لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موسیقی ایران:
نقوش و حجاری ها و نگـارگـری های به جای مانده از دوران باستان تا زمان اسلام نشان دهـنده عـلاقه و ذوق ایرانیان به هـنر موسیقی می باشد. در دوران پس از اسلام موسیقی به دلیل مخالف ها، شکوفایی دوران پـیشین خود را از دست داد. ولی به هـر حال به حیات خود ادامه داد. این استمرار را می توان در زمان صفویه در بنای کاخ چهـلستون و اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو مشاهـده کرد.
موسیقی ملی ایران، مجـموعه ای است از نواهـا و آهـنگ هایی که در طول قـرن هـا، در این سرزمین به وجود آمده و پـا به پای سایر مظاهـر زندگی مردم ایران تحول وتکامل یافتـه، و بازتابی از خصوصیات اخلاقی، وقایع سیاسی، اجـتماعـی و جـغـرافـیایی ملتی است که تاریخـش به زمان های بسیار دور می رسد. ظرافت و حالت تعـمق ویـژه موسیقی ایرانی انسان را به تـفـکر و تعـقل و رسیدن به جـهـانی غـیر مادی رهـنمون می سازد.
موسیقی ملی ایران، که مبـنا و سابقه ای بسیار کـهـن دارد، شامل شاخه های مختـلفی به شرح زیر است:
1 - قـبل از اسلام: موسیقی های اقوام کهـن ایران شامل : بـخـتـیـاری، کردی، لری و .....
2 - بعـد از اسلام:
الف - موسیقی مقامی ( حماسی، تعـزیه، عـزا )
ب - ردیفـی ( دستگـاه های موسیقی سنـتی )
در دوره حاضر این تـقـسیم بـندی به شرح زیر است:
1 - قـبل از اسلام
2 - بعـد از اسلام
3 - موسیقی های محـلی ایران و نغـمه های سنـتی ( ملودی های دو گـروه قـبل ) و تـنـظیم و تهـیه کلاسیک آنهـا.
طبق روش طبقه بـندی جـدید در آواز و مقامات، که از حدود صد سال پـیش برقـرار شده، آواز و موسیقی سنـتی ایران را در دوازده مجـموعه قرار داده اند.
از دوازده مجـموعـه تـقـسیم بـندی شده، هـفت مجموعـه که وسعـت و استـقـلال بـیـشـتری داشتـه اند، دستگـاه نامیده شده و پـنج مجموعـه دیگـر را که مستـقل نـبوده و از دستگـاهـهای مزبور منشعـب شده اند، آواز نامیده اند.
بنا براین موسیقی سـنتی امروز ایران، که باقی مانده مقامات دوازده گـانه قـدیم است، قـبلا مفـصل تر بوده و امروز جـزئی از آن در دستـرس است.
بر هـفت دستگـاه اصلی و پـنج آواز، تعـدادی گوشه استواری و الگـوی نوازندگـان و خوانـندگـان امروزی است.
شمار این گـوشه ها را 228 ذکـر کرده اند، ردیف های مخـتـلف و مشهـور استادان موسیقی سنـتی صد ساله اخـیر مانـند آقا حسیـنـقـلی، میرزا عـبدالله، درویش خان و صـبا نـیـز از هـمین نـظم پـیـروی می کـند.
اسامی دستگـاه ها و آوازهـا در موسیقی سنـتی ایران
نام هـفت دستـگـاه اصلی عـبارت است از شور، ماهـور، هـمایون، سه گـاه، چـهـارگـاه، نوا و راست پـنجـگـاه؛ نام پـنج آواز بدین شرح است: اصفـهـان، ابوعـطا، بـیات ترک، افـشاری و دشتـی.
اجـزای دستـگـاه و آواز
برای اجرای یک دستگـاه با یک آواز تـرتـیـبی را باید رعـایت کرد که معـمولا این چـنـیـن است:
درآمد، آواز، تصنـیف و رنگ، از زمان مرحوم درویش خان و به ابـتکـاری وی پـیش درآمد و چـهار مضراب نیـز به این سلسله مراتـب اضافه شده است.
ترانه های فـولکـوریک ایران
زنده یاد خالـقی، در این باره چـنـین می نویـسد:
یکی از منابع ذیـقـیمت موسیقی هـر کشور آهـنگ هـا و نغـمات و ترانه هایی است که در نقاط مختـلف آن مملکـت، خاصه در دهـات، قصبات دور از شهـر به وسیله مردم بومی و روستایی خوانده می شود و چون این نوع موسیقی کـمتـر تحـت تاثـیر افـکار مردم شهـر نـشـین واقع شده، طبـیعی تر و به موسیقی حقیقی و اصیل و قدیمی آن کشور نزدیکـتر است؛ جمع آوری آنهـا عـلاوه بر اینکـه باعـث حـفـظ و نگـهـداری آنهـا است، کمکی هـم به تحـقـیق درباره مخـتصات آن مـمـلکـت می کـند، و چـگـونگی و کـیفـیت آن را معـلوم می نماید.
چـون در ایران اقوام مخـتـلفی ساکـنـند که از نظر فرهـنگ و قـومی تـفاوت های بـسیاری با یکـدیگـر دارند، بنابراین موسیقی فولکوریک ایران دارای خصوصیات بسیار متـنوعی از نظر طرز بـیان و لحـن موسیقی است. مثـلا موسیقی آذربایجـانی، گـیلانی، خراسانی، بـخـتـیاری، کردی، شـیرازی و بلوچی نـه تـنـها ملودی هـا، که در گـویش نـیز با یکـدیگـر بـسیار متـفاوتـند، از نظر فرم موسیقی می توان از دو نوع موسیقی بومی در ایران نام برد:
1 - تـرانه های بومی آوازی که به صورت انـفرادی یا دسته جمعـی خوانده می شود.
2 - رقص های محلی سازی که با سازهـای محلی به اجرا در می آید.
ترانه های محلی ایرانی از نظر ملودی بـسیار غـنی و پـر مایه است که از این نـظر یـکی از غـنی ترین، زیـبا ترین و متـنوع ترین تـرانه های فـولکوریک دنـیا هـستـند. این ترانه ها که نشانهً طرز فکر و تـمدن و فرهـنگ کـشور هـستـند، سینه به سینه نقـل شده و از نسلی به نسل دیگر می رسد و آئینه تمام نمای افکـار و اندیشه های مردمی اند که خود خالق و آفـریـنـنده آن بـشمار می رونـد. این تـرانه ها از وضع اجـتماع، طرز فکر، نوع زندگی و طبـیعـت که در سرزمیـن ایران وجود دارد، یکی از غـنی ترین منابع فـرهـنگی ایران به شمار می آیـند. این تـرانه ها نمایانـندهً ملت و گـذشته ایران هـستـند و می توانـند بهـترین الهام بخـش موسیقیدانان در پـدید آمدن آثار موسیقی عـلمی قرار گـیرند.
نمونه هایی از موسیقی فـولکوریک ایران:
موسیقی بـخـتـیاری، لرستان و فارس موسیقی گـیلان و تالش موسیقی کردستان موسیقی سواحل جنوب ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرشهای تاریخی ایران
خلاصه:واژة قالی، فرش و پارچههای عهد هخامنشی ازکاوشهای دوره پازیریک سیبری حفاری سالهای 28-1327 شمسی، رنگهای بکاررفته و نقوش و ابعاد فرشهای مکشوفه و خصوصیات تکنیکی دربافت آنها، خصوصیات فرش بهارستان بنابه توصیف طبری. هنرقالی بافی درعهد ساسانیان، بررسی مینیاتورهای تیموری برای شناخت قالیهای آن زمان، معرفی قالیهای مشهورایرانی در موزههای خارج ازکشور، سابقة کاربرد گلابتون زرین و سیمین و ابریشم درقالیبافی.
با آثار هنری باستانی کشور خود آشنا شوید
فرشهای تاریخی ایران
نگارش: سید محمد تقی مصطفوی و دکتر حبیب الله صمدی
قالیها و قالیچه های رنگارنگی که زینت بخش اغلب خانهها است عموماً با پنجه های ظریف و هنرمند زنان و مردان جوان این کشور گره گره بافته شده و بسیاری از جهانیان در پرتو وجود این صنعت باستانی ظریف، ایران را میشناسد.
آقای ژان پوزی J.Pozzi رئیس اطاق تجارت ایران و فرانسه راجع به مقام این هنرمندان اینطور اظهار عقیده مینماید: « در نظر من هیچیک از کارگران و صنعتگران جهان مرتبه و مقام زنان و کودکان خردسالی را که در مقابل کارگاه چوبی خود چندین ساعت نشسته و با انگشتان ظریف خویش با مهارتی خاص گره بر پشمهای رنگین ـ درون نسوج پنبهای میزنند، ندارند.»
از آنجاییکه بافتن قالی مستلزم وجود کارگران صبور و بردبار میباشد از دیر زمانی قالی بافی هم نوعی صنعت تجملی محسوب شده است و به همین مناسبت در ادوار قدیمی ـ این صنعت همه جا توسط مورخین و نویسندگان یونانی معرف تجمل مشرق زمین قلمداد گردیده و استعمال کلمه Tapetes یونانی بمعنی تجمل و در فرانسه Tapisمخصوص قالی شده است.
واژه قالی بنا به اعتقاد آقای پروفسور پوپ مقتبس از نام شهر قالی قلعه ارمنستان میباشد که از روزگار گذشته قالی بافی آن مشهور بوده لیکن بعدها این صنعت در سراسر ایران عمومیت پیدا نموده است. پروفسور پوپ دانشمند فوق الذکر بر آن است که قدیمیترین قالی مکشوف در جهان قالیهائی است که به سال 1924 ـ1920 هیئت علمی موزة ارمیتاژ لنین گراد در نوین اولا Noin Ulaمغولستان یافته اند. اما باید دانست که این اظهار دانشمند آمریکائی پیش از کشفیات جالبی بوده که در محل پازیریک Paziric صورت گرفته است.
درة پازیریک در مسافت قریب دویست کیلو متری جنوب بی ئیسک (از شهرهای جنوبی قسمت مرکزی سیبریه) و بفاصلة تقریبی 79 کیلومتری مرز مغولستان خارجی (که سابقاً جزء خاک چنین بود) نزدیک محل التقای رودخانههای اولاگان و بالیکتیول واقع شده ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 1500 متر است.
دانشمند شوروی بنام س . ا . رود نکو ضمن دومین مرحله کاوشهای خود که در درة پازیریک انجام میداد در سالهای 1327 و1328 شمسی درون آرامگاه یخ زده یکی از شاهان سکاها آثار جالب توجهی از صنایع ایران دورة هخامنشی کشف نمود که مهمترین آنها یک قطعه فرش تقریباً کامل و قطعاتی از فرشها و پارچه های دیگر ایران عهد هخامنشی است.
طی مقالهای که در مجله اخبار لندن مورخ 11 ژوئیه 1953 (20 تیر ماه 1332 ) در بارة آثار مکشوفه در پازیریک درج گردیده بود فرش مکشوفه فوق را تحت عنوان قدیمیترین فرش ایران در دنیا که مدت 2400 سال در یخهای دائمی سیبری [17] مرکزی محفوظ مانده است،معرفی نمود و دربارة آن چنین توضیح دادهاند:
مهمترین اشیاء مکشوف در پازیریک قطعه فرشی است با نقشهای مختلف که کرک آن را از پشت گره زده و از سمت رو چیده و صاف نموده بودند. این فرش ضمن زین و برگهائی که همراه جسد اسبها در دل خاک مجاور آرامگاه نهاده بودند بدست آمده برای زین یکی از اسبها بکار میرفته است. ابعاد فرش مزبور83/1 متر در دو مترـ در 2 میلیمتر میباشد و به قراری که به کاشف فرش تشخیص داده است در هر دسیمتر مربع آن 3600 گره زدهاند. کار آن ظریف و زیباست و نقشة روی فرش عبارتست از حاشیهای مشتمل بر تصویر حیوانات افسانه بالدارـ پس از آن ردیف سواران ایرانی که به ترتیب یکنفر بر اسب سوار و پشت سر او یکنفر دهانه اسب را گرفته است و میبرد ـ سواران مزبور کلاه مخصوص ایرانیان را بر سر نهادهاند. انتهای زیرین کلاه از زیر چانه کج شده به پائین دهان منتهی میگردد نوک طرف دیگر آن هم باریک است … پس از آن ردیف گوزنهای خط و خالدار و بعد از آن حاشیة مجددی مشتمل بر تصاویر حیوانات افسانه بالدار و در وسط فرش نوعی نقوش چهار برگی که از گل و بو تههای آشوری اقتباس شده است. آقای رود نکو دانشمند شوروی که کاوشهای پازیریک را انجام داده و میتوان گفت قطعه فرش فوق شگفت انگیزترین چیزی است که در کاوشهای متمادی و دشوار این دانشمند در پازیریک بدست آمده است، کتاب مفصلی به زبان روسی تحت عنوان تمدن مردم ناحیة کوهستانی آلتائی در عهد سکاها (چاپ مسکو ـ لنینگراد 1953) منتشر نموده است و طی آن درباره فرش مزبور توضیحات مفصلی میدهد که برخی نکات آن بشرح زیر در اینجا نقل میگردد:
«……نقوش حیوانات بالدار در حاشیه کنار فرش کمی بزرگتر از نقوش همان حیوانات در اطراف قسمت وسط فرش بوده، جهت آنها هم مخالف جهت نقوش اخیر الذکر میباشد و هر پنج حاشیه و نقش وسط فرش دارای حاشیه باریک، مشتمل بر نقوش مثلثهای ریز است(به اصطلاح معمول و مصطلح فارسی دالبر) این قالی چند رنگ داشت که بیشتر آن قرمز، آبی، سبز، زرد کمرنگ، نارنجی می باشد(آنچه از روی گراور [18] رنگی فرش مزبور در کتاب آقای رودتکو تشخیص داده میشود زمینه قرمز و نقوش زرد رنگ میباشد. م)… تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم میشود . طرز نشان دادن اسبهای جنگی که بجای زین ، قالی بر پشت آنها گستردهاند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها میباشد. لکن در روی فرش پازیریک ریزهکاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسب و چگونگی گره مزبور آشوری نیست بلکه مربوط و متعلق به دوران پارسیان است. گرهای دم اسبهای روی فرش را در نقوش برجسته تخت جمشید نیز میبینیم .»
در جای دیگر کتاب فوق دانشمند مزبور صراحتاً فرش مزبور را کار ایران میداند منتها در تشخیص این که در کدام قسمت ایران عهد هخامنشی بافته شده است اظهار تردید مینماید.
نگارنده با آشنائی و بررسیهای که سالیان متمادی از نزدیک یا دور درباره آثار هخامنشی مخصوصاً در تخت جمشید نموده، به خود جرئت میدهد که در باره فرش محل مزبور و محل بافت آن نقاط ذیل را مذکور دارد:
با دقت در آثار تخت جمشید بخوبی می توان استنباط نمود [19] که همه جا استادان حجار مقید بوده و سعی نموده اند موضوع نقش برجسته و چگونگی آن را با اوضاع و احوال محلی که نقش در آنجا جلوه گری می نموده و زینت بخش بوده است ارتباط بدهند ـ چنانکه در کاخهای آپادانا و صد ستون که محل برگزاری جشنهای رسمی و انجام مراسم سلام بوده صف لشگریان و نمایندگان اقوام ساکن قسمتهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
سنگنبشته بیستون یا کتیبه بیستون از آثار باستانی ایران واقع در حدود بیست و هفت کیلومتری شهر کرمانشاه در غرب ایران است.
نام بیستون از واژه پارسی باستان Bagastana * (بغستان) به معنی جایگه بغ گرفته شده است. نخستین اشاره به این جایگاه در کتاب دیودوروس سیکولوس بود که در آن بخشی از نوشته های کتزیاس یونانی درباره بیستون آورده شده است. در این اشاره سنگنبشته بیستون کنده شده به دست سمیرامیس ملکه اسطوره ای آشوری معرفی شده و بیستون را Bagastanon oros معرفی کرده است. در آن اشاره به بیستون آورده شده بود که کوه بیستون به زئوس یا اهورامزدا پیشکش شده است.
واژه بیستون در زبان پهلوی Bahistan و سپس Bahistun شد. این واژه در سده های نخست اسلامی «بهستون» و امروزه بیستون خوانده می شود. یادآوری می گردد شکل واژه ای که امروزه «بی ستون» به معنی «بدون ستون» گفته می شود، از گویش های محاوره ای بوده و فاقد اعتبار است.[۱]
نقش بیستون پیروزی داریوش یکم را بر گوماته مغ و نه شورشی نشان میدهد. نماد فروهر در حال پرواز بالای نقش دیده میشود. داریوش دست راستش را به نشانه ستایش اهورامزدا بالا برده و پای چپش را بر سینه گئوماتا که زیر پای او افتاده نهادهاست . شورشیان که دستهایشان از پشت و گردنشان با ریسمان به هم بسته شدهاست پشت سر هم در برابر داریوش ایستادهاند. یک نیزه دار و یک کماندار پشت سر داریوش دیده میشوند. بلندی قامت داریوش در نقش ۱۸۰ قامت نیزه دار و کماندار حدود ۱۵۰ و قامت شورشیان حدود ۱۲۰ سانتیمتر است. متن و نقش بر اثر عواملی چند از جمله عوامل زمین شناختی فرسایش باران و باد رسوب مواد آلی رشد جلبک در درز سنگها و تأثیر سایر پدیدههای طبیعی فیزیکی شیمیایی و نیز تخریب به دست بشر بویژه در عصر رواج تفنگ ـ که از قسمتهای برجسته و نمایانتر نقش و از فاصله دور به عنوان نشانه استفاده میکردهاند ـ و ناآگاهیها و بی مبالاتیهای دیگر آسیب جدی دیدهاست.
نکتههای اصلی کتیبه بیستون از این قرار است : معرفی داریوش از زبان خود او دودمان هخامنشی چگونگی اعاده پادشاهی به هخامنشیان شیوه حکومت داریوش مرگ کمبوجیه طغیان گئوماتا و کشته شدن او در پاییز ۵۲۲ ق م شورش و طغیان در بسیاری از سرزمینها و سرکوبی آنها و اعاده نواحی بسیاری که از فرمانبرداری سر باز زده بودند پیروزیهایی که در نوزده نبرد نصیب داریوش شدهاست و از جمله پیروزی مهم و دشوار بر سکاها چگونگی استقرار آرامش و امنیت در امپراتوری پهناور رد ادعاهای یاغیان ضدحکومت هشدار نسبت به دروغگویی دفاع از راستی و راستگویی دعای نیک در حق کشور و مردم سپاسگزاری داریوش از یاریهای اهورامزدا در غلبه بر معارضان و بازگشتن صلح اندرز به شاهان آینده و کسانی که کتیبه بیستون را میخوانند نام کسانی که در غلبه بر گئوماتا از داریوش پشتیبانی کردند و اشاره به انتشار متن کتیبه در سراسر قلمرو هخامنشی به خط میخی و سه زبان پارسی باستان، بابلی و ٔعیلامی را میخوانند.
/
/
ستون یک (DB I 1-15)
در سالهای اخیر و درپی تصویب طرحی در سازمان میراث فرهنگی کشور به منظور حفاظت از آثار تاریخی بیستون در قالب یکی از طرحهای ملی اقداماتی برای نجات دادن مهمترین کتیبه سنگی جهان و حفاظت علمی و روشمند از آن آغاز شدهاست. (مهدی آبادی - سازمان میراث فرهنگی . پروژههای بزرگ بیستون و طاق بستان)
این کتیبهها کلید کشف رمز کلیهٔ خطوط میخی گردید. به ویژه «سر هـ. رالینسون» در این موفقیت سهمی بسزا دارد.
/
/
پیکره سکونخا در کتیبه بیستون
نقوش برجستهٔ غیرمهمی از ادوار اشکانیان بر صخرههای کوچک کنار جاده و در پائین کوه دیده میشود.
وقفنامهٔ جدیدی در دوران شاه سلیمان صفوی در زمان صدارت شیخ علیخان زنگنه در وسط نقش عهد اشکانی احداث شدهاست. در زمستان ۱۳۳۷ هـ. ش. ضمن عملیات جادهسازی مجسمه هرکول و آثار معبد سلوکی در پایین کوه کشف گردید.
پانویس:↑ کتاب سبز (بانک اطلاعات استان کرمانشاه)، سید ضیاء الدین خرمشاهی، کانون تبلیغاتی دالاهو، دی ۱۳۷۵، صفحه ۲۰۹
منبع :مهدی آبادی - سازمان میراث فرهنگی . پروژههای بزرگ بیستون و طاق بستان
متن کامل کتیبه بیستون
کتیبه بیستون به عنوان یکی از قدیمیترین متنهای تاریخی شناخته شده ایرانی به فرمان داریوش بر کوه حکاکی شد.
کتیبه بیستون به عنوان یکی از قدیمیترین متن تاریخی شناخته شده ایرانی است که بر متن کوه حکاکی شدهاست.
داریوش سومین شاه هخامنشی در زمان اسقرار حکومت خود دستور به نقش این متن داد. این کتیبه یکی از معتبرترین و مشهورترین سندهای تاریخی جهان است . زیرا مهمترین نوشته میخی زمان هخامنشی است . مجموعاً سطحی که این کتیبه در برگرفته به طول 5/20 ( بیست متر و پنجاه سانتیمتر ) و عرض 80/7 ( هفت متر و هشتاد سانتیمتر ) است. موقعیت این خطوط نسبت به نقوش چنین است . در زیر نقش ها خطوط فارسی باستان در 5 ستون به طول 23/9 ( نه متر و بیست و سه سانتیمتر ) و عرض یا ارتفاع 63/3 متر ( سه متر و شصت سانتیمتر ) و 414 سطر قرار دارد .
در دست راست کنار نقوش یک بخش کتیبه ایلامی به طول 60/5 ( پنج متر و شصت سانتیمتر ) و عرض یا ارتفاع 70/3 قرار دارد و بقیه این کتیبه در سمت چپ در امتداد خطوط فارسی باستان به طول 67/5 و عرض 63/3 متر و کلاً 593 سطر در هشت ستون قرار دارد .
کتیبه اکدی ( بابلی ) در قسمت بالای کتیبه سمت چپ ایلامی قرار دارد با طول یا ارتفاع چهار متر (4) و عرض از قسمت بالا 52/2 و در قسمت پایین 31/2 این کتیبه به شکل ذوزنقه می باشد و در 112 سطر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
به نام خدا
/
ایران و سایه شوم استعمار انگلیس
مرجع : سیاست روز
با وجو تلاش علما، مردم و مجلس در 5 دهه پیش، برای ملی کردن نفت، امروزه نیز شاهد حضور شرکت های نفتی غربی در حوزه های نفتی ایران میباشیم. با وجود بسیاری از تلاشهای مذبوحانه استعمار پیر برای تسلط بر نفت ایران هنوز دست انگلیس از سفره نفت ایران کوتاه نشده است.
محمدحسین دلواری از جمله عوامل افتخار هر کشور اقتدار و استقلال مرزی و معنوی آن میباشد. ایران اسلامی با توجه به خاستگاههای مذهبی و ملی همواره در گذر تاریخ جهت دستیابی به آزادی و استقلال و رهیدن از چنگال اسنعمار و استبداد بارها و بارها شاهد قیام و دفاع ملی بوده است. آنچه نمیتوان درخصوص ایران اسلامی نادیده گرفت این است که این کشور در پاسداری از حدود و ثغور خود اهتمام فراوانی داشته و در یک جمله هیچگاه طعمهای آسان و سهل برای دشمنان نبوده و نخواهدبود. از جمله کشورهای استعمارگر که در گذشته تلاش عمدهای را برای بهرهکشی از نعمتهای خداوندی ایران اسلامی انجام داده است، استعمار پیر انگلیس است. بررسی سوابق حضور انگلیس در ایران موید خوی فرصت طلبانه، استعماری و مداخله جویانه این کشور در ایران میباشد. در اینجا نگاهی گذرا به حضور انگلیس در پای سفره نفت کشورمان داریم تا بیشتر با این دشمن قدیمی ایران اسلامی آشنا شویم. آغازسوگنامه در ابتدای کار، انگلیس در ایران نماینده سیاسی نداشت. تمام کارهای اداری که ممکن بود پیش آید به وسیله نمایندگان کمپانی هند شرقی حل و فصل می شد. این نمایندگان از طرف فرمانفرمای کل هندوستان به حضور شاه و دربار ایران میرسیدند. درآن دوره علایق مقامات کمپانی هند شرقی در ایران کاملا تجاری بود. ولی با افزایش گرفتاری ها و مسئولیت های کشورداری، ایشان ناگزیر شدند به فکر حفظ قلمرو خویش از دشمنان خارجی باشند. ایران در دروازه باختری هند در چشم کسانی که در کلکته و لندن با مسایل کمپانی هند شرقی سروکار داشتند، به صورت فرصت و تهدیدی نوظهور جلوه می کرد.
افغانستان، فرانسه و روسیه هم به نوبه خود نسبت به استیلای انگلیس بر هند، عکسالعمل نشان دادند و از سال 1798 م به بعد انگلیس را به دخالت روزافزون در ایران واداشتند. بدین سان، هر چند انگلیس هرگز به امکانات بازرگانی خود بیاعتنا نماند، اما توجه عمده اش به تسلط بر ایران، با وجود حفظ استقلال و تمامیت ایران بود تا عاملی حیاتی برای دفاع از قلمرو امپراتوری انگلیس باشد. "هارفورد جونز" انگلیسی قریب بیست سال در بصره و بغداد در خدمت کمپانی هندشرقی بوده است. در این اثنا دو بار به ایران سفر کرده و زبان فارسی را آموخته بود. هنگامی که او نماینده مقیم کمپانی در بغداد بود، فتحعلی شاه نخستین تقاضای کمک از حکومت هند را به او نوشت. در ادامه "سرگور اوزلی" که عنوان نماینده تام الاختیار انگلیس در ایران را با خود همراه داشت و ایران نیز به عنوان پل
به موازات مذاکرات نماینده دارسی در تهران با دربار قاجار، از سوی وزارت خارجه انگلیس به "سر آنتون هاردینگ"، وزیر مختار آن کشور در تهران دستور داده میشود تا از طریق رشوه به مظفرالدین شاه و وزرای دربار و دادن قول واگذاری سهام، به هر طریق ممکن قرارداد دارسی را به کرسی نشانند. شخص شاه پس از اعطاء قرارداد، مبلغ 50 هزار پوند دریافت میکند
ارتباطی انگلیس و هند بود، در ایران حضور یافت. به همین جهت منافع جدید دولت انگلیس در ایران در تعلیماتی که از لندن به اوزلی داده شد کاملاً مشهود است. امتیازاتی همچون خطوط تلگراف و امتیاز شصت ساله رویترز برای تاسیس بانک نقطه عطفی در روابط ایران و انگلیس بود و همین آغاز راهی بود که سیطره اقتصادی و منافع انگلیس به سرعت افزایش یابد. یکی از علل علاقه انگلیس به ایران این واقعیت است که در تثبیت همه مرزهای آن؛ جز مرز شمالی با روسیه در شمال دریای خزر، دست داشته است و حتی در آنجا هم انگلیس سعی کرد دخالت کند، ولی روسیه موافقت نکرد. انگلیس و حضور در صنعت نفت ایران: از دیرباز نفت از جمله مهمترین عوامل جاذبه دار برای انگلیسی ها برای حضور در ایران بودهاست. برای استعمار پیر که ادامه حرکت ماشین استعمار کهنه کارش نیازمند سوختی مناسب بوده، سفره نفت ایران طعمه چشمگیری بوده است.
تا قبل از جنگ جهانی اول اهمیت صنعت نفت برای زمامداران ایران و کشورهای دیگر روشن نشده بود و شاید به همین علت بود که در دادن امتیاز نفت به دیگر کشورهای دنیا حساسیتی نشان نمیدادند. با وقوع جنگ جهانی اول، مسئولین ایران و دیگر کشورهای دنیا به اهمیت این صنعت پی بردند. در جنگ جهانی اول نفت ایران سهم عمدهای را در پیروزی متفقین داشت. زیرا اگر نفت ایران در اداره ماشین جنگی آنها مورد استفاده قرار نمیگرفت، شاید پیروزی آنها در جنگ غیرممکن بود. اولین بار امتیاز نفت در سال 1872 م 12500 ش) توسط "میرزا حسن خان سپهسالار"، صدراعظم ناصرالدین شاه به "بارون جولیوس دو رویتر" واگذار گردید. گرچه این امتیاز مخصوص نفت نبود، ولی در ماده یازده این قرارداد نفت نیز در ردیف واگذاری ذغالسنگ، آهن، مس، سرب و غیره قرار گرفت. امتیاز بانک شاهنشاهی جایگزین تاراج نفت: گرچه ناصرالدین شاه در آن دوران به دلیل مخالفت علما و رقابتهای دول روس و انگلیس در دربار قاجار و نیز مخالفتهای گسترده آزادیخواهان که در نهایت به لغو این امتیاز ضد ملی منجر گردید، نتوانست از منابع نفتی ایران بهره برداری نماید، اما این امر خود دلیلی برآن شد تا رویتر به عنوان "غرامت" امتیاز بانک شاهنشاهی ایران را بدست آورد. این امتیاز در اصل پاسخی بود به لغو امتیاز قبلی که به مدت 60 سال به انگلیس داده شد که بر اساس آن حق انتشار اسکناس در سراسر ایران و درآمدهای کشور و عوارض گمرکی تماما در اختیار این بانک و صاحب امتیاز آن قرار میگرفت. در پی انتشار خبر تاسیس بانک شاهنشاهی، یک ایرانی به نام "کتابچی" که در آن زمان رئیس اداره گمرک جنوب بود و از آثار نفت در مناطق جنوبی ایران اطلاع داشت، به اروپا رفته و نظر به وابستگیاش به دولت انگلیس، ملاقاتی با وزیر امور خارجه این کشور به عمل میآورد. وی در این ملاقات دولت انگلیس را به سرمایهگذاری برای اکتشاف نفت در ایران ترغیب مینماید. این رایزنیها همزمان با دو اتفاق مهم در آن دوران صورت میگیرد که خود عاملی برای تشدید فرآیند اکتشاف نفت در ایران میباشد.نخست ویلیام ناکس دارسی، سرمایه دار استرالیایی- از عمده سهام داران معادن طلا و نقره- وارد انگلیس میشود و با مشورت و راهنماییهای وزیر خارجه آن کشور، نماینده خود به نام "ماریوت" را به همراه کتابچی برای اخذ امتیاز نفت و حصول توافق با مظفرالدین شاه
در این مقطع از تاریخ است که نواب صفوی و فداییان اسلام تصمیم میگیرند تا با یک اقدام انقلابی، سد راه نهضت ملی، یعنی رزم آرا را از میان بردارند. در روز 16 اسفند 1324، خلیل طهماسبی، وی را مورد هدف سه گلوله قرار داده و نخست وزیر در دم جان میبازد و بزرگترین مانع ملی شدن صنعت نفت از سر راه برداشته میشود
به تهران گسیل میدارد. موضوع دوم اینکه نیروی دریایی انگلیس تصمیم میگیرد تا سوخت کشتی ها و ناوگان دریایی خود را از زغال سنگ به نفت تبدیل کند. در این تاریخ که مصادف با جنگ جهانی اول است، نیروی دریایی انگلیس برنامهیی برای ساختن و به راه انداختن 54 کشتی جنگی و 74 زیر دریایی که با نفت کار کنند را در دستور کار خود قرار میدهد. دلیل آن نیز عقب ماندگی ناوگان انگلیس از نیروی دریایی آلمان بوده است. چرچیل، وزیر دریاداری وقت انگلیس بر این اعتقاد بوده که با این طرح عظیم، شعاع عملیاتی کشتی های نفت سوز نسبت به کشتی های زغالی قریب 40 درصد افزایش خواهد یافت. برای این پروژه عظیم می بایست نفت مورد نیاز ناوگان دریایی انگلیس از یک منبع غنی و مطمئن تامین گردد و چون دولت انگلیس، ایران را به عنوان مستعمره خود می پنداشته، لذا به شرکت نفت ایران و انگلیس روی آورده و بدین وسیله ثروت ملی ایرانیان به منبع نفت خام و تامین سوخت نیروی دریایی انگلیس تبدیل میگردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ایران و فرانسه در گذشته وحال
گلها و صلیبیان و ایران ـ چون به پژوهش در تاریخ باستان بپردازیم و در جنوب فرانسه به کاوش آثار دوران اقوام گل دست بزنیم، به آثاری ازیک پرستشگاه اختصاص یافته به میترا بر میخوریم. این آیین در ایران پدید آمد و مغان آن را گسترش دادند و به تدریج به آیین مزدائی زرتشتی مبدل ساختند. میترائیسم دیرزمانی برپای ماند ودرمیان مصریان ویونانیان و رومیان رواج یافت. درآغاز نخستین سدة میلادی به روم راه یافت وتا دویست سالی در ایتالیا و سرزمین گل رواج داشت. این بدان معنی است که رابطة میان مردم سرزمین کهن گل با ساکنان فلات ایران به دراز مدیت پیش از جنگهای صلیبی ریشه میرساند.
فینیقیان در کرانههای کشور خویش ناوگان بازرگانی نیرومندی پدید آوردند و دربندرهای مهم مدیترانه تجارتخانهها برپا داشتند. اینان که در طول تاریخ خویش گرفتار فرمانروایی آشوریان و مصریان و پارسیان و بعدها یونانیان و رومیان شدند از جمله کارهائی که کردند برقراری رابطة بازرگانی با کرانههای جنوبی فرانسه بود و بدین گونه بازاری برای کالاهای شرق پدیدار ساختند. احتمالأ دراین دوران است که بعضی از گیاهان بومی ایران و بالخاصه شیراز از انواع تاک و رز و درختان میوه مانند هلو و نیز ابریشم چین و پارچههای زربفت و مانند آنها به فرانسه راه یافت.
پس تمدن و دین ایرانیان باستان درآغاز نخستین سدة میلادی در فرانسه اشاعه یافت. به هنگام جنگهای صلیبی یعنی در دوران واقع میان قرن یازدهم تا سیزدهم با آمدورفت کشتیهای بسیار جریان بزرگی در دریا میان بندرهای مدیترانة شرقی و جمهوری و نیز برقرار شد و نیروی نوی به گسترش بازرگانی و مبادلات سیاسی مخصوصأ دولت سلجوقی ارزانی داشت. این روابط موجب تبادل اندیشهها و تفاهم فراوان میان شرق و غرب شد.
براثر حرکت قطع نشدنی و پیوستة شوالیههای فرانسوی مخصوصأ تامپلیهها (1) که گروهی خاص از سپاهیان روحانی بودند با نظم وسازمان مرتب به سوی پادشاهیهای ارمنستان صغیر در کلیلیکه و ارمنستان کبیر در قفقاز و گذشتن از شمال ایران با ایرانیان این نواحی مواجه شدند. از سوی دیگر باید یادآور شویم که هنر مسیحی امپراتوری یونانی مشرق یا بیزانس از هنر ساسانی بسیار متاثر شده وهمچنین هنر کهن رومی بسیاری از شیوه های هنری شرق را در سرزمین گل مدتها پیش از پایه گذاری کشور فرانسه رواج داد.
در این زمان است که نام فرنگی در فارسی رایج شد. این نام را که به فرانکها اطلاق شد هنوز هم در ایران معمول است و به همه اروپاییان فرنگی گویند.(2)
هنر شرقی پسند خاطر اروپاییان گشته بود و توجه صلیبیان را فرقه های مسیحی شرق مخصوصا مانوی که در سده سوم میلادی در ایران پدید آمده بود وحاصل پیوند فلسفی دو دین مزداپرستی و مسیحیت بود جلب کرد. بعضی از ایشان حتی اسلام پذیرفتند. سپاهیان اهل آلبی(3) در جنوب فرانسه به آیین مانویان گرویدند و چون بازگشتند آن را رواج دادند و موجب شد که تا بیست سالی در درون فرانسه جهار یا جنگ صلیبی علیه مانویان تولوز(4) و آلبی و کارکاسون(5) و بزیه(6) بر پا باشد.
به گفتة ویلهاردوین(7) وقایعنگار جنگهای چهارم صلیبی دلبستگی فراوانی برای مطالعه دربارة شرق نزدیک پدید آمد. دانشگاه پاریس دورههایی جهت تحصیل زبانهای شرقی گشود و آبهکلونی(8) قرآن را در 1141 ترجمه کرد.
اکنون به همین مختصر اکتفا میکنیم. درواقع تاریخ این دوران بسیار کهن در روابط ایران و فرانسه میتواند موضوع بررسی و پژوهشی پهناور و بسیار پرکارانه باشد که آن را به روزگار آینده میگذاریم.
ایران سرزمین فیلسوفان و شاعران، با فرانسه به سبب دلبستگی دانشمندان کنجکاو و پژوهشگری که به تاریخ و باستانشناسی و هنرآن سرزمین علاقه پیدا کرده بودند و به اصفهان و شیراز یا تهران برای تحقیق در رسوم و آیین و ادبیات میرفتند نخست رابطة فرهنگی برقرار ساخت.
لوئی چهاردهم باب روابط با ایران را میگشاید ـ در قرن هفدهم به سبب مهماننوازی شاهعباس بزرگ جهانگردان و روحانیان فرانسوی به ایران رفته و روزگاری درآنجا صرف کردند و گزارشهای دقیق در توصیف این کشور دوردستی که گزنفون آن را کشور دانشمندان نامیده است نوشتند. در پاریس یک کرسی فارسی در مدرسه «طلاب زبان»(9) در 1679 به دست کلبر(10) برپا شد. نخستین جهانگردان اندک اندک تمدنی ناشناخته را کشف کردند. کسانی مانند برنیه(11) پزشک از دانشکدة پزشکی مونپلیه(12) و ژان باپتیست تاورنیه(13) که سفرنامهاش در 1679 منشر شد علاقة بسیاری از مردم را به رسوم ظریف و جالب توجه ایرانیان جلب کرد و مخصوصأ شوالیه ژان شاردن(14) که تألیفات او متضمن معلومات وسیع و شگفانگیز اوست در تاریخ و ادبیات و رسوم این کشور خدمات بزرگی به استواری روابط ایران و فرانسه کردند. سپس مونتسکیو(15) و لوساژ(16) و ولتر(17) و بسیاری دیگر از کارهای ایشان بهرههای فراوان گرفتند.
لوئی چهادهم در سپتامبر 1708 پیمانیبست که به موجب آن بازرگانان فرانسوی از پرداخت عوارض معاف و در امر مذهب آزاد شناخته شدند. این بیشک نخستین متنی است که در روابط دو کشور دردست داریم.
ناپلئون اول ـ سدة نوزدهم با عصر ناپلئون اول و دوران رومانتیکها شروع شد. ناپلئون به سبب نیرویی که یافته بود خوابی برای ایران دیده بود که ازآنجا به هند دست یابد. به موجب پیمانی که درکاخ فینکنشتاین(18) در 1807 امضا شد فرانسه تعهد کرد که تمامیت ارضی ایران و گرجستان را در برابر روسیه به شرط آنکه شاه به بریتانیا اعلان جنگ دهد حفظ کند. یک هیئت به سرپرستی ژنرال گاردان(19) به تهران فرستاده شد. ازاین هیئت با کمال صمیمیت پذیرائی کردند. اما ناپلئون پس ازچندی سیاست خود را تغییر داد و با تسار الکساندر اول آتشی کرد. مأموریت گاردان پایان گرفت. اما او که دیپلماتی کاردان بود درمیان اطرافیان اثری نیکو گذاشت که خاطرة آن تا امروز برجای مانده و راه را برای همکاری ایران و فرانسه بارکرد.
ناپلئون سوم و گوبینو ـ در 1854 در شدیدترین لحظات جنگ کریمه ناپلئون سوم برآن شد که برای مخالفت و برابری با نفوذ روس روابط با ایران را که از مدتها گسسته بود باردیگر تجدید کند. پروسپر بوره(20) راکه سالها در مشرق به سمت سرکنسول خدمت کرده بود به سرپرستی هیئتی که به تهران میرفت برگزید. این هیئت در 1855 نخستین پیماندوستی و بازرگانی را با ایران امضا کرد.
برای بوره دستیاری با سمت دبیر اول فرستاده شد به نام کنت دوگوبینو که از آغاز جوانی