انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

طرح توجیهی و کارآفرینی صنعت شیشه سازی (2) سال 96

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

"بسم الله الرحمن الرحیم"

موضوع پروژه:

صنعت شیشه سازی

مقدمه:

صنعت شیشه سازی از صنایع قدیمی است که مصریها از 2500 سال قبل از میلاد مسیح با ان اشنایی داشتند و سازنده اولین اشیائ شیشه ای بودند و همچنین یونانی ها از قرن 12و14 قبل از میلاد و رومیها از قرن ششم قبل از میلاد به شیشه سازی میپرداختند و در ایران نیز تاریخ قدیمی دارد به توری که قدیمی ترین اشیائ ظروف شیشه ای ایرانی مربوط به اقوام ایلامی میباش د یعنی تاریخ ان به 3500 سال قبل میرسد به طوری که از ابتکارات این قوم به کار بردن شیشه جهت پنجره میباشد و در ایران این صنعت نیز در دوره های مختلف سیر سعودی و نزولی داشته است به طوری که در دوره هخامنشیان سیر سعودی (نقوش مکشوفه در تخت جمشید) و در دوره مغول از میان رفت و به طور کلی صنعت مذبور در ایران و جهان بعد از اسلام ترقی زیادی داشته است.

صنعت شیشه گری به طریق سنتی و به عنوان یک هنر تا سالیان اخیر رواج داشته و فقط از سال 1340 اولین واحد تولید کننده شیشه و به مقیاس صنعتی در ایران شروع به کار کرده است.

تعریف شیشه:

شیشه مایعی است که بسیار سرد شده ودر نقطه ای پایین تر از نقطه انجماد ان در حالت مایع قرار دارد.

مشخصات فیزیکی:

شیشه جسمی است سخت که در مقابل فشار مقاوم و در مقابل کشش بسیار ضعیف میباشد.

مواد اولیه تولید شیشه :

تقریبا یک سوم ترکیبات عناصر جدول تناوبی مندلیف در تولید شیشه های بخصوصی به کار برده میشوند ولی در عمل (در سرعت های عادی سرد کردن ) تعداد بسیار کمی از ترکیبات "تشکیل دهنده واقعی شیشه" یا به عبارت دیگر شیشه ساز های خوب هستند و مهمترین ترکیباتی که در تهیه شیشه بکار میرودعبارتند از سیلیس یا کوارتز . دولومیت یا کربنات مضاعف کلسیم و منیزیم . اهک . فلدسپات. کربنات سدیم . سولفات سدیم و مواد رنگی.

الف-سیلیس:

که قسمت عمده مواد اولیه مصرفی را تشکیل میدهدو باید دارای یک نواختی ترکیب شیمیایی و با عیار بالا و فاقد مواد اهکی و اهن و نیز فرم دانه بندی مخصوص باشد و پودر سیلیس مورد مصرف دارای مشخصات شیمیایی و دانه بنی به شرح زیر می باشد.

الف) مقدار sio2 بیشتر از 97% باشد.

ب) مقدار Fe2 o3 کمتر از 08/0% باشد.

ج) مقدار Al2 o3 برابر یا کمتد از 2/1%باشد.

د) درشتی دانه ها باید بین 1/0تا 6/0 میلیمتر که درشتی ایده ال ان 25/0 تا 05/0 باشد البته مقدار دانه های کوچکتر از 1/0 تا 5/2/0 و بزرگتر از 6/0 میلی متر تا 05/0 قابل قبول است .

مشخصات فیزیکی و شیمیایی مواد اولیه مورد استفاده در صنعت شیشه سازی:

نوع مواد

ترکیب شیمیایی

عیار

حالت طبیعی اولیه

حالت مورد استفاده

درصد مواد اولیه

سیلیس

Sio2

Al2 o3

100-95

2-2/0

سنگ معدن

پودر با دانه بندی کمتر از یک میلمتر

60حد اکثر

دولومیت

Co3 ca

Co3 mg

55

45

سنگ معدن

پودر با دانه بندی کمتر از 5/2 میلیمتر

4-0

آهک

Co3 ca

18

سنگ معدن

" " " " " " " "

12

فلدسپات

Sio2

Al2o3

Nd2oا k2o

70-68

20-18

10-9

سنگ معدن

پودر با دانه بندی کمتر از

یک میلیمتر

5/4

کربنات سدیم

Co3 Nd2

99

-----------

پودر

20

سولفات سدیم

So4 Nd2

98

سنگ معدن

پودر

2

از ترکیب مواد اولیه جدول فوق شیشه حاصل (شیشه مظروف ) دارای ترکیبی به شرح زیر است:

نوع محصول

Sio2

Nd2o

K2o

Ca o

Mg o

So3

Al2 o3

Fe2 o3

شیشه مظروف

6/74%

6/14%

3/0%

3/5%

8/3%

02/0%

2/1%

04/0%

کوره ذوب شیشه:

انواع کوره ها:

تقسیم بندی انواع کوره ها بر اساس پارامتر های زیر می باشد:

الف) نوع شیشه تولیدی

ب ) نوع و قیمت سوخت

ج ) نوع بازار یابی حرارتی

د) جدا سازی ناحیه ذوب و ناحیه اماده سازی

و ) موقعیت و نوع قرار گرفتن مشعل

م ) ظرفیت تولید

کوره های شیشه گری در دو نوع متفاوت وجود دارد:



خرید و دانلود طرح توجیهی و کارآفرینی صنعت شیشه سازی (2) سال 96


مردم مدینه پیامبر رسول اکرم 70 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 78

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:

از کودکی پیامبر (ص) تا اتمام غدیر

استاد مربوطه:

دکتر اکبری عزیز

گردآورنده:

قدرت احمدی ترم آخر مهندسی عمران

مردم مدینه ورسول اکرم(ص)

مردم مدینه دو قبیله بودند به نام اوس و خزرج که همیشه با هم جنگ داشتند . یک نفر از آنها به نام اسعد بن زراره مىآید به مکه براى اینکه از قریش استمداد کند . وارد مى شود بر یکى از مردم قریش .

کعبه از قدیم معبد بود گو اینکه در آن زمان بتخانه بود و رسم طواف که از زمان حضرت ابراهیم معمول بود هنوز ادامه داشت. هرکس که مىآمد , یک طوافى هم دور کعبه مى کرد . این شخص وقتى خواست برود به زیارت کعبه و طواف بکند , میزبانش به او گفت : ( مواظب باش ! مردى در میان ما پیدا شده , ساحر و جادوگرى که گاهى در مسجد الحرام پیدا مى شود و سخنان دلرباى عجیبى دارد . یک وقت سخنان او به گوش تو نرسد که تو را بى اختیار مى کند . سحرى در سخنان او هست. اتفاقا او موقعى مى رود براى طواف که رسول اکرم در کنار کعبه در حجر اسماعیل نشسته بودند و با خودشان قرآن مى خواندند . در گوش این شخص پنبه کرده بودند که یکوقت چیزى نشنود . مشغول طواف کردن بود که قیافه شخصى خیلى او را جذب کرد . ( رسول اکرم سیماى عجیبى داشتند ). گفت نکند این همان آدمى باشد که اینها مى گویند ؟ یک وقت با خودش فکر کرد که عجب دیوانگى است که من گوشهایم را پنبه کرده ام . من آدمم , حرفهاى او را مى شنوم , پنبه را از گوشش انداخت بیرون .

آیات قرآن را شنید . تمایل پیدا کرد . این امر منشأ آشنایى مردم مدینه با رسول اکرم ( ص ) شد . بعد آمد صحبتهایى کرد و بعدها ملاقاتهاى محرمانه اى با حضرت رسول کردند تا اینکه عده اى از اینها به مکه آمدند و قرار شد در موسم حج در یکى از شبهاى تشریق یعنى شب دوازدهم وقتى که همه خواب هستند بیایند در منا , در عقبه وسطى , در یکى از گردنه هاى آنجا , رسول اکرم ( ص ) هم بیایند آنجا و حرفهایشان را بزنند . در آنجا رسول اکرم فرمود من شما را دعوتمى کنم به خداى یگانه و . . . و شما اگر حاضرید ایمان بیاورید , من به شهر شما خواهم آمد . آنها هم قبول کردند و مسلمان شدند , که جریانش مفصل است . زمینه اینکه رسول اکرم ( ص ) از مکه به مدینه منتقل بشوند فراهم شد . این اولین حادثهبود . بعد حضرت رسول ( ص ) مصعب بن عمیر را فرستادند به مدینه و او در آنجا به مردم قرآن تعلیم داد . اینهایى که ابتدا آمده بودند , عده اندکى بودند , به وسیله این مبلغ بزرگوار عده زیاد دیگرى مسلمان شدند و تقریبا جو مدینه مساعد شد . قریش هم روز بروز بر سختگیرى خود مى افزودند , و در نهایت امر تصمیم گرفتند که دیگر کار رسول اکرم را یکسره کنند . در ( دارالندوه ( تشکیل جلسه دادند , که این آیه قرآن یکسره اشاره به آنهاست .

ولادت و دوران کودکى

ولادت پیغمبر اکرم به اتفاق شیعه و سنى در ماه ربیع الاول است , گو اینکه اهل تسنن بیشتر روز دوازدهم را گفته اند و شیعه بیشتر روز هفدهم را , به استثناى شیخ کلینى صاحب کتاب کافى که ایشان هم روز دوازدهم را روز ولادت مى دانند . رسول خدا در چه فصلى از سال متولد شده است ؟ در فصل بهار . در السیرة الحلبیة مى نویسد : ولد فى فصل الربیع در فصل ربیع به دنیا آمد . بعضى از دانشمندان امروز حساب کرده اند تا ببینند روز ولادت رسول اکرم با چه روزى از ایام ماههاى شمسى منطبق مى شود , به این نتیجه رسیده اند که دوازدهم ربیع آن سال مطابق مى شود با بیستم آوریل , و بیستم آوریل مطابق است با سى و یکم فروردین . و قهرا هفدهم ربیع مطابق مى شود با پنجم اردیبهشت . پس قدر مسلم این است که رسول اکرم در فصل بهار به دنیا آمده است حال یا سى و یکم فروردین یا پنجم اردیبهشت . در چه روزى از ایام هفته به دنیا آمده است ؟ شیعه معتقد است که در روز جمعه به دنیا آمده اند , اهل تسنن بیشتر گفته اند در روز دوشنبه



خرید و دانلود  مردم مدینه پیامبر رسول اکرم 70 ص


سوره فتح آیه 8 تا 11

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

بسم الله الرحمن الرحیم

انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا (8) لتؤمنوا بالله و رسوله و تعزروه و توقروه و تسبحوه بکرة و اصیلا (9) ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله ید الله فوق ایدیهم فمن نکث فانما ینکث على نفسه و من اوفى بما عاهد علیه الله فسیؤتیه اجرا عظیما (10) سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفر لنا یقولون بالسنتهم ما لیس فى قلوبهم قل فمن یملک لکم من الله شیئا ان اراد بکم ضرا او اراد بکم نفعا بل کان الله بما تعملون خبیرا (11)

انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا: این آیه در سوره احزاب هم با همین عبارت اضافه‏اى وجود دارد.آنجا مى‏فرماید: یا ایها النبى انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا: اى پیامبر، ما تو را فرستاده‏ایم گواه بر مردم و گواه بر امت.«شاهد»و«شهید»معنى حضور را مى‏دهد.در زبان عربى به‏«گواه‏»از آن جهت‏«شاهد»مى‏گویند که کسى حق دارد در مورد واقعه‏اى گواهى بدهد که در آن واقعه حاضر باشد،یعنى انسان در مورد واقعه‏اى که در آن حضور دارد و احساس مى‏کند و بالعیان آن را مى‏بیند حق دارد شهادت بدهد.این مساله‏اى است در باب‏«قضاء»(قضاوت)،مى‏گویند شهادت به علم جایز نیست،شهادت به عین و به حس جایز است،یعنى اگر شما چیزى را یقین دارید و شک ندارید ولى ندیده‏اید،مثلا یقین دارید العیاذ بالله زید همسایه شما شراب مى‏خورد،از صد احتمال یک احتمال هم نمى‏دهید که شراب نخورد،یعنى هیچ احتمال اینکه بتوانید توجیه هم بکنید نمى‏دهید،یقین دارید شراب مى‏خورد،اما به چشم خودتان ندیده‏اید،یقین دارید که فلان مرد و زن زنا کرده‏اند ولى به چشم خود ندیده‏اید،حق ندارید که این را شهادت بدهید بگویید فلانى زنا کرده یا فلانى شراب خورده است،و اگر شهادت بدهید و قاضى از شما بپرسد که این را که تو شهادت مى‏دهى دیده‏اى یا ندیده‏اى،و شما بگویید من ندیده‏ام ولى یقین دارم،اگر شما عادلترین عادلهاى عالم هم باشید، اعدل عدول هم باشید، سلمان فارسى هم باشید قاضى حق ندارد بر این گونه شهادت ترتیب اثر بدهد. حدیثى هست، حضرت صادق علیه السلام فرمودند(با دستشان اشاره کردند):«على مثل ضوء الشمس‏»مثل اینکه نور خورشید را مى‏بینى،فقط اگر این طور باشد شهادت بده،غیر از این نه.به همین جهت براى آنچه که ما در فارسى مى‏گوییم‏«گواه‏»در زبان عربى کلمه‏«شاهد»به کار مى‏برند،یعنى حاضر،یعنى آن کسى که حاضر واقعه بوده نه آن کسى که عالم به واقعه است،چون غایب از واقعه هم گاهى عالم به واقعه مى‏شود،ولى کافى نیست.علم به واقعه ولى عن غیاب کافى نیست،حضور آن واقعه و شهود آن لازم است.

یکى از نکات مهم و معارف بزرگ قرآن این مساله است که پیغمبر اکرم و به تعبیر قرآن گروهى از مؤمنین-که آن گروهى از مؤمنین این گونه جز اینکه در مقام عصمت باشند کس دیگر نمى‏تواند باشد-[شاهد امت هستند].خدا پیغمبر را«شاهد امت‏»نامیده است،شاهدى که در دنیا تحمل شهادت مى‏کند و در آخرت اداى شهادت،یعنى او حاضر و ناظر به افعال و اعمال امت است.همین طور که ما مى‏گوییم ملکین رقیب و عتید ناظر و شاهد اعمال ما هستند،همیشه پیغمبر یک امت‏شاهد و ناظر بر اعمال امت است،و این است که در مساله امامت گفته مى‏شود که شان اصلى امام این نیست که در میان مردم ظاهر باشد و حکومت در دست داشته باشد که اگر این شان را از او گرفته باشند دیگر امام نباشد و از امامت‏خلع شده باشد،نه،شان اصلى که از آن این شان نتیجه مى‏شود[این است که امام شاهد امت است]یعنى با وجود کسى که در باطن و از نظر باطن شاهد بر همه امت است دیگر نوبت به کسى که مثل همه افراد امت است و مثل افراد دیگر امت‏خطا کار است نمى‏رسد که او خلافت و حکومت را در دست بگیرد.

این است که قرآن در آن آیه مى‏فرماید: یا ایها النبى انا ارسلناک شاهدا ما شما را فرستاده‏ایم به عنوان شاهد و به عنوان گواه امت.این مساله عرض اعمال-که خودش مساله‏اى است که بر پیغمبر یا امام عرض اعمال مى‏شود-همان مفهوم‏«شهادت‏»را مى‏رساند،که در آن آیه مى‏فرماید: و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون و ستردون الى عالم الغیب و الشهادة. این که بعد مى‏فرماید: و ستردون الى عالم الغیب و الشهادة یعنى خیال نکنید این شهادت براى این است که العیاذ بالله خدا نمى‏داند،شاهدها باید بیایند به اطلاع او برسانند[و او]قاضى این گونه است،این روى آن نظام نیست،این شاهدها هستند و تازه بازگردانده مى‏شوید به کسى که خودش عالم بر غیب و بر شهادت و بر همه چیز است و اعلم است از خود شما و از خود شاهدها بر این مطلب.

انا ارسلناک شاهدا .پس یک شان از شؤون مقام رسالت‏شهادت است،تحمل شهادت در دنیا و اداى شهادت در آخرت. و مبشرا و نذیرا .شان دیگر تبشیر است و شان دیگر انذار.همیشه پیغمبران مردم را در حال حرکت و در جریان مى‏بینند،یعنى انسان خواه ناخواه این طور است.انسان هیچ وقت‏ساکن نیست،همیشه در حرکت است،منتها در چه راهى و به کدام سو در حرکت است؟پیامبران مبشر و منذر هستند،یعنى راه را ارائه مى‏دهند و بشارت و نوید مى‏دهند که اگر از این راه بروى به چه فتح و سعادت و کمالى نائل مى‏شوى و اگر از آن راه و آن راه بروى به چه بدبختى و شقاوتى نائل مى‏شوى.

حدیثى هست که پیغمبر اکرم با اصحاب نشسته بودند،چند خط از نقطه‏اى به نقطه‏اى رسم کردند،بعد اشاره به خط وسط که خط راست بود کردند و فرمودند این راه من است(صراط مستقیم)و بقیه راهها راههاى من نیست،یعنى انسان همیشه در حال حرکت است،منتها یک وقت راه راست را به سوى مقصد در پیش مى‏گیرد و یک وقت از راههاى کج مى‏رود،و پیغمبران آمده‏اند که مبشر به راه راست باشند.

اینجا عمل خاصى از پیغمبر اکرم صورت گرفته که مساله مبشر بودن و منذر بودن پیغمبر را خیلى خوب مجسم مى‏کند،مخصوصا منذر بودن.در سالهاى اول بعثت رسول اکرم بعد از نزول آیه و انذر عشیرتک الاقربین (خویشاوندان نزدیک را باید انذار کنى)دو واقعه رخ داده است،یکى انذار نزدیکان خیلى نزدیک،یعنى بنى هاشم و بنى عبد المطلب که این در خانه خود حضرت صورت گرفته،که عده‏اى را-که 39 یا 40 نفر بودند،عموهاى حضرت،عمو زادگان، عمه زادگان،اینهایى که خیلى نزدیک بودند-دعوت کردند،آن داستان معروف که امیر المؤمنین طفل بودند و[پیغمبر اکرم]دستور دادند که آبگوشتى براى اینها بپزند و ایشان آماده کردند،و بعد ابو لهب چه گفت و...



خرید و دانلود  سوره فتح آیه 8 تا 11


تفسیر سوره فلق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

بسم الله الرحمن الرحیم

قل اعوذ برب الفلق (1)

من شر ما خلق (2)

و من شر غاسق اذا وقب (3)

و من شر النفاثات فی العقد (4)

و من شر حاسد اذا حسد (5)

به نام خداوند بخشایشگر مهربان

بگو پناه میبرم به پروردگار صحبدم (1)

از شر هر چه که او خلق کرده و دارای شر است (2)

و از شر شب وقتی که با ظلمتش فرا میرسد (3)

و از شر زنان جادوگر که به گره ها می دمند و افسون میکنند (4)

و از شر حسودیکه بخواهد زهر حسد خود را بریزد و علیه من دست بکار توطئه شود (5)

سوره مدنی است اگر چه بعضی آنرا مکی میدانند.

سوره شریفه با امر خداوند رحمن و رحیم و با بیان کلمه " قل " یعنی " بگوی " به پیامبرش میباشد. امر خدای تبارک و تعالی برسول گرامیش، در صرف گفتار یک یا چند جمله؛ قطعا نیست. اینکه میفرماید " بگو " یعنی ( از یک جهت ) : " اینگونه عمل کن " ! زیرا بلافاصله بعد از امر به گفتن با کلمه " قل "؛ میفرماید : " پناه میبرم " ؛ " اعوذ " . پس پناه بردن فی الواقع یک فعل است نه صرف یک قول تنها ؛ یک عمل است .

در بادی امر، بذهن اینگونه متبادر میشود که ؛ این امر، که با کلمه قل شروع میشود چند وجه بشرح زیر داشته باشد:

1 – آنکه خداوند تبارک و تعالی در یک مکالمه دو طرفه میخواهد برسولش دستوری داده باشد که تا منفعتی برای پیامبرش حاصل شود؛ یعنی بیان یک تاکتیک و طرح یک استراتژی در موفقیت. بدینمعنی که در حال آموزش نبی خویش باینکه؛ حرف بزن و عمل کن.یعنی اینگونه حرف بزن ؛ زیرا حرف مقدمه عمل است.

از جهت روانشناسی این یک گونه تلقین به نفس نیز میباشد که یک وقتی یک کسی از آدمی میخواهد که جمله ای را تکرار کنیم با این هدف که تکرار این جمله یا بیان آن باعث ثبات روانی میشود ودر اینجا صرفا منظور آموزشی و تربیتی در کار است.

2 – وجه دیگر آن این است که خداوند برسولش میفرماید که چنین بگوی ؛ در برابر کسانی که دارند با تو گفتگو میکنند؛ یعنی فرد یا افرادی مخاطب رسولش هستند و خداوند که مربی رسول است میخواهد باو بیاموزد که بدیگران و در پاسخ دیگران چنین بگوی . این مطلب نیز میتواند یک زیروجه آموزشی داشته باشد بدین معنی که خدای تبارک و تعالی غیرمستقیم از طریق رسولش میخواهد به بندگانش بیاموزد که باید باو پناه برد.

اما آنچه که این حقیر از سبک و سیاق آیات شریفه میفهمم ؛ خلاصه اش این است که درست مثل سوره " ناس " امری آموزشی از سوی خداوند برسول گرامیش است که از آنطریق نیز قصد هدایت ناس، براه راست در نظر است.

قل اعوذ برب الفلق

بگو پناه میبرم ( حفظ میکنم خویش را ؛ می پرهیزم از شر ) به پروردگار صبحدم.

فلق ؛ بنا بر قول مشهور و متواتر، یعنی شکافتن و جدا کردن و لذا لحظه ای که نور صبح ؛ تاریکی را میشکافد ؛ فلق ایجاد میشود.

گویا نور را باید با شکاف تاریکی و ظلمت بوجود آورد. یک معنی استعاره ای هم میتوان در این رابطه بیان کرد و آن اینکه اگر در تشبیه ؛ شب را ( در مثل ) شر بگوئیم یا حداقل پوشاننده و ساتر خیر ؛ شکاف شب و آغاز نور و روشنائی را میتوان شروع و آغاز خیر تشبیه کرد.

پس باید بکسی پناه برد که ستر و پوشش و لایه ای را که بر روی خیر کشیده شده بود ؛ با فلق برداشته و می شکافد تا نور و روز و روشنائی و خیر پدیدار گردد.

تعابیر دیگری را هم میتوان از فلق، منظور داشت که از سوی مفسرین بیان نیز شده است ؛ باینکه فلق ناظر به خلقت و وجود نیز میباشد یعنی هر چیزیکه از عدم به خلقت می آید ؛ فلق است. یعنی بایستی عدم، شکافته شود تا وجود ؛ موجود شود. پس بقول مرحوم علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان " رب فلق " یعنی " رب مخلوق " .

همیشه اینطور فکر میکنم که بیان یک صفت، برای حضرت احدیت در طول آیه یا آیات بعدی و حتی در کل سوره ؛ باید جستجوی معنوی کرد؛ یعنی بایستی یک رابطه ای بین صفتی که پس وند " رب " یا اسامی مشابه آن هست، مثل " رب الفلق " ؛ " رب الناس " ؛ " رب ... " با معانی ائی که بعدا می آید؛ یک ارتباط معنائی وجود داشته باشد.

اینکه میفرماید : " خدای صبحدم " بایست با دیده بصیرت ؛ تامل و تعمق کرد که بعد از امر به پناه بردن به خدای صبحدم ؛ چه مطلبی آمده و چه چیزی امر یا تاکید شده است؟! احتمالا نبایستی بی ارتباط با ماقبل خود باشد. بیان صفت قطعا متناسب با موضوع و متن میباشد. درآیه بعدی میفرماید:

من شر ما خلق

از شر هر چه که او خلق کرده و دارای شر است.



خرید و دانلود  تفسیر سوره فلق


پیامبر جوانی نوجوانی بعثت رحلت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بسم الله الرحمن الرحیم

« نام و نام خانوادگی : محمود قدوسی »

« درس : وصایای امام »

« ساعت: 14:15 الی 15:45 »

« کلاس : 306 »

« ولادت »

« نوجوانی»

« جوانی»

« بعثت »

« رحلت»

مقدمه :

لحظه لحظه تاریخ گواه میدهد ، که دوران زندگی محمد رسول الله (ص) از آغاز کودکی تا روزی که به پیامبری و رسالت مبعوث شد و تا زمانی که دعوت حق را لبیک گفت ، پر از حوادث شگفت انگیز بوده است.

این وقایع حاکی از عظمت او در عالم هستی بود .

1 . آیا اعراب قبل از اسلام تمدن داشتند ؟

بله زیرا وجود ساختمانهای بزرگ و بلند اعراب در نقاط مختلف عربستان و داشتن روابط تجاری با اقوام بزرگ دنیا از یک سو و از سوی دیگر وجود ادبیات عرب و داشتن یک زبان کامل ، گواه بر ریشه دار بودن تمدن انان است .

2 . اوضاع مذهبی عربستان پیش از اسلام چگونه بود ؟

وقتی که حضرت ابراهیم پرچم یکتا پرستی را در حجازبرافراشت ، گروهی به او پیوستند اما عده ای در ان زمان مذهبهای مختلفی داشنتد اعم از بت پرستی ، خورشید پرستی ، ستاره و ماه پرستی و ...

نکته مهم و قابل توجه این است که بت پرستی در ان زمان به دست عمروبن قصی ترویج پیدا کرد .

3 . طرز فکر اعراب درباره انسان پس از مرگ چه بود ؟

روان را پس از مرگ به صورت پرنده ای که از کالبد بیرون می اید و پیوسته در کنار جسد بیروح انسان شیون می کند تشبیه می کردند.

اگر انسانی بر اثر مرگ غیر طبیعی میمرد :« آن پرنده صدا می زند که با ریختن خون قاتل ، سیرابم کنید و تا انتقام از قاتل گرفته نشود ، خاموش نمیشوم»

4 . موقعیت اجتماعی زن در زمان پیش از اسلام چگونه بود ؟

زن درآن زمان مانند کالا ، خرید و فروش می شد و از هرگونه حقوق اجتماعی و فردی محروم بود . خان اعراب زن را در گروه حیوانات قرار داده و به همین دلیل او از ارث محروم بود . مادران نیز در حکم ظرفی برای جای نطفه به حساب می آمدند .

5 . هدفهای مقدس پیامبر اسلام را نام ببرید ؟

بر اساس آیه قران « یپامبر اسلام(ص) تکالیف شاق ، وغل و زنجیر هایی را که بر آنهاست ، برمی دارد»

منظور این آیه همان اوهام و خرافاتی است که فکر و عقل آنان را از رشد باز داشته بود که پیامبرطبق آیه قصد از بین بردنشان را داشت .

6 . حقوق حیوانی که به صاحب خود سواری می دهد از نظر پیامبر(ص) چیست ؟

1- در هر منزلی فرود اید ، آن را علوفه دهد 2- اگر از ابی می گذرد ، آن را بر حیوان عرضه بدارد 3- بر صورت او تازیانه نزند 4- موقع سخن گفتن طولانی بر پشت آن قرار نگیرد 5- بار زیادتر از توانائی بر آن حمل نکند 6- حیوان را به پیمودن راهی که از توانائی آن بیرون است ، واندارد

7 .الف- پادشاه ایران در زمان ظهور اسلام چه کسی بود ؟ ب- مبداء تاریخ اسلام چه زمانی بود ؟

پادشاه ایران در زمان طلوع اسلام خسروپرویز بود – هجرت پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه را مبداء تاریخ مسلمانان نامیدند

8 . پیامبر اسلام(ص) دوران شیر خوارگی خود را چگونه گذراند ؟

پیامبر(ص) فقط سه روز از شیر مادرش نوشید و بعد از آن دو نفر افتخار دایه گی او را از خداوند منان کسب کردند ، 1- ثویبه 2- حلیمه .

ثوبیه تنها چهار ماه به او شیر داد . دوران شیرخواری پیامبر(ص) مصادف بود با قحطی سالی که همه دایگان حاضر به پذیرفتن او نشدند . حلیمه نیز ابتدا نشد اما به علت ضعف بدنی مجبور به شیر دادن به او شد

9. چرا عبدالمطلب ، سرپرستی پیامبر(ص) را بر عهده ابوطالب نهاد ؟

1- ابوطالب با پدر پیامبر(ص) از یک مادر بودند . 2- ابوطالب شخصیتی معروف به سخاوت و نیکو کاری بود

10. دلایل ازدواج خدیجه با پیامبر(ص) چه بود ؟

1- علاقه به معنویات پیامبر اسلام(ص) 2- خبر داشتن ازنشانه های پیامبر اخرالزمان 3- عموی او همیشه به او می گفت روزی تو با مردی صاحب نام ازدواج میکنی 4- خوابی دید و تعبیر خواب این بود که او با مردی ازدواج میکند که شهرت جهانی او عالم گیر خواهد بود

11. پیامبر(ص) چند فرزند داسته است ؟ نام ببرید.

دو پسربه نام عبدالله و قاسم و چهر دختر به نام رقیه و زینب و ام کلثوم و فاطمه

12. در چه روزی به پیامبر(ص) نخستین وحی نازل شد ؟

تقریبا در بیست و هفتم ماه رجب پیامبر(ص) به رسالت مبعوث گردید .

بعضی دانشمندان بر این باورند که او در ماه مبارک رمضان به رسالت رسید

13. السابقون به چه کسانی گفته می شد ؟

پیشرفت اسلام و نفوذ آن در جهان ، تدریجی بوده است . قران نیز به کسانی که در پذیرفتن ونشر آن پیش گام بودند ، لقب السابقون داده است .

خدیجه نخستین زنی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد . حضرت علی(ع) نیز از نخستین مردانی است که به او ایمان آورد



خرید و دانلود  پیامبر جوانی نوجوانی بعثت رحلت