لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
چکیـده
فرد در خانواده متولد می شود و والدین یا دیگر اعضای خانواده از او مواظبت می کنند . خانواده بر شکل گیری شخصیت فرد به عنوان عضوی از اجتماع ، موجودی متفکر و دارای شناخت تأثیر زیادی دارد . نوع رفتار والدین در اعمال ، اندیشه ها و احساسات فرزندان تأثیرات عمده أی دارد . اگر فرد در خانواده أی رشد پیدا کند که به مسائل تربیتی و روانشناسی آگاهی داشته باشند بدون شک بسیاری از نیازهای روانی و عاطفی فرزند در حین رشد جسمانی او برآورده شده و چنین فردی در آینده در زندگی اجتماعی خود راحت تر و خیلی بهتر می تواند با دیگران ارتباط خوبی بر قرار کند . مسائل تربیتی زیادی در رابطه با فرزندان وجود دارد که والدین باید به آنها توجه داشته و در تربیت فرزند خود آنها را به کار گیرند در اینجا به اختصار تعدادی از آنها را مورد توجه قرار داده ایم که عبارتند از : توجه والدین به استعداد فرزندان خود زیرا خداوند انسان ها را با قابلیت های متفاوتی آفریده است ، نیازهای روانی جسمانی و عاطفی فرزندان ،تشویق و تنبیه هات بجای آنان ، مشارکت آنان در تصمیمات و کارهای گروهی برای اینکه در آینده فردی با اراده باشند و زیر بار مشکلات زندگی کمر خم نکنند و بسیاری از مسائل دیگر البته نباید فراموش کرد که ارتباط والدین با مدرسه برای تربیت و پرورش بهتر فرزندان امری مهم به شمار می آید که والدین گرامی باید به آن توجه کافی داشته باشند.
مقدمه
آموزش و پرورش صحیح کودکان و نوجوانان مستلزم هماهنگی ، کوشش و تلاش متقابل بین سه ضلع خانواده ، دانش آموز و مدرسه است . عوامل تربیتی متعددی بر شخصیت کودک و نوجوان تأثیر می گذارد . خانه و مدرسه دو نماد تربیتی مهم به شمار می آیند که در صدر عوامل تأثیر گذار بر روند رشد و تکامل رفتار و منش افراد قرار دارند. چنانچه پدر و مادری مسئولیت آموزش و تربیت فرزند خود را به کلی به مدرسه واگذار کند و از نیازها و رسالتهای تربیتی فرزند خویش که در چارچوب تربیت عمومی و رسمی نمی گنجد غافل شود بدون شک نمی تواند امیدوار باشد که فرزندش هیچ گونه مشکل یا کمبودی نخواهد داشت . در مقابل با توجه به ازدیاد جمعیت دانش آموزان و کلاسها اگر معلمان نیز فکر کنند که می توانند بدون یاری و هماهنگی با خانواده ها در آموزش و تربیت دانش آموزان و شکوفا سازی درست استعدادهای آنها موفق شوند سخت در اشتباه خواهند بود. به هر میزان که پدران و مادران نسبت به مسئولیت ها و نقشهای خود در مقابل یکدیگر ، کودکان و مدرسه و معلمان و مربیان و مدیران مدارس نیز نسبت به نقشها و مسئولیت های خود در مقابل همدیگر ، دانش آموزان و اولیاء آگاهی بیشتری داشته باشند در کار خود عملاً موفق تر خواهند بود.
شباهت و تفاوت بین نقش اولیاء و معلمان
شباهتهای بسیاری در نقش اولیاء و معلمان وجود دارد. این وظایف و کارکردهای مشترک عبارتند از : فراهم ساختن مراقبت و ایمنی فیزیکی از کودک ، رشد مهارتهای اجتماعی ، ایجاد تحریک و انگیزش ، تشویق نگرشهای مثبت نسبت به یادگیری و اکتشاف ، اعمال کنترل منطقی و آموزش نظم و استقامت . با این حال رابطه والدین با دانش آموزان از رابطه معلم با دانش آموزان نزدیکتر و عمیق تر است. والدین با کودک تجربه پیوسته ای از صمیمیت ، محبت و پذیرش را فراهم می آورند در حالی که معلمان باید عطوفت کمتر و عینیت بیشتری به خرج دهند . نقش عمده آموزشی والدین ایجاد یک شرایط و جو خانوادگی پایدار و مراقبت گونه است تا در آن کودک محرک های مناسب را دریافت کرده و برای علاقه ای که به آموزش و موفقیت خود نشان می دهد مورد تشویق قرار گیرد . پیوند عاطفی بین والدین و کودک در حالی که موجب یادگیری ضمنی و غیر رسمی می شود ممکن است اختلال در یادگیری را در موقعیت های رسمی در پی داشته باشد. کم شایع نیست که والدین در هنگام تلاش برای آموزش رسمی و مستقیم به فرزندان خود خشمگین و حتی شدیداً پرخاشگر شوند ، چرا که با کندی فهم یا تأخیر در پاسخ فرزندان خود مواجه می شوند در حالی که معلمان بیشتر می توانند در مقابل نارساییها و شکستهای دانش آموزان در تکالیف یادگیری با بردباری و تحمل رفتار نمایند. علاوه بر این آموزش حرفه ای معلمان به آنها در کمک به دانش آموزان برای کسب مهارتهای تخصصی و فنی اطمینان بیشتری می بخشد.
خانواده و تربیت فرزند
رسالت پدر و مادر تربیت فرزند به خصوص در زمینه دینی است که برای دستیابی به این آرمان و آرزو باید مراحل تربیت دینی که در 5 بخش خلاصه می شود ، طی کنند : 1 ـ انس دینی 2 ـ عادت دینی 3 ـ معرفت دینی 4 ـ شاکله دینی 5 ـ خودجوشی دینی بسیار دیده شده است که وقتی مادر می خواهد نماز بخواند ، بچه ها را تهدید می کند سر و صدا نکنند از آن طرف هم وقتی پدر می خواهد قرآن بخواند باز بچه ها را وادار به سکوت می کند اینها همه موج منفی نسبت به دین است . گرایش به دین زمانی اتفاق می افتد که برای شخصیت کودک ارزش قائل شد و این هنگامی است که کودک به محض آنکه به محیط مسجد قدم می گذارد همه برای او حریم باز کنند و دست محبت بر سرش بکشند.
دومین مرحله عادت دینی است . بچه ها قبل از بلوغ در دورانی هستند که دارای دو ویژگی است : 1 ـ دارای آرامش است 2 ـ دوران تاثیر پذیری است . این دوره اهمیت بسیار دارد زیرا عادت در این دوره به وجود می آید . همیشه این تصور وجود داشته که تحمیل کردن درست نیست اما تحمیل بعضی چیزها به بچه ها خوب است و آن زمانی است که بچه اعتماد دارد اما تنبلی و سهل انگاری مانع می شود . اگر کودک دین را پذیرفت و نسبت به آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سازمان بین المللی استاندارد (ISO) چیست؟
(ISO) چیست؟
(ISO) که مقر آن در ژنو می باشد, یک سازمان غیر دولتی بین المللی است که در ۲۴ فوریه سال ۱۹۴۷ تاسیس یافت. این سازمان متشکل از موسسه های ملی استاندارد کردن ۱۳۰ کشور بزرگ و کوچک, صنعتی و در حال توسعه از کلیه مناطق دنیا می باشد. وظیفه اصلی (ISO) توسعه استاندارد کردن و فعالیت های مرتبط در جهان با نگرشی تسهیل کننده نسبت به تبادلات بین المللی کالاها و خدمات, بهبود همکاری در محدوده علمی, فنی, اطلاعاتی و فعالیت های اقتصادی و حمایت از تولید کننده و مصرف کننده می باشد. سازمان بین المللی استاندارد (ISO) تدوین استانداردهای فنی و اختیاری را بر عهده دارد.
این استانداردها تقریباً شامل کلیه موارد مربوط به تکنولوژی می گردد و نیز کمک به ساخت وعرضه کالاها و خدمات موثرتر, ایمن تر و بهداشتی تر می نماید. استانداردهای (ISO) تجارت و بازرگانی بین کشورها را آسان تر و صحیح تر می کند و به طور کلی از مصرف کنندگان کالاها و خدمات حمایت کرده و زندگی آنها را سهل تر می نماید. به عبارت دیگر اقدامات (ISO) که منتج به موافقت نامه های بین المللی گشته, نهایتا به صورت استانداردهای بین المللی چاپ می شود.
سازمان بین المللی استاندارد (ISO) از اعضای خود تشکیل شده است و سازمان های عضو (اعضای اصلی یا Member baby) نمایندگان مراجع استاندارد کردن در کشورهای متبوع خود می باشند, بنابراین فقط یک سازمان می تواند به عنوان نماینده از هر کشور عضویت یابد.از اعضای دیگر سازمان بین المللی استاندارد (ISO) عضو مکاتبه ای (Correspondent Member) می باشد که معمولا سازمانی از یک کشور است که تا به حال فعالیتی در ارتباط با استاندارد کردن و تدوین استاندارد نداشته است. این سازمان صرفاً در مواردی که ذی نفع است اطلاعاتی کسب می نماید و در فعالیت های فنی مشارکتی ندارد.
عضو دیگر (ISO) عضو مشترک (Subscriber Member) است که کشورهایی که دارای اقتصادی خرد می باشند می توانند این عضویت را داشته باشند.
سازمان بین المللی استاندارد تا پایان ژانویه ۲۰۰۱ دارای ۱۳۸ عضو شامل ۹۱ عضو اصلی, ۳۶ عضو مکاتبه ای و ۱۱ عضو مشترک بوده است. موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران از جمله اعضای اصلی آن بوده و در تدوین استانداردهای بین المللی مشارکت دارد.
۲) کلمه (ISO) از چه مشتق شده است؟
تصور می شود که کلمه (ISO) مخفف International Organization for Standardization
است, در حالی که مخفف عبارت فوق می بایست به صورت (IOS) باشد. (ISO) در اصل از کلمه یونانی (isos) مشتق شده و به معنی (برابر) و ریشه پیشوند (iso) در انگلیسی است.
از ((برابر)) تا ((استاندارد)) علت انتخاب کلمه (ISO)به عنوان نام یک سازمان بین المللی به سهولت دانسته می شود. سازمان بین المللی استاندارد, در صورت توجه به زبان کشورهای عضو, در انگلیسی به صورت (IOS) و در فرانسه به صورت (OIN) در می آید ولی به طور کلی بدون در نظر گرفتن زبان کشور خاص, نام سازمان بین المللی استاندارد به صورت (ISO) خلاصه می شود.
۳) چرا نیاز به استانداردهای بین المللی است و تدوین استانداردهای بین المللی چگونه انجامی می گیرد؟
به طور کلی استانداردها توافق نامه های مستند شده, متضمن ویژگی ها, مشخصات فنی یا سایر ضوابط دقیق جهت استفاده به عنوان قوانین, راهنما یا شرح مشخصات به منظور حصول اطمینان از مناسبت مواد, کالاها, فرآیندها و خدمات با اهداف مورد نظر می باشد وجود استانداردهای ناهماهنگ برای تکنولوژی های مشابه در کشورها و مناطق مختلف منجر به ایجاد (موانع فنی فراراه تجارت) می گردد.
صنایع صادرات گرا نیاز به قبول کردن استانداردهای بین المللی, به منظور منطقی کردن فرآیند تجارت بین المللی را حس کرده اند و این امر از دلایل اصلی تاسیس (ISO) بشمار می رود.
صنایع مختلف در دنیا نیاز به استاندارد خاص را به موسسه استاندارد ملی کشور متبوع اعلام می نمایند و تدوین استانداردها می تواند از اعضای اصلی به سازمان بین المللی استاندارد انعکاس یابد. استانداردهای بین المللی برای بسیاری از تکنولوژی ها مانند ارتباطات, فرآیندهای اطلاعاتی, نساجی, بسته بندی, توزیع, تولید و مصرف انرژی, ساخت کشتی, بانکداری و خدمات اقتصادی تهیه می شوند و دلایل عمده تهیه آنها عبارتند از :
۱) پیشرفت جهانی در آزاد سازی تجارت
۲) تداخل بخش های مختلف صنایع
۳) سیستم های ارتباطات جهانی
۴ ) نیاز کشورهای در حال توسعه
۵) رشد و شکوفایی تکنولوژی
کار فنی (ISO) کاملا غیر متمرکز و در چارچوب تشکیلات ۲۸۵۰ کمیته فنی, زیر کمیته و گروههای کاری انجام می گیرد. در این کمیته ها نمایندگان متخصصین صنعت, موسسه های تحقیقاتی, صاحب نظران دولتی, سازمان های مصرف کننده و سازمان های بین المللی از کلیه نقاط دنیا به عنوان شرکای واحد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
دیوان داوری بینالمللی
داوری بینالمللی روشی برای حل اختلافات بینالمللی است که در آن طرفین به جای رجوع به نهاد قضائی، اختلاف خود را به یک داور مورد اعتماد خود ارجاع میدهند. رجوع به داوری ممکن است پس از پیدایش اختلاف یا در هنگام تنظیم قرارداد (شرط داوری) پیش بینی شود. از این روش حل اختلاف اکثرا در قراردادهای بینالمللی تجاری استفاده میشود
مهمترین دلایل استفاده از داوری در عدم رعایت تشریفات زمان بر و در نتیجه سرعت آن و همچنین اعتماد نداشتن به بیطرفی دادگاههای ملی است.
تاریخچه
در کنفرانسهای لاهه ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ داوری به عنوان یکی از روشهای پیشگیری از توسل به زور مطرح شد. پیرو کنفرانس اول یک دیوان داوری برای جلوگیری از جنگ و بروز درگیریهای بینالمللی تشکیل شد. در این دیوان فهرستی از حقوقدانان معتمد به عنوان داور موجود بود و تعیین داوران با موافقتنامه طرفین اختلاف صورت میگرفت.
اجرای حکم
مشکلاتی که برای اجرای احکام داوران وجود داشت موجب شد تا با تلاش اتاق بازگانی بینالمللی و شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد و به پیشنهاد سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۸ کنوانسیون بینالمللی شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی در نیویورک به تصویب برسد. بر پایه این قرارداد هر حکم داوری که در یکی از کشورهای عضو این کنوانسیون صادر شده باشد در کشورهای دیگر عضو کنوانسیون نیز لازمالاجرا است.
در سطح منطقهای نیز چندین معاهده برای سهولت رسیدگی و اجرای احکام داوری به تصویب رسیده که مهمترین آنها معاهده اروپائی استراسبورگ در ۱۹۶۶، معاهده آمریکائی پاناما در ۱۹۷۵ و معاهده عربی امان در ۱۹۸۷ است که یک مرکز داوری نیز بر اساس آن در مراکش ایجاد شده است.
تحولات، مسائل و دورنماهای داوری بین المللی ایران
اشاره
درکنفرانس سال 2000 کانون بین المللی وکلا (International Bar Association) از آقای دکترسیدجمال سیفی دعوت شدهبود که در قالب «تحولات، مسائل و دورنمهای داوری در خاورمیانه» در اجلاس مشترک کمیته داوری اتحادیه و مجمع منطقهای عربی که هردو از نهادهای اتحادیه هستند- سخنرانی نماید. ایشان مباحث خود را درمورد «تحولات، مسائل و دورنماهای داوری بین المللی درایران» ارایه نمود. درزیر ترجمه فارسی این سخنرانی از متن اصلی انگلیسی برای استحضار همکاران محترم منتشر میشود.
مقدمه
من در سخنرانی خود تنها راجع به ایران صحبت خواهمکرد. مطمئن هستم در میان سخنرانان حقوقدانان شایستهای از کشورهای دیگر خاورمیانه هستند که راجع به کشور یا منطقه خود سخن خواهندگفت. موضوع کنفرانس امسال کاملاً وسیع است و درعینحال متضمن مسایل عملی است. بنابراین، اینجانب موضوعات زیر را در چارچوب قوانین و رویههای داوری بین المللی درایران یا مربوط به ایران بررسی خواهمکرد و سپس اختصاراً دورنمای داوری در آینده را بیان خواهم نمود.
1ـ تحولات و مسایل
الف : قوانین داوری جدید
گذشته از بررسی تاریخی، درعصر حاضر قوانین مدون داوری ایران تارخی بیش از شصت سال دارند و مقررات نسبتاً وسیعی را در باب هشتم قانون آیین دادرسی مدنی از سال 1318 به اینسو به خود اختصاص دادهاند. این مقررات نسبتاً مشروح بوده و تمایزی بین داوری داخلی و آنچه که امروز از آن به داوری بین المللی یاد میشود، نمیشناخت.
باید بگویم که اخیراً قوانین ایران اعتماد و رویکرد تازهای را نسبت به داوری از خود نشان دادهاند. به علت اختلافات گوناگونی که به دلیل مسایل ناشی از تغییر حکومت در سال 1357 بین نهادهای ایرانی و شرکتها و مؤسسات اروپایی و آمریکایی ایجادشد، ایران درگیر شمار زیادی داوری بین المللی در لاهه نزد دیوان داوری دعاوی ایران- ایالات متحده و در داوریهای سازمانی و غیرسازمانی در اروپا گردید. این تجربه و نیاز به روزآمد ساختن مقررات داوری با شرایط و مقررات جاری تجارت و داوری بین المللی ظاهراً از جمله دلایلی بودند که مقامات ایران را ترغیب به وضع قانون جدیدی راجع به داوری بین المللی نمودند. قانون جدید داوری تجاری بین المللی در سپتامبر 1997 (مهر 1376) لازمالاجرا گردید و امیداست که بتواند محیطی بیطرف برای داوری اختلافات تجاری بین المللی فراهم آورد.
قانون جدید از بسیاری جهات از قانون نمونه داوری تجاری بین المللی کمیسون حقوق تجارت بینالملل ملل متحد (آنسیترال) مصوب 1985 الگو گرفتهاست و درعین حال دارای تفاوتهایی با آن میباشد. تصویب این قانون موجد تمایز بین داوری بین المللی که طبق قانون داوری تجاری بین المللی تنظیم میشود، گردید. قانون جدید شامل داوری اختلافات در روابط تجاری بین المللی ، با معنی وسیعی که از آن در قانون نمونه آنسیترال مدنظر است، و جایی که حداقل یکی از طرفین موافقتنامه داوری تبعه ایران نباشد، میگردد.
قانون جدید دارای پیشرفتهایی در مقایسه با مقررات داوری قانون آییندادرسی مدنی 1318 میباشد. نکات زیر به ویژه قابل توجهاند:
- اینکه تأکید مشخصی بر داوری تجاری بین المللی شدهاست.
- اعتبار موافقتنامه داوری از حیث شکل آن وسیعاً مورد شناسایی قرارگرفته است.
- استقلال قابل توجهی در تعیین آیین رسیدگی برای طرفین و داور مورد پذیرش صریح واقع شدهاست.
- شناسایی و اجرای موافقتنامه داوری باوضوح بیشتری پذیرفته شدهاست.
- تأکید بیشتری بر بیطرفی همة داوران صرفنظر از نحوه انتخاب آنان شدهاست.
- اختیار و صلاحیت داور به تشخیص صلاحیت خود و اعتبار موافقتنامه داوری پذیرفته شدهاست.
- اختیار داور به تعیین قانون حاکم بر ماهیت اختلاف با صراحت بیان شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تناسب بین حق و تکلیف
وقتی درباره نظام حق و نظام تکلیف بحث میشود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آنها محق میدانند؛ به گونهای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامه دعوی برای شخص بوده و میتواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق نیز تکالیف الزامی وجود دارند که هر انسانی ملزم به رعایت آنها است. واضح است که هر تکلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، درباره محال بودن تکلیف غیرمقدور، با یکدیگر موافقند. مهم این است که دایره توانایی هر انسانی، گستردهتر از دایره تکالیف الزامی برعهده او است.از این رو، در این بحث، دو محور را میتوان دنبال کرد:
• اول آن که بین حقوق و تکالیف موجود، تناسب لازم باشد.
• دوم آن که برای انسانی که دایره تواناییاشگسترده تر از دایره تکالیف الزامی او است نیز فکری بشود.
محور اول
رعایت تناسب بین حقوق و تکالیف
این مطلب، در قرآن کریم، به عنوان یک اصل کلی، بارها تکرار شده است و درباره زنان، گویاترین آیات، آیه کریمه ذیل است:
ولهن مثل الّذی علیهن بالمعروف[1] بقره، آیه 228(البته بعضی از علما این آیه را ناظر به تساوی در حقوق و مزایای انسانی بین زن و مرد میدانند. «المرأْ و کرامتها فی القرآن» از آیت الله معرفت.)
برای زنان، همان اندازه که تکلیف برعهده آنان است، حقوقی هست. «لَهُنَّ» یعنی آن چه به نفع زنان است. تعبیر «لَهُ» در این جا به معنای حق است همان گونه که «علیهن» به آن چه برای زنان، لازم الرعایه است، یعنی تکالیف، ترجمه میشود. تأکید قرآن بر این نکته است که تکالیف و حقوق زن، مثل یکدیگرند؛ یعنی آن قدر با یکدیگر تناسب دارند که مانند هم به حساب میآیند؛ اما در واگذاری حقوق و تکالیف و تناسب بین آنها رعایت معروف شده است.
علامه طباطبائی، معروف را به آن چه متناسب با قواعد دینی، اصول عقلانی و زیباییهای عرفی است، ترجمه کردهاند. به بیان دیگر، اگر کسی در منظومه حق و تکلیف زنان، به عنوان پیکرهای واحد و نظاممند بنگرد، آنها را مقتضای خرد میشمرد، در عین آن که عرف اصیل زمانه را نیز منطبق و هماهنگ با آنها خواهد یافت؛ یعنی این منظومه، به گونهای پیریزی شده که تطورات و تغییرات فرهنگها، آداب و... در هر شرایطی میتوانند خود را با آنها هماهنگ سازند و برنامهای بهتر و جامعتر از آن نخواهند یافت که همان نیازها را این گونه پاسخ دهد و استعدادها را به بار بنشاند.[2] البته امروز بسیاری از عرفها تحت تأثیر خواستههای غیرانسانی قدرتهای بزرگ و به کمک نظام های رسانهای پیش رفته ساخته میشوند و یا جهت عوض میکنند. بنابر این، ما عرف را مقید به قید اصیل کردهایم تا شامل عادات و برنامههایی شود که در یک سیر طبیعی به وجود میآیند و در گذر زمان، تغییراتی را میپذیرند.
از سوی دیگر، تکالیفی که بر عهده زن است، در وهله نخست، تکالیفی هستند که به عنوان یک انسان، بر عهده او است؛ یعنی تکالیفی که در آنها بین او و مرد تفاوتی نیست، مجموعه وظایفی که در برابر خدا، خود، مردم و طبیعت پیرامون خویش دارد.
منابع دینی ما، از کتاب، سنت و عقل و اجماع، سرشار از بیان این وظایف است که بیان کم ترین فهرست از آنها سخن ما را به درازا میکشاند.
افزون بر این تکالیف، اوبه عنوان زن نیز وظایفی دارد. رعایت حد پوشش و عفاف، بیش از آن چه بر مردان لازم است، تکلیف او است؛ همان گونه که اگر این زن، ازدواج کرده باشد، تمکین در برابر شوهر، یک تکلیف دیگر است. بدیهی است که اصل در زندگی، انجام تکالیف است و با وجود وظایف زمین مانده، رسیدگی به امور غیرالزامی، گر چه ممنوعیتی هم نداشته باشند، معقول نیست؛ ولی در هر صورت، لازم است نظر دین را درباره این امور نیز بدانیم.
محور دوم
گستردگی تواناییها نسبت به تکالیف
تواناییهای انسان بیش از تکالیفی است که از او خواسته شده است. به بیان دیگر گر چه آدمی قادر به انجام برخی امور است ولی از آنجا که دشواری الزام آنها بر گرده انسان سنگینی میکند، از عهده او ساقط شده است. این امور، درباره زنان نیز مطرح هستند؛ مثلا نظام فقهی دین خواسته است که زنان را از راههای کم دردسر، مالک سرمایههایی گرداند؛ مانند برخوردار شدن آنان از مهریه و نفقه؛ اما آنان را موظف به داشتن شغلی برای ایجاد مالکیت و جمعآوری اموال نکرده است؛ تا زن ناچار نباشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تمدن بین النهرین
اولین تمدن در بین النهرین
بیشتر مورخان و باستانشناسان عقده دارند که بین النهرین محل پیدایش تمدن بوده است . وجود رودخانه پر آب ، آنرا مهد مهمترین تمدنهای رودخانه ای ساخت و موقعیت ارتباطی بسیار مناسب آن ، موجب تماس با سرزمین های دیگر و در نتیجه پیشرفت و انتشار تمدن گردید . چنانچه بعضی از علوم و از همه مهمتر احتملا پیدایش خط از بین النهرین باستان می باشد . نخستین شهر های مهم تاریخ نیز در همین سرزمین بوجود آمدند و بدنبال خود قواعد زندگی مدنی را پدید آوردند . برتری محسوس تمدن بین النهرین باستان ، آن سرزمین را کانون توجه اقوام همجوارش ساخته بود و از این رو رفت و آمد اقوام و درگیری میان آنان ، اگر چه از یک سو موجب پر تلاطم شدن تاریخ آن گردید از سوی دیگر موجب تنوع و توسعه فرهنگ نیز می شد . در پی این تاریخ پر فراز و نشیب در حالیکه بیش از 3000 سال از حیات تمدنی بین النهرین باستان می گذشت در حدود 500 ق . م حیات سیاسی آن به پایان رسید و جزئی از تاریخ ایران باستان گردید .
بین النهرین
رودهای دجله و فرات هر دو از کوهای پر برف مشرق آسیای صغیر سر چشمه می گیرند . این دو رود پس از پیچ و خم های فراوان به سمت جنوب جریان یافته و با پیمودن صدها کیلومتر به خلیج فارس وارد می شوند . این دو رود بسیار پر آب و بزرگ هستند . بخصوص در فصل بهار که برفهای نواحی کوهستانی آسیای صغیر آب می شوند ، آب آنها بسیار زیاد می شود که معمولا منجر به طغیان و سیلاب رود می گردد . جز نواحی علیای دجله و فرات ، بقیه مسیر آنها در دشت وسیعی جریان دارد که بین النهرین نامیده می شود و به معنای میان دو رود است .
تاریخ سیاسی بین النهرین
جنوب بین النهرین را سومر می نامیده اند . کشفیات باستان شناسان نشان می دهد که سومر از هزاران سال پیش ساکنانی داشته که کم کم فنون بهره برداری از آب رودخانه را فرا گرفته بودند . در حدود 5000 سال پیش مردمی به این سرزمین مهاجرت کردند که سومری نامیده می شوند . در مورد نژاد سومریان و اینکه ابتدا در کجا زندگی می کرده اند اطلاع دقیقی در دست نیست . طبق افسانه های سومری ، آنها از طریق دریا یعنی خلیج فارس به سومر وارد شده اند .
سومری ها با تسلط بر جنوب بین النهرین و با استفاده از تجارب ساکنان قدیمی آن سرزمین شیوه خشککردن باتلاقها ، حفر نهرها و کشاورزی را فرا گرفتن و بتدریج شهرهای بزرگ و آباد ایجاد کردند . شهرهای متعددی و بزرگ سومری نشان دهنده کشاورزی پر رونق سومریان و نیز تجارت گسترده آنان با سرزمین های اطراف می باشد .
شهر های سومر هر یک دارای دولتی مستقل بودند و از یک حکومت مرکزی اطاعت نمی کردند . هر شهر علاوه بر زمیبنهای زراعی ، شبکه آبیاری و دولت ، دارای یک معبد نیز بود . این معبد که به شکل ساختمانی پلکانی بود زیگورات نام داشت . معبد توسط شخصی به نام انسی اداره می شد . انسی علاوه بر مقام مذهبی ، فرمانروایی شهر را نیز بر عهده داشت
سومریان تاریخ خود را به دو دوره قبل از طوفان و بعد از طوفان تقسیم می کردند . نخستین شهر مهم آمنان اریدو نام داشت . در سال 4000 سال پیش اریدو شهری مهم بوده است . اما 3000 سال پیش شهر اور اهمیت بسیار یافت و طولی نکشید که شهر دیگری بنام نیپور شهرت بسیار یافت زیرا دارای معبد بسیار مهمی بود . هر یک از این شهرهاو شهرهای دیگر سومر ی برای مدتی توانستند قدرت خود را گسترش دهند و بر تمام یا قسمتی از آن سرزمین حاکم گردند . در نتیجه این جنگها دولت سومری را ضعیف کرد و سرانجام استقلال خود را در برابر اقوام که سرزمینشان را مورد حمله قرار داده بودند از دست دادند .
اکد
در اواسط هزاره سوم قبل از میلاد گروهی از اقوام سامی از صحرا به شمال سرزمین سومر وارد شدند و آنجا را تصرف کردند . این گروه از اقوام سامی اکدی نامیده می شدند . و بتریج صاحب دواتی نیرومند شدند که به دولت اکد معروف شده است .
کسی که دولت اکد را قدرتمند ساخت سارگن نام داشت . او با استفاده از جنگهای سومر توانست بر آن سرزمین غلبه کند و حتی سرزمین های مغرب بین النهرین تا سواحل مدیترانه را تصرف نماید . تا قرن 22 ق . م اکدی ها تا آن اندازه جذب فرهنگ سومری شده بودند که دیگر جزو سومریان محسوب می شدند . در نتیجه در این قرن سومریان بار دیگر فرصت یافتند که استقلال شهرهای خود را احیا نمایند . اما هجوم اقوام گوتی که در کوهستان زاگرس زندگی می کردند مانع از این امر شد و برای مدتی سومر دچار ویرانی و نابسامانی گردید .
پس از تهاجم گوتی ها ، سومریان برای مدتی به رهبری فرمانروایان شهر اور استقلال خود ار باز یافتند اما هجوم همسایه شرقی آنها یعنی دئلت ایلام که قلمرو آن در دشت خوزستان قرار داشت ضربه سختی بر سومر وارد ساخت . بدنبال آن حمله دسته جدیدی از اقوام صحرانشین در 2000 ق . م برای همیشه به حیات سیاسی سومر خاتمه داد .
بابل
مهاجماین که 2000 ق . م به سومر وارد شدند دسته ای از اقوام سامی بودند که آموری نام داشتند . آنان پس از تصرف سومر دولتی بوجود آوردند که به دولت بابل معروف شده است . زیرا پایتخت این دولت شهر بابل بود . بابلی ها با استفاده از دستاوردهای تمدن سومری دولت نیرومندی ساختند و تمامی ساکنان را به اطاعت خود در آوردند .
اوج قدرت دولت بابل در زمتان پادشاه معروف آن حمورابی بود . حورابی در قرن 18 ق . م حکومت می کرد و علاوه بر بین النهرین بعضی از نواحی اطراف آن را نیز در تصرف داشت . پایتخت او شهر بابل نیز بزرگ و آباد بود . بیشتر شهرت حمورابی به خاطر مجموعه قوانین و دستوراتی است که بدستور او بر سنگ استوانه ای شکلی نوشته شده و در مرکز شهر قرار داشته است تا همگان از آن مطلع شوند . این سنگ نوشته قدیمی ترین قانون مدون کشف شده بشمار می رود . مجموعه قوانین حمورابی درباره حقوق مالک ، پدر ، وظایف فرزندان و امثال آنها می باشد .
پس از حمورابی جانشینان او برای مدتی قدرت و قلمرو دولت بابل را حفظ کردند اما آنان به سختی موفق به انجام این کار شدند . هجوم اقوام مختلف از اطراف فرصت لازم برای تقویت دولت را بوجود نمی آورد . در قرن 16 ق . م قومی بنام هیتی از سمت شمال بابل را مورد تهاجم قرار داد . در همان قرن هجوم قوم کاسی که در کوهستانهای زاگرس بسر می بردند ، مقاومت دولت بابل را در هم شکست . کاسی ها بین النهرین را تاراج و تخریب نمودند و اگر چه نتوانستند تسلط خود را بر آن سرزمین حفظ کنند لیکن پس از آنان دولت مهاجمی به نام میتانی ضربات سخت تری بر بابل وارد ساخت . در چنین شرایطی دولت بابل قسمت های وسیعی از بین النهرین را از دست داد و سرانجام قلمرو آن محدود به نواحی جنوبی و ساحلی بین النهرین گردید . پس از آن دولت بابل تبدیل به دولتی کوچک و کم اهمیت گشت و شهر بابل بارها دستخوش هجوم و غارت شد در شرایطی که دولت بابل آخرین روزهای خود را می گذراند دسته ای از اقوام سامی بنام آشوریان از سمت صحرا به شمال بین النهرین وارد شدند و بنیان دولت جدیدی را نهادند .
آشور
آشوریان از جمله اقوامی سامی نژادی بودند که در هزاره دوم قبل از میلاد به بین النهرین وارد شدند . نام این قوم برگرفته از نام آشور رب النوع مورد پرستش آنان بود . از خصایص آشور جنگجویی و جنگ طلبیبود و آشوریان از ابتدا بنیان دولت خویش را بر کشور گشایی قرار دادند . دولت آشور که با غلبه بر مدعیان و تصرف بین النهرین قدرت گرفته بود ، ادامه فتوحات را اساس کار خود قرار داد . لذا از قرن 12 ق . م . که آغاز قدرت یافتن آشوریان است ، آنان را مدام در حال جنگ با همسایگان ، فتح سرزمی ها ، غارت شهرها و