انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

مقاله درمورد حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان

شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است که همه جا را فرا گرفته و تمامی انسان‌های بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد می‌کنند. هرکس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیکی یاد می‌کند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداکاری بی‌دریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمی‌توان بیان کرد و یا به قلم آورد. با آنکه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش کردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمی‌کند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه می‌فرمایند. حرارت محبت حسین‌(ع) در دل‌های مردان با ایمان آنچنان نفوذ کرده است که هرگز به سردی تبدیل نمی‌شود.

عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . در اینجا تعدادی اندک از اظهار نظرهای مسلمان و غیر مسلمان در این باره اورده می‌شود :

بیش از دو تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف از جابر بن عبدالله روایت کرده‌اند که از رسول خدا(ص) درباره حسین‌(ع) شنیدیم که می‌فرمود: هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی(ع) نظر افکند .

فاروق احمد خان لغاری(رئیس جمهور اسبق پاکستان):زندگانی مبارک حضرت امام حسین (ع)برای ما راه هدایت است . با پیروی از این راه، ما می‌توانیم توطئه‌های دشمنان را خنثی کنیم .

بی نظیر بوتو(نخست وزیر اسبق پاکستان): مسلمانان فلسطین ، کشمیر و بوسنی باید بر سیره امام حسین (ع) عمل کنند .

چوهدری الطاف حسین (استاندار ایالت پنجاب پاکستان): بهترین راه برگزاری عاشورا این است که ما نقش امام حسین(ع) را بشناسیم و فلسفه شهادت را در پرتو قرآن و سنت ببینیم . ما باید در روز عاشورا پیمان ببندیم که طبق اصول راستی ، عدل ، مساوات ، صبر ، برادری و تمیز حق از باطل ، زندگی خود را اداره کنیم .

مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین‌(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‌ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام. بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین‌(ع) پیروی کند و راه او را در پیش گیرد .محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونه‌ای از شجاعت را، بهتر از امام حسین‌(ع) به لحاظ فداکاری و تهورش در عالم نمی‌توان یافت. به عقیده من تمام مسلمین باید از این شهید‌ی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، سرمشق بگیرند و از آن پیروی نمایند.چارلز دیکنز (نویسنده نامدار انگلیس): من نمی‌فهم! اگر منظور امام حسین‌(ع) جنگ در راه خواسته‌های دنیایی بود،‌ چرا خواهران، زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می‌نماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.

توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): مهمترین درسی که از تراژدی کربلا می‌گیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود ثابت کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می‌‌شود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین‌(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است ادوارد براون (شرق شناس مشهور انگلیس): آیا قلبی پیدا می‌شود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.فردریک چمس: درس امام حسین‌(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که، در دنیا اصول ابدی عدالت، ترحم و محبت وجود دارد. هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول همیشه در دنیا پایدار خواهد ماند.

ل. م. بوید: من مسرورم پاک نی که این فداکار عظیم (امام حسین‌(ع) ) را از جان و دل ثنا می‌گویند شریک هستم،‌هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین‌(ع) ممکن بود ،که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادة‌ یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمی‌داد که او ،‌ یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او خود را برای پذیرش هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.

توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر می‌سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت می‌شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد، گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.

موریس دو کبری:‌در مجالس عزاداری گفته می شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبة اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوة او را سرمشق قرار داده، از زیر دستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم.ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خویش، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.

بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی، لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و بر پایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.

لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرمبرای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین‌(ع) در عین حزن، نشانة فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود. زیرا تسلیم کامل به ارادة الهی به شمار می‌رفت. این حادثه به ما می‌آموزد که مشکلات و خطرات هر چه باشد، نبایستی بی‌پروا از راه حق و عدالت منحرف شویم.

جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی می‌کرد، آنها می‌گفتند: «چه مبلغ می‌دهی؟» اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می‌خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بی‌نظیرترین جنبشهای تاریخی است که تا کنون در زمینه دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پدیدار گشته است. دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نداشت. از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.

احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی، در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، فریادی شد که آن تخت‌ها و حکومت‌ها را به لرزه در آورد.



خرید و دانلود مقاله درمورد حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان


تحقیق در مورد دیگر اندیشه های فارابی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

دیگر اندیشه های فارابی

      ما خدا را از روی‌ موجوداتی‌ که‌ از او صادر می‌شود می‌شناسیم‌ و شناخت‌ ما نسبت‌ به‌ همین‌ موجودات‌ صادره‌ از او، استوار از شناختی‌ است‌ که‌ نسبت‌ به‌ ذات‌ واجب‌ داریم. همه‌ چیز از خدا صادر می‌شود، و علم‌ او عبارت‌ از قدرت‌ عظیم‌ اوست‌ و چون‌ او درباره‌ی‌ ذات‌ خویش‌ تعقل‌ می‌کند عالم‌ از او صادر می‌گردد. و علت‌ هستی‌ همه‌ی‌ اشیأ تنها اراده‌ی‌ آفریدگار توانا نیست، بلکه‌ علت‌ همه‌ی‌ این‌ امور علم‌ اوست‌ به‌ صدور آنچه‌ از او واجب‌ می‌آید. صور و مثل(1)(امپدوکلس ودموکریتوس هردو به این امرتوجه کرده بودندکه گرچه درجهان طبیعی همه چیز «روان»است،حتماً «چیزی»هم وجودداردکه هیچ وقت تغییرنمی کند{«چهاراصل» یا «اتمها»}.افلاطون این قضیه را پذیرفت-اما به شیوه ای کاملاً متفاوت.افلاطون عقیده داشت که هرچیزملموس درطبیعت «روان»است.پس «جوهر»ی وجودندارد که تجزیه نشود.تمامی چیزهای« جهان مادی»از ماده ای ساخته شده است که دراثرزمان سایش و فرسایش می یابد،ولی چیزهایی که از «قالب»یا «صورت»بی زمان ساخته شده اند جاودانه و تغییرناپذیرند.چرا اسبهاهمه یکساندد؟شاید هم بگویید اصلا یکسان نیستند.ولی یک چیزی هست که اسبهاهمه مشترک دارند،چیزی که ماراقادرمی سازد آنهارا اسب بدانیم.یک اسب خاص طبعاً«متغیر»است.ممکن است پیرولنگ باشد،مریض شودوبمیرد.ولی «صورت»اسب جاودان و تغییرناپذیراست.بدین قرار،درنظرافلاطون ،چیزی که جاودانی و تغییرناپذیراست جوهر مادی اولیه ی مورد اشاره ی امپدوکلس و دموکریتوس نیست .مفهوم موردنظرافلاطون الگوهای جاودانه و تغییرناپذیراست ، الگوهایی ذاتاً معنوی و مجرد، که تمام چیزهاازروی آنهاساخته شده اند.بگذاراین جوری بگویم:فیلسوفان پیش از سقراط برای تغییرات طبیعت توضیحی نسبتاً خوب داده بودند،بدون آن که واقعاً قائل به «تغییر»باشند.به نظر آنها ،درمیان دایره ی طبیعت عناصری بسیار بسیار کوچک،جاودانه و تغییرناپذیر، وجوددارد که تجزیه ناپذیراست .تااینجا درست!اما آنها توضیح معقولی نداشتند که این «عناصربسیار بسیار کوچک»که زمانی ،مثلاً،قطعات سازنده ی یک اسب بودند چگونه ناگهان چهارصد یاپانصدسال بعدمی توانند درهم بیامیزندوخودرابه شکل اسب کاملاً تازه ای درآوردند.یا به همین منوال، به شکل فیل یا سوسمار درآیند.نکته ی موردتوجه افلاطون این بودکه چرااتمهای دموکریتوس هیچوقت به شکل یک «فیلمار»یا یک«سوسفیل»درنمی آیند!وهمین بودکه اندیشه های فلسفی افلاطون رابرانگیخت.افلاطون درشگفت شدچگونه همه ی پدیده های طبیعی چنان شبیه هم اند،ونتیجه گرفت علت امربایداین باشدکه در«ورای»هرچیز پیرامون ما شماری معدودصورت یا الگوست.افلاطون این صورتها رامثال خواند. درپشت هراسب،هرخوک ،هرانسان،«اسب مثالی»،«خوک مثالی» و «انسان مثالی ِ» بی مثالی است. {درست مانند نان شیرینی پزی، که می تواند آدمکهای نان قندی،اسبهای نان قندی،وخوکهای نان قندی درست کند.چون شیرینی فروشهای معتبر قالبهای متعددی دارند.ولی برای هرنوع نان قندی بیش از یک قالب لازم نیست.}افلاطون به این نتیجه رسید که درورای «جهان مادی »باید حقیقتی نهان باشد.این حقیقت را عالم مثال خواند،دراین عالم ،درپشت هرپدیده ی طبیعت، «الگو» یی جاودانی و تغییرناپذیر وجوددارد.این پندارشگرف نظریه ی مثل افلاطون نامیده شده است.افلاطون عقیده داشت حقیقت به دوبخش تقسیم شده است :

      یک بخش جهان محسوسات است، که شناخت ما از آن از راه کاربرد حواس پنجگانه (ناقص یا تقریبی ) است و بنابراین نمی تواند چیزی جز ناقص یاتقریبی باشد.دراین جهان حسی «همه چیز روان است» وهیچ چیز ثابت و دائمی نیست.درجهان محسوسات هیچ چیز هستی ندارد،چیزهامی آیندو می روند.

      بخش دیگر عالم مثال است، که نسبت بدان با کاربرد عقل می توان شناخت حقیقی داشت .عالم مثال را نمی توان با حواس ادراک کرد،اما مثالها «یاصورتها»جاودانی و تغییرناپذیرند.)(2) از ازل نزدخداست.و از روز ازل‌ مثال‌ او که‌ «وجودثانی» یا «عقل‌ اول»(3)(عقل اول = آنچه که نخستین بار ازذات حق صادرشده{باصطلاح فلسفه ی مشاء}؛ نوراول،نوراقرب{باصطلاح فلسفه ی اشراق})(4)نامیده‌ می‌شود فیضان‌ می‌یابد، و همین‌ «عقل‌ اول» محرک‌ «فلک‌ اکبر» است.       ‌پس‌ از این‌ عقل، عقول‌ افلاک‌ هشتگانه‌ می‌آیند، که‌ به‌ ترتیب‌ یکی‌ از دیگری‌ صادر می‌شوند، و هر یک‌ از آنها نوعی‌ جداگانه‌ است. و این‌ عقول‌ که‌ اجرام‌ سماوی‌ از آنها صادر می‌گردد، عبارت‌ از مرتبه‌ی‌ «وجود ثانیه» یا «عقل‌ اول» است‌ که‌ فارابی‌ آنها را با فرشتگان‌ آسمان‌ یکی‌ می‌داند.       ‌در مرتبه‌ی‌ سوم‌ «عقل‌ فعال»(5)(عقل فعال =عقل دهم، عقل فیاض،روح القدس{باصطلاح شرع})(6)در انسان‌ پیدا می‌شود، که‌ او را «روح‌ القدس» نیز گویند، و اوست‌ که‌ عالم‌ بالا را به‌ جهان‌ پایین‌ مربوط‌ می‌کند. ‌در مرتبه‌ی‌ چهارم‌ نفس‌ قرار دارد هر یگ‌ از عقل‌ و نفس‌ پیوسته‌ در یک‌ حالت‌ نمی‌ماند، بلکه‌ به‌ تکثر افراد انسان‌ زیاد می‌شود(7).

پاورقی :

      تا جایی که این حقیر اطلاع داره دراصطلاح علما از ملائک تعبیربه عقول می شه.که  علما برای اونها مراتب وجودی قائلند اعم از طولی و عرضی و... .ولی نتونستم منبعی که این اطلاعات در اون گنجانده شده باشه پیداکنم تا بتونم این گفته ی خودمو به اون منبع ارجاع بدم.بااین حال شاید این اندک که من به عرضتون رسوندم  بتونه کمک کوچیکی باشه درجهت فهم راحت تر مطلب.(مولف)

منابع:

۱-کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت ـ ابونصرفارابی(ارسطوی دوم)

۲-یوستین گردر،دنیای سوفی(داستانی درباره ی تاریخ فلسفه)،ترجمه ی حسین کامشاد

۳-کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت ـ ابونصرفارابی(ارسطوی دوم)

۴-دکترمحمد معین ، فرهنگ فارسی ،تهران ، جلد ۲

۵-کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت ـ ابونصرفارابی(ارسطوی دوم)

۶-دکترمحمد معین ، فرهنگ فارسی ،تهران ، جلد ۲

۷-کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت ـ ابونصرفارابی(ارسطوی دوم)

 

 

نظرات  | شنبه، 29 اردىبهشت، 1386 - آنیتا  |لینک به نوشته

 

دیگراندیشه های فارابی

     فارابی بر آن است که هرموجودی یا واجب الوجوداست یا ممکن الوجود؛وجزاین دونوع وجودی نیست.(1)

     [واجب الوجود= موجودی که وجودش از نفس ذاتش باشد.(خدا)

ممتنع الوجود= آن است که عدمش ضروری باشد.

ممکن الوجود=آنست که نه وجودش ضروری بودونه عدم آن؛وآن شامل مخلوقات است؛آن موجودرا که وجود او بغیر است ممکن الوجودخوانند ... ](2)

     وچون لازم است که هر ممکنی را علتی به وجود آورد ممکن نیست که علت ها الی غیرالنهایه تسلسل یابند،چاره ای نداریم جزاینکه به وجودواجب الوجود قائل شویم که وجود اورا علتی نیست وذاتا ً کامل است واو از ازل - بالفعل - به ذات خویش قائم است و تغییررا دراو راه نیست.وهموراست غایت کمال و جمال و بهأ (=روشنی)،ونیز برترین شادی ها اوراست؛وجوداورا برهانی نیست،بلکه او برهمه ی اشیاء برهان است.وهمو علت نخستین برای موجدات دیگراست وماهیت او عین ذات اوست.

     ومعنی وجودواجب درذات خویش حامل برهان وحدانیت اونیز هست وبرهان آن این است که اورا شریکی نیست،چه اگر دوموجودبدین صفت باشد،هریک از آن دو واجب الوجودهست ، وازیک جهت باهم متفق اندواز جهتی متباین ، ودرآنچه اتفاق دارند غیرآن چیزی ست که درآن تباین دارند،پس هریک از آن دو بالذات واحدنیستند.واین موجود نخستین راما خدامی نامیم،وچون اوذاتا ً واحداست ازین رودراو ترکیبی نیست؛وچون جنسی ندارد تعریف او امکان ندارد،جزاینکه انسان خودبهترین نام هایی را که دال برمنتهای کمال است برای خدااثبات می کند؛وهرگاه اورا به صفت هایی صفت می کنند ،آن صفات دلالت برمعانی ای ندارد که میان مردم جاری است بلکه دال برشریف ترین و عالی ترین معانی آن الفاظ است، که ویژه ی اوست.(3)

     ازنظر فارابی همان طور که خداوند وجودی مستقل دارد،دارای رتبه ای خاص نیزهست که هیچ موجودی بااوبرابرنیست .زیرا وجودموجودات هم تراز برای خداوند به منزله ی نقص وجودی برای اوست.وجودممتازومستقلی که فارابی برای خداوند ثابت می داند بواسطه ی وحدتی است که عین ذات اوست.ومعنای وحدتی که خداوندبه آن متصف می گردد به عدم وجودماده دراوتعریف می شود.زیرا ازنظر حکما ماده مانع جدی برای «عقل»بودن شیء است وچون جوهر الهی «عقل محض»است،اورامخالطت باماده نیست.(4)

منابع :

1- کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت - ابونصرفارابی(ارسطوی دوم)

2- دکترمحمد معین ، فرهنگ فارسی ،تهران ، جلد 4

3- کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت - ابونصرفارابی (ارسطوی دوم)

4- شباهت های دوفیلسوف مسلمان مشایی

نظرات  | شنبه، 8 اردىبهشت، 1386 - آنیتا  |لینک به نوشته

 

بازهم ابونصرفارابی

درحق فارابی گفته اند:«فارابی دردولت عقل همچون شاهان زندگی می کرد؛درحالی که اواز لحاظ مادی بسیار مفلوک بود.»(1)



خرید و دانلود تحقیق در مورد دیگر اندیشه های فارابی


سیره اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

موضوع:

سیره،اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی

تشریح ابعاد شخصیتی و سیاسی،سیره و اندیشه شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی در گفتگو با اسدالله بادامچیان

 

خبرگزاری شبستان: هفتم تیر یادآور یاد و خاطره سید شهیدان انقلاب، شهید مظلوم آیت‌الله دکتر محمد حسین بهشتی (ره) و هفتادو دو تن از بهترین یاران انقلاب اسلامی و یاوران حضرت امام (ره) است که در آتش کینه‌ی دشمنان انقلاب و اسلام در سال 60 در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.

شهیدان فاجعه هفتم تیر جمعی از مقامات قضایی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضاء کابینه دولت و فعالان سیاسی و مذهبی بودند که در راس آنان شهید آیت‌الله دکتر بهشتی قرار دارد.دکتر بهشتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نقش طراح اصلی کشور در کنار امام خمینی(ره) در افکار مردم جامعه شناخته شد در این میان قدرت استدلال و منطق، بیان نافذ و شیوا، اجتهاد پویا و بهره‌گیری از دانش روز از بهشتی شخصیتی جامع‌نگر و جامع‌الاطراف ساخته بود.دکتر بهشتی معتقد بود میدان عمل با تمامی گفتارها و شعارها متفاوت است، تنها تلاش را می‌طلبد و دیگر هیچ، در نهایت هم به این اعتقاد درونی‌اش دست یافت که بهشت را به بها دهند و نه به بهانه.دکتر اسدالله بادامچیان، دکترای روابط بین‌الملل و فوق‌لیسانس علوم سیاسی است، از دوران نوجوانی در حوادث سیاسی 50 سال گذشته حضور فعال داشته و تاریخ زنده رویدادهای سیاسی 5 دهه گذشته است، وی از عناصر کلیدی مبارزه در راه استقلال، آزادی و حکومت اسلامی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتهایی مانند دبیر اجرایی حزب جمهوری اسلامی، معاون سیاسی و مشاوره امور اجتماعی رئیس قوه قضاییه، عضو موسس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را بر عهده گرفته است.

او که در جوانی همراه دکتر بهشتی بود و با ابعاد شخصیتی و مدیریت سیاسی شهید دکتر بهشتی آشنایی شهودی دارد معتقد است شهید بهشتی عالمی آگاه، آینده‌نگر و برنامه‌ریز است که برای شکل‌گیری پایه‌های نظام وتقویت آن تربیت نیروهایی متخصص و کارآمد را سرلوحه‌ی کارهای خویش قرار داده بود.

مطالبی که می‌خوانید گفتگوی شبستان با دکتر بادامچیان جهت تشریح ابعاد شخصیتی و مدیریت سیاسی دکتر بهشتی است.



خرید و دانلود  سیره اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی


تحقیق اندیشه هایی از شاهنامه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

چکیده

در این پژوهش سعی شده است که به بیان برخی از تفکرات و موضوعات مطرح شده در شاه نامه به طور بسیار مختصر به میان آید.

اندیشه هایی از شاهنامه که در این تحقیق ذکر شده اند عبارتند از: اندیشه اسلامی، اندیشه ایرانی، مقام اندیشه و تفکر. اما درباره نکات اخلاقی در شاهنامه به بیان اسطوره و اخلاق، پهلوانان و اخلاق و همچنین برخورد فردوسی با استبداد پرداخته شده است. و رستم نیز با شنیدن این سخنان که بوی استبداد و خودکامگی میدهد با خشم و خروش از درگاه کاووس خارج می شود. در واقع فردوسی اینجا خودش رستم می شود. رستم را می سازد و بر فراز آن می ایستد.( فرهنگ فروتن، غلامرضا)

و یا در داستان نبرد با اسفندیار

و به طور کلی می توان گفت: که این تفکر استبداد ستیزی و آزادی خواهی فردوسی در سرای شاهنامه موج می زند.

مقدمه:

شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از گنجینه های عظیم ادب و فرهنگ پارسی است. شاه نامه نه تنها نزد پارسی زبانان بلکه نزد تمامی ملل و در جهان ادب حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

آنچه شاهنامه را از سایر آثار ادبی متمایز می گرداند، شیوه های خاص نگارش آن است. در واقع فردوسی با تیز هوشی تمام و با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمانه خود به نوشتن آن پرداخته است. در واقع آنچه ما در شاهنامه می خوانیم تنها یک سرگذشت حماسی و یا داستانی از اسطوره ها و افسانه ها نیست، بلکه نماد خوب و کاملی از تاریخ، فرهنگ، سنتها و ادبیات یک ملت است.

حال ما چرا با داشتن چنین گنجینه هایی به آنها بها ندهیم و به مردم نشناسانیم.

شاهنامه و اندیشه اسلامی – ایرانی

یکی از اندیشه هایی که فردوسی در تدوین شاهنامه به وجود آن در این حماسه بزرگ توجه فراوان کرده است، اندیشه ایرانی است.

به تعبیر کویاجی (( فردوسی نه تنها نماینده سنت تاریخی زبان پهلوی است، بلکه نمایشگر تفکرات و عقاید فلسفی مطرح شده است در آن زبان نیز است.

فردوسی در روی آوردن به سرچشمه اساطیر و تاریخ و فلسفه روزگار ساسانی، حقیقتاً خوشبخت بوده است، اما از سوی دیگر، یزدان شناخت و فلسفه آن دوران با پیدا کردن نماینده و گزارشگر زیرکی چون فردوسی عاقبت به خیر شده است.))

(کورجی کویاجی، جهانگیر،1371)

همچنین فردوسی در مقدمه خرد نمونه هایی از این اندیشه را آورده است:

((11- که آفریدگار بسیار نیک این مخلوقات را به خرد آفرید 12- و آنان را به خرد نگاه می دارد 13- و به سبب قدرت خرد که سود بخش ترین است، آنان را پایدار و بی دشمن، به جاودانگی همیشگی از آن خود کند…

43- از دستوراتی که در دین آگاهتر و اناتر بودند، پرسیدند که 44- برای نگاه داری تن و نجات دادن چه چیزی بهتر است 45- و آنان بنابر آنچه در دین معلوم شده است. 46- گفتند که از همه نیکیها که به مردم میرسد خرد بهتر است 47- زیرا که گیتی را به نیروی خرد می توان اداره کرد. 48- و مینو را هم به نیروی خرد میتوان از آن خود کرد. 49- این نیز پیدا ست که او رمزد این آفریدگار گیتی را به خرد غریزی، آفریده است 50- و ادراه گیتی و مینو به خرد است))

(مترجم: تفضلی، احمد، 1364)

گذشته از این نمونه، که فردوسی در آن سعی داشته است که به بیان این اندیشه ها بپردازد، ما در جای جای شاهنامه می بینیم که فردوسی به بیان اندیشه ایرانی و زنده کردن آن در زمانه خود پرداخته است.با توجه به این موارد می توان به روشنی دریافت که فردوسی به وجود این اندیشه در شاهنامه توجه بسیار داشته است.

یکی دیگر از اندیشه هایی که وجود آن را در شاهنامه، این حماسه بزرگ ملی نمی توان انکار کرد اندیشه اسلامی است، زیرا این اندیشه در جای جای شاهنامه موج می زند و ابیات بسیاری را در ستایش خداوند و پیغمبر می توان در شاهنامه یافت.

برای مثال در ستایش خداوند در شاهنامه آمده است:

((به نام خداوند جان و خرد

خداوند نام و خداوند جای



خرید و دانلود تحقیق اندیشه هایی از شاهنامه


تحقیق درباره سیری در اندیشه و احوال شهید سیدحسن مدرس (ره)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 140

 

سیری در اندیشه و احوال شهید سیدحسن مدرس(ره)

11 آذر 1385

چکیده: مدرس در برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران نقشی ایفا نمود که بلااغراق می‌توان گفت تمامی جریانات سیاسی ایران بعد از خود را متاثر کرد، از جمله تجربه عظیم انقلاب اسلامی در سال 1357 که ریشه‌یابی علل وقوع آن بی‌توجه به افکار و مجاهدتهای این شخصیت بزرگوار، فاقد هرگونه توجیه منطقی خواهد بود. این مقاله سیری در اندیشه و احوال شهید آیت الله سیدحسن مدرس دارد؛ مردی که به قول حضرت امام(ره) «القاب برای او کوتاه و کوچک است.»

 

تاریخ معاصر ایران تا قبل از انقلاب اسلامی مجاهدتها و شخصیتهای بزرگی را به نمایش می‌گذارد که هرکدام در جای خود شایان ذکر هستند اما در این میان نام سید حسن مدرس طنین خاصی دارد و مدحت‌سرایی او از هرگونه اتهام و گزافه‌گویی در امان است؛ مدرس در برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران نقشی ایفا نمود که بلااغراق می‌توان گفت تمامی جریانات سیاسی ایران بعد از خود را متاثر کرد، از جمله تجربه عظیم انقلاب اسلامی در سال 1357 که ریشه‌یابی علل وقوع آن بی‌توجه به افکار و مجاهدتهای این شخصیت بزرگوار، فاقد هرگونه توجیه منطقی خواهد بود.البته این به معنای آن نیست که نقش دیگر شخصیتهای بزرگ معاصر از قبیل آیات عظام میرزای شیرازی، نائینی، کاشانی، . . . و حضرت امام خمینی(ره) مورد بی‌توجهی یا کم‌توجهی قرار گرفته باشند و یا تاثیر سایر رویدادهای مهم تاریخ صدساله اخیر ایران کم اهمیت جلوه داده شود، بلکه به معنای بزرگداشت باغبانی است که نهال جنبش تنباکو را به‌گونه‌ای پرورش داد که به میوه اعجاب‌انگیز امام خمینی(ره) و انقلاب انجامید.وقتی‌ تاریخ پرآشوب صدساله اخیر ایران را تورق می‌کنیم، علی‌رغم یاس و تاسفی که از قبل برخی وقایع غم‌انگیز بر چهره‌ها سایه می‌اندازد، درخشانترین بارقه‌های امید و افتخار در لابه‌لای صفحاتی که از شرح مجاهدتهای بی‌دریغ و حماسه‌ساز این قهرمانان ملی مشحون است، در چشمان هر خواننده ایرانی متجلی می‌شود.او که آمده بود «شفای تاریخ را موجب شود» هرآنچه می‌گفت و عمل می‌نمود طنینی بلند و طولانی در تاریخ ‌انداخت که حتی امواج آن از مرزهای ایران هم گذشت و به کرانه‌های ساحل امنیت و آزادی تمامی انسانها رسید. تا بدانجا که یکی از روسای مجلس فرانسه گفته است: ما باید افتخار کنیم که هم‌عصر شخصیت پارلمانی بزرگی چون مدرس هستیم.اما مدرس نه نیاز به تعریف دارد و نه القاب و عناوین؛ به قول حضرت امام(ره) «القاب برای او کوتاه و کوچک است.»تاریخ جوامع و ملل از دو راه قابل بحث و بررسی است: 1ـ از دریچه وقایع و رویدادها 2ـ از دریچه رجال و شخصیتها؛ و البته هر دو راه در نهایت به یکدیگر می‌رسند؛ به‌این معنا که رجال‌شناسی در تاریخ، به‌ناچار ما را با رویدادهایی که این بزرگان ایجاد نموده و یا با آنها مواجه شده‌اند و نیز با کیفیت روزگار آنان آشنا می‌سازد و متقابلا بررسی وقایع و رخدادها نیز رجال و برجستگان تاریخ یک جامعه



خرید و دانلود تحقیق درباره  سیری در اندیشه و احوال شهید سیدحسن مدرس (ره)