لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .docx :
ترکیب بندی رنگ در معماری
رنگ یکی از اجزای اصلی در طراحی و ساخت مبلمان داخلی است. امروزه اهمیت صنعت مبلمان بعنوان یکی از مهمترین جلوه های معماری داخلی برای همگان روشن و آشکار است. طبیعی است که نوع طراحی و ساخت مبلمان در جنبه های مختلف زندگی انسان تاثیر عمیقی خواهد گذاشت. از این رو شناخت ابعاد مختلف طراحی مبلمان داخلی از جنبه روانشناسانه تا مسائل فنی و مهندسی کاملا ضروری به نظر می رسد و از میان مباحثی که در این بررسی شناخت آن لازم و اجتناب ناپذیر است. عامل رنگ است. رنگها زندگی را زنده می کنند. جاندارند و قابل لمس اند و به عنوان زبان دیداری احساسات انسان به کار می روند. رنگ و ترکیب های آن واکنش و احساسات مختلفی را در افراد بر می انگیزد. بعضی از رنگها احساس آرامش و برخی دیگر احساس هیجان می افزایند. بعضی حس اعتماد و تفاهم را زنده می کنند و برخی حس وحشت و ناامنی، به عنوان مثال در یک شرکت تجاری، با استفاده از رنگهای پخته و هماهنگ می توان محیط کار را چنان آراست که حسی از اعتماد و احترام را در مشتریان ایجاد کند و یا برعکس. اتاق انتظار یک پزشک را با به کار بردن رنگهای قرمز و نارنجی به محیطی بدل کرد که بجای حس آرامش، حس اضطراب و نگرانی را افزایش دهد. بحث ما در این مقاله راجع به نوع و جنس مواد رنگها و کاربری آنها از لحاظ فیزیکی و شیمیایی نیست. بلکه قصد آن است که در مورد انتخاب صحیح نوع رنگ و ترکیب انواع رنگها با سایه های آن در محیط کار و زندگی صحبت کنیم. هر محصول و یا سازه تولیدی در انتها نیاز به رنگ آمیزی دارد که بسته به نوع مصرف و سلیقه استفاده کننده رنگ آن تعیین می گردد. چرا که نوع رنگ هر محصول خود نمایانگر نوع مصرف و مصرف کننده، مد، سبک خاص تولید، درجه اهمیت آن محصول و غیره می باشد. متاسفانه امروز این مساله مهم در صنعت مبلمان و صنایع چوب با بی توجهی مواجه گردیده است. بنابراین نیاز به شناخت رنگها، با توجه به اینکه همه ما خواسته و ناخواسته تحت تاثیر جاذبه رنگ ها هستیم در زندگی امروز بیش از پیش احساس می گردد. آشنایی با رنگ ها و ترکیب آنها نه فقط یک هنر است، بلکه علمی است جامع و گسترده که از قوانین ویژه ای پیروی می کند. قوانینی مانند: تضاد، هماهنگی، سایه روشن و … هماهنگی رنگ ها مثل هماهنگی نت های موسیقی است. همانگونه که ترکیب صحیحی از نت ها می تواند آهنگی گوش نواز بیافریند، ترکیبی از رنگ های مناسب و هماهنگ نیز می تواند یک اثر نقاشی و یا طرح گرافیکی چشم نواز خلق کند. به همین طریق یک طراح داخلی ساختمان نیز، هماهنگی فضای ساختمان را در هماهنگی رنگها با سایر اجزای ساختمان جستجو می کند. شناخت رفتارها، شخصیت ها و توانایی های رنگ بسیار پیچیده ولی قانونمند است. تنوع رنگها، سر به میلیون ها می زند. اما اگر بتوان این تنوع را دسته بندی و تحلیل کرد آنگاه این مجموعه بی شمار رام تر و قابل دسترس تر می شود. نکته دیگر آن است که تمامی رنگهای موجود در طبیعت در واقع از چند رنگ اصلی به وجود آمده اند که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. ترکیب بندی های متفاوتی به صورت تک رنگ منوکروم، دو رنگ ، سه رنگ، و حتی چهار رنگ و … وجود دارد که شناخت کامل از تمامی این عوامل طراح را در پیشرو اهدافش یاری می کند. چرخه رنگ تعداد رنگها قابل شمارش نیست. اما تمامی رنگها از ترکیبی از سه رنگ اصلی آبی، زرد، قرمز و یا از این سه با یکدیگر می آفریند و یا به وسیله دو رنگ سفید و سیاه، روشن تر و تیره تر، یا زنده تر و مرده تر حاصل می شوند.
از ترکیب مستقیم رنگهای اصلی درجه اول رنگهای درجه دوم یعنی نارنجی، سبز و بنفش بوجود می آیند. رنگهای جدید به مثابه تلاش رنگهای اصلی برای نزدیک شدن به یکدیگر از ترکیبهای غیر منظم و نابرابر رنگهای اصلی، رنگهای جدیدی به وجود می آید که رنگهای درجه سوم خوانده می شوند. مجموعه این رنگها، یعنی ۱۲ رنگ حاصله دایره رنگ را تشکیل می دهند که اگر این مجموعه را بشناسید می توانید با آن از سراسر دنیای رنگ بگذرید و حتی زوایای ناشناخته آن را کشف کنید.
با توجه به این که رنگها نقش تعیین کننده ای در انتقال مفاهیم ایفا کنند بنابراین در نمایشگاه ها عناصر رنگی می توانند توجه اشخاص را به خود جلب کنند از این رو در این فضاها به تضاد رنگی شدیدی نیاز است و به همین خاصر در طراحی آن ها باید طیف گسترده ای از رنگها و خلوص آن ها در نظر گرفته شود.
در مجموع استفاده از رنگهای نافذ در نمایشگاه ها بسیار تاثیر گذار بوده و عموما رنگهای قرمز، نارنجی، زرد طبیعتی محرک تر و مهیج تر نسبت به آبی، سبز و بنفش دارند و وقتی که رنگهای قرمز ، زرد و آبی به نسبت های برابر با هم بکار روند قرمز دارای بیشترین نفود و پیش رونده خواهد بود در صورتی که زرد و آبی پس رونده و نفوذ زرد نسبت به آبی بیشتر است.
با استفاده از رنگهای قوی و روشن که با محیط خود دارای تباین است، می توان به خلق کانون های توجه مبادرت ورزید ولی در صورتی که زمینه دارای رنگ های روشن و قوی باشد می توان از نوارهای رنگی یا نورهای فلورسنت یا حتی ایجاد تضاد سیاه و سفید استفاده کرد. این نکته باید همیشه مد نظر قرار گیرد که مهم ترین عامل برای ایجاد کانون توجه تضاد یا تباین رنگ می باشد که به آن کنتراست نیز می گویند.
در فضاهای نمایشگاهی پس از کنتراست دومین عامل ایجاد کانون توجه، نورپردازی مناسب و ایجاد نورهای رنگی و حرکت دادن آن ها می باشد.
با به کارگیری مناسب رنگها، می توان قطعات مجزای یک محصول را به گونه ای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری فرمی واحد را برای محصول القاء کند و یا برعکس قطعات را بیش از آنچه که هست مجزای از یکدیگر نشان دهند که با قوت بخشیدن و یا ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی می توان به این نتایج دست یافت. در نمایشگاهها و فرشگاهها نیز در بعضی موارد هویت سازمانی، نقش اصلی را در انتخاب به کارگیری رنگ ایفا می کند به همین خاصر طراحان و دکورسازان باید با نمادهای رنگی مراکز مختلف آشنائی داشته باشند و برمبنای آن طرح های خود را ارائه و اجرا نمایند. همانطور که می دانیم بعضی از فروشگاههای زنجیره ای پوشاک، مواد غذایی، بهداشتی، صنعتی و … رنگی خاص را برای معرفی و شناساندن محصولات خود انتخاب می کنند بعنوان مثال برای جلب نظر مشتری از رنگ قرمز و زرد خالص در محیط فروشگاه استفاده می شود البته لازم بذکر است که شیوه های اصلی ترکیب بندی رنگ در فضاهای فروشگاهی و نمایشگاهی نیز اعمال شود.
همانطور که در فضاهای نمایشگاهی نور می تواند نقش مهم و اساسی ایفا نماید در فضاهای فروشگاهی نیز نورپردازی مناسب جلوه گر رنگها و نقشهای محصولات و محیط خواهد بود.
رنگها اغلب معانی متفاوتی از فرهنگهای مختلف دارند. با این وجود امروزه دانشمندان عموما موارد ذیل را در مورد رنگها پذیرفته اند. چنانکه این مفاهیم کلیدی مقبولیت عام یافته است. در ادامه به اجمال راجع به برخی رنگهای اصلی و خصوصیات آنها صحبت شده است:
سیاه:
سیاه رنگ اقتدار و توانایی است و در لباس بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد زیرا افراد در لباسهای سیاه لاغرتر به نظر می رسند. این رنگ همچنین فرمانبرداری و تبعیت را می رساند؛ بهمین دلیل کشیش ها لباس مشکی می پوشند تا فرمانبرداری و تسلیم خود را نسبت به خدا نمایش دهند. بعضی متخصصین لباس اعتقاد دارند که زنی که لباس سیاه می پوشد فرمانبرداری از مرد را به نمایش می گذارد. لوازم پیرامون محل کار یا منزل اگر مشکی باشد می تواند بیش از حد اغراق انگیز فرض شده و باعث شود صاحب آن شیطانی یا منزوی به نظر برسد. رنگ سیاه، رنگ زرد، نارنجی، قرمز و قهوه ای روشن را بخوبی نمایش می دهد و برای دکوراسیون مناسب است.
سفید:
رنگ سفید تاکید بر پاکی و صداقت را می رساند چنانکه عروسان بدین منظور لباس سفید می پوشند. این رنگ نور را منعکس می سازد و بعنوان رنگ تابستانی شناخته می شود. سفید در دکوراسیون، لباس و لوازم رایج است زیرا روشنی و شفافیت لازمه طبیعت است و با تمامی رنگهای دیگر همخوانی دارد. البته رنگهای روشن خصوصا سفید، کثیفی و لکه ها را بیشتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
طبقه بندی کردن تیپ در گاوهای شیری هلشتاین
پس از اینکه ارزیاب تیپ گاوهای شیری را ارزیابی کرد و صفات مختلف بدنی را مورد اندازه گیری یا قضاوت چشمی قرارداد بایستی بر اساس امتیازات حاصله ؛ گاوهای شیری را کلاسه بندی یا طبقه بندی کرد. در روش طبقه بندی معمولا نمره مربوط به هر قسمت از بدن دام جداگانه محاسبه گشته و پس از آن نمره تیپ نهایی یا فاینال اسکور و سپس امتیاز کل تیپ دام مشخص می گردد. امتیاز کل یا فاینال کلاس برای گاوهای شیری هلشتاین در طبقات مختلف زیر قرار می گیرد:
طبقه
امتیازکل
Excellent
90-100
Very Good
85-89
Good plus
80-84
Good
75-79
Fair
65-74
Poor
50-64
تعیین امتیاز نهایی یا فاینال اسکور:
برای تعیین امتیاز نهایی قسمتهای مختلف بدن گاو امتیاز بندی شده و سپس نمره هر قسمت از بدن دام جداگانه محاسبه و در تعیین نمره نهایی مورد استفاده قرار می گیرد.برای این کار بدن یک گاو شیری به 5 قسمت اصلی زیر تقسیم بندی می گردد:
1- چهار چوب بدنی و ظرفیت پذیری دام که در تقسیم بندی کانادایی نمره 20 و در تقسیم بندی آمریکایی نمره 15 را به خود اختصاص می دهد.
2- کپل که در سیستم طبقه بندی کانادایی نهایتا 10 نمره به آن تعلق می گیرد.
3- دست و پا که در سیستم طبقه بندی کانادایی نمره 16 و در طبقه بندی آمریکایی نمره 15 را به خود اختصاص می دهد.
4- سیستم پستانی که در هر دو روش طبقه بندی بیشترین امتیاز یعنی 40 را به خود اختصاص می دهد.
5- خصوصیات شیرواری که در سیستم کانادایی نمره 14 و در سیستم طبقه بندی امریکایی نمره 20 به آن تعلق میگیرد.
همانطور که مشخص است سیستم طبقه بندی تیپ در هر کشور جداگانه می باشد و هر کشوری با توجه به استراتژی اصلاح نژادی خود نمره مربوط به قسمتهای مختلف بدن دام را تعیین می نماید . مثلا در سیستم طبقه بندی کانادایی نمرات قسمتهای مختلف بدن به شرح زیر است:
نمره نهایی
قسمتهای مختلف بدن
20
چهارچوب بدنی و ظرفیت پذیری
10
کپل
16
دست وپا
40
سیستم پستانی
14
خصوصیات شیرواری
در سیستم طبقه بندی آمریکایی نمرات قسمتهای مختلف بدن دام به شرح زیر تعیین می گردد:
نمره نهایی
قسمتهای مختلف بدن
15
چهار چوب بدنی
20
خصوصیات شیرواری
10
ظرفیت پذیری بدنی
15
دست و پا
40
سیستم پستانی
همانطور که ملاحظه میشود در هر دوسیستم نمره نهایی یا فاینال اسکور حد اکثر به عدد 100 خواهد رسید.
حال با توجه به اینکه سیستم طبقه بندی تیپ در کشور ایران نزدیک به سیستم کانادایی میباشد به توضیح این سیستم خواهیم پرداخت:
1- چهار چوب بدنی و ظرفیت پذیری : (نمره نهایی 20)
در این قسمت امتیازهای مربوط به صفات زیر : قد؛ عرض سینه؛ اندازه بدن؛ قدرت کمر و عمق بدن محاسبه گشته و نمره نهایی برای آن تعیین می شود. هر یک از صفات فوق درصدی از امتیاز نهایی این قسمت را به خود اختصاص می دهند.از کل نمره این بخش که 20 میباشد مقدار15% به قد و قامت؛8% به توازن بدن؛20% به اندازه بدن؛ 29% به عرض سینه؛20% به عمق بدن؛8% به قدرت کمر اختصاص داده میشود. در این بخش معایب تیپی زیر نیز ممکن است توسط ارزیاب دیده شده و آنها را در اسکور کارت علامت زده باشد که شامل : کجی صورت؛شانه بالی؛پشت شانه ضعیف؛ میباشد . چنانچه این معایب مشاهده شده باشد بین 0.5 تا 2 امتیاز از کل امتیاز این قسمت کسر می گردد.
2- کپل (نمره نهایی 10 )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
درجه بندی تخم مرغ ها:
درجه بندی تخم مرغها بر حسب کیفیت و ظاهر پوسته، سفیده و زرده تعیین میگردد:
1-درجه AA:
* پوسته: تمیز-فاقد ترک خوردگی-زبر- سفت - بدون بدشکلی و با فرم طبیعی (بیضی شکل و با یک انتهای پهن تر)
* اتاقک هوایی: با عمق کمتر از 3 میلی متر.
* سفیده: با قوام و با اندکی ارتفاع-سفیده غلیظ مشهود است-نسبت سفیده غلیظ از سفیده رقیق بیشتر است.
* زرده: سفت و باقوام است-در مرکز سفیده قرار دارد- با لبه های مشخص -غشای ویتلین محکم و سفت است-زرده گرد است.
* شالاز: برجسته ونمایان است.
* نمای پس از شکسته شدن: تخم مرغ سطح کمی را اشغال میکند.
* کهنگی: حداکثر 10 روز.
2-درجه A:
* پوسته: تمیز- فاقد ترک خوردگی- سفت - زبر- بدون بدشکلی و با فرم طبیعی (بیضی شکل و با یک انتهای پهنتر)
* اتاقک هوایی: با عمق کمتر از 6 میلی متر.
* سفیده: با قوام و با اندکی ارتفاع-سفیده غلیظ مشهود است-نسبت سفیده غلیظ از سفیده رقیق بیشتر است.
* زرده: سفت و باقوام است-در مرکز سفیده قرار دارد- با لبه های مشخص -غشای ویتلین محکم وسفت است-زرده گرد است.
* شالاز: برجسته ونمایان است.
* کهنگی: حداکثر 15 روز.
* نمای پس از شکسته شدن: سطح بیشتری نسبت به تخم مرغ درجه AA اشغال میکند.
3- درجه B:
* پوسته: اندکی لکدار و کثیف-دارای اندک بدشکلی و فرم غیر طبیعی.
* اتاقک هوایی: با عمق 9 میلی متر.کیسه هوایی ممکن است شناور گردد.
* سفیده: نسبت سفیده رقیق از سفیده غلیظ بیشتر است- سفیده رقیق و آبکی است.
* زرده: در مرکز سفیده واقع نیست-مسطح است-غشای ویتلین شکننده است و زرده پس از شکستن تخم مرغ ممکن است پخش گردد.
* شالاز: نامشخص است.
* کهنگی: بیش از 15 روز.
* نمای پس از شکسته شدن: سطح وسیعی را اشغال میکند.
4- درجه C:
پوسته کثیف و ترکدار-سفیده بسیار آبکی و رقیق-در سفیده لخته خون دیده میشود-اتاقک هوایی بیش از 9 میلی متر عمق دارد-زرده کاملا مسطح و پخش شده.
نکته:تخم مرغهای درجه C در بازار مواد غذایی عرضه نمیگردد.
نکته:هر چه نسبت سفیده غلیظ به سفیده رقیق بیشتر باشد تخم مرغ تازه تر و مرغوبتر است.
تغییراتی که با گذشت زمان و افزایش کهنگی در تخم مرغ پدید می آید:
1- اتاقک هوایی بزرگتر و حجیم تر میشود. (به علت ورود هوا به آن)
2- تخم مرغ افت حجمی پیدا میکند. (به علت خروج دی اکسید کربن و آب)
3- زرده مسطح تر شده و قطرش افزایش می یابد. زرده ممکن است بیضوی شکل تر گردد.
4- غشاء خارجی زرده (ویتلین) شکننده تر میگردد.
5- شالاز نامشخص تر میشود.
6- با خروج دی اکسید کربن PH تخم مرغ افزایش می یابد.
7- سفیده غلیظ، رقیق و آبکی میگردد.
8- تخم مرغ پس از شکسته شدن سطح بیشتری را اشغال میکند.
9- پوسته از حالت زبری درآمده و صافتر و صیقلی تر میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
سیستم های کنترلی و دسته بندی آنها
15 : مقدمه
- یک سیستم ، یک مجموعه از پیشنهادات و اجزای متصل یا مرتبط است که به وسیله برخی از اشکال منظم متقابل یا غیر وابسته ، یک مجموعه کلی را تشکیل می دهد و وظایف خاصی را انجام می دهند . این سیستم یک بازده را تولید می کند تا نیروی مصرفی تان را در یافت کند . ترمومتر( دماسنج) و سیستم مرطوب کننده یک منبع توده ای را می توان همانند یک سیستم در نظر گرفت . یک دما سنج یک نیروی مصرفی معادل X= ( دمای هوا ) و یک بازده y=1 ( طول ستون جیوه در جای خود ) دارد . در سلسله ترتیبی منبع توده ای ، نیرو و موقعیت توده مصرفی و بازده سیستم به همین شیوه محاسبه می گردد . در چرخش تولید کننده الکتریسیته ، میزان نیروی مصرفی به صورت یک سرعت چرخشی از تغییر حرکت – اولیه خواهد بود و بازده آن ، تولید ولتاژ در بخشهای پایانی یا واحدهای نیروی الکتریسیته است . عبارت کنترل به معنای قاعده – دستور و فرمان است . سیستم کنترل را می توان به این صورت تعریف کرد : '' مجموعه ای از علایم و اجزای متصل یا مرتبط تر همانند یک دستور ، فرمان یا قاعده برای یک سیستم دیگر است '' در سیستم کنترل یکسری از راهنماییها جهت به کارگیری یک سیستم ثابت وجود دارد که می تواند مطابق با برنامه از پیش تنظیم شده تغییر کند .
- 1502 : نمونه هایی از سیستم های کنترلی .
در زیر برخی از نمونه های سیستم های کنترلی روشن شده است .
تصویر 1503 : سیستم روشن – خاموش الکتریکی
(i)یک سویچ الکتریکی که جریان الکتریسیته را در مدار کنترل می کند . علامت نیروی مصرفی به صورت دستور خاموش یا روشن است و علامت باز ها جریان یا عدم جریان الکتریسیته است .
- تصویر 1504 : سیستم حرارتی : کنترل تغذیه ای دستی
(ii) یک سیستم حرارتی در جای مناسب است که دمای آب داغ را در شرایط مطلوب ثابت نگه دارد . قبل اجرا می توان این وظیفه را با موفقیت انجام داد و الزامات متعاقب را باید به این صورت در نظر گرفت :
اجرا کننده باید بگوید که چه دمایی را برای آب نیاز دارد . این دما را نقطه تنظیم یا ارزش مورد نظر می نامند که نیروی مصرفی را در سیستم توزیع می کند .
اجرا کننده باید برخی از موارد مربوط به دما را تأمین کند ( اجزای محسوس جهت مشاهده میزان دما ) . به همین منظور دماسنج یک علامت را در کنار آب داغ نصب می کند و میزان دمای واقعی آب با آن نشان داده می شود . این دما ، یک بازده از سیستم است و کنترل کننده متغیر نامیده می شود . اجرا کننده با مشاهده دماسنج می تواند بفهمد که دمای آب چقدر است و آن را با اندازه دلخواه خود مقایسه کند . این تفاوت میان ارزش ( مقدار ) مورد نظر و میزان دمای واقعی را یک سیگنال اشتباه می گویند : e=r-c در جایی که r مربوط به نقطه تنظیمی یا بازده مرجع وc نشان دهنده میزان کنترل قابل تغییر می باشد .
اجرا کننده باید برخی از موارد متأثر از دما را تأمین کند ( اجزای کنترل کننده ) و باید دستورآن را برای انجام و رساندن دما به میزان مورد دلخواه و دستور مناسب آن را برنامه ریزی کند ( عملکرد کنترل ) .
علامت سیگنال اشتباه e نشان می دهد که آیا کنترل کننده دما خیلی بالا است یا خیلی پایین و این مسئله میزان عملکرد صحیح مورد نیاز را نشان می دهد که آیا کنترل مقدار آن را بازکرد یا بسته است .
میزان اشتباه ، حجم عملکرد ضروری درست را نشان می دهد : زمانی که این میزان با یک دستور درست به حجم صحیح خود رسید ، آب به ارزش دمایی مطلوب خواهد رسید .
در اینجا اجرا کننده باید قادر باشد تا میزان سیگنال اشتباه به حداقل ممکن کاهش دهد و سیستم ایجاد شده برای آب را تغییر دهد . جریان این روند در طول مسیر توزیع می شود .
تصویر 1505 : سیستم تقسیم بندی شده خودکار
(iii) سیستم تقسیم بندی شده خودکار ( شتاب دهنده – کاربراتور – موتور ماشین ) یک سیگنال دستوری دارد که نیروی شتاب دهنده پدال و سرعت خودرو را کنترل دارد . تغییر مطلوب سرعت موتور می تواند از طریق کنترل میزان فشار دارد به پدال شتاب دهنده ، به دست آید .
تصویر 1506 : سیستم هدایت کننده اتومبیل
(iv ) سیستم هدایت خودرو در جایی که راننده نیاز به حفظ آن دارد ، از این طریق در مسیر ، ایجاد می شود . جهت اندازه گیری بازده ، مغز و دست ها در مقابل و خطای ایجاد شده میان نیروی مصرفی و سیگنال بازده ، عکس العمل نشان داده و طوری عمل می کنند که این میزان خطا یا اشتباه به صفر کاهش یابد .
تصویر 1307 : سیستم کنترل بیولوژیکی : شخص به سمت نقطه مورد نظر می رود .
(v) سیستم کنترل بیولوژیکی در جایی است که شخص به طرف نقطه نشان داده شده و به سمت هدف می رود . سیگنال دستور ، یک موقعیت مثبت از هدف است و بازده آن به دستور به سمت آن نقطه واقعی است . دیگر نمونه های شناخته شدن از سیستم کنترل عبارتند از : سرخ کن های الکتریکی – ژیگلاتور فشار آب – سطح آب تانک توالت – اطوهای الکتریکی – خنک کننده ها – اجاق های خانگی با کنترل دما .
- 1503 : طبقه بندی سیستم های کنترل
دو نوع اصلی از سیستم های کنترل وجود دارد : سیستم های بازکننده حلقه و بستن حلقه ( حلقه- باز ) ( حلقه – بسته )
150301 : سیستم های حلقه باز ( سیستم کنترل غیر مانیتوری )
ویژگی های اصلی سیستم باز کننده حلقه عبارتست از :
هیچ مقایسه ای میان ارزشهای واقعی و ارزشهای دلخواه قابل تغییر نمی توان انجام داد .
بررسی و میزان نیروی مصرفی ، یک شرایط اجرایی ثابت ( بازده ) وجود دارد که این بازده هیچ اثری را برروی عملکرد کنترل ندارد و عملکرد کنترل مستقل از بازده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
طبقه بندی کردن تیپ در گاوهای شیری هلشتاین
پس از اینکه ارزیاب تیپ گاوهای شیری را ارزیابی کرد و صفات مختلف بدنی را مورد اندازه گیری یا قضاوت چشمی قرارداد بایستی بر اساس امتیازات حاصله ؛ گاوهای شیری را کلاسه بندی یا طبقه بندی کرد. در روش طبقه بندی معمولا نمره مربوط به هر قسمت از بدن دام جداگانه محاسبه گشته و پس از آن نمره تیپ نهایی یا فاینال اسکور و سپس امتیاز کل تیپ دام مشخص می گردد. امتیاز کل یا فاینال کلاس برای گاوهای شیری هلشتاین در طبقات مختلف زیر قرار می گیرد:
طبقه
امتیازکل
Excellent
90-100
Very Good
85-89
Good plus
80-84
Good
75-79
Fair
65-74
Poor
50-64
تعیین امتیاز نهایی یا فاینال اسکور:
برای تعیین امتیاز نهایی قسمتهای مختلف بدن گاو امتیاز بندی شده و سپس نمره هر قسمت از بدن دام جداگانه محاسبه و در تعیین نمره نهایی مورد استفاده قرار می گیرد.برای این کار بدن یک گاو شیری به 5 قسمت اصلی زیر تقسیم بندی می گردد:
1- چهار چوب بدنی و ظرفیت پذیری دام که در تقسیم بندی کانادایی نمره 20 و در تقسیم بندی آمریکایی نمره 15 را به خود اختصاص می دهد.
2- کپل که در سیستم طبقه بندی کانادایی نهایتا 10 نمره به آن تعلق می گیرد.
3- دست و پا که در سیستم طبقه بندی کانادایی نمره 16 و در طبقه بندی آمریکایی نمره 15 را به خود اختصاص می دهد.
4- سیستم پستانی که در هر دو روش طبقه بندی بیشترین امتیاز یعنی 40 را به خود اختصاص می دهد.
5- خصوصیات شیرواری که در سیستم کانادایی نمره 14 و در سیستم طبقه بندی امریکایی نمره 20 به آن تعلق میگیرد.
همانطور که مشخص است سیستم طبقه بندی تیپ در هر کشور جداگانه می باشد و هر کشوری با توجه به استراتژی اصلاح نژادی خود نمره مربوط به قسمتهای مختلف بدن دام را تعیین می نماید . مثلا در سیستم طبقه بندی کانادایی نمرات قسمتهای مختلف بدن به شرح زیر است:
نمره نهایی
قسمتهای مختلف بدن
20
چهارچوب بدنی و ظرفیت پذیری
10
کپل
16
دست وپا
40
سیستم پستانی
14
خصوصیات شیرواری
در سیستم طبقه بندی آمریکایی نمرات قسمتهای مختلف بدن دام به شرح زیر تعیین می گردد:
نمره نهایی
قسمتهای مختلف بدن
15
چهار چوب بدنی
20
خصوصیات شیرواری
10
ظرفیت پذیری بدنی
15
دست و پا
40
سیستم پستانی
همانطور که ملاحظه میشود در هر دوسیستم نمره نهایی یا فاینال اسکور حد اکثر به عدد 100 خواهد رسید.
حال با توجه به اینکه سیستم طبقه بندی تیپ در کشور ایران نزدیک به سیستم کانادایی میباشد به توضیح این سیستم خواهیم پرداخت:
1- چهار چوب بدنی و ظرفیت پذیری : (نمره نهایی 20)
در این قسمت امتیازهای مربوط به صفات زیر : قد؛ عرض سینه؛ اندازه بدن؛ قدرت کمر و عمق بدن محاسبه گشته و نمره نهایی برای آن تعیین می شود. هر یک از صفات فوق درصدی از امتیاز نهایی این قسمت را به خود اختصاص می دهند.از کل نمره این بخش که 20 میباشد مقدار15% به قد و قامت؛8% به توازن بدن؛20% به اندازه بدن؛ 29% به عرض سینه؛20% به عمق بدن؛8% به قدرت کمر اختصاص داده میشود. در این بخش معایب تیپی زیر نیز ممکن است توسط ارزیاب دیده شده و آنها را در اسکور کارت علامت زده باشد که شامل : کجی صورت؛شانه بالی؛پشت شانه ضعیف؛ میباشد . چنانچه این معایب مشاهده شده باشد بین 0.5 تا 2 امتیاز از کل امتیاز این قسمت کسر می گردد.
2- کپل (نمره نهایی 10 )