انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

الکتریسیته و مغناطیس1

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

دبیرستان امیر کبیر

موضوع تحقیق:

الکتریسیته و مغناطیس

دبیر مربوطه:

جناب آقای طاهری

تهیه کننده :

محمد دواتگر رضوان

کلاس 2/3 ریاضی

برگرفته شده از:

کتاب فیزیک پایه

و

الکتریسیته

مدار جاری و لامپ روشن میشود. لازم نیست که چند دقیقه، یا حتی چند ثانیه صبر کنیم تا آثار جریان را در مدار مشاهده کنیم. ضمناُ به نظر میرسد که فاصلة بین کلید و لامپ، که معمولاً خیلی بیشتر از cm10 است، بر زمان بروز آثار الکتریکی تأثیر محسوسی ندارد.

نکته آن است که برای اینکه فیلامان به جریان پاسخ دهد، لازم نیست صبر کنید تا یک الکترون معین از سر باتری به لامپ برسد. وقتی که کلید را میبندیم، همة توزیع بار درون رسانات، تقریباً بلافاصله، به حرکت درمیآید؛ این موضوع شبیه ان است که آب درون یک لولة دراز بلافاصله پس از بازکردن شیر جاری میشود.

20-3 مقاومت و مقاومت ویژه

اگر سیمی بین دو قطب باتری ببندیم، بارهای مثبت از داخل این مدار خارجی جاری میشوند و از قطب مثبت به قطب منفی، یعنی، مطابق شکل20-7، از نقطة با پتانسیل بیشتر به نقطة با پتانسیل کمتر میروند. در داخل باتری جریانبارهای مثبت از قطب منفی به قطب مثبت، یعنی در خلاف جهت میدان الکتریکی، است؛ در داخل باتری، عامل حرکت بارها میدان الکترواستاتیکی نیست بلکه واکنش شیمیایی باتری است. در مدار خارجی، عامل حرکت بارها مبدان E است. به عنوان نمونهای مشابه با جریان بار در مدارهای الکتریکی میتوان از جریان آب در سیستمهای هیدرولیکی نام برد. آب در میدان گرانشی همیشه به پایین جاری میشود؛ اما ابزارهایی – مثل تلمبه – وجود دارد که با گرفتن انرژی از سایر منبعها، آب را به بالا میرانند.

اگر سیم بین قطبهای باتری، یک رسانای کامل و ایدهآل باشد که بر بارهای متحرک آن هیچ نیرویی جز نیروی الکتروستاتیکی خارج وارد نمیآید، این بارها بر اثر میدان E به طور یکنواخت شتاب میگیرند. درنتیجه، سرعت متوسط حاملهای بار در طول زمان به طور پیوسته زیاد میشود، و به همین ترتیب، جریان نیز افزایش مییابد. اما عملاً چنین نیست. جریان به سرعت به مقداری ثابت میرسد که متناسب با اختلاف پتانسیل دو سر سیم است. علت این امر آن است که سیم در برابر حرکت حاملهای بار مقاومت میکند و درنتیجه حالت پایا دست میدهد.

بنابر تعریف، مقاومت سیم عبارت است از نسبت ولتاژ به جریان؛ یعنی:

(20-5)

که R مقاومت، I جریانی که از این مقاومت میگذرد، و V افت پتانسیل در طول این مقاومت است؛ یعنی V اختلاف پتانسیل دو سر عنصر مقاومتی در شرایطی است که جریان I از آن میگذرد. واحد مقاومت اهم ، به نام گئورک سیمون اهم (1787-1854) است. هر اهم برابر است با یک ولت بر آمپر. هر عنصر مداری را که فقط مقاومت وارد مدار کند، مقاومت (خالص) مینامند.

در اکثر موارد، مقاومت عناصر مداری، دست کم در گسترهای وسیع از جریان، از جریان داخل آن مستقل است. معادلة (20-5) یا رابطة معادل آن.

(20-6)

را که R ثابت فرض میشود، قانون اهم مینامند.

مثال 20-2 یک مقاومت را به قطبهای یک باتری V10 بستهاند. جریان در این مقاومت چه قدر است؟

حل: از معادلة تعریف کنندة R، یعنی معادلة (20-5)، داریم

 

بدینسان:

 

قانوه اهم، برخلاف قوانین حرکت نیوتون، قانون دوم ترمودینامیک، یا قوانین پایستگی انرژی و اندازة حرکت، از جملة قوانین بنیادی طبعت محسوب نمیشود. بسیاری از سیستمهای مقاومتی از قانون اهم پیروی نمیکنند. این سیستمها در الکترونیک حالت جامد نقشی کلیدی بازی میکنند. اما قانون اهم



خرید و دانلود  الکتریسیته و مغناطیس1


تحقیق در مورد امیر کبیر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

" امیر کبیر ، از نوادر ایام"

 

میرزا تقی خان ، پسر کربلایی محمد قربان فراهانی ، ملقب به اتابک اعظم امیر نظام و امیر کبیر ، از بزرگترین رجال سیاسی و بزرگترین وزرای ایران است . وی در حدود سال 1223 ه. ق در خانواده ای ازطبقات پایین به دنیا آمد. امیر کبیر کودکی و نوجوانی را در کنار خانواده قائم مقام سپری نمود. او از هوش سرشاری برخوردار بود. گویند: امیر در کودکی هنگامی که ناهار فرزندان قائم مقام را می آورد ، برای باز پس بردن ظروف در حجره می ایستاد و آنچه معلم به ایشان می آموخت ، فرا می گرفت. روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمد و هر چه از آنان پرسید ، ندانستند. اما امیر جواب داد. قائم مقام پرسید: تقی تو کجا درس خوانده ای؟ عرض کرد: روزها که غذای آقازاده ها را می آوردم ، ایستاده می شنودم ، قائم مقام انعامی به او داد ، نگرفت و گریه کرد . به او گفت چه می خواهی؟ امیر عرض کرد : به معلم امر فرمایید درسی را که به آقازاده ها می دهد به من هم بیاموزد . قائم مقام پذیرفت و معلم را فرمود تا به او نیز بیاموزد.

دوران کودکی و جوانی میرزا تقی خان زیر نظر و تربیت قائم مقام سپری شد. او شیوه های منشی گری ، نامه نگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم مقام آموخت تا آنجا که قائم مقام ، تحریر و نگارش پاره ای از احکام و نوشته ها را به میرزا تقی خان محول کرد. به تدریج کار او در محدوده شغل دبیری قرار گرفت و از رموز و ضوابط امور اداری و دیوانی به خوبی آگاهی یافت.

سر انجام نیز در اثر کفایت و لیاقتی که میرزا تقی خان از خود نشان داد و بیشتر از آن علاقه شدیدی که ناصرالدین شاه به وی داشت به سمت صدراعظمی شاه ، منصوب گشت .

"ویژگیهای شخصیت امیرکبیر"

امیر ، درشت و تنومند ، خوش قیافه و با سیمای گشاده و هوشمند بود. گویند در جوانی به کشتی علاقه داشت ، به زورخانه می رفت و منش پهلوانان را دارا بود. راست گفتار و درست کردار بود. پیگیری امور کشور برایش از هر کار دیگری ، حتی سلامتی خود ، مهم تر می نمود. چشمان نافذی داشت . اعصابی قوی داشت و به گاه بروز سختی ها بسیار خونسرد بود. حق شناس بود و هرگز بر مقامی که دست یافته بود ، غره نشد. بی جهت کسی را عزیز نمی داشت و کوچکترین خدمتی در نظر او جلوه می کرد. چون از سلامت نفس برخوردار بود ، در برابر سفرای خارجی بسیار با غرور برخورد می کرد و تلاش سفرای روس و انگلیس در از بین بردن او ، از همین برخوردها منشأ می گرفت . لباس او ساده بود ، جبه بر تن می کرد و کلاه مستوفی گری را قدری بلند تر نموده ، بر سرمی نهاد . او پابند مسائل شرعی بود و نماز وروزه را به جا می آورد ، دعا و زیارت عاشورا می خواند . عادت به قلیان کشیدن داشت ، اما تا آخرعمر از سلامت کامل بدنی برخوردار بود. امیر به خانواده خود علاقمند بود و نسبت به مادرش همواره مهری سرشار داشت.

 

" اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت"

یکی از اقدامات وی ایجاد نظم در جامعه بود ؛ در پی  نظمی که او در جامعه برقرار کرد کمتر ظالمی قادر بود  بر بیچارگان فقیر  تعدی کند، دزدی و هرزگی و شرارت را درجامعه به حداقل رسانید . در شراب اثر مستی نماند ، جماعت اوباش که سابق به یک جرعه شراب ، چند نفر را زخم می زدند،  تا حدی بر چیده شدند.

امیر رسم رشوه و بست را برانداخت و کمتر کسن جرأت داشت رشوه دریافت کند ، یا آن که گناهکاری به بست برود.

رسم قمه کشی را برانداخت . در تهران رسم بود که جوانان قمه می بستند. وی گفت: هر که می خواهد قمه ببندد ، اما آن کس که تیغ از غلاف بیرون آورد ، چه کسی خواهد بود؟

به دنبال این سخن هر چه در شهر نزاع می شد کسی جرات تیغ کشیدن از نیام را نداشت و چون مردم پس از یک ماه چنین دیدند ، قمه بستن را ترک کردند.

امیر برای تمیشت امور به خزانه خالی مملکت ، سر و سامان داد و حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنها را قطع کرد و همچون قائم مقام ، برای شاه نیز" پول توجیبی" مقرر نمود.

از دیگر اقدامات مهم امیر کبیر ، تأسیس اداره آگاهی بود . او برای آن که از روابط کارگزاران و مأموران دولت با مردم مطلع باشد اداره ای مخصوص و سرّی تشکیل داد که مشخصات کارکنان آن کاملاً مخفی بود . مأموران این اداره در لباس چوپان ، گدا ، فروشنده دوره گرد ، راهزن و ... همه جا نفوذ داشتند و هر جا کار خلافی از کسی سر می زد ، بی درنگ امیر را با خبر می کردند. در واقع امیر به جای دو چشم و دو گوش ، هزاران چشم و گوش داشت.

وی جهت بسط عدالت ، محاکم شرع را به علمای صالح سپرد ، رسم شکنجه را برانداخت و با نوآوری در عرصه سیاست ، سعی کرد مردم را با علوم جدید آشنا سازد.

او مایه کوبی آبله را اجباری ساخت و هر کس از بیماری آبله می مرد ، بستگان او را پنج تومان جریمه می کرد.

ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی از دیگر اقدامات امیر بود. ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران ، که قبلاً محل اعدام افراد خاص بود نیز ، از دیگر کارهای عمرانی وی به شمار می آید.

نکته جالب توجه در تیزبینی امیر ، ساختن خانه برای مردم بود ، او دویست خانه در بیرون شهر بنا کرد.

تاسیس مدرسه دارالفنون و راه اندازی نخستین روزنامه در ایران به نام وقایع اتفاقیه ، دو گام بزرگ دیگر امیر بود ، ایجاد کارخانه های پارچه بافی ، شکر ریزی ، چینی و بلورسازی ، کاغذ سازی ، چدن ریزی و فلزی از دیگر کارهای مثبت امیر بود.

امیر کبیر این مرد نامدار در دوران صدارت خویش اقدامات بسیاری را برای ملت و کشور خویش انجام داد.

اما دشمنان وجود او را بیش از این تحمل نکرده و سرانجام وی را در جمعه بیستم دی ماه 1230 به قتل رساندند ، امسال یکصد و پنجاه و یکمین سالگرد مرگ این رجل نامدار و بی همتای تاریخ سیاسی ایران است.

بارالها! او را که در راه اعتلای دین تو ، برای رفاه و آسایش ملت  و در جهت بالندگی کشور خویش گام برداشت ، قرین رحمت خود فرما .



خرید و دانلود تحقیق در مورد امیر کبیر


الکتریسیته و مغناطیس1

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

دبیرستان امیر کبیر

موضوع تحقیق:

الکتریسیته و مغناطیس

دبیر مربوطه:

جناب آقای طاهری

تهیه کننده :

محمد دواتگر رضوان

کلاس 2/3 ریاضی

برگرفته شده از:

کتاب فیزیک پایه

و

الکتریسیته

مدار جاری و لامپ روشن میشود. لازم نیست که چند دقیقه، یا حتی چند ثانیه صبر کنیم تا آثار جریان را در مدار مشاهده کنیم. ضمناُ به نظر میرسد که فاصلة بین کلید و لامپ، که معمولاً خیلی بیشتر از cm10 است، بر زمان بروز آثار الکتریکی تأثیر محسوسی ندارد.

نکته آن است که برای اینکه فیلامان به جریان پاسخ دهد، لازم نیست صبر کنید تا یک الکترون معین از سر باتری به لامپ برسد. وقتی که کلید را میبندیم، همة توزیع بار درون رسانات، تقریباً بلافاصله، به حرکت درمیآید؛ این موضوع شبیه ان است که آب درون یک لولة دراز بلافاصله پس از بازکردن شیر جاری میشود.

20-3 مقاومت و مقاومت ویژه

اگر سیمی بین دو قطب باتری ببندیم، بارهای مثبت از داخل این مدار خارجی جاری میشوند و از قطب مثبت به قطب منفی، یعنی، مطابق شکل20-7، از نقطة با پتانسیل بیشتر به نقطة با پتانسیل کمتر میروند. در داخل باتری جریانبارهای مثبت از قطب منفی به قطب مثبت، یعنی در خلاف جهت میدان الکتریکی، است؛ در داخل باتری، عامل حرکت بارها میدان الکترواستاتیکی نیست بلکه واکنش شیمیایی باتری است. در مدار خارجی، عامل حرکت بارها مبدان E است. به عنوان نمونهای مشابه با جریان بار در مدارهای الکتریکی میتوان از جریان آب در سیستمهای هیدرولیکی نام برد. آب در میدان گرانشی همیشه به پایین جاری میشود؛ اما ابزارهایی – مثل تلمبه – وجود دارد که با گرفتن انرژی از سایر منبعها، آب را به بالا میرانند.

اگر سیم بین قطبهای باتری، یک رسانای کامل و ایدهآل باشد که بر بارهای متحرک آن هیچ نیرویی جز نیروی الکتروستاتیکی خارج وارد نمیآید، این بارها بر اثر میدان E به طور یکنواخت شتاب میگیرند. درنتیجه، سرعت متوسط حاملهای بار در طول زمان به طور پیوسته زیاد میشود، و به همین ترتیب، جریان نیز افزایش مییابد. اما عملاً چنین نیست. جریان به سرعت به مقداری ثابت میرسد که متناسب با اختلاف پتانسیل دو سر سیم است. علت این امر آن است که سیم در برابر حرکت حاملهای بار مقاومت میکند و درنتیجه حالت پایا دست میدهد.

بنابر تعریف، مقاومت سیم عبارت است از نسبت ولتاژ به جریان؛ یعنی:

(20-5)

که R مقاومت، I جریانی که از این مقاومت میگذرد، و V افت پتانسیل در طول این مقاومت است؛ یعنی V اختلاف پتانسیل دو سر عنصر مقاومتی در شرایطی است که جریان I از آن میگذرد. واحد مقاومت اهم ، به نام گئورک سیمون اهم (1787-1854) است. هر اهم برابر است با یک ولت بر آمپر. هر عنصر مداری را که فقط مقاومت وارد مدار کند، مقاومت (خالص) مینامند.

در اکثر موارد، مقاومت عناصر مداری، دست کم در گسترهای وسیع از جریان، از جریان داخل آن مستقل است. معادلة (20-5) یا رابطة معادل آن.

(20-6)

را که R ثابت فرض میشود، قانون اهم مینامند.

مثال 20-2 یک مقاومت را به قطبهای یک باتری V10 بستهاند. جریان در این مقاومت چه قدر است؟

حل: از معادلة تعریف کنندة R، یعنی معادلة (20-5)، داریم

 

بدینسان:

 

قانوه اهم، برخلاف قوانین حرکت نیوتون، قانون دوم ترمودینامیک، یا قوانین پایستگی انرژی و اندازة حرکت، از جملة قوانین بنیادی طبعت محسوب نمیشود. بسیاری از سیستمهای مقاومتی از قانون اهم پیروی نمیکنند. این سیستمها در الکترونیک حالت جامد نقشی کلیدی بازی میکنند. اما قانون اهم



خرید و دانلود  الکتریسیته و مغناطیس1


مسجد جامع کبیر قزوین 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

درباره استان قزوین

استان قزوین که در حوزه مرکزی ایران با مساحتی معادل 15821 کیلومتر مربع بین 48 درجه و 45 دقیقه تا 50 درجه و 50 دقیقه طول شرقی و 35 درجه و 37 دقیقه تا 36 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی قرار دارد از شمال به استان‌های مازندران و گیلان، از غرب به استان‌های همدان و زنجان، از جنوب به استان مرکزی و از شرق به استان تهران محدود می‌شود. سلسه جبال البرز مرکزی و کوه‌های رامند و خرقان از سه جهت استان را فرا گرفته و دشت گسترده ای را به وجود آورده اند که از شمال به جنوب 75 کیلومتر و از شرق به غرب حدود 95 کیلو متر است. ارتفاعات شمال استان به بیش از 4000متر و جنوب غربی به 2700 متر از سطح دریا می‌رسد و کوه‌های معروف آن سیالان، شاه البرز، خشچال، سفید کوه، شجاع الدین، اله تره ،رامند، آق داغ، خرقان، ساری داغ، سلطان پیر، سیاه کوه و... هستند که سیالان با 4175 وشاه البرز با 4056 متر بلندتر از دیگرانند. محدوده مرکزی و شرق استان که دشت پهناور قزوین را تشکیل داده دارای شیبی است که از شمال غرب به جنوب شرق امتداد یافته و در پایین ترین نقطه 1130 متر است. کمترین نقطه استان از سطح دریا با 300 متر در منطقه تارم سفلی و کناره‌های دریاچه سد سفید رود واقع شده که تفاوت آشکاری را از نظر توپوگرافی به وجود آورده است.

ساختار توپوگرافیکی متفاوت، شرایط اقلیمی مختلفی را در پهنه جغرافیایی استان به وجود آورده که با نوسان آشکاری همراه است. این گونه گونی برحسب عوامل و عناصر متاثر در شرایط آب و هوایی چهار محدوده جغرافیایی را برجسته می‌سازد : الف : آب و هوای سرد کوهستانی که نواحی شمالی و نیز ارتفاعات جنوب غربی استان را در بر می‌گیرد. ب : آب و هوای معتدل کوهپایه‌ها و دامنه ها. پ : آب و هوای نسبتا خشک تانیمه خشک نواحی مرکزی دشت قزوین و بوئین. ت : آب و هوای مرطوب گرمسیری در بخش‌هایی از تارم و دره شاهرود. میانگین بارندگی استان در حدود 330 میلی متر در سال است. بررسی کلیموگرام نشان می‌دهد بارانی ترین ماه سال فروردین و خشک ترین ماه تیر بوده، میزان بارش با شرایط توپوگرافیکی متغیر است به نحوی که مناطق کوهستانی نسبت به پایکوه‌ها و اراضی واقع در دشت از بارش بیشتری برخوردارند.

دو جریان عمده باد گرم وسرد در استان وجود دارد که آن را " باد مه " و " باد راز "می نامند. جریان باد گرم – شره – که از جهت جنوب شرقی به شمال غربی می‌وزد موجب افزایش دما و تبخیر و کاهش چشمگیر رطوبت می‌شود. باد سرد مه که از شمال و شمال غربی جریان می‌یابد تحت تاثیر سیستم‌های پر فشار عمل می‌کند به افزایش سردی و رطوبت می‌انجامد. آب‌های سطحی استان در2 حوزه آبریز جاری است : الف : حوزه شمالی که از رودخانه‌های طالقان رود و الموت رود که در منطقه شیر کوه به هم می‌پیوندند و رود پر آب شاهرود را به وجود می‌آورند.

رودخانه‌های خارود، نینه رود، اربدیان، وجینک، سردرود، تارولات، گرما رود و اندج رود نیز در مسیر به سوی سد سپید رود به آن می‌ریزند. شاهرود با میزان حدود 1150 میلیون متر مکعب در شهر لوشان از استان خارج می‌شود. ب : حوزه آبریز جنوبی (شور) که رودخانه‌های حاجی عرب، ابهر رود و خر رود را شامل می‌گردد و بیش از چهل رود فصلی دامنه‌های جنوبی البرز از جمله ارنزک و دیزج نیز در آن جاری هستند

به گواهی تاریخ، این سرزمین همواره خاستگاه دانشمندان، اندیشه ورزان و هنرورانی بوده که نام هر یک از آنان بر تارک فرهنگ ایران اسلامی درخشنده است. بزرگان و نام آورانی همچون : ابوعبدا… قزوینی، ابومحمد عبدا… بن عمران بن شاپور، داودبن سلیمان بن غازی، ابوغانم خادم، احمدبن ابراهیم قزوینی، - از یاران ائمه اطهار و محدثین موثق شیعی- ابن ماجه - محدث بزرگ اهل سنت و گردآورنده سنن - عبدالجلیل قزوینی، امام الدین رافعی، زکریا بن محمدقزوینی، حمدا… مستوفی، عبیدزاکانی، نجم الدین کاتبی، شرف جهان قزوینی، ملا خلیلا، آقارضی، واعظ، سالک، وحید،آصف، میرعماد، ملک محمد، عماد الکتاب، شهید ثالث، علامه دهخدا، سید اشرف الدین حسینی( نسیم شمال)، عارف، ملا آقا حکمی، سید موسی زرآبادی، شیخ مجتبی قزوینی، علامه رفیعی، شهید رجایی، سرلشگر بابایی و … که طلایه داران خرد و روشنایی و پاسداران حریم فرهنگ و پارسایی اند.آوازه مکاتب و مدارس فلسفی، فقهی، عرفانی و هنری قزوین در سده‌های مختلف، اقالیم گوناگون را درنوردیده و جویندگان معارف را به سوی خود کشانده است. حضور بزرگانی همچون صاحب بن عباد و امام احمد غزالی، خواجه نصیر طوسی، امیرمعزّی ،قطب الدین شیرازی، شیخ بهائی، میرداماد، ملاصدرا، فیض کاشانی، سید جمال الدین اسد آبادی، میرزای شیرازی و … نشان از اعتبار حوزه‌های علمی فرهنگی قزوین دارد. هم اینک نیز استقرار دانشگاه بزرگ و بین المللی امام خمینی(ره)، علوم پزشکی، کار، پیام نور، آزاد و مجتمع‌های آموزشی دیگر مهر تاییدی بر شایستگی‌ها و توانایی‌های فرهنگی این خطّه از ایران عزیز است

با این که شهرنامه نگاران و جغرافی نویسان برای نامگذاری شهر قزوین به نکات فراوان و متفاوتی اشاره کرده اند، به نظر می‌رسد وجه تسمیه ای که استاد دکتر دبیر سیاقی از علامه علی اکبر دهخدا نقل می‌کنند علمی تر و به حقیقت نزدیک تر باشد:

قزوین مرکب از “ کزو” به معنای پسته کوهی و “ ین ” نسبت است، یعنی سرزمین پسته. محصولات کشاورزی و باغی قزوین از گذشته‌های بسیار دور – با وجود کم آبی شهر – مشهور بوده و به نقاط دیگری صادر می‌شده، ولی پسته آن به دلیل مرغوبیت، سبزینگی و روغنی بودنش از آوازه بیشتری برخورداراست و در آثار سخنوران و شاعران نامدار پارسی انعکاس یافته است:

لب‌ها نمکین و خنده شیرین خوش پسته بود دیار قزوین.

بنای مسجد جامع قزوین

این بنا در محله دباغان در حاشیه غربی خیابان شهدا (سپه) واقع گردیده و یکی از ارزشمند ترین بناهای تاریخی ایران است. بنای این مسجد با نقشه چهار ایوانی شامل شبستان گنبد دار، مناره و ایوان‌های رفیع، محراب و گچبری‌های نفیس و صحن و رواق است که در مجموع، معرف آثار معماری دوره‌های مختلف اسلامی است در بررسی سابقه تاریخی این مسجد، در روایت‌های تاریخی می‌خوانیم که هارون الرشید به هنگام عزیمت به خراسان در سال 192 ه. ق، در قزوین دستور ساخت بارو و مسجدی را داده است که بر طبق بعضی از روایت‌ها و شواهد، این مسجد در محل آتشکده ای از دوره ساسانی بنا شده است. در روایت دیگری نیز آمده که به دستور هارون الرشید، قاضی ابوالحسن محمد بن یحیی بن زکریا و صاحب ابی العباس بن سریح، آن جامع را ساختند و پرداختند که بعدها به " طاق هارونی " معروف گردید. در ثلث اول سده چهارم، اسماعیل بن عباد طالقانی یا رازی - معروف به صاحب بن عباد، وزیر فخرو الدوله دیلمی - مدرسه ای در مجاورت جامع بنا کرد و در اواخر سده چهارم، فخروالدوله دیلمی شروع به کشیدن دیوار مسجد کرد، ولی ناتمام ماند.

به واسطه آسیبی که به مسجد رسیده بود، در سال 393 هجری، به دستیاری " ابواحمد کسائی " و " ساوه منادی " جامع مزبور تجدید بنا شد و تعمیر گردید. در سال 413 هجری، به فرموده " سالار ابراهیم مرزبان "، طبقات فرو ریخته صحن بزرگ را از نو ساختند و مال فراوانی صرف آن شد. در شوال سال 500 ه. ق، امیر زاهد خمار تاش بن عبدالله عمادی، ساختمان مقصوره بزرگ و گنبد و صحن و مدرسه و خانقاه و چاه خانه مسجد را آغاز کرد و در رجب سال 509، آنها را به پایان رسانید و مستغلاتی برآن وقف کرد. پس از آن، ملک مظفرالدین الب ارغون بن تعش، سراچه جداگانه دیگری رو به قبله بنا کرد که در آن، مجلس تفسیر و حدیث منعقد می‌شد و در سال 548 هجری از عمارت آن فراغت یافت. در دوره مغول، صدماتی متوجه مسجد گردید که در دوره‌های بعد تعمیر یا تجدید شدند. در زمان صفویه، بخش‌های وسیعی به این مسجد افزوده شد که از آن میان به ایوان ها، مناره‌ها و اکثر رواق‌ها می‌توان اشاره کرد. در دوره قاجار نیز ساخت و سازهای قابل توجهی در این مسجد به انجام رسید. در دوره



خرید و دانلود  مسجد جامع کبیر قزوین 19 ص


تحقیق در مورد انقلاب کبیر فرانسه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

عنوان تحقیق:

انقلاب کبیر فرانسه

دبیر مربوطه:

جناب آقای تاجی

محقق:

ایمان ضیاییان

کلاس سوم راهنمایی

بهار 90

انقلاب کبیر فرانسه

انقلاب ۱۷۸۹ طلیعه جامعه سرمایه دارى بورژوایى مدرن در تاریخ فرانسه بود. شاخصه اصلى این انقلاب، استقرار موفقیت آمیز وحدت ملى از طریق سقوط رژیم ارباب رعیتى بود. به گفته توکویل هدف اصلى انقلاب عبارت بود از محو آخرین بقایاى قرون وسطى. انقلاب فرانسه نخستین انقلابى نبود که بورژوازى از آن منتفع مى شد، پیش از آن در سده شانزدهم انقلاب هلند، در سده هفدهم دو انقلاب انگلستان و در سده هجدهم انقلاب آمریکا راه را نشان داده بودند. در پایان سده هجدهم بخش اعظم اروپا از جمله فرانسه تحت رژیمى بود که از نظر اجتماعى؛ امتیازات اشرافى و از نظرگاه سیاسى ویژگى آن استبداد بر پایه حق الهى سلطنت بود. در کشورهاى اروپاى مرکزى و شرقى، بورژوازى چنان رشدى نکرده بود که بتواند نفوذ چندانى داشته باشد. اکتشافات جغرافیایى سده هاى پانزدهم و شانزدهم، بهره کشى از مستعمرات و جابه جا شدن داد و ستدهاى دریایى به سوى غرب همه و همه به عقب ماندگى شرایط اجتماعى و اقتصادى این کشورها کمک کرده بود اگرچه انقلاب ۱۶۴۰ انگلستان اقدامى در جهت متروک کردن شیوه حکومت استبدادى بود اما استقرار آزادى سیاسى در انگلستان به هیچ وجه ضربه اى خردکننده بر مبانى سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت وارد نیاورد. شالوده آزادى هاى انگلیسى را رسوم و سنن شکل داده بودند نه تتبعات فلسفى. برک در کتاب «اندیشه هایى درباره انقلاب فرانسه» که به سال ۱۷۹۰ منتشر شد نوشت: از زمان صدور منشور کبیر تا اعلامیه حقوق مشى همیشگى قانون اساسى، اعلام و بیان آزادى هاى ما بوده است، آزادى هایى که از نیاکان خود به ارث برده ایم و باید براى اخلاف خود به جاى گذاریم. (گائتانا موسکا، تاریخ عقاید و مکاتب سیاسى، ت: حسین شهیدزاده، انتشارات مروارید، ص ۱۲۵ ) با این وصف عیان مى شود که قانون اساسى بریتانیا، حقوق بریتانیایى ها را به رسمیت مى شناخت نه حقوق بشر را و آزادى هاى انگلیسى خصلتى جهانى نداشت. در انقلاب ۱۷۷۹ آمریکا نیز اصولى که براى نیل بدان منازعاتى صورت گرفته بود؛ آزادى و برابرى را کاملاً به رسمیت نمى شناخت. سیاهان همچنان برده ماندند و تساوى حقوق سفیدپوستان نیز در واقع به هیچ وجه سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت را به مخاطره نینداخت، در ضمن در نخستین قوانین اساسى آنها اصل شرط دارایى براى حق رأى دادن ملحوظ شده بود. انقلابات آمریکا و انگلستان، نمونه هاى انقلاباتى هستند که از تفوق و برترى ثروت در زیر پوشش «آزادى هاى بورژوایى» دفاع مى کنند. انقلاب فرانسه برجسته ترین انقلاب بورژوایى بوده است و به سبب ماهیت دراماتیک مبارزه طبقاتى خود تمامى انقلابات پیشین را تحت الشعاع قرار داده است. این ویژگى ها مدلول سرسختى اشرافیت که سخت به امتیازات فئودالى چسبیده بود و با دادن هر نوع امتیازى مخالف بود از یکسو و مخالفت پرشور توده هاى مردم با هر نوع امتیاز یا تمایز طبقاتى از سوى دیگر، بود. اساساً بورژوازى خواهان سقوط کامل اشرافیت نبود بلکه امتناع اشرافیت از سازش و خطرات ضد انقلاب بود که بورژوازى را به انهدام نظم کهن ناگزیر ساخت. انقلاب فرانسه راه حقیقتاً انقلابى گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى را انتخاب کرد. این انقلاب با نابود کردن بقایاى فئودالیسم و با آزاد ساختن دهقانان از قید حقوق اربابى و عشریه کلیسایى و وحدت بخشیدن به تجارت در سطح ملى، شاخص مرحله اى تعیین کننده در تکامل سرمایه دارى بود. سرکوب فئودال ها سبب آزاد شدن تولیدکنندگان مستقیم خرده پا شد و به تفکیک توده هاى دهقانى و قطب بندى آنها بین سرمایه و کار مزدورى انجامید. پس از انقلاب، با گسترش روابط تولیدى کاملاً نوین، سرمایه از قید تحمیلات و تجاوزات فئودالیسم رها شد و نیروى کار به صورت یک واقعیت تجارتى اصیل درآمد و این امر در نهایت خودمختارى تولید سرمایه دارى را چه در بخش کشاورزى و چه در بخش صنایع تضمین کرد. پیروزى بر فئودالیسم و رژیم کهن، با پیدایى سریع روابط اجتماعى نوین همراه نبود. راه رسیدن به سرمایه دارى فرایندى ساده نبود، پیشرفت سرمایه دارى در دوره انقلاب به کندى صورت مى گرفت و صنایع آنقدر رشد نکرده بودند و هنوز سرمایه تجارى تفوق خود را حفظ کرده بود اما انهدام حکومت هاى بزرگ فئودالى و سیستم هاى سنتى کنترل داد و ستد، استقلال شیوه تولید و توزیع سرمایه دارى، یک استحاله کلاسیک انقلابى را تحقق بخشید. انقلاب فرانسه در جهت زیر و رو کردن ساخت هاى اقتصادى و اجتماعى موجود، چارچوب سیاسى رژیم کهن را درهم شکست و بقایاى حکومت محلى کهن را محو کرد و امتیازات محلى و تبعیضات ایالتى را از میان برد. انقلاب فرانسه در عین حال که گامى ضرورى در گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى محسوب مى شود در رابطه با دیگر انقلابات مشابه داراى ویژگى هاى خاص خود است. این ویژگى ها به خصوص به ساخت جامعه فرانسه در پایان رژیم کهن مربوط مى شود. انقلاب فرانسه در حالى که به عنوان یک انقلاب آزادیخواهانه و با پافشارى بر حقوق طبیعى دنباله رو انقلاب آمریکا است، برخلاف انقلاب انگلستان داراى موضعى جهانى است. به یقین این سخن توکویل که: چرا اصول و نظرات سیاسى مشابه در ایالات متحده تنها به تغییر دولت منجر مى شود و حال آنکه در فرانسه سقوط کامل یک نظم اجتماعى را به همراه مى آورد ( همان، ص۳۰۴ ) حاکى از عظمت انقلاب فرانسه است. اعلامیه ۱۷۸۹ بدون شک با حرارتى بیش از سلف آمریکایى خود سخن مى گوید و در راه آزادى گامى فراتر مى نهد. انقلاب فرانسه به عنوان یک انقلاب مساوات طلبانه به مراتب از اسلاف خود گام را فراتر گذارد، نه در آمریکا و نه در انگلستان بر روى برابرى تأکید نشده بود زیرا هم اشرافیت و هم بورژوازى براى کسب قدرت نیروهایشان را متحد ساخته بودند اما مقاومت اشرافیت ضدانقلاب و درگیر شدن در جنگ، بورژوازى فرانسه را ناگزیر ساخت که مساوات را به عنوان مسئله اى عمده مطرح کند چرا که این، تنها راه در کنار داشتن مردم بود. گذار اقتصاد فرانسه به سرمایه دارى از طریق یکپارچه کردن صنعت، افزایش و تمرکز مزدبگیران و بیدارى و مشخص کردن آگاهى طبقاتى آنها، بار دیگر اصل تساوى حقوق را در اذهان مردم زنده کرد.

اینک آنچه ویژگى هاى خاص جامعه فرانسه که موجب تمایز و برترى انقلاب ۱۷۸۹ بر سایر انقلابات پیشین اعلام شد عنوان مى شود: در جامعه اشرافى نظام کهن، بر طبق قانون سنتى سه مرتبه از یکدیگر متمایز شده بودند؛ روحانیون و نجبا که از مراتب ممتازه بودند و مرتبه سوم که اکثریت مردم را شامل مى شد. نجبا از اقشارى تشکیل مى شدند که غالباً منافع مختلفى داشتند. نجباى دربارى از نجیب زادگانى بودند که در دربار حضور داشتند و در ورساى زندگى مى کردند و اطرافیان پادشاه را تشکیل مى دادند. نجباى ایالتى که جاه و جلال کمترى داشتند در میان دهقانان زندگى مى کردند. منبع عمده عایدى این نجبا تحمیل عوارض فئودالى بر دهقانان بود. نجباى صاحب جامه از زمانى تشکیل شدند که سلطنت، دستگاه قضایى و تشکیلات ادارى خود را به وجود آورده بود. در رأس این دسته از نجبا، خانواده هاى بزرگ مستشاران پارلمانى قرار داشتند که هدفشان در دست گرفتن کنترل حکومت و شرکت در اداره حکومت بود. این نجبا که از قدرتى بسیار برخوردار بودند سخت به امتیازات خود وابسته بودند و با هرگونه رفرمى که امکان داشت موقعیت آنها را به مخاطره اندازد، مخالفت مى ورزیدند. در پایان سده هجدهم اشرافیت فئودالى دستخوش انحطاط شده بود. نجباى دربارى در ورساى رو به ورشکستگى مى رفتند و نجباى ایالتى به زندگى بى هدف خود در املاکشان ادامه مى دادند. به همین دلیل اشرافیت که زوال خود را نزدیک مى دید، خواستار تحکیم و تاثیر عوارض فئودالى و افزایش سختگیرى شده بود. در سال ۱۷۸۱ به موجب یک فرمان شاهانه، حق احراز مقامات عالیه در قشون منحصراً به نجبا یا کسانى اختصاص داده شده بود که بتوانند مراتب نجابت را به اثبات رسانند. از نظر اقتصادى اشرافیت سعى داشت که نظام ارباب رعیتى را حتى از وضع موجود آن بدتر کند. به موجب فرامین مربوط به تریاژ اربابان بزرگ فئودال یک سوم ملک جامعه روستایى را تصاحب کرده بودند. در این حین پاره اى از نجبا به تدریج به امور بازرگانى طبقات متوسط ابراز علاقه مى کردند و سرمایه خود را در صنعت و به ویژه صنعت آهن به کار مى انداختند. در این گرایش به تجارت، بخشى از نجباى متعلق به قشر بالاى اشرافیت به طبقه متوسط نزدیک و تا حدى در آرمان هاى سیاسى آنها سهیم شدند اما اکثریت وسیع نجباى ایالتى و دربارى راه نجات را تنها در اعلام صریح تر امتیازات خود مى دیدند. این اختلافات و چنددستگى ها در میان اشراف جامعه فرانسه طى مسیر را براى انقلابیون سهل تر مى کرد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد انقلاب کبیر فرانسه