لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
بسم الله الرحمن الرحیم
دست کاری ترکیبات شیراز چه زمانی شروع شده است؟
در دهه اخیر یعنی از سال 2000 میلادی به بعد در بسیاری از کشورهای پیشرفته در صنعت دامپروری از جمله: انگلیس، دانمارک، هلند، بخشهایی از آمریکای شمالی، فرانسه و غیره شیر تولیدی را بر اساس مواد جامد و ترکیبات آن خریداری می کنند و خرید شیر به صورت حجمی از موارد استثنائی است.
عوامل تأثیر گذار:
عوامل تأثیر گذار بر ترکیبات شیر بسیار زیاد و ناشناخته می باشند، اما دو عامل بسیار مهم و تاثیر گذار: 1- ژنتیک و اصلاح نژاد. 2- تغذیه، می باشد.
ژنتیک و اصلاح نژاد:
وراثت پذیری ترکیبات شیر بسیار بیشتر از تولید حجمی شیر می باشد.
همبستگی بین ترکیبات شیر مثبت و با تولید شیر منفی می باشد.
اولین قدمی که باید در مسیر اصلاح نژاد برداشت، انتخاب اسپرم مناسب می باشد.
برنامه های اصلاح نژادی معمولاً زمان زیادی می برند، برای این که بتوان به این برنامه ها سرعت بیشتری بخشید باید از روشها و واحدهای جدید استفاده کرد. روشهای متنوعی از سوی شرکتهای فروش اسپرم پیشنهاد شده است.
ارزیابی گاو نر از نظر واحد PTA:
برای دست یافتن به صفات بیشتر و سرعت بیشتر از این واحد می توان در انتخاب اسپرم استفاده کرد.
PTA چیست؟
توانایی انتقال ژنتیکی صفات به حیوانات دیگر را PTA می گویند.
برای ارزیابی یک گاو نر باید بیش از 30 صفت، مانند: تولید شیر، درصد چربی، درصد پروتئین، طول عمر تولیدی، امتیاز سلولهای بدنی (Scc)، تیپ ایده آل و غیره در نتایج او بررسی شود.
به این روش انتخاب اسپرم Reliability یا اعتماد پذیری می گویند.
منظور از اعتماد پذیری بررسی دختران گاو نر در مکانها و گله های مختلف می باشد. این روش اگر در مورد گاوهای پروف انجام شود بسیار سریع و تا 80 درصد جوابگو می باشد.
روش دیگر انتخاب اسپرم مناسب توجه کردن به برخی از صفات می باشد، مانند: تولید شیر مثبت میانگین، درصد پروتئین، ترکیب پستان و غیره.
برای از میان برداشتن همین تفاوتها و برطرف کردن نیاز دامپروری و مشتریان در سراسر جهان، وزارت کشاورزی آمریکا 3 شاخص کلی از تلافی صفات اقتصادی و عملکردی را با یکدیگر جمع کرده و بیان گر یک نیاز کلی می باشد. 1- LNM: شایستگی خالص طول عمر
2- LCM: شایستگی پنیر طول عمر
3- LFM: شایستگی حجم شیر طول عمر
LNM:
در بیشتر کشورها از این شاخص استفاده می شود، زیرا بسیاری از صفات مانند: صفات تولیدی، سلامت، باروری، توانایی آسان زایی، تیپ و غیره را در بر می گیرد.
LCM:
در برخی از کشورها که پروتئین شیر مهم می باشد و در صنعت فراوری پنیر بیشتری تولید می شود از این شاخص استفاده می کنند، کشورهایی از قبیل: سوئیس، فرانسه، دانمارک، هلند، ایتالیا.
LFM:
برخی از کشورها که اهمیت کمتری به ترکیبات شیر داده و فقط حجم شیر تولیدی برای آنها مهم می باشد از این شاخص استفاده می کنند، از جمله: ایران.
تغذیه و ترکیبات شیر:
منابع تامین کننده اسیدهای آمینه برای تولید شیر:
1- ساخت پروتئین میکروبی (بیش از 60 درصد)
2- منابع پروتئینی موجود در جیره (پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه یا Rup)
3- بافت جابه جا شده حیوان (منبع محدود)
شکمبه گاو با وجود باکتریها و ریز موجودات می تواند از پروتئینهای کم کیفیت و نیتروژن غیر پروتئینی موجود در جیره پروتئینهای با کیفیتی بسازند، این کیفیت بالا است زیرا اسیدهای آمینه در آن به نسبتی می باشد که به نیازهای دام بسیار نزدیک است.
کیفیت پروتئین مصرفی:
تا چند سال پیش متخصصین تغذیه نگرانی زیادی در مورد کیفیت پروتئین Rup نداشتند، اما تولید روز افزون گاوهای شیری، منبع و کیفیت این نوع پروتئین را به اندازه تغذیه گاوها مورد اهمیت قرار داده است.
چرا محققین به فکر کیفیت Rup افتادند؟
تحقیقات فراوان نشان داد که پروتئینهای عبوری تاثیر بسزایی در تولید و ترکیبات شیر دارند، اما تمامی اسیدهای آمینه ضروری به یک اندازه این قابلیت را ندارند، بلکه تحقیقاتی به ثبت نرسیده و مبهوت در انگلستان شده که نشان می دهد حتی برخی از اسیدهای آمینه محدود کننده تولید هستند.
نوع مواد غذایی، میزان Rup و سطح پروتئین شیر:
با تغذیه مکملهای مختلف Rup تولید شیر و ترکیبات آن تغییرات متفاوتی را نشان داد.
طی چندین آزمایش مواد غذایی که بیشترین Rup را دارند مشخص شد:
1- کنجاله سویای اکسپلر یا حاصل از استخراج مکانیکی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
بسم الله الرحمن الرحیم
پیشواى هفتم حضرت امام موسى بن جعفر(ع)
آن هنگام در غروبگهان که سر شاخههاى سرفراز نخل به نوازش نسیم،سر بن گوش یکدیگر مىنهند،نشید حماسهى آرام زندگانى تو را نجوا مىکنند...و پیام بیدادها که بر تو رفته است، با نسیم پیام آور،مىگزارند...
آن هنگام در بهاران که بغض مغموم و گرفتهى آسمان،مىترکد و رگبار سرشک ابر،سرازیر مىشود،این اشک اندوه پیروان ستم کشیدهى توست که به پهناى گونهى تاریخ بر تو گریستهاند...آه اى امام راستین و بزرگ!
پردههاى ستبر سرشک،ما را از دیدن حماسهى مقاومت و پایدارى و سر انجام جانسپارى تو در راه حق،باز نخواهد داشت و اگر بر تو مىگرییم،ایستاده مىگرییم تا ایستادگى تو را سپاس گفته و هم تاریخ و هستى،پیش پاى مقاوم تو،به احترام برخاسته باشیم.
پاکترین درود،از زیباترین و شجاعترین جایگاه دلمان بر تو باد...هماره تا هر گاه...روستاى ابواء (1) ، آنروز صبح (2) گویى دیگر گونه مىنمود،پرتو آفتاب نخلهاى سر بلند را تا کمر طلایى کرده و سایههاى دراز روى بامهاى گلى روستا،انداخته بود...
صداى شتران و صداى گوسفندانى که پیشاپیش چوپانان،آمادهى رفتن به صحرا بودند،بذر نشاط صبحگاهى را در دل مىکاشت و گوش را از آواى زندگى مىانباشت...
کنار روستا و روى غدیر و برکهاى که زنان از زلال آرام آن،آب بر مىداشتند،اینک نسیم نوازشگر از گذار آرام خود موج مىافکند،و چند پرستو،شتابناک و پر نشاط،از روى آن به اینسوى و آنسوى مىپریدند و هر از چند گاه،سینهى سرخ خویش را که گویى از هرم گرماى سجیل عام الفیل (3) ،هنوز داغ بود،به آب مىزدند...کمى آنسوتر،تک نخلى،چتر سبز و بلند خود را بر گورى افشانده بود و زنى در آن صبحگاه،بر آن خم شده و با حرمت و حشمتبوسه بر خاک آن مىزد و آرام آرام مىگریست...و زیر لب چیزهایى مىگفت.از کلام او،آنچه نسیم با خود مىآورد،گویى این کلمات و جملات شنیده مىشد:
-درود بر تو،آمنه!اى مادر گرامى پیامبر...خدا تو را-که چنان دور از زادگاه خویش،فرو مردى-،با رحمتخود همراه کناد...اینک،من،حمیده،عروس توام،کودکى از سلالهى فرزند تو را در شکم دارم و با دردى که از شامگاه دوشینه مىکشم،گمان مىبرم که هم امروز،این کودک خجسته را،در این روستا،و در کنار گور تو به دنیا آورم...
آه،اى بانوى بزرگ خفته در خاک،شوهرم به من فرموده است که این فرزند من،هفتمین، جانشین فرزندت پیامبر،خواهد بود...
بانوى من!از خداوند بخواهید که فرزندم را سالم به دنیا آورم...آفتاب صبح،از سر شاخههاى تنها نخل روییده بر آن گور،پائین آمده و بر خاک افتاده بود...
حمیده،سنگین و محتشم برخاست،دنبالهى تن پوش خود را که از خاک گور،غبار آلود شده بود،تکانید،یک دستش را روى شکم گذارد و به گونهیى که زنان باردار راه مىپیمایند،سنگین و با احتیاط و آرام به روستا شتافت...
ساعتى بعد،هنگامى که آفتاب،بر بلند آسمان ایستاده بود و کبوتران روستا،در چشمهى نور آن،در آسمان شفاف ابواء،بال و پر مىشستند،صداى هلهلهاى شادمانه از روستا به فضا برخاست...و خیال من از کنار برکه،مىدید که برخى زنان،از کوچههاى روستا،شتابناک و شادمانه،به اینسوى و آنسوى مىدویدند...
آه،آنک،دو زن،با همان شتاب به کنار برکه مىآیند با ظرفهاى سفالین بزرگ،تا آب بردارند...
خیال من گوش مىخواباند تا از خبر تازه،آگاه شود:-...خواهر،مىگویند،امام صادق (ع) پس از آگاهى از ولادت کودکشان فرمودهاند:
«پیشواى بعد از من،و بهترین آفریدهى خداوند ولادت یافت... (4) »
-آیا نفهمیدى که نامش را چه گذاردهاند؟
-فکر مىکنم،حتى پیش از ولادت،او را«موسى»نام نهاده بودهاند.
چشم خیال من،بى اختیار،فرا سوى برکه،در صحرا به چوپانى افتاد که بى خبر از آنچه در این روستا.رخ داده است گوسفندان را با عصاى چوپانى خویش،به پیش مىراند...
و یک لحظه،خیالم گمان برد که چوپانک،موسى است و آنجا صحراى سینا و از خیال گذشت: این موساى تازه مولود،مگر در مقابله با کدام فرعون زمان،به دنیا آمده است...؟!
امام و حکومت عباسیان
امام موسى بن جعفر الکاظم (ع) 4 ساله بودند که بساط حکومت جابرانهى امویان بر چیده شد.
سیاست عرب زدگى امویان،چپاول و زور و ستم،روشهاى ضد ایرانى حکومتشان،مردم و بویژه ایرانیان را که خواستار تجدید حکومت داد خواهانهى اسلام راستین،بویژه در ایام خلافت کوتاه حضرت على (ع) بودند،بر ضد امویان بر انگیخت و در این میانه کارگزاران سیاسى وقت،ازین گرایش مردم،خاصه ایرانیان به آل على (ع) و حکومت على وار،سوء استفاده کردند و به اسم رساندن حق به حقدار،امویان را به کمک ابو مسلم خراسانى بر انداختند اما به جاى امام ششم جعفر بن محمد الصادق (ع) ابو العباس سفاح عباسى را بر مسند خلافت و در واقع بر اریکهى سلطنت نشانیدند. (5) و بدینگونه،یک سلسلهى تازهى پادشاهى اما در لباس خلافت و جانشینى پیامبر در 132 هجرى قمرى روى کار آمد که نه تنها در ستم و دورویى و بى دینى،هیچ از امویان کم نداشتند بلکه در بسیارى از این جهات،از آنان نیز پیش افتادند.
با این تفاوت که اگر امویان دیر نپاییدند،اینان تا 656 هجرى قمرى یعنى 524 سال در بغداد، بر همین روال،بر مردم،خلافت که نه،سلطنت کردند.
بارى،پیشواى هفتم،در دورهى عمر خویش،خلافت ابو العباس سفاح،منصور دوانیقى،هادى، مهدى و هارون را با همهى ستمها و خفقان و فشار آنها،دریافتند.
براى آینهى جان امام،تنها غبار نفس اهریمنى این پلیدان جابر،کافى بود تا زنگار غم گیرد و به تیرگى اندوه نشیند تا چه رسد به اینکه،هر یک از اینان-از منصور تا هارون-ستمهاى بسیار بر پیکر و روح آن عزیز،وارد آوردند و هر چه نکردند،نتوانستند،نه آنکه نخواستند.
ابو العباس سفاح در 136 در گذشت و برادرش منصور دوانیقى بجاى او نشست،او شهر بغداد را بنا کرد و ابو مسلم را کشت و چون خلافتش پا گرفت از کشتن و حبس و زجر فرزندان على و مصادرهى اموال آنان لحظهاى نیاسود و اغلب بزرگان این خاندان و در راس همهى آنها حضرت امام صادق را از بین برد...
مردى،خونریز و سفاک و مکار و به شدت حسود و بخیلو حریص و بیوفا بود،بیوفایى او در مورد ابو مسلم که با یکعمر جان کندن او را به خلافت رسانده بود،در تاریخ ضرب المثل است.
هنگامى که پدر بزرگوار امام کاظم را شهید کرد،آنحضرت 20 ساله بود و تا سى سالگى،امام با حکومتخفقان و رعب و بیم منصور،در ستیز بود و مخفیانه،شیعیان خویش را سامان مىداد و به امور آنان رسیدگى مىفرمود.
منصور در 158 هلاک شد و حکومتبه پسرش مهدى رسید.سیاست مهدى عباسى،سیاستى مردم فریب و خدعه آمیز بود.
زندانیان سیاسى پدرش را که بیشتر شیعیان امام کاظم بودند،بجز عدهى کمى،آزاد کرد و اموال مصادره شدهى آنان را،باز پس گردانید.اما همچنان مراقب رفتار آنان مىبود و در دل بدیشان سخت دشمنى مىورزید.حتى به شاعرانى که آل على را هجو مىکردند،صلههاى گزاف مىداد،از جمله یکبار به«بشار بن برد»،هفتاد هزار درهم و به«مروان بن ابى حفص»صد هزار درهم داد.
در خرج بیت المال مسلمین و عیش و نوش و شرابخوارگى و زنبارگى،دستى سخت گشاده داشت،در ازدواج پسرش هارون،50 میلیون درهم خرج کرد (6) شهرت امام در زمان مهدى،بالا گرفت و چون ماه تمام،در آسمان فضیلت و تقوا و دانش و رهبرى مىدرخشید،مردمگروها گروه پنهانى بدو روى مىآوردند و از آن سر چشمهى فیض ازلى،عطش معنوى خویش را فرو مىنشانیدند.
کارگزاران جاسوسى مهدى،این همه را بدو گزارش کردند،بر خلافتخویش بیمناک شد، دستور داد تا امام را از مدینه به بغداد آورند و محبوس سازند.
«ابو خالد زبالهاى»نقل مىکند:«...در پى این فرمان،مامورینى که به مدینه بدنبال آنحضرت رفته بودند،هنگام بازگشت،در زباله،با آن حضرت به منزل من فرود آمدند.
امام در فرصتى کوتاه،دور از چشم مامورین،به من دستور دادند چیزهایى براى ایشان خریدارى کنم.من سخت غمگین بودم،و بدیشان عرض کردم:از اینکه سوى این سفاک مىروید،بر جان شما بیم دارم.فرمودند:مرا از او باکى نیست تو در فلان روز،فلان محل منتظر من باش.
آن گرامى به بغداد رفتند،و من با اضطراب بسیار،روز شمارى مىکردم تا روز معهود در رسید،به همان مکان که فرموده بودند شتافتم،و دلم چون سیر و سرکه مىجوشید،به کمترین صدایى،از جا مىجستم و اسپندوار بر آتش انتظار،مىسوختم.کم کم افق خونرنگ مىشد و خورشید به زندان شب مىافتاد،که ناگهان دیدم از دور شبحى هویدا شد،دلم مىخواست پرواز کنم و به سویشان بشتابم،اما بیم داشتم که ایشان نباشند و راز من بر ملا شود.
در جاى ماندم،امام نزدیک شدند،بر قاطرى سوار بودند،تا چشم روشن بین و عزیزشان به من افتاد،فرمودند:ابا خالد،شک مکن،...و ادامه دادند:
بعدها مرا دو باره به بغداد خواهند برد،و آن بار دیگر باز نخواهم گشت.و دریغا که همانگونه شد که آن بزرگ فرموده بود...» (7)
بارى در همین سفر،مهدى چون امام را به بغداد آورد و زندانى کرد،حضرت على بن ابیطالب (ع) را در خواب دید که خطاب به او این آیه را مىخوانند: فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعوا ارحامکم (8) آیا از شما انتظار مىرود که اگر حاکم گردید،در زمین فساد کنید و قطع رحم نمایید؟
ربیع مىگوید:
نیمه شب مهدى به دنبال من فرستاد و مرا احضار کرد.سختبیمناک شدم و نزدش شتافتم و دیدم آیه فهل عسیتم...را مىخواند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
بسم الله الرحمن الرحیم
آمادگی جسمانی چیست و به چه فاکتورهایی نیازمند است؟
/
آمادگی جسمانی یعنی داشتن قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند. باید توجه داشت این تعریف شامل عامه مردم می شود. اما زمانی که صحبت از بخش ورزشی و ورزشکار در میان باشد،عواملی چون تغذیه مناسب و کافی، نوع کار، میزان استراحت، نداشتن اضطراب و فشارهای عصبی بسیار با اهمیت بوده و نمی توان نقش آنها را در برنامه یک ورزشکار نادیده انگاشت.
حال به بیان فاکتورهای آمادگی جسمانی که شامل 4 فاکتور بوده، می پردازیم و هر چه این فاکتورها در ورزشکاران بالاتر باشد، در بازدهی مهارت های ورزشی آنها تاثیر بسزایی دارد. مهم ترین این فاکتورها، استقامت قلبی و ریوی و یا به عبارت دیگرهمان نام آشنای "توان هوازی" است. یعنی جذب اکسیژن به مقدار کافی جهت فعالیت های طولانی، داشتن قلب قوی جهت رساندن خون کافی در هنگام فعالیت های سنگین و طولانی مدت مثل دوهای بلند (ماراتن) قایقرانی در مسافت های زیاد.
/
اما دومین فاکتور، انعطاف پذیری است، این فاکتور اجازه می دهد تا عضلات در وسیع ترین دامنه حرکتیشان حول مفصل به حرکت درآیند، این فاکتور تقریباً در تمامی ورزش ها مورد نیاز بوده و قابلیت تحرک پذیری را بالا می برد. مانند حرکات ورزش ژیمناسیک و باله.
فاکتورهای سوم و چهارم به ترتیب عبارتند از قدرت عضلانی که به معنای به کار بستن نیرو وانرژی حاصله از عضلات در حین اجرای فعالیت ها است(حدود45/0از وزن بدن هر فرد را عضلات تشکیل می دهند). در ورزش های قدرتی مانند وزنه برداری و پاورلیفت بیشتر مورد استفاده بوده و تقویت می شود. استقامت عضلانی که به معنی به کارگیری یک عضله یا گروهی از عضلات برای انجام یک سری انقباضات مداوم در مدتی نسبتاً طولانی با کمترین احساس خستگی است و عمل کششی بارفیکس بهترین مثال برای این مورد است
بهترین سن برای انتخاب ورزش مورد علاقه
آنچه اولیاء و مربیان باید درباره ورزش کودکان بدانند.کودکان و نوجوانان میتوانند از رقابت در ورزش لذت ببرند و همچنان به آموختن مهارتهای تازه بپردازند. بیشتر افرادی که از دوران کودکی به فعالیت و ورزش عادت میکنند، در سنین بزرگسالی نیز، بهرغم مشغله و نوع کار خود، زمانی را به ورزش اختصاص خواهند داد. ورزشهای همراه با بازی، بهترین روش برای تبدیل کردن تمرینهای بدنی به کاری مفرح است... پرداختن به ورزش میتواند آمادگی جسمانی کودکان و نوجوانان را افزایش دهد. کسب مهارت و موفقیت اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد و به آنها میآموزد که چگونه محرکهای آنی را در خود کنترل کنند که این توانایی نهتنها در ورزش که در مناسبات اجتماعی نیز مفید خواهد بود و به یافتن دوستان تازه کمک میکند. در کشف علایق و شیوه صحیح زندگی به کودک کمک میکند. به کودک میآموزد که قوانین را رعایت کرده و منصفانه عمل کند. کنار آمدن با پیروزی و شکست را به او میآموزد. یک نکته مهم دیگر اینکه چاقی مفرط در سراسر جهان به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است و اگر کودکان از سنین کمتر به کشف لذت ورزش و بازیهای ورزشی پی ببرند و کمتر به انجام بازیهای کمتحرک یا بیتحرک (مانند بازی با کامپیوتر) بپردازند، در آینده نیز سالم و تندرست خواهند بود. سن شروع ورزشکارشناسان ورزش و روانشناسی کودک توصیه میکنند که کودکان تا قبل از رسیدن به سن 8 تا 10 سالگی نباید در ورزشهای رقابتی سازمان یافته که در آن امتیاز محاسبه میشود و به خصوص بزرگسالان در اجرای آن نقش دارند، شرکت کنند زیرا اگر کودکان قبل از رسیدن به سنی که از نظر احساسی و فیزیکی آماده شده باشند به ورزشهای رقابتی بپردازند، احتمال اینکه فشار روانی دوران تمرین و زمان مسابقه و همچنین یأس ناشی از باخت تاثیرات ناگواری بر آنان بگذارد، بسیار زیاد است و میتواند به کنار گذاشتن دایمی ورزش منتهی شود. زیر 8 سالباید در بازی، کشف و یادگیری مهارتهایی که از طریق پرتاب کردن و گرفتن، ضربه زدن به توپ، بالا و پایین پریدن، دویدن و شنا کردن حاصل میشود، کاملا آزادانه رفتار کنند و این مهارتها را به شادیبخشترین روش بیاموزند. واضح است که آموختن این موارد به آنها کمک میکند تا با اعتماد به نفس بیشتر وارد مرحله بعد شوند. والدین میتوانند نقش مهمی در بازی با کودکان ایفا کنند. به یاد داشته باشید که کودکان قبل از اینکه مفاهیم برد و باخت را بیاموزند، به تمرین فراوان احتیاج دارند. 8 تا 10 سالکودکان 8 تا 10 ساله، بسته به میزان رشد خود میتوانند در مسابقات سازمانیافته شرکت کنند مانند مسابقات داخلی در مدارس. آنها هنوز برای توسعه مهارتهای خود به کمک نیاز دارند و باید کنار آمدن با ناامیدی و شکست را بیاموزند. کودکانی که بیشتر اوقات بازنده هستند بیش از دیگران مستعد کنار گذاشتن ورزش هستند. والدین و اولیای مدرسه باید مراقب باشند که با فراهم آوردن زمینه مناسب مثلا شرکت دادن این کودک در مسابقهای که در آن بیشترین توانایی را دارد موجبات برنده شدن و دلگرمی او را فراهم نمایند. این سنین، بهترین زمان برای پرداختن به ورزشهای مختلف و انتخاب ورزش مورد علاقه از میان آنهاست. 10 تا 12 سال کودکان و نوجوانان میتوانند از رقابت در ورزش لذت ببرند و همچنان به آموختن مهارتهای تازه بپردازند. بعضی از کودکان در این گروه سنی استعداد و علاقه خاصی به یک ورزش به خصوص نشان میدهند و میتوانند با داشتن مربی در این زمینه بسیار پیشرفت نمایند. یک مهارت بسیار مهم در این سنین، آموختن رفتار صحیح در زمان بازی، بردن و باختن است. پرداختن به ورزش در این سنین میتواند شامل سفرهایی با تیم ورزشی و فرصتهایی برای رهبری گروه هم باشد. نکته مهم در اینجاست که نباید نوجوان را بیش از حدود آمادگی و توانایی جسمیروحی او به انجام کاری وادار کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بسم الله الرحمن الرحیم
اندیشه ها و تفکرات فیزیکدانان
انیشتین به خاطر لباس های کهنه اش معروف بود. از او پرسیدند چرا این ها را می پوشی؟؟؟ گفت لباس مهم نیست(کسی لباس من را نباید بشناسد)مهم این است که مردم مرا می شناسند.
وقتی فهمیدم۲ سال دیگر بیشتر زنده نیستم و کم کم داشت همه جایم فلج می شد امیدم را از دست ندادم و از نظر من،ضعیف ترین اشخاص کسانی هستند که امیدشان را از دست بدهند.«استیفن هاوکینگ»
دو چیز انتها ندارد حماقت انسانها و پهنهی کهکشانها ؛ که البته در مورد کهکشانها مطمئن نیستم! «آلبرت انیشتین»
امروز همان فردایی هست که دیروز در انتظارش بودی. «آلبرت انیشتین»
یک امروز، ارزشِ دو فردا را دارد. «بنجامین فرانکلین»
اختراع یک درصد الهام گرفتن و ۹۹ درصد پشتکار و جدیت است. «توماس ادیسون»
یک درصد نبوغ، ۹۹ درصد عرق ریختن. «توماس ادیسون»
هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. «فرانکلین»
در آنسوی هر سیاهچاله ی سپید چشمه ای وجود دارد. «استیفن هاوکینگ»
دانشمندان جدی علم، تنها کسانی هستند که بسیار دیندار باشند. «انیشتین»
دو راه برای رسیدن به خداوند وجود دارد یکی از طریق متون مقدس و یکی از طریق مطالعه ی طبیعت. «گالیله»
در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصیری ندارد.« آلبرت انیشتین»
اگر اشیا جهان به حال خود وا گذاشته شوند ، به بی نظمی می گرایند و هیچ وقت سامان اولیه ی خود را باز نمی یابند .« قانون دوم ترمودینامیک»
شما دو راه در پیش دارید یا به خدا اعتقاد ورزید یا بدان معتقد نباشید ، کدام را بر می گزینید؟عقل بشریتان نمی تواند پاسخ دهد اما بازی ادامه دارد . مثل این است که شما با طبیعت امور عالم شرط بندی می کنید تا سرانجام در روز قیامت یا شیر را رو کند یا خط را . بسنجید و ببینید اگر هر آنچه را دارید بر سر شیر ، یعنی وجود خدا شرط ببندید بیشتر سود خواهید کرد یا زیان : اگر شرط را ببرید ، آنچه بدست آورده اید سعادت ابدی خواهد بود ، اگر شرط را ببازید ، در واقع چیزی از دست نداده اید . اگر بیشمار احتمال در کار باشد و در این قمار ، تنها یکی از آنها وجود خدا را تایید کند باز هم شما هر آنچه را دارید بر روی خدا شرط ببندید ، زیرا اگر چه با این کار یقینا خود را در معرض زیانی محدود قرار می دهید ، معالوصف هر زیانی که محدود باشد ، حتی اگر قطعی باشد ، باز هم معقول خواهد بود به شرطی که در مقابل ، رسیدن به سود نامحدود در کار باشد . پس برخیزید و ایمان آورید چرا که در قمار ایمان شما فقط برنده اید ، باختی در کار نیست ، پس چرا معطلید ؟ می ترسید چه را از کف دهید ؟ « پاسکال»
از آنجایی که می توانیم آینده را کنترل کنیم نباید آن را پیش بینی نمایید ) درست همان طوری که هوای درون خانه را پیش بینی نمی کنیم زیرا آن را کنترل می کنیم).تا آنجایی که می توانیم به تغییراتی که نه برآنها کنترل داریم نه انتظارشان را داریم (مثل راندن اتومبیل) واکنش فوری و موثر نشان دهیم ، به پیش بینی آن نیازمند نیستیم.هرچه بیشتر بتوانیم خود را با چیزی که کنترلی بر آن نداریم سازگار کنیم ، نیازمان به کنترل آن کمتر می شود. «ادیسون»
به من بگو قبل از آمدن به این دنیا کجا بودی؟ تا بگویم بعد از مرگ کجا میروی.«ادیسون»
من می خواهم بفهمم خداوند چگونه این جهان را ساخته است، من به این یا آن پدیده، طیف این یا آن عنصر علاقه ای ندارم، من می خواهم افکار خدا را بدانم،بقیه جزییات هستند .« انیشتین»
من می خواهم بدانم در جهان چه می گذرد ، من به بازی ریاضی کاری ندارم.« ویتن»
منیاد گرفتم که پیشرفت کردن نه سریع است و نه آسان. «ماری کوری»
من دلم نمی خواهد مشهور باشم درعلم باید به اشیا دلبستگی داشت نه به اشخاص. «ماری کوری»
باید طوری بیاموزید که هرگز اشتباه نکنید؛ راز کار در این است که سریع پیش نروید.«ماری کوری»
هر اتفاقی که بیفتد حتی اگر آدم ناچار باشد مثل بدن بی جان زندگی کند باز هم باید از کار دست نکشد . «پی یر کوری»
به نظر من همواره پرستش موجود بشری کاری غیر عادلانه بوده است.«انیشتین»
سه قدرت عظیم بر جهان حکومت می کنند: حماقت،ترس و حرص.«انیشتین»
بدون عشق به آموختن نه ریاضیات وجود خواهد داشت نه علوم طبیعی.«انیشتین»
مردان بزرگ بشریت همواره بی پول بوده اند ، آیا هیچ کس می تواند موسی یا عیسی مسیح یا گاندی را همراه با کیسه ی پول کارنگی به تصور درآورد؟«انیشتین»
من با جنگ مخالفم ، اما هنگامی که شرافت و حقوق آدمی دستخوش تجاوز باشد از جنگ گریزی نیست.«انیشتین»
اگر به راز لامپ برقی روشنایی پی نبرده بودم ، در آن هنگام به جای این که وقت خود را با صحبت کردن با شما (ناپلئون هیل) تلف کنم، در آزمایشگاه سرگرم پژوهش در مورد این مسئله بودم. «ادیسون»
من ناگزیر از موفقیت بودم، زیرا سرانجام همه ی راه هایی را که به شکست منتهی می شد طی کردم. «ادیسون»
کسی که در دوران جوانی از مطالعه ی کتاب هندسه ی اقلیدس به وجد نیامده باشد هرگز جست وجو کننده ی علمی نخواهد شد. «انیشتین»
سنت های اخلاقی بزرگ ترین میراث بشریت می باشد،لیکن در نظر من رعایت اخلاق مفهوم قربانی دادن، محرومیت از برخی لذت های زندگی و شدت وحدت را ندارد بلکه منظور آن است که هر کس از صمیم قلب جویای سرنوشت بهتری برای همه ی مردم باشد. «انیشتین»
انیشتین از کسانی که در مجالس مهمانی و محافل انس، مسائل علمی را وسیله ی شیرین زبانی یا فضل فروشی می ساختند تنفر فوق العاده ای داشت. بانویی از بانوان مشهور برلین وقتی او را به شام دعوت کرد و برای این که انیشتین دعوت را بپذیرد نام گروهی از مشاهیر و اشخاص مهم را که در این مجلس حضور خواهند داشت ذکر کرد. انیشتین در جواب او اظهار داشت :پس انتظار دارید که من هم از وسایل تزیینی میز شام شما شوم ؟
احساسات دینی قوی ترین و والاترین انگیزه ی تحقیقات علمی هستند. «انیشتین»
اگر دانشمندان اروپا فقط جزیی از روح از خود گذشتگی و صفات پسندیده ی ماری کوری را می داشتند بدون تردید آینده ی روشن تری به انتظار اروپا می نشست. «انیشتین»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
( بسم الله الرحمن الرحیم (
بازار شناسی کشورهای اسلامی
استاد مربوطه :
جناب آقای مهندس بهرامی زاده
به اهتمام :
زهــره ابراهـیمی فردوسـی
بهار86
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 3
1.جمهوری آذربایحان 5
2.جمهوری افغانستان 11
3.امارات متحده عربی 18
4.جمهوری پاکستان 23
5.جمهوری ترکمنستان 28
6.جمهوری ترکیه 32
7. جمهوری عراق 37
نتیجه گیری 44
منابع 45
مقدمه
پدیده رو به رشد "جهانی شدن اقتصاد" در دو دهه ی اخیر تمام ارکان جوامع مختلف را تحت تأثیرقرار داده و و تغییرات عمده ای را در نظامهای اقتصادی و اجتماعی کشورها به وجود آورده است .
نقش کشورهای توسعه یافته در جهت دهی به این پدیده بر اساس منافع خود و شتاب جهانی شدن اقتصاد در دگرگون سازی نظامهای سنتی ، این نگرانی را برای کشورهای ضعیف و کمتر توسعه یافته ایجاد کرده است که در آینده ای نه چندان دور بیشتر سرمایه های خود را به علت تغییرات پیشبینی نشده "روند جهانی شدن" از دست خواهند داد.
در چنین شرایطی بدیهی است کشورهایی که بیشترین میزان تأثیر گذاری را بر پدیده جهانی شدن اقتصاد دارند، از توان ضربه پذیری کمتری برخوردار خواهند بود . حتی قادرند حرکات آینده اقتصاد جهانی را پیشبینی کنند و رفتارهای خود را با آرایشهای بعدی این پدیده سازگار نمایند.
اینک اقتصاد جهانی به مرجله ای رسیده است که برای اثر گذاری در آن باید رویه های مشترک اقتصادی و اجتماعی میان ملل مختلف را ساماندهی کرد و برآیند نیروهای متحد را برای حضور فعال در عرصه های تصمیم گیری جهانی به کار گرفت.بنابراین کشورهای کمتر توسعه یافته برای ایفای نقشی مؤثردر اقتصاد جهانی ، راهی جز وحدت رویه با ملل هم فرهنگ خود و روی آوردن به همگرایی های منطقه ای ندارند.
حتی ممالک توسعه یافته صنعتی نیز امروزه برای بهره گیری از منافع اقتصاد نوین جهانی به حضور در اتحادیه های منطقه ای و تقویت همکاری های متقابل می اندیشند و سعی دارند به نوعی در بلوک های اقتصادی اطراف مشارکت کنند تا بر قدرت اعمال نفوذ خود در اقتصاد جهانی بیفزایند.
ملل مسلمان علی رغم آنکه 8 درصد از تجارت بین المللی را در اختیار دارند ولی تا کنون نمایل چندانی به ایجاد ارتباط اقتصادی با یکدیگر نشان نداده اند . بر اساس آمار در سال 1999 تنها 10 درصد از مبادلات بازرگانی کشورهای اسلامی با همسایگان مسلمان خود صورت گرفته و به عبارت دیگر 90 درصد احتیاحات ملل مسلمان توسط کشورهای غیر اسلامی تأمین شده است. این در حالیست که بسیاری از نیازمندی های کشورهای اسلامی در دیگر ممالک مسلمان یافت می شود و عدم شناخت نسبت به توانمندی های مکمل در این کشورها موجب کاهش همکاری های منطقه ای شده است .
هر چند همگرایی های مهمی نظیز سازمان کنفرانس اسلامی، شورای همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس ،سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) و گروه (دی-8) در سالهای اخیر برای توسعه ارتباطات صنعتی و بازرگانی میان کشورهای اسلامی تلاش های زیادی کرده اند ولی کمبود اطلاعات در زمینه استعدادهای کشاورزی ، فنی، تجاری و خدماتی موجب شده تا سطح همکاری های اقتصادی مشترک در کشورهای اسلامی محدود باشد.
سرزمینهای اسلامی که بین 20 درجه طول غربی و 140 درجه طول شرقی و نیز بین 10 درحه عرض حنوبی و 50 درجه عرض شمالی از خط استوا واقع شده اند توانمندی های شناخته شده زیادی در زمینه انرژی های فسیلی ، مواد معدنی ، محصولات کشاورزی و صنایع وابسته به این مواد دارند.
بیش از یک سوم ذخایر نفت و قریب به 70 درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان در کشورهای اسلامی نهفته است. همچنین 40 درصد از ذخایر فسفات ،38 درصد از ذخایر بوکسیت ،37 درصد از ذخایر قلع،15 درصد از ذخایر اورانیوم و 12 درصد از ذخایر کروم جهان متعلق به ملل مسلمان حهان است. منابع معدنی دیگری چون سنگ آهن، زغال سنگ، مس، سرب،روی، مبکا، پتاس، برمیت، کبالت، سنگهای ساختمانی و لاتریت به وفور در کشورهای اسلامی یافت می شود.
آشنایی مسلمانان با ویژگی ها ، خصوصیات،و ظرفیت های یکدیگر ، انگیزه ایجاد همکاری های متقابل را در میان آنها تقویت می کند و توسعه مناسبات اقتصادی ممالک اسلامی ،جهان اسلام را که تا کنون در حد یک وحدت ایدﺋولوژیک مطرح بوده است به یک بلوک اقتصادی تبدیل می کند.
تحقق این هدف متعالی همانطور که پیشتر گفته شد در نخستین گام نیازمند شناخت شفاف صنعتگران ، تولید کنندگان و تجّار مسلمان از توانمندی های سایر کشورهای اسلامی است.
در این مجموعه کشورهایی مورد تحلیل قرار داده شده که با کشور عزیزمان ایران مرز مشترک آبی یا خاکی دارند.