در این فرا-تحقیق نشان داده شده که میزان تاثیر این روش معادل تاثیری است که از شیوه های درمانی "دل خوش کنک "placeboحاصل میشود. در روش اخیر از داروهای بیخاصیت که در بسته بندی داروهای واقعی پیچیده شدهاند یا از شیوههایی که ظاهر آن مشابه مداواهای اساسی است استفاده به عمل میآید، اما عملا هیچ کار جز تلقین صورت نمیگیرد. سردبیر نشریه علمی لانست در مقاله ای که در توضیح تحقیق اخیر به چاپ رسانده تاکید کرده که این گزارش نشان میدهد که روش هومیوپاتی فاقد هرنوع توانایی درمانگرانه است. با این حال به اعتقاد برخی از درمانگران به شیوه هومیوپاتی، این روش اگر قدرت درمانگرانه نیز نداشته باشد، حداقل بیضرر است. در انگلیس حدود ۴۲درصد از پزشکان عمومی، بیمارانی را که از شیوه های درمانی متعارف خشنود نیستند به شیوه های درمانی بدیل و مکمل از جمله هومیوپاتی ارجاع میدهند. اما به گفته پروفسور ادزارد ارنست رئیس بخش پزشکی مکمل و بدیل در دانشگاه اکسترانگلستان، این اعتقاد که هومیوپاتی بیضرر است اعتقاد نادرستی است زیرا هومیوپاتها انتظار دارند که روش آنان سبب بروز واکنشی در بدن بیمار شود که در آغاز کار حتی موجب تشدید عوارض بیماری شود و آنگاه کار را به بهبود آن بکساند. به نظر پروفسور ارنست این نگرش خطرناک است و آنچه که در نظر درمانگر هومیوپات واکنش بدن بیمار به شمار آورده میشود میتواند واقعا جان بیمار را بخطر اندازد. سازمان بهداشت جهانی اخیرا در گزارشی به جنبه های مثبت هومیوپاتی و اشاره کرده است اما هم پروفسور ارنست و هم یکی دیگر از نویسندگان نشریه علمی لانست با انتقاد از گزارش سازمان بهداشت جهانی یاداور شدهاند که در این گزارش ادعاهای گزافی مطرح شده که میتواند کاملا گمراهکننده باشد. به عنوان مثال در این گزارش آمده است که تحقیقات ۴۰سال اخیر نشان می دهد که روش هومیوپاتی در مداوای انسان و حیوانات به همان اندازه روشهای پزشکی مدرن از توانایی برخوردار است. اما خیائوری ژانگ از اعضای گروه تهیهکننده گزارش سازمان بهداشت جهانی درباره هومیوپاتی که خود در حوزه پزشکی سنتی و مکمل تجربه اندوخته اذعان کرده است که گزارش سازمان بهداشت جهانی درباره هومیوپاتی،گزارشی مقدماتی بوده که صرفا به منظور تشویق افراد به انجام تحقیقات تنظیم شده و به هیچ وجه قصد توصیه و تجویز نداشته است. در سالهای اخیر به موازات گسترش تبلیغات برای روشهای پزشکی بدیل، میزان نگرانی پزشکان و دانشمندان درباره سو استفاده از این روشها و طرح دعاوی نادرست افزایش یافته است. پروفسور ارنست در تحقیقی که اخیرا به چاپ رسانده نشان داده که اغلب کسانی که در انگلستان به فعالییت در حوزه روشهای درمانی بدیل یا مکمل یا به اصطلاح سنتی اشتغال دارند، اساسا توجهی به خطر بروز عوارض جانبی منفی ناشی از شیوه های درمانی خود بر روی بیماران ندارند و معتقد نیستند که این روشها میتواند عوارض منفی ببار آورد. در هفته گذشته ولیعهد انگلیس نیز که از مدافعان روشهای پزشکی مکمل و سنتی است وارد گود بحثهای مربوط به کفایت این روشها شد و اعلام کرد بودجه ای را برای بررسی میزان مفید بودن این روشها برای خدمات درمانی عمومی اختصاص داده است. این اقدام با انتقاد اتحادیه پزشکان انگلیس روبرو شد. به گفته سخنگوی این اتحادیه، چنین اقدامی میتواند تصویری نادرست از میزان کفایت این روشها به بیماران انتقال دهد و جان آنان را در معرض خطر قرار دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 50 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اعتبارات اسنادی
مقدمه:اعتبار اسنادی تعدی از بانک است که به خریدار و فروشنده داده می شود. تعهد می شود که میزان پرداختی خریدار به فروشنده بموقع و با مبلغ صحیح به دست فروشنده خواهد رسید.هرگاه که خریدار قادر به پرداخت مبلغ خرید نباشد، بانک موظف است باقیمانده یا تمام مبلغ خرید را بپردازد.اعتبارات اسنادی اغلب در معاملات بین المللی به منظور اطمینان از دریافت مبالغ پرداختی مورد استفاده قرار می گیردبدلیل ماهیت معاملات بین المللی که شامل عواملی همچون مسافت و تفاوت قوانین کشورهاو ...، اعتبارات اسنادی یک جنبه بسیار مهم در تجارت بین المللی شده است. بانک همچنین به نیابت از خریدار که نگهدارنده اعتبارات اسنادی است تا زمان در یافت تائیدیه که کالاهای خریداری شده حمل شده اند وجه را پرداخت نخواهد کرد.مزایای اعتبارات اسنادی:۱- اطمینان فروشنده از اینکه پس از ارایه اسناد حمل وجه اعتبار را مطابق شرایط اعتبار از بانک کارگزار یا تایید کننده دریافت میکند.۲-امکان کنترل تاریخ حمل و تحویل نهایی کالا.۳-تحصیل اسناد حمل مطابق با مفاد موافقت اولیه تحت شرایط قرارداد میان طرفین۴-اطمینان از اینکه پرداخت وجه اعتبار به فروشنده فقط بعد از انتقال و فک مالکیت کالا از وی صورت میگیرد .۵-امکان کسب تسهیلات بیشتر برای فروشنده در مقابل اعتبار گشایش یافته برای تهیه کالای سفارش شده ۶- تعهد بانک برای پرداخت بها در معاملات بجای فرد فروشنده در مورد اعتبارات اسنادی از جهات مختلف، تقسیماتی وجود دارد که مهمترین آنها به شرح زیر میباشد:در رابطه با اعتبارات اسنادی در ایران باید خاطر نشان کرد که به دلیل محدودیتهای وضع شده توسط بانک مرکزی انواعی از این اعتبارات غیر قابل استفاده در ایران میباشد و یا احتیاج به مجوز بانک مرکزی دارد.انواع اعتبار اسنادی ۱- اعتبار اسنادی وارداتی یا صادراتی:به اعتباری که خریدار برای واردات به کشور خود گشایش می کند اعتبار وارداتی و این اعتبار از لحاظ فروشنده کالا که در کشور دیگر قرار دارد اعتبار صادراتی میباشد.۲- اعتبارات اسنادی قابل برگشت: Revocable L/Cدر این نوع اعتبار ، خریدار و یا بانک گشایش کننده اعتبار میتواند بدون اطلاع ذینفع ، هرگونه تغییر یا اصلاحی در شرایط اعتبار بوجود آورد(بدون اجازه فروشنده)واضح است از این نوع اعتبار استفاده چندانی نمیشود زیرا فروشنده اطمینان لازم را نسبت به پایدار ماندن اعتبار و انجام تعهدات خریدار ندارد.با کمال تعجب اگر خریدار ایرانی بخواهد اعتبار قابل برگشت گشایش نماید سیستم بانکی از وی مجوز خاص بانک مرکزی را مطالبه مینماید در حالیکه اعتبار غیر قابل برگشت احتیاجی به مجوز ندارد.۳- اعتبار اسنادی غیر قابل برگشت:Irrevocable L/Cدر اعتبار اسنادی غیر قابل برگشت هرگونه تغییر شرایط اعتبار از جانب خریدار یا بانک گشایش کننده اعتبار موکول به موافقت و رضایت فروشنده بوده. فروشندگان معمولا از این گونه اعتبار استقبال بیشتری میکنند.براساس آخرین مقررات اتاق بازرگانی بین الملل در صورت عدم تصریح و سکوت در اعتبار اسنادی مبنی بر قابل برگشت یا غیر قابل برگشت بودن آن ، اعتبار غیر قابل برگشت خواهد بود.۴- اعتبار اسنادی تایید شده: Confirmed L/Cاعتباری است که خریدار ملزم میشود تا اعتبار صادره از سوی بانک خود را به تایید هر بانک معتبر دیگر کخ مورد نظر فروشنده است، برساند .این نوع اعتبار اسنادی حاکی از اطمینان نداشتن به حیثیت اعتباری بانک صادر کننده و یا وضعیت متزلزل سیاسی یا اقتصادی کشور خریدار است.هم اکنون بسیاری از فروشندگان خارجی تقاضای اعتبارات تایید شده از خریداران ایرانی میکنند که این مسئله به دو دلیل میباشد اولا وضعیت سیاسی و اقتصادی متزلزل ثانیا در سالهای پس از جنگ ایران و عراق بدلیل کمبود ارز در سیستم بانکی کشور ، بانک مرکزی خریداران را به به گشایش اعتبارات یوزانس (نسیه) ترغیب کرد در حالیکه بانک مرکزی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول
چکیده
امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفتهایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمیشود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث میشود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان میآید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب میشود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی میشود که در این مقاله به آنها اشاره میشود.
هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و مؤخره یادآوری این نکته است که اولاً ـ جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمیشود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی میشود که آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوتهایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد که به بررسی آن میپردازیم.
برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملتها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی میکند.
در هیچ تاریخ و نوشتهای قدیمی چیزی که حکایت از احترام و اعتنا به شأن زن کند یافت نمیشود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرد و تسهیلاتی فراهم نمود.
اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، در حق زن نظریهای ابداع کرده که از روزی که بشر پا به عرصه دنیا گذاشته تا زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن طور که هست و بر آن اساس که آفریده شده به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش هم محو گشته بود.
اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری که عملاً با زن داشتند، بیاعتبار نموده خط بطلان بر آنها کشید.
اسلام در هویت زن میگوید زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشتهاند، و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوی؛ هم چنان که خداوند میفرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله أتقیکم؛ «هان ای مردم ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید که گرامیتر شما نزد خدا با تقویترین شماست» (حجرات، 13).
آن گاه همین معنا را هم توضیح میدهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمیشود، و عمل کسی به دیگری عاید نمیگردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند، و به بانگ بلند اعلام میدارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی در گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل از اسلام کـه میگفتند گناه زنان بـه عهده خـود
خود آنان و عمل نیکشان و منافع وجودشان مال مردان است.
وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد بر عهده خود او حساب میشود و هیچ مزیتی جز با تقوی برای کسی نیست، و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است، پس زنی که درجهای از درجات بالای ایمان را دارد، یعنی سرشار از علم است، یا عقلی پخته و زرین دارد، یا سهم بیشتری از فضایل اخلاقی را واجد است، چنین زنی در اسلام ذاتاً گرامیتر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که میخواهد باشد، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت.
اما احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی که مختص به هر یک از این دو طایفه است؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند مردان میتواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد، نه در اکتساب و انجام معاملات، نه در تعلیم و تعلم، نه در به دست آوردن حقی که از او سلب شده، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق داشته باشد.
عمده موارد اخیرالذکر مسأله عهدهداری حکومت، قضا، جهاد و رودررو بودن با مردان و حمله بر دشمن است. اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب دیدگان محروم نیست.
آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت فشار ناعادلانه مردان در آمد. و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت و در همه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، و اعلامیهای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که میفرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4، ص 98ـ110).
هدف از انتخاب این موضوع به عنوان مقاله بحث و بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیضآمیز و تقدم مقررات و رویههای نادرست و غیر عادلانه در مورد زنان که هم با کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی مغایر است و هم مانع رشد و توسعه فرهنگی در کشور میشود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام اثرگذار است و رفع اتهام نگرش و وضع قوانین تبعیض آمیز به صورت ناروا و غیر قابل دفاع در اسلام راجع به زنان میباشد. در عین حال با طرح این مباحث امید میرود در جهت اصلاح بعضی از قوانین اقدامی صورت گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول
چکیده
امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفتهایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمیشود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث میشود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان میآید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب میشود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی میشود که در این مقاله به آنها اشاره میشود.
هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و مؤخره یادآوری این نکته است که اولاً ـ جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمیشود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی میشود که آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوتهایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد که به بررسی آن میپردازیم.
برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملتها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی میکند.
در هیچ تاریخ و نوشتهای قدیمی چیزی که حکایت از احترام و اعتنا به شأن زن کند یافت نمیشود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرد و تسهیلاتی فراهم نمود.
اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، در حق زن نظریهای ابداع کرده که از روزی که بشر پا به عرصه دنیا گذاشته تا زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن طور که هست و بر آن اساس که آفریده شده به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش هم محو گشته بود.
اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری که عملاً با زن داشتند، بیاعتبار نموده خط بطلان بر آنها کشید.
اسلام در هویت زن میگوید زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشتهاند، و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوی؛ هم چنان که خداوند میفرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله أتقیکم؛ «هان ای مردم ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید که گرامیتر شما نزد خدا با تقویترین شماست» (حجرات، 13).
آن گاه همین معنا را هم توضیح میدهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمیشود، و عمل کسی به دیگری عاید نمیگردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند، و به بانگ بلند اعلام میدارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی در گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل از اسلام کـه میگفتند گناه زنان بـه عهده خـود
خود آنان و عمل نیکشان و منافع وجودشان مال مردان است.
وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد بر عهده خود او حساب میشود و هیچ مزیتی جز با تقوی برای کسی نیست، و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است، پس زنی که درجهای از درجات بالای ایمان را دارد، یعنی سرشار از علم است، یا عقلی پخته و زرین دارد، یا سهم بیشتری از فضایل اخلاقی را واجد است، چنین زنی در اسلام ذاتاً گرامیتر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که میخواهد باشد، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت.
اما احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی که مختص به هر یک از این دو طایفه است؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند مردان میتواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد، نه در اکتساب و انجام معاملات، نه در تعلیم و تعلم، نه در به دست آوردن حقی که از او سلب شده، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق داشته باشد.
عمده موارد اخیرالذکر مسأله عهدهداری حکومت، قضا، جهاد و رودررو بودن با مردان و حمله بر دشمن است. اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب دیدگان محروم نیست.
آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت فشار ناعادلانه مردان در آمد. و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت و در همه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، و اعلامیهای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که میفرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4، ص 98ـ110).
هدف از انتخاب این موضوع به عنوان مقاله بحث و بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیضآمیز و تقدم مقررات و رویههای نادرست و غیر عادلانه در مورد زنان که هم با کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی مغایر است و هم مانع رشد و توسعه فرهنگی در کشور میشود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام اثرگذار است و رفع اتهام نگرش و وضع قوانین تبعیض آمیز به صورت ناروا و غیر قابل دفاع در اسلام راجع به زنان میباشد. در عین حال با طرح این مباحث امید میرود در جهت اصلاح بعضی از قوانین اقدامی صورت گیرد.