لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 65 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
ناصرالدین شاه
ناصرالدین شاه، روز جمعه هفدهم ذیالقعده سال 1313 ه.ق در بقعه حضرت عبدالعظیم به ضرب گلوله میرزا رضا کرمانی کشته شد. امینالسلطان صدراعظم ناصرالدین شاه به وسیله کلنل کاساکوفسکی رییس سواران قزاق امنیت پایتخت را حفظ کرد و مراتب را به سفرای روس و انگلیس و دولتهای دیگر اطلاع داد و با حضور آنان در تلگرافخانه با مظفرالدین میرزا ولیعهد، که مقیم تبریز بود، به وسیله تلگراف تماس گرفت و وفات شاه را به ولیعهد خبر داد.
هنگامی که امینالسلطان همراه سفرای انگلیس و روسیه عازم تلگرافخانه بود تهی بودن خزانه و عقبافتادگی جیره و مواجب قراولان و نوکران دربار را به اطلاع سفرا رساند و گفت که ولیعهد خود دیناری پول ندارد تا وسایل سفر خود به پایتخت و جلوس بر تخت سلطنت را فراهم کند. سفیر انگلیس تعهد کرد که به لندن تلگراف کند تا برای مبلغ مورد احتیاج دولت اعتبار لازم به بانک شاهنشاهی حواله شود. امینالسلطان ضمن مخابره حضوری با ولیعهد، او را از نتیجه مذاکرات خود با سفیر انگلیس و تامین اعتبار از راه استقراض از بانک شاهنشاهی مطلع ساخت. آنگاه تلگراف تسلیت مرگ شاه و تهنیت سلطنت شاه جدید از طرف درباریان تهیه و به تبریز مخابره شد و جواب آن از طرف مظفرالدین شاه از تبریز رسید.
در این تلگراف مظفرالدین شاه برای دوری از هر گونه مخالفت احتمالی درباریان با سلطنت خود یادآور شده بود که دربار ولیعهد در تبریز حتی «یک نفر ندارد که به دقایق الفاظ آگاه باشد تا به حقایق معنی چه رسد.» بدین ترتیب شاه جدید به رجال و درباریان اطمینان داده بود که هر یک در مقام خود باقی خواهند ماند. مظفرالدین شاه، که واقعه ترور ناصرالدین شاه او را سخت بیمناک ساخته و فاصله تبریز و تهران را با نگرانی و تشویش خاطر طی میکرد، علیرغم تشریفاتی که امینالسلطان برای ورود او به پایتخت پیشبینی نموده بود صبح یکشنبه 25 ذیالحجه ناگهانی و بدون انجام تشریفات وارد پایتخت شد و به دوران انتظار درباریان و نوکران دستگاه سلطنت پایان بخشید.
«پس از مرگ ناصرالدین شاه، پسر چهارمش مظفرالدین شاه میرزا در تبریز بر تخت شاهی نشست و پس از چهل روز که طی آن اداره کشور در دست میرزا علیاصغرخان امینالسلطان بود، به تهران وارد شد. مظفرالدین شاه در 1269 به دنیا آمد. دو برادر بزرگترش پیش از او و در زمان حیات ناصرالدین شاه در گذشته بودند و برادر بزرگتر دیگرش مسعود ظلالسلطان نیز به سبب آنکه مادرش از خاندان پادشاهی نبود، به ولیعهدی نرسید. مظفرالدین میرزا در سال 1274 یعنی در پنج سالگی به ولایت عهدی برگزیده شد و هنگامی که بر تخت نشست، چهل و چهار سال داشت. وی بیشتر دوره ولایت عهدی خود را در آذربایجان گذرانید.»
مظفرالدین شاه پس از هفت ماه میرزا علی اصغرخان امینالسلطان را از مقام صدارت عزل کرد و در یازدهم ذیالقعده 1314 میرزاعلی خان امینالدوله را که مردی آگاه و دانشمند بود به جای وی برگزید. امینالدوله در ایجاد بعضی کارخانهها سعی فراوان داشت. وی دنباله اصلاحات میرا تقیخان امیرکبیر و حاج میرزا حسینخان سپهسالار را گرفت. به منظور پیشرفت فرهنگ، انجمنی تشکیل داد، به تاسیس مدارس پرداخت و به وضع کشور سر و سامان بخشید. چون گمرکات مملکت نامنظم و مختل بود، برای اداره آن اقدام به آوردن یک مستشار بلژیکی به نام مسیو نوژ کرد و وزارت عدلیه را تا حدی سر و سامان بخشید. اشراف مغرضی که از اصلاحات او خشنود نبودند و اکثرا از طرفداران امینالسلطان به شمار میرفتند، شاه را وادار کردند که او را از کار برکنار کرده دیگر باره امینالسلطان را بر سر کار آورد. وزارت امینالسلطان از 1316 تا 1321 به درازا کشید و از طرف مظفرالدین شاه به اتابک اعظم ملقب گردید.
امینالسلطان آلت دست روسها بود و با اینکه هوش و فراستی کافی داشت، آن را در راه بهبود وضع کشور به کار نمیبرد. پولی را که امینالدوله به زحمت گرد آورده بود، در اندک مدتی به باد داد و به مفتخواران بخشید و از طریق قرض خارجی وسایل سفر شاه را به اروپا فراهم آورد. در این موقع دولت به اعتبار ازدیاد درآمد گمرکات از بانک شاهی تقاضای وام کرد، ولی این درخواست پذیرفته نشد. روسها که قصد داشتند به هر طریق شده ایران را محتاج خود سازند، آمادگی خویش را برای اعطای این وام اعلام داشتند. بانک استقراضی روس مبلغ بیست و دو میلیون و نیم روبل معادل با سه میلیون و چهارصد و سی و نه هزار لیره انگلیسی به دولت وام داد، مشروط بر اینکه ایران پانصد هزار لیرهای را که به بانک شاهنشاهی بدهکار بود، از محل مزبور تادیه کند تا بانک روس بتواند بستانکار منحصربهفرد ایران باشد. همچنین قرار بر این شد که عایدات گمرک ایران به استثنای گمرکات بنادر خلیج فارس وثیقه این وام باشد. سپس تعهد گردید که چنانچه عایدات گمرکی مرتبا پرداخت نشود، دولت روسیه اداره گمرکات را مورد بازرسی و در صورت لزوم تحت اداره خود قرار دهد. متعاقب این وامگیری، دولت ایران در سال 1318 توسط بانک شاهنشاهی مبلغ سیصد و چهار هزار و دویست و هشتاد و یک لیره از حکومت هند وام گرفت و عایدات شیلات دریای خزر و درآمد پستخانه و تلگرافخانه و گمرکات خلیج فارس را به انضمام اهواز و محمره (خرمشهر) تضمین آن وام قرار داد. اما به جای آنکه این وامهای سنگین صرف اصلاحات و آبادی کشور شود، خرج دو سفر بینتیجه شاه به فرنگستان گردید. موسیو نوژ مستشار بلژیکی که مستخدم دولت ایران بود، به عوض آنکه از مخدوم خود حمایت کند و منافع دولت ایران را حفظ نماید، طرفدار روسها شد و روسها آنقدر از او حمایت کردند تا آنکه به وزارت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
کمال الدین بهزاد
کمال الدین بهزاد نقاش مینیاتورساز ایرانی قرن دهم هجری است، که با نوآوریهای خود دگرگونیهایی در شیوه مینیاتورسازی ایران پدید آورد. تاریخ تولد و وفاتش به درستی معلوم نیست. در هرات به دنیا آمد. در کودکی پدر و مادرش را از دست داد. نوشته اند امیر روح الله معروف به میرک خراسانی، نقاش و کتابدار سلطان حسین بایِقِرا، پادشاه تیموری (سلطنت 911-873 هـ ق)، پرورش او را به عهده گرفت. در چنین محیطی کمال الدین به هنر علاقه مند شد. نخست مشق خط آموخت. سپس به فراگیری تذهیب پرداخت و نقاشی را نزد استادش میرک خراسانی آموخت. گفته شده است که او از پیرسید احمد تبریزی نیز که با نقاشی چین آشنا بود، درس نقاشی گرفت. در آن دوران، دربار سلطان حسین بایقرا مرکز ادب، هنر و علم بود. هنرمندی بهزاد توجه سلطان و وزیر ادب دوست او، امیر علیشیرنوایی، را جلب کرد و بهزاد به ریاست کتابخانه سلطان حسین گماشته شد.
بهزاد پس از برافتادن سلسله تیموریان خراسان، به دست شیبک خان ازبک، باز هم در هرات ماند. پس از غلبه شاه اسماعیل صفوی بر ازبکان، همراه او به تبریز رفت و به ریاست کتابخانه شاهی منصوب شد (928 هـ ق). بهزاد تا پایان عمر در تبریز ماند و به نقاشی و آموزش مینیاتور پرداخت و در همانجا درگذشت.
از بهزاد آثار گوناگونی بر جای مانده است. از نخستین آثارش تصویری از امیر علیشیرنوایی در باغ است. شش تصویر برای نسخه ای از بوستان سعدی که در کتابخانه قاهره، پایتخت مصر، نگهداری می شود و همچنین تصویرهای خمسه نظامی، که در موزه بریتانیایی است، از آثار معروف او هستند. او چهره سلطان حسین بایقرا، شیبک خان ازبک، شاه تهماسب صفوی و بعضی از شخصیتهای تاریخی گذشته، مانند سلطان محمد خوارزمشاه (فوت 617 هـ ق)، را تصویر کرده است.
بهزاد در انتخاب و ترکیب رنگها و به کاربردن آنها دقت و مهارت بسیار داشت. او رنگهای سرد، مانند سبز و آبی را، برای تصویر محیط خانه و رنگهای گرم، چون زرد ونارنجی را، برای تصویر کوچه و بازار به کار می برد. تناسب تک تک اجزای تصویر با مجموعه آن از ویژگیهای کار بهزاد است. او به تصویر کردن انسان و زندگی او توجه ویژه ای داشت و توانست حالات روحی را به خوبی در چهره ها نشان بدهد. بسیاری از آثار بهزاد از زندگی روزمره مردم الهام گرفته است، از نمونه های این نوع نقاشی او دو تابلوی گدا سیه چرده و مرد توانگر و روستاییان در کشتزارهاست و همچنین او صحنه هایی از مجلس درس و بحث و عبادت در مسجد تصویر کرده است.
بهزاد برجسته ترین استاد نقاش عصر خود بود. او تحولی در شیوه مینیاتورسازی به وجود آورد. سنت نقاشی خراسان قدیم (مکتب هرات) را به تبریز منتقل کرد. بهزاد شاگردان برجسته ای چون آقامیرک، سلطان محمد عراقی و میرمصور اصفهانی را تربیت کرد. شیوه کار او بر نقاشان و تصویرگران دوره های بعد تاثیر گذاشت. نقاشان هراتی سبک او را در بخارا رواج دادند. مهاجرت بعضی از نقاشان هراتی به هند نیز سبب گسترش سبک او در این سرزمین شد. بعضی از کارهای بهزاد بدون امضاست، از این رو بسیاری از آثاری که کار او شمرده می شوند اثر کسانی است که از شیوه او تقلید کرده اند. در نتیه تنها با تشخیص سبک بهزاد از دیگران می توان نقاشیهای او را بازشناخت.
بعضی از آثار بهزاد در موزه ها و کتابخانه هایی چون کتابخانه موزه گلستان، کتابخانه قاهره در مصر، موزه بریتانیایی در لندن، موزه لوور در پاریس، و موزه سن پطرزبورگ در روسیه نگهداری می شوند.
منابع و مآخذ:
نام کتاب: فرهنگنامه کودکان و نوجوانان جلد هفتم «ب- پ»
پدید آورنده: شورای کتاب کودک
ناشر: شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه کودکان و نوجوانان
چاپ: 1380
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
بهاءالدین محمد بن حسین عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسن بن محمد بن صالح جباعی یا جبعی حارثی همدانی لویزانی از اولاد حارث بن عبدالله اعود همدانی از خواص اصحاب امیرالمومنین است . این سلسله نسب را از مقدمه حدائق الندیه فی شرح الفواید الصمدیه تالیف میرزا سید علی خان گرفته است. پس بدین گونه نسب درست وی چنین است : بهاء الدین عزالدین حسین بن عبدالصمد.....
خاندان وی از آغاز در جبل عامل در ناحیت شام و سوریه در قریحه ای به نام جبع یا جباع می زیسته و از نژاد حارث بن عبدالله اعود همدانی (متوفی درسال 65 هجری) از معاریف اسلام بوده اند. ناحیت جبل عامل همواره یکی از مراکز معروف دین شیعه در مغرب آسیا بوده است. و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیت برخاسته اند بسیارند و در هر زمان حتی تاکنون فرق شیعه در جبل عامل بسیار بوده اند و در نهاران بنیاد دین اسلام و شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصا از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده اند و خاندان بهایی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.
« پدر»
شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد ..... پدر شیخ بهایی دانشمند زبردست، ادیب، نویسنده، شاعر و در جمیع فنون، به تخصیص فقه و تفسیر وحدیث وعربیت فاضل و دانشمند بود. و از پیشوایان شیعه ومشایخ معروف بوده و بجز فرزندش بهاء الدین محمد، جمعی از پیشوایان شیعه ایران شاگرد او بوده اند. این عزالدین حسین از شاگردان و اصحاب پیشوای بسیار معروف شیعه، زین الدین علی بن احمد عاملی جبلی معروف به شهید دوم یا شهید ثانی بوده که هر دو از یک قریه و از یک دیار برخاسته اند و زین الدین علی در سال 966 در راه دین و عقیدت خویش کشته شده است. عزالدین حسین که در 984 در 66 سالگی درگذشته، در سال 918 ولادت یافته و در سال 966 که شهید دوم کشته شده، وی 48 سال داشته است.
« برادر»
برادر بزرگتر شیخ بهایی به نام عبدالصمد که کتاب فواید الصمدیه معروف به صمدیه را تألیف کرده است و همواره تدریس این کتاب در مدارس ایران معمول بوده است این برادر در سال 1020 در اطراف مدینه درگذشت و پیکر او را به نجف برده اند و در آنجا به خاک سپردند نکته قابل توجه آن است که وی از مادر دیگر باشد؛ زیرا که ظاهرا تفاوت سن در میان این دو برادر لااقل 10 سال بوده است نکته دیگر آن است که بهایی کتابی به نام این برادر نوشته و معمولا کهتران کتاب به نام مهتران می پرداختند این امر پسندیده از مردی بر نمی آید مگر اینکه بدین گونه نیکوییها آراسته باشد.
« ولادت»
قدیمی ترین مأخذی که در ولادت بهایی داریم گفته سید علی خان در سلافه العمر است که در بعلبک غروب آفتاب چهارشنبه 3 روز مانده از ذیحجه سال 953 می نویسد و می گوید وی خردسال بود که پدرش او را به ایران آورد. مؤلف مزبور در کتاب دیگر خود، حدایق الندیه فی الشرح فواید الصمدیه تولد وی را نزدیک غروب چهارشنبه 17 ذیحجه 953 در بعلبک ضبط کرده و گوید این نکته را از روی خط پدرش نوشته اند، ولی پیداست که در نقل و شاید در چاپ تحریفی شده و 27 را 171 نوشته اند. شگفت تر از همه آن است که بر سنگی که بر سر خاک او در مشهد است ولادت او بدینگونه نوشته شده : « طلوع نیر ولادتش درغروب پنجشنبه شهر محرم الحرام در بعلبک در سنه 953 واقع .... » ولی چنانچه پس از این خواهد آمد، پیداست که مطالب آن سنگ معتبر نیست و این سنگ را مدتها پس از مرگ او بر سر خاک وی نهاده اند. مؤلف روضات الجنات نیز گفته اند که ولادت وی در بعلبک در روز پنجشنبه 13 روز مانده از محرم سال 953 بوده است. البته از همه این گفته های مختلف در کتاب ها، ضبط سید علی خان در سلافه العصر معتبر تر است. زیرا که وی نزدیک ترین کسی به زمان وی بوده و آگاهانه ترین کسی از احوال او و معتبرترین کس از میان مؤلفین کتب درباره زندگی شیخ بهایی است وی پیش از آنکه پدرش به ایران آید، متولد شده و چنانکه از منابع مزبور بر می آید احتمال بسیار می رود که در آن زمان 13 ساله بوده است. و کتابهایی که وی در این سن سیزده سالگی به خط خود نوشته، هنوز در ایران موجود است. تنها چیزی که درست است، این است که قسمتی از کودکی خود را در قزوین گذرانده است. و به آیین ایران پرورش یافته و آز آغاز عمر زبان پارسی را آموخته است، چنانکه مؤلف عالم آرای عباسی می گوید : در صغر سن با والد ماجدبه ولایت عجم آمد و بهترین دلیل این نکته افکار ایرانی محض و تمایل تام وی نسبت به تصوف ایرانی و فرهنگ ایران است که در بیشتر از آثار وی و مخصوصا در اشعار فارسی او آشکار است و نیز زبردستی فوق العاده است که در زبان فارسی داشته و در نثر و مخصوصا فارسی با منتهای توانایی وارد شده است و شعر فارسی او مخصوصا غزلیات و رباعیات وی یکی از بهترین نمونه های اشعار فارسی در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری در ایران است و بر بسیاری از سرایندگان هم عصر رجحان و دارد و بالاترین برتر ی او آن است که در آن بحبوبه سبک هندی که تقریبا تمام شاعران ایران پیرامون آن سبک می گشتند، وی یکی از سرایندگان نادری است که بدان روش شعر نگفته وهمان اصول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
خواجه محمد حافظ شیرازی
خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷-۷۹۲ هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ (تاریخ عصر حافظ) میدانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سالها و حدود ۷۱۰ هجری قمری تخمین میزند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ روی دادهاست.
سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان ۷۹۲ هجری قمری میباشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد ۷۷۷ ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد ۸۱۷ ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شدهاست). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافتهاست.
نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال ۶۳۸ هق - ۱۲۴۰ م) محیالدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و ۵۰ سال قبل ازآن (یعنی در سال ۶۷۲ هق - ۱۲۷۳ م) مولانا جلالالدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.
بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دورانها میدانند. اشعار حافظ را غزل میگویند و بنمایه غالب غزلیات او عشق است.
حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل دادهاند
بلبل از فیض گل آموخت سخن، ورنه نبود
اینهمه قول و غزل تعبیه در منقارش (حافظ)
حافظ را در زمرهٔ چیرهدستترین استادان غزلسرایی در زبان فارسی دانستهاند (صفحهٔ ۲۲۴ Arthur Arberry) موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازلهاست و غزلسرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازیست.
با آنکه حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زدهاست، نوآوری اصلی بهسبب تک بیتهای درخشان، مستقل، وخوشمضمون فراوانی ست که ایجاد کردهاست. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سورههای قرآن تأثیر گرفتهاست، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانستهاند (صفحهٔ ۳۴ حافظنامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)
حافظ و پیشینیان
یکی از بابهای عمده در حافظشناسی مطالعهٔ کمّی و کیفی میزان، گستره، مدل، و ابعاد تأثیر پیشینیان و همعصران بر هنر و سخن اوست. این نوع پژوهش را از دو دیدگاه عمده دنبال کردهاند: یکی از منظر استقلال، یگانگی، بی نظیری، و منحصربهفرد بودن حافظ و اینکه در چه مواردی او اینگونهاست. دوّم از دیدگاه تشابهات و همانندیهای آشکار و نهانی که مابین اشعار حافظ و دیگران وجود دارد.
از نظر یکتا بودن، هر چند حافظ قالبهای شعری استادان پیش از خودش و شاعران معاصرش همچون خاقانی، نظامی، سنایی، عطار، مولوی، عراقی، سعدی، امیر خسرو، خواجوی کرمانی، و سلمان ساوجی را پیش چشم داشته، زبان شعری، سبک و شیوهٔ هنری، و نیز اوج و والایی پیامها و اندیشههای بیانگردیده با آنها چنان بالا و ارفع است که او را نمیتوان پیرو هیچکس بهحسابآورد (صفحهٔ ز، پشگفتار در دیوان حافظ با ترجمه و شرح اردو توسط عبادالله اختر).
کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند (حافظ)
از منظر تأثیر آثار دیگران بر حافظ و اشعارش، پیشزمینهٔ (background) بسیاری از افکار، مضامین، صنایع و نازکخیالیهای هنری و شعری حافظ در آثار پیشینیان او هم وجود دارد (صفحهٔ ۴۰ حافظنامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)
تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با ترکیب اسلوب و شیوه شعرای پیشین خود سبکی را بنیان نهاده که اگر چه پیرو سبک عراقی است اما با تمایز ویژه به نام خود او شهرت دارد. برخی از حافظ پژوهان شعر او را پایه گذار سبک هندی میدانند که ویژگی اصلی آن استقلال نسبی ابیات یک غزل است (حافظ نامه، خرمشاهی
داشتهاست که بر دیوان اشعار حافظ شرح بنویسند. بیشتر شارحان حافظ از دو قلمرو بزرگ زبان و ادبیّات فارسی بنا به ماهیّت و طبیعتش، شعر حافظ شرحطلب است. این امر، به هیچ وجه ناشی از دشواری یا دیریابی آن نیست، بلکه، در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
کمال الدین بهزاد
کمال الدین بهزاد نقاش مینیاتورساز ایرانی قرن دهم هجری است، که با نوآوریهای خود دگرگونیهایی در شیوه مینیاتورسازی ایران پدید آورد. تاریخ تولد و وفاتش به درستی معلوم نیست. در هرات به دنیا آمد. در کودکی پدر و مادرش را از دست داد. نوشته اند امیر روح الله معروف به میرک خراسانی، نقاش و کتابدار سلطان حسین بایِقِرا، پادشاه تیموری (سلطنت 911-873 هـ ق)، پرورش او را به عهده گرفت. در چنین محیطی کمال الدین به هنر علاقه مند شد. نخست مشق خط آموخت. سپس به فراگیری تذهیب پرداخت و نقاشی را نزد استادش میرک خراسانی آموخت. گفته شده است که او از پیرسید احمد تبریزی نیز که با نقاشی چین آشنا بود، درس نقاشی گرفت. در آن دوران، دربار سلطان حسین بایقرا مرکز ادب، هنر و علم بود. هنرمندی بهزاد توجه سلطان و وزیر ادب دوست او، امیر علیشیرنوایی، را جلب کرد و بهزاد به ریاست کتابخانه سلطان حسین گماشته شد.
بهزاد پس از برافتادن سلسله تیموریان خراسان، به دست شیبک خان ازبک، باز هم در هرات ماند. پس از غلبه شاه اسماعیل صفوی بر ازبکان، همراه او به تبریز رفت و به ریاست کتابخانه شاهی منصوب شد (928 هـ ق). بهزاد تا پایان عمر در تبریز ماند و به نقاشی و آموزش مینیاتور پرداخت و در همانجا درگذشت.
از بهزاد آثار گوناگونی بر جای مانده است. از نخستین آثارش تصویری از امیر علیشیرنوایی در باغ است. شش تصویر برای نسخه ای از بوستان سعدی که در کتابخانه قاهره، پایتخت مصر، نگهداری می شود و همچنین تصویرهای خمسه نظامی، که در موزه بریتانیایی است، از آثار معروف او هستند. او چهره سلطان حسین بایقرا، شیبک خان ازبک، شاه تهماسب صفوی و بعضی از شخصیتهای تاریخی گذشته، مانند سلطان محمد خوارزمشاه (فوت 617 هـ ق)، را تصویر کرده است.
بهزاد در انتخاب و ترکیب رنگها و به کاربردن آنها دقت و مهارت بسیار داشت. او رنگهای سرد، مانند سبز و آبی را، برای تصویر محیط خانه و رنگهای گرم، چون زرد ونارنجی را، برای تصویر کوچه و بازار به کار می برد. تناسب تک تک اجزای تصویر با مجموعه آن از ویژگیهای کار بهزاد است. او به تصویر کردن انسان و زندگی او توجه ویژه ای داشت و توانست حالات روحی را به خوبی در چهره ها نشان بدهد. بسیاری از آثار بهزاد از زندگی روزمره مردم الهام گرفته است، از نمونه های این نوع نقاشی او دو تابلوی گدا سیه چرده و مرد توانگر و روستاییان در کشتزارهاست و همچنین او صحنه هایی از مجلس درس و بحث و عبادت در مسجد تصویر کرده است.
بهزاد برجسته ترین استاد نقاش عصر خود بود. او تحولی در شیوه مینیاتورسازی به وجود آورد. سنت نقاشی خراسان قدیم (مکتب هرات) را به تبریز منتقل کرد. بهزاد شاگردان برجسته ای چون آقامیرک، سلطان محمد عراقی و میرمصور اصفهانی را تربیت کرد. شیوه کار او بر نقاشان و تصویرگران دوره های بعد تاثیر گذاشت. نقاشان هراتی سبک او را در بخارا رواج دادند. مهاجرت بعضی از نقاشان هراتی به هند نیز سبب گسترش سبک او در این سرزمین شد. بعضی از کارهای بهزاد بدون امضاست، از این رو بسیاری از آثاری که کار او شمرده می شوند اثر کسانی است که از شیوه او تقلید کرده اند. در نتیه تنها با تشخیص سبک بهزاد از دیگران می توان نقاشیهای او را بازشناخت.
بعضی از آثار بهزاد در موزه ها و کتابخانه هایی چون کتابخانه موزه گلستان، کتابخانه قاهره در مصر، موزه بریتانیایی در لندن، موزه لوور در پاریس، و موزه سن پطرزبورگ در روسیه نگهداری می شوند.
منابع و مآخذ:
نام کتاب: فرهنگنامه کودکان و نوجوانان جلد هفتم «ب- پ»
پدید آورنده: شورای کتاب کودک
ناشر: شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه کودکان و نوجوانان
چاپ: 1380