بررسی مقایسه ای مدل های تخصیص بودجه به کار گرفته شده در ایران و سایر کشورها
چکیده
امروزه تخصیص منابع، غالبا ذهنی، تجربی و مبتنی بر روش های کهنه است و لذا به رضایت عمومی نمی انجامد و قابلیت تعمیم پذیری و انطباق ریاضی ندارد. از این رو استفاده از نظریه های کمی برای نزدیک کردن کمیت و کیفیت استدلال انسانی، ضروری است. قوانین بودجه، مبتنی بر پیش بینی هایی است که همواره با خطا و عدم قطعیت همراه هستند. این خطاها در پیش بینی داده ها، در اندازه گیری و سنجش آن ها، و همچنین پیاده سازی بودجه وجود دارد. بنابراین، کمترین تغییرات در مقادیر پیش بینی شده موجب تردید در بهینگی و موجه بودن فضای قانون بودجه خواهد شد. هدف از این مقاله، یافتن مدلی برای بودجه ریزی در بخش عمومی است که بتواند عدم قطعیت را به نحوی لحاظ کند که ضمن حفظ بهینگی و موجه بودن فضای تخصیص در برابر تغییرات، انعطاف پذیری آن را نیز در اجرا تضمین کند.
کلیدواژه: بودجه ، بودجه بندی، مدل های تخصیص بودجه ، روش های بودجه ریزی، بودجه بندی در ایران
فهرست مطالب
چکیده أ
مقدمه 1
مبانی نظری 3
تعریف بودجه 3
ماهیت بودجه بندی 4
ساختار بودجه 4
مراحل بودجه 6
انواع تکنیکهای بودجهبندی 6
سیستم بودجهبندی سنتی یا متداول 7
بودجهبندی افزایشی و متحرک 7
سیستم بودجهبندی بر مبنای برنامه 8
سیستم بودجهبندی بر مبنای عملکرد 9
سیستم بودجهبندی بر مبنای صفر 10
سیستم بودجهبندی برمبنای فعالیت 12
مدل های ریاضی بودجه ریزی 13
رویکردهای کلاسیک برای مقابله با عدم قطعیت 14
رویکرد بهینه سازی استوار 15
مدل ریاضی بودجه بندی 16
پیشینه پژوهش 18
نتیجه گیری 20
منابع 21
مقدمه
اصولاً بودجه را به عنوان ابزار چارچوب بندی تصمیم ها در مدیریت و بهره برداری از فرصت ها مورد استفاده قرار میدهند. ابزار بودجه ریزی و تخصیص هزینه، البته در سازمان های عمومی و خصوصی دارای اهداف و حتی روشهای متفاوتی است. اما به طور عمومی ابزار پیش بینی، برنامه ریزی و تخصیص، کنترل، مدیریت مالی، نظارت، مدیریت راهبردی و نیز تجدید نظر در فرایندها همان بودجه ریزی است (ابراهیمی نژاد، 1382). در بودجه ریزی دو طرف درآمدها و هزینه ها توازن در سند بودجه را بوجود می آورد. اگر چه هر سمت تراز بودجه اهمیت خاص خود را دارد، ولی برای سازمان ها عمومی و دولتی که درآمدهای متمرکز دارند و با دارا بودن بخش های مشابه و مستقل در نواحی جغرافیایی متفاوت، عموماً یک فرایند تخصیص هزینه را در مدیریت واحدهای استانی خود به نمایش می گذارند، اصول تخصیص هزینه خود نیازمند مدل بندی و طرح ریزی جدا است.
در سازمان های بزرگ بخش قابل اعتنایی از سند بودجه به مدیریت هزینه اختصاص دارد. روش های سنتی بودجه ریزی عموماً بر حسابداری مرکزی هزینه ، بودجه ریزی پروژه ای و نیز بودجه ریزی سرمایه ای تمرکز دارند. روشهای مرسوم بودجه ریزی نیز براساس استراتژی های انتخابی در سازمان ها، بودجه ریزی از بالا به پایین ، بودجه ریزی از پایین به بالا یا بودجه ریزی بر مبنای صفر است (Dorfman,1981). بودجه ریزی عملیاتی نیز بودجه ریزی است که براساس روش پایین به بالا و شروع از نقطه صفر برای هر عملیات قابل اجرای هدف گذاری شده، اقدام به تنظیم سند هزینه ـ منفعت می نماید. بیشتر سازمان ها با توجه به اهداف سازمانی و البته اندازه و مقیاس فعالیت، ترکیبی از این روش ها را انتخاب و مورد عمل قرار می دهند. آنچه که در بودجه ریزی مهم به نظر می رسد، معماری عناصر هزینه ای و درآمدی هر سازمان است، که با توجه به اهداف سازمانی باید بتواند بهترین تناسب را در تهیه و تنظیم، پیش بینی، پوشش اهداف، کارایی و اثربخشی بدست دهد و امکان کنترل و نظارت و مقایسه را در هر زمان و مکانی بوجود آورد. قابل ذکر است که هر یک از روش های عنوان شده بودجهنویسی، امروزه تحت گسترش های خاص مورد نیاز رشته های تخصصی قرار گرفته و حالتی تخصصی برای روش های بودجه نویسی پیش آمده است. به عنوان نمونه می توان به روش های بودجه ریزی با لحاظ نمودن دقدقه های زیست محیطی در پروژههایی که اجرای آنها منجر به ایجاد آلودگی در محیط خواهد شد، و یا پروژه هایی که در اثر اجرای آنها اثرات جانبی متفاوتی در ابعاد مختلف در محیط بوجود خواهد آمد اشاره نمود (Clark & Thomas,1979).
فرایند بودجه ریزی در پروژه ها متفاوت از هنگامی است که یک سازمان تشکیل یافته برای ادامه فعالیت نیاز به منابع مالی دارد. انواع روش های بودجه ریزی سرمایهای در این شرایط به سازمان دهی منابع مالی برای ایجاد پروژه ها و پوشش اهداف می پردازند. هر چند بودجه ریزی سرمایه ای می تواند در انتخاب مدل متنوع باشد، ولی از روش های نرخ بازده داخلی، ارزش فعلی حال پروژه، نسبت ارزش فعلی حال منافع به ارزش فعلی هزینهها و نیز روش هزینه و درآمد یکنواخت سالیانه، از شناخته شدهترین مدل های بودجه ریزی در تدوین پروژه های سرمایه گذاری هستند (Causing, Myla. Et, al,1996). هم اکنون در تخصیص منابع بین سازمان های دولتی روشهایی به کار می رود که در اغلب آنها می توان ساختارهای تصمیم گیری خطی را مشاهده نمود. این ساختارها به صورت استفاده از شاخص های نمایش دهنده درخواست ها براساس تخصیص های دوره قبل با رشد متناسب و چانهزنی شکل گرفته است. این موضوع مهم است که نگاه به گذشته در تخصیص های بودجه همواره وجود داشته و بخشهای دولتی، مستقل از این که در کدام کشور طرح شده اند به این موضوع تا حدودی وفادار هستند (شبیری نژاد، 1375). اما نگاه به گذشته به تنهایی نمی تواند اصول صحیحی را برای تخصیص بودجه در آینده بوجود آورد.
امروز بودجه ریزی ایران به عنوان چهره مالی مدیریت عمومی کشور دارای روشی نامناسب است. تنظیم بودجههای سالیانه با دشواری ها و مسائل متعددی روبرو است. روش کنونی بودجه ریزی به گونه ای است که عموماً سازمان های دولتی بدون توجه به محصول سازمانی و تنها براساس الگوی تخصیص های گذشته، قدرت چانهزنی و حتی بدون توجه به شاخص های عملکردی اقدام به بودجهخواهی نموده و دولت و مجلس نیز طی مراحل رفت و برگشتی، اقدام به تخصیص بر همین مبنا می نمایند(شبیری نژاد، 1375). این در حالی است که ضرورت بازنگری در روش های بودجهریزی بر کارشناسان آشکار شده و حرکت در این راستا شروع شده است. بر این اساس سؤال اصلی این مقاله این است که با توجه به شرایط کنونی و ساختار کنونی بودجه ریزی در ایران، چه مدل خاصی را می توان طراحی و ملاک عمل قرار داد، که هم بتواند براساس روشهای کنونی سازگاری در استفاده را داشته باشد و هم بتواند به نوعی چانهزنیهای مرسوم سیاسی موجود را درمدل وارد نماید. همچنین به گونه ای کارشناسانه بتواند شاخص های عملکرد سازمانی را وارد مبانی بودجه ریزی و تخصیص هزینه نماید. بر این اساس خصوصیت اصلی مدل پیش نهادی این است که به راحتی در شرایط کنونی قابل به کارگیری است و می تواند بخش بزرگی از انحرافات بودجه را که ناشی از عدم توجه به عملکردها و نبود رقابت سالم بین بخش ها است کاهش دهد. همانا این فرایند افزایش کارایی و اثربخشی را در بودجه ریزی رقم خواهد زد.
در سالهای اخیر تحقیقات زیادی جهت در نظر گرفتن عدم قطعیت داده ها در مدلهای ریاضی صورت گرفته است. این تحقیقات به توسعه روشهای بهینه سازی استوار منجر شده است. عدم قطعیت می تواند بر روی بهینگی و موجه بودن مسائل تأثیر بگذارد معمولاً از بهترین برآورد داده ها جهت به کارگیری در مدل های ریاضی استفاده می شود که به این داده ها، داده های اسمی گفته می شود. اولین مدل بهینه سازی استوار توسط سویستر ارائه گردید، این مدل به ساختن جوابهای شدنی برای یک مجموعه محدب می پرداخت. جوابهای مدل سویستر بسیار محافظه کارانه بودند، به گونه ای که در مقابل تضمین استواری جواب از بهینگی صرف نظر می شد. در گام بعدی جهت توسعه بهینه سازی استوار مدل بنتال و نمیروسکی و بطور مستقل از آن القاوی و همکارانش ارائه گردید. مدل آنها دارای دو مشکل بود اول اینکه سختی محاسباتی مسئله را افزایش می داد و دوم اینکه هیچ تضمین احتمالی جهت شدنی بودن مسئله ارائه نمی کرد. چهارچوب کاری مدل بنتال و نمیروسکی غیر خطی بود. برتسیماس و سیم رویکردی را ارائه کردند که در آن تعاملی بین بهینگی و استواری وجود داشت. مدل آنها یک مدل خطی می باشد که به تعدیل سطح محافظه کاری جواب استوار می پردازد. از ویژگی های مدل برتسیماس و سیم می توان به خطی بودن و همچنین قابلیت کنترل محافظه کاری جوابهای استوار به کمک پارامتری به عنوان هزینه استواری اشاره نمود. از دیگر قابلیت های این مدل می توان به قابل استفاده بودن در مسائل عدد صحیح اشاره کرد (آذر، 1390).
مبانی نظری
تعریف بودجه
بودجه سندی است که درآمدها و هزینه های دولت را طی یکسال مالی تعیین می کند و نقشی بسیار مهم و حیاتی در رشد و بالندگی اقتصاد کشور بر عهده دارد. در این میان توجه به نقاط ضعف سیستم های بودجه ریزی و ترمیم (اصلاح سیستم های بودجه ریزی) کمک شایانی به اقتصاد کشور می نماید. امروزه توسعه همه جانبه مهم ترین هدف جوامع و کشورهاست و این هدف محقق نمی شود مگر با استفاده صحیح از منابع مادی و تنظیم مصارف آن برای بهبود شرایط زندگی افراد جامعه. در یک تعریف کلی مدیریت را استفاده مؤثر و کارآمد از منابع مادی، مالی و انسانی می دانند و بودجه تجلی عینی مالی آن است و در واقع بودجه تبدیل منابع مالی به اهداف انسانی است (ولیخانی، 1391).
ماهیت بودجه بندی
بودجه بندی عبارت است از برنامه سالیانه که رابطه میان وجوه تخصص یافته به هر برنامه و نتایج بدست آمده از آن برنامه را نشان می دهد (پناهی، 1386). یعنی با میزان مشخصی مخارج انجام شده در هر برنامه باید مجموعه ای معین از هدف ها تعیین شود (ولیخانی، 1391).
مهمترین هدف بودجه بندی، اصلاح مدیریت بخش عمومی و افزایش اثر بخشی مخارج این بخش است(باباجانی، 1387). که به موارد زیر می توان اشاره کرد: محدودیت منابع و نبود ارتباط مشخص بین بودجه عملیاتی هر دستگاه و خصوصاً نبود امکان پایش دقیقی فعالیت ها ، تکیه بر چانه زنی در جذب اعتبارات بیشتر برای توسعه واحدها توسط دست اندکاران محلی، باعث جدایی نظام تهیه و کنترل بودجه از نظارت بر کارایی هزینه، شفاف نبودن فرآیند بودجه ریزی، فقدان نظام گزارشدهی مالی در نظام مالی دولتی جهت ارزیابی و همچنین تمرکز شدید روی داده ها و بی توجهی به نتایج کسب شده، موجب بروز مشکلاتی در تنظیم بودجه دولت و استفاده نکردن بهینه از آن گردیده است (پناهی، 1386). باید گفت که بودجه بندی به شکل کلی در پی این است که روشن کند بودجه و منابع مالی به مصرف رسیده چگونه نتایج مطلوب را به بار خواهد آورد، و از این طریق می توان با نشان دادن اثرات بالقوه افزایش یا کاهش بودجه به تصمیم گیری درباره تخصیص منابع کمک مؤثری کند.
ساختار بودجه
همانگونه که گفته شد، بودجه عبارت است از برنامه عملیات بر حسب مقادیر و برای یک دوره معین از زمان. بهطور کلی بودجهها دو نقش اصلی دارند؛ یکی اینکه مجوز خرجاند، به این معنی که به مدیران اجازه میدهند که در قسمتهای سازمان خود مقادیری از هزینه را به حساب بگذارند و دیگر اینکه عامل مقایسه عملکرد جاریاند، مانند معیاری که میتوان عملیات جاری را با آن کنترل کرد. این دو نقش در سیستم برنامهریزی و کنترل بودجهای در هم میآمیزد؛ دو ابزاری که برای بقای هر سازمانی حیاتی است. برنامهریزی عملیات سازمان، این اطمینان را بهدست میدهد که سازمان در مسیر درست قرار دارد. کارکنان سازمان هم هدفهای معینی دارند که باید به آن برسند. در نبود برنامه رسمی، سازمان در مسیر مناسبی قرار ندارد، مدیران هم از هدفها و مسئولیتهای خود آگاهی ندارند، ضمن اینکه هیچکدام از تناسب عملیات خود با دیگر مدیران سازمان، ارزیابی درستی نخواهند داشت (Scarlett, 2005).
مراحل بودجهبندی با تنظیم برنامه متوقف نمیشود. با این کار سازمان تازه در مسیر درست قرار گرفته است، ولی مسئولیت مدیران این است که برای اطمینان از ادامه درست راه، به عملیات کنترلی هم اقدام کنند. بهترین کنترل، مقایسه نتایج واقعی با برنامه اصلی است. بنابراین، عملیات برنامهریزی و کنترل باید همزمان پیش برده شوند. پیشبرد برنامهریزی بودجهای بدون استفاده از برنامه برای مقاصد کنترلی، تنها قسمتی از کار است. اما برای هر سازمانی سه نوع برنامهریزی وجود دارد که وجه تمایز اصلی آنها به دوره زمانی آنها بر میگردد و میتواند کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت باشد (میر اسکندری،1386):
الف- برنامهریزی راهبردی که به تهیه برنامههای عملیاتی درازمدت برای رسیدن به هدفهای سازمان مربوط میشود،
ب- برنامهریزی بودجهای که تهیه برنامههای کوتاهمدت یا میانمدت سازمان است و ضمن برنامه راهبردی اجرا میشود، و
پ- برنامهریزی عملیاتی که مراحل برنامهریزی روزبهروز یا کوتاهمدت را شامل میشود که مربوط به برنامهریزی استفاده از منابع و در چارچوب برنامه بودجهای اجرا میشود.
اما برای تهیه بودجه، نیاز به تشکیل کمیته بودجه است که باید بهطور منظم تشکیل جلسه دهد، پیشرفت مراحل برنامهریزی بودجهای را بازبینی کند و مشکلات احتمالی را حل کند. این جلسات تمام سازمان را بهنحو موثری در یکجا جمع میکند و همه را از کارکرد هماهنگ تهیه بودجه مطمئن میسازد، یا به نوعی همکاری کارکنان را در بودجه ایجاد میکند که دو مزیت عمده را بهدنبال دارد؛ یکی اینکه پیشبینیهای بهعمل آمده را با کیفیت میسازد و دیگر اینکه باعث افزایش انگیزش در کارکنان خواهد شد. ایراد اصلی همکاری در بودجه، پیچیدهتر و مفصلتر شدن مراحل بودجهبندی است، اما بهنظر میرسد مزایای آن بیشتر از ایراد آن برای سازمان باشد. همچنین، تهیه بودجه نیازمند اطلاعات مفصلی است که در دستورعمل بودجه جمعآوری میشود. دستورعمل بودجه مجموعهای است از مدارک که اطلاعات کلیدی را برای کسانی که در مراحل برنامهریزی مشارکت میکنند، فراهم میسازد.
برای تهیه بودجه میتوان از رایانهها و کاربرگهای الکترونیکی نیز استفاده کرد. از آنجا که برنامهریزی بودجهای فرایندی فعال و زنده است، به محض اینکه اولین مجموعه از بودجهها تهیه شد، باید مورد بازبینی مدیران ارشد قرار گیرد و مناسب بودن بودجهها در تطبیق آنها با هدفهای درازمدت، سوداوری و نقدینگی مورد نظر، مقایسه شود. استفاده از رایانهها و کاربرگهای الکترونیکی، مدیران را قادر میسازد که تغییرات لازم را در عوامل متغیر قابل تصمیمگیری ایجاد کنند و نتایج را به سرعت ببینند و این کار را آنقدر تکرار کنند تا احساس کنند که بودجه دوره آینده به بهترین نحو ممکن تنظیم شده است (Chandra et al., 2007).
مراحل بودجه
دور یا گردش بودجه، از چهار مرحله جدا از هم تشکیل میشود که به ترتیب عبارتند از (انصاری، 1381):
1. تهیه و تنظیم بودجه؛ روش کلی در این مرحله به این شرح است که دستگاههای اجرایی، بودجههای پیشنهادی خود را در قالب پیشبینی درآمدها و برآورد هزینهها و در چارچوب سیاستها و برنامههای کلان کشور تهیه و تنظیم و پس از طی مراحلی در قوه مجریه به وسیله رئیس آن قوه برای بررسی و تصویب به قوه مقننه تقدیم میشود؛
2. تصویب بودجه؛ نمایندگان مردم با تصویب بودجه، کارهای دولت را بررسی و کنترل مینمایند؛ زیرا برنامههای دولت در بودجه تبلور پیدا میکند و قوه مقننه پیش از تصویب، ناگریز است بودجه پیشنهادی دولت را دقیقا رسیدگی نموده و آن را به منظور تطبیق با نیازهای جامعه که از طریق افکار عمومی دریافت داشته، اصلاح نماید؛
3. اجرای بودجه؛ در این مرحله، بودجه به وسیله قوه مجریه از حالت برنامه، به دنیای عمل و واقعیتها وارد میشود و مرحلهای بسیار مهم در چرخه کار بودجهریزی به شمار میآید، زیرا تمام عملیات دو مرحله پیش، به منظور اجرای بودجه صورت میگیرد و اگر بودجه به درستی و مطابق با روح و محتوای آن به اجرا درنیاید، تمام تلاشی که برای تنظیم دقیق و کارا بودن آن به کار رفته و آنچه قانونگذار به تصویب رسانده، بیهوده و دولت به هدفهای خود نمیرسد؛
4. نظارت بودجه؛ آخرین مرحله از چرخه کار بودجه، مرحله کنترل بودجه است، که توسط قوه قانونگذاری صورت میگیرد. مفهوم ساده کنترل، عبارت است از مقایسه و مطابقت آنچه که هست؛ با آنچه که باید باشد. به عبارتی دیگر، نظارت تطبیق بودجه مصوب مجلس نمایندگان مردم با چگونگی اجرای آن توسط دولت است.
انواع تکنیکهای بودجهبندی
از آنجا که از بودجه در تمام بخشهای تولیدی، خدماتی، عمومی و غیرانتفاعی استفاده میشود، لذا در زیر ضمن ارائه توضیحاتی در خصوص بودجه، انواع تکنیکهای بودجهبندی از قبیل بودجهبندی سنتی، بودجهبندی افزایشی و متحرک، بودجهبندی بر مبنای برنامه، بودجهبندی بر مبنای عملکرد، بودجهبندی بر مبنای صفر و بودجهبندی بر مبنای فعالیت، معرفی میشوند.
سیستم بودجهبندی سنتی یا متداول
بودجهبندی سنتی روشی است که در آن هدفها و تاکیدها صرفاً به ابزار مالی و حسابداری دریافتها و پرداختهای بخش دولتی استوار است و توزیع اعتبارات تنها به دستگاه مواد هزینه منتهی میگردد و تشخیص اینکه دولت چه اعمالی را انجام میدهد و در قبال پولی که خرج میشود چه نتایجی را بهدست میآورد، نشان داده نمیشود.
از مهمترین ویژگیهای این روش میتوان به موارد زیر اشاره نمود (باباجانی، 1387):
1) سهم دستگاه اجرایی در این نوع بودجه تعیین میشود،
2) دارای سیستم حسابداری مالی و بودجهای است،
3) نوع هزینهها را مشخص میکند،
4) بر مصرف منابع تاکید دارد،
5) دارای نظام حسابرسی مالی و رعایت است،
6) هدف هزینهها را مشخص نمیکند، و
7) ظرفیت مسئولیت پاسخگویی مالی محدود است.
مهمترین مزیت این سیستم را نیز میتوان سادگی بهکارگیری آن برای دولت دانست.
بودجهبندی افزایشی و متحرک
زمانی که برای یکسال مبنا بودجه بسیار مناسبی تنظیم شده باشد و طی سال به دفعات از این بودجه بازخورد گرفته شده باشد و در نهایت، زمان و امکانات مناسبی برای تنظیم بودجه دوره بعد وجود نداشته باشد، میتوان از سیستم بودجهبندی افزایشی استفاده کرد؛ یعنی بودجه سال مبنا بهعلاوه درصد معینی افزایش در هزینهها و درامدهای دوره آینده (سعیدی، 1384).
این سبک بودجهبندی که حجم عملیات دستگاه را ثابت فرض میکند و افزایش یا کاهش هزینهها را در برابر حجم عملیاتِ ثابت، مقایسه و براورد مینماید، به نگهداشت سطح عملیات مرسوم است. اساس کار بر مبنای اعتبارات سال قبل است که در سال بعد، تغییرات حاصل از نرخ تورم، تعدیل قیمت کالا و خدمات، براورد و توسعه عملیات کمیوکیفی، به آن اضافه میگردد.
اما وقتی نتوان بهطور درخور اتکایی وقایع آینده را پیشبینی کرد، استفاده از بودجههای متحرک زمانی، بسیار مفید خواهد بود. بودجهای که بهطور مرتب با پایان هر دوره فرعی مانند ماه یا فصل، یک دوره مشابه به آخر آن افزوده شود، بودجه متحرک یا مستمر نام دارد (برای مثال بودجه نقدی) که استفاده اصلی آن زمانی است که هزینهها یا فعالیتهای آینده به دقت قابل پیشبینی نباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
محقق:
موضوع پروژه: اصلاح بودجه بندی
موادغذایی
خشک کردن، قدیمی ترین روش برای نگه داری غذا به حساب می آ ید. ساکنان اولیه آمریکا، از جمله بلال، برش های سیب، کشمکش،انگور وگوشت را خشک می کردند. در مقایسه با سایر روش ها،خشک کردن کمی اسانتر است. در حقیقت، لوازم و تجهیزات این کار دردست دارید. غذاهای خشک شده خیلی خوب نگه داشته می شوند زیرا محتوای رطوبت آنها اینقدر پایین است که اورگانیزم های فاسد کننده نمی توانند رشد ونمو پیدا کنند.خشک کردن هیچ گاه جای کنسرو نمودن وفریز کردن را نمی گیرد، زیرا این روش ها در نگه داری طعم، ظاهر و ارزش غذایی مواد نقش بهتری را بازی می کنند. اما خشک کردن بهترین راه برای تهیه غذاهایی است که بتوان تنوع و تفاوتی را به خوراک اضافه نمود و یک غذا و خوراک مقوی و خوشمزه را تهیه کرد. یکی از بزرگترین مزایای غذاهای شک شده این است که فضا وجای خیلی کمتری را نسبت به غذاهای کنسرو شده ویخ زده را اشغال می کنند. روش های توصیه شده برای کنسرو نمودن و فریز کردن به وسیله تحقیقات وتجارب گسترده ای مورد ارزیابی قرار گرفته اند.خشک نمودن خانگی مراحل آن چنان پیچیده ای ندارد.
غذا می تواند از چند طریق خشک شود.برای مثال، اگر هوا به اندازه کافی گرم وخشک بود به وسیله آفتاب، یا اگر هوا مرطوب بود به وسیله یک اجاق یا خشک کن. یا توجهی دوباره به کشت وزرع وغذاهای طبیعی و به علت هزینه بالای محصولات خشک شده تجاری، غذاهای خشک شده در خانه دوباره نزد خانواده ها محبوب گشتند. خشک کردن سخت نیست، اما وقت زیاد وتوجه خاصی را به خود جلب می کند.
گرچه روش های متفاوتی برای خشک نمودن وجود دارد، اما خط مشی های کلی یکسان و متشابه هستند. گر چه خشک نمودن خورشیدی،روشی موسوم و خیلی ارزان می باشد،اما I11ionis ،آب وهوای مناسبی برای این کار راندارد. خشک سازی خورشیدی غذاها،روشی موسوم وخیلی ارزان می باشد، اما I11ionis،آب وهوای مناسبی برای این کار را ندارد. خشک سازی خورشیدی غذاها، تقریبا 3 تا 5 روز متوالی را می طلبد ،البته با درجه حرارتی فارنهایت و رطوبتی خیلی پایین.میانگین رطوبت در Illionois مرکزی در روزها فارنهایت ودرجه حرارت معمولا 86% است.
بنابراین خشک کردن خورشیدی عملی و ممکن نمی باشد. خشک کردن در اجاق آشپزخانه ،می تواند خیلی گران در آید.در یک اجاق الکتریکی، خشک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
اصول کنترل و تنظیم بودجه دولتی
اصل تعادل بودجه
تفکر تعادل بودجه را باید در اندیشه های آقای آدام اسمیت جستجو کرد
سه نظریه برای تعادل بودجه
اندیشمندان مکتب کلاسیک
آدام اسمیت و دیوید ریکارد روژان باتیست
پیروان مکتب نهایی در اقتصاد (ماژرینالیستها)
1- مکتب کلاسکیها : معتقد بودند که بودجه دولت نه باید کسری داشته باشد و نه مازاد در نظر او و پیروانش دخل و خرج دولت باید بطور دقیق برابر باشد. این گروه حامی عدالت و نظم اجتماعی بودند. بنابر نظریات این گروه، دولت ها فقط باید به حفظ نظم عمومی و برقراری عدالت اجتماعی بپردازند و نباید در سایر کارها دخالت کنند. از نظر این گروه دخالت دولت را مخالف اصل آزادی فردی و فلسفه اصالت شخصی می دانستند.
2- آدام اسمیت و دیوید ریکاردو دو دانشمند اقتصاد کلاسیک انگلیسی روژان باتیست سه فرانسوی : دخالت دولت را در اداره امور اقتصاد به حداقل می دانستند و در زمان آنها هم حقیقت جز این نبود.
3- پیروان مکتب نهایی در اقتصاد (ماژرینالیستها) : ارزش خدمات دولتی را با فایده نهایی آن برای جامعه می سنجیدند. و بنابراین کسری بودجه و تامین مالــی آن بصورت وام یا قرضه، تحمیلی بر نـسل آینده محسوب می شود و نمی توان فایده نهایی را از محل این گونه منابع و یا آن را در میان نسل حال و آینده تقسیم کرد.
تعادل بودجه از نظر این گروه همان مفهوم لغوی تعادل یعنی برابری میان درآمدها و هزینه های دولت در یک سال بودجه ای است
عدم تعادل در بودجه
کسری بودجه مازاد بودجه
الف) کسری بودجه : کلاسیک زیاد بودن هزینه ها در مقابل درآمدها به عبارتی افزایش هزینه های عادی دولت در برابر درآمدهای عادی می باشد. هزینه ها< درآمدها
کلاسیک ها وظایف دولت را محدود به 2 وظیفه می دانستند:
هزینه های عادی دولت مربوط به انجام این وظایف بود و درآمدهای دولت نیز تنها از طریق دریافت مالیات تامین می گردیدند.
بخاطر محدود بودن وظایف دولت باید مخارج آن محدود باشند در نتیجه حداقل درآمد برای دولت منظور شده باشد. اعتقاد کلاسیک ها این بود که در صورت کسری بودجه دولـت ها سیاست اوراق قرضـه را پیش می گرفتند و باعث هزینه های اضافی در یکسال می باشد و در سال های بعد که باید اصل و بهره وام های دریافت شده پرداخت شود عاملی برای افزایش هزینه های دولت است. از طـرف دیگر محدود بودن منابع مالی دولت، دولت را به سوی ورشکستگی می کشاند.
این مکتب از سیستم مقداری پول استفاده می کنند و اعتقاد داشتند در صورتی که دولت به منظور تامین کسر بودجه دست به چاپ وانتشار پول بزند این عمل منجر به افزایـش هزینـه ها می شود و افزایش قیـمت ها برابـر با افزایـش هزینه های دولت خواهد بود سیستم مقداری پول / انتشار اسکناس افزایش قیمت ها / افزایش هزینه های دولت/ کسری بودجه در دوره های بعدی / انتشار بیشتر اسکناس/ افزایش هزینه های دولت بطور مداوم
کلاسیک ها معتقد به عدم دخالت در امور اقتصادی بودند در نتیجه منظور از کسر بوده همان کسری بودجه اداری بود.
ب) مازاد بودجه : درآمدهای عمومی < هزینه های عمومی. اعتقاد کلاسیک ها بر این بود که دولت ها باید طوری عمل کنند که درآمدها= هزینه ها باشند. پس اضـافه در آمد را ناشی از وصول مالیـات اضافی و مــازاد بر نیـاز دولـــت می دانستند گرفتن مالیات اضافی به 2 صورت تاثیر منفی دارد.
1- دولت را دچار وسوسه انجام مخارج جدید
2- محدودیت قدرت مالی بخش اقتصاد خصوصی در نتیجه مانع توسعه بیشتر فعالیت های اقتصاد می گردد.
امروزه اصل تعادل بودجه که برابری میان هزینه ها با درآمد است یعنی در مفهوم مورد نظر کلاسیک ها، اعتبار خود را از دست داده است.
کسری بودجه از دیدگاه مالیات جدید : در عصر جدید با توسعه روزافزون وظایف دولت ها و به منظور توسعه زیر بنای اقتصادی جامعه از قبیل ایجاد مجتمع های بزرگ ذوب آهن، پتروشیمی، نیروگاهها، ایجاد بزرگ راههای ارتباطی و نظایر آنها دریافت استقراض ضروری به نظر می رسد زیرا آیندگان از چنین سرمایه گذاریهایی استفاده خواهند نمود لذا وام های گرفته شده نیز پرداخت خواهد شد
تعادل سالیانه بودجه / تعادل ادواری بودجه: این نمودار نشان دهنده استفاده از تعادل ادواری بودجه را بیان می کند. در حال حاضر طرفداران عدم کسری بودجه نیز معتقدند دریافت وام و کسر بودجه همیشه همراه با خطر تورم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
((مقاله بودجه ریزی عملیاتی))
عنوان مقاله: مطالعه و بررسی کاربرد بهای تمام شده خدمات درسیستم مدیریت منابع مالی و بودجه ریزی عملیاتی دربخش آزما یشگا ه مرکزآموزشی درما نی امیرالمومنین (ع) سمنان
نویسندگا ن : علی اصغرهمتی*- تقی بینا ئی- دکتربهپور یوسفی- دکتر محمد فروزش فرد –دکترمجتبی احمد زاده –فا طمه اعتما دی- خدیجه لقا ئی- مینا گلستا نی- علی دانشجو
چکیده : روش بود جه ریزی که هم اکنون در سا زما نهای دولتی رواج دارد و ترکیبی از روش بودجه ریزی سنتی و بودجه ریزی برنامه ای است که اطلاعاتی جامع در مورد نتایج هزینه صرف شده اعتبارات و میزان اثر بخشی و کارآیی آن در دست نیست .(1) از طرفی براساس مواد قانون سوم و چهارم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تدوین سیاستهای کلان کشوری در خصوص بودجه ریزی برنامه ای جهت دستیابی صحیح و سریع به اثر بخشی و کارائی هزینه های انجام یافته ها را برآن داشت تا در مورد اثر بخشی و تعیین نرخ بهای تمام شده خدمات در مدیریت منابع مالی (بودجه ریزی عملیاتی ) در مرکز آموزشی درمانی امیرالمومنین (ع) مطالعه و بررسی نماییم تا بتوان از نتایج آن بهره گرفت .
این مطالعه بصورت توصیفی تحلیلی در واحدهای بخش آزمایشگاه مرکز آموزشی درمانی امیرالمومنین (ع) سمنان صورت گرفته است بدین صورت که با استفاده از اطلاعات مالی موجود در مورد هزینه ها ی دستمزد،مواد،سربار، بهای تمام شده خدمات تعیین گردید.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که از کل هزینه های انجام یافته برای آزمایشات واحد های مختلف بخش آزمایشگاه 2/79% وضعیت نامساعدی نسبت به نرخ تعرفه تعیین شده دولتی دارند.
واژگان کلیدی:بودجه ریزی عملیاتی – بسته خدمتی (مواد – دستمزد – سربار )– تعرفه – تخصیص منابع – هزینه –بهای تمام شده یک خدمت
آدرس : سمنان- بلوار بسیج –ستاد شماره (2) دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سمنان-معاونت پشتیبانی-مدیریت تشکیلات ،آموزش و بودجه برنامه ای -تلفن 4447619-0231 فاکس-4448950-0231
مقدمه :
باتوسعه وظائف دولت و افزایش سریع هزینه های دولتی آن با وضعیت عمومی کشور ،کنترل مخارج اهمیت خود را از دست داده است.لذا ضرورت بهبود در سیستم های برنامه ریزی کنترل و مدیریت منابع مالی و شفاف نمودن فرایند بودجه ریزی مطرح گردید . تا مدیران بتوانند با استفاده از اطلاعاتی که در خصوص نتایج عملکردها ، هزینه های اجرایی و فعالیتها براساس این اطلاعات کسب می نمایند در برنامه ریزی و سیاستگزاری آینده سازمان بکار گیرند .
بعلت محدود بودن منابع و عدم ارتباط مشخص بین بودجه عملیاتی هر دستگاه و نبود امکان پایش دقیق فعالیتها ،تکیه بر چانه زنی در جذب اعتبارات بیشتر برای توسعه واحد ها موجب بروز مشکلاتی در تنظیم بودجه دولت و عدم استفاده از آن گردیده است .
با افزایش سیر صعودی رشد و توسعه تکنولوژی و تنوع فعالیت ها ، می طلبد در سازمان نسبت به سنجش و پایش هزینه های هر فعالیت اقدام نموده تا مشکلات جذب اعتبار و تخصیص صحیح آن تا حدودی مرتفع گردد.
در سال 1983 با توجه به افزایش نقش تکنولوژی در ارائه خدمات بهداشتی درمانی و هزینه بالای آن ،بیشتر بیمارستانها براساس تشخیص گروههای تخصصی بهای هر خدمت را تعیین میکردند . این سیستم از قرن 19 به دلیل اینکه بخشی از هزینه های متغیر در آن لحاظ نگردیده بود دستخوش تغییر شد و با لحاظ نمودن هزینه های متغیر نسبت به تکمیل بهای تمام شده خدمات اقدام گردید لیکن باز هم نقصی برآن وارد بود تا اینکه آقای کاپلن در سال 1990 با اجرای روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بخش بهداشت ، درمان نقش مهمی را در سیستم بودجه ریزی عملیاتی ایفاد نمود . ( 2)
این روش برشناسایی هزینه ها ، اطلاعات غیر مالی جهت بهبود عملکرد و افزایش کارائی فعالیتها تاکید دارد طبق نظریه اقتصاددانان تحلیل هزینه ها در تعیین قیمت تمام شده هر واحد خدمت یا کالاهای ارائه شده اهمیت و ضرورت خاص داشته و خدمات درمانی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد .
بنابراین ایجاب می کند که هزینه های بهداشتی و درمانی نیز براساس نوع منابع فیزیکی ،مالی و انواع خدمات قابل عرضه تجزیه و تحلیل گردند در این راستا استفاده از سیستم بودجه بندی عملیاتی یا تامین اعتبارات هزینه ای به صورت هدفمند در سازمان از اولویت خاصی برخوردار است .
آگاهی از اطلاعات شفاف اخذ شده از هزینه یابی بر مبنای فعالیت به مدیران این توان را خواهد داد که در تدوین برنامه و بودجه ریزی عملیاتی آینده سازمان خود نقش اساسی را ایفا نمایند .
روش تحقیق :
تعیین بهای تمام شده خدمات در بودجه ریزی عملیاتی نقش اساسی و بنیادی را ایفا می نماید و می تواند به افزایش کار آئی و اثر بخشی اعتبارات منجر شود .
این مطالعه به منظور تعیین بهای تمام شده خدمات در بخش آزمایشکاه مرکز انجام یافت تا تاثیر آن را در بودجه ریزی عملیاتی مشخص نماید .
در این راستا جهت تعیین بهای تمام شده خدمات با استفاده ازهزینه یابی بر مبنای فعالیت اقدامات زیر انجام گرفت:
ابتدا کل آزمایشات انجام شده در بخش آزمایشگاه با نظر کارشناسان مربوطه طبقه بندی و به 5 بخش سرولوژی- هماتولوژی-میکروب شناسی –بیو شیمی و تجزیه ادرار تقسیم شد .
برای محاسبه بهای تمام شده خدمات در این 5 بخش سه عامل هزینه دستمزد،مواد و سر بار نقش اساسی را ایفاد می نماید که باید برای هر آزمایش مشخص شوند .
بدین منظور جهت تعیین هزینه های فوق با استفاده از فرمهای ارسالی وزارت متبوع (فرم های 16 گانه) با هماهنگی مسئولین بخش آزمایشگاه و واحد امور مالی مرکز و کارشناسان بودجه معاونت پشتیبانی تکمیل و بر اساس آن وضعیت موجود کل هزینه های انجام شده در بخش فوق تعیین و مشخص گردید.
تعیین هزینه پرسنلی(دستمزد) :
ابتدا دقایق (زمان ) صرف شده برای هر تست از کارگروه مدیریت مبتنی بر عملکرد اخذ گردید .
همچنین تست های انجام شده در طول سال 83 از بخش آزمایشگاه که دارای برنامه نرم افزاری مناسب می باشد گرفته شد .
دقایق صرف شده برای هر تست بر تعداد تست های انجام شده در طول یکسال ضرب شد تا زمان انجام کل تست در طول همان سال بدست آید .
سپس زمان انجام سالانه یک تست ، به زمان انجام کل تستهای یک سال (714/29834) تقسیم شد تا نسبت زمان یک تست بدست آید.
در مرحله بعد نسبت زمان در هزینه دستمزد یک سال که معادل 229176993 بوده است ضرب شد تا هزینه پرسنلی یک تست بدست آید.
و از هزینه پرسنلی یک تست در تعداد کل تستهای یک سال،کل هزینه پرسنلی(دستمزد) هر تست در طول یکسال حاصل آمده که در جداول 1 تا 5 به تفکیک آمده است.
مثال:
محاسبه هزینه پرسنل یک تست CBC
دقیقه 4/35= زمان انجام تست CBC
5892=تعداد تست های انجام شده CBCدر طول 83
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع تحقیق:
بودجه بندی جامع
زمانی که تیم اقتصادی کابینه دولت محمود احمدی نژاد علیرغم همه وقت کشی ها و فرصت سوزی ها در حال تکمیل شدن بود، وعده هایی از سوی رییس جمهوری و افراد شاخص در تیم اقتصادی وی در حوزه مسایل اقتصادی داده شد. یکی از این وعده ها که از سوی فرهاد رهبر، رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در نخستین جلسه مطبوعاتی وی با خبرنگاران مطرح شد، طرح شروع بودجه بندی عملیاتی از سال آینده بود. اما اینکه آغاز بودجه نویسی عملیاتی و تغییر نظام بودجه ریزی سنتی در ایران با توجه به مشکلات ساختار اقتصادی موجود، تا چه میزان می تواند به صورت دستوری و الزامی به صورتی جهشی و ایجابی قرین موفقیت باشد، موضوعی است که محل بحث و مداقه بیشتری است. گزارش حاضر می کوشد تا با استفاده از دیدگاه های کارشناسان و متخصصان در عرصه اقتصاد و مدیریت به این مهم بپردازد و مشکلات و معضلات و راهکارهای برون رفت از این مشکلات را بررسی و تحلیل نماید.
بودجه ریزی هزینه ای مشکلات آن
حدود یک صد سال قبل و در زمان انقلاب مشروطه، اولین بودجه دولتی ایران تنظیم شد که در آن محل درآمدها و هزینه ها به صورتی دقیق، فنی و مترقی – در زمان خود – مشخص شده بود. لوایح بعدی بودجه در ایران نیز به نوعی به تقلید از همین نوع بودجه نویسی بود. در این نوع بودجه بندی در واقع دخل و خرج دولت مشخص می شد و اینکه این ارقام چه اثری بر رفاه و پیشرفت و توسعه خواهند داشت، موضوع بودجه نویسی نبود.
مبنای بودجه نویسی دولتی در ایران، برنامه ای – هزینه ای است. به این معنا که برای هر برنامه ای از سوی دولت هزینه ای در نظر گرفته می شود تا در ردیف یا فصول مربوط به آن هزینه شود. در این سیستم تنها وظیفه مدیران این است که بودجه را به نوعی هزینه کنند، در نتیجه اثر بخشی و کارآیی و بازدهی در قبال صرف منابع قابل تعیین نیست. در این سیستم بودجه نویسی، تنظیم مدارک هزینه، بیشترین وقت مدیران دستگاه های دولتی را به خود اختصاص می دهد و مدیران در تلاش هستند که مستندات صرف هزینه ها را برای بازرسان و انجام امور حسابرسی در دست داشته باشند. همچنین هدف سازمان هایی که متولی حسابرسی و بازرسی از سازمان ها هستند نیز در این خلاصه می شود که درصدد کشف این موضوع برآیند که آیا بودجه تخصیص یافته به دستگاه ها و سازمان ها در ردیف و فصول مربوط هزینه شده اند یا خیر؟ و به همین دلیل هیچ گونه شاخص بندی و استاندارد سازی برای ارزیابی عملکرد دستگاه ها انجام نمی شود. مدیران می آموزند که چگونه صرفاٌ منابع را هزینه کنند و تنها درصدد مستند کردن هزینه های خود باشند.مشکلاتی که این نوع نظام بودجه بندی بر اقتصاد بیمار ایران وارد می کند بسیار زیاد است. مهمترین مشکل در این راه این است که منابع به هدر می روند و به درستی از آن استفاده نمی شود. همچنین بودجه نویسی هزینه ای تابع تصمیمات سیاسی و اعمال نفوذ اشخاص است و این قدرت چانه زنی دستگاه ها و سازمان هاست که میزان بودجه را افزایش می دهد نه میزان عملکرد آنان.