لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 73
بسم الله الرحمن الرحیم
نظریه های انگیزش در مورد آموزش و پرورش
استاد:
سر کار خانم دکتر شهرآرای
دانشجو: کمال زارع زاده
رشته: روانشناسی تربیتی
سال تحصیلی 83-82
فصل 9 نقش مدارس در انگیزش
فرهنگ و سازمان مدرسه
هنجارها، ارزشها و باورهای مشترک
جو مدرسه
ساختار کار و تکلیف
ساختار مدیریتی و اقتدار
ساختار تأئید و پاداش
شیوه های گروهی
شیوه های ارزشیابی
فرصتها و محدودیتهای بیرونی
انواع دانش آموزان
اندازة مدرسه
دخالت دادن والدین و اجتماع
فرصتها و محدودیتهای منطقه ای و ایالتی
خلاصه
شرلی، کریس و استاسیا دانش آموزان یک دبیرستان شهری بزرگ هستند. صبح هنگامی که به مدرسه می روند راجع به دبیرستانشان صحبت می کنند:
شرلی: من واقعاً از رفتن به چنین جایی متنفرم. منظورم این است که شما مجبوری اینجا هرروز خودت را نشان دهی و تنها کاری که معلمان بلدند حرف زدن است. آنها هرگز به تو گوش نمی دهند. به نظر می رسد هیچ نگرانی نسبت به ما ندارند و تنها نگرانی آنها این است که به کتابها برسند و ما نمرات بالا در امتحانهای احمقانه کسب کنیم. من فکر نمی کنم بعضی از آنها حتی اسم مرا نیز بلد باشند.
کریس: خیلی سخت نگیر (بی خیال) شرلی، به آن بدی نیست. آنها سخت تلاش می کنند و مسئولیت تعداد زیادی از ما را بر عهده دارند و فرصت کمی برای پرداختن به چیزهایی غیر از تدریس دارند.
شرلی: خیلی خوب، آنها حداقل می توانند وانمود کنند که نگران ما هستند.
استاسیا: بله، کریس! فکر می کنم تو به این خاطر خوشبینی که کارهایت را خوب انجام می دهی و یا کسی برایت دردسری ایجاد نمی کند. تو یک مردی و آنها به تو کاری ندارند ولی همیشه به ما پیله می کنند. من نیمی از اوقاتی که می خواهم به حمام بروم می ترسم و حتی به حمام انتهای راهروی طبقه دوم نمیروم.
شرلی: آه، درسته، آن یکی. آنجایی که بی عرضه علاف اند بچه هایی که دائم متلک می اندازند. من هم از آنها می ترسم من فکر می کنم آنها با نگاهشان تو را اذیت می کنند. من هم آنجا نمی روم.
کریس: شما راجع به چه صحبت می کنید؟ گاهی به سالن ورزش پسران بیاید. خواهید دید که نگرانی شما بیهوده است نیمی از بچه ها به کسی غیر از خودشان حتی نگاه نمی کنند زیرا نمی خواهند بگونه ای رفتار کنند که به دیگران احساس بی احترامی دست دهد. اینکار می تواند خطرناک باشد و بدون نگاه کردن به یکدیگر بسکتبال بازی دشوار است. لااقل من همسایه هایم را خوب می شناسم. آنها همه اهل دعوا هستند ولی ما باور کرده اینم که اهل آنجا هستیم. اینجا شما احساس تعلق پیدا نکرده اید. من فقط خودم را حفظ می کنم و سعی می کنم در کلاس به بهترین نحو عمل نمایم. من نمی توانم منتظر فرار از اینجا و رسیدن به دانشکده باشم.
استاسیا: بله، ولی چیزی که برای من مسلم شده است این است که این بچه ها هیچگاه به دردسر نمی افتند. آنها قواعد را زیر پا می گذارند، دعوا می کنند و معلمان در مورد آن کاری نمی کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 62
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشکده فرماندهی و ستاد آجا
موضوع:
کارخانجات و کارگاههای جدید در مهاجا
منظور از پایان نامه:
اخذ درجه کارشناسی ارشد
استاد راهنما:
سرهنگ فنب هوائی ستاد محمدرضا فیاضی
پژوهشگر
سرهنگ خلبان حسین نژدجوادی پور
سال تحصیلی 79-78
بسم الله الرحمن الرحیم
ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران
دانشکده فرماندهی و ستاد آجا
موضوع:
کارخانجات و کارگاههای جدید در نهاحا
منظور از تهیه پایان نامه:
اخذ درجه کارشناسی ارشد
سال تحصیلی
1379-1378
کمیته داروان:
استاد راهنما: سرهنگ فنی هوائی ستاد محمدرضا فیاضی
استاد مشاور: سرهنگ فنی هوائی علی نوروزخانی
خلاصه تحقیق:
که علیرغم تلاش مسئولین لجستگی در بهینه سازی این قسمت آنطور که انتظار می رفت این کارخانه ها نتوانسته اند به نحو شایسته ای در پشتیبانی لجستکی یگانهای نهاجا و همسو با سایر یگانهای پشتیبانی کننده حرکت نمایند. لذا موضوع انتخابی این تحقیق وضعیت کارخانجات موجود در نهاجا میباشد و در این رابطه تعیین عوامل مؤثر در کاهش کارآئی کارخانجات موجود در نهاجا مورد مطالعه قرار گرفته است و بر این اساس عواملی چون تجهیزات موجود، ساختار سازمانی، وضعیت ایمنی و وضعیت آموزش فعلی کارکنان بعنوان متغیرهای مستقل انتخاب و کاهش کارآئی کارخانجات بعنوان متغیر تابع (وابسته) درنظر گرفته شدند. فرضیه های مورد مطالعه در این تحقیق به شرح زیر می باشد.
میزان آموزشهای ارائه شده به کارکنان کارخانجات در بالا رفتن کارآئی کارخانجات کارخانجات موثر است.
میزان تجهیزات واگذاری به کارخانجات در بالا رفتن کارآئی کارخانجات مؤثر است.
میزان ایمنی اعمال شده در سطح کارخانجات در بالا رفتن کارآئی کارخانجات موثر است.
میزان آگاهی مدیران کارخانجات در بالارفتن کارآئی کارخانجات فراتر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
« بسم الله الرحمن الرحیم »
موضوع تحقیق:
با کاروان عشق
نام و نام خانوادگی:
جواد غفوری
کلاس: 3/3
نام دبیر:جناب آقای حسینی
مدرسه شهدای گمنام
سال تحصیلی 85-86
روایات و احادیث عاشورا
امام حسین (ع): اِنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُمْ مِن نِعَمِ الله ِعَلَیْکُم فَلا تَمَلّو النِّعَمَ. (بحارالانوار جلد 75 ص 205)
نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.
امام حسین (ع): اَنا قیتُل الْغبرهِ لایَذکُرُنی مُؤْمِنُ استَعبَرَ. (بحارالانوار جلد 44 ص 284)
من کشتة اشکم هر مؤمنی مرا یاد کند اشکش روان شود.
امام حسین (ع) میفرمایند: اگر هزار پسر دیگر هم داشتم نام او را علی میگذاشتم.
امام حسین (ع) میفرمایند:
توبه از شما مغفرت از خدا بهشت از خدا درست کردن و ساختن آن از شما
شکر از شما رزق از خدا جنه از خدا اطاعت از ما
دعا از شما اجابت از خدا امتحان از خدا صبر از ما
وقتی حضرت علیاکبر (ع) اذن میدان میخواست، امام همام (ع) در جواب فرمود:
کردهای از حق تجلی ای پسر
زین تجلی فتنهها داری به سر
راست بهر فتنه، قامت کردهای
وه کزین قامت، قیامت کردهای
نرگست با لاله در طنازی است
سنبلت با ارغوان دربازی است
از رخت مست غــرورم میکنی
از مراد خویش، دورم میکنی
بیش از این بابا! دلم را خون مکن
زاده لیــلا! مــرا مجنون مکن
پشت پا بر ساغـــر حالم مــزن
نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن
همچو چشم خود به قلب من متاز
همچو زلف خود پریشانم مساز
حــایــل ره، مانــع مقصد مـشو
بــر ســر راه محبت سـد مـشو
هرچه غیر از دوست، سد راه من
آن بت است و غیرت من بتشکن
جان رهین و دل اسیر چهر توست
مانــع راه محبت، مــهر تــوست
آن حجاب از پیش چون دور افکنی
من تو هستم در حقیقت تــو منی
چون تو را او خواهد از من رونما
رونـــما شو، جانب او رونــــما
زندگی یکی از قهرمانان کربلا:
نام: حسین (سومین امام که به امر خداوند تعیین شده است)
کنیه: ابوعبدا…
لقب: خامس آل عبا، سبط، شهید، وفی، زکی
پدر: حضرت علیبن ابیطالب (ع)
مادر: حضرت فاطمه (س)
تاریخ ولادت: شنبه سوم شعبان، سال چهارم هجری
مکان ولادت: مدینه
مدت عمر: 57
علت شهادت: پس از روی کار آمدن یزید، امام که او را نالایق میدانست تن به ذلت بیعت و سازش با او را نداد و برای افشای او به فرمان خدا از مدینه به مکه و سپس به طرف کوفه و کربلا حرکت کردند و همراه با یاران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهید شدند.
قاتل: صالحبن وهب مزنی، سنانبن انس و شمربن ذیالجوشن، (لعنت خدا بر آنها)
زمان شهادت: جمعه دهم محرم، سال 61 هجری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
بهترین راه برای رسیدن به خداوندی که وجودش از هر چیزی روشن تر و حضورش برای هر شیء ، در تمام چیزها نزدیک تر می باشد ، همانا غبار راه نشاندن و گردگیری کردن فاهمه است ، چون خفای خداوند از شدت ظهور اوست و دوری او از شدت نزدیکی وی می باشد ، زیرا اگر موجودی بقدری آشکار بود که حتی از فهم ، فاهم و مفهوم ، معلوم تر بود و بقدری نزدیک بود که از خود شی ء به همان شی ء نزدیک تر بود ، چنان ظهوری سبب بطون و خفا می گردد و چنین نزدیکی ، مایه دوری می شود ، لیکن بطون و نیز دوری او از دید محجوبان است ، چون خود بین ، خدا بین نخواهد بود و اگر قصور و ضعف بشر با پرهیز از خود بینی و نجات از احول و اعور و اعمی بودن ، بر طرف گردد ، انگاه می توان خدا را به اندازه سعه وجودی خویش مشاهده کرد و معرفت او را با اعتراف به ما عرفناک حق معرفتک تتمیم نمود.
واقعیت شناخت و شناخت شناسی
شناخت و معرفت همواره ناظر به امری است که متعلق آن یعنی معلوم ، می باشد و شناخت به لحاظ مدرکات و موضوعات مختلفی که مورد ادراک قرار می گیرد ، تقسیمهایی را می پذیرد . مانند فلفه که علم به هستی و عوارض ذاتی آن است و یا ریاضیات و علوم مختلف طبیعی .
معرفت شناسی شناختی است که موضوع آن عبارت از معرفت و اگاهی انسانی است نه اشیاء خارجی.
همان گونه که موضوعات مختلف واقعیاتی هستند که علوم مختلف در رتبه دوم نسبت به آن واقعیات هستند شناخت شناسی نیز به عنوان یک علم در رتبه دوم نسبت به سایر علوم قرار دارد و البته شناخت از آن جهت که خود یک علم است با تنقیح مناط و با تعدد جهت محکوم به احکامی است که درباره سایر علوم اثبات می کند و نظیر این مساله که با تعدد جهت و یا با تنقیح مناط یک امر زیر مجموعه اقسام مربوط به خود قرار می گیرد در علوم مختلف وجود دارد .
به عنوان مثال در منطق کلی را به پنج قسم جنس ، نوع ، فصل ، عرض عام و خاص ، تقسیم می کنند و آنگاه مفهوم کلی را که مقسم اقسام یاد شده است در قیاس با هر مفهوم دیگر مصداق برای یکی از اقسام یاد شده می دانند و در فلسفه نیز تقابل را از جهت مصادیقی که دارد به تضاد ، تناقض ف تضایف ، عدم و ملکه ، تقسیم یم کنند و انگاه مفهوم تقابل مصداق یکی از زیر مجموعه خود ، مانند تضایف قرار می گیرد.
اگر در شناخت شناسی نظر به احکام و خصوصیات علم از ان جهت که علم است نباشد بلکه احکام و خصوصیات علم و یا علومی خاص با حفظ خصوصیت مربوط به ان علم ، مورد کاوش قرار گیرند ، مانند آن که فرایند پیدایش ، توسعه و تحول علوم تجربی و یا ریاضی مورد نظر قرار گیرد در این صورت علمی که در این رتبه نظر به علوم قبلی دارد خود می تواند موضوع برای معرفت شناسی دیگری باشد که به فرایند تحول ان به لحاظ زمینه ها و شرایط مختلف می پردازد .
شناخت شناسی و شناختهای علمی
شناخت شناسی به عنوان یک علم که ناظر به احکام کلی و عام علوم و معارف انسانی است ، مشتمل بر قضایایی است که در مورد هر علم و از جمله در مرود معرفت و شناخت شناسی نیز از آن جهت که علم است صادق می باشد و این احکام در صورتی که از اصول موضوعه ما خوذ در شناخت شناسی نباشند از زمره مسائل سائر علوم نبوده ، قهرا در مقام داوری نسبت به موضوعات و مسائل سائر علوم نیز نمی باشند .
از جمله قضایا و مسائل اساسی و بنیادینی که در شناخت شناسی مطرح هستند عبارتند از :
اول ، راهی برای شناخت واقع هست و این قضیه بازگو کننده اصل واقعیت علم است و تردید در آن همان گونه که گذشت مجال کاوش و گفتگو را از بین برده راهی برای گریز از آن نیست چه این که تردید و انکار آن نتیجه ای جز سفسطه نمی دهد.
دوم ، راهی که به نام علم ، واقع را ارائه می دهد ، در ارائه خود نسبت به واقع معصوم است و این اصل ، لازم ضروری اصل پیشین است زیرا در صورتی که خاصه واقع نمایی و ایصال به واقع از علم گرفته شود چیزی جز جهل باقی نمی ماند.
سوم ، کسانی که از علم برای رسیدن به واقع استفاده می کنند ، گاه در مسیر آن گام نهاده و گاهی نیز از حدود و ضوابط علمی خارج شده و از وصول به واقع محروم می مانند و گرفتار خطا و اشتباه می شوند پس برخی از افراد که طالب حیات و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
لانه شیطان در تسخیر فرزندان روح الله
روایتی از انقلاب دوم
امروز روز 13 آبان سال 1358 است. زمان باردار حوادثی است که تاریخ ساز است حوادثی که دنیا را تکان خواهد داد و چه کسی گمان می برد در چنین روزی واقعه ای به وقوع خواهد پیوست که پایه های شیطانی ترین حاکمیت ادوار تاریخ بشری را به لرزه خواهد افکند.
آسمان ابریست و هوا و زمین غمناک از نم نم قطرات باران و تو گویی که آسمان شهر نیز بغضی فرو خورده دارد. بعضی ناشی از حیات ذلت بار ملتی بزرگ در زیر سر نیزه های حکومتی خود کامه و دست نشانده بغضی که می رود تا انقلاب دوم ملت بزرگ ایران را به بار نشیند و انقلاب اسلامی 22 بهمن را در 13 آبان 58 تکامل و تعالی بخشد. اینک حوادث می روند تا هویت حقیقی انقلاب یعنی ملت ایران را به منصه ظهور رساند چرا که در بهمن 57 این ملت تنها توانسته بود که ریشه استبداد را بر کند و امروز می رود تا بنیانهای استعمار و استکبار را در ایران برچیده و در جهان به لرزه در آورد.
سالها بود که اتحاد جماهیر شوروی و اذناب سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیکش در بلوک شرق بر مبارزه علیه استعمار و امپریالیسم غرب خاصه آمریکا را سر می دادند و اما اراده حق بر این مقرر گشت که فروپاشی همینه پوشالین استکبار شیطانی ایالات متحده آمریکا از طلعت ازلی و ناصیه نورانی حضرت روح الله و فرزندان معنویش طلوع نماید تا افتخار آن تنها در کف با کفایت مکتب انسان ساز و اسلام عزیز و مذهب مقاومت تشیع قرار گیرد.
ساعت 10 صبح روز 13 آبان سال 1358 خیابان طالقانی (روزولت سابق) وضع عادی خود را دارد. مردم در سراسر خیابان مشغول رفت و آمد و انجام کارهای خود هستند.
اتومبیل ها با سرعت و با سر و صدا عبور می کند. فروشگاه ها و شرکت ها بازند و کارکنان آنان سرگرم کارهای روزمره هستند همه چیز درست مثل روزهای قبل است.
ساعت 11 صبح است. گروهی نزدیک به 400 نفر در حالی که خیابان طالقانی را طی می کند به سوی سفارت آمریکا می آیند هنگامی که به مقابل آن می رسند در یک لحظه از در و دیوار سفارت بالا می روند و به درون محوطه سفارت می پرند. مردم هاج و واج به این صحنه می نگرند و همه از خود می پرسند چه شده است؟
خیابان بند می آید و نفسها نیز جوانها تند و تیز یکی پس از دیگری از گوشه و کنار سفارت به داخل می روند حالا هر کدامشان بازوبندی بدست و عکسی از امام بر سینه دارند. مدتی نمی گذرد و در حالی که باران رحمت از آسمان تهران شروع به بارش کرده و خبر در همه شهر می پیچد. سفارت آمریکا اشغال شد.
بغض فرو خورده 25 ساله
روز 13 آبان 1357 25سال رفته از کودتای 28 مرداد 32 و آغاز خودکامگی پهلوی دوم در زیر بیرق پرچم آمریکا دانشجویان و دانش آموزان به ستوه آمده از خودکامگی رو به فزونی خاندان پهلوی و اذناب هزار فامیلش و به پاس داشت روز 13 آبان 1343 روز تبعید رهبر دور از وطنشان که نزدیک به 15 سال است در تبعید در بلاد غربت می زید به دانشگاه تهران پناه آوردند اما چه کسی گمان می برد که خون این فرزندان عزیز ایران اسلامی آن هم در دانشگاه تهران رنگین کننده سنگفرش های دانشگاه تهران گردد و نهالی شود از برای سرنگونی سلطنت پهلوی.
از این پس بود که ملت ایران مترصد فرصتی بود تا بغض فرو خورده 25 ساله زیستن در زیر سیطره شیطانی و نظم جهنمی ایالات متحده امریکا و مزدوری محمد رضا پهلوی را بر فرق ایشان وارد آورد. این بود تا درست یک سال بعد یعنی 13 آبان 58.
دو روز پس از پیروزی انقلاب در صبحگاه 24 بهمن 57 عده ای در حرکتی مرموزانه و اقدامی مشکوک و قدرت نمایانه دست به تسخیر سفارت امریکا در تهران زدند.
آنان مسلحانه و طی درگیری یک ساعته توانستند سفارت امریکا را به اشغال خود در آورده و اعضای سفارت را به گروگان گیرند. هویت آنان مشخص شد آنان نیروهای وابسته به چریکهای فدایی خلق بودند که اینک آمده بودند تا برای تحقق شعارهایی ضد امپریالیستی که از صبح تا شام می دادند جامه عمل بپوشانند.
آنان خود و همپالگی های خود مانند مجاهدین خلق را تنها مبارزین راستین با امپریالیسم امریکا می دانستند و البته تاریخ صحت این مدعا را بعدها به خوبی مشخص ساخت. سرانجام با دخالت مشاور نخست وزیر دولت موقت در امور انقلاب ابراهیم یزدی غائله خاتمه یافت. اما ثمره چنین حرکت مذبوحانه ای خروج سولیوان سفیر امریکا از ایران برای همیشه بود و این چنین بود تا آن هنگام که سفارت امریکا 8 ماه دیگر در 13 آبان 58 به تسخیر دانشجویان پیرو خط امام در آمد.
اولین گام
یک هفته پس از 13آبان 58 در روز آدینه آن هنگام که نمازگزاران صلاء جمعه خویش را در میعاد گاه نماز جمعه به پایان بردند رو به سوی سفارت امریکا در تقاطع خیابان آیت الله طالقانی و خیابان شهید مفتح راهپیمایی نمودند.
آنان پس از رسیدن به مقابل درب سفارت آمریکا شعارهای ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی سر دادند و آنگاه خیل عظیمی از جمعیت بود که به سوی دیوارها و میله های سفارت یورش آورد تا سفارت را تسخیر سازند اما آنها با ممانعت گارد حفاظت سفارت مواجه شدند و بدین گونه کار خاتمه یافت.
اما حرکت فرزندان امام در چند روز دیگر به هیچ وجه به سرنوشت دو حرکت قبلی دچار نیامد و خود سرنوشتی یافت که بر تارک آسمان تاریخ ظلم ستیزی و ستم سوزی مردمان جهان چونان نجم ثابت می درخشد.
مردم ایران پس از انقلاب دیگر هیچ دل خوشی از امریکا نداشتند آنان خوب می دانستند که امریکا مقصر اصلی تمامی فسادها ، تبعیض ها ، بی عدالتی ها ، نابسامانی ها ، ظلم ها و ... در عصر پهلوی دوم بود و محمد رضا تنها مترسکی سرجالیز بود برای نابودی هر آنکه در برابر منافع آمریکا در مزرعه ایران سر به شورش بردارد.
* ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی از موضع قاطعانه امام در مقابل امریکای جهان خوار به منظور اعتراض به دسیسه های امپریالیستی و صهیونیستی سفارت جاسوسی امریکا در تهران را به تصرف در آورده ایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم.