لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 196
مقدمه :
تحقیقی که در دست دارید ، خلاصه و برگزیده ای است از تاریخ پیامبر اسلام (ص) که از منابع و مأخذ مهم و معتبر از جمله «تاریخ پیامبر اسلام» تألیف استاد مرحوم «دکتر محمد ابراهیمی آیتی» جمع آوری شده است . در بعضی موارد نیز از راهنمایی اساتید محترم و کتب دیگر نیز استفاده شده است . امید است مورد لطف و تأیید شما استاد عزیز قرار گیرد .
اجداد رسول خدا
از رسول خدا(ص ) روایت شده است که فرمود: اذا بلغ نسبى الى عدنان فامسکوا((هرگاه نسب من بـه عـدنان رسید از ذکر اجداد جلوتر خوددارى کنید ((1)) )) به این جهت , شرح حال اجداد پیامبر اسلام (ص ) را از جد بیستم , یعنى ((عدنان )) شروع مى کنیم .
20 ـ عـدنـان : پـدر عـرب عـدنـانـى است که در تهامه , نجد و حجاز تا شارف الشام وعراق مسکن داشـتـه انـد و آنان را عرب معدى , عرب نزارى , عرب مضرى , عرب اسماعیلى , عرب شمالى , عرب مـتـعـربـه و مـسـتـعـربـه , بـنـى اسـمـاعـیـل , بـنـى مشرق , بنى قیدارمى گویند و نسبشان به اسماعیل بن ابراهیم (ع ) مى رسد ((2)).
عدنان دو پسر داشت : ((معد)) و ((عک )) که ((بنى غافق )) از ((عک )) پدید آمده بودند19 ـ معدبن عدنان : ((عدنان )) با فرزندان خویش به سوى یمن رفت و همان جا بودتاوفات یافت او را چند پسر بـود که معد بر همه آنان سرورى داشت مادر معد از قبیله ((جرهم )) بود و ده فرزند داشت و کنیه معد ((ابوقضاعه )) بود ((3)).بـه قـول ابـن اسحاق : معدبن عدنان چهارپسر به نامهاى , ((نزار)), ((قضاعه )), ((قنص )) و((ایاد)) داشت .
18 ـ نـزاربـن مـعـد: سـرور و بـزرگ فرزندان پدرش بود و درمکه جاى داشت و او راچهار پسر به نـامهاى : ((مضر)), ((ربیعه )), ((انمار)) و ((ایاد)) بود دو قبیله ((خشعم )) و((بجیله )) از انمار به وجود آمده اند و دو قبیله بزرگ ربیعه و مضر از نزار پدیدارگشته اند.
17 ـ مضربن نزار: دو پسر داشت : ((الیاس )) ((4)) و ((عیلان )) و مادرشان از قبیله ((جرهم )) بود از رسـول اکـرم (ص ) روایت شده است که فرمود: ((مضر و ربیعه را دشنام ندهید, چه آن دو مسلمان بوده اند ((5)) )) ((مضر)) سرور فرزندان پدرش و مردى بخشنده ودانا بود و فرزندانش را به صلاح و پرهیزگارى نصیحت مى کرد.
16 ـ الیاس بن مضر: پس از پدر در میان قبایل بزرگى یافت و او را ((سیدالعشیرة)) لقب دادند, سه پـسـر به نامهاى : ((مدرکه )), ((طابخه )) و ((قمعه )) داشت (نامشان به ترتیب : عامر, عمرو وعمیر اسـت ) و مـادرشـان ((خـنـدف )) و نـام اصـلى وى ((لیلى )) بود وقبایلى را که نسبشان به الیاس مى رسد ((بنى خندف )) گویند.قـبـیـلـه هـاى ((بـنـى تـمـیـم )), ((بـنـى ضبه )), ((مزینه )), ((رباب )), ((خزاعه )), ((اسلم )), ازالیاس بن مضر منفصل مى شوند.
15 ـ مـدرکـة بـن الـیـاس : نـامـش ((عـامـر)) ((6)) و کـنـیـه اش ((ابـوالـهـذیـل)) و ((ابـوخـزیـمـه ))بـود((مـدرکـه )) چـهـارفـرزنـد داشـت : ((خزیمه )) و ((هذیل )), ((حارثه )) و ((غالب )) ((7)).نسب قبیله ((هذیل )) و ((عبداللّه بن مسعود)) صحابى معروف به ((مدرکة بن الیاس ))مى رسد.
14 ـ خزیمة بن مدرکه : مادرش ((سلمى )) دختر((اسدبن ربیعة بن نزار)) و به قول ابن اسحاق زنى از ((بنى قضاعه )) بود, بعد از پدر حکومت قبایل عرب را داشت و او راچهار پسر به نامهاى : ((کنانه )), ((اسد)), ((اسده )), ((هون )) بود.13 ـ کنانة بن خزیمه : کنیه اش ((ابومضر)) و مادرش ((عوانه )) دختر ((سعد بن قیس بن عیلان بن مـضـر)) بـود از ((کنانه )) فضایل بى شمارى آشکار گشت و عرب او را بزرگ مى داشت فرزندانش عـبـارت بـودند از: ((نضر)), ((مالک )), ((عبدمناة )), ((ملکان )) و((حدال )) قبایل ((بنى لیث )) و ((بنى عامر)) از کنانة بن خزیمه پدید آمده اند.
12 ـ نضربن کنانه : مادرش به قول یعقوبى ((هاله )) دختر ((سویدبن غطریف )) و به قول ابن اسحاق و طـبرى و دیگران ((بره )) دختر ((مربن ادبن طابخه )) بود و فرزندان وى :((مالک )), ((یخلد)) و ((صلت )) و کنیه اش ((ابوالصلت )) بوده است .یعقوبى مى گوید: نضربن کنانه , اول کسى است که ((قریش )) نامیده شد و به این ترتیب کسى که از فرزندان نضربن کنانه نباشد ((قرشى )) نیست .11 ـ مـالـک بـن نـضر: مادر وى ((عاتکه )) دختر ((عدوان بن عمروبن قیس بن عیلان )) وفرزند وى ((فهربن مالک )) بود.
10 ـ فهربن مالک : مادر وى ((جندله )) دختر ((حارث بن مضاض بن عمرو جرهمى ))بود و فرزندان وى : ((غالب )), ((محارب )), ((حارث )), ((اسد)) و دخترى به نام ((جندله ))مى باشند.9 ـ غـالـب بـن فـهـر: مـادر وى ((لـیـلى )) دختر ((سعدبن هذیل )) بود و فرزندان وى : ((لؤى ))و ((تیم الادرم )) و فرزندان تیم بن غالب , ((بنوادرم بن غالب )) معروف شده اند.8 ـ لـؤى بـن غـالب : مادر وى ((سلمى )) دختر ((کعب بن عمرو خزاعى )) بود وفرزندانش عبارت بودند از: ((کعب )), ((عامر)), ((سامه )), ((عوف )) و ((خزیمه )).7 ـ کعب بن لؤى : مادر وى ((ماویة )) دختر ((کعب بن قیس بن جسر))بود و فرزندانش عبارت بودند از: ((مره )), ((عدى )) و ((هصیص )) و کنیه اش ((ابوهصیص ))بود.کـعـب بـن لـؤى از هـمه فرزندان پدرش بزرگوارتر و ارجمندتر بود, وى اولین کسى است که در خطبه اش ((امابعد)) گفت و روز جمعه را ((جمعه )) نامید, زیرا پیش از آن ,عرب آن را ((عروبه )) مى نامید.6 ـ مـرة بـن کعب : مادر وى : ((وحشیة )) دختر((شیبان بن محارب بن فهربن مالک بن نضر)) است و فرزندان وى : ((کلاب )), ((تیم )),((یقظه )),و کنیه اش ((ابویقظه )) مى باشد.5 ـ کـلاب بـن مـره : مـادرش ((هـنـد)) دخـتـر ((سـریـربـن ثـعـلـبـة بـن حـارث بـن (فـهـربن ) مالک (بن نضر)بن کنانة بن خزیمه )) است و فرزندانش : ((قصى بن کلاب )) و ((زهرة بن کلاب )) ویک دختر, و کنیه اش ((ابوزهره )) و نامش ((حکیم )) است .رسـول اکرم (ص ) درباره دو فرزند ((کلاب بن مره )) یعنى : ((قصى )) و ((زهره )) گفت :((دوبطن خالص قریش دو پسر کلاب اند)).4 ـ قـصى بن کلاب : مادرش : ((فاطمه )) دختر ((سعد بن سیل )) است و فرزندانش :((عبدمناف )), ((عبدالدار)), ((عبدالعزى )) و ((عبدقصى )) و دو دختر, و کنیه اش ((ابوالمغیره )) ((8)) بود.قصى بزرگ و بزرگوار شد در این موقع دربانى و کلیددارى خانه کعبه با قبیله ((خزاعه )) بود که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان کارآموزی : برق منطقه ای و نیروگاه برق
استاد راهنما : آقای مهندس برخورداری
محقق : محمد بامشاد
دانشگاه : آزاد واحد آشتیان
خرداد 1385
فهرست
تاریخچه صنعت برق ایران .........................................................3
نیروگاه ها ( Power Stations) ..................................................8
نیروگاه های ذغال- سوختی ( Coal-Fired Power Stations )...........9
نیروگاه های نفت- سوختی ( Oil-Fired Power Stations )...............9
نیروگاه های هسته ای ( Nuclear Power Stations ) ......................9
نیروگاه های برق- آبی ( Hydroelectric Power Stations ) ............10
تاثیر خواص تولید و انتقال ........................................................... 10
تبدیل انرژی با استفاده از آب ........................................................ 12
توربینهای گازی ....................................................................... 13
نیروگاه های تولیدکننده برق ......................................................... 13
ساختار نیروگاه های اتمی جهان .................................................... 16
سیستمهای توزیع.........................................................................20
پدیده کرونا................................................................................23
انرژی الکتریکی..........................................................................26
انواع نیروگاههای برق ............................................................... 28
برقگیر ...................................................................................32
خطوط انتقال و توزیع ( برق منطقه ای) ..........................................33
تجهیزات سویچگر ......................................................................35
اصول کار ترانسفورماتور ...........................................................37
انواع زمین کردن ......................................................................39
ولتاژهای کمکی .........................................................................40
اینترلاکها .................................................................................41
کابل وکابل کشی..........................................................................44
شین وشین بندی ........................................................................48
نیروگاه سیکل ترکیبی(چرخه سیکل ترکیبی) ....................................50
تاریخچه صنعت برق ایران
مقدمه
در سال 1871 میلادی ( 1250 هجری شمسی ) ماشین گرام اختراع شد . این اختراع گامی اساسی در راه ایجاد صنعت برق تجاری بود ، زیرا پس از آن تبدیل انرژی مکانیکی (و هر نوع انرژی دیگری که بتوان از آن کار مکانیکی به دست آورد ) به انرژی برقی ممکن گردید یازده سال پس ازآن، درسال 1882 میلادی ( 1261 هجری شمسی ) توماس ادیسون نخستین موسسه برق تجاری خود را برای تامین روشنایی در یکی از خیابانهای نیویورک افتتاح کرد بیان دو واقعه مهم بالا برای درک رابطه زمانی بین تاریخ پیدایش صنعت برق در جهان و در ایران خالی از فایده نیست . چنانکه خواهد آمد ، اولین مولد برق در ایران ، سه سال بعد از موسسه برق توماس ادیسون به کار افتاد
از 1300 تا 1310
از اوایل سالهای 1300 به بعد ، با آگاهی و علاقه مند شدن بخش خصوصی به مزایای برق ، رفته رفته در شهرهای بزرگ و کوچک ایران ، تاسیساتی برای تولید و توزیع و فروش برق ایجاد شد. این گونه فعالیتها عموما" درمقیاسهای کوچک ومحدود وبه طور کلی منفک از یکدیگر انجام می گرفت و البته نیاز به هماهنگی هم در شرایط آن روزهای نخستین احساس نمی شد درهمین دوران برخی ازکارخانه های صنعتی جدیدالتاسیس هم دارای تجهیزات برق اختصاصی شدند که داد و ستدهایی نیز با موسسات برق شهری داشتند
در 1310
برای نخستین بار ، شبانه روزی کردن برق در تهران در میان دولتمردان آن زمان مطرح شد و اقدامات اولیه برای تحقق آن صورت گرفت
در 1316
پس از شش سال و با گذراندن نشیب و فراز های بسیار ، بلاخره در تاریخ 25 /6 / 1316 نیروگاه بخاری ساخت کارخانه اشکودای چکسلواکی با قدرت 4x1600= 6400 کیلو وات در محل کنونی شرکت برق منطقه ای تهران نصب شد و به بهره برداری رسید با وجود آن که در تهران به علت وسعت شهر و موقعیت سیاسی و اجتماعی آن ، سرمایه گذاری دولتی در کار برق رسانی پیش از همه شهرهای دیگر آغاز شد ، بخش خصوصی هم در امور برق رسانی در تهران فعالیت قابل توجهی داشت به نحوی که در سال 1341 یعنی سال تاسیس سازمان برق ایران تعداد شرکتهای خصوصی که هر یک در بخشی از شهر تهران فعالیت داشتند به 32 شرکت رسیده بود
از 1327 تا 1334
برنامه هفت ساله اول عمرانی کشور به اجرا در آمد که در آن سهمی هم برای توسعه صنعت برق در کشور با هدف تامین مصارف خانگی شهرها و فراهم کردن رفاه اجتماعی منظور شده بود. دراین دوران،سازمان برنامه تعدادی مولدهای دیزلی 50و 100و 150 کیلو واتی را خریداری کرد و با بهره 3 درصد به شهرداریها و شرکتهای برق خصوصی فروخت و چون دریافت کنندگان کمک سازمان برنامه می بایست تواناییهای لازم را برای تقبل 50 درصد از سرمایه گذاریها داشته باشند ، طبعا" اعطای کمکها ، به امکانات مالی شهرها و موسسه های وام گیرنده بستگی داشت . به هر صورت در پایان برنامه اول،جمع قدرت نامی نصب شده در کشور به 40 مگاوات و میزان انرژی تولیدی سالانه به حدود 200 میلیون کیلو وات ساعت رسید
از 1334 تا 1341
در این سالها برنامه هفت ساله عمرانی دوم کشور اجرا شد . سهم برق در این برنامه ، با هدف افزایش تولید برق ، کاهش هزینه های تولید و پایین آوردن سطح عمومی نرخها درنظر گرفته شده بود دراین برنامه بنابر توصیه کارشناسان خارجی و داخلی، برای توسعه تاسیسات برق چهار حوزه فعالیت به شرح زیر منظور گردید - منطقه خوزستان - منطقه تهران - شهرهای بزرگ - شهر های کوچک بدین ترتیب می توان گفت که اندیشه فراتررفتن از محدوده هر شهر در کار توسعه صنعت برق،در برنامه دوم شکل گرفت. شروع به کاراحداث نیروگاههای برق آبی مهم کشور شامل سد دز (با ظرفیت اولیه 130 مگاوات ) ، سد کرج (با ظرفیت 91 مگا وات) و سد سفیدرود (با ظرفیت اولیه 35 مگاوات) همچنین نیروگاه حرارتی طرشت (به قدرت 50 مگاوات) ازدستاوردهای این دوره است
در 1341
برنامه سوم عمرانی کشورآغاز شد. با پذیرش نقش زیر بنایی صنعت برق،در این برنامه نیز اعتبارات قابل توجهی برای این صنعت تخصیص داده شد در این برنامه که 5/5 سال به طول انجا مید(تا آخرسال 1346)،در مجموع،مبلغ 21میلیارد ریال در صنعت برق هزینه گردید که به طورکلی سه بخش را در بر می گرفت تامین برق مراکز عمده مصرف شامل شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، رشت - همدان و ساری تامین برق 17 شهر متوسط کشورشامل شهرهای آمل، چالوس،اردبیل،مراغه، لاهیجان،ارومیه، یزد - بهشهر، بوشهر، قزوین ،کرج، بابلسر و کرمانشاه تامین برق شهرهای کوچک -در همین برنامه ، تشکیل سازمان برق ایران به منظور اشراف کلی واعمال مدیریت بر برنامه ریزی و اجرای طرحهای تولید و ایجا د موسسات تولید ، انتقال و توزیع برق و هدایت سرمایه گذاریها دربخش برق پیش بینی شده بود این سازمان درتاریخ 13دی ماه1341 رسما" تشکیل یافت و تا پایان سال 1344 که عملا" دروزارت آب وبرق ادغام شد به انجام وظایف خود ادامه داد
در 1343
قانون تاسیس وزارت آب و برق در تاریخ 16/1/1343 به دولت ابلاغ شد در بخش برق ، وظایف زیر برعهده این وزارت خانه قرار می گرفت تهیه و اجرای برنامه ها و طرحهای تولید و انتقال نیرو به منظور تاسیس مراکز تولید برق منطقه ای -
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 99
فهرست
عنوان
فصل اول: طرح تحقیق
1ـ مقدمه
2ـ موضوع پژوهش
3ـ فایده و اهمیت و هدف پژوهش
4ـ فرضیه پژوهش
5ـ هدف و فایده تحقیق
6ـ تعاریف عملیاتی
فصل دوم:
1ـ مقدمه
2ـ پیشینه تحقیق
1ـ بخش اول :
سلطه گر کیست؟ سلطه پذیر کیست؟
سلطه گری و سلطه پذیری از دیدگاه روان تحلیلی
// // // فروید
// // // یونگ
// // // اریک فروم
// // // راسل
// // // آدلر
// // // هورنای
// // // ملانی کلاین
سلطه گری و سلطه پذیری از دیدگاه آیسنگ
// // // مانس اشپربر
بخش دوم :
همرنگی و همنوایی اجتماعی و نقش آن در سلطه گری و سلطه
پذیری
متابعت و فرمانبرداری و نقش آنی
متابعت
همانند سازی
درونی کردن
توالی دام گستری
محظوری اخلاقی موفقیت
قدرت و ایدئولوژی قدرت تسلط
فصل سوم:
1ـ روش و ابزار تحقیق
2ـ جامعه آماری
3ـ نمونه آماری
4ـ ابزار (پرسشنامه)
فصل چهارم:
1ـ روش تجزیه و تحلیل داده ها
2ـ محدودیت های پژوهش
3ـ پیشنهادات
4ـ فهرست منابع
فصل اول: طرح تحقیق
مقدمه:
مهتری گر به کام شیر در است شو خطر کن ز کام شیر بجوی
از زمانهای قدیم مساله سلطه گری و سلطه پذیری از جمله مسائلی بوده است که ذهن نویسندگان را به خود مشغول داشته است . هر چند که این نویسندگان نظرات و دلایل خود را در قالب داستانها بیان کرده اند . اما دید روانشناختی عمیقی داشته اند . به عنوان مثال : میان انسان و جانوران دیگر تفاوتهای گوناگونی وجود دارد که پاره ای عقلی است و پاره ای عاطفی یکی از تفاوتهای عاطفی مهم این است که تمایلات انسان ، برخلاف جانوران ، اساساً بی حد و حصر است و ارضای کامل آنها ممکن نیست . مار بوأ وقتی خوراکش را می خورد می خوابد تا آنکه دوباره گرسنه شود . انگیزه فعالیتهای جانوران ، به استثنای موارد نادر ، نیازهای نخستین است . در مورد انسان قضیه فرق می کند . البته بخش بزرگی از نژاد بشر ناچارند برای بدست آوردن ضروریات زندگی آنقدر کار کنند که برای مقاصد دیگران چندان رمقی در آنها باقی نمی ماند . ولی آنهایی که زندگیشان تأمین شده باشد به صرف این دلیل دست از کار نمی کشند . خشایار شاه وقتی به آتن لشکر کشید نه خوراک کم داشت و نه پوشاک و نه زن . فرانسیس قدیس و ایگناتیوس لویولا نیازی نداشتند که برای گریز از فقر دست به تأسیس فرقه های بزنند . اینها مردان برجسته ای بودند . همچنین در داستان رستم و سهراب ، قصه های شاهنامه و قصه های تاریخی نظیر هیتلر ، ناپلئون و غیره … ما به طرز زیبایی میل انسانها در داشتن تسلط و قدرت داشتن به دیگران و به همان نسبت تسلیم پذیری و عقاید و خواسته های دیگران را قبول داشته اند را دیده ایم .
ولی مختصری از آن « قدرت» در همه مردمان وجود دارد . همین عنصر است که همکاری اجتماعی را دشوار می سازد . زیرا هر کدام از ما میل داریم که این همکاری را بصورت همکاری میان خدا و پرستگانش در نظر بیاوریم .
رقابت ، نیاز به سازش و حکومت ، میل به شورش ، همراه با آشوب و خونریزی گاه و گاه از همین جا برمی خیزد از میان هوسهای بی پایان انسان ، هوسهای قدرت و شکوه از همه نیرومندترند . این دو هوس یکی نیستند . هرچند بستگی نزدیک باهم دارند . نخست وزیر قدرتش بیشتر و شکوهش کمتر است . پادشاه شکوهش بیشتر و قدرتش کمتر است . ولی معمولاً آسانترین راه به دست آوردن شکوه بدست آوردن قدرت است . این نکته مخصوصاً در مورد مردمانی که با امور اجتماعی و سیاسی سروکار دارند صادق است .
اما این مسئله از قدیم الایام بود و در عصر ما نیز وجود دارد و خواهد داشت و همواره دو گروه و از آدمیان در مقابل و در کنار هم دیده می شوند . رهبران و قدرتمندان و در مقابل زیردستان و پیروان ، کسانی که خود موجب به قدرت رسیدن جباران می شوند .
برخی همواره مطیع و سربه راهند و برخی دیگر تنها در شرایط ترس و وحشت مجبور به اطاعت و فرمانبرداری از دیگران می شوند .
اصولاً چه تفاوتهایی میان این دو گروه از آدمیان وجود دارد ؟
رابطه میان این دو گروه چه نوع رابطه ای می تواند باشد ؟
خصوصیات شخصیتی هر گروه تابع چه رویدادی می باشند ؟
یکی از تفاوتهای مشهور میان زنان و مردان همین تفاوت در میزان سلطه گری و سلطه پذیری آنان است . همواره زنان مطیع پدران ، برادران ، همسران بوده اند . گاهی سلطه پذیری زنان به حدی بوده است که حتی هویت مستقل خود را از دست داده اند .
برای پاسخ دادن به این سوالات وسوالات دیگر در این زمینه به نظرات دانشمندان و نویسندگان و روانشناسان نظر عمیقی می اندازیم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی خصوصیات اصلی و رفتار فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون دو جنسی با تابع خانوادة زیر جمعی و احتمالات انقراض در چنین فرآیندهایی است.
مدلی از فرآیند شاخه ای دو جنسی مفروض است به طوری که توزیع زاد و ولد به اندازه جمعیت بستگی دارد. همچنین حالت خاص را در نظر می گیریم که در آن نرخ رشد جمعیت (میانگین توزیع زاد و ولد)، وقتی به میل می کند .
برای این نوع از فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون دوجنسی شرط لازم برای همگرایی فرآیند در و ارائه می گردد.
همچنین شرط کافی برای همگرائی در به دست خواهد آمد.
مقدمه
تا کنون مطالعات زیادی روی نحوه رشد جمعیت و احتمال انقراض در فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون استاندارد انجام شده است. در حالت دوجنسی (که مدل مناسبی برای جامعة انسانی است) تعمیم این قضایا لازم به نظر می رسد. زمانی که ما چگونگی رشد جمعیت را بدانیم، می توانیم زمان انقراض رفتار مجانبی رشد جامعه را بررسی کنیم و مدل مناسبی برای آن بدست آوریم.
فرآیندهای شاخه ای گالتون-واتسون دو جنسی اولین بار توسط دالی در سال 1968 و پس از آن توسط آسمونس در سال 1980 تعریف و بررسی شد. دالی نشان داد که فرآیند شاخه ای گالتون- واتسون دو جنسی یک زنجیر مارکوف با ماتریس احتمال تغییر وضعیت یک مرحله ای با فضای حالت صحیح و نامنفی است.
در نظریه فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون استاندارد می دانیم که فرآیند با احتمال 1 منقرض می شود اگر و فقط اگر میانگین تولید مثل برای هر فرد دلخواه کمتر از 1 باشد.
حال ما می خواهیم بدانیم «آیا قوانین متشابهی برای احتمالات انقراض در فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون دو جنسی وجود دارد؟»
در سال 1968 دالی یک شرط لازم و کافی برای احتمال انقراض 1 برای فرآیندهای با توابع خانوادة خاص به دست آورد.
هدف از این تحقیق معرفی فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون دوجنسی و فرآیند زوجهای هم خانواده و بیان ویژگی های آنها و مقایسه احتمالات انقراض در چنین فرآیندهایی است ابتدا شروط انقراض
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
اختلافات داخلى عباسیان و مبارزه اى که مامون با امین
طول دوران امامت امام على بن موسىالرضاعلیهالسلام همزمان گشتبا خلافت هارون الرشید. پس از او نیز ایشان با دو فرزند هارون امین و مامون معاصر بود; یعنى جمعا به مدت ده سال که شامل سالهاى آخر زمامدارى هارون و پنجسال حکومت امین و پنجسال هم حکومت مامون. امام رضاعلیهالسلام پس از شهادت امام کاظمعلیهالسلام، امامت و دعوت خود را آشکار ساخت و بىپروا به رهبرى امت پرداخت. جو سیاسى جامعه در زمان هارون چنان خفقانآور بود که حتى برخى از صمیمىترین یاران امام از این صراحت و بىپروایى او بر جانش بیمناک بودند.
پس از هارون بر سر خلافتبین امین و مامون اختلاف سختى روى داد. هارون، امین را براى خلافتبعد از خود تعیین کرده بود و از او تعهد گرفته بود که پس از او مامون خلیفه شود و نیز حکمرانى بر ولایتخراسان در زمان خلافت امین به دست مامون باشد ولى امین پس از هارون در سال 194 هجرى مامون را از ولیعهدى خود خلع و فرزند خود موسى را نامزد این مقام کرد. بر اثر این امر درگیرى خونینى میان امین و مامون رخ داد و امین در 198 هجرى کشته شد و مامون به خلافت رسید.
مامون پس از آنکه برادرش امین را نابود کرد در شرایط حساسى قرار گرفت زیرا موقعیت او بویژه در بغداد که مرکز حکومت عباسى بود در میان طرفداران عباسیان که خواستار امین بودند و حکومت مامون را در مرو با مصالح خود منطبق نمىدیدند، سخت متزلزل بود و از سوى دیگر شورش علویان تهدیدى جدى براى حکومت مامون محسوب مىشد. و نیز ممکن بود ایرانیان هم که به حق شرعى خاندان امیر مؤمنان علىعلیهالسلام معتقد بودند به آنان بپیوندند. مامون که مردى زیرک و مکار بود به فکر افتاد که با طرح واگذارى خلافتیا ولىعهدى به شخصیتى مانند امام رضاعلیهالسلام پایههاى لرزان حکومتخود را تثبیت کند. زیرا امیدوار بود که مبادرت به این کار بتواند جلوى شورش علویان را گرفته و موجبات رضایتخاطر آنان را فراهم کند و ایرانیان را نیز آماده پذیرش خلافتخود نماید. پیداست که تفویض خلافتیا ولایتعهدى به امام فقط یک تاکتیک حساب شده سیاسى بود.
لذا در سال 200 هجرى دستور داد امام رضاعلیهالسلام را از مدینه به مرو بیاورند. در راه شهرى نبود که به آن درآیند و مردم آنجا به خدمتش نرسند و از مسائل دینىشان سؤال نکنند. در نیشابور به درخواست علما حدیثسلسلة الذهب را در میان انبوهى از جمیعتبراى حاضران بیان کرد و چنان که گفتهاند پس از شروع 2400 قلمدان آماده نوشتن آن دیثشد (کلمة لاالهالاالله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى).
پس از ورود حضرت به مرو، از طرف مامون پیشنهاد خلافتیا ولایتعهدى شد که مورد قبول آن حضرت واقع نشد. مامون تلویحا تهدید به مرگ کرد و بالاخره حضرت اجبارا بدون هیچ شرطى ولایت عهدى را به صورت اسمى پذیرفتند. در یکى از اعیاد اسلامى - عید فطر یا عید قربان - مامون پیام فرستاد که حضرت نماز عید بخوانند. حضرت عذر آوردند اما مامون اصرار ورزید. حضرت فرمودند من براى اقامه نماز عید مانند رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم و علىعلیهالسلام بیرون خواهم آمد. مامون پذیرفت.
بامداد عید پیش از طلوع آفتاب تمام معابر و کوچهها از مردم مشتاق پر شده بود و حضرت به شیوه رسولالله از منزل بیرون آمد: بدون هیچگونه تشریفات، با پاى برهنه و پیاده و عصایى در دست و عمامه سفیدى در سر; تکبیر گویان. همراهان نیز تکبیر مىگفتند. عظمتى بر پا بود چنانکه گویا آسمان و زمین با آن حضرت تکبیر مىگفتند. شهر مرو را سراسر گریه و فریاد گرفت. به مامون خبر دادند که اگر امام رضاعلیهالسلام اینگونه به مصلى بروند فتنه و آشوب بر پا خواهد شد و ما بر جان خود بیمناکیم. مامون پیام فرستاد که: «آقا، شما را به زحمت انداختیم(!) شما باز گردید. همان فرد قبلى نماز گذارد». امام از یاران خود خواستند تا کفش ایشان را بیاورند;امام کفش خود را پوشید، سوار شد و به خانه بازگشت. مامون در سیاست مزورانه خود علیه امام توطئه دیگرى نیز اندیشیده بود. او که از عظمت مقام معنوى امام در جامعه رنج مىبرد، مىکوشید با روبرو کردن اندیشمندان با آن حضرت و به بهانه بحث و مناظره علمى و استفاده از دانش امام، شکستى بر آن حضرت وارد آورد تا شاید از این طریق قدرى از محبوبیت امام در جامعه بکاهد. ولى آن هم بى نتیجه ماند و در جلسهاى که به این منظور برقرار شده بود، شخصیت امام بیشتر ظاهر شد و مامون منفعل گردید.
سرانجام مامون خواست تا تصمیم خود را در مورد قتل امام عملى سازد، ولى بسیار مزورانه و پنهانى. و چنین بود که آن حضرت را در روز آخر ماه صفر سال 203 هجرى ناجوانمردانه به شهادت رساند. عمر شریف آن حضرت در این هنگام 55 سال بود.
نگرشى بر تاریخ معتزله
نگرشى بر تاریخ معتزله: معتزله, بعنوان فرقه اى کلامى و نهضتى سیاسى, در اواخر قرن اول هجرى و اوائل دمین قرن هجرى پا به عرصه حیات نهادند. تقریباً همه محققین این مطلب را قبول دارند. اما, این واقعیت را نباید از یاد برد که شکل گیرى