فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش )
قسمتی از محتوی متن ...
تعداد صفحات : 34 صفحه
اهداف عمومی تعلیم و تربیت اهداف تعلیم و تربیت از فلسفه تعلیم و تربیت در هر جامعه تأثیر می پذیرد.
فلاسفه و اندیشمندان تربیتی ، اهداف پرورشی و تربیتی متنوع ولی تقریباً مشابهی را برای تعلیم و تربیت رسمی بیان کرده اند.
این اهداف بر رشد و پیشرفت جنبه های مختلف وجود آدمی متمرکز شده است .
در تعلیم و تربیت اسلامی نیز تربیت همه ابعاد وجودی دانش آموز مانند جنبه بدنی (بهداشت ، سلامتی و ورزش) ، شناختی ، اجتماعی و اخلاقی اهمیت دارد.
بر این اساس مسیر تربیت دانش آموز باید در جهت رشد و تکامل همه جانبه قرار گیرد و او را به مقام والای انسانی و اخلاقی نزدیکتر سازد .
اهداف تربیت حرکتی و ورزشی می تواند در جهت اهداف تعلیم و تربیت اسلامی قرار بگیرد .
شاید به همین علت ، تربیت حرکتی و ورزشی بخش جداناپذیر و تفکیک نشدنی از تعلیم و تربیت است .
مربیان می توانند از بستر مناسب و پذیرای فعالیتهای حرکتی و ورزشی در جهت تربیت همه جانبه دانش آموزان استفاده کنند.
طبقه بندی اهداف تربیت حرکتی و ورزشی 1.
طبقه بندی اهداف تربیت حرکتی و ورزشی براساس مدل تغییر رفتار دانش آموزان .
2.
طبقه بندی اهداف تربیت حرکتی و ورزشی براساس هدفهای تربیتی و آموزشی .
در طبقه بندی اول ، تغییر رفتار دانش آموزان هدف اصلی و نهایی است .
هدف تغییر رفتار این است که دانش آموزان از یک زندگی متحرک و فعال برخوردار شوند و رفتارهای مطلوبی از خود بروز دهند.
براساس این مدل ، اهداف تربیت حرکتی و ورزشی را می توان به سه دسته تقسیم کرد : 1) اهداف شناختی یا ادراکی ، 2) اهداف نگرشی ، 3) اهداف رفتاری (حرکتی ـ مهارتی) .
در روش دوم رفتار یادگیرنده را می توان به سه حیطه تقسیم کرد : الف) حیطه شناختی ، ب) حیطه عاطفی ، ج) حیطه روانی ـ حرکتی .
تربیت حرکتی و ورزشی در هر حیطه به دنبال اهدافی است و هرگونه فعالیت یا یادگیری حرکتی و ورزشی باعث یادگیری و تربیت در هر سه حیطه یا حوزه می شود.
اهداف اختصاصی تربیت حرکتی و ورزشی اهداف اختصاصی تربیت حرکتی ـ ورزشی به اهداف حیطه روانی ـ حرکتی محدود نمی شوند و اهداف حیطه شناختی ، عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی نیز جزء اهداف اختصاصی قرار می گیرند.
به طور کلی اهدافی از قبیل تکامل شناختی ، تعامل اجتماعی ، درک ارزشهای اخلاقی و گروهی ، ابراز وجود ، پرورش حس خلاقیت ، درک و شناخت خود ، ثبات عاطفی ، استفاده معقول از اوقات فراغت ، رفع اضطراب و خستگی ناشی از زندگی و تقویت حس مسئولیت پذیری جزء اهداف اختصاصی تربیت حرکتی و ورزشی در نهادهای آموزشی تلقی می شوند . اهداف اختصاصی تربیت حرکتی و ورزشی عمدتاً تربیتی هستند و در هر سه حیطه قرار دارند.
اهداف تربیتی در این حوزه از طریق فعالیتهای جسمانی و ورزشی تحقق پیدا می کند.
توجه همزمان به این اهداف سبب می شود که اهداف تربیت بدنی و ورزش در جهت و راستای اهداف عمومی تعلیم و تربیت قرار گیرد .
1ـ اهداف جسمانی و مهارتی ، 2ـ اهداف اجتماعی عاطفی ، 3ـ اهداف ادراکی ـ شناختی اهمیت تدوین اهداف در برنامه ریزی حرکتی و ورزشی تربیت حرکتی و ورزشی بخشی از برنامه های آموزشی و تفریحی را در نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی تشکیل می دهد.
از این رو در تحقق بخشی از اهدا
متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله : توجه فرمایید.
در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
پیشگفتار
معماری ، فرآیند آگاهانه سازماندهی ، برنامه ریزی و ایجاد تغییراتی در محیط است و در عین فرآیند خلاق پاسخگویی به وضعیت در عین تمرکز بر معانی است. این فرآیند ، شامل سازماندهی فیزیکی محیط ، منظر ، فضاها و طراحی مکان هاست. محیط و منظر ها بیان لحظه ای هزاران عامل بوم شناختی ، فن شناختی ، فرهنگی و حسی هستند که با گذشت زمان ، در پاسخگویی به طیف وسیعی از عوامل گوناگون تکامل پیدا می کند.
شهرها روز به روز گسترده تر می شوند و به تبع آن طبیعت در حال کوچک تر شدن است ، روز به روز مرز میان عناصر طبیعی و مصنوعی در حال از بین رفتن و محو شدن است. در این میان ما برای آگاهی از وجود خود به طور کلی ، نیاز زیادی به احساس کردن مکان داریم. مکان ها ساختارهایی ذهنی هستند که با تعامل پویای صحنه ها ، تجربیات و وضعیت حسی و روانی بیننده ، در ذهن او شکل می گیرند. احساس مکان، بخشی از احساس اجتماع است ، که در آن رابطه دو جانبه ای میان مکان و گروهی از افراد برقرار است .
این مقاله فرصتی است برای بررسی این موضوع که آیا می توان روش هایی را در طراحی محیط اتخاذ کرد تا برای افزایش کیفیت تجربی بشر به فرآیند مکان سازی در محیط توجه کند. از اینرو ابتدا به بررسی مختصر فضا و مکان می پردازیم ، سپس به عناصر اصلی شکل دهنده فضاهای باز پرداخته و در انتها برخی عوامل موثر بر ایجاد حس مکان را در فضاهای باز مورد توجه قرار خواهیم داد.
فضا ، حرکت ، حادثه
برنارد چومی عقیده دارد سه آیتمِ اساسیِ "فضا"، "حرکت" و "حادثه" شکل دهنده تمامی سازماندهی های معماری و در مقیاسی فراتر، شهرسازی هستند و "تدابیر" معمارانه می توانند با تغییر دادن هر یک از این سه آیتم، موقعیت های معمارانه منحصر به فردی بیافرینند. به سبب وجود همین سه آیتم، کالبدهای یکسان در قالب های زمانی و مکانیِ گوناگون، دارای کارکرد های مختلفی می گردند.
"حرکت" و "حادثه" دو آیتمِ کاملا وابسته و غیر مستقل هستند. این بدان معنی است که وجود این دو به حضور انسان ها در کالبد معماری وابسته است. در واقع چگونگی عکس العمل انسان در یک مکان، شکل های گوناگونی از حرکت، حادثه و فضا را به وجود می آورد.
در این جا مقصود از "حرکت"، حضور و فعالیت انسان در فضاهای معماری است. همچنین منظور از "حادثه" آن دسته از اتفاقاتی است که بر اثر "حرکت" و فعالیت های انسانی بروز می کنند. این حوادث ریشه در آداب و رسوم، فرهنگ ها، زبان ها، گرایشات سیاسی، اعتقادات مذهبی و بسیاری متغییرهای دیگر دارد. حوادث نیز در نحوه شکل گیریِ فضاها نقش عمده ای را بازی می کنند و عاملی اصلی در فرم بخشی به کیفیات فضایی هستند.
انسان با شروع حرکت در کالبد معماری، به کالبدِ خنثی و عملکردِ از پیش تعیین شده از سوی طراح، تجاوز می کند و گاها کاربر عملکرد فضا یا کالبد آن را مطابق نیاز خود تغییر می دهد. این مسئله، واقعیتی است که نمی تواند پنهان شود. بخصوص با قدم گذاردن به قرن بیست و یکم و آغاز قرنی بحرانی، به سبب بروز اتفاقات بسیار زیاد و متنوع، این مسئله نمودی بیش از پیش خواهد داشت.
با پذیرش این حقیقت که معماری همواره با این سه آیتم شکل می گیرد، می توان گفت که "فضا"های ایجاد شده توسط "حرکات" و "حوادثِ انسانی" به طور کلی در سه قالب اصلی جای می گیرند که عبارتند از:
فضای بی تفاوتی : حالتی است که حرکت انسان و بروز حادثه نمی تواند فضایی تاثیر گذار بر ذهن انسان بر جای گذارد. انسان و کالبد معماری به دلیل ایجاد فضایی بی تفاوت، تاثیری بر یکدیگر نمی گذارند. معمولا این کالبدها فاقد خاطرات انسانی هستند همانند انبار ها و ...
فضای تنش : بدترین حالتِ رابطه بین انسان و کالبد معماری است. در این حالت تضادی شدید بین کارکردهای انسانی و کالبد معماری به وجود می آید. این حالت مشابه حالتی است که مقداری آب 100 درجه در ظرفی یخ زده ریخته شود! مثل سلول انفرادی یا زندان.
فضای تعامل : رابطه ایجاد شده در این کیفیت فضایی، همانند معامله ای پا یا پای می باشد. در این حالت، حرکت و حادثه به نحوی شکل دهنده کالبد معماری هستند که تاثیراتی بر ذهن انسان گذارده شود، که این فضاها دارای ویژگی مکانیت هستند ، به عنوان مثال پارک ها.
فضا به هر فردی پیامهای جداگانه ای را منتقل می کند ؛ چراکه هریک از ما دنیا را به طریق خاصی می بیند و هر یک از ما مفهومی نسبتا متفاوت را به یک مکان خاص نسبت می دهیم ، اگرچه معمولا این مفاهیم بی ارتباط با یکدیگر نیستند.
مکان ، حس مکان ، روح مکان
"مکان به مفهوم واقعی کلمه ... فضایی است که ویژگی های مشخصی دارد"
مکانیت یعنی ویژگی هایی که موجب می شوند یک موقعیت مکانی خاص اثری را بر ذهن بگذارد ، تصویری که بعد از آنکه چشم به سوی وضعیت دیگری چرخید ، هنوز در ذهن باقی مانده باشد و بی مکانی وقتی بوجود می آید که موقعیتی نتواند تاثیر با دوامی در ذهن ایجاد کند. مکان ترکیبی از جایگاه ، زمینه ، تجارب پیشین و حالت ذهنی و احساسی است. هر محلی ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد و نقش معمار خلاق و مسؤل شناسایی و استفاده از این عناصر محلی در پروسه طراحی است. نوربرگ شولتز عقیده دارد که معماری یعنی تجسم بخشیدن به روح مکان و معمار وظیفه دارد فضاهایی خلق کند که دارای معنی باشند ... جایی که انسان بتواند در آن موقعیت و جهت خود را مشخص کرده ، با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند. مکان با تجربیات گذشته ما بستگی پیدا کرده ، یا به آنها اشاره می کند و یا تلویحا آن را بیان می کند و در واقع ادراک ما از مکان ، واکنش ذهنی نسبت به الگوهایی است که با قرار گرفتن در آن مکان در ذهن ما بیدار می شود.
عواملی که روح مکان را بوجود می آورند عبارتند از ظواهر محیط طبیعی موجود ( فرم زمین و توپوگرافی ، پوشش گیاهی ، اقلیم ، آب ، خاک و ... ) ظواهر تاریخی و واکنش های انسان در برابر محیط ( پل ها ، قلعه ها و بناهایی که بر فراز کوه ها یا در دل جنگل ها بنا شده اند و ...) ، عوامل فرهنگی و فعالیت های انسانی و همین طور عوامل روانشناختی و زیبایی شناخنی. کریستوفر الکساندر در کتاب معماری و راز جاودانگی این روح مکان را در یک رابطه متقابل بین شکل طبیعی ، شکل ساخته دست انسان و الگوهای حیات ساکنین مکان جستجو می کند و آن را حاصل تأثیر این عوامل بر هم می داند.
حس مکان تا حد زیادی بستگی به میزان پیوستگی سیستم های زیربنایی با سیستم های طبیعی و انسانی دارد. اگر عناصر واقع در یک فضا پیوستگی لازم را به یکدیگر نداشته باشند ، فضا ناهنجار به نظر می رسد ، از نظر بصری فاقد انسجام و آشفته جلوه می کند ، ایجاد احساس سر در گمی می کند و فاقد مکانیت خواهد بود. حس مکان هم وابسته به فضا است و هم تابع زمان ، یعنی با حرکت در طول زمان و تغییر در صحنه ، در حالات احساسی فرد هم تغییر بوجود می آید. مثل عبور از یک خیابان پرازدحام ، رسیدن به حیاط سرسبز خانه ، سپس عبور از یک راهرو طولانی و با ارتفاع کم و در نهایت رسیدن به یک نشیمن دلباز رو به دریا.
علاوه بر پیوستگی و انسجام، حس یک مکان باید با کاربری مورد نظر نیز مطابقت داشته باشد و یک فضا را می توان به صورت زمینه ای تعریف کرد که با هدف ترغیب یا حمایت از رفتارهای انسانی خاصی ترتیب داده شده است ، مانند فضاهای مذهبی و آئینی ، فضاهای اداری ، فضاهای تجاری و ... ؛ پس اگر این زمینه رفتاری در جهت کاربری مورد نظر قرار داشته باشد ، فضا مناسب و موفق است و اگر با زمینه فیزیکی و فرهنگی خود ارتباط ضعیفی داشته باشد به نظر نا مناسب ، اتفاقی و ناپایدار خواهد آمد.
عناصر اصلی تشکیل منظر
به طور اجمالی به مطالعه مفاهیم فضا و مکان و خصوصیات هریک پرداخته شد ، حال عوامل موثر بر ایجاد مکانیت در یک فضای باز بررسی می گردد ، از اینرو ابتدا به عناصر اصلی تشکیل دهنده منظر و سپس برخی متغییرهای مؤثر در شکل گیری یک مکان خواهیم پرداخت.گاهی الگوهای موجود در خود سایت می توانند قوی ترین تاثیرات را بر طرح نهایی بگذارند. با مهارت و قضاوت درست ، جنبه های غیر متجانس محیط را می توان حفظ کرد و بهبود بخشید. می توان گفت طراحی محیط حاصل گرد آمدن تاثیرات مختلف و غالبا متقابلی است که کل ترکیب یافته را می سازند و در نتیجه ، تجربه را پر معنی تر ، مفهوم را تشدید و فضا را زنده می کنند. یک بخش از این تاثیرات ، شامل محیط فیزیکی محیط و منظر می شوند که می توان آن ها را به عنوان عناصر اصلی تشکیل یک منظر به حساب آورد. این عوامل عبارتند از : زمین ، آب و گیاه.
زمین
عوامل بوم شناختی که در طول زمان اثر کرده اند ، بیان های محیط و منظر هر ناحیه را بوجود آورده اند که هر یک عملکرد و تاثیر متفاوتی را بوجود می آورند. ملاحظات بسیاری در مورد طراحی در یک زمین با توجه به ویژگی های آن زمین وجود دارد. بعضی از آن ها عبارتند از فرم زمین ، شیب ، ویژگی های زهکشی و ...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جامعه باز و تضاد طبقاتی
به هر رو نمیتوان کتمان کرد که میتوان انقلابهای تاریخ را بواسطه تضاد و به خصوص تضاد طبقاتی توجیه کرد. در حقیقت تصور این بسیار سخت است که فلان انقلاب بدون هیچ تضادی میان گروهها و طبقات بوجود آمده باشد. هسته انقلاب تضاد میان برندگان و بازندگان آن است. گروه و طبقهای که معترض به طبقه حاکم است و آن را به زیر میکشد؛ اعتراضی که برآمده از تضاد میان دو طبقه است. تضادی که باعث شد تا دوران فئودالیته به جامعه باز (با کمی اغماض این اصطلاح را به جای سرمایهداری که معمول است به کار میبریم) مبدل شود وجود طبقه میانی جامعه بود که تضاد منافع با طبقه فئودال پیدا کرد و نیاز بارز وی برای پیشرفت جز به کاهش قدرت زمین داران و اشراف نبود. این سخن بدان معنا نیست که نقش تحرک علمی، آزادیخواهی، عدالت طلبی و ... را در رسیدن به جامعه باز نادیده بگیریم، لیکن همینها نیز نشان از تضاد اعتقادی میان اشراف و طبقات فرودست بود که موجبات تحول را در غرب پیش آورد. پس چه منشا تحول را از طریق منافع تفسیر کنیم و چه بر ویژگیهای دیگر انقلاب تاکید کنیم به تضاد طبقاتی میان طبقه حاکم و انقلابیون خواهیم رسید؛ حال چه نوع آن از اختلاف منافع باشد یا اختلاف ارزشی. اما اگر این تضاد باعث تحول و ایجاد جامعه باز شد، نمیتوان بیم آن داشت که همین امر باعث نابودی آن شود. آیا باز نمیتوان شاهد تضاد طبقاتی بود که این بار جامعه باز را تهدید و نابود کند؟ در مقام پاسخ باید عنوان داشت که هیچ تضمین کاملی در این مورد وجود ندارد. گسلهای تاریخی را نمیتوان به طور کامل پیشبینی کرد، نمیتوان اعتقاد داشت دیگر هیچ گاه جامعه باز شاهد نازیسم نباشد. اگرچه میتوان باور داشت این گسلها کوتاه مدت باشند اما همین نیز تهدید بزرگی خواهد بود. با این وجود تضاد در جامعه باز آنچنان نیست که رقبای اندیشه آزادی خواهی اعتقاد دارند و آن را نقطه عزیمت واژگونی آن و بدل شدن به جامعهای یکسان و بدون طبقه میانگارند.طبقات اجتماعینکتهای که از سوی اندیشه آلترناتیو در مورد تضاد طبقاتی مطرح میشود آن است که صرف وجود طبقات مختلف، تضاد به طور جبری حاصل میشود. در واقع آگاهی تودهها به شکاف طبقاتی است که تضاد بالقوه را به بالفعل مبدل ساخته و تحول ایجاد میشود. از سوی دیگر اعتقاد بر این است که در اقتصاد مبتنی بر بازار شکاف طبقاتی بسیار بیش از دورههای گذشته است، بنابراین زود باشد که جامعه باز در حریق خود ساخته بسوزد و مبدل به دوران تازه شود.حتی اگر این مورد افراطی را نادیده بگیریم، ناقدان دیگر نیز باور دارند که تضاد میتواند جامعه باز را حداقل در دورانهایی با چالش جدی مواجه کند. اما آیا این تضاد آنچنان است که مخالفان بیان میدارند؟ در مقام پاسخ ابتدا باید گفت که بی تردید جهان امروز متشکل از جوامع مختلفی است که تنها درصدی از آنها تحت عنوان جامعه باز شناخته میشوند، بنابراین نمیتوان شکاف طبقاتی را در بین کشورهای نامتجانس پی گرفت. به عبارت بهتر اگر قصد بر آن است تا تضاد را در درون جامعه باز نشان داد نمیتوان آن را در بین جوامع باز و غیر باز تبیین کرد. با این مقدمه میتوان عنوان داشت که برخلاف انتقادات مرسوم در سیستم بازار کمترین شکاف طبقاتی نسبت به دیگر جوامع وجود دارد. این نیز در ادبیات اقتصادی وابسته به همان منحنی کلاسیک کوزنتس است که با افزایش رشد اقتصادی تفاوت و شکاف درآمدی میان طبقات کاهش مییابد. اگرچه در قرن نوزدهم که ابتدای تکوین یافتن جامعه باز در غرب گزارشهای بسیاری از وضعیت دهشتناک طبقه فرودست وجود دارد، اما از آن پس تا کنون این شکاف ضعیفتر شده و مولود آن طبقه متوسط قوی در جوامع باز بوده است. بنابراین هر چند در جامعه باز طبقات اجتماعی وجود دارند، لیک شکاف درآمدی آنان در مقایسه با جوامع دیگر کمتر است، ضمن آن که طبقه متوسط قشر عظیمی را میپوشاند. مساله دیگر نیز آن است که حتی طبقات پایین اجتماعی نیز در سطحی هستند که نسبت به فقرای جوامع دیگر مرفه به نظر میرسند و از همین روست که فقر چهره غالب جامعه باز نیست. تضاد طبقاتیهر چند تضاد طبقاتی بیش از همه تابعی از میزان شکاف درآمدی بین طبقات است، اما این تنها متغیر آن نیست؛ به عبارت دیگر تضاد در نوع ارزشها، هنجارها و حتی الگوهای فکری طبقات نمود مییابد. برای روشن شدن این بحث تصور کنید که در جامعهای دو طبقه درآمدی بالا و پایین وجود دارد و باز فرض کنید که حاکمیت سیستم در دست طبقه ثروتمند باشد. هر چه ارزشهای این دو طبقه با یکدیگر همگن باشند ایجاد تضاد اجتماعی کمتر خواهد بود. اما چرا باید بر این مساله تاکید کرد؟ پیش از جامعه باز و در دوران فئودالیته طبقه اشراف و فرودست هر یک در محدوده خویش و با آداب و سنن مخصوص به خود زندگی میکردند و آمال و آرزوها و ارزشها و هنجارهای آنان با یکدیگر متمایز بود. این تمایز باعث آن بود تا تضاد اجتماعی به صورت بارزتری نمود و تبدیل به یک تحرک اجتماعی شود. اما یکی از حقایق آشکار در جامعه باز همگن شدن ارزشهای آدمیان و در نتیجه طبقات است؛ ارزشهایی چون حقوق برابر، آزادی، عدم تبعیض نژادی و جنسیتی، حقوق شهروندی، احترام به قانون، حق مالکیت و حفظ حیطه فردی از آن جملهاند. احترام به این ارزشها از سوی هر دو گروه باعث آن است تا تضاد منافع به حداقل خود برسد. از یک سو ثروت طبقه بالا از منظر دیگر طبقات بر مبنای تلاش در حیطه فردی و حفظ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مبحث سیزدهم :
حدود اجرای تشدید مجازات در تکرار جرایم تعزیری و باز دارنده
1)مقدمه
قانونگذار در اجرای قسمت اخیر ماده ی48 قانون مجازات اسلامی به دادگاه اختیار داده است تا ((درصورت لزوم )) مجازات تعزیری تکرار کنندگان جرم را تشدید کند . تشخیص لزوم تشدید مجازات با دادگاه است و به نظر می رسد که رای دادگاه از این حیث باید مستدل باشد . ولی ابهام مهمی که در رفع آن بسیار کوشش شده و تا کنون نتیجه ی رضایت بخشی عاید نگردیده نحوه ی تشدید مجازات و یافتن حدود برای ان است . که همچنان مایه ی سردرگمی قضات و اختلاف رای محاکم است.
فرض کنیم یکی از ماموران بازداشتگاهی برای اولین بار مرتکب جرمی شده که ماده ی 573 قانون مجازات اسلامی آن را مشخص کرده است و دادگاه اورا برای بار اول به یک سال حبس محکوم ساخته و باز به دلیل تکرار جرم مجازات را تشدید و این بار او را به دو سال حبس محکوم کرده باشد تکلیف دادگاه در صورت اجرای مجدد جرم در بار سوم چیست ؟
بنا براین سوال اصلی که مطرح می شود این است که اگر دادگاه بخواهد در صورت تکرار جرم در جرایم تعزیری و بازدارنده مجازات را تشدید کند می تواند از حداکثر مجازات عدول کند؟
2) در صورت تکرار جرایم نعزیری عدول از حداکثر مجازات خلاف اصل قانونی بودن مجازات است .
مطابق با اصل قانونی بودن مجازات هیچ مجازاتی را نمی توان به افراد تحمیل کرد مگر اینکه نوع ومیزان آن قبلاً در قانون
تعیین شده باشد. قاعده ی مزبور در اصطلاح لاتین عبارت است از:
NULLUM CRIMEN SINE LEGE
NULLA POENA SINE LEGE
یعنی ((هیچ جرمی بدون قانون ممکن نیست )) و ((هیچ مجازاتی بدون قانون ممکن نیست))
در اصول 22 و32و 36و 37و 166و169 قانون اساسی کشورمان اصل قانونی بودن مجازات بیان شدخ است.با توجه به این اصل قضات نمی توانند در صورت تکرار جرایم تعزیری برای تشدید مجازات از حداکثر مجازات قانونی فراتر روند.
3) استفاده از مجازات های تکمیلی و تتمیمی در تشدید مجازات
ممکن است بتوان گفت در صورتی که دادگاه اولیه حکم مجازات جرم اولیه را حد اکثر مجازات تعیین نموده باشد در مرحله ی تشدید کیفر به علت تکرار جرم دادگاه می تواند از مجازات های تکمیلی وتتمیمی موضوع مواد 19و29 ق. م. ا استفاده نماید
در این مورد باید گفت ماده ی 19و 20 هر چند تحت عنوان ((اقدامات تامینی )) مطرح می شود اما در حقیقت مجازات است . ولذا اگر قاضی این مجازات را در کنار مجازات اصلی حکم دهد دو مجازت را در نظر گرفته است بر لین اشکال ممکن است این ایراد وارد شود که به هر حال احتمال اعمال ماده ی 19 و 20 در کلیه ی محکومیت های مربوط به جرایم عمدی وجود دارد ولذا نمی توان اعمال ماده ی 19 و 20 را مجازات دانست . اگر این فرض را بپذیریم اجرای این ماده در مورد تکرار کنندگان جرم - به نحوی که قبلاً عنوان شد – خالی از اشکال است و به نظر می رسد فرض اخیر بیشتر با عدالت و منطق حقوقی سازگار باشد.
4) حدود اجرای تشدید مجازات از نظر اداره حقوقی قوه ی قضاییه
در بخشنامه ای که در شورای عالی قضایی (سابق) در جهت رفع ابهام قانون صادر کرده است نحوه ی تشدید مجازات را در مورد تکرار جرم این چنین بیان نموده است . (شماره ی 630 / 6 اب/ ش- 16/4/63 ) :
(( در مورد تکرار جرم هرگاه جرایم ارتکابی از نوع همان جرایم قبلی باشد دادگاه ها میتوانند مجازات جرم را تا یک برابرو نیم حداکثری که در قانون برای ان جرم تعیین شده تشدید نمایند ودر صورتی که مجازات تعزیری جرمی شلاق بوده باشد و مجرم برای دفعه ی قبل به کمتر از 74 ضربه محکوم شده باشد به حداکثز 74 ضربه محکوم می شود. وچنانچه دادگاه تشدید مجازات رابیش از 74 ضربه در موارد فوق ضروری بداند علاوه بر 74 ضربه شلاق می تواند حبس تعزیری برای مدتی که متناسب با جرم یا جرایم ارتکابی باشد تعیین کند.))
گذشته از این که استناد به بخشنامه در مقام صدور حکم محکومیت خلاف ومغایر با اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها است دادگاه نمی تواند با اختیار حاصل از ماده 48 قانون مجازات اسلامی در مقام تشدید مجازات دیگری علاوه بر آنچه قانونگذار مقرر کرده است تعیین کند نظر شورای عالی قضایی به استناد این قاعده ی فقهی است که قاضی حق ندارد در
تعزیرات زاید بر74 ضربه شلاق حکم دهد . از این رو در مقام تشدید مجازات تعیین مجازات از نوع دیگر را به موجب حکم
دادگاه ها جایز دانسته است .
این نظریه را اداره حقوقی قوه ی قضاییه با ارائه راه حل دیگری ردکرده است. به موجب این نظریه(شماره327/7-18/1/63):
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بازدارنده های خوردگی
رنگ های صنعتی ( ضد خوردگی
1. کولتار اپوکسی
2. آستری اتیل سیلیکات
3. زینگ ریچ اپوکسی
4. آستری ردلد اپوکسی
و دیگر پوشش های اپوکسی و واش پرایمرها
گروه رنگهای ( اپوکسی / صنعتی / ضد خوردگی )
این گروه با عوامل سخت کننده پلی آمید و پلی آمین دارای ویژگی های مطلوبی از قبیل چسبندگی عالی ، مقاومت
در برابر خوردگی ، مواد شیمیائی و حلالها مقاومت سایشی ، مقاومت عالی در برابر محیط های شرجی و مرطوب و
همچنین سختی بالا ، ضربه پذیری ایده آل و اجراء با ضخامت دلخواه می باشد.
- رنگ کولتار اپوکسی پلی آمید
این رنگ بر پایه رزین اپوکسی و هاردنر پلی آمید و تقویت آن با کولتار طراحی گردیده است از ویژگی های آن می توان
به چسبندگی عالی ، مقاومت فوق العاده در برابر آب ونفت خام – مقاومت عالی در برابر عوامل خورنده شیمیائی ،
سختی و در عین حال انعطاف پذیری مناسب نام برد که استفاده از آن را در محافظت سازه های دریایی ، عرشه های
کشتی و مخازن آب و مخازن تصفیه فاضلاب مقدور می سازد. دو لایه از این رنگ با ضخامت 400 میکرون به همراه آستر
زینگ ریچ یا آستر اتیل سیلیکات یک سیستم حفاظتی ایده آل جهت انتقال ،بویژه لوله های مایعات نفتی بصورت Lining
ایجاد می نماید. ( فام های مشکی و قهوه ای قابل ارائه می باشد.)
- رنگ اپوکسی پلی آمید ( مخصوص آب آشامیدنی )
- این رنگ بر پایه رزین اپوکسی و هادند پلی آمید مخصوص و بر اساس استاندارد بهداشتی Aww Ac210 و با استفاده از
پیگمنت حلال های غیر سمی جهت مخازن و لوله های آب آشامیدنی و مخازن تولید مواد غذایی طراحی فرموله شده اند.
نوع پیگمنت و سایر مواد مصنوعی در این رنگ کاملا خنثی بوده و هیچ واکنشی با عوامل خارجی نداشته و در نتیجه
هیچگونه تاثیری بر طعم آب نخواهد داشت . این سیستم دارای سه مرحله A ( آستر ) B ( میانی ) C ( رویه ) اپوکسی
آشامیدنی می باشد.
- رنگ اکسید آهن میکائی ( M.I.O ) اپوکسی پلی آمید این رنگ بر پایه رزین اپوکسی و هاردنر پلی آمید طراحی گردیده
و قابلیت کاربرد بعنوان لایه میانی را دارا می باشد. چسبندگی این رنگ بر روی آستر های غنی از روی اپوکسی بسیار
بالا بوده رنگ M.I.O اپوکسی دارای مقاومت مطلوب در محیط های صنعتی و شیمیایی و دارای قابلیت سایش و ضربه
پذیری بالا و سیستم های در معرض شرایط جوی ، شرجی و غوطه وری در آب مناسب می باشد و سازه های فلزی را
در شرایط حاد در دراز مدت محافظت می نماید.
اتیل سیلیکات ( غنی از روی )
- این پوشش از خوردگی سطوح خارجی مخازن ، سازه های فولادی ، پل ها صنایع پتروشیمی ، پالایشگاهها ، مخازن
نگهداری سوخت ، تانکرهای محتوی حلال و مواد شیمیایی ، تاسیسات دریائی و سکوهای خارج از آب جلوگیری
می کند. این محصول در مناطق شرجی و گرم بخوبی قابل استفاده بوده و با انواع پوشش های میانی و رویه سازگار
است. پس از حدود 2 ساعت بعد از اجرا پوششی محکم و مقاوم ایجاد می کند و بعد از 24 ساعت می توان لایه بعدی
را روی آن اعمال نمود . تنها با یک لایه از پوشش اتیل سیلیکات می توان سطح را در شرایط بد آب و هوائی ، اشعه ماوراء
بنفش ، آب و نمک های خنثی و محصولات حاصله از نفت خام و الکل ها محافظت نمود. از دیگر ویژگی های شاخص این
آستری مقاومت حرارتی تا 400 درجه سانتیگراد می باشد . لذا می توان آن را به عنوان لایه اول در سیستم رنگ های
مقاوم حرارتی اعمال نمود. شایان ذکر است که این آستری مقاومتی نسبت به اسید و قلیا ندارد و برای آن محیط ها
تعریف نشده است .
- زینگ ریچ اپوکسی آستری سه جزئی بر پایه رزین اپوکسی و دارای مقاومت عالی در برابر خوردگی و رطوبت مناسب