لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
در میان تمام انبیا، تنها پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است که جزئیّات تاریخ زندگى او به روشنى ثبت و ضبط شده که افتخار بزرگى براى مسلمانان به شمار مىرود، زیرا زندگى سایر انبیا مدّتى بعد از آن بزرگواران، با تحریفات فراوان و همراه با انواع تهمتها نوشته شده است.کتابهاى زیادى درباره اخلاق پیامبر صلى الله علیه و آله نوشته شده که بیشتر آنها به زبان عربى است و چون در بخشهاى قبلى درباره انبیا و شناخت و صفات آنان بحثهایى کردیم مناسب است گوشهاى از سیره آن پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله را در اینجا ذکر کنیم زیرا آشنایى با سیره و روش زندگى و اخلاق فردى و اجتماعى آن بزرگوار براى همه مردم بدون استثنا مفید است. از خداوند متعال مىخواهم این نوشته مختصر را از ما بپذیرد و ما را از بهترین امّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله قرار دهد.پیامبر اکرم نزد کسى پاى خود را دراز نمىکرد. با گشادهرویى صحبت مىکرد و به همه افراد توجه مىفرمود.آنچه در اینجا ذکر مىشود از کتاب «بحارالانوار» جلد شانزده و «سیره ابن هشام» و «کُحل البصر» و «تفسیر المیزان» جلد ششم و غیر آن است.عبادت پیامبرچون پاسى از شب مىگذشت رسول خدا صلى الله علیه و آله از بستر برمىخاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتى چند از قرآن کریم، در گوشهاى به عبادت مىپرداخت و اشک مىریخت. بعضى از همسرانش که او را به این حال مىدیدند مىگفتند: تو که گناهى ندارى چرا این قدر اشک مىریزى؟ مىفرمود: آیا بنده شاکر خدا نباشم؟امّ سلمه مىگوید: شبى پیامبر در خانه من بود، نیمه شب، او را نیافتم به سراغش شتافتم، دیدم در تاریکى ایستاده، دستها را بلند کرده، اشک مىریزد و مىگوید: خدایا! هرچه نعمت به من دادهاى از من مگیر، دشمنم را خشنود مکن، به بلاهایى که مرا از آنها نجات دادى گرفتارم مکن، حتى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به خود وامگذار. به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند، شما که بخشوده شدهاى! فرمود: هیچ کس از خدا بىنیاز نیست. حضرت یونس آنى به خودش واگذار شد، در شکم ماهى زندانى شد.چون ماه رمضان مىرسید، پیامبر همه بردگان خود را آزاد مىکرد، به هنگام نماز مىلرزید و هرگاه نماز را به تنهایى مىخواند رکوع و سجود آن را طول مىداد ولى هرگاه با مردم به جماعت نماز مىخواند بسیار عادّى و ساده برگزار مىکرد. به یکى از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش فرمود: هرگاه با مردم به نماز مىایستى سعى کن بعد از حمد، سوره کوچکى قرائت کنى و نماز را طول ندهى.رسول خدا هنگام خروج از خانه، خود را آماده و زینت مىکرد. زهد پیامبرروزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دوازده درهم به حضرت على علیه السلام داد و فرمود: لباسى براى من تهیّه کن. على علیه السلام به بازار رفت و لباسى به همان قیمت تهیّه کرد و خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله آورد. پیامبر فرمود: اگر لباس ارزانتر یا سادهترى بود بهتر بود. اگر فروشنده حاضر است لباس را به او برگردان. حضرت على علیه السلام لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله برگشت.رسول خدا صلى الله علیه و آله با على علیه السلام به سوى بازار راه افتادند، در راه کنیزى را دیدند که گریه مىکند، از حالش جویا شدند. گفت: چهار درهم پول براى خرید جنس به من دادهاند ولى پول را گم کردهام و اکنون مىترسم که به خانه برگردم. پیامبر صلى الله علیه و آله چهار درهم از دوازده درهم را به او داد و آنگاه به بازار رفتند و پیراهنى به قیمت چهار درهم خریدند.هنگام بازگشت برهنهاى را دیدند، لباس را به او بخشیدند و دوباره به بازار برگشته و پیراهن دیگرى خریدند. در راه بازگشت به منزل دوباره همان کنیز را دیدند که ناراحت است و مىگوید: چون برگشتن به خانه طول کشیده مىترسم مرا بزنند. پیامبر صلى الله علیه و آله همراه کنیز به منزل صاحبش رفت، صاحب خانه به احترام تشریف فرمایى پیامبر صلى الله علیه و آله کنیز را بخشید و او را آزاد نمود. رسول اکرم فرمود: چه دوازده درهم با برکتى که دو برهنه را پوشاند و یک نفر را آزاد کرد. آرى، اگر ما هم کمى از زندگى خود بکاهیم بسیارى از برادران ما به نوائى مىرسند.یک نفر یهودى چند درهم از پیامبر صلى الله علیه و آله طلب داشت. روزى مطالبه کرد لى پیامبر صلى الله علیه و آله چیزى نداشت که به او بپردازد. یهودى گفت: همین جا در کنار تو مىمانم تا بدهى خود را بپردازى و پیامبر صلى الله علیه و آله را در جاى خود نگه داشت. ظهر شد، مردم نماز ظهر را خواندند، عصر هم گذشت و وقت نماز مغرب و عشا فرا رسید و آن یهودى همچنان پیامبر صلى الله علیه و آله را عملاً بازداشت کرده بود. مردم از رفتار آن مرد یهودى عصبانى شدند اما پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ما حق ظلم نداریم. این رفتار پیامبر باعث شد تا آن یهودى به خاطر صبر، متانت و خوش اخلاقى پیامبر مسلمان شد و مقدارى از مال خود را نیز در راه خدا داد و گفت: این کار من نسبت به رسول خدا جنبه آزمایشى داشت نه جسارت.سوز پیامبراگر کسى براى اصلاح و متحوّل کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد و مشتعل نباشد، محال است بتواند جامعهاى را مشتعل سازد. یکى از صفات برجسته انبیاى الهى سوز و گداز آنها براى هدایت و سعادت انسانهاست. یکى از ناسزاهایى که قدیمىها به بعضى مىگفتند این بود: «اى بى درد!» پیداست که داشتن درد و سوز، خود یک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوعات تحقیق :
الف-مقدار پوشش زنان و حفظ خود از نامحرم را به استناد آیات قرآن کریم بیان کنید .
ب-نور بودن خدا یعنی چه وحقیقت نور چیست ؟
ج-اهل سعادت ورستگاری چه کسانی هستند ؟
بهار 1382
گردآورندگان :
مرجان اسمعیلی صومعه
صبورا ایزد بین
مریم بیات
شمیم شجاعی
استاد راهنما :
سرکار خانم مدیری
الف - گل پاک
یکی بامدادان فصل بهار
جوانی به باغ فتادش گزار
به شاخی گلی دید خوش رنگ وبو
که از جان ودل گشت مشتاق او
گلویش بنشرد وکردش جدا
زگیلهای دیگر به وجوروجفا
چوآن گل جدا شد زشاخ درخت
بیفتاد در دست آن تیره بخت
بکرد از طریق تحسّر نگاه
به یاران واز دل بر آوردآه
بگفتا که ای خواهران عزیز
برای شما هست این روز نیز
گذارید آرایش خود کنار
بگیرید در زیر برگی قرار
نمایید خود را از این دم نهان
که مانید ایمن زغار تگران
اگر گل در برگها مخفی نشود ، اگر گل مراقبت باغبان را نپذیرد و اگر گل بر بیگانگان جلوه گری کند به غارت خواهد رفت . او امانتدار لطافت ها وظرافت هاست و آنگاه است که می تواند با این خود نگهداریها یک قهرمان را به آستان خود بکشاند ودر دست یک قهرمان قرار گیرد نه در زیر پای غارتگران !
زن گل است ویک گل دانا و پاک هرگز نمی پسندد چهره واندام و موی خود را در اختیار نگاههای هوس ، آلود قرار دهد ، در پس برگهای حجاب وحیا می ماند و حیثیت خود را پاسبانی می کند.
غنچه تا در پرده است از دست گلچین ایمن است
گر ضیافت از جفا خواهی حیا می بایدت
حجاب مصونّیت است نه محدودیت !
متفکر اندیشمند فرزانه استاد شهید مرتضی مطهریدراینزمینه مینویسند:
مرد بسیاری از هنرنمایی ها و شجاعت ها ودلاوریها ونبوغها وشخصیتهای خود را مدیون زن وخودداری های ظریفانه زن ، مدیون حیا وعفاف زن می داند .
زن همیشه مرد را ساخته و مرد اجتماع را ، آنگاه که حیا وعفاف وخود داری زن از میان برود وزن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله می خورد وبعد مرد، مردانگی خود را فراموش می کند وسپس اجتماع منهدم می گردد.
حضرت امام (ره) می فرمایند : « زن مربع جامعه است . زن با تربیت صحیح خودش انسان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
بسم الله الرحمن الرحیم
هشدار!
- اسلام استمداد می کند.
- انقلاب یاری می طلبد.
- خونهای پاک صدها هزار شهید ، خونبهای خویش را می خواهند.
- پیامبران از آدم تا خاتم عملکردها را نظاره گرند.
- امامان از علی (ع) تا مهدی (عج) به تماشای اعمال ما ایستادهاند و حسین (ع) فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را تکرار میکند.
- از دخمههای تنگ و تاریک زندانهای اموی و عباسی ، ناله آزاد مردان بگوش میرسد.
- از بالای چوبه های دار ، از شکنجه گاههای اعصار مختلف تاریخ. «معذبین فی الارض» را تکرار میکند.
- هنوز فریاد ابوذرها از بیابان ربذه و آوای میثم تمَارها بر بالای چوبه دار و ناله حجربن عدی ها از «مرج عذرا» ما رابه بیداری و یاری میخوانند.
- از قلههای بلند غرب وزمهریر شبهای تار زمستان.
- از دشتهای سوختة جنوب و سموم آتشین تابستان.
- از سنگرداران بی سنگر و سنگر نشینان عارف و پاکباز جبههها ، پیک صبا پیام دارد.
- از سربازان گمنام مدرسةعشق و گم شده های باتلاقها ، هورها و رودخانهها و000
- از آنان که طعمة حیوانات صحرا شدند و برای همیشه از آنها خبری نرسیدو نرسید.
- از بسیجیان پا برهنه امام و امام بسیجیان پابرهنه.
- از پدران و مادران شهید داده ، و نوعروسان حجله سیاهپوش کرده.
- از آن کودکی که لبخند امید زندگی بر لبان معصومش خشکیده و دیدگان بر راه دارد.
- از ویرانههای بمباران گشته ، که عرصه گاه جغدها شد.
- از طلایهداران عشق و شهادت
- از آنان که نوار سرخ بسیجی بر پیشانی بسته و هستی خود را در طبق اخلاص و ایثار نهاده تا اسلام را پاسداری کنند.
- از دزفول قهرمان ، هویزة مظلوم ، چزابه ، بستان و آبادان و شلمچه و حلبچه شیمیایی شده و خرمشهر زخم خورده
- از ماورای مزرها ،فلسطین و لبنان ، افغانستان ، مصر و عراق و الاجزایر و هر گوشة دنیا که سربداران تاریخ ، پنچه در پنچه اهریمنان دژخیم افکنده و «هیهات منَاالذله» میسرایند.
- از مستضعفان تاریخ و میلیونها انسان که زیر آورهای ستم و بیداد با چشم کم فروغ و امیدوار تجربة تاریخی ، انقلاب ما را در این لحظات حساس می نگرند ، که آیا میتوانیم دستاوردهای آنرا حفظ کنیم یا نه ؟000 و برای دیگر مستضعفان چه میکنیم ؟000
- از آوارگان بیپناهی که تنده مآمن و مآوای خویش را «ام القرای جهان اسلام» یعنی ایران انقلابی میدانند.
از کعبةمجروح و دربند ، مدینة مظلوم و در اسارت.
از کربلای خونین و قدس مغصوب و اسیر در چنگال یزدیان و یهودیان زمان.
از زنده بگوران بدست دژخیمان صهیونیست.
از نفرت زدگان شعار سراب گونة حقوق بشر واستکبار و امپرایالیسم و لیبرالیسم.
از تازه رهیدگان از زندان مخوف و آهنین دیوار مارکسیسم.
از آنانکه نویدهای علم گرایان را رؤیایی کاذب میبینند و در جستجوی نوری دیگرند.
از آنانکه سایة سنگین و سیاه فقر و استثمار کمرشان را شکسته است.
از کودکان خشکیده و گرسنه و بیمار آفریقا و دیگر دیار محروم جهان معاصر
از آنان که قرنها حاکمیت جهل و جور را در مسیر انحرافی حکومتها با اندوه و تآسف تحمَل کردند و در رهگذر انقلاب اسلامی ما نشیتند تاره آوران این تحفةالهی را ببینند.
از آنان که آوای انتظار سردادند که : «الیس الصبح بقریب» ؟
از آنان که سپیده را دیدند و به تیره روزان نوید پایان شب سیاه را دادند.
از آنان که گسترة صادق را در پهن دشت افق نظاره کردند و سرود مرگ سیاهی را زمزمه کردند
از آنان که ستارة اقبالشان در محاق تیره بختی افتاده بود و با ناباوری ، طلوع صبح صادق رهایی را جشن گرفتند: «فقطع دابرالقوم الذین ظلمو و الحمدلله رب العالمین»
از آنان که رهبری بزرگ مردی از تبار رسولان خاتم پیامبران را به فال نیک گرفتند و روند تاریخ را به سوی کعبة آمال رهایی ، پویا دیدند.
از شهدای پانزده خرداد ، قربانیان هفدة شهریور
از آنانکه در عید خونین بیست و دوم بهمن درخت انقلاب را با خون پاکشان به ثمر نشاندند و طومار رژیم ستمشاهی را در هم پیچیدند.
از آنان که طی هشت سال دفاع مقدس انواع محرومیتها و مصیبتها را به جان خریدند و کشور عزیز ایران را پر از شقایق سرخ کردند و به این دل خوش داشتند که ما بمیریم اما چراغ اسلام روشن بماند.
از آنان که عاشقانه رفتند تا اسلام و انقلاب بماند.
از آن جوان معلول که تا واپسین لحظات حیات پر رنج و مصیبت خود رو در روی ما نشسته تا ببیند سرنوشت خونبهای همر زمانش ودست آورد پیکر در هم شکسته و بیمارش یعنی اسلام به چه سویی می رود ؟
آری از همة این زبانها و قطره قطرة این خونها. و از امام امت اسلام ، اسوة وارستگان ، آن یگانه دهر ، آن پدر روحانی و فانی فیالله ،آن بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) در روزگار حاکمیت کفر و ستم ، از خمینی کبیر (ره)
و ازی خلف صالح و شاگرد برجسته او نمایندة حجت معصوم و نایب برحق حضرت بقیه الله الاعظم خامنهای عزیر (مد ظله العالی) ،
آری ، از همه این زبانها و همة دلسوختگان اسلام ، این نهیب دردناک بگوش میرسد ،
ای مسئولان ، دو لتمردان ، کار گزاران ، قانونگذاران ، قضات ، مجریان -
ای علمای حوزهها ، دانشمندان ، نویسندگان ، زبانداران ، قلمداران -
ای معلمان ، مربیان ای پدرها ، مادرها !
ای همة کسانی که قلبتان برای اسلام و انقلاب و فرزندانتان میتپد ؟ هشدار !
اسلام و انقلاب اسلامی ارزان بدست نیامده ، که پای واژه واژة این کتاب مقدس خون شهیدان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 66
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
موضوع تحقیق :
تعهدات مستأجر در اماکن تجاری و مسکونی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا
کار تحقیقی (2)
گرد آورنده : زهرا هداوند میرزایی
استاد راهنما : جناب آقای دکتر نیکوند
رشته تحصیلی: حقوق قضائی
مقطع تحصیلی: کارشناسی
سال تحصیلی: 84-83
مقدمه:
فصل اول: بررسی کلی تعهدات مستأجر و وجوه اشتراک آن در امکان تجاری و مسکونی
گفتار اول: تعریف موضوع و بیان مفاهیم
گفتار دوم: خصایص تعهدات در عقد اجاره
گفتار سوم: وجوه تمایز اماکن مسکونی از تجاری در قوانین موضوعه
بند اول: اماکن مسکونی
بند دوم: اماکن تجاری
مبحث اول: تعهد به پرداخت اجارهبها
گفتار اول: تعیین میزان اجارهبها
گفتار دوم: محل و موعد پرداخت اجارهبها
بند اول: محل پرداخت
بند دوم: موعد پرداخت
فصل دوم: تعهدات خاص مستأجر در هریک از اماکن
مبحث اول: تعهدات خاص اماکن مسکونی
گفتار اول: عدم انتقال مورد اجاره
گفتار دوم: تعهد به تخلیه و تحویل در اماکن
بند اول: قواعد حاکم بر تخلیه در قانون روابط مؤجر و مستأجر مصوب 1362
بند دوم: قواعد حاکم بر تخلیه در قانون روابط مؤجر و مستأجر مصوب 1376
بند سوم: عسر و حرج و تأثیر آن بر تخلیه
مبحث دوم: تعهدات خاص اماکن تجاری
گفتار اول: پرداخت سرقفلی
بند اول: مفهوم سرقفلی و سیر تحول آن
بند دوم: تعهد مستأجر به پرداخت سرقفلی
گفتار دوم: عدم انتقال مورد اجاره
نتیجه کلی و پیشنهادات
مقدمه:
اجاره یکی از مهمترین عقود عین است. امروزه رابطه بین مالک و مستأجر تنها یک رابطه خصوصی نیست تا استقرار عدالت معاوضی در آن هدف اصلی باشد. دو گروه مؤجر و مستأجر همچون دو طبقه اجتماعی ممتاز در برابر هم قرار گرفتهاند و تنظیم روابط آنان چندان اهمیت یافته است که دولت خود ناگزیر از دخالت در آن میبیند و ناچار است که روز به روز بر میانجیگری خود بیفزاید و گاه نیز نقش رهبر و مدیر را ایفا کند. در حقوق کنونی عقد اجاره بویژه در مورد حل کسب و پیشه از حیث امری شدن قواعد حاکم بر آن و بیاثر بودن حاکمیت اراده در بسیاری موارد بصورت سازمان حقوقی مستقل درآمده است. سازمانی که بوسیله قوانین اداره میشود قالب آمادهای که مالک و مستأجر فقط میتوانند به تراضی خود را درون آن جای دهد بیآنکه بر سرنوشت آینده روابط خود حاکم باشند برای مثال در قانون روابط مؤجر و مستأجر 1356 مؤجر از طرف قانونگذار ملزم به تجدید اجاره میشود و بیآنکه خود بخواهد طرف عقدی قرار میگیرد که وضع پیشین بر او تحمیل کرده است. پس از سپری شدن مدت اجاره رابطه قانونی بین او و مستأجر قطع نمیشود. مستأجر میتواند تا وقتی که با حسن نیت مورد اجاره را در تصرف دارد و اجاره را میپردازد رابطه گذشته را ادامه دهد طرفین میتوانند به استناد ترقی یا تنازل هزینه زندگی از دادگاه درخواست تعدیل اجاره را کنند. بطور خلاصه در این عقد هیچ چیز طبیعی و تابع حاکمیت اراده به نظر نمیرسد.
فصل اول
بررسی کل تعهدات مستأجر و وجوه اشتراک آن در اماکن تجاری و مسکونی
قانون مدنی در ماده 490 تکالیفی را بطور کلی برای مستأجر برشمرده است. مطابق این ماده «مستأجر اولاً باید در استعمال عین مستأجره به نحو متعارف رفتار کرده و تفریط نکند، ثانیاً عین مستأجره برای همان مصرفی که در اجاره مقرر شده و در صورت عدم تعیین در منافع مقصوده که از اوضاع و احوال استنباط میشود استعمال نماید. ثالثاً مال الاجاره را در مواعدی که بین طرفین مقرر است تادیه کند و در صورت عدم تعیین موعد نقداً بپردازد» این تعهدات علیالاصول در تمامی عقود اجاره چه جهت مسکونی، چه جهت تجاری وجود دارد. علاوه بر این تعهدات دیگری نیز از قبیل تخلیه عین مستأجره و یا پرداخت سرقفلی در بدو انعقاد عقد اجاره در مواد دیگری از قانون مدنی و قوانین موجر و مستأجر ذکر شده که ما آنها را به علت برخی اختلافات بین اماکن مسکونی و تجاری در فصل دیگر بررسی میکنیم بنابراین در این فصل به سه تعهد عمده مستأجر یعنی تادیه مالالاجاره، عدم تعدی و تفریط و استعمال عین مستأجره برای مصرف مقرر شده در عقد میپردازیم.
گفتار اول: تعریف موضوع و بیان مفاهیم آن
اولین اصطلاح واژه تعهد میباشد که در تعریف آن گفته شده است: «الف- عبارت است از یک رابطه حقوقی که به موجب آن شخص یا اشخاص معین نظر به اقتضا عقد یا شبه عقد یا جرم و شبه جرم یا به حکم قانون ملزم به دادن چیزی یا مکلف به فعل یا ترک فعل معین به نفع شخص یا اشخاص معین شود. ب- حق ذمی را نسبت به کسی که حق علیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 255
سم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین
ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم
غیر المغضوب علیهم و الالضالین
ما قرآن را در شب مبارک (قدر) فرستادیم تا خلق را از عذاب قیامت بترسانیم و در آن شب هرامری با حکمت , معین و ممتاز میگردد. تعیین آن امر از جانب ما که فرستنده پیمبرانیم البته خواهد بود
دفان 2
عظمت قرآن
قسم به قرآن صاحب مقام ذکر م و پند آموز عالمیان (این قرآن بزرگ ) کتابی مبارک و عظیم الشان است که بر تو فازل کردیم تا امت در آیاتش تامل کنند و صاحبان عقل متذکر حقایق آن بشوند .
ص 28
(به نام خدا (
در آغاز این کلام ای معبود حقیقی و راستین من از بندهای عاجز و ناتوان این بخوای عاشقانه را بپذیر بارالها تنها تو قادر و توانای مطلقی , جز تو هر که میبینم زار و ناتوان است خداوندا تو بشنو که غیر تو هرگز شنوا نیست. معبودم در مقابل عظمت و بزرگی تو به کرنش در میآیم چراکه نه تو شمارش نجاتت را دارم نه قدرت ثناگویی و سپاست را. من تو را میستایم و خواستار تمام نعماتت میباشم و چهره اطاعت و بندگی بر آستانت میسایم. همة هستی به ستایش تو مشغولند. کشتزارها و کوهها و تپه ها , آسمان و زمین و دریا , همه از بزرگی تو میگویند. پروردگارا در هر افق تنها نام تو طنین انداز است و از تاریکی شب و روشنی روز از ترنم باد و در هر بیشه و از آواز جویبار همه جا فقط نام توست ای آفریدگار هستی تو خدای مهربانی هستی که برای هدایت و راهنمایی بشریت انبیا را مبعوث داشته ای تا انسانها را به واقعیت انسانیت آشنا سازند , توحید را مبنا گذارند و برای مردم با تبلیغ حقایق اقامه دلیل کنند و غریزه خداجویی را در دلهای خفته بیدار نموده و آیات خلقت را بر آنان باز گویند آشکار است که همه معجزات بدست قدرتمند و توانای پروردگار است که برترین و سرآمد آنها قرآن کریم است. آگاهی داشتن از ظاهر قرآن و باطن قرآن واحاطه داشتن بر امور نهان و اسرار پنهان قرآن موهبتی است بس عظیم. انسان آفریده شده تا خداوند را عبادت کند و پیوسته گوش به فرمانش باشد. برای فراگیری فرمان خداوند چه منبعی معتبرتر و سودمندتر از کلام خداوند است قرآن کریم کانون علم و تربیت و معنویت است که از عالی ترین مسائل علمی و الهی تا ساده ترین دستورات آداب و معاشرت در آن بیان گردیده که در تربیت جسم و روح و تهذیب عواطف و رسیدن به کمالات انسانی چراغ راه بشریت است. قرآن تنها برای تلاوت و حفظ نیست بلکه همه مردم خصوصا جوانن با دقیق شدن و فراگیری مفهوم آیات و عمل نمودن به فرامین الهی آن می توانند سعادتمند شده و فضیلت و برتری یابند. خداوند را سپاس گذارم که مرا یاری فرمود تا بتوانم آیاتی از قرآن کریم را که شامل نکات تربیتی , علمی و معنوی بوده و در سورههای مختلف به صورت پراکنده نوشته شده بود را گردآوری کرده همراه با ادعیه قرآنی در این کتاب تقدیم کنم تا خلاصه جوانان در کوتاهترین زمان ممکن و به سهولت به مفهوم آیه مورد نظرشان یا سوالی که برایشان مطرح است دست یابند. این اثر احساس مسئولیت ما در اندای بود که نسبت به همه جوانان و نوجوانان میهن اسلامی ام بر دوش داشتم و امیدوارم توانسته باشم خدمتی هر چند کوچک به جامعه قرآن دوست کشورم و فرزندان عزیزم کرده باشم. مولای متقیان و پرهیزکاران حضرت علی علیه السلام در وصیت خود میفرمایند :
« مبادا دیگران در عمل به قرآن و استفاده از رهنمودهای ارزشمند آن از شما مسلمانان پیشی گیرند »
التماس دعا
زبان قرآن
در آن روز , رسول در پیشگاه رب الغره عرض میکند , بارالها تو آگاهی که امت من , این قرآن بزرگ , کتاب تو را به کلی متروک و رها کردند و پیرو کافران شدند.
سوره فرقان آیه (29)
زبان قرآن
کتابی است که آیات جامعش (حقایق و احکام الهی ) به زبان فصیح عربی , برای دانشمندان معین ساخته است.
فصلت آیات 2و 3
زبان قرآن
و اگر ما میفرستادیم این قرآن را به زبان غیر عربی , کافران میگفتند چرا آیات مفصل و روشن (به زبان عرب) نیامد ای عجب , آیا کتاب عجمی بر رسول نازل میشود ؟ به آنها بگو این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاف است.
فصلت 43
زبان قرآن
ما قرآن را به لسان فصیح عربی مقرر داشتیم تا شما در فهم آن , مگر عقل و فکرت بکار بندید.
زخرف 2
زبان قرآن
ما قرآن را برای وعظ و اندرز به هم ( همه) آسان کردیم , آیا کیست که از آن پند گیرد.
قمر 16
زبان قرآن
و البته ما قرآن را برای وعظ و اندرز به فهم , آسان کردیم آیا کیست که از آن پند گیرد.
قمر 39
زبان قرآن
و به تحقیق ما فرمان قرآن را برای وعظ و اندرز , بر فهم آسان کردیم که از آن پند گیرد.
قمر 21
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم , آسان کردیم آیا کیست که از آن پند گیرد.
قمر 31
زبان قرآن
این قرآن مجید را به عربی (فصیح) فرستادم , باشد که به تعلیمات آن عقل و هوش یابند.
یوسف 1