لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
" امیر کبیر ، از نوادر ایام"
میرزا تقی خان ، پسر کربلایی محمد قربان فراهانی ، ملقب به اتابک اعظم امیر نظام و امیر کبیر ، از بزرگترین رجال سیاسی و بزرگترین وزرای ایران است . وی در حدود سال 1223 ه. ق در خانواده ای ازطبقات پایین به دنیا آمد. امیر کبیر کودکی و نوجوانی را در کنار خانواده قائم مقام سپری نمود. او از هوش سرشاری برخوردار بود. گویند: امیر در کودکی هنگامی که ناهار فرزندان قائم مقام را می آورد ، برای باز پس بردن ظروف در حجره می ایستاد و آنچه معلم به ایشان می آموخت ، فرا می گرفت. روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمد و هر چه از آنان پرسید ، ندانستند. اما امیر جواب داد. قائم مقام پرسید: تقی تو کجا درس خوانده ای؟ عرض کرد: روزها که غذای آقازاده ها را می آوردم ، ایستاده می شنودم ، قائم مقام انعامی به او داد ، نگرفت و گریه کرد . به او گفت چه می خواهی؟ امیر عرض کرد : به معلم امر فرمایید درسی را که به آقازاده ها می دهد به من هم بیاموزد . قائم مقام پذیرفت و معلم را فرمود تا به او نیز بیاموزد.
دوران کودکی و جوانی میرزا تقی خان زیر نظر و تربیت قائم مقام سپری شد. او شیوه های منشی گری ، نامه نگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم مقام آموخت تا آنجا که قائم مقام ، تحریر و نگارش پاره ای از احکام و نوشته ها را به میرزا تقی خان محول کرد. به تدریج کار او در محدوده شغل دبیری قرار گرفت و از رموز و ضوابط امور اداری و دیوانی به خوبی آگاهی یافت.
سر انجام نیز در اثر کفایت و لیاقتی که میرزا تقی خان از خود نشان داد و بیشتر از آن علاقه شدیدی که ناصرالدین شاه به وی داشت به سمت صدراعظمی شاه ، منصوب گشت .
"ویژگیهای شخصیت امیرکبیر"
امیر ، درشت و تنومند ، خوش قیافه و با سیمای گشاده و هوشمند بود. گویند در جوانی به کشتی علاقه داشت ، به زورخانه می رفت و منش پهلوانان را دارا بود. راست گفتار و درست کردار بود. پیگیری امور کشور برایش از هر کار دیگری ، حتی سلامتی خود ، مهم تر می نمود. چشمان نافذی داشت . اعصابی قوی داشت و به گاه بروز سختی ها بسیار خونسرد بود. حق شناس بود و هرگز بر مقامی که دست یافته بود ، غره نشد. بی جهت کسی را عزیز نمی داشت و کوچکترین خدمتی در نظر او جلوه می کرد. چون از سلامت نفس برخوردار بود ، در برابر سفرای خارجی بسیار با غرور برخورد می کرد و تلاش سفرای روس و انگلیس در از بین بردن او ، از همین برخوردها منشأ می گرفت . لباس او ساده بود ، جبه بر تن می کرد و کلاه مستوفی گری را قدری بلند تر نموده ، بر سرمی نهاد . او پابند مسائل شرعی بود و نماز وروزه را به جا می آورد ، دعا و زیارت عاشورا می خواند . عادت به قلیان کشیدن داشت ، اما تا آخرعمر از سلامت کامل بدنی برخوردار بود. امیر به خانواده خود علاقمند بود و نسبت به مادرش همواره مهری سرشار داشت.
" اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت"
یکی از اقدامات وی ایجاد نظم در جامعه بود ؛ در پی نظمی که او در جامعه برقرار کرد کمتر ظالمی قادر بود بر بیچارگان فقیر تعدی کند، دزدی و هرزگی و شرارت را درجامعه به حداقل رسانید . در شراب اثر مستی نماند ، جماعت اوباش که سابق به یک جرعه شراب ، چند نفر را زخم می زدند، تا حدی بر چیده شدند.
امیر رسم رشوه و بست را برانداخت و کمتر کسن جرأت داشت رشوه دریافت کند ، یا آن که گناهکاری به بست برود.
رسم قمه کشی را برانداخت . در تهران رسم بود که جوانان قمه می بستند. وی گفت: هر که می خواهد قمه ببندد ، اما آن کس که تیغ از غلاف بیرون آورد ، چه کسی خواهد بود؟
به دنبال این سخن هر چه در شهر نزاع می شد کسی جرات تیغ کشیدن از نیام را نداشت و چون مردم پس از یک ماه چنین دیدند ، قمه بستن را ترک کردند.
امیر برای تمیشت امور به خزانه خالی مملکت ، سر و سامان داد و حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنها را قطع کرد و همچون قائم مقام ، برای شاه نیز" پول توجیبی" مقرر نمود.
از دیگر اقدامات مهم امیر کبیر ، تأسیس اداره آگاهی بود . او برای آن که از روابط کارگزاران و مأموران دولت با مردم مطلع باشد اداره ای مخصوص و سرّی تشکیل داد که مشخصات کارکنان آن کاملاً مخفی بود . مأموران این اداره در لباس چوپان ، گدا ، فروشنده دوره گرد ، راهزن و ... همه جا نفوذ داشتند و هر جا کار خلافی از کسی سر می زد ، بی درنگ امیر را با خبر می کردند. در واقع امیر به جای دو چشم و دو گوش ، هزاران چشم و گوش داشت.
وی جهت بسط عدالت ، محاکم شرع را به علمای صالح سپرد ، رسم شکنجه را برانداخت و با نوآوری در عرصه سیاست ، سعی کرد مردم را با علوم جدید آشنا سازد.
او مایه کوبی آبله را اجباری ساخت و هر کس از بیماری آبله می مرد ، بستگان او را پنج تومان جریمه می کرد.
ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی از دیگر اقدامات امیر بود. ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران ، که قبلاً محل اعدام افراد خاص بود نیز ، از دیگر کارهای عمرانی وی به شمار می آید.
نکته جالب توجه در تیزبینی امیر ، ساختن خانه برای مردم بود ، او دویست خانه در بیرون شهر بنا کرد.
تاسیس مدرسه دارالفنون و راه اندازی نخستین روزنامه در ایران به نام وقایع اتفاقیه ، دو گام بزرگ دیگر امیر بود ، ایجاد کارخانه های پارچه بافی ، شکر ریزی ، چینی و بلورسازی ، کاغذ سازی ، چدن ریزی و فلزی از دیگر کارهای مثبت امیر بود.
امیر کبیر این مرد نامدار در دوران صدارت خویش اقدامات بسیاری را برای ملت و کشور خویش انجام داد.
اما دشمنان وجود او را بیش از این تحمل نکرده و سرانجام وی را در جمعه بیستم دی ماه 1230 به قتل رساندند ، امسال یکصد و پنجاه و یکمین سالگرد مرگ این رجل نامدار و بی همتای تاریخ سیاسی ایران است.
بارالها! او را که در راه اعتلای دین تو ، برای رفاه و آسایش ملت و در جهت بالندگی کشور خویش گام برداشت ، قرین رحمت خود فرما .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
" امیر کبیر ، از نوادر ایام"
میرزا تقی خان ، پسر کربلایی محمد قربان فراهانی ، ملقب به اتابک اعظم امیر نظام و امیر کبیر ، از بزرگترین رجال سیاسی و بزرگترین وزرای ایران است . وی در حدود سال 1223 ه. ق در خانواده ای ازطبقات پایین به دنیا آمد. امیر کبیر کودکی و نوجوانی را در کنار خانواده قائم مقام سپری نمود. او از هوش سرشاری برخوردار بود. گویند: امیر در کودکی هنگامی که ناهار فرزندان قائم مقام را می آورد ، برای باز پس بردن ظروف در حجره می ایستاد و آنچه معلم به ایشان می آموخت ، فرا می گرفت. روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمد و هر چه از آنان پرسید ، ندانستند. اما امیر جواب داد. قائم مقام پرسید: تقی تو کجا درس خوانده ای؟ عرض کرد: روزها که غذای آقازاده ها را می آوردم ، ایستاده می شنودم ، قائم مقام انعامی به او داد ، نگرفت و گریه کرد . به او گفت چه می خواهی؟ امیر عرض کرد : به معلم امر فرمایید درسی را که به آقازاده ها می دهد به من هم بیاموزد . قائم مقام پذیرفت و معلم را فرمود تا به او نیز بیاموزد.
دوران کودکی و جوانی میرزا تقی خان زیر نظر و تربیت قائم مقام سپری شد. او شیوه های منشی گری ، نامه نگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم مقام آموخت تا آنجا که قائم مقام ، تحریر و نگارش پاره ای از احکام و نوشته ها را به میرزا تقی خان محول کرد. به تدریج کار او در محدوده شغل دبیری قرار گرفت و از رموز و ضوابط امور اداری و دیوانی به خوبی آگاهی یافت.
سر انجام نیز در اثر کفایت و لیاقتی که میرزا تقی خان از خود نشان داد و بیشتر از آن علاقه شدیدی که ناصرالدین شاه به وی داشت به سمت صدراعظمی شاه ، منصوب گشت .
"ویژگیهای شخصیت امیرکبیر"
امیر ، درشت و تنومند ، خوش قیافه و با سیمای گشاده و هوشمند بود. گویند در جوانی به کشتی علاقه داشت ، به زورخانه می رفت و منش پهلوانان را دارا بود. راست گفتار و درست کردار بود. پیگیری امور کشور برایش از هر کار دیگری ، حتی سلامتی خود ، مهم تر می نمود. چشمان نافذی داشت . اعصابی قوی داشت و به گاه بروز سختی ها بسیار خونسرد بود. حق شناس بود و هرگز بر مقامی که دست یافته بود ، غره نشد. بی جهت کسی را عزیز نمی داشت و کوچکترین خدمتی در نظر او جلوه می کرد. چون از سلامت نفس برخوردار بود ، در برابر سفرای خارجی بسیار با غرور برخورد می کرد و تلاش سفرای روس و انگلیس در از بین بردن او ، از همین برخوردها منشأ می گرفت . لباس او ساده بود ، جبه بر تن می کرد و کلاه مستوفی گری را قدری بلند تر نموده ، بر سرمی نهاد . او پابند مسائل شرعی بود و نماز وروزه را به جا می آورد ، دعا و زیارت عاشورا می خواند . عادت به قلیان کشیدن داشت ، اما تا آخرعمر از سلامت کامل بدنی برخوردار بود. امیر به خانواده خود علاقمند بود و نسبت به مادرش همواره مهری سرشار داشت.
" اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت"
یکی از اقدامات وی ایجاد نظم در جامعه بود ؛ در پی نظمی که او در جامعه برقرار کرد کمتر ظالمی قادر بود بر بیچارگان فقیر تعدی کند، دزدی و هرزگی و شرارت را درجامعه به حداقل رسانید . در شراب اثر مستی نماند ، جماعت اوباش که سابق به یک جرعه شراب ، چند نفر را زخم می زدند، تا حدی بر چیده شدند.
امیر رسم رشوه و بست را برانداخت و کمتر کسن جرأت داشت رشوه دریافت کند ، یا آن که گناهکاری به بست برود.
رسم قمه کشی را برانداخت . در تهران رسم بود که جوانان قمه می بستند. وی گفت: هر که می خواهد قمه ببندد ، اما آن کس که تیغ از غلاف بیرون آورد ، چه کسی خواهد بود؟
به دنبال این سخن هر چه در شهر نزاع می شد کسی جرات تیغ کشیدن از نیام را نداشت و چون مردم پس از یک ماه چنین دیدند ، قمه بستن را ترک کردند.
امیر برای تمیشت امور به خزانه خالی مملکت ، سر و سامان داد و حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنها را قطع کرد و همچون قائم مقام ، برای شاه نیز" پول توجیبی" مقرر نمود.
از دیگر اقدامات مهم امیر کبیر ، تأسیس اداره آگاهی بود . او برای آن که از روابط کارگزاران و مأموران دولت با مردم مطلع باشد اداره ای مخصوص و سرّی تشکیل داد که مشخصات کارکنان آن کاملاً مخفی بود . مأموران این اداره در لباس چوپان ، گدا ، فروشنده دوره گرد ، راهزن و ... همه جا نفوذ داشتند و هر جا کار خلافی از کسی سر می زد ، بی درنگ امیر را با خبر می کردند. در واقع امیر به جای دو چشم و دو گوش ، هزاران چشم و گوش داشت.
وی جهت بسط عدالت ، محاکم شرع را به علمای صالح سپرد ، رسم شکنجه را برانداخت و با نوآوری در عرصه سیاست ، سعی کرد مردم را با علوم جدید آشنا سازد.
او مایه کوبی آبله را اجباری ساخت و هر کس از بیماری آبله می مرد ، بستگان او را پنج تومان جریمه می کرد.
ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی از دیگر اقدامات امیر بود. ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران ، که قبلاً محل اعدام افراد خاص بود نیز ، از دیگر کارهای عمرانی وی به شمار می آید.
نکته جالب توجه در تیزبینی امیر ، ساختن خانه برای مردم بود ، او دویست خانه در بیرون شهر بنا کرد.
تاسیس مدرسه دارالفنون و راه اندازی نخستین روزنامه در ایران به نام وقایع اتفاقیه ، دو گام بزرگ دیگر امیر بود ، ایجاد کارخانه های پارچه بافی ، شکر ریزی ، چینی و بلورسازی ، کاغذ سازی ، چدن ریزی و فلزی از دیگر کارهای مثبت امیر بود.
امیر کبیر این مرد نامدار در دوران صدارت خویش اقدامات بسیاری را برای ملت و کشور خویش انجام داد.
اما دشمنان وجود او را بیش از این تحمل نکرده و سرانجام وی را در جمعه بیستم دی ماه 1230 به قتل رساندند ، امسال یکصد و پنجاه و یکمین سالگرد مرگ این رجل نامدار و بی همتای تاریخ سیاسی ایران است.
بارالها! او را که در راه اعتلای دین تو ، برای رفاه و آسایش ملت و در جهت بالندگی کشور خویش گام برداشت ، قرین رحمت خود فرما .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن .docx :
نگاهی کوتاه به زندگی قائممقام
نامش ابوالقاسم و معروف به قائممقام فراهانی بود. در فراهان بهدنیا آمد. پدرش میرزا عیسی وزیر عباسمیرزا نائبالسلطنة بود. به اذعان دوست و دشمن او دارای کمالات بسیار بود. ادیب،نویسنده، شاعر، سیاستمدار، پارسا و پاکدامن بود.
در سال 1237ه.ق میرزا بزرگ از دنیا رفت و تمامی القاب و عناوین و پستهای وی به فرزندش میرزا ابوالقاسم قائممقام رسید.[1] کسانی که به لیاقت ذاتی او حسادت میکردند از سعایت و دشمنی نسبت به او خودداری نکردند، تا آنجا که عباس میرزا را تحت تأثیر قرار داند و او ضمن گزارشهای خود از شاه، درخواست کرد که او را معزول کند و شاه او را در سال 1239ه.ق معزول کرد. دو سال بعد به دنبال نابسامانی اوضاع آذربایجان، شاه مجدداً او را به وزارت نائبالسلطنة منصوب کرد[2]. هر چند در همین سال، تحت تأثیر پیروزی بر عثمانی و تحریک شاهزادگان و اُمَراء داخلی شاه تصمیم گرفت دوباره به روسیه حمله کند. لذا به آذربایجان سفر کرد. در جلسه مشاوره تنها مخالف جنگ قائممقام بود و به همین جهت دشمنان او را متهم به دوستی با روسیه کردند و شاه او را معزول کرد و به مشهد تبعید نمود.
جنگ بینِ ایران و روسها آغاز شد. این دوره دوم جنگ با روسها بود. جنگی که منجر به معاهدهننگین ترکمانچای شد و اگر درایت قائممقام نبود. شاید تبریز هم از ایران جدا میشد.
در سال 1243ه.ق روسیه به تبریز رسید. فتحعلیشاه، فرخخان پیش خدمت خود را به مشهد فرستاد و پس از عذرخواهی او را به تهران طلبید و برای عقد صلح با دولت روسیه به تبریز فرستاد[3]. عهدنامه ترکمانچای به خط قائممقام نوشته شد.[4]
در سال 1249ه.ق نائبالسلطنة عباسمیرزا در مشهد درگذشت. او قبل از مرگش در کنار حرم امام رضا (علیهالسّلام) از محمدمیرزا و قائممقام خواست که یکدیگر را یاد میکنند از قائممقام خواست که محمدمیرزا را بر تخت پادشاهی بنشاند[5] و یکسال بعد که فتحعلیشاه از دنیا رفت با کمک قائممقام محمدمیرزا بر تخت پادشاهی نشست و قائممقام صدر اعظم وی شد.
یکسال بعد با توطئه و دسیسه انگلیسیها و سعایت شاهزادگان، در 25 صفر 1251ه.ق مطابق با 20 ژوئن 1835م قائممقام به دستور محمدشاه دستگیر شد و در روز آخر ماه صفر او را خفه کردند و روحش به دیار باقی شتافت.[6]
نقش کشورهای اروپایی در ایران
در سال 1222ه.ق و در خلال دوره اول جنگ با روسها، ناپلئون امپراطور فرانسه، به دولت ایران پیشنهاد کرد قشون خود را به ترتیب قشون اروپا تعلیم و تربیت کند و نظم دهد. این پیشنهاد در دربار ایران مقبول افتاد و طی نامههایی بین فتحعلیشاه و ناپلئون،مستشارانی از فرانسه به ایران آمدند و چون آذربایجان بیش از دیگر ایالات ایران مورد تهدید بود، اصلاح قشون از آذربایجان آغاز شد. میرزا بزرگ قائممقام از این تعاملات نهایت استفاده را برد و قشون آذربایجان با تدابیر و مرتب گردید و با قانون نظام اروپا منظم شد و با کمک این مستشاران فرانسوی، کارخانههای توپسازی، فشنگسازی و باروتکوبی در تبریز دایر گردید.[7] هر چند علت کمک فرانسه به ایران دو چیز بود:
1) ضربهزدن به روسیه که دشمن فرانسه است.
2) عبور از ایران برای رسیدن به هند و منابع سرشار آن و ضربه به انگلیس.[8]
در این زمان انگلیسیها که از روابط ایران و فرانسه و همسایگی ایران با روسیه احساس خطر میکردند گروهی را به ایران فرستادند که مورد استقبال دربار ایران قرار گرفتند. فرانسویها که از این عمل خشمگین شده بودند، سرتیپ گاردان و مستشاران را به فرانسه احضار کردند. میرزا بزرگ سعی بسیار کرد تا لااقل دو نفر از آنها را نگه دارد تا کاخانجات توپسازی تکمیل شود اما موفق نشد.
این عمل فرانسویها نشاندهنده این بود که کمک آنها به ایران، نفعرساندن به ایران نبوده. بلکه آنها به دنبال منافع دولت خویش بودند. لذا وقتی احساس کردند که دربار ایران به دشمنان آنان روی خوش نشان میدهد ایران را ترک کردند و قراردادهای بین ایران و فرانسه را زیر پا گذاشتند.
این ایام، دورانی بود که اروپاییان متوجه ممالک شرقی شدند و به علت اینکه شرقیها از اطلاعات سیاسی و اقتصادی بسیار کمی برخوردار بودند و به سوی آسیا روی نهادند که پیشآهنگ آنها انگلیسیها بودند.
کشور هندوستان که مستعمره انگلستان بود از منابع سرشاری برخوردار بود. و همیشه مورد توجه کشورهای استعمارگر بوده است. همسایگی ایران با روسیه یکی از بزرگترین بهانههای انگلیسی برای ایجاد فتنه و ماجراجوئی در ایران بود. علاوه بر اینکه، با وجود آرامش و صلح در ایران و عدم جنگ ایران با روسها، این احتمال وجود داشت که ایران و روسیه و حتی فرانسه همپیمان شده و به هند حمله کنند. لذا انگلیسیها با ایران هیچگاه با صمیمیت برخورد نکردند. حوادث اتفاق افتاده در ایران هم گواه این مطلب است و اگر تمام آنها در اثر نیرنگ انگلیسیها نبود، در قسمت اعظم آنها ردپای تحرکات انگلیسیها دیده میشد. فتنه اسماعیلیه یزد، فتنه تراکم، فتنه امرای خراسان، فتنه افغانستان، فتنه ازبک، فتنه باب و هزاران فتنه دیگر از قبیل شیخیه و صوفیه و ... از این جملهاند.[9]
شیطنتانگلیسیها در طول تاریخ ایران به خوبی و روشنی پیداست. پس از معاهده ترکمانچای، ایران باید مبلغ 10 کرور به روسیه پرداخت میکرد. این گرفتاری مالی ایران باعث شد تا دولت انگلیس بتواند با پرداخت فقط 200 هزار تومان رضایت دولت ایران را برای لغو ماده سوم و چهارم قرارداد نوامبر 1814 جلب نماید. به موجب آن دو ماده؛ دولت بریتانیا متعهد میشد در صورت حمله یک دولت اروپایی به ایران، کمک نظامی به ایران بنماید یا لااقل سالی 200 هزار تومان به ایران بپردازد. در تمام سالهای جنگ ایران و روسیه، انگلیسیها از انجام این کار سرباز زدند و پس ازصلح ایران و روسیه و مشکل مالی ایران، معاملهای پیشنهاد کردند که