لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اولین ذوب
کوره ای که تازه نسوز کوبی شده است باید به آهستگی و با سوزاندن چوب درون آن تا حدی که چوب کاملا به زغال تبدیل شود خشک شود . به منظوراطمینان از نتیجه عملیات این کار باید طی دو روز انجام شودبرای اولین ذوب دو مقوا با ضخامت های مختلف را زیر بوته ای قرار دهید و سپس بوته را روی آن بگذارید در کوره را باز کنید و بار فلزی را به صورت نه چندان متراکم در بوته بگذارید بار را در بوته به طور فشرده جا ندهید چون نباید در مقابل انبساط آن مانع ایجاد کنید فشرده کردن بار در بوته ممکن است منجر به ترک خوردن بوته شود اکنون یک تکه گونی آغشته به بنزین یا گرد زغال را در فاصله 30 سانتی متر از ورودی مشعل و در راستای جهت شعله قرار دهید گونی باید کاملا در فضای بین زیر بوته ای و دیواره کوره جای داده شود این کار از خروج آن از کوره یا فاصله گرفتن آن از مشعل جلوگیری می کند گونی باید در جای خود باقی بماندو بسوزد تا دیواره کوره به دمای اشتعال برسد برای روشن کردن مشعل شیر کنترل هوای دمنده را تا نیمه باز کنید گونی را روشن کنید و به آن اجازه دهید که به سرعت و به خوبی بسوزد دمنده را روشن کنید وارسی کنید که آیا گونی هنوز به خوبی می سوزد یا نه در صورتی که باد آنرا خاموش کرده است دمنده را خاموش و کار را دوباره آغاز کنید وقتی که مطمئن شدید که با روشن بودن دمنده گونی همچنان می سوزد شیبر گاز را باز کنید تا گاز مشتعل شود .
گاز را چنان تنظیم کنید که حداکثر اشتعال بیشترین صدای شعله ایجاد شود در این حالت بیشترین احتراق به ازای خروجی دمنده حاصل میشود کوره باید 5 دقیقه با این وضعیت کار کند بعد از سپری شدن این زمان دیواره کوره باید به اندازه کافی داغ باشد که احتراق را تداوم بخشد . در کوره را در جای خود قرار دهید و میزان گاز ورودی و نیز خروجی دمنده را آنقدر افزایش دهید که شیر گاز کاملا باز شود و هوا نیز بیشترین وزش و غرش را داشته باشد حال خروجی دمنده را کمی افزایش دهید این کار سبب اکسیدی شدن محیط کوره به میزان کم می شود . که برای عملیات ذوب بهترین وضعیت هنگام روشن کردن ونیز طی دوره 5 دقیقه ای که در کوره باز است دست خود را روی شیر گاز بگذارید در صورتی که در طی این مدت شعله خاموش شد یکمرتبه شیر گاز را ببندید و صبر کنید تا دمنده به مدت 1 یا 2 دقیقه به کار خود ادامه دهد تا مخلوط گاز هوا را از کوره بیرون براند . سپس دمنده را ببندید و مجددا سیستم را راه اندازی کنید. هرگز کوره را دون دمنده ای که با ضرفیتی دست کم نصف ظرفیت مورد نیاز کار می کند روشن نکنید .پایین بودن بیش از حد ظرفیت دمنده سبب برگشت شعله به درون دمنده در نتیجه فشار متقابل موجود در کوره می شود دمنده باید قدرت کافی داشته باشدتا بر فشار متقابل غلبه کند به نحوی که اشتعال در کوره رخ دهد به دلیل مشابه هیچ گاه کوره را با در بسته روشن نکنید در صورت قطع برق و از کار افتادن دمنده بلافاصله گاز را خاموش کنید هیچ گاه کوره را در حال ذوب به حال خود رها نکنید برای خاموش کردن کوره ابتدا گاز را ببندید و سپس دمنده را خاموش کنید کوره های نفت سوز نیز با همین روش خاموش و روشن می شوند.
کوره کک سوز
کوره های کک سوز با تهویه طبیعی از لحاظ ساختمانی ساده و ارزان هستند اما به سبب سرعت کم و کار نه چندان تمیز امروزه از آنها استفاده نمی شود برای راه اندازی کوره کک سوز یک آجر نسوز روی شبکه قرار دهید سطح شبکه را با چوب و کاغذ قابل اشتعال بپوشانید و سپس آنرا با یک لایه 5در7 سانتی متری کک پوشش دهید لایه فبل اشتعال را روشن کنید و وقتی که کک مشتعل و گداخته شد لایه دیگری روی ان بریزید اضافه کردن لایه های کک را تا زمانی ادامه دهید که بستری با عمق مناسب از کک سرخ داغ داشته باشد کمی از کک را از وسط این بستر بردارید و بوته را در گودال ایجاد شده قرار دهید سپس یک لایه کک تازه اضافه کنید تا ارتفاع آن همسطح با لبه بالایی بوته شود بوته را از فلز پر کنید و در کوره را ببندید سیستم تهویه را چنان تنظیم کنید که بیبشترین احتراق صورت گیرد به تدریج که کک می سوزد و به خاکستر تبدیل می شود آنرا با کک جدید جایگزین کنید .
وقتی فلز به دمای مورد نظر رسید کک اطراف بوته را کنار بزنید و بوته را با انبر بیرون بکشید آنرا درون دسته کفچه بگذارید و عمل ذوب ریزی را انجام دهید از آجر روی شبکه برای نگهداری بوته استفاده می شود تا بوته خیلی پایین نرود . در مناطقی که سطح آب زیر زمینی زیاد بالا نباشد می توان کوره بوته ای را به آسانی درزمین ساخت .
کوره بوته ای خروجی دار
از این نوع کوره معمولا کسانی استنفاده می کنند که به صورت انفرادی قطعات کوچک تا متوسط می ریزند . یا فضای کمی برای بیرون کشیدن بوته دارند این کوره روی یک چهارپایه ساخته میشود و در قسمت پایینی جلو ان یک دریچه وجود دارد ابعاد این دریچه باید حد اقل 10 در 10 سانتی متر باشد در قسمت جلو بوته و همسطح با کف آن سوراخ ایجاد می شود تا به فلز اجازه خروج بدهد.
برای بارگیری و روشن کردن این کوره از همان روش معمول استفاده میشود . بعد از 5 دقیقه آجر را برمی دارند و در را می بندند و احتراق تنظیم می شود یک پاتیل با دیواره نسوز را هنگام عملیات ذوب روی آجر های بالای دریچه خروج دود (روی در کوره)قرار می دهند و بدین شکل آن را پیش گرم می کند .
وقتی فلز آماده ذوب ریزی شد پاتیل داغ را با دسته پاتیل برمی دارند و در مقابل کوره می گذارند توپی رسی موجود در سوراخ بوته را با یک میله فولادی نوک تیز به قطر 25ر1 سانتیمتر را بیرون می کشند مذاب به درون پاتیل می ریزند سپس از پاتیل برای ذوب ریزی درقالب استفاده می کنند .
برای بستن سوراخ درذوب بعدی یک توپ مخروطی روی میله تعبیه می شود ومحکم در سوراخ جا زده میشود.میله توپی کمی پیچانده می شودتاتوپی از آن آزاد شود حرارت کوره و بوته باعث پخته شدن واتصال توپی در جای خود می شود.
بوته به نحوی در کوره قرار داده می شود که سوراخ خروجی آن در مقابل دریچه جلوی کوره قرار گیرد کانالی از جنس مواد نسوز در فاصله لبه پایینی سوراخ خروجی تا دریچه کوره ساخته میشود تا فلز را به سمت پاتیل هدایت کند.نحوه کار بسیار ساده است سوراخ خروجی با مخلوطی از ماسه سیلیسی وخاک نسوز نرم (به نسبت 1:1) بسته می شود مخلوط را مرطوب می کنندتا گل سفتی حاصل شود واین گل را در سوراخ می فشراند برای روشن کردن کوره زیر لبه در آن یک تکه آجر نسوز قرار میدهند تا بالاتر بایستد در صورتی که سوراخ هنگام ذوب نشتی داشته باشد (که این امر به ندرت اتفاق میافتد) یک گلوله از جنس مواد نسوز روی میله توپی می گذارند وآنرا با فشار در محل نشتی می چسبا نند.
ذوب ریزی در قالب
ریختن فلز مذاب در قالب مرحله ای مهم در عملیات ریخته گری است اکثر ضایعات ریخته گری از اشکال در ذوب ریزی ناشی می شوند تا سایر عوامل . برخی از قوانین مربوط به ریخته گری ثقلی در قالبی که به وسیله بوته یا پاتیل پر می شود عبارتند از :
نکات ایمنی ریخته گری
اگر قالب ترک خورد و مذاب از آن بیرون زد سعی نکنید مانع خروج مذاب شوید
اگر قالب شروع به جرقه زدن و پرتاب مذاب از محل بار ریزی و یا هواکش ها کرد بار ریزی را متوقف کنید ادامه بارریزی در قالب مرطوبی که مذاب را پرتاب می کند می تواند منجر به حادثه ای مثل انفجار شود
از انبار یا دسته پاتیل ضعیف استفاده نکنید
از بوته های ظریف و ضعیف برای ذوب ریزی استفاده نکنید
از ماسک و ساق پیچ ایمنی استفاده کنید
در صورتی که ذوب ریزی را شب انجام می دهید حوضچه ی بار ریز را با آرد گندم (با تکان دادن یک کیسه)پوشش دهید تا منطقه ذوب ریزی مشخص تر شود
وقتی با دسته پاتیل دو نفره ذوب ریزی می کنید مطمئن شوید که فرد مقابل با شما هماهنگ است (پس از شروع ذوب ریزی هیچ یک از شما نباید حرکت کند یا تکان بخورد)
از داشتن بستر شوشه خشک و مناسب جهت ریختن مذاب اضافی اطمینان حاصل کنید
وقتی با استفاده از دسته پاتیل در تعداد زیادی قالب که در یک ردیف چیده شده اند ذوب ریزی می کنید کار را از انتهای ردیف شروع کنید و به سمت عقب حرکت کنید اگر بعد از پر کردن هر قالب (برای پر کردن قالب بعدی ) به سمت جلو حرکت کنید النگشتان دست شما که نزدیک به پاتیل هستند درست روی آخرین قالبی که در آن ذوب ریزی انجچام شده است قرار خواهند گرفت
در وضعیت نامناسب اقدام به ذوب ریزی نکنید باید آسوده باشید تا از ایمنی مناسب برخوردار شوید
سعی نکنید مقدار زیادی فلز مذاب را با دست جابه جا کنید یا در قالب بریزید برای ریختن ذوب های بیشتر از 20 کیلو گرم با دسته پاتیل یک نفره یا بیش از 90 کیلو گرم با دسته پاتیل دونفره از جرثقیل استفاده کنید
نکات مربوط به کیفیت قطعات
هنگام ذوب ریزی دهانه پاتیل یا بوته را تا حد امکان به حوضچه بار ریز نزدیک کنید
در تمام مدت بار ریزی حوضچه ی بار ریز را کاملا پر نگه دارید
کمی بیش از آنچه که فکر می کتید مورد نیاز است مذاب در حوضچه ی بار ریز بریزید
ریخته گری را در دمای بالا انجام دهید بیشتر قطعات در اثر ریختن مذاب خیلی سرد خراب می شوند تا مذاب خیلی گرم
بعد از تثبیت جریان در راه گاه جریان مذاب را کاهش ندهید
مذاب را به داخل قالب نچکانید یا جریان مذاب را قطع نکنید
وقتی با دسته پاتیل ذوب ریزی می کنید دسته پاتیل را به زانوی خود تکیه دهید
وقتی قالب های متعددی را با یک پاتیل یا بوته پر می کنید ابتدا قالب قطعات سبک و ظریف را پر کنید
سعی نکنید تعدادزیادی قالب را بایک ذوب پر کنید
قبل ازبارریزی مطمئن شوید که درجه ها بسته وچفت شده وخوب وزنه گذاری شده اند
اگر مذاب موجود درپاتیل یا بوته روشن تمیز شفاف و داغ نیست آن رادرقالب نریزید
ذوب ریزی درقالب های برزگ غالباً باقراردادن یک ورقه ازبست روی رهگاه باریک که یک مخزن ماسه ای بزرگ روی آن قراردارد انجام مبی شود مذاب رابه میزان مورد نیاز درمخزن می ریزند وازیک میله برای سوراخ کردن ورقه آزبستی استفاده می کنمند تا مذاب بتواند قالب را پرکند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تحقیقى در باره اربعین حسینىدر تاریخ دوشنبه، ۲۹ اسفند ۱۳۸۴ توسط mohamadmahdi
در این مقاله با توجه به متون تاریخى معتبر احتمالات ممکن را تبیین کرده و ضمن بیان نظر مدافعان این واقعه، دیدگاه خود را مبنى بر نبود دلیل کافى و قابل اعتماد بر مسئله اربعین سید الشهداء (ع)تبیین خواهیم نمود.اشاره در شماره پیشین مقاله جامعى در باره اربعین حسینى و بحث ورود اهل بیت آن حضرت به کربلا در بازگشت از شام، چاپ شد که در آن، همه اقوال و دیدگاه ها و تمامى جوانب مسئله بررسى شده است.اینک با توجه به این که باب بحث و نقد و نظر علمى همواره باز و حرمت دیدگاه هاى مختلف علمى محفوظ است، در این شماره، مقاله دیگرى در این باره به پژوهشگران عرصه تاریخ اهل بیت(علیهم السلام) عرضه مى داریم.چکیدهمسئله اربعین سید الشهداء(علیه السلام) و این که آیا خاندان آن حضرت پس از رهایى از اسارت یزید قصد عزیمت به کربلا را داشته و نیز آیا توانسته اند در آن روز به زیارت آن مضجع شریف نایل آیند و مرقد مطهرش را زیارت کنند، از جمله مسائلى است که از دیرباز صاحب نظران در باره آن اختلاف نظر داشته و هریک با استشهاد به ادله تاریخى براى اثبات یا نفى آن تلاش کرده اند. در این مقاله با توجه به متون تاریخى معتبر احتمالات ممکن را تبیین کرده و ضمن بیان نظر مدافعان این واقعه، دیدگاه خود را مبنى بر نبود دلیل کافى و قابل اعتماد بر مسئله اربعین سید الشهداء(علیه السلام)تبیین خواهیم نمود. هم چنین امکان رسیدن کاروان اسرا را نیز به کربلا در اربعین اول تقریبا ناممکن دانسته و در پایان، دلیل الحاق سر مطهر امام حسین(علیه السلام) را به جسم شریفش مورد خدشه قرار داده و وجود حدیث شریفى که زیارت اربعین را از علائم مؤمنان مى شمارد براى استحباب و فضیلت آن زیارت کافى دانسته ایم.کلید واژگان: اربعین، کربلا، حسین(علیه السلام)، شهادت، اهل بیت، اسارت، کوفه، شام.مقدمهورود خاندان مکرّم سیدالشهداء به کربلا در راه بازگشت از شام به مدینه در روز اربعین و الحاق سر مقدس اباعبدالله الحسین(علیه السلام) به پیکر مطهّرش در آن روز، یکى دیگر از وقایع مبهم واقعه عاشورا و حوادث پس از آن است. به راستى اگرچه حادثه عاشورا دل خراش ترین و غمبارترین حادثه اى است که در طول تاریخ، قلب شیعیان و دوست داران خاندان عصمت و طهارت را جریحه دار ساخته و جا داشت تمامى وقایع آن بدون هیچ کم و کاستى در کتاب هاى تاریخ نقل شود، امّا مع الاسف از آن جا که هم در زمان وقوع حادثه عاشورا و هم پس از آن شیعیان على بن ابى طالب و فرزندان معصومش تحت بیشترین فشارها و آزارها بوده، سخت ترین شکنجه ها و تحریم ها را متحمّل شده و عملا در حاشیه قرار گرفته بودند ، هیچ گاه امکان ضبط و نقل وقایع غم بار عاشورا و آن چه بر خاندان مکرم سید الشهداء گذشت پدید نیامد. به راستى وقتى تاکنون به طور قطع و یقین سرنوشت سر مقدس اباعبدالله الحسین(علیه السلام)که در واقع یکى مهم ترین امورى است که باید مورد توجه قرار مى گرفت روشن نشده است و اقوال در باره دفن سر مطهر آن حضرت مختلف و متشتت است چگونه مى توان انتظار داشت وقایع ریز و درشت دیگرى همچون مدّت حبس خاندان سید الشهداء در کوفه ، روز حرکت از کوفه و مسیر حرکت آنان از کوفه تا شام، میزان اقامت آنان در شام و بالأخره مسیر بازگشت آنان به درستى و روشنى ، و بدون هیچ گونه اختلافى ثبت و ضبط شده باشد؟!مى دانیم که بخش اعظم وقایع عاشورا و حوادث پس از آن، توسط مورخان اهل سنت که بعضاً تلاش مى کردند دامن یزید و خاندان بنى امیّه را از این لکه ننگ ابدى، پاک سازند نقل شده است، پس نباید انتظار داشت تمام وقایع و حوادث بدون کمترین تحریفى نقل شده باشد. از آن گذشته اگر مورخان نیز قصد نگارش حوادث را به صورت صحیح و بدون تحریف داشتند، حکّام وقت ممانعت به عمل آورده و معلوم نبود که چه سرنوشتى در انتظار نویسنده و نوشته او بود.تلاش نگارنده این سطور بر آن است که مسئله بازگشت کاروان اسراى بنى هاشم (علیهما السلام)را از شام بررسى کرده و نتیجه گیرى نهایى را براساس متون موجود، بازگو نماید. باشد که اینتحقیق گامى مثبت در جهت هرچه روشن تر شدن حوادث پس از عاشورا باشد و مرضى پروردگار واقع گردد.مشهور بین عرف شیعه آن است که امام سجاد(علیه السلام) به همراه اهل بیت سیدالشهداء(علیه السلام) در راه بازگشت از شام، به کربلا رفته و روز اربعین موفق به زیارت قبر مطهر حسین بن على(علیه السلام) و اصحاب باوفایش شدند و پس از سه روز عزادارى و اقامه ماتم به مدینه الرسول(صلى الله علیه وآله)بازگشتند. و نیز بین شیعیان مشهور است که زین العابدین(علیه السلام)سر مطهر پدر را در آن روز به بدن شریفش ملحق نمود. اما با وجود این از دیرباز در میان محقّقان و صاحب نظران در باره رسیدن کاروان اسرا در اربعین اول به کربلا اختلاف نظر بوده است. برخى آن را تایید کرده، شواهد تاریخى بر آن اقامه مى کنند و برخى دیگر، حضور خاندان سید الشهداء(علیه السلام) را در اربعین اول انکار کرده تحقق آن را امکان پذیر ندانسته یا محقق شده نمى دانند.نویسنده این سطور نیز بر این باور است که کاروان اسرا در روز اربعین به کربلا نرسیده و نیز معتقد است «احتمال رسیدن کاروان اسرا به کربلا در روز اربعین» با «تحقق آن» دو امر مستقلند که در این مسئله معلوم نیست که هردو با هم رخ داده باشند. بنابراین، به باور نویسنده هرگز نمى توان گفت که منکران قضیه اربعین به بى راهه رفته اند.ما در این مقاله بر آن شدیم تا وقایعى را که پس از اسارت اهل بیت سیدالشهداء(علیه السلام)اتفاق افتاد و با رسیدن یا نرسیدن کاروان اسرا به کربلا در روز اربعین اوّل ارتباط مستقیم دارد مرور کرده، تحقیقى مختصر درباره آن ارائه نماییم.بررسى وقایع مرتبط با واقعه اربعینبه طور کلّى وقایعى را که با رسیدن کاروان اسرا به کربلا رابطه مستقیم دارد مى توان در امور ذیل خلاصه نمود:1 ـ مدت زندانى بودن اهل بیت سیدالشهداء(علیه السلام) در کوفه و زمان حرکت آنان به سوى شام;2 ـ مسیر کاروان اسرا از کوفه تا شام;3 ـ زمان صرف شده براى رسیدن به شام;4 ـ مدت زمان اقامت اهل بیت امام در شام;5 ـ مسیر بازگشت از شام به مدینه و بررسى احتمال عزیمت آن کاروان به کربلا و رسیدن به آن جا در اربعین اول;اکنون هریک از موارد فوق را به طور مستقل بررسى مى کنیم.1. مدت زندانى بودن اهل بیت سیدالشهداء در کوفه و زمان حرکت آنان به سوى شامتقریباً در باره خروج اهل بیت امام حسین(علیه السلام) از کربلا و حرکت به سوى کوفه در کسوت اسارت در روز یازدهم محرم تردیدى نیست و هم چنین بنا بر قول مشهور ، آنان در روز دوازده محرم وارد کوفه شدند، امّا در مورد حرکتشان به سوى شام تاریخ دقیق و یقین آورى در دست نیست، زیرا مدّت اقامت آنان و مدت زندانى بودنشان در کوفه چندان معلوم نیست . البته از مسلمات تاریخ است که اسرا مدتى در کوفه زندانى شدند، چنان که برخى مقاتل معتبر به آن تصریح کرده اند. طبرى به نقل از عوانة بن حکم کلبى به این مسئله اشاره کرده2 و شیخ صدوق نیز در مقتل خود به زندانى شدن اسرا تصریح مى کند و مى نویسد:ثم امر بعلى بن الحسین فغلّ وحمل مع النسوة والسبایا الى السجن...فامر ابن زیاد بردهم إلى السجن3; سپس فرمان داد تا على بن الحسین به غل و زنجیر کشیده شده به همراه زنان و یتیمان به زندان برده شود... پس دستور داد که آن ها را به زندان بازگردانند.امّا اکثر مقاتل در مورد تاریخ خروج کاروان اسرا از کوفه و حرکت به سوى شام یاد نکرده، از زمان دقیق خروج آنان از کوفه خبر دقیقى در دست نیست.یکى از نویسندگان در این باره چنین مى گوید:با این که اسراى اهل بیت مدتى که مقدارش تحقیقاً معلوم نیست در کوفه در زندان ابن زیاد مانده اند و ابن زیاد از یزید کسب اطلاع نموده و درباره آن ها کسب تکلیف و دستور خواسته که تمامى آن ها را بکشد یا به شام ره سپار سازد.4اما آن دسته از صاحب نظرانى که اربعین اول را پذیرفته و بر این باورند که کاروان اسرا در روز اربعین اول به زیارت قبور مطهر شهداى کربلا موفق شده اند باید به گونه اى وقایع را تبیین کنند که رسیدن آنان به کربلا در اربعین قابل توجیه باشد، چنان که باید زمان محبوس بودن آنان را در کوفه بسیار کوتاه بدانند. از این رو برخى بر این اعتقادند که اسراى آل محمد(صلى الله علیه وآله) به مدت بسیار کوتاهى در کوفه زندانى بوده و در فاصله دو روز کبوتر نامه بر نامه ابن زیاد را نزد یزید برده و پاسخ را مبنى بر فرستادن اسرا به شام باز گردانده است، در نتیجه، اسرا در روز پانزده محرم به سوى شام روانه شده و روز اول ماه صفر وارد شام شده اند. براى اثبات این ادعا شواهدى ذکر شده و از آن، چنین برداشت شده است که در آن زمان از کبوترِ نامه بر استفاده مى شده است.شاهدى که براى این امر نقل شده، عبارت ذیل است:مرحوم احمد بن تاج الدین حسن سیف الدین استر آبادى از محدثین امامیه در کتاب آثار احمدى مى گوید صحیح است که عبدالله انصارى مى گوید: با جمعى از مردم در خدمت امام حسین(علیه السلام)بودیم، بادى عظیم از جانب شام برآمد، یکى از موالیان معاویه آن جا حاضر بود گفت: یابن رسول الله جدت مردم را از وزیدن باد خبر مى داد و تو نیز اگر مى توانى خبر ده که این باد چه مى گوید؟! آن حضرت فرمود: مى گوید که حاکم شام مرده و از جانب فوات جرعه کشیده، آن ملعون را سخن امام(علیه السلام) بسیار گران آمد، امّا به غیر سکوت چاره اى ندید، روز دیگر خبر رسید که معاویه مرده و از خاک دان دنیا رخت فوات بدار الجزاء کشیده است. بعد محدث خیابانى(رحمهم الله)فرمود: پس معلوم شد که به جز وسیله کبوترِ نامه بر، ایصال این خبر ممکن نخواهد بود.5صاحب کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء(علیه السلام) با استناد به این نقل معتقد است که بنى امیه از کبوتر نامه بر براى ارسال نامه هاى خود استفاده مى کردند، پس ابن زیاد نیز براى کسب تکلیف از یزید درباره اسرا از کبوترِ نامه بر استفاده کرده و در نتیجه، اسراى آل محمد را تنها پس از سه روز توقف در کوفه به شام فرستاده است. بر این اساس، مدّت زندانى شدن اهل بیت امام در کوفه از روز 12 ـ 15 محرم بوده است6 و در این فاصله، نامه ابن زیاد با کبوتر نزد یزید فرستاده شد و پاسخ یزید مبنى بر ارسال سرهاى شهدا و اسرا به شام بازگشت.ما اصرارى بر انکار رسیدن کاروان اسراى آل محمد(صلى الله علیه وآله) به کربلا در روز اربعین نداریم، امّا بر این باوریم که تحقّق آن نیز در تاریخ مسلّم نیست و شواهد و قراین معتبرى برخلاف آن وجود دارد. براى مثال در نقد آن چه از قول یکى از طرفداران رسیدن اهل بیت امام(علیه السلام) به کربلا در روز اربعین اول نقل شد مى توان گفت که زمان وقوع دو اتفاق، در تاریخ روشن است: نخست، تاریخ مرگ معاویه که با پانزده رجب برابر بوده و دیگرى، تاریخ خروج امام حسین(علیه السلام)از مدینه که آن نیز با روز 28 رجب مصادف بوده است.7 هم چنین امر دیگرى نیز در تاریخ روشن است و آن این که ولید، والى مدینه در همان شبى که نامه یزید مبنى بر مرگ معاویه و لزوم اخذ بیعت از حسین بن على(علیهما السلام) و عبدالله بن زبیر به دستش رسید، امام(علیه السلام) را احضار کرد و خبر مرگ معاویه و لزوم بیعت با یزید را با آن حضرت در میان گذاشت 8 و امام حسین(علیه السلام) نیز دو روز پس از آن واقعه، از مدینه خارج شده و راه مکه را در پیش گرفت.اکنون اگر این سه امر را بپذیریم، و چون در مقاتل از روز رسیدن نامه یزید به مدینه یاد نشده، نتیجه خواهیم گرفت که نامه یزید یا به عبارت دیگر خبر مرگ معاویه باید روز 26 رجب به مدینه رسیده باشد، نه روز 16 رجب. این امر نخستین دلیلى است که ثابت مى کند نامه یزید با کبوتر نامه بر نیامده است، بلکه نامه رسانى از جنس انسان آن را به مدینه آورده است. و اما دلیل درستى خبر مرحوم استرآبادى آن است که چون در آن، از تاریخ وزش باد و پیش گویى امام یاد نشده معلوم مى شود که آن جریان به یک روز قبل از رسیدن نامه یزید به مدینه ارتباط دارد و پیش گویى امام نیز قبل از رسیدن خبر به مدینه اتفاق افتاده است، نه هم زمان با مرگ معاویه.دلیل دوم آن که نویسنده طبقات کبرى در الطبقة الخامسة من الصحابة مى نویسد:و قدم رسول من قِبَل یزید بن معاویه یأمر عبیدالله أن یرسل الیه بثقل الحسین ومن بقی من ولده واهل بیته ونسائه;9 فرستاده اى از طرف یزید پیش آمد و عبیدالله فرمان داد سر حسین ابن على و بازمانگان از فرزندان و خاندان و زنان او را به سوى یزید روانه سازد.ظهور این عبارت حاکى از آن است که فرستاده یزید از جنس کبوتر نبوده، بلکه از آدمیان بوده است، زیرا کلمه «رسول» براى پیک و قاصدى که مأمور ارسال نامه و احتمالاً رساندن پیغام یا خبر به صورت شفاهى بوده به کار مى رفته نه براى کبوترى که حداکثر حامل یک نامه بوده است.سومین دلیل بر استفاده نکردن یزید از کبوتر نامه بر آن که در گزارش طبرى آمده است که ضمن نامه اصلى یزید نامه اى به اندازه أُذُن الفأره( گوش موش) وجود داشت که در آن دستور دست گیرى و شدت عمل به خرج دادن در مورد امام حسین(علیه السلام) و عبدالله بن زبیر در صورت بیعت نکردن آنان صادر شده بود.10 از این مطلب به دست مى آید که چنین نامه اى (یک نامه بزرگ و اصلى و یک نامه کوچک که ضمیمه آن شده بود) را قاعدتا کبوتر نمى توانسته است حمل کند، زیرا حمل چنین نامه اى به مسافتى طولانى، یعنى فاصله بین شام تا مدینه، خارج از توان و طاقت کبوتر خواهد بود و کبوتران غالبا نا مه هاى بسیار کوچک و مختصر را جابه جا مى کردند و این گونه نبوده است که نامه اى رسمى را به ضمیمه نامه کوچکى توسط کبوتر براى مکانى دور دست ارسال کنند.واما دلیل چهارم: مرحوم محدث خیابانى که جناب قاضى به قول ایشان استناد کرده است نیز آن را به عنوان یک احتمال مطرح کرده و به صورت امرى قطعى نمى داند، علاوه بر آن که بر فرض رواج استفاده از کبوتر، حفظ امنیت شهرها، به ویژه شهر مدینه، ایجاب مى کرد نامه توسط قاصدى مطمئن و کاردان ارسال شود تا از احتمال افتادن چنین پیامى به دست نامحرمان کاسته شود، زیرا اگرچه کبوتر پیام ها را با سرعت بیشتر به مقصد مى رساند اما از اطمینان بالایى برخوردار نبود و همواره نگرانى در مورد اشتباه کبوتر و یا راه زنى رندان و فضولان وجود داشته است .حال که احتمال کسب تکلیف ابن زیاد از یزید در مورد اهل بیت سید الشهداء(علیه السلام)توسط کبوتر منتفى است و هیچ کتاب تاریخى نیز حتى اشاره اى به استفاده از کبوتر نامه بر نکرده است در مسئله مورد نظر تنها دو احتمال وجود خواهد داشت که عبارت است از:الف ـ این که اسراى بنى هاشم در کوفه زندانى شدند تا قاصد ابن زیاد نامه او را به یزید رسانده و پاسخ را دریافت کند و به کوفه بازگردد که در آن صورت عادتاً رفت و برگشت او دو هفته طول مى کشید و بنابراین مى بایست که مدّت زندانى شدن اهل بیت امام در کوفه حدود دو هفته بوده و تبعاً زمان خروج آنان از کوفه به سوى شام نیز پس از دوهفته حبس در کوفه بوده باشد.11طبرى نقل مى کند که زندانى شدن اهل بیت امام در کوفه روزهاى متوالى به طول انجامیده است. وى مى نویسد:وامّا عوانة بن الحکم الکلبى فانّه قال: لمّا قتل الحسین وجىء بالأثقال والأسارى حتّى وردوا بهم الکوفة الى عبیدالله فبینا القوم محتبسون اذ وقع حجر فی السّجن معه کتاب مربوط وفی الکتاب خرج البرید بأمرکم فى یوم کذا وکذا الى یزید بن معاویة وهو سائر کذا وکذا یوماً وراجع فى کذا وکذا فان سمعتم التکبیر فأیقنوا بالقتل وإن لم تسمعوا تکبیراً فهوالأمان إن شاءالله، قال فلمّا کان قبل قدوم البرید بیومین أو ثلاثة اذا حجر قد اُلقى فى السجن مربوط و موسى، وفى الکتاب، اوصوا واعهدوا فانّه ینتظر البرید یوم کذا وکذا فجاء البرید ولم یسمع التکبیر وجاء کتاب بأن سرح الاسارى الىّ;12 اما عوانة بن حکم کلبى گفت: هنگامى که حسین بن على کشته شد و بازماندگان و اسرا را آوردند تا این که آن ها را در کوفه تسلیم ابن زیاد کردند. مدتى در زندان به سر بردند تا این که روزى یک سنگى که تکه اى کاغذ به آن بسته شده بود به داخل زندان افتاد ودرآن نوشته شده بود در فلان روز پیک براى کب تکلیف در باره شما به سوى یزید روانه شد، چند روزى در راه است و فلان روز باز مى گردد. پس اگر صداى تکبیر شنیدید یقین کنید که کشته خواهید شد و اگر صداى تکبیر نشنیدید به معناى امان دادن به شما است انشاء الله. او گفته است که وقتى دو یا سه روز به بازگشتن پیک باقى مانده بود سنگى به داخل زندان افتاد که با آن نامه اى بسته شده بود و در آن نوشته شده بود که وصیت کنید و پیمانها را ببندید که در فلان روز باز خواهد گشت. هنگامى که پیک بازگشت صداى تکبیرى شنیده نشد و در نامه اى که آن قاصد از طرف یزید آورده بود نوشته شده بود که اسیران را به نزد من بفرست.توجه به این نقل دو نکته را به خوبى روشن مى سازد: اول، آن که نامه توسط پیک یا برید به شام ارسال شده است نه کبوتر، و دوّم، آن که مدّت زندانى شدن اهل بیت در کوفه طولانى بوده است تا آن جا که از جمله: «فلمّا کان قبل قدوم البرید بیومین او ثلاثة» چنین به نظر مى آید که زمان بازگشت باید بیشتر از سه روز باشد، زیرا کوفیان این مدت، یعنى سه روز را اواخر انتظار قلمداد مى کردند. بنابراین اگر این نقل را بپذیریم باید زمان خروج کاروان اسرا را از کوفه پس از 25 محرم قلمداد کنیم، زیرا حداقل زمان رفتن پیک به شام و بازگشتنش حدود دو هفته بوده است. بر این اساس حرکت کاروان اسرا به سوى شام نمى توانسته است قبل از 25 محرم باشد.ب ـ ابن زیاد قبل از آن براى یزید که کاروان اسرا و سرهاى شهدا را از کوفه به سوى شام روانه سازد هیچ نامه اى براى یزید ارسال نکرد، بلکه نامه را به همراه رأس شریف امام روانه شام نمود و سپس بلافاصله سرهاى دیگر شهدا و کاروان اسرا را نیز به شام فرستاد . بنا براین فرض، اقامت و زندانى شدن اهل بیت در کوفه طولانى نبوده است، زیرا ابن زیاد مجبور بود براى جلوگیرى از آشوب و قیام مردم کوفه به سرعت اهل بیت امام و سرهاى شهدا را به شام رهسپار سازد تا اجازه یا فرصت قیام و آشوب را از مردم کوفه بگیرد.شاید از اخبارى که بر انتقال سرمطهر امام(علیه السلام) به شام به همراه اسرا دلالت دارند بتوان براى این امر استفاده نمود، زیرا رسم عرب این بوده است که پس از غلبه در جنگ سر فرمانده مخالفان را به همراه نامه اى که بشارت پیروزى بود براى فرمانرواى خود ارسال مى کردند و عقبه سپاه به همراه غنایم و اسرا در روزهاى بعد باز مى گشتند. در این جریان نیز وقتى برخى مقاتل بر همراهى نامه ابن زیاد و سر مطهر سید الشهدا(علیه السلام) اذعان دارند، مى توان نتیجه گرفت که ابن زیاد براى جلوگیرى از آشوب و قیام مردم کوفه بدون کسب تکلیف از یزید، کاروان اسرا و سرهاى شهدا را بلافاصله به شام فرستاده و از زندانى کردن آنان به مدت طولانى ابا کرده است.برخى از کتاب هاى تاریخى معتبر این فرض را تأیید کرده اند و از نامه ابن زیاد به یزید و کسب تکلیف او درباره اسرا و سرهاى شهدا یاد نکرده اند علاوه بر این، برخى مقاتل تصریح مى کنند که ابن زیاد نامه اى را که گزارش انجام مأموریتش در کوفه بود به همراه سرامام حسین(علیه السلام)به شام فرستاد.ابن اعثم کوفى در مقتل خود نقل مى کند:وسبق زجر بن قیس الجعفى برأس الحسین الى دمشق حتّى دخل على یزید مسلّم علیه ودفع الیه کتاب عبیدالله بن زیاد، فأخذ یزید کتاب عبیدالله بن زیاد فوضعه بین یدیه ثم قال ما عندک ...13 و 14; زجر بن قیس جعفى در حالیکه سر حسین(علیه السلام) را به همراه داشت به سوى دمشق پیشى گرفت تا این که بر یزید داخل شد و نامه ابن زیاد را به او تسلیم کرد. یزید نامه را گرفت و مقابل خود گذاشت و گفت: در نزد تو چیست؟2. مسیر کاروان اسرا از کوفه تا شامواقعیت آن است که هیچ خبر یقینى و معتبرى در خصوص مسیر کاروان اسرا از کوفه تا شام وجود ندارد، به همین دلیل صاحب کتاب نفس المهوم علیه الرحمه در کتاب خود مى فرماید:اعلم ان ترتیب المنازل الذى نزلوها فى کلّ مرحلة باتوا بها أم عبروا منها غیر معلوم ولا مذکور فى شىء من الکتب المعتبره بل لیس فی اکثرها مسافرة اهل البیت الى الشام15; بدان که ترتیب منزلهایى که در هر مرحله در آن توقف کرده اند، بیتوته کرده اند یا از آن عبور کرده اند معلوم نیست و در هیچ کتاب معتبرى ذکر نشده است، بلکه در بیشتر آن ها از مسافرت اهل بیت به شام مطلبى به چشم نمى خورد.امّا با توجه به نقشه جغرافیایى منطقه و مسیرهایى که بین کوفه و شام در آن زمان بر اساس برخى مدارک مرسوم بوده مى توان گفت که درمجموع سه راه بین کوفه و شام وجود داشته است:مسیر اول: همان گونه که گفته شد هیچ دلیل معتبرى که بر مسیر حرکت کاروان اسرا از کوفه به سوى شام دلالت کند وجود ندارد، اما در بسیارى از کتاب هاى ضعیف و غیر معتبر از منازلى که کاروان اسرا از آن منازل عبور کرده اند یاد شده و این اخبار ضعیف، زمینه شهرت مسیر سلطانى را فراهم آورده است. این امر باعث شده است که برخى از نویسندگان و محققان متأخرِ تاریخ عاشورا آن را تأیید کرده و راه سلطانى را که از شهرهایى چون تکریت ، موصل، تل عفر، نصیبین و عین الورد مى گذرد به عنوان مسیر حرکت کاروان اسرا به شام بپذیرند . بنابراین، نخستین مسیرى که اخبار ضعیف و غیر مستند بر آن دلالت مى کند راه سلطانى است. شاید علت این شهرت این باشد که در آن زمان براى رفتن از کوفه به شام اغلب از اینمسیر استفاده مى شد. اما باید توجه داشت که این مسیر بسیار طولانى بوده و راه هاى کوتاه ترى نیز وجود داشته است.مسیر دوم: مسیر دیگرى که برخى از محققان از آن نام برده و احتمال انتقال اسرا را از آن مسیر محتمل ساخته است مسیر مستقیم کوفه به شام است. این مسیر از منطقه اى کویرى و صحرایى خشک وسوزان به نام بادیة الشام که هیچ شهرى در آن وجود ندارد مى گذرد.اولین بار در کتاب اعیان الشیعه از آن مسیر نام برده شده و نویسنده براى توجیه آن که پیک ابن زیاد به شام راه کوفه تا شام را مى توانسته است در مدت یک هفته بپیماید مسیر مستقیم را معرفى مى کند. ایشان ابتدا پیمودن فاصله میان کوفه تا شام را در مدت یک هفته که برخى از مقتل نویسان ذکر کرده اند بعید مى شمارد، اما در ادامه، در توجیه آن مى گوید:و یمکن دفع الاستبعاد بأنّه یوجه طریق بین الشام والعراق یمکن قطعه فى اسبوع لکونه مستقیماً وکان عرب عقیل یسلکونه فى زماننا. و تدلّ بعض الأخبار على انّ البرید کان یذهب من الشام للعراق فی الاسبوع وعرب صلیب یذهبون من حوران للنّجف فی نحو ثمانین ایام. فلعلّهم سلکوا هذا الطریق و تزوّدوا ما یکفیهم من الماء واقلّوا المقام فی الکوفة و الشّام، والله اعلم;16 ممکن است این استبعاد به این توجه که پیمودن راه بین شام و عراق در یک هفته ممکن است دفع شود، زیرا آن مسیر، مستقیم است و عرب عقیل در زمان ما دین مسیر را مى پیمایند. بعضى از اخبار نیز دلالت دارد که پیک مسیر بین شام تا کوفه را در یک هفته مى رفته است و عرب صلیب نیز از حورانِ نجف ـ تا شام را ـ حدود هشت روز مى پیموده اند، پس شاید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 315
ـ فرض کنید تحقیقی در مورد گروهی از مریضها انجام میشود، به طوری که احتیاج به یک رژیم غذایی دارند که بایستی حداقل 2000 کالری و حداقل 600 واحد ویتامین D مورد لزوم از دو خوراک I و II کسب شود. هر واحد از خوراک I دارای 40 کالری و 8 واحد ویتامین D است و هر واحد از خوراک II دارای 20 کالری و 12 واحد ویتامین D است در ضمن هزینه هر واحد خوراک I برابر 4 تومان و هزینه هر واحد خوراک II برابر 5 تومان میباشد. مسئله را به صورت یک برنامهریزی خطی مدلبندی نمایید به طوری که ضمن کسب حداقل کالری و ویتامین D مورد لزوم مقدار هزینه مینیمم شود.
حل. تعریف میکنیم:
تعداد واحد خوراک نوع I که فرد خریداری میکند برای
اطلاعات مسئله را میتوانیم به صورت یکی از جدولهای زیر خلاصه نماییم:
حداقل مورد نیاز
خوراک I
خوراک II
2000
20
4
کالری
600
12
8
ویتامین D
5
4
هزینه
هزینه هر واحد
ویتامین D
کالری
4
8
4
X1تعداد واحد خوراک I
5
12
20
X2 تعداد واحد خوراک II
600
2000
حداقل مورد نیاز
با استفاده از هر کدام از دو جدول فوق، مدل مسئله به صورت زیر قابل بیان است:
ـ در یک کارگاه بشقابسازی بشقاب در دو اندازه کوچک و بزرگ ساخته میشود برای ساخت یک بشقاب کوچک، یک دسیمتر مربع ورق استیل 5/1 نفر ساعت کار مورد نیاز است. در صورتی که برای ساخت یک بشقاب بزرگ دو دسیمتر مربع ورق استیل و 3 نفر کار مورد نیاز است. فروش هر بشقاب کوچک 30 تومان و فروش هر بشقاب بزرگ 50 تومان سود دارد. اگر در هفته 400 دسیمتر مربع ورق استیل و 500 نفر ساعت نیروی انسانی در اختیار داشته باشیم و هر تعداد بشقاب از هر نوع که تولید شود به فروش برسد یک مدل ریاضی برای مسئله بنویسید که تعیین کند در هر هفته از هر نوع بشقاب چه تعداد تولید میشود تا ضمن رعایت محدودیتهای منابع، سود حاصل از تولید ماکزیمم شود.
حل. تعریف میکنیم:
تعداد تولید هفتگی بشقاب نوع کوچک: x1
تعداد تولید هفتگی بشقاب نوع بزرگ: x2
مقدار در دسترس
بزرگ
کوچک
400
2
1
ورق استیل
500
3
5/1
نیروی انسانی
50
30
سود
ـ در کارخانهای دو نوع کالا تولید میشود. برای تولید هر واحد از نوع اول، 3 ساعت زمان و برای تولید هر واحد از نوع دوم، 2 ساعت زمان لازم است. کارخانه در 24 ساعت شبانهروز کار میکند و از طرفی ماده اولیه برای تولید حداکثر 10 واحد کالا از هر نوع داریم. هرگاه سود کالای نوع اول 400 تومان و سود کالای نوع دوم 300 تومان برای هر واحد باشد. از هر کالا چه تعدادی در شبانه روز تولید کنیم تا سود حاصل ماکزیمم شود. یک مدل ریاضی برای بیان مسئله بنویسید.
حل. تعریف میکنیم:
تعداد کالای نوع i برای
ـ یک کارخانه تولیدی 5 ماشین رنگکاری و یک ماشین پرس دارد. این ماشینها برای ساخت دو نوع محصول I و II به کار گرفته میشوند. با ترکیب یک واحد از I و یک واحد از II، یک محصول جدید به نام III به دست میآید. میزان بهکارگیری هر کدام از این ماشینها برای محصولات I و II در جدول زیر داده شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 94 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست
1- سورة الطَّلاَقِ.........................................................................................................................................3
2- توضیح المسائل مراجع ........................................................................................................................8
3- حضرت امام خمینی (ره).......................................................................................................................8
4- حضرت آیت الله فاضل لنکرانی.............................................................................................................9
5- حضرت آیت الله محمد حسن لنگرودى.............................................................................................10
6- حضرت آیت الله سیستانى..................................................................................................................11
7- حضرت آیت الله صافی گلپایگانی......................................................................................................13
8- حضرت آیت الله نوری همدانی...........................................................................................................14
9- حضرت آیت الله روحانی....................................................................................................................15
10- حضرت آیت الله منتظری...................................................................................................................15
11- حضرت آیه الله محقق کابلی..............................................................................................................22
12- بررسى فقهى حکم عده زنان بدون رحم.........................................................................................23
13- مجموعه قانون مدنی.........................................................................................................................34
14- ایـرانـی و امورکنسولی....................................................................................................................57
15- گفتار در نکاح در عده و تکمیل عدد ...............................................................................................61
16- پودمان حقوق خانواده......................................................................................................................67
17- سایت فرهنگی ازدواج.......................................................................................................................68
18- اطلاعات اولیه در مورد طلاق .........................................................................................................70
19- طلاق و پی آمدهای آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود................................71
20- سئوالات مربوط به حقوق خانواده..................................................................................................79
21- زن، حقوق و اجتماع .........................................................................................................................80
22- تبعیض در حق بازگشت به زندگی.................................................................................................81
23- خواستگارى رسم مخصوص مردان؟...........................................................................................83
24- این حرف ها شگون ندارد..............................................................................................................84
25- زنان چگونه از شوهران گمشده شان طلاق بگیرند....................................................................89
26- آدرس منابع اینترنتی......................................................................................................................90
سورة الطَّلاَقِ
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ لاَ تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْنَ إِلَّا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لاَ تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذلِکَ أَمْراً ﴿ 1 ﴾ جزء 28 به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اى پیامبر !هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عده ، آنها را طلاق گویید =[زمانى که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکى نکرده باشند]، و حساب عده را نگه دارید، و از خدایى که پروردگار شماست بپرهیزید، نه شما آنها را از خانه هایشان بیرون کنیدو نه آنها( در دوران عده )بیرون روند، مگرآنکه کار زشت آشکارى انجام دهند، این حدود خداست ،و هر کس از حدود الهى تجاوز کند به خویشتن ستم کرده ، تو نمى دانى شاید خداوند بعد از این ، وضع تازه( و وسیله اصلاحى )فراهم کند.
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful .
O Prophet! When ye (men) put away women, put them away for their (legal) period and reckon the period, and keep your duty to Allah, your Lord. Expel them not from their houses nor let them go forth unless they commit open immorality. Such are the limits (imposed by) Allah; and whoso transgresseth Allah's limits, he verily wrongeth his soul. Thou knowest not: it may be that Allah will afterward bring some new thing to pass.
فاِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ﴿ 2 ﴾ جزء 28
و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شایسته اى نگه دارید یا بطرزشایسته اى از آنان جدا شوید، و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید،و شهادت را براى خدا برپا دارید، این چیزى است که مومنان به خدا و روز قیامت به آن اندرزداده مى شوند .و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى اوفراهم مى کند،
Then, when they have reached their term, take them back in kindness or part from them in kindness, and call to witness two just men among you, and keep your testimony upright for Allah. Whoso believeth in Allah and the Last Day is exhorted to act thus. And whosoever keepeth his duty to Allah, Allah will appoint a way out for him,
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْراً ﴿ 3﴾
و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد، و هرکس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را مى کند،خداوند فرمان خود را به انجام مى رساند، و خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است.
And will provide for him from (a quarter) whence he hath no expectation. And whosoever putteth his trust in Allah, He will suffice him. Lo! Allah bringeth His command to pass. Allah hath set a measure for all things.
وَاللَّائِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِن نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاَثَةُ أَشْهُرٍ وَاللاَّئِى لَمْ یَحِضْنَ وَأُولاَتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً ﴿ 4 ﴾
و از زنانتان ، آنان که از عادت ماهانه مایوسند، اگر در وضع آنها( از نظر باردارى )شک کنید، عده آنان سه ماه است ،و همچنین آنها که عادت ماهانه ندیده اند، و عده زنان باردار این است که بار خود را بر زمین بگذارند،و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان مى سازد
And for such of your women as despair of menstruation, if ye doubt, their period (of waiting) shall be three months along with those who have it not. And for those with child, their period shall be till they bring forth their burden. And whosoever keepeth his duty to Allah, He maketh his course easy for him.
ذلِکَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَیْکُمْ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْراً ﴿ 5 ﴾
این فرمان خداست که بر شما نازل کرده ، و هر کس تقواى الهى پیشه کند،خداوند گناهانش را مى بخشد و پاداش او را بزرگ مى دارد.
That is the commandment of Allah which He revealeth unto you. And whoso keepeth his duty to Allah, He will remit from him his evil deeds and magnify reward for him.
أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنتُم مِن وُجْدِکُمْ وَلاَ تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَیِّقُوا عَلَیْهِنَّ وَإِن کُنَّ أُولاَت حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتَّى یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَکُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَیْنَکُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى ﴿ 6 ﴾
آنها =[ زنان مطلقه ]را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایى شماست سکونت دهید،و به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید( و مجبور به ترک منزل شوند)،و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند،و اگر براى شما( فرزند را )شیر مى دهند، پاداش آنها را بپردازید، و( در باره فرزندان ، کار را )با مشاوره شایسته انجام دهید، و اگر به تو افق نرسیدید، زن دیگرى شیردادن آن بچه را بر عهده مى گیرد.
Lodge them where ye dwell, according to your wealth, and harass them not so as to straiten life for them. And if they are with child, then spend for them till they bring forth their burden. Then, if they give suck for you, give them their due payment and consult together in kindness; but if ye make difficulties for one another, then let some other woman give suck for him (the father of the child).
لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً ﴿ 7 ﴾
آنان که امکانات وسیعى دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنندو آنها که تنگدست اند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند، خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایى که به او داده تکلیف نمى کند، خداوند بزودى بعد از سختیها آسانى قرار مى دهد.
Let him who hath abundance spend of his abundance, and he whose provision is measured, let him spend of that which Allah hath given him. Allah asketh naught of any soul save that which He hath given it. Allah will vouchsafe, after hardship, ease.