لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
انواع جمله وکلمه در زبان انگلیسی
تعریف جمله : جمله در زبان انگلیسی به یک فرمول نوشته می شود آنهم به فرمول زیر
قید زمان + قید مکان + مفعول + فعل + فاعل
برای جمله نویسی صحیح ضمایر فاعلی . ضمایر مفعولی و صفات ملکی بایستی به طور صحیح استفاده شودAt برای مثال این کلمه در یک موقیعت اینطور استفاده می شود در مواقعی که شما قصد ماندن در جایی را به مدت کوتاهی دارید از At استفاده می کنید برای مثال : I'm At The Hospital و البته At در بسیاری از جملات دیگر کاربرد دارد To کاربرد های بسیاری دارد مثلاً اگر شما قصد دارید به جایی نقل مکان کنید از آن استفاده می کنید مانند : به سینما خواهم رفت I Will Go To The Cinema و گاهی اوقات در بعضی از جملات باید از پیشوند To استفاده نمایید و ثابت می باشد مثلاً ما در فارسی می گوییم که "می خوام باهات حرف بزنم" اما در انگلیسی مثل فارسی نیست در انگلیسی می شود I Want to talk TO you و در اینجا به جای To از With استفاده نمی شود همونطور که گفتم برخلاف فارسی می باشد . هنگامی که می خواهید مصدر فعلی را بسازید باید از To استفاده شود مانند : "رفتن" To Go To به معنی "تا" نیز می باشد مثلاً می خواهید بگویید از شماره 1 تا 10 باید گفت 1To 10 About این کلمه هم چند کاربر دارد همینطوری به صورت معمولی به معنی "درباره" میباشد برای مثال : "درباره ی آن چیزی نمی دانم" I Know Nothing About That گاهی اوقات برای به کار بردن کلمه "تقریباً" نیز استفاده می شود که این هم بستگی به آن جمله دارد مانند : "ساعت تقریباً 5 می باشد" It's About 5 O'clock یا The Time Is About 5 O'clock اگر O'clock را به کار نبردید هیچ اشکالی ندارد . In هم به معنی "داخل ، تو ، در توی" این پیشوند با پیشوند At نسبت بسیار نزدیکی دارند و بستگی به جمله ای دارد که از کدامیک از این 2 استفاده نمایید مثلاً قصد دارید " در گودال می می مانم" I Stay In The Hole ببینید درباره ی The و A باید بگم که شما بهتر است همیشه قبل از هر اسمی از یکی از این 2 استفاده نمایید برای مثال : I Will Buy A Ball یا قصد دارید بگید "توپ را در آنجا بزار" Put THE Ball There و در اینجا چون درباره ی یک شی مشخص حرف می زنید می گویید The و اگر بگید A یعنی "یک" توپ را در آنجا بزار Put A Ball There برای گوش دادن انگلیسی همیشه سعی کنید همان چیزی که می شنوید را بفهمید یعنی اینکه جمله را به فارسی بر نگردانید و معنیش رو پیدا کنید پس همیشه به صورت مستقیم همان چیزی رو که می شنوید را متوجه بشید و این موضوع هم به یادگیری هرچه بیشتر کلمات با لهجه ی اصلی کلمه و گوش دادن به جملات انگلیسی با لهجه اصلی بستگی دارد در مورد نوشتن جملات به صورت انگلیسی همیشه سعی کنید مانند یک انگلیسی زبان باشید یعنی اینکه همان چیزی که تو ذهنتون هستو به صورت مستقیم بر روی کاغذ به انگلیسی بنویسید و فرض کنید که زبان شما انگلیسی هست و فقط این زبان را بلدید اگر بر اساس همین برنامه عمل کنید پیشروی خواهید کرد .ضمایر فاعلی:I YouHe-she-ItWeYouTheyضمایر مفعولی:MeYouHim-Her-ItUsYouThemضمایر ملکی:MyYourHis-Her-ItsOurYourTheirنکته:با توجه به الگوی جملات ضمایر فاعلی قبل از فعل بکار میروند و صفات ملکی همراه با اسم ممکن است فاعل یا مفعول جمله واقع شودمثال:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 73
نفت خام به انگلیسی Crude Oil و به روسی Naphra
نامیده میشود که درحالت طبیعی به صورت مایع بوده و رنگ آن قهوهای زرد مایل به سیاه است و دربرابر نور انعکاسی ، رنگ سبز بخصوصی از خود نشان میدهد
مشخصات نفت
نفت خام به جهت وجود ترکیبات گوگرد بوی نامطلوبی دارد. بخش اعظم نفت خام از هیدراتهای کربن تشکیل شده و مقدار کمی عناصر دیگر نیز به آن مخلوط میگردد، که این عناصر در زیر با درصدشان نشان داده شدهاند.
عنصر حداقل درصد وزنی حداکثر درصد وزنی
کربن 82.2 87.1
هیدروژن 11.8 14.7
گوگرد 0.1 5.5
اکسیژن 0.1 4.5
نیتروژن 0.1 1.5
جدول ازسلی (1985)
دراین جدول عناصر دیگری مانند وانادیوم ، نیکل و اورانیوم با درصد وزنی حداکثر 0.1 در ترکیب نفت خام موجود هستند. بعلاوه در خاکستر نفت خام آثاری از عناصر C r ، Cu ، Pb ، Mn ، Sr ، Ba ، Mo ، Mg ، Ca ، Ti ، Al ، Fe و Si یافت میشود که بعضی از عناصر بالا مانند V-Ni-U احتمالا در رابطه با عنصر ارگانیکی اولیه (مادر) بوجود آمده و بعضی دیگر از عناصر مشخصات ژئوشیمیایی سنگ دربرگزیده را نشان میدهند.
قابل ذکر است که آثاری از نمک ، آب و سولفید هیدروژن نیز درنفت خام مشاهده میشوند.
خواص فیزیکی نفت خام
ویسکوزیته
همانطور که نفت خام ممکن است با دخالت عواملی به رنگهای زرد ، سبز ، قهوهای ، قهوهای تیره تا سیاه مشاهده گردد، لذا ویسکوزیته متغیر را برای آنها خواهیم داشت. بنابراین نفت خام درسطح زمین دارای ویسکوزیته بیشتر بوده و بعبارتی ویسکوزتر است. چون در مخزن زیرزمینی یکی از عوامل دخیل حرارت موجود درمخزن میباشد، که همراه با این عامل ، عمق نیز موثر میباشد. همچنین سن نفت را به لحاظ زمان مخزن شدن را درطیف تغییرات ویسکوزیته سهیم میدانند.
ترکیبات مولکولی نفت خام
تعداد ترکیبات مولکولی نفت خام وابسته به سن زمین شناسی آن ، عمق تشکیل آن ، منشا آن و موقعیت جغرافیایی آن متغیر میباشد. برای مثال نفت خام Ponca city از Oklahoma شامل حداقل 234 ترکیب مولکولی میباشد.
گروههای تشکیل دهنده نفت خام
هیدروکربنها (Hydrocarbons)
هیدروکربنها همانطور که از نامشان مشخص است، شامل گروههایی هستند که ترکیبات ملکولی آنها فقط از هیدروژن و کربن تشکیل شده است. انواع هیدروکربنها عبارتند از :
هیدروکربنهای پارافینی (پارافینها)
هیدروکربنهای نفتنی (سیکلوپارافینها یا نفتنیکها )
هیدروکربنهای آروماتیک (بنزنوئیدها)
غیرهیدروکربنها (Heterocompounds)
این گروه شامل ترکیباتی غیر از هیدروژن و کربن میباشند و عناصری از قبیل اکسیژن ، نیتروژن ، گوگرد ، اتمهای فلزی همراه با هر کدام از اینها و یا ترکیب با همه اینها نظیر Ni ، V میباشد.
وزن مخصوص نفت خام
از خواص فیزیکی نفت خام که ارزش اقتصادی نفت خام بر مبنای آن سنجیده میشود، وزن مخصوص آن میباشد. لذا سنجش و نحوه محاسبه فرمول آن مهم است. اکثر کشورهای جهان ، وزن مخصوص نفت خام را برحسب درجه A.P.I که یک درجه بندی آمریکائی است، محاسبه میکنند. مشابه همین درجه بندی و سنجش ، وزن مخصوص نفت خام را در کشورهای اروپائی با درجه بندی Baume محاسبه میکنند که از لحاظ مقدار اندکی از درجه A. P.I کمتر میباشد.
گردش معکوس در کارگاه آفرینش ، شاید درک آنچه را که بحران انرژی خوانده میشود، میسر کند. کل قضیه ، میلیاردها سال قبل و با فرایندهای تبدیل انرژی خورشید به آدنوزین تری فسفات (ATP) آغاز شد. کلروفیلها و سایر رنگدانههای گیاهان ، انرژی دریافتی از خورشید را برای تبدیل دیاکسیدکربن ، آب و مواد معدنی به اکسیژن و ترکیبات آلی انرژیدار ، بکار برده و غذای موجودات کوچک و بزرگ از جمله انسان اندیشهورز را فراهم میآورند. این فرایند ، همچنین باعث افزایش ذخایر معدنی آلی از قبیل هیدروکربورهای زغال سنگ ، نفت و گاز طبیعی میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 73
نفت خام به انگلیسی Crude Oil و به روسی Naphra
نامیده میشود که درحالت طبیعی به صورت مایع بوده و رنگ آن قهوهای زرد مایل به سیاه است و دربرابر نور انعکاسی ، رنگ سبز بخصوصی از خود نشان میدهد
.
مشخصات نفت
نفت خام به جهت وجود ترکیبات گوگرد بوی نامطلوبی دارد. بخش اعظم نفت خام از هیدراتهای کربن تشکیل شده و مقدار کمی عناصر دیگر نیز به آن مخلوط میگردد، که این عناصر در زیر با درصدشان نشان داده شدهاند.
عنصر حداقل درصد وزنی حداکثر درصد وزنی
کربن 82.2 87.1
هیدروژن 11.8 14.7
گوگرد 0.1 5.5
اکسیژن 0.1 4.5
نیتروژن 0.1 1.5
جدول ازسلی (1985)
دراین جدول عناصر دیگری مانند وانادیوم ، نیکل و اورانیوم با درصد وزنی حداکثر 0.1 در ترکیب نفت خام موجود هستند. بعلاوه در خاکستر نفت خام آثاری از عناصر C r ، Cu ، Pb ، Mn ، Sr ، Ba ، Mo ، Mg ، Ca ، Ti ، Al ، Fe و Si یافت میشود که بعضی از عناصر بالا مانند V-Ni-U احتمالا در رابطه با عنصر ارگانیکی اولیه (مادر) بوجود آمده و بعضی دیگر از عناصر مشخصات ژئوشیمیایی سنگ دربرگزیده را نشان میدهند.
قابل ذکر است که آثاری از نمک ، آب و سولفید هیدروژن نیز درنفت خام مشاهده میشوند.
خواص فیزیکی نفت خام
ویسکوزیته
همانطور که نفت خام ممکن است با دخالت عواملی به رنگهای زرد ، سبز ، قهوهای ، قهوهای تیره تا سیاه مشاهده گردد، لذا ویسکوزیته متغیر را برای آنها خواهیم داشت. بنابراین نفت خام درسطح زمین دارای ویسکوزیته بیشتر بوده و بعبارتی ویسکوزتر است. چون در مخزن زیرزمینی یکی از عوامل دخیل حرارت موجود درمخزن میباشد، که همراه با این عامل ، عمق نیز موثر میباشد. همچنین سن نفت را به لحاظ زمان مخزن شدن را درطیف تغییرات ویسکوزیته سهیم میدانند.
ترکیبات مولکولی نفت خام
تعداد ترکیبات مولکولی نفت خام وابسته به سن زمین شناسی آن ، عمق تشکیل آن ، منشا آن و موقعیت جغرافیایی آن متغیر میباشد. برای مثال نفت خام Ponca city از Oklahoma شامل حداقل 234 ترکیب مولکولی میباشد.
گروههای تشکیل دهنده نفت خام
هیدروکربنها (Hydrocarbons)
هیدروکربنها همانطور که از نامشان مشخص است، شامل گروههایی هستند که ترکیبات ملکولی آنها فقط از هیدروژن و کربن تشکیل شده است. انواع هیدروکربنها عبارتند از :
هیدروکربنهای پارافینی (پارافینها)
هیدروکربنهای نفتنی (سیکلوپارافینها یا نفتنیکها )
هیدروکربنهای آروماتیک (بنزنوئیدها)
غیرهیدروکربنها (Heterocompounds)
این گروه شامل ترکیباتی غیر از هیدروژن و کربن میباشند و عناصری از قبیل اکسیژن ، نیتروژن ، گوگرد ، اتمهای فلزی همراه با هر کدام از اینها و یا ترکیب با همه اینها نظیر Ni ، V میباشد.
وزن مخصوص نفت خام
از خواص فیزیکی نفت خام که ارزش اقتصادی نفت خام بر مبنای آن سنجیده میشود، وزن مخصوص آن میباشد. لذا سنجش و نحوه محاسبه فرمول آن مهم است. اکثر کشورهای جهان ، وزن مخصوص نفت خام را برحسب درجه A.P.I که یک درجه بندی آمریکائی است، محاسبه میکنند. مشابه همین درجه بندی و سنجش ، وزن مخصوص نفت خام را در کشورهای اروپائی با درجه بندی Baume محاسبه میکنند که از لحاظ مقدار اندکی از درجه A. P.I کمتر میباشد.
گردش معکوس در کارگاه آفرینش ، شاید درک آنچه را که بحران انرژی خوانده میشود، میسر کند. کل قضیه ، میلیاردها سال قبل و با فرایندهای تبدیل انرژی خورشید به آدنوزین تری فسفات (ATP) آغاز شد. کلروفیلها و سایر رنگدانههای گیاهان ، انرژی دریافتی از خورشید را برای تبدیل دیاکسیدکربن ، آب و مواد معدنی به اکسیژن و ترکیبات آلی انرژیدار ، بکار برده و غذای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
A BRIEF HISTORY OF THE LIVES OF THE FIRST IMAM
Amir al-mu’minin Ali -- upon whom be peace —was the son of Abu Talib, the shaykh of the Banu Hashim. Abu Talib was the uncle and guardian of the Holy Prophet and the person who had brought the Prophet to his house and raised him like his own son.
After the Prophet was chosen for his prophetic mission, Abu Talib continued to support him and repelled from him the evil that camefrome the infidels among the Arabs and especially the Quraysh. According to well-known traditional accounts Ali was born ten Years before the commencement of the prophetic mission of the Prophet. When six years old, as a result of famine in and around Mecca, he was requested by the Prophet to leave his father’s house and come to the house of his cousin, the Prophet. There he was placed directly under the guardianship and custody of the holy prophet.
A few years later, when the prophet was endowed with the Divine gift of prophecy and for the first time recevied the Divine revelation in the cave of Hira, as he left the cave to return to town and his own house he met Ali on the way. He told him what had happenend and Ali accepted the new faith. Again in a gathering when the Holy Prophet had brought his relatives together and invited them to accept his religion, he said the first person to accept his call would be his vicegerent and inheritor and deputy. The only person to rise from his place and accept the faith was Ali and the prophet accepted his declaration of faith. Therefore Ali Was the first man in Islam to accept the faith and is the first among the followers of the Prophet to have never worshiped other than the One God.
Ali was always in the company of the Prophet until the Prophet migrated from Mecca to Medina. On the night of the migration to Medina (hijrah) when the infidels had surrounded the house of the Prophet and were determined to invade the house at the end of the night and cut him to pieces while he was in bed. Ali slept in place of the Prophet while the Prophet left the house and set out for Medina.after the departure of the Prophet, according to his wish Ali gave back to the people the trusts and charges that they had left with the Prophet. Then he went to Medina with his Mother, the daughter of the Prophet, and two other women.
In Medina also Ali was constantly in the company of the Prophet in private and in Poblic. The Prophet gave Fatimah, his beloved daughter from Khadijah, to Ali as his wife and when the Prophet was creating bonds of brotherhood among his companions he selected Ali as his brother.
Ali was present in all the wars in which the Prophet participated, except the battle of Tabuk when he was ordered to stay in Medina in place of the Prophet. He did not retreat in any battle nor did he turn his face away from any enemy. He never disobeyed the Prophet, so that the Prophet said,” Ali is never separated from the Truth nor the Truth from Ali” .
On the day of the death of the Prophet,Ali was thirty-three years old. Although he was foremoset in religious virtues and the Most outstanding among the companions of the Prophet, he was pushed aside from the caliphate on the claim that he was too young and that he had many enemies among the people because of the blood of the polytheists he had spilled in the wars fought alongside the Prophet. Terefore Ali was almost completely cut off from public affairs. He retreated to his house where he began to train competent individuals in the Divine scieneces and in this way he passed the twenty-five years of the caliphate of the first three caliphs who succeeded the Prophet. When the third caliph was killed, people gave their allegiance to him and he was chosen as caliph.
During his caliphate of nearly four years and nine months, Ali followed the way of the Prophet and gave his caliphate the from of a spiritual movement and renewal and began many different types of reforms. Naturally, these reforms were against the interests of certain parties that sought their own benefit. As a result, a group of the companions (foremost among whom were Talhah and Zubayr, who also gained the support of A’ishah, and especially Mu’awiyah) made a pretext of the death of the third caliph to raise their heads in opposition and began to revolt and rebel against Ali.
In order to quell the civil strife and sedition, Ali fought a war near Basra, known as the “Battle of the camel,” against Talhah and Zubayr in which A’ishah, “the Mother of the Faithful,” was also involved he fought another war against Mu’awiyah on theborder of Iraq and Syria which lasted for a year and a half and is famous as the “Battle of Siffin”. He also fought against the Khawarij at Nahrawan, in a battle known as the “Battle of Nahrawan.” Therefore, most of the days of Ali’s caliphate were spent in overcoming internal opposition. Finally, in the morning of the 19th of Ramadan in the year 40 A.H, while praying in the mosque of Kufa, he was wounded by one of the Khawarij and died as a martyr during the night of the 21st.
According to the testimony of friend and foe alike, Ali had no shortcomings from the point of view of human perfection. And in the Islamic virtues he was a perfect example of the upbringing and training given by the Prophet. The discussions that have taken place concerning his personality and the books written on this subject by Shi’ites, Sunnis and members of other religions, as well as the simply curious outside any distinct religious bodies, are hardly equaled in the case of any other personality in history.
In science and knowledge Ali was the most learned of the companions of the Prophet, and of Muslims in general. In his learned discourses he was the first in Islam to open the door for logical demonstraction and proof and to discuss the “divine sciences” or metaphysics (ma’arifi ilahiyah). He spoke concerning the esoteric aspect of the Quran and devised Arabic grammar in order to preserve the Quran’s from of expression. He was the most eloquent Arab in speech (as has been mentioned in the first part of this book)
The courage of Ali was proverbial. In all the wars in which he participated during the lifetime of the Prophet, and also afterward, he never displayed fear or anxiety. Although in many battles such as those of Uhud,Hunayn,Khaybar and Khandaq the aides to the Prophet and the Muslim army trembled in fear or dispersed and fled, he never turned his back to the enemy. Never did a warrior or soldier engage Ali in battle and come out of it alive.Yet, with full chivalry he would never slay a week enemy nor pursue those who fled. He would not engage in surprise attacks or in turning streams of water upon the enemy. It has been definitively established historicall that in the Battle of Khaybar in the attack against the fort he reached the ring of the door and with sudden motion tore off the door and cast it away.
Also on the day when Mecca was conquered the Prophet ordered the idols to be broken. The idol “Hubal” was the largest idole in Mecca, a giant stone statue placed on the top of the Ka’bah. Following the command of the Prophet, Ali Placed his feet on the Prophet’s shoulders, climbed to the top of the Ka’bah, pulled “Hubal” from its place and cast it down.
Ali was also without equal in religious asceticism and the worship of God.
In answer to some who had complained of Ali’s anger toward them, the Prophet said, “Do not reproach Ali for he is in a state of Divine ecstasy and bewilderment.” Abu Darda one of the companions, one day saw the body of Ali in one of the palm plantations of Medina lying on the ground as stiff as wood. He went to Ali’s house to infrom his noble wife, the daughter of the Prophet, and to express his condolences. The daughter of the Prophet said, “My cousin (Ali) Has not died. Rather,in fear of God he has fainted. This condition overcomes him often.”
There are many stories told of Ali’s kindness to the lowly compassion for the needy and the poor, and generosity and munificence toward those in misery and poverty. Ali spent all that he earned to help the poor and the needy, and himself lived in the strictest and simplest manner. Ali loved agriculture and spent much of his time digging wells, planting trees and cultivating fields. But all the fields that he cultivated or wells that he built he gave in endowment (waqf) to the poor. His endowments, known as the “alms of Ali,” had the noteworthy in come of twenty-four thousand gold dinars toward the end of his life.
اجمالی از تاریخ زندگی امام علی (ع)
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ، وی فرزند ابوطالب شیخ بنی هاشم عموی پیغمبر اکرم (ص) بود که پیغمبر اکرم را سرپرستی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
EDUCATION
Pakistan Table of Contents
At independence, Pakistan had a poorly educated population and few schools or universities. Although the education system has expanded greatly since then, debate continues about the curriculum, and, except in a few elite institutions, quality remained a crucial concern of educators in the early 1990s.
Adult literacy is low, but improving. In 1992 more than 36 percent of adults over fifteen were literate, compared with 21 percent in 1970. The rate of improvement is highlighted by the 50 percent literacy achieved among those aged fifteen to nineteen in 1990. School enrollment also increased, from 19 percent of those aged six to twenty-three in 1980 to 24 percent in 1990. However, by 1992 the population over twenty-five had a mean of only 1.9 years of schooling. This fact explains the minimal criteria for being considered literate: having the ability to both read and write (with understanding) a short, simple statement on everyday life.
Relatively limited resources have been allocated to education, although there has been improvement in recent decades. In 1960 public expenditure on education was only 1.1 percent of the gross national product (GNP); by 1990 the figure had risen to 3.4 percent. This amount compared poorly with the 33.9 percent being spent on defense in 1993. In 1990 Pakistan was tied for fourth place in the world in its ratio of military expenditures to health and education expenditures. Although the government enlisted the assistance of various international donors in the education efforts outlined in its Seventh Five-Year Plan (1988-93), the results did not measure up to expectations.
Structure of the System
Education is organized into five levels: primary (grades one through five); middle (grades six through eight); high (grades nine and ten, culminating in matriculation); intermediate (grades eleven and twelve, leading to an F.A. diploma in arts or F.S. science; and university programs leading to undergraduate and advanced degrees. Preparatory classes (kachi, or nursery) were formally incorporated into the system in 1988 with the Seventh Five-Year Plan.
Academic and technical education institutions are the responsibility of the federal Ministry of Education, which coordinates instruction through the intermediate level. Above that level, a designated university in each province is responsible for coordination of instruction and examinations. In certain cases, a different ministry may oversee specialized programs. Universities enjoy limited autonomy; their finances are overseen by a University Grants Commission, as in Britain.
Teacher-training workshops are overseen by the respective provincial education ministries in order to improve teaching skills. However, incentives are severely lacking, and, perhaps because of the shortage of financial support to education, few teachers participate. Rates of absenteeism among teachers are high in general, inducing support for community-coordinated efforts promoted in the Eighth Five-Year Plan (1993-98).
In 1991 there were 87,545 primary schools, 189,200 primary school teachers, and 7,768,000 students enrolled at the primary level, with a student-to-teacher ratio of forty-one to one. Just over one-third of all children of primary school age were enrolled in a school in 1989. There were 11,978 secondary schools, 154,802 secondary school teachers, and 2,995,000 students enrolled at the secondary level, with a student-to- teacher ratio of nineteen to one.
Primary school dropout rates remained fairly consistent in the 1970s and 1980s, at just over 50 percent for boys and 60 percent for girls. The middle school dropout rates for boys and girls rose from 22 percent in 1976 to about 33 percent in 1983. However, a noticeable shift occurred in the beginning of the 1980s regarding the postprimary dropout rate: whereas boys and girls had relatively equal rates (14 percent) in 1975, by 1979-- just as Zia initiated his government's Islamization program--the dropout rate for boys was 25 percent while for girls it was only 16 percent. By 1993 this trend had dramatically reversed, and boys had a dropout rate of only 7 percent compared with the girls' rate of 15 percent.
The Seventh Five-Year Plan envisioned that every child five years and above would have access to either a primary school or a comparable, but less comprehensive, mosque school. However, because of financial constraints, this goal was not achieved.
In drafting the Eighth Five-Year Plan in 1992, the government therefore reiterated the need to mobilize a large share of national resources to finance education. To improve access to schools, especially at the primary level, the government sought to decentralize and democratize the design and implemention of its education strategy. To give parents a greater voice in running schools, it planned to transfer control of primary and secondary schools to NGOs. The government also intended to gradually make all high schools, colleges, and universities autonomous, although no schedule was specified for achieving this ambitious goal.