لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
شناساییومحاسبهحریم سفره هایآبهای زیر زمینیبا تاکید برشناخت حریم
چاه از نظر برداشت(پمپاژ)وآلودگی
چکیده :
تمامیسفرههایآب زیر زمینی اعم از سفرههایازاد وتحتفشاربراساس قانون ظروف مرتبطه عملمیکنند. بهاینمفهومکه اگر ازیکنقطهای ازین سفرهبراثر نیروی ثقل یا پمیاژآبیبرداشته شود،به عبارتی دیگر، اگر در روی یک سفره که چاه یا قنات ویاچشمه ای را تغذیه می کند،چاه جدیدی حفر شود،چنانچهسفرهتغذیهنگردد،کاهشابتا محدوده خاصی برروی تمامی سطح سفره محسوس خواهد بود. به همین جهتبرای هر چاه یا قناتی که فعلا آب آن برداشت میشود، حریمی در نظر گرفته میشود.به عنوان نمونه اگر چاه یا قناتی در یک سفره که چاه ویا قنات دیگری در ان قبلا فعال بوده،حفر گردد ، باید برای آنها تعیین حریم گردد،اینحریمدر گذشته به صورت محلی وبه شکل عرفو باشیوههایخاصی انجام میگردید اما امروزه در ارتباط باکمیت وکیفیت آب ونوع وعمق وضخامت سفره ،نوعموتور(ازنظر قدرت وتوان)مربوط به دو منبع استحصال آب با نظر ادارهآبهای زیر زمینی محل از روشهای محلی واز روی تخمین تعیین میشود .چرا که باتوجه به تجربه قبلی کارشناس ،حریم 500متر تا 5000 متر یا بیشتر وکمتر اعلام میشود.اما درین تحقیق سعی گردیده که با توجه به برداشت شدید وبی رویه آبهای زیر زمینی در ایران و تاحدودی عدم تغذیه مناسب آن از یکسو،وآلودگی شدید آبهای زیر زمینی در مخروط های افکنه (تمام شهر هایی که بر روی مخروط های افکنه قرار گرفتهاند نظیر تهران ،کرج،قزوین،ورامین ،سمنان. و دههاشهر دیگر..)،حریم چاهها به روش علمی باآخرین دستاوردها درین زمینه ، تعیین میگردد .این روشها کاربردی بوده ومیتواندالگویی نو برای محاسبه حریم تمامی منابع آبی به ویژه چاه باشد. (عاشوری ، 1367)
کلید واژه ها :حریم سفره های آب زیر زمینی،حریم چاه،خط 50 روز
1- مقدمه:
یک جغرافیدان جهت مطالعه پراکندگی چشمه های موجود در یک منطقه و چاههای عمیق و نیمه عمیق و یا دستی پر آب وکمآب ونوسان آب آنها با توجه به برداشت زیاد ویا نوسان بارش،یک مهندس عمران درمطالعات مهندسی مربوط به ساخت وساز ها وتامین آب شربواحدهای مسکونی و تجاری وصنعتی، ویک مهندسبرنامهریزیشهری وروستاییدر مطالعات خود پیرامون آبرسانی شهری وروستاییوپیش بینیمحدودیت توسعه وگسترش آتی روستا یا شهر، ویک مهندس کشاورزی به جهت تدارک همه جانبه در تامینآبزراعیمحصولات سیفی و شتوی ویک متخصص تکتونیکدر ارتباطبا تغییراتزمین ساختیسفره هایآب زیرزمینی وچگونگی جابجایی آب سفره ها درارتباط بافرایند های تکتونیکی ویک خاک شناس در ارتباط با نوسان آب زیرزمینی وتغییرات پایداری وچسبندگی خاک،همگی نیاز شدید به مطالعه وبررسی حریم سفره های آب زیر زمینی دارند،که در این مقوله بیشتر به محاسبه حریم آب چاهها پرداخته می شود.نوسان آب چاهها وقنوات در ارتباط مستقیم با تغییرات حریم سفره آنها میباشد.چون بیش از 95 درصد آب شرب شهر ها وروستاهها وهمچنینآب کشاورزی از طریق آبهای زیر زمینیتامین میگردد،پس شناسایی حریم چاهها از نظر میزان بر داشت آبوآلودگیآبها اهمیت فوق العادهای دارد.چرا که اولا برداشت بیش ازحد آب موجب بهم خوردن تعادل حریم چاه شده وسبب خشک شدنآن ویا سایر منابع آب مجاور می گردد.وبه این ترتیب بنیادواحدهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
مفهوم بیماری درگیاهان:
گیاه سالم براساس استعداد ذاتی یا موروثی خود، عملیات فیزیولوژیکی مختلفی را که برای ادامه حیات لازم دارد انجام میدهد. مهمترین این عملیات عبارتند از:
تقسیم سلولی، تشکیل بافتها و اندامهای مختلف، جذب آب و موادمعدنی از خاک، انتقال مواد خام، فتوسنتز، انتقال مواد ساخته شده برای مصرف و ذخیره، متابولیسم مواد ساخته شده، تولید مثل و بالاخره ذخیره مواد غذایی برای دوران زمستانگذرانی یا تولید مثل.
هر گاه بر اثر عوامل بیماریزا یا بعضی از شرایط زیست، اختلالاتی در عملیات فیژیولوژیکی فوق بروز کند که گیاه را از رشد طبیعی باز دارد یا علائم خارجی بیماری (Symptoms) ظاهر شود و یا میزان محصول به نحو غیر طبیعی کاهش یابد، گیاه بیمار است. عوامل عمدة تولید بیماری در گیاهان، موجودات زنده بیماریزا (Pathogens) و یا عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط زیست گیاه میباشند و چگونگی ایجاد هر بیماری بستگی به نوع عامل و گاهی اوقات بستگی به نوع گیاه دارد. در ابتدا عکسالعمل گیاه نسبت به عامل بیماریزا در نقطه شروع بیماری و بصورت فعل و انفعال شیمیایی غیر قابل روئت است ولی بزودی این واکنش توسعه یافته و باعث تغییرات سلولی و بافتی مشهود گشته و بالاخره آثار بیماری پدیدار میشود.
بنابراین مفهوم بیماری در گیاهان عبارتست از هر گونه اختلالی که بوسیله یک پاتوژن یا موجود زنده بیماریزا یا عامل محیطی در عملیات تولید، انتقال، استفاده از مواد غذایی، مواد معدنی و آب روی دهد و باعث تغییرات ظاهری و تقلیل میزان محصول گردد.
ایجاد بیماری بوسیلة پاتوژنها ممکن است به یکی از مراحل زیر انجام گیرد:
مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان.
کشتن یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر مواد سمی و آنزیمها و مواد هورمونی
انسداد راه انتقال مواد غذایی و معدنی و آب.
اهمیت بیماریهای گیاهی:
اهمیت بیماریهای گیاهی برای بشر بعلت خساراتی است که در نتیجة بیماری به گیاهان و فراوردههای گیاهی وارد میشود. میلیونها نفر از ساکنین جهان که خود تولید کننده فرآوردههای گیاهی میباشند برای ادامه حیات به این محصولات احتیاج دارند و بعبارت دیگر بیماریهای گیاهی ممکن است در سرنوشت آنها نقش موثری را ایفا کند.
مرگ حدود سیصد هزار نفر ایرلندی در نتیجه قحطی (1845) و گرسنگی میلیونها نفر مردمی که در کشورهای توسعه نیافتة امروز زندگی میکنند، نمونههای درد آوری از نتایج شوم بیماریهای گیاهی است.
بیماریهای گیاهی ممکن است عامل محدود کننده کاشت یک گیاه در یک منطقه یا کشور باشند و تمام گیاهان یک گونه را که به بیماری حساسند نابود کنند. ضمناً بیماریهای گیاهی عامل ایجاد صنایع جدید شیمیایی یا ماشین آلاتی که در مبارزه با بیماریها بکار میروند میباشند. میزان پولی که تا کنون در این قسمت خرج شده به بیلیونها دلار میرسد.
طبقه بندی عوامل بیماریزای گیاهی:
در حال حاضر دهها هزار بیماری وجود دارد که به گیاهان اصلی در سراسر جهان صدمه میزنند. بطور متوسط هر یک از گیاهان به حدود صد نوع بیماری مبتلا میشوند. هر کدام از پاتوژنها نیز ممکن است از یک واریته تا دهها تا صدها گونه گیاهان متفاوت را آلوده کنند. برای تسهیل در امر شناسایی، مطالعه و مبارزه با بیماریهای گیاهی بایستی به نحوی آنها طبقهبندی کرد. بیماریهای گیاهی را به روشهای مختلف که پایه و اساس متفاوت دارند طبقهبندی کردهاند.
این طبقهبندی گاهی براساس علائم ظاهری امراض بوده و گاهی براساس اندام بیمار گیاه و یا براساس نوع گیاه بیمار صورت میگیرد. ولی متداولترین طبقهبندی براساس نوع عامل بیماری است.
بیماریهای گیاهی را به دو گروه زنده (Biotic) و غیر زنده (ABiotic) تقسیم میکنند.
گروههای غیرزنده (ABiotic): بیماریها و اختلالاتی هستند که در اثر کمبود عناصر غذایی، بالا بودن حرارت و رطوبت و بالا بودن اسیدیتة خاک یا قلیاییت آن، زیادی برخی از میکروالمانهای غذایی در خاک و آلایندههای سمّی در اتمسفر بوجود میآیند که غیر مسری میباشند و عوامل غیر زنده هستند.
بیماریهای ناشی از عوامل زنده یا بیوتیک (پاتوژنها) آلوده کننده و مسری بوده و از گیاه بیمار به گیاه سالم منتقل میشود که مهمترین آنها بیماریهای ناشی از عوامل قارچی میباشد.
گروههای بیوتیک خود به گروههای زیر تقسیم میشوند.
قارچها (Fungi)
باکتریها (Bacteria)
ویروسها و ویروئیدها (Viruses and Viroids)
گیاهان انگل گلدار (Phanerogamic plant parasites)
قارچها:
تمام گیاهان عالی ممکن است بوسیلة یک یا چند قارچ بیمار شوند. گیاه سیبزمینی به تنهایی مورد حملة حداقل 30 قارچ بیماریزای مختلف قرار میگیرد. قارچهای بیماریزای گیاهان، سالانه در سراسر جهان خسارات فراوانی میزنند.
عوامل بیماریزای مزبور به تمام اندامهای گیاهی میتوانند حمله کنند. به بذور و همچنین به محصولات برداشت شده بخصوص سبزیجات و میوهها حمله میکنند. قارچهایی که محصولات برداشت شده را آلوده میکنند میتوانند منجر به تولید میکوتوکسینهایی شوند که در انسان منتج به مشکلات مهمی در سلامتی نظیر بروز سرطانهای مختلف در اندام انسان میشوند.
باکتریها:
پروکاریوتها گروهی از موجودات فوق العاده متنوع میباشند. در یک طرف اینها کوچکترین موجود زنده شناخته شده یعنی میکوپلاسماهای فاقد دیواره سلولی (فیتوپلاسماها) و در طرف دیگر در میان باکتریهای حقیقی باکتریهای رشتهای شکل (اکتینومیستها) قرار دارند.
ویروسها و ویروئیدها:
ویروس عامل آلوده کننده است که بوسیله میکروسکوپهای چشمی غیر قابل روئت هستند و آنقدر کوچکند که از صافیهای نگاهدارنده باکتریها عبور میکنند.
فاقد سیستم سوخت و ساز (متابولیک) خاص خودشان هستند و جهت تکثیر وابسته به سلول میزبان میباشند. اینها به عنوان یک بسته کوچک اطلاعات ژنتیکی (بیگانه با میزبان) از نوع RNA و یا DNA هستند که میتوانند سبب تحریک بیماری در میزبان شوند.
ویروسها به بیشتر آنزیمهای ضروری برای تکثیرشان به میزبان خود متکی هستند. قارچها، باکتریها، نماتدها، و گیاهان انگلگلدار همگی موجودات سلولی بوده که نیاز به مواد غذایی معدنی و آلی جهت رشد و تکثیر و تولید مثلشان دارند.
این موجودات دارای یک سیستم معین سوخت و ساز هستند. هنگامی که آنها غذا را از میزبان گیاهی کسب میکنند با هزینه موجود دیگری زندگی میکنند و پارازیت (Parasites) نامیده میشوند.
نماتدها:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
بررسی تاثیر بی ثباتی اقتصادی (با تاکید بر کسری (مازاد) بودجه)
بر رشد اقتصادی در ایران
دکتر مجید دلاوری * سجاد بصیر**
چکیده:
دست یابی به نرخ رشد اقتصادی بالا یکی از اهداف مهم هر نظام اقتصادی به شمار می رود.امروزه اقتصاد دانان پذیرفته اند که ثبات اقتصادی یک شرط لازم ولی نه کافی، برای رشد اقتصادی بالاست در حالی که بی ثباتی اقتصادی یکی از عوامل مهمی است که افقهای رشد اقتصادی را محدود می کند. هدف از این مطالعه بررسی چگونگی تأثیر گذاری سه متغیر وضعیت بودجه دولت، نرخ تورم و حاشیه نرخ ارز به عنوان شاخص های ثبات اقتصادی بر رشد اقتصادی در کشور می باشد. برای دست یابی به هدف مورد نظر از مطالعه تجربی صورت گرفته در کشور اسپانیا، مدل سانچز(1998)،استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که تأثیر نسبت کسری بودجه واقعی دولت بهGDP بر نرخ رشد اقتصادی طی دوره مورد مطالعه (1383-1352)، در کوتاه مدت وبلند مدت منفی ومعنی دار می باشد ونشان می دهد که افزایش در کسری بودجه دولت افقهای رشد اقتصادی را محدود می کند. همچنین تأثیر نرخ تورم و حاشیه نرخ ارز بر نرخ رشد اقتصادی در ایران طی دوره مورد مطالعه در کوتاه مدت وبلند مدت منفی است.طی دوره مورد مطالعه نیز تأثیر نسبت مخارج مصرفی دولت بهGDP بررشد اقتصادی منفی وبالاخره تأثیر نسبت مخارج سرمایه گذاری دولت بهGDP بر رشد اقتصادی مثبت ارزیابی می شود. از آنجا که تأثیر هر سه شاخص بر رشد اقتصادی در ایران منفی می باشد،می توان نتیجه گرفت که بی ثباتی اقتصادی یکی از عوامل مهمی است که چشم انداز رشد اقتصادی را تاریک می کند. از این رو پایدارسازی اقتصاد کلان یک گام مؤثر در راستای دسترسی به نرخ رشد بالا در اقتصاد ایران می باشد.
کلید واژه ها : کسری بودجه، تورم، حاشیه نرخ ارز، بی ثباتی اقتصادی
* مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اهواز
** دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اهواز
مقدمه :
مطالعه تاریخ معاصر ایران، بدون شک بیانگر تلاش جدی سیاستگزاران در تدوین برنامه هایی برای تسریع فرایند توسعه همه جانبه اقتصاد کشور است. این جدیت و تلاش در راه سازندگی کشور پس از پایان جنگ تحمیلی جلوه ای دیگر به خود گرفت و همزمان تغییراتی را در سیاستهای اقتصادی دولت مطرح ساخت. جهت گیری کلی واعلام شده سیاست های جدید به سمت تسریع رشد اقتصادی کشور و درطول اجرای برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از طریق افزایش سرمایه گذاری های بخش خصوصی، جلب مشارکت هرچه بیشتر بخش خصوصی در فعالیت های تولیدی و حرکت به سوی محدود ساختن دامنه فعالیت های دولت و تقویت ساختار بازار بوده است. امروزه دست یابی به نرخ رشد اقتصادی بالا یکی از اهداف مهم هر نظام اقتصادی به شمار می رود. رشد اقتصادی بالا بخاطر این که راه حل بسیاری از معضلات اقتصادی از جمله فقر، بیکاری، توزیع نامناسب درآمد و...... تلقی می گردد و موجب افزایش رفاه جامعه می شود، به عنوان یک هدف سیاستی مهم، مد نظر دولت ها می باشد. اهمیت این شاخص به اندازه ای است که امروزه به عنوان نشانه ای از قدرت کشور ها نیز تلقی می شود.
1. مبانی نظری تحقیق
امروزه نقشی را که دولت ها در اقتصاد ایفا می کنند و همچنین توانایی دولت ها در ایجاد یک محیط مساعد برای رشد، در ادبیات توسعه به میزان زیادی مورد توجه قرار گرفته است. مضافاً این نوشته ها بسیار متعدد وبحث برانگیز هستند. به عقیده آدام اسمیت، کسری بودجه باعث انحراف منابع از صنعت و بازرگانی به سمت دولت می گردد و دیگر این منابع کارایی لازم را نخواهند داشت، چون منابع در صنعت وبازرگانی نسبت به حالتی که در اختیار دولت قرار دارند بازدهی بیشتری دارند. همچنین اقتصاددانان کلاسیک معتقد اند که کسری بودجه و قروض دولتی نه تنها منابعی را که بایستی صرف تشکیل سرمایه شوند به هدر می دهند، بلکه پرداخت قروض خود نیز بار سنگینی است که اثرات نا مطلوبی را در اقتصاد به همراه دارد. جان استوارت میل و ریکاردو نیز معتقد اند که قروض دولت می تواند به عنوان یک عامل مخرب باعث نابودی سرمایه گردند و این قروض هیچگونه مزیت اقتصادی ندارند و ظرفیت مالیاتی کشور را بالا نمی برند. به طور کلی اقتصاددانان کلاسیک معتقد به اثرات نامطلوب کسری بودجه در اقتصاد بوده اند. اما با توجه به دیدگاهای فکری موجود در ادبیات اقتصادی، سه دیدگاه نظری عمده نئوکلاسیک،کینزی و ریکارودیی پیرامون آثار کسری بودجه بر متغیر های کلان اقتصادی (مانند پس انداز، سرمایه گذاری و رشد اقتصادی) شکل گرفته است این سه دیدگاه نظری از بعد فروض و نتایج با یکدیگر اختلاف نظر های دارند که به اختصار آنها را بررسی می کنیم.
1-1. دیدگاه نئوکلاسیک
دیدگاه نئوکلاسیک با درنظر گرفتن افراد مال اندیشی که اولاً از طول عمر محدودی برخوردارند و هر فرد مصرف کننده تنها به یک نسل و یا گروه خاص تعلق دارد و ثانیاً هر فرد مصرف خود را طی دوره زندگی بر اساس حل یک مساله بهینه یابی بین دوره ای برنامه ریزی وتنظیم می کند و گرفتن قرض ودادن وام در نرخ بهره بازار مجاز می باشد و ثالثاً در تمامی دوره ها بازار تسویه می گردد، سعی در ارائه چارچوبی برای تجزیه و تحلیل اثرات اقتصادی کسری های بودجه دارند.
اولین تلاش در چهارچوب نئوکلاسیک جهت مطاله آثار کسری بودجه توسط دیا موند 1(1965) صورت گرفت. بر اساس نتایج دیاموند کسری بودجه در بلند مدت سبب کاهش سطح مطلوبیت افراد می گردد، چرا که تصمیمات افراد به صورت انفرادی انجام می گیرد. وضع مالیات با کاهش درآمد قابل تصرف، از یکسو مصرف مالیات دهندگان را طی دوره زندگی آنان به طور غیر مستقیم تقلیل می دهد و از سوی دیگر پس انداز و به دنبال آن انباشت سرمایه نیز کاهش می یابد. به علاوه در ترکیب دارایی های افراد بدهی دولت جایگزین سرمایه فیزیکی گشته واین خود باعث کاهش بیشتر انباشت سرمایه می شود. مکانیسم این جایگزینی به این قرار است که در نرخ اولیه بهره، مصرف کنندگان که به صورت بهینه ترکیب حجم اولیه سرمایه فیزیکی و اوراق قرضه خود را تنظیم نموده بودند علاقه ای به خرید اوراق قرضه منتشر شده جدید از سوی دولت ندارند، در این حال نرخ های بهره افزایش می یابد تا با بر انگیختن پس انداز اضافی و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری تعادل بازارمجدداً برقرار شود. به این ترتیب کسری های دائمی جانشین انباشت سرمایه بخش خصوصی می گردد. این پدیده را در اقتصاد "اثر بیرونی ازدحام" می گویند. به طور کلی جاگزینی بین مخارج دولت ومخارج بخش خصوصی (بویژه سرمایه گذاری) از مجاری مختلف صورت می گیرد که عمده ترین آنها عبارتند از :
الف ) افزایش در کسری بودجه دولت با فرض ثبات سایر شرایط، از طریق افزایش در تقاضای اعتبارات در بازار سرمایه موجب افزایش نرخ بهره می شود. افزایش نرخ بهره باعث می شود تا قسمتی از تقاضای کل که نسبت به نرخ بهره حساس است ( که عمده ترین جزء این قسمت سرمایه گذاری خصوصی است ) به تحلیل رود. این امر به نوبه خود به انباشت کمتر سرمایه منجر می شود.
1- Diamond
ب) افزایش در کسری بودجه دولت منجر به افزایش بدهی عمومی می شود. در این حالت اگر یک سهم حداکثر از کل بدهی ( بدهی بخش عمومی + بدهی بخش خصوصی ) نسبت به GDP مد نظر باشد، با افزایش نسبت بدهی عمومی دولت به GDP، نسبت بدهی خصوصی به GDP باید کاهش یابد. یعنی بدهی دولت مستقیماً جانشین بدهی بخش خصوصی می شود که به مفهوم حرکت منابع از بخش خصوصی به بخش عمومی و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری خصوصی می باشد.
2-1. دیدگاه کینزی
دیدگاه متفاوت کینزی را می توان از دو جهت از الگوی نئوکلاسیک ها متمایز نمود. اولاً امکان عدم به کارگیری منابع تولید در سطح اشتغال کامل مطرح می شود، ثانیاً فرض می گردد که بخش مهمی از جمعیت از افراد نزدیک بین و با محدودیت نقدینگی تشکیل شده است یا کوتاه نگر بودن مصرف کنندگانی است که دچار محدودیت نقدینگی هستند. فرض دوم تضمین می نماید که مصرف کل به تغییرات در درآمد قابل تصرف بسیار حساس است. به عبارت دیگر افراد میل به مصرف بالایی از درآمد قابل تصرف خود دارند. لذا افزایش مخارج دولت و یا کاهش موقتی مالیات ها دارای تأثیر قابل ملاحظه ای بر تقاضای کل می باشد. کینزی ها معتقدند هیچ نیازی نیست تا کسری های بودجه جایگزین سرمایه گذاری بخش خصوصی شود. در نظر آنها افزایش تعهدات واقعی دولت موجب تقاضای مازاد برای کالا ها می شود و این امر باعث افزایش تولید یا سطح قیمت ها و یا هر دو می گردد. در شرایطی که بیکاری غیر ارادی و نیز منابع بدون استفاده وجود نداشته باشد، افزایش تقاضا نمی تواند فوراً به تولید بیشتر منجر گردد و تنها پیامد آن قیمت های بالاتر خواهد بود. اما بر اساس دیدگاه کینزی که معتقد به وجود بیکاری و عدم اشتغال کامل منابع جامعه است کسری های بودجه نه تنها باعث رشد تولید ناخالص ملی می گردد، بلکه به اجزاء آن مانند مصرف و سرمایه گذاری کمک می کند. در این حالت دیگر کسری بودجه جانشین پس انداز و تشکیل سرمایه نمی گردد بلکه برعکس پس انداز و سرمایه گذاری کل را تشویق می کند (علی رغم این حقیقت که نرخ های بهره افزایش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
پیشگفتار
معماری ، فرآیند آگاهانه سازماندهی ، برنامه ریزی و ایجاد تغییراتی در محیط است و در عین فرآیند خلاق پاسخگویی به وضعیت در عین تمرکز بر معانی است. این فرآیند ، شامل سازماندهی فیزیکی محیط ، منظر ، فضاها و طراحی مکان هاست. محیط و منظر ها بیان لحظه ای هزاران عامل بوم شناختی ، فن شناختی ، فرهنگی و حسی هستند که با گذشت زمان ، در پاسخگویی به طیف وسیعی از عوامل گوناگون تکامل پیدا می کند.
شهرها روز به روز گسترده تر می شوند و به تبع آن طبیعت در حال کوچک تر شدن است ، روز به روز مرز میان عناصر طبیعی و مصنوعی در حال از بین رفتن و محو شدن است. در این میان ما برای آگاهی از وجود خود به طور کلی ، نیاز زیادی به احساس کردن مکان داریم. مکان ها ساختارهایی ذهنی هستند که با تعامل پویای صحنه ها ، تجربیات و وضعیت حسی و روانی بیننده ، در ذهن او شکل می گیرند. احساس مکان، بخشی از احساس اجتماع است ، که در آن رابطه دو جانبه ای میان مکان و گروهی از افراد برقرار است .
این مقاله فرصتی است برای بررسی این موضوع که آیا می توان روش هایی را در طراحی محیط اتخاذ کرد تا برای افزایش کیفیت تجربی بشر به فرآیند مکان سازی در محیط توجه کند. از اینرو ابتدا به بررسی مختصر فضا و مکان می پردازیم ، سپس به عناصر اصلی شکل دهنده فضاهای باز پرداخته و در انتها برخی عوامل موثر بر ایجاد حس مکان را در فضاهای باز مورد توجه قرار خواهیم داد.
فضا ، حرکت ، حادثه
برنارد چومی عقیده دارد سه آیتمِ اساسیِ "فضا"، "حرکت" و "حادثه" شکل دهنده تمامی سازماندهی های معماری و در مقیاسی فراتر، شهرسازی هستند و "تدابیر" معمارانه می توانند با تغییر دادن هر یک از این سه آیتم، موقعیت های معمارانه منحصر به فردی بیافرینند. به سبب وجود همین سه آیتم، کالبدهای یکسان در قالب های زمانی و مکانیِ گوناگون، دارای کارکرد های مختلفی می گردند.
"حرکت" و "حادثه" دو آیتمِ کاملا وابسته و غیر مستقل هستند. این بدان معنی است که وجود این دو به حضور انسان ها در کالبد معماری وابسته است. در واقع چگونگی عکس العمل انسان در یک مکان، شکل های گوناگونی از حرکت، حادثه و فضا را به وجود می آورد.
در این جا مقصود از "حرکت"، حضور و فعالیت انسان در فضاهای معماری است. همچنین منظور از "حادثه" آن دسته از اتفاقاتی است که بر اثر "حرکت" و فعالیت های انسانی بروز می کنند. این حوادث ریشه در آداب و رسوم، فرهنگ ها، زبان ها، گرایشات سیاسی، اعتقادات مذهبی و بسیاری متغییرهای دیگر دارد. حوادث نیز در نحوه شکل گیریِ فضاها نقش عمده ای را بازی می کنند و عاملی اصلی در فرم بخشی به کیفیات فضایی هستند.
انسان با شروع حرکت در کالبد معماری، به کالبدِ خنثی و عملکردِ از پیش تعیین شده از سوی طراح، تجاوز می کند و گاها کاربر عملکرد فضا یا کالبد آن را مطابق نیاز خود تغییر می دهد. این مسئله، واقعیتی است که نمی تواند پنهان شود. بخصوص با قدم گذاردن به قرن بیست و یکم و آغاز قرنی بحرانی، به سبب بروز اتفاقات بسیار زیاد و متنوع، این مسئله نمودی بیش از پیش خواهد داشت.
با پذیرش این حقیقت که معماری همواره با این سه آیتم شکل می گیرد، می توان گفت که "فضا"های ایجاد شده توسط "حرکات" و "حوادثِ انسانی" به طور کلی در سه قالب اصلی جای می گیرند که عبارتند از:
فضای بی تفاوتی : حالتی است که حرکت انسان و بروز حادثه نمی تواند فضایی تاثیر گذار بر ذهن انسان بر جای گذارد. انسان و کالبد معماری به دلیل ایجاد فضایی بی تفاوت، تاثیری بر یکدیگر نمی گذارند. معمولا این کالبدها فاقد خاطرات انسانی هستند همانند انبار ها و ...
فضای تنش : بدترین حالتِ رابطه بین انسان و کالبد معماری است. در این حالت تضادی شدید بین کارکردهای انسانی و کالبد معماری به وجود می آید. این حالت مشابه حالتی است که مقداری آب 100 درجه در ظرفی یخ زده ریخته شود! مثل سلول انفرادی یا زندان.
فضای تعامل : رابطه ایجاد شده در این کیفیت فضایی، همانند معامله ای پا یا پای می باشد. در این حالت، حرکت و حادثه به نحوی شکل دهنده کالبد معماری هستند که تاثیراتی بر ذهن انسان گذارده شود، که این فضاها دارای ویژگی مکانیت هستند ، به عنوان مثال پارک ها.
فضا به هر فردی پیامهای جداگانه ای را منتقل می کند ؛ چراکه هریک از ما دنیا را به طریق خاصی می بیند و هر یک از ما مفهومی نسبتا متفاوت را به یک مکان خاص نسبت می دهیم ، اگرچه معمولا این مفاهیم بی ارتباط با یکدیگر نیستند.
مکان ، حس مکان ، روح مکان
"مکان به مفهوم واقعی کلمه ... فضایی است که ویژگی های مشخصی دارد"
مکانیت یعنی ویژگی هایی که موجب می شوند یک موقعیت مکانی خاص اثری را بر ذهن بگذارد ، تصویری که بعد از آنکه چشم به سوی وضعیت دیگری چرخید ، هنوز در ذهن باقی مانده باشد و بی مکانی وقتی بوجود می آید که موقعیتی نتواند تاثیر با دوامی در ذهن ایجاد کند. مکان ترکیبی از جایگاه ، زمینه ، تجارب پیشین و حالت ذهنی و احساسی است. هر محلی ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد و نقش معمار خلاق و مسؤل شناسایی و استفاده از این عناصر محلی در پروسه طراحی است. نوربرگ شولتز عقیده دارد که معماری یعنی تجسم بخشیدن به روح مکان و معمار وظیفه دارد فضاهایی خلق کند که دارای معنی باشند ... جایی که انسان بتواند در آن موقعیت و جهت خود را مشخص کرده ، با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند. مکان با تجربیات گذشته ما بستگی پیدا کرده ، یا به آنها اشاره می کند و یا تلویحا آن را بیان می کند و در واقع ادراک ما از مکان ، واکنش ذهنی نسبت به الگوهایی است که با قرار گرفتن در آن مکان در ذهن ما بیدار می شود.
عواملی که روح مکان را بوجود می آورند عبارتند از ظواهر محیط طبیعی موجود ( فرم زمین و توپوگرافی ، پوشش گیاهی ، اقلیم ، آب ، خاک و ... ) ظواهر تاریخی و واکنش های انسان در برابر محیط ( پل ها ، قلعه ها و بناهایی که بر فراز کوه ها یا در دل جنگل ها بنا شده اند و ...) ، عوامل فرهنگی و فعالیت های انسانی و همین طور عوامل روانشناختی و زیبایی شناخنی. کریستوفر الکساندر در کتاب معماری و راز جاودانگی این روح مکان را در یک رابطه متقابل بین شکل طبیعی ، شکل ساخته دست انسان و الگوهای حیات ساکنین مکان جستجو می کند و آن را حاصل تأثیر این عوامل بر هم می داند.
حس مکان تا حد زیادی بستگی به میزان پیوستگی سیستم های زیربنایی با سیستم های طبیعی و انسانی دارد. اگر عناصر واقع در یک فضا پیوستگی لازم را به یکدیگر نداشته باشند ، فضا ناهنجار به نظر می رسد ، از نظر بصری فاقد انسجام و آشفته جلوه می کند ، ایجاد احساس سر در گمی می کند و فاقد مکانیت خواهد بود. حس مکان هم وابسته به فضا است و هم تابع زمان ، یعنی با حرکت در طول زمان و تغییر در صحنه ، در حالات احساسی فرد هم تغییر بوجود می آید. مثل عبور از یک خیابان پرازدحام ، رسیدن به حیاط سرسبز خانه ، سپس عبور از یک راهرو طولانی و با ارتفاع کم و در نهایت رسیدن به یک نشیمن دلباز رو به دریا.
علاوه بر پیوستگی و انسجام، حس یک مکان باید با کاربری مورد نظر نیز مطابقت داشته باشد و یک فضا را می توان به صورت زمینه ای تعریف کرد که با هدف ترغیب یا حمایت از رفتارهای انسانی خاصی ترتیب داده شده است ، مانند فضاهای مذهبی و آئینی ، فضاهای اداری ، فضاهای تجاری و ... ؛ پس اگر این زمینه رفتاری در جهت کاربری مورد نظر قرار داشته باشد ، فضا مناسب و موفق است و اگر با زمینه فیزیکی و فرهنگی خود ارتباط ضعیفی داشته باشد به نظر نا مناسب ، اتفاقی و ناپایدار خواهد آمد.
عناصر اصلی تشکیل منظر
به طور اجمالی به مطالعه مفاهیم فضا و مکان و خصوصیات هریک پرداخته شد ، حال عوامل موثر بر ایجاد مکانیت در یک فضای باز بررسی می گردد ، از اینرو ابتدا به عناصر اصلی تشکیل دهنده منظر و سپس برخی متغییرهای مؤثر در شکل گیری یک مکان خواهیم پرداخت.گاهی الگوهای موجود در خود سایت می توانند قوی ترین تاثیرات را بر طرح نهایی بگذارند. با مهارت و قضاوت درست ، جنبه های غیر متجانس محیط را می توان حفظ کرد و بهبود بخشید. می توان گفت طراحی محیط حاصل گرد آمدن تاثیرات مختلف و غالبا متقابلی است که کل ترکیب یافته را می سازند و در نتیجه ، تجربه را پر معنی تر ، مفهوم را تشدید و فضا را زنده می کنند. یک بخش از این تاثیرات ، شامل محیط فیزیکی محیط و منظر می شوند که می توان آن ها را به عنوان عناصر اصلی تشکیل یک منظر به حساب آورد. این عوامل عبارتند از : زمین ، آب و گیاه.
زمین
عوامل بوم شناختی که در طول زمان اثر کرده اند ، بیان های محیط و منظر هر ناحیه را بوجود آورده اند که هر یک عملکرد و تاثیر متفاوتی را بوجود می آورند. ملاحظات بسیاری در مورد طراحی در یک زمین با توجه به ویژگی های آن زمین وجود دارد. بعضی از آن ها عبارتند از فرم زمین ، شیب ، ویژگی های زهکشی و ...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
شناساییومحاسبهحریم سفره هایآبهای زیر زمینیبا تاکید برشناخت حریم
چاه از نظر برداشت(پمپاژ)وآلودگی
چکیده :
تمامیسفرههایآب زیر زمینی اعم از سفرههایازاد وتحتفشاربراساس قانون ظروف مرتبطه عملمیکنند. بهاینمفهومکه اگر ازیکنقطهای ازین سفرهبراثر نیروی ثقل یا پمیاژآبیبرداشته شود،به عبارتی دیگر، اگر در روی یک سفره که چاه یا قنات ویاچشمه ای را تغذیه می کند،چاه جدیدی حفر شود،چنانچهسفرهتغذیهنگردد،کاهشابتا محدوده خاصی برروی تمامی سطح سفره محسوس خواهد بود. به همین جهتبرای هر چاه یا قناتی که فعلا آب آن برداشت میشود، حریمی در نظر گرفته میشود.به عنوان نمونه اگر چاه یا قناتی در یک سفره که چاه ویا قنات دیگری در ان قبلا فعال بوده،حفر گردد ، باید برای آنها تعیین حریم گردد،اینحریمدر گذشته به صورت محلی وبه شکل عرفو باشیوههایخاصی انجام میگردید اما امروزه در ارتباط باکمیت وکیفیت آب ونوع وعمق وضخامت سفره ،نوعموتور(ازنظر قدرت وتوان)مربوط به دو منبع استحصال آب با نظر ادارهآبهای زیر زمینی محل از روشهای محلی واز روی تخمین تعیین میشود .چرا که باتوجه به تجربه قبلی کارشناس ،حریم 500متر تا 5000 متر یا بیشتر وکمتر اعلام میشود.اما درین تحقیق سعی گردیده که با توجه به برداشت شدید وبی رویه آبهای زیر زمینی در ایران و تاحدودی عدم تغذیه مناسب آن از یکسو،وآلودگی شدید آبهای زیر زمینی در مخروط های افکنه (تمام شهر هایی که بر روی مخروط های افکنه قرار گرفتهاند نظیر تهران ،کرج،قزوین،ورامین ،سمنان. و دههاشهر دیگر..)،حریم چاهها به روش علمی باآخرین دستاوردها درین زمینه ، تعیین میگردد .این روشها کاربردی بوده ومیتواندالگویی نو برای محاسبه حریم تمامی منابع آبی به ویژه چاه باشد. (عاشوری ، 1367)
کلید واژه ها :حریم سفره های آب زیر زمینی،حریم چاه،خط 50 روز
1- مقدمه:
یک جغرافیدان جهت مطالعه پراکندگی چشمه های موجود در یک منطقه و چاههای عمیق و نیمه عمیق و یا دستی پر آب وکمآب ونوسان آب آنها با توجه به برداشت زیاد ویا نوسان بارش،یک مهندس عمران درمطالعات مهندسی مربوط به ساخت وساز ها وتامین آب شربواحدهای مسکونی و تجاری وصنعتی، ویک مهندسبرنامهریزیشهری وروستاییدر مطالعات خود پیرامون آبرسانی شهری وروستاییوپیش بینیمحدودیت توسعه وگسترش آتی روستا یا شهر، ویک مهندس کشاورزی به جهت تدارک همه جانبه در تامینآبزراعیمحصولات سیفی و شتوی ویک متخصص تکتونیکدر ارتباطبا تغییراتزمین ساختیسفره هایآب زیرزمینی وچگونگی جابجایی آب سفره ها درارتباط بافرایند های تکتونیکی ویک خاک شناس در ارتباط با نوسان آب زیرزمینی وتغییرات پایداری وچسبندگی خاک،همگی نیاز شدید به مطالعه وبررسی حریم سفره های آب زیر زمینی دارند،که در این مقوله بیشتر به محاسبه حریم آب چاهها پرداخته می شود.نوسان آب چاهها وقنوات در ارتباط مستقیم با تغییرات حریم سفره آنها میباشد.چون بیش از 95 درصد آب شرب شهر ها وروستاهها وهمچنینآب کشاورزی از طریق آبهای زیر زمینیتامین میگردد،پس شناسایی حریم چاهها از نظر میزان بر داشت آبوآلودگیآبها اهمیت فوق العادهای دارد.چرا که اولا برداشت بیش ازحد آب موجب بهم خوردن تعادل حریم چاه شده وسبب خشک شدنآن ویا سایر منابع آب