لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه :
حادثه عاشورا و تاریخچه کربلا دو صفحه دارد : یک صفحه سفید و نورانی و یک صفحه تاریک ، سیاه و ظلمانی که هر دو صفحه اش یا بی نظیراست و یا کم نظیر . اما صفحه سیاه و تاریکش از آن نظر سیاه و تاریک است که در آن فقط جنایت بی نظیر و یا کم نظیر می بینیم . یک وقت حساب کردم و ظاهرا در حدود بیست و یک نوع پستی ولئامت در این جنایت دیدم و خیال هم نمی کنم در دنیا چنین جنایتی پیدات بشود که تا این اندازه تنوع داشته باشد . البته در تاریخچه جنگهای صلیبی ، جنایتهای اروپاییها خیلی عجیب است و اینکه جرات نمی کنم که بگویم حادثه کربلا از نظر زیادی جنایت نظیر ندارد چون توجه من یکی به جنگهای صلیبی و جنایتهایی است که مسیحیها در ان مرتکب شدند وی کی هم به جنایتهایی است که همین اروپاییها در اندلس اسلامی مرتکب شدند که آن هم عجیب است . به هر حال این صد هزار نفر را کشتند و سربریدند .
معنی تحریف :
اما بحث اول درباره معنی تحریف که تحریف یعنی چه ؟ تحریف که از ماده « حرف» در زبان عربی است ، یعنی متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و وضعه اصلی که داشته است یا باید داشته باشد . به عبارت دیگر ، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است ، ولی تحریف مشتمل بر چیزی است که کلمه «تغییر» و «تبدیل» نیست . شما اگر کاری بکنید که یک جمله ای ، یک نامه ای ، یک شعری ، یک عبارتی آن مقصودی را که باید بفهماند نفهماند ، یک مقصود دیگری را بفهماند ، اینجا می گویند شما این عبارت را تحریف کرده اید . مثلا شما گاهی یک مطلبی را به یک نفر می گویید بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل می کند ، بعد کسی به شما می گوید که فلانی از قول تو چنین چیزی نقل کرد ؛ شما می بینید که آنچه که شما گفته اید با آنچه که او نقل کرده خیلی متفاوت است او در سخنهای شما کم وزیاد کرده است قسمتی از گفته های شما را که مفید مقصود شما بوده حذف کرده است و یک قسمتهایی از خودش بر آنها افزوده است . و درنتیجه سخن شما مسخ شده و چیز دیگری از آب در آمده است . آن وقت شما می گویید : خیر ، من گفته ام ، اما این آدم حرف مرا تحریف کرده است . مخصوصا اگر کسی در سندهای رسمی قلم ببرد ، دست ببرد ، می گویند که تحریف کرده است . کلمه «تحریف» بیش از این احتیاج به توضیح ندارد.
انواع تحریف :
تحریف انواعی دارد و از همه مهمتر این است که تحریف یا لفظی است و یا معنوی . تحریف لفظی این است که ظاهر یک چیز را عوض کنند مثلا شخصی سخنی به شما گفته است ، شما یک چیزی از گفته او کم کنید ، یا یک چیزی روی گفته او بگذارید ، و یا جمله های او را پس و پیش کنید که معنی اش فرق کند . بالاخره گفته او بگذارید ، و یا جمله های او را پس و پیش کنید ؛ این را می گویند « تحریف لفظی ».
اما تحریف معنوی این است که شما در لفظ تصرف نمی کنید ، لفظ همین است که هست، ولی این لفظ را طوری می شود معنی کرد که همان معنی صاف و راست و مستقیم آن است، مقصود گوینده هم همین بوده است و طور دیگری می توان معنی کرد که خلافق مقصد و مقصود گوینده است . وقتی که می خواهید این کلام را برای او شرح دهید آن را طوری معنی کنید که مطابق مقصود شما باشد نه مطابق مقصد اصلی گوینده . این را می گویند «تحریف معنوی ».
عوامل تحریف :
اغراض دشمنان
تمایل بشر به اسطوره سازی
عامل خصوصی .
معنی «تحریف معنوی » :
تحریف معنوی یعنی چه ؟ مثلا در یک جمله ممکن است ما از لفظ نه کم کنیم و نه زیاد ، ولی آنجا که می خواهیم توجیه و تفسیر کنیم طوری آن را توجیه و تفسیر کنیم که درست برخلاف و برضد معنی واقعی این جمله باشد .
اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی کنیم چگونه تحریف می کنیم ؟ حوادث و قضایای تاریخی از یک طرف علل و انگیزه ها دارد ، از طرف دیگر منظور و هدفها دارد . تحریف یک حادثه تاریخی به این است که یا علل و انگیزه های آن حادثه را چیزی بگوییم غیر از آنچه که بوده است و یاهدف و منظور را طوری تفسیر کنیم غیر از آنچه که بوده است . باز یک مثال کوچک : شما به منزل کسی می روید به عنوان اینکه از مکه آمده است . انگیزه شما این است که زیارت کردن حاجی مستحب است . فردی می گوید میدانی فلان کس چرا به خانه فلان شخص رفت ؟ می گوییم چرا ؟ می گوید او فلان منظور را دارد ؛ می خواهد دختر او را برای پسرش خواستگاری کند یا می خواهد دخترش را به بال پسر فلان کس بچسباند . موضوع مکه را بهانه کرده است . این طور منظور شما را تحریف می کنند. این را می گویند تحریف معنوی .
درحادثه تاریخی عاشورا که از یک طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدفها و منظورهای عالی ما مسلمانها ، ما شیعیان حسین بن علی تحریف کردیم ، همان طور که معاویه بن ابی سفیان جمله پیغمبر را که درباره عمار فرمود : « تقتلک الفئه الباغیه » تحریف کرد ؛ یعنی حسین یک انگیزه ای داشت ، ما چیز دیگری برایش تراشیدیم ؛ حسین هدف و منظور خاصی داشت ، ما یک هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم . اباعبدالله نهضتی کرده است فوق العاده باعظمت و مقدسم . تمام شرایط تقدس یک نهضت اباعبدالله هست که نظیرش در دنیا وجود ندارد . آن شرایط چیست ؟
شرایط تقدس یک نهضت :
اولین شرط تقدس یک نهضت این است که منظور و هدف آن نهضت ، شخصی و فردی نباشد ، بلکه کلی ، نوعی ، انسانی باشد . یک وقت یک کسی نهضت می کند به خاطر شخص خودش . یک وقت کسی نهضت می کند به خاطر اجتماع . به خاطر انسانیت به خاطر حقیقت ، به خاطر حق ، به خاطر توحید ، به خاطر عدالت و مساوات ، نه به خاطر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 117 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
سپاس پروردگار را که انسان را از خاک بی جان آفرید و به او نطق و بیان عطا فرمود – به انسان نوشتن آموخت تا او بتواند میوه بستان اندیشه های خود را به کام مشتاقانش بچپشاند و نغمه های جانبخش وجود را به گوش ایندگان برساند .
سرزمین قزوین با پیشینه ای در عرصه های علم ، فرهنگ ، اندیشه و دارای قدمتی دیرینه است و نشانه های تمدن 9000 سال پیش از میلاد درادر خود نهان دارد که با پیدایش اسلام در ایران موقعیت و اهمیت بسزادی یافت و مهد پرورش علوم اسلامی از جمله حدیث ، تغییر فلسفه ، عرفان ، کلام فقه ، نجوم و ادب قرار گرفت و تا عصر حاضر این روند ادامه یافت .
ظهور چهره های نامداری همچون میرزا حسین خان سهپسالار قزوینی «صدراعظم» یسد اشراف الدین حسینی قزیوینی « نسیم شمال » عارف قزوینی ، علی اکبر دهمزا ، علامه محمد قزوینی . حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترایی ، شهیدان محمد علی رجایی و عباس بابایی و .. در این خطه به چشم میخورد که از تاریخ و فرهنگ ایران اسلامی حکایت میکند .
یورش بی امان تمدن بی پروا غروبوزرق و برق ظاهر فریب ابزار و وسایل و تکنولوژی جدید ، موجب جلب توجه اذهان و افکار کسانی خواهد شد که بیشتر به گذراندن زندگی مشغولند و کمتر به حقیقت آن میاندیشند در پی این هیاهو و جنجال تبلیغاتی ، فرهنگ بی ریشه و دنیا گرامی غربی به شیوه های نوین و جذابیتی کاذب جای فرهنگ مذهبی ملی مردم را میگیرد که از پیشینه درخشان و هدفدار پدران خویش آگاهی میداشتند . شاید با درایت و شکیبایی هنرمندان این هیاهوی بی معنا را به هیچ میانگاشتند و صراحت حیات را میپیمودند و پرچم پر افتخار پدرشان را دست به دست تا بی نهایت زندگی ، دلیل راهشان میکردند – بی شک اثر ملتی بدانند که اجدادشان طالایه دار فرهنگ انسانی و پیش قرلولان تمدنی سالم و صالح بودند – با نازدنگی و بالندگی دیگری به زندگی و دنیا مینگریستند و البته که خفتگان ظلمت شب رهروان طلیعه را صواب را نمی یابند .
نسل جدید ، نسلی که نتواند فرزندان کیستند و خود را و فرهنگ خود را نشناسند بی گمان به ورطة گرامی فرهنگی نزدیتکرند – ما بر سران نیستیم که تعجب جاهلی آباء و اجدادی را نده کنیم که هرگز چنین مباد بلکه منادب آینم که وظیفة همة کسانی که آیندة فرجام و تمدن بیگانه را میدانند و میشناسند یک دل و صادقانه از هر آنچه هدایتی نباید – رسالتی بر دوش دارند و هم امروز ها جلو این شبیخون بی هویتی و واماندگی را گرفت که فردا دیر است .
قال رسوالله … قزوین با ء من ابواب الحبه .
محودة جغرافیایی قزوین پنه ایست طویل که فاصلة بین 57/36 درجة سانتی گراد تا 38/35 درجة سانتی گراد عرض شمالی و 01/51 درجة سانتی گراد تا 18/48 درجة سانتی گراد طول شرقی گسترده شده و ارتفاع آن از سطح دریا 1298 متر است و با توجه به موقعیت ویژة جغرافیایی در مرکز یکی از مهمترین گروههای ارتباطی شبکه راههای اصلی ایران و از جمله جادة ابریشم بوده و فراز و نشیب تلخ و شیرین را پشت سر نهاده است . شمال ان را سلسله جبال سر به فلک کشیدة البرز از شمال شرقی به طرف جنوب غربی در بر گرغفته متعلق به دوران سوم زمین شناسی و در دل خود معادنی دیقیمتی را نهان داشته است و نواحی اساطیری الموت و رودبار در آنجا واقع هستند قلعة قدیمی آتش نشان «درخک» با 2770 متر و « تخت سلیمان با بلندی » با بلندی 4400 متر سر به آسمان میسایند و با عبور از گردنه های « سلمبار » و « آلو چشمه » میتوان به شهرهای تن کابن ، لنگرود و رشت سر ازیر شد – و با به هم پیوستن رودهای «طالقان» و «الموت » و « شاهرود» و « یفسد رود » در لابلای فراز و نشیب البرز غربی میخزد و آبادانی به ارمغان میآید که با احداث
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
سیر تاریخی تاسیس سرپرستی و مدارس جمهوری اسلامی ایران در امارات عربی متحده
در سال 1336 یعنی درست 14 سال قبل از تشکیل کشور امارات عربی متحده ، ایرانیان ساکن در شیخ نشین دبی از جناب شیخ راشد حاکم دبی تقاضا می کنند تا برای تحصیل فرزندانشان مدرسه ای ایرانی تاسیس شود.
پس از موافقت وی و صدور مجوز وزارت فرهنگ ایران مدرسه ای تحت عنوان دبستان ایرانیان دبی در این شیخ نشین تاسیس می شود. مدرسه در یک ساختمان کوچک و قدیمی از طرف یکی از تجار ایرانی ( آقای حاج عبداللّه کاظم) در اختیار هیات فرهنگی ایران قرار می گیرد، همزمان از طرف وزارت فرهنگ ایران کار احداث ساختمان مجهزی شروع و پس از اتمام آن در سال 1337 دبستان دبی به این مکان ( منطقه بردبی) منتقل می شود. این دبستان در اولین سال تاسیس 6 کلاسه بوده و در حدود 210 دانش آموز دختر و پسر در آن مشغول تحصیل بوده اند.
سر برگ کارنامه دانش آموزان ایرانی و مکاتبات اداری نشان می دهد تا سال 46-1345 آموزشگاه با نام مدرسه ایرانیان دبی زیر نظر اداره فرهنگ بنادر جنوب کشور (بوشهر) فعالیت می کرده است. با بررسی مکاتبات می توان دریافت که پس از سال 1349 ( سال تاسیس کشور امارات عربی متحده) سرپرستی مدارس ایران در امارات عربی متحده ایجاد و عهده دار اداره و توسعه مدارس ایرانی در شیخ نشینها شده است.
در چند سال آغاز فعالیت سرپرستی مدارس، مسئولیت فرهنگی کنسولگری نیز با سرپرستی مدارس ایرانی بوده است و پس از آن سرپرست مدارس جمهوری اسلامی ایران در امارات عربی متحده توسط وزارت آموزش و پرورش تعیین و اداره و توسعه مدارس ایرانی را در شیخ نشینها بر عهده گرفته است.
در سال 51-1350 با تغییر نظام آموزشی در ایران و ایجاد دوره راهنمایی تحصیلی نخستین کلاس راهنمایی به صورت ضمیمه مدرسه ایرانیان دبی تشکیل و شروع به فعالیت کرد. مدرسه راهنمایی و دبیرستان در یک مکان به فعالیت خود ادامه می دهند. دوره متوسطه نظری به تدریج جای نظام قدیم دبیرستان را می گیرد و در رشته های ریاضی فیزیک ، علوم تجربی ، اقتصاد و علوم اجتماعی ، خدمات بانکداری و بازرگانی دانش آموز می پذیرد.
از آن پس مدرسه راهنمایی تحصیلی و دبیرستان نظام جدید در یک واحد آموزشی ، تحت عنوان دبیرستان ایرانیان دبی به طور مختلط (دختر و پسر) فعالیت می کند. در سال 1359 پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ، دبیرستان از نظر جنسی تفکیک شده و دبیرستان مستقل دخترانه نیز تاسیس می شود. دبیرستان از حدود 60-1359 با نام جدید شهید محمد باقر صدر به فعالیتهای خود ادامه می دهد. تا اینکه در سال 63-1362 مدرسه راهنمایی تحصیلی از آن منفک می شود و با عنوان مدرسه راهنمایی تحصیلی پسرانه ایرانیان دبی به کار خود ادامه می دهد.
دقیقاً معلوم نیست که از چه تاریخی مدرسه راهنمایی تحصیلی مذکور به مدرسه راهنمایی تحصیلی بوعلی سینا تغییر نام داده ولی به قرینه می توان دریافت که در همان فاصله در سالهای 62 الی 65 تغییر نام یافته است. با استقلال مدرسه راهنمایی تحصیلی، در دبیرستان شهید محمد باقر صدر در رشته اتومکانیک 32 هنرجو پذیرفته می شوند و با اینکار هنرستان ضمیمه در جوار دبیرستان به وجود می آید. هنرستان تا سال 68-67 فعالیت می کندوبافارغ التحصیل شدن90 هنرجو در سال چهارم، کلاسهای هنرستان تعطیل می شود.
دبیرستان و مدرسه راهنمایی تحصیلی فقط در سال 63-62 به مدت یک سال بطور مستقل با مدیر مستقل فعالیت می کنند و پس از آن تا سال تحصیلی 71-70 مجدداً با یک مدیر اداره می شوند. با تعطیل شدن کلاسهای هنرستان، فقط رشته های ریاضی فیزیک، علوم تجربی، فرهنگ و ادب و اقتصاد و علوم اجتماعی فعال باقی می ماند. در سال 75-74 با تکمیل ساختمان مجتمع سلمان این بخش به صورت مجتمع به فعالیتهای خود ادامه می دهد.
در سال 1359 پس از تفکیک دانش آموزان دختر و پسر و ایجاد دبیرستان دخترانه این دبیرستان با نام دبیرستان خدیجه کبری (س) فعالیت می کند تقریباً به طور همزمان مدرسه راهنمایی تحصیلی دخترانه با نام مدرسه راهنمایی زهرا (س) و دبیرستان خدیجه کبری(س) به صورت مجتمع و با عنوان مجتمع آموزشی خدیجه کبری (س) اداره می شود.
همراه با توسعه مدارس در دبی ، مجتمع آموزشی ابوظبی نیز در سال 1349 همزمان با تشکیل کشور امارات در ابوظبی تشکیل شد. 3 سال بعد مدرسه شارجه نیز در سال 1352 در نعیمیه شارجه تاسیس و تعلیم تربیت ایرانیان در شیخ نشین شارجه را به عهده گرفت. این سرپرستی هم اکنون امور برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت ، هماهنگی و نظارت 8 مجتمع آموزشی نمونه و بین الملل توحید پسران، نمونه توحید دختران، خدیجه کبری، سلمان فارسی، پسران و دختران شارجه، پسران و دختران حضرت امام خمینی(ره) ابوظبی، العین و غیرانتفاعی آداب پسران و دختران) را به عهده دارد و مجموعاً حدود 6000 نفر دانش آموز ایرانی را تحت پوشش دارد.
تاریخچه مدرسه در ایران و خراسان جنوبی
تشکیلات آموزش و پرورش در ایران از دوران باستان تا کنون تغییرات و دگرگونی های فراوانی داشته است.دردوران هخامنشیان آموزش بیشتر جنبه مذهبی و حکومتی داشت و به سه نوع تقسیم می شد.نخستین سازمان آموزشی خانواده بود، والدین هر طفل مسئولیت داشتند، فرزندان خود را براساس موازین دین زرتشت تربیت کنند.
پس از آن آموزش در آتشکده ها بود که به تدریج گسترش یافت ودر کنار این آتشکده ها فرهنگستان هایی هم به وجود آمد.
علاوه براین دو نوع آموزش که ویژه همگان بود سازمان های تربیتی و آموزشگاه های درباری بودند که در قلب کاخ ها قرار داشتند و ویژه شاهزادگان و بزرگان بود.
مسئولیت عمده این آموزشگاه ها در پرورش مدیران برای اداره مملکت و تربیت شاهزادگان برای به دست گرفتن حکومت خلاصه می شد و از آموزش علوم و فنون مختلف خبری نبود.
اما در زمان ساسانیان، سازمان های آموزشی گسترش یافت.آنان علوم دنیای متمدن آن زمان چون هندو و یونان را به قلمرو حکومت خود راه دادند، تا این که دانشگاه بزرگی مانند گندی شاپور (جندی شاپور) در قرن سوم میلادی توسط اردشیر تاسیس شد که در آن علوم تجربی و ادبیات مورد آموزش قرار می گرفت.در زمان انوشیروان این دانشگاه توسعه یافته و بیمارستانی برای تدریس علم طب به وجود آمد، این دانشگاه تا قرن سوم هجری دایر بود.با همه این ها نباید فراموش کرد که در دوران قبل از اسلام به ویژه در زمان ساسانیان تعلیم و تربیت و آموزش ویژه طبقه اشراف و مرفه بود و برای همگان امکان دسترسی به آن وجود نداشته است.پس از اسلام و به خصوص پس از سقوط بنی امیه به دست ایرانیان و روی کار آمدن عباسیان راه برای نفوذ فرهنگ ایرانی در دل فرهنگ اسلامی فراهم شد و مراکز علمی ایران در اواسط قرن دوم هجری اهمیت خود را باز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
سابقه تاریخی مشهد:
خراسان قدیم دارای چهار شهر بزرگ و مهم بوده است به نام های : بلخ، مرو، هرات و نیشابور
نیشابور نیز خود دارای توابعی بوده است از جمله توس که نقش بسزایی در شکل گیری مشهد داشته است. شهر توس دارای 4 ناحیه اصلی بوده که عبارتند از :
تابران: بزرگترین و مهم ترین ناحیه توس بوده است و مرکز حاکم شن ناحیه. در واقع از زمان قدیم تا به حال وقتی که به توس اشاره می شود منظور همان تابران است. این شهر در طول تاریخ خود با فراز و نشیب های بسیاری رو به رو بوده است؛ از جمله حمله اعراب که این شهر بدون مقاومت در برابر آن ها تسلیم می شود، همچنین بعدها در جریان حمله غزها و سپس حمله خانمان سوز مغول چندین بار ویران و دوباره آباد شده است. ویرانه های شهر تابران که اکنون به نام شهر باستانی توس معروف است در نزدیکی شهر مشهد به جاست و آرامگاه فردوسی را در خود جای داده است.
نوقان: در شرق شهر تابران بر سر راه توس _ نیشابور به فاصله 4 فرسنگی از تابران واقع بوده و به فاصله یک مایلی از جنوب نوقان دهکده ای به نام سناباد وجود داشته و کاخ حمید بن قحطبه والی خراسان در وسط باغی در کنار این دهکده قرار داشته است. در سناباد عمارتی ییلاقی وجود داشته که رجال دولتی در آن اقامت داشته و نام این عمارت دار الحکومه حمید بن قحطبه بوده است. بعد از آن که در سال 203 هـ . ق باغ یاد شده مدفن امام رضا شد، دهکده نوقان رو به آبادی گذاشت تا اینکه در اواخر به تدریج دهکده سناباد به صورت شهر بزرگی در آمد و به مشهد مرسوم گردید و سناباد بزرگ پس از گسترش به نوقان متصل شد و روی هم سناباد بزرگ را تشکیل دادند که مشهد نام گرفت، در نتیجه مشهد شهری بوده که از آبادانی و گسترش نوقان شکل یافته و به مشهد الرضا شهرت پیدا کرده است.
اردکان: در ده فرسخی غرب تابران و چهارده فرسخی نوقان واقع بوده و از توابع شهر مشهد به حساب می آمده است .
طرقبه: چهارمین بخش نامدار توس بوده و در منطقه ای کوهستانی _ ییلاقی بر سر راه توس _ نیشابور واقع بوده و در جلگه با صفا و سر سبز توس قرار داشته است و همواره به صورت منطقه ای ییلاقی در نزدیکی شهر مشهد مطرح بوده است.
زمان و چگونگی پیدایش شهر مشهد:
وقتی که امام رضا (ع) در سال 203 هـ . ق در توس به شهادت می رسند، مأمون پادشاه عباسی ایشان را در بالای سر پدرش هارون در همان عمارت ییلاقی سناباد دفن می کند و از آن زمان به بعد این محل نام مشهد الرضا را به خود می گیرد ولی باز هم آن قدر معروف نبوده که به عنوان یک شهر بزرگ و مطرح محسوب شود بلکه دهکده ای به شمار می آمده که آرامگاه امام رضا (ع) در آن واقع بوده است . تا اینکه در سال 791 هـ . ق بعد از حمله غزها و سپس مغولان مردم تابران به سناباد کوچ کرده و به آن پناهنده می شوند و به همین خاطر است که مورخان سال 791 را مبدأ تاریخ شهر مشهد قلمداد میکنند و از همین سال به بعد بود که مشهد شهرت زیادی پیدا کرده و تدریجاً شیعیان و شیفتگان زیادی در آن سکونت کرده و مجاور آن می شوند و به عمران و آبادانی آن می پردازند.
وجه تسمیه مشهد:
کلمه مشهد، اسم مکان عربی از ریشه شهادت است و معنی شهدد، به حضور، محل شهادت و مدفن شهید نیز می دهد و جمع این کلمه، کلمه مشاهدات. نام مشهد الرضا از هنگام خاک سپاری امام رضا (ع) در سناباد یعنی سال 203 مصطلح بوده اما اختصاص کلمه مشهد به شهری جدید که آرامگاه امام رضا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
سابقه تاریخی کاروانسراها
از جمله یادگارهای پر ارزش معماری ایران کاروانسراهاست که از روزگار کهن به دلایل گوناگون و ارتباطی چون جریان اقتصادی ، نظامی جغرافیایی و مذهبی بنیاد گردیده و در ادوار مختلف بتدریج توسعه و گسترش یافته است
عملکرد های گوناگون که کاروانسراها در گذشته بعمده داشته اند باعث شده است نامهائی ما نند کاربات – رباط – ساباط – خان –در فرهنگ لغات داده شود که در اصل دارای وظایف مشابهی مانند کاروانسرا ها بوده ولی از نظر خصوصیات و معماری هر یک دارای ویژگی های متفاوت بوده اند . با توجه به کار برد – توسعه گسترش کاروانسراها در ایران میتوان علل پیرایش کاروانسرا ها را نیاز اساسی و حمایت کاروانیان دانست بنابراین بناهای مشابهی که با نامهای مختلف احداث گردیده به احتمال زیاد بهمین منظور و هدف بوده است . کلمه کاروانسرا مشتق از کاروان – کاربان بعضی گروه مسافران (قافله ) که دسته جمعی مسافرت می کنند و سرای به معنی خانه و مکان است.
. چنانه در فرهنگ لغات و سایر منابع ادبی نامهای کاروان خانه – کاروان گاه کاروان گه بعضی کاروانسرا مورد استفاده قرار گرفته است . (3)
بنابراین میتوان احداث کاروانسراها بناهای مشابه را به هر دلیلی که در مسیر جادها ساخته شده اند محلی برای استراحت و حمایت کاروانیان دانست برطبق تاریخی بنیاد کاروانسراها در ایران از زمان هخامنشی آغاز می شود : هر دوت مورخ یونانی در کتاب پنجم خود از ساختمانهایی گفتگو می کند که توسط هخامنشیان بین شوش و سارد ساخته شده بود ، هر دوت از یکصد و یازده بنای شبیه کاروانسرا (چاپارخانه) نام می برد که در فاصله حدود 2500 کبلومتر بین پایتخت هخامنشی و سارد بنا گردیده بود و کاروانیان این فاصله را در طی سه ماه طی می کردند .ازدیاد توقفگاه ها یا کاروانسراها در گذشته برای راههای ارتباطی ، جریان اقتصادی کشور که مورد توجه و علاقه حکومت بوده می باشد . مطالعه راههای ارتباطی و جاده های بازرگانی و نظامی و نتایج تحقیقات و کاوشهای باستان شناسی معلوم می دارد که از گذشته دور نیاز وافری به ایستگاه های بین راه و امنیت و رفاه کاروانیان احساس می شده است.
گرچه ساختمان یا بنای ساخته شده ای از این گونه کاروانیان از عهد هخامنشی بجای نمانده، ولی کاوشهای علمی در آینده اینگونه مراکز و ایستگاه های ارتباطی شناخته و نحوه معماری آن را روشن خواهد ساخت .
در دوره طولانی سلسله اشکانیان در ایران و حوزه نفوذ و اقتدارشان یعنی از دادگاه آنان در شرق تا منطقه تحت نفوذ آنان در غرب یعنی بین النهرین ایستگاه های ارتباطی و کاروانسرا هائی وجود داشته است . همانطور یکه میدانیم هنر و معماری عهد اشکانیان کاملا شناسائی و تحقیق نگردیده و بخصوص ویژگی های معماری و تزئینات معماری آن ناشناخته مانده و بنابراین نمی توان در حال حاضر از نحوه معماری یا توسعه کاروانسرای عهد پارتی نظریه ای را ارئه داد . ولی با مقایسه قلاع و شهرهای اشکانی که اخیرا در دشت گرگان شناخته شده میتوان گفت احتمالا کاروانسراهای آن زمان از خشت و آجر بوده و بصورت مربع و مستطیل بنا گردیده و بر طبق شیوه معماری آن زمان دارای ایوانی بوده که محور اصلی بنا است و از پشت ایوان قضای باز حیاطی شکل وجود داشته و اطاقها واطراق گاه در اطراف حیاط ساخته می شده است .
در دوره ساسانی اهمیت زیادی به ایجاد راهها و همچنین امنیت جاده ها داده شده ، از جمله این کاروانسراها می توان کاروانسرای دروازه گچ ، کنار سیاه در استان فارس ، دیر گچین و رباط انوشیروانی را در امتداد جاده ابریشم نام برد.
در دوره اسلامی تحولات چشمگیری در احداث کاروانسراها بوجود آمد و همانطور یکه قبلا گفته شد در ارتباط با مسائل اقتصادی . مذهبی و نظامی احداث اینگونه بناها وارد مرحله جدیدی شد و شکل تازه ای بخود گرفت
متاسفانه اطلاعات ما درباره کاروانسرا های اوایل اسلام چندان زیاد نیست چون کاروانسرا هائی از این زمان بجای نمانده تا بتوان خصوصیات معماری آن را توصیف کرد .
منابع تاریخ و سفر نامه ها آگاهی مختصری در مورد کاروانسراهای اویل اسلام بدست می دهد . از جمله در سفر نامه ناصر خسرومی خوانیم : به هنگام اقامت او در اصفهان در یک کوی شهر 200 صرافی و 50 کاروانسرا بوده است ابن حوقل درباره نیشابور می نویسد : در این شهر کاروانسرا های زیادی وجود دارد که در آن همه گونه مال التجاره یاقت می شود. اهمیت کاروانسرا ها در آن زمان بسیار زیاد بوده تا جائیکه ناصر خسرو بهنگام مسافرت از نائین به