انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره؛ استاد مطهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

 

دوران کودکی و نوجوانی

او در فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری شهر مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می‌گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می‌پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می‌ورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می‌شود در حالی که به تازگی موسس آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته‌اند.

دوران جوانی

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و امام خمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می‌گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد مطهری گاهی به بروجرد می‌رفته و از محضر ایشان استفاده می‌کرده‌است. وی مدتی نیز از آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره‌های معنوی فراوان برده‌است. از اساتید دیگر استاد مطهری می‌توان از آیت الله سید محمد حجت (در اصول) و آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده‌است. در سال ۱۳۳۱ در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می‌رود به تهران مهاجرت می‌کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانی‌های تحقیقی می‌پردازد. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می‌گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می‌کند. در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می‌شود. استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن می‌باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده‌است.

فعالیت‌های سیاسی

او کنار امام بوده‌است به طوری که می‌توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاش‌های او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می‌شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می‌گردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می‌شود.

پس از تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی عهده دار رهبری این هیئت‌ها می‌گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط محمد بخارایی کادر رهبری هیئت‌های موتلفه شناسایی و دستگیر می‌شود، ولی از آنجا که قاضی ای که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می‌فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد مطهری از مهلکه جان سالم بدر می‌برد.

فعالیت‌های علمی-فرهنگی

 

کارت شناسایی مرتضی مطهری به عنوان استاد دانشگاه تهران

در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می‌دهد. به طور کلی او که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود، و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می‌توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تک‌روی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ استاد مطهری


تحقیق درباره؛ استاد عباس سحاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

استاد عباس سحاب

استاد عباس سحاب (پدر علم جغرافیای ایران) در سال هزار و سیصد و پانزده در خیابان شاه آن زمان تهران، نوجوانی دبیرستانی جمله ای از چند جهانگرد فرانسوی شنید که مسیر اصلی زندگی آینده وی را تعیین کرد. جهانگردان فرانسوی از بابت این مسئله که کشوری به بزرگی ایران هنوز یک نقشه راهنما برای پایتختش ندارد ایران و مردمانش را مورد سرزنش و تحقیر قرار داده بودند و او که حس میهن دوستی قوی داشت پاسخی به این تحقیر نداشته و این مساله سبب جریحه دار شدن غرور وی گردیده بود. پسرک تحت تاثیر این برخورد و با توجه به زمینه علاقه مندیش به جغرافیا تصمیم بزرگی را گرفت. او قصد داشت نخستین نقشه توریستی تهران را تهیه کند. این کار برای جوانی به سن و سال وی امری بسیار دشوار و غیر ممکن به نظر می آمد. اما عباس سحاب با تلاش بی وقفه و عزم راسخش می خواست خلاف این مساله را ثابت کند. کار را با بیست و هفت ریال که تمام دارایی او بود آغاز کرد. با این دارایی یک شیشه مرکب چین، و یکی دو متر کاغذ کالک و چند قلم هاشور خریده و به کمک وسایل مختصری که در خانه داشت کارش را شروع کرد. روزها و شبها از پی هم می آمدند و او سرسختانه می کوشید. دشواریهای راه نمی توانست به عزم آهنین و اراده قوی وی فایق آید و سرانجام بعد از شش ماه توانست به آرزویش جامه عمل بپوشاند. عباس سحاب با شش ماه تلاش بی وقفه و شبانه روزی خود نخستین نقشه توریستی شهر تهران را تهیه کرد و در این مدت شالوده و اساس موسسه جغرافیایی سحاب را در اتاق بیست متری واقع در زیرزمین خانه ای بنیان گذاشت که امروزه پس از گذشت پنجاه سال به معتبرترین موسسه خصوصی جغرافیایی کشور و یکی از معتبرترین موسسات جغرافیایی جهان تبدیل شده و نام وی نیز به عنوان پدر جغرافیا در ایران به ثبت رسیده است. استاد عباس سحاب در سوم دیماه سال هزار و سیصد در روستای فم شهر تفرش دیده به جهان گشود. وی تنها فرزند ذکور شادروان، استاد ابوالقاسم سحاب بود. استاد ابوالقاسم از دانشمندان و فضلای آن منطقه در زمان خود بود که عمری را در خدمت فرهنگ و آموزش کشور گذراند و آثار با ارزشی را در زمینه های تاریخ و فرهنگ اسلامی، جغرافیا و علوم دینی از خود بر جای گذارد. آثار معلوم و به جا مانده ایشان از هفتاد جلد تجاوز می کند که حدود سی و پنج جلد آن به چاپ رسیده است. علاوه بر این چندین رساله در علوم و ادبیات و تاریخ دین و تفسیر قرآن از او بر جای مانده است که اکنون به صورت مجموعه بسیار نفیسی در اتاق موزه مانند در موسسه سحاب نگهداری میشود. بنا به گفته اعضا خانوده استاد ابوالقاسم در هنگام تولد فرزندش عباس در زمستان سال هزار و سیصد، رییس معارف ولایت ثلاث(ملایر، نهاوند، تویسرکان) و مقیم نهاوند بود و در شرایط دشواری خود را از نهاوند به روستای فم رسانید تا فرزند پسری را که خداوند بعد از نه دختر به او عطا نموده بود و آرزو داشت از وی شخصیت بزرگی بسازد از نزدیک ببیند. 

استاد ابوالقاسم فرزندش را در چهار سالگی به معلم قدیمی خود ملاحسین شاهمیری که مکتب دار روستای فم بود، سپرد و عباس سه سال از ایام کودکی خود را در مکتبخانه گذراند. او در هفت سالگی به همراه پدرش به تهران رفت و تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه کمالیه که پدرش نیز جزو معلمان آن مدرسه بود به پایان رساند. دوران متوسطه را نیز در مدارس ابن سینا و علمیه گذراند. مهدی راهنما معلم دلسوز جغرافیا در دوره متوسطه به علاقه و استعداد کم نظیر عباس جوان در زمینه جغرافیا پی برده و او را مورد توجه خاص قرار داد.

عباس که در این راه از حمایت و تشویق پدر دانشمندش نیز برخوردار بود استعداد درخشانش را با تهیه نقشه های جغرافیایی در کلاس به اثبات می رساند. او که دانش آموز ممتاز و بی رقیب کلاس جغرافیا بود به حدی در تهیه نقشه های جغرافیایی متبحر گردید که نام وی در دبیرستانهای دیگر نیز، بر زبان معلمان و دانش آموزان جاری گذشت.

سحاب از نخستین تجربه تهیه نقشه در مدرس کمالیه خاطره جالبی را نقل می کند: ((در کلاس سوم دبستان معلمی به نام شیخ حسن داشتیم. روزی شیخ حسن به عنوان تکلیف شب از بچه ها خواست تا نقشه ای از ایران را ترسیم کنند و فردای آن روز به کلاس بیاورند. من چون هیچ طرحی از این کار در ذهن نداشتم بدون انجام تکلیف سر کلاس رفتم آن روز هر کدام از همکلاسیها با کاغذ پاره هایی به عنوان نقشه به کلاس آمده بودند. نوبت من که رسید به معلم گفتم که نقشه را نکشیده ام و سیلی محکمی از او خوردم.

بعد که نقشه بچه ها را دیدم، احساس کردم که استعدادم در این کار خیلی بیشتر از آنهاست و از معلم خواهش کردم که اجازه دهد نقشه ای تهیه کنم و فردای آن روز به کلاس بیاورم. آن شب با علاقه در منزل نقشه ای بسیار شکیل، منظم و دقیق کشیدم و از آنجایی که تحت تعلیمات پدرم زبان فرانسه را آموخته بودم مشخصات روی نقشه را با زبان فرانسه علامتگذاری کردم. اما هنگامی که صبح روز بعد آن را به معلمم نشان دادم سیلی دیگر خوردم.

معلم گفت:‌ نقشه نمیکشی و بدتر از آن دروغ همی می گویی؟ خودت این نقشه را نکشیده ای من هم برای اینکه ثابت کنم خودم آن را کشیده ام از معلم خواستم تا کاغذی به من بدهد. سپس نقشه ای به زبان فرانسه از اروپا کشیدم و بسیار زیبا رنگ آمیزی کردم. معلم با مشاهده این نقشه شرمنده شد و از من دلجویی کرده و مرا مورد محبت قرار داد. از آن پس بچه ها نیز از کار من استقبال کردند و نقشه های خود را به من دادند تا برایشان ترسیم کنم. بعضیها هم که نمره نقشه اشان بیست می شد یک ریال به من می دادند)).

هم اکنون از کارهای دوران تحصیلی عباس سحاب نقشه بسیار جالبی از تقسیمات سیاسی کشور فرانسه در مجموعه نقشه های سحاب به جا مانده است که با نفیسی کم نظیری تهیه، و با دقتی تحسین آمیز رنگ آمیزی شده است. این نقشه که یکی از ده ها نقشه ای است که سحاب به عنوان یک دانش آموز ترسیم کرده است به خوبی استعداد او را در فن نقشه کشی مشخص می سازد. سحاب درگیری خود در نقشه سازی و انتخاب کارتوگرافی به صورت یک اشتغال مادام العمری را نتیجه دو انگیزه می داند:‌یکی اینکه پدرش استاد ابوالقاسم با زحمت زیادی کتاب جغرافیایی معروف کارپنتر را به فارسی برگردانده اما به علت فراهم نبودن نقشه موفق به چاپ آن نشده و ناگزیر آن را به صورت پاورقی روزنامه شفق سرخ منتشر ساخته بود. و این امر عباس سحاب را بر آن داشته بود که به فکر رفع این نقیصه، و انتشار فارسی آن باشد و محرک دیگر برخورد او با جهانگردان فرانسوی در سالهای نوجوانی بود که سحاب در این مورد می گوید:

((آن زمان که من فکر تهیه این نقشه را در ذهن می پروراندم هیچ نقشه ای در سطح جامعه وجود نداشت، و اصولا آن زمان نگهداری و تهیه نقشه هرچند ناقص، جرم بود و مجازات داشت. تنها ارتش یک سری نقشه های ناقص و پرغلط را به صورت محرمانه نگهداری میکرد. مشکل اصلی من در تهیه این نقشه این بود که اصل سند را در دسترس نداشتم، برای رسیدن به هدفم تصمیم جسورانه ای گرفتم. به اداره جغرافیای ارتش مراجعه کردم و با وجود اینکه تهیه نقشه از نظر آنها جرم به حساب می آمد، هدف و انگیزه ام را برای رییس آن سازمان تشریح کردم. او که از حرفهای من به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود از من به خاطر هدفم قدردانی کرد و تمام امکانات لازم را در اختیارم قرار داد و من نیز توانستم نقشه را در مدت شش ماه آماده کنم)).

سحاب این نقشه را ابتدا به خط لاتین تهیه و به دلیل نداشتن امکانات چاپ با اوزالید تکثیر و عرضه کرد. اما بعدها توانست آن را در هزار نسخه سیاه و سفید چاپ و توزیع کند و با حاصل فروش آن متن فارسی آن را نیز در بازار عرضه نماید. به این ترتیب فعالیت های وی در زمینه تهیه نقشه آغاز گشت و پس از آن او به تهیه نقشه های مختلف از ایران و شهرهای عمده آن پرداخت و موفق شد در فواصل زمانی مختلف نقشه هایی سیاه و سفید که گاهی در چند قطعه تهیه و به هم چسبانیده می شد به بازار عرضه نماید.

درآن سالها عباس سحاب به تنهایی کار می کرد و تنها حامی و مشوق او پدرش بود که در فن ترسیم نقشه ها کمکی نمی توانست به او بنماید، اما خود وی با حوصله ای باورنکردنی و با نفاست اعجاب انگیز تمام کار نقشه را خود انجام می داد.

در آن روزها کارهای سحاب بیشتر جنبه هنری داشت و گاهی اتفاق می افتاد که او ماهها وقت خود را صرف ترسیم کالک یک نقشه می کرد. نقشه ها به طور عموم سیاه و سفید بودو از دو قسمت تشکیل می شد. یکی اطلاعات جغرافیایی داخل کادر نقشه که سعی اش بر این بود که هرچه بیشتر اطلاعات را گویا سازد تا هر بیننده بتواند از آن استفاده کند، و دوم کارهای زینتی حاشیه نقشه که در تمام نقشه ها وجود داشت و آن هم از دو قسمت تشکیل می شد یک قسمت گل و بوته با طرحهای هندسی که بعدها می شد با قالب گیری تکرار شود، اما سحاب تمام را با دشواری و حوصله تعجب برانگیزی با هاشور تهیه و همچنین دیگر علایم و آثار تاریخی مانند ابنیه و تولیدات که با اطلاعات متن نقشه مناسبت داشت را نیز فراهم می کرد.

در مجموعه کالکهای این قبیل نقشه ها که امروز از ذخایر تاریخی موسسه سحاب محسوب می شود حدود سیصد و بیست قطعه کالک نقشه وجود دارد که برای نقشه شناسان و جغرافی دانان بسیار دیدنی و قابل توجه است.

استاد سحاب از آن دوران نقل می کند: ((بعد از تهیه نقشه تهران به ترتیب نقشه های اصفهان، تبریز، شیراز، همدان و شهرهای دیگر را کشیدم. نقشه اصفهان را با چهار ماه تلاش بی وقفه آماده کردم. در این نقشه تمام اطلاعات جغرافیایی، طبیعی، مردم شناسی نوع فعالیت اقتصادی، نوع مسکن، نوع محصولات، شهرت اجتماعی و تاریخی و خلاصه تمام اطلاعات منطقه را ارایه کردم)) این نقشه که یکی از شاهکارهای تهیه نقشه در ایران می باشد هم اکنون در موسسه سحاب نگهداری می شود. درخلال این سالها سحاب پدر دانشمندش را از دست داد، او که از دوره کودکی با پدر همراه و همفکر و همواره از حمایت های روحی و عملی او برخوردار بوده از این فقدان ضربه روحی شدیدی خورده و مدتی دچار یاس و افسردگی گردید، سپس به این نتیجه رسید که روح آن مرحوم همانند دوره حیاتش اکنون نیز از غمگینی و ناراحتی وی رنج می برد و تصمیم گرفت برای شادی روح پدر و همچنین برای التیام روح غمدیده خود هر چه مصممتر به کار خود، به تهیه نقشه بپردازد و به این ترتیب یک دوره فعالیت شدید،‌به گونه ای که مایه تعجب اقوام داغدار وی می شد برای او آغاز گشت.

نقشه کشورهای عراق، کویت، عربستان، مکه و مراسم حج، افغانستان، کشورهای مشترک المنافع، پاکستان، هندوستان و چند کشور دیگر حاصل این دوره فعالیت وی می باشند. سحاب ابتدا این نقشه ها را به دو زبان تهیه می کرد اما بعدها کارش را به زبانهای فارسی، انگلیسی، عربی و حتی ژاپنی توسعه داد. سحاب در مورد تهیه نقشه های آموزشی بیان می کند: ((بعد از تهیه نقشه مناطق مختلف کشور و همچنین کشورهای دیگر تصمیم گرفتم برای نخستین بار در ایران نقشه های آموزشی تهیه کنم که از جمله این نقشه های آموزشی نقشه ایران،‌آسیا، اروپا و قاره های دیگر بود که برای چاپ آنها در مقیاس مناسب هفتاد درصد، مجبور شدیم با آلمان مکاتبه کنیم. همچنین در سفر به اروپا نقشه های آنها را می گرفتیم و به فارسی ترجمه می کردیم و دوباره برای چاپ و توزیع و استفاده های لازم در همان کشورها نزد خودشان می فرستادیم،‌در واقع ما نقشه هایمان را در سطح جهانی توزیع می کردیم و به طور متقابل نقشه های آنها را نیز گرفته و به فارسی بر می گرداندیم)). در این سالها نام و آوازه موسسه سحاب در دنیا می پیچد و اعتبار بسیاری جلب می کند و به گونه ای که مؤسسات معتبر بین المللی با ان همکاری می کنند که از جمله این همکاریها می توان به سازمان یونیسف اشاره کرد که ده هزار نسخه از اطلس جغرافیایی تهیه شده مؤسسه سحاب را به منظور توزیع در افغانستان سفارش داد.

یکی دیگر از نوآوریها و در حقیقت ماجراجوییهای سحاب، ساخت کره جغرافیایی در ایران است. که خود ماجرایی جالب دارد: سحاب که در سفر به اروپا کره جغرافیایی را به چشم می بیند عزم خود را جزم می کند که این کار را برای نخستین بار در ایران انجام دهد. استاد دراین باره می گوید: ((در سال هزار و سیصد و چهل و چهار خورشیدی با یک مؤسسه خارجی مکاتبه کردم و قصدم را در مورد تهیه کره به آنها بیان کردم آنها گفتند که اگر شما کره را تهیه کنید ما آن را برای شما آماده می کنیم اینکار را کردم و آنها نیز در نهایت هزار نسخه از آن را درست کردند. اما من به مشکل بزرگی برخوردم، زیرا پول پیش پرداخت کره ها را نداشتم. برای رفع مشکل مسئله را با یکی از دوستانم که رییس بانک ملی ایران در میدان ژاله سابق بود مطرح کردم و اوگفت: خانه ات را گرو بگذار تا بانک پول لازم را برایت مهیا کند و من موفق شدم با گرو گذاشتن سند خانه، پول لازم را تهیه کنم و برای نخستین بار در ایران کره جغرافیایی را به علاقه مندان علم جغرافیا عرضه کنم)). این ماجرا به گوش مطبوعات آن دوره رسید، عمل سحاب در سطح جامعه مورد تحسین و تقدیر قرار گرفت. یکی از روزنامه های آن دوران چنین نوشت(( خانه ای گرو رفت و نخستین کره جغرافیایی تهیه شد)). با گذشت زمان و توسعه فعالیتهای سحاب روز به روز تعداد سفارشهای تهیه نقشه و سایر خدمات مؤسسه سحاب از سوی داخل و خارج کشور اضافه می شد و این امر موجب توسعه هر چه بیشتر مؤسسه سحاب می گردید.

مؤسسه پس از چند بار تغییر مکان سرانجام در سال هزار و سیصد و چهل و شش در مکان فعلی مؤسسه، ساختمانی سه طبقه واقع در خیابان جابری تهران استقرار یافت. ولی حجم کار آن قدر بود که حتی فضاهای جدید هم ناکافی به نظر می رسید. سحاب حیاط خانه را سقف گذارده و فضای آن را به صورت انبار بزرگی از محصولات تولیدی خود درآورد. اما این اقدام هم فضای لازم را تامین نکرد و در نهایت مؤسسه، خانه مجاور را هم خریداری و به مرکز اولی متصل و طبقات آنها را به هم مربوط ساخت و فضای مناسبی برای ادامه کارهیا طراحی، نقشه کشی،‌عکاسی، لیتوگرافی و فروشگاه محصولاتش فراهم ساخت. در طبقه اول این ساختمان، مؤسسه سحاب یکی از غنی ترین کتابخانه های جغرافیایی کشور را به وجود آورده که در آن صدها اطلس کوچک و بزرگ به زبانهای مختلف و هزاران کتاب و مجله و نقشه های جغرافیایی نایاب، انباشته شده و محلی برای تحقیقات جغرافیایی برای دانش پژوهان و محققان کشور به شمار می رود. از سال هزار و سیصد و سی و هشت برای نخستین بار نقشه های مختلف ایران و جهان نما در ایران رواج یافت و در مدارس ایران متداول گردید. مؤسسه سحاب که سهم عمده ای در این امر داشت هر سال بر تعداد دقت و مرغوبیت محصولات خود افزود و به موازات تهیه و توزیع نقشه های جغرافیایی آموزشی در صدد تهیه اطلسها و دیگر تصاویر آموزشی از قبیل نقشه های گیاه شناسی و آناتومی پزشکی و امثال آن برآمد.

لازم به ذکر است که سحاب خدماتش را به جامعه علمی و فرهنگی کشور فقط به تهیه نقشه، اطلس یا تولید کره محدود نکرده است،‌مؤسسه در طول سالهای فعالیت به کار نشر و چاپ و توزیع کتابهای ارزشمند و همچنین ترجمه و تکثیر نسخ آثار منحصر به فردی در زمینه های ادبی و علمی نیز پرداخته است. عباس سحاب از یک امتیاز استثنایی در زندگیش برخوردار است و ان دارا بودن فرزندان برومندی است که همواره یاور او بوده اند و عاشقانه راهی را که پدر به تنهایی آغاز کرده و در طول هفتاد و پنج سال عمر پربارش پیموده است، ادامه می دهند. بخصوص دو فرزند ذکور او در بیست سال اخیر کمک فراوانی به توسعه مؤسسه سحاب کرده و اکنون که عابس سحاب مراحل کهولت و بازنشستگی را می گذارند آن دو فرزند با علاقه مندی زاید الوصفی برنامه های پدر را دنبال کرده و آن چنان با کفایت مؤسسه را اداره می کنند که روز به روز بر اهیمت و اعتبار علمی و فنی آن با استفاده از روشهای نوین تهیه و چاپ نقشه افزوده می شود. با مشارکتی که فرزندان عباس سحاب در پیشبرد علم جغرافیا دارند و با توجه به این که پدر عباس، استاد ابوالقاسم سحاب نیز به جغرافیا علاقمند بود و به ان پرداخته است، میتوان گفت که سه نسل از این خانواده عمر خود را در تولید و توزیع و اشاعه نقشه جغرافیا گذرانده و از لحاظ قدمت و اعتبار در تاریخ تحول کارتوگرافی ایران نام مؤسسه سحاب را در ردیف مؤسساتی مانند بارتولومو در انگلستان و ونسو در آلمان به ثبت رسانیده اند.

استاد نخستین نمایشگاه جغرافیایی آثار خود را در سال هزار و سیصد و سی و نه در دانشسرای تهران برپا کرد و از آن تاریخ به بعد وی نه تنها در تمام نمایشگاههای مهم کشور مشارکت جدی داشته،‌بلکه بارها به صورت مستقل در دانشگاهها و مراکز فرهنگی کشور در شهرهای مختلف به شناسایی علم جغرافیا پرداخته و در جذب جوانان بسیاری به این رشته موفق بوده است.



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ استاد عباس سحاب


تحقیق درباره؛ اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن

در آیات فراوانى از قرآن مجید, تقوى به عنوان کلید بهشت شناخته شده , و مى دانیم تقوى به معنى خویشتن دارى , و پرهیز از گناهان , و هرگونه تخلف در برابر فرمان خدا و حق و عدالت است , یا به تعبیردیگر آن حالت خدا ترسى باطنى و کنترل درونى است که انسان را از هرگونه آلودگى باز مى دارد,

 آیة الله مکارم شیرازیولى بحث فعلى ما در این است که اسباب ورود به بهشت در چیست ؟ و چه وسایلى انسان را در راه رسیدن به این کانون موهبت الهى کمک مى کنند. در زیر به پاره اى از این وسایل اشاره مى گردد:1- ایمان و عمل صالحنخستین چیزى که سرمایهء اصلى نجات و خمیرمایه سعادت و کلید درهاى بهشت شمرده شده ایمان وعمل صالح است , قرآن مى گوید: <و الذین آمنو عملوا الصالحات اولئک اصحابه الجنة هم فیها خالدون (بقره 82) کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند یاران بهشتند, و جاودانه در آن خواهند ماند>.این تعبیر یا شبیه آن در آیات بسیارى وارد شده است که تکرار آن بیانگر اهمیت موضوع و توجه خاص قرآن نسبت به آن مى باشد.به این ترتیب قرآن پردههاى اوهام گروهى از اهل کتاب و مقلدین آنها را در میان اقوام و ملل دیگر, که تصور مى کردند مسأله نجات و ورود در بهشت براساس یک سلسله روابط, یا ضوابطى غیر از ایمان و عمل صالح است , پاره مى کند, و انسانها را براى ساختن خویش در دو بعد عقیده و عمل بسیج مى نماید, و اتفاقاًآیهء مورد بحث به دنبال آیاتى درباره قوم یهود است که خود را قوم برگزیده خداوند مى دانستند, و گاهى فرزندان خدا خطاب مى کردند وحى گفتند: <اگر هم نگاه کرده باشیم جز چند روزى آتش دوزخ به ما نخواهدرسید> گوئى عهد و پیمانى با خدا بستد بودند.2- تقوى و خدا ترسىعامل دیگر, تقوى و پرهیزگارى است ; که در آیات فراوانى از قرآن مجید نیز روى آن تکیه شده است , ازجمله در سورهء مریم بعد از اشاره به جنات عدن و باغهاى جاودانهء بهشت , و بخشى , از نعمتهاى آن مى فرماید: <این همان بهشتى است که ما به ارث به بندگان پرهیزگار خود مى بخشیم > (تلک الجنة التى نورث من عبادنا من کان تقیاً) (مریم 63.در آیات فراوانى از قرآن مجید, تقوى به عنوان کلید بهشت شناخته شده , و مى دانیم تقوى به معنى خویشتن دارى , و پرهیز از گناهان , و هرگونه تخلف در برابر فرمان خدا و حق و عدالت است , یا به تعبیردیگر آن حالت خدا ترسى باطنى و کنترل درونى است که انسان را از هرگونه آلودگى باز مى دارد, یعنى چنان مفهوم جامعى دارد که انجام همهء وظائف الهى اخلاقى انسانى را فرا مى گیرد.تعبیر به <تلک > در آغاز آیه که اشاره به دور است در واقع اشاره اى است به عظمت مقام بهشت , گوئى آنچنان والا است که از دسترسى فکر و اندیشهء ما فراتر است .3- احسان و نیکوکارىعامل دیگرى که از اسباب مهم ورود در این کانون بزرگ نعمت الهى است مسأله احسان و نیکو کارى باآن مفهوم وسیع و گسترده است که در آیات متعددى به آن اشاره شده از جمله در آیهء 85سورهء مائده : (فاتابهم الله بما قالوا جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین منها و ذلک جزاء المحسنین ). خدا بدلیل آنچه گفتندبهشتى را که در زیر آن رودهایى جارى است به آنان پاداش داد و این پاداش نیکوکاران است >.4- جهاد و شهادتهرکس مختصر آشنایى با منطق قرآن و اسلام داشته باشد مى داند مقام مجاهدان و شهیدان در اسلام فوق العاده والا است , قرآن با صراحت وعده بهشت را به این گروه ایثارگر داده است . از جمله در آیه 11وبه مى فرماید: <ان الله اشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون ویقتلون وعداً علیه حقاً فى التوراة والا نجیل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به وذلک هو الفورالعظیم (توبه 111). <خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریدارى مى کند که (در برابرش )بهشت براى آنان باشد (به این گفته که ) در راه خدا پیکار مى کنند مى کشند و کشته مى شوند, این وعده حقى است بر او که در تورات و انجیل و قرآن آمده , و چه کسى نسبت به عهدش از خدا وفادارتر است , حال که چنین است بشارت باد بر شما به خاطر معامله اى که با خدا کرده اید, و این پیروزى بزرگى است >.از آیه فوق استفاده مى شود که نه تنها شهیدان راه خدا, بلکه پیروز مندان در جهاد نیز مشمول چنین معامله اى با خدا هستند, همین قدر که جان خود را در طبق اخلاص گذارده و به میدان جهاد مى آورندمصداق معامله با خدا است , و اینکه <یقتلون > (دشمن را مى کشند) مقدم بر <یقتلون > (خود آنها شهیدمى شوند) شده است , دلیل بر این است که هدف اصلى در هم کوبیدن دشمن است نه شهادت ! بنابراین شهادت مقام والائى است که در این مسیر عائد گروهى از سعادتمندان مى شود, اما هرگز جهاد به منظور نیل به شهادت انجام نمى شود, یا به تعبیر روشنتر شهادت هدف نیست , بلکه گذر گاهى است در راه هدف .5- ترک هواپرستى دیگر از امورى که به عنوان اسباب ورود به بهشت معرفى شده <ترس از خداوند و مبارزه با هواى نفس >است , در آیه 45و 41نازعات مى فرماید: <و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فان الجنة هى المأوى > (اما آنکس که از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هوا و هوس باز دارد بهشت جایگاه او است >.بدون شک رابطهء نزدیکى میان <خوف از خدا> و <نهى نفس از هوى پرستى > است که یکى به منزله درخت و دیگرى میوه است , هنگامى که خوف حق در اعماق روح انسان ریشه دار شد, ستیزى از درون دربرابر هوى نفس آغاز مى گردد, و مى دانیم سرچشمه تمام مفاسد و گناهانى که در روى زمین است همان <هوى پرستى است و پس خود خدا سرچشمه همه اصلاحات است .-6- تقدم در کارهاى خیر و ایمانپیدایش هر آئین جدید الهى با سنت شکنیهائى همراه است , مخصوصاً آئینى همچون اسلام که درمحیط بسیار خرافى وآلوده به انواع مفاسد, و مملو از ارزشهاى کاذب و غلط ظاهر گشت . بدیهى است پیشگام شدن در ایمان به چنین پیامبرى کارى بسیار مشکل است و نیاز به شجاعت فراوان دارد, زیرا همیشه پیشگامان در ایمان مورد هجوم جاهلان متعصب قرار دارند و چون در اقلیتند جان و مال وحیثیتشان در خطاست .بعلاوه آنها <اسوه اى > براى دیگران محسوب مى شوند و سببى براى پیشرفت آئین حق در دنیا روى این جهات چهارگانه پیشگامان امتیاز بزرگى دارند و اینجاست که قرآن مجید وعده قطعى بهشت را به آنها داده ودر آیه 10سوره واقعه مى فرماید: <و السابقون السابقون اولئک المقربون فى جنات النعیم > (و پیشگامان پیشگام , آنها مقربانند, و در باغهاى پرنعمت بهشت جاى دارند>.این در صورتى است که <سابقون > را به معنى سابقون در ایمان تفسیر کنیم , ولى بعضى از مفسران آن را به سبقت در طاعة الله (اطاعت فرمان خدا) یا سقبت در نمازهاى پنجگانه , یا جهاد, یا هجرت , یا توبه , تفسیرکرده اند, در این صورت نیز مى تواند شاهدى براى مقصود باشد, چرا که پیشگامان در این اعمال خیر نیزاسوه دیگر انند, و هم مردمانى ایثارگر و با شهامت و متوکل بر خدا, شایسته بهره مند شدن از جنات نعیمند.7- هجرتهجرت به معنى <دورى از کانون کفر و شرکت و ظلم و گناه > در بسیارى از موارد تنها راه حل مشکلات مؤمنان و نیکان است , آنها با دور شدن از چنین محیطى خود را مى سازند, و جمعیت خویش را آماده مى کنند و جذب نیرو مى نمایند, تا براى جهاد و هجوم بر سردمداران شرکت و ظلم آماده تر گردند.این همان کارى بود که مسلمانان دوبار آن را انجام دادند: <هجرت خصوصى > گروهى از مسلمین از مکه به حبشه , و هجرت عمومى مسلمانان از مکه به مدینه سر فصل جدیدى در تاریخ اسلام شد.بدیهى است ترک خانه و کاشانه و بستگان و دوستان , وطن مورد علاقه , کار بسیار مشکلى است , ومشکل دیگر آماده شدن براى جهاد و هجوم بر کانون کفر و فساد, ولذا قرآن مجید مهاجران را با صراحت به نعمتهاى جاودان بهشتى بشارت داده است در آیات 25تا 22توبه مى فرماید: <الذین آمنوا وهاجرو اوجاهدوا فى سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائذون یبشرهم ربهم برحمة منه ورضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم > (آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند, و در راه خدا با اموال و جانهایشان جهاد نمودند, مقامشان نزد خدا برتر است , و آنها رستگارانند



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ اسباب ورود به بهشت از نگاه قرآن


تحقیق درباره؛ اساس کار سیستم های آشکار سازحرکت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

اساس کار سیستم های آشکار سازحرکت

PIR (PASSIVE INFRA RED)

مقدمه:

این سیستم ها در برابر تشعشعات مادون قرمز که از یک منبع طبیعی تولید شده اند مثل تشعشع ناشی از حرارت بدن انسان ، واکنش نشان می دهند.

این آشکار سازها در اغلب سیستم های امنیتی مدرن به کار برده می شوند.

اغلب سیستم های حفاظتی مبتنی بر PIR به گونه ای طرح می شوند که وقتی یک انسان یا یک حیوان خون گرم بزرگ در حوزه ی عملکرد آشکار ساز PIR حرکت نماید یک زنگ خطر یا نورافکن روشن شود و یا یک درب باز شده و یا سایر انواع سیستم های الکترو مکانیکی فعال شود.

سیستم آشکار ساز حرکت در بازار با نام چشمی شناخته می شوند به عنوان دزدگیر استفاده می شود.

همانگونه که در شکل 1 نشان داده شده است در این سیستم ها از آشکار ساز پیرو الکتریک به عنوان حسگر مادون قرمز استفاده می شود.

در ابتدا درباره آشکارسازهای مادون قرمز پیرو الکتریک توضیحاتی داده می شود.

آشکار سازهای مادون قرمز پیروالکتریک (PIR):

برخی از کریستال ها و سرامیک های خاص با قرار گرفتن در معرض تغییرات حرارتی ، بار الکتریکی تولید می کنند که به این پدیده اثر "پیرو الکتریک" گفته می شود.

همان گونه که در شکل 1 (الف) نشان داده شده است آشکار سازهای مادون قرمز پیرو الکتریک متشکل از یک یا دو کریستال پیرو الکتریک, یک فیلتر نوری و یک ترانزیستور FET هستند.

آشکار سازهای مدرن پیرو الکتریک مادون قرمز مثل انواع متداول PIS201S و E600STO از اتصال سری دو سرامیک کوچک پیرو الکتریک با پلاریته های معکوس تشکیل شده اند و خروجی این مجموعه توسط یک JFET که با آرایش سورس فالوور بسته شده است بافر شده.

عملکرد این آشکار ساز بدین گونه است که اگر بدن شخصی که در میان دید کریستال پیرو الکتریک قرار دارد حرکت نماید، قسمتی از انرژی مادون قرمز تشعشع کرده از بدن آن فرد روی سطح کریستال پیرو الکتریک تابیده شده که موجب تغییرات جزیی حرارت سطح کریستال می شود در نتیجه ولتاژ خروجی تغییر می کند. اگر این آشکار ساز را مشابه شکل 1(ب) در مدار قرار داد آنگاه تغییرات ولتاژ خروجی آشکار ساز که ناشی از جابه جایی منبع گرمایی می باشد توسط JFET تقویت شده و از طریق c1 در اختیار سایر بخش های مدار قرار می گیرد که پس از تقویت و فیلتر شدن می تواند یک آلارم یا زنگ خطر را فعال کند.

 

شکل1: ساختار اساسی و نحوه استفاده آشکارساز مادون قرمزپیروالکتریک

در مدار فوق به دلیل کوچک بودن عدسی آشکار ساز حد اکثر برد موثر آشکار سازی آن یک متر می باشد ولی این محدوده را با استفاده از عدسی های متمرکز کننده ی بزرگتر که در سیستم های مدرن آشکار سازی مادون قرمز PIR مورد استفاده قرار می گیرند تا میزان 10 متر افزایش داد.

این عدسی ها, عدسی هایی پلاستیکی چند وجهی با سطح زیاد (حدود 2000 میلی متر مربع)

می باشد ، این عدسی ها کل میدان دید را به تعدادی نوار موازی تقسیم کرده و روی هر دو سطح حس کننده های PIR متمرکز می کنند.

عملکرد آشکار ساز حرکت (PIR):

عملکرد آشکار ساز PIR نشان داده شده در شکل 2 بدین گونه است که وقتی بدن شخصی در میدان دید عناصر پیرو الکتریک قرار گیرد قسمتی از انرژی تشعشع مادون قرمز که از بدن منتشر شده است و روی سطح عناصر حساس تابیده است, به تغییرات حرارتی بسیار جزیی ولی قابل آشکار سازی تبدیل می شود و این تغییرات نیز به نوبه خود موجب بروز تغییراتی در ولتاژ خروجی می شود.

 

شکل2: مدار کاربرد آشکارساز PIR

در وضعیتی که شخص یا هر منبع تشعشعات مادون قرمز به صورت ساکن در برابر عدسی آشکار ساز قرار گیرد ولتاژ تولید شده توسط هر یک از دو سرامیک پیرو الکتریک متشابه بوده و ولتاژ تفاضلی این مجموعه صفر خواهد شد ولی اگر این منبع حرارتی در مقابل عدسی آشکار ساز شروع به حرکت کند آنگاه هر یک از دو عناصر پیرو الکتریک ولتاژهای متفاوتی ایجاد خواهند کرد و در نتیجه در خروجی ولتاژ متغیری ایجاد خواهد شد.

بنابراین هرگاه یک واحد PIR مطابق شکل 2 در مدار قرار گیرد آنگاه حرکت منبع حرارت در جلوی این آشکارساز تغییر ولتاژی را القا می کند که این ولتاژ توسط یک JFET بافر شده و جریان آن تقویت می شود و ولتاژ DC آن توسط خازن C1 حذف می شود و



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ اساس کار سیستم های آشکار سازحرکت


تحقیق درباره؛ ازبکان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ازبکان

اُزبکان می‌تواند در موارد زیر بکار رود:ازبکان، یک قوم ترک تبار ساکن در ازبکستان و شمال افغانستان است.

ازبکان، در تاریخ ایران به دولت ازبکان یا شیبانیان به سرکردگى محمد شیبانی گفته می‌شود.

روابط ایرانیان و ازبکان در دوره شاه طهماسب صفوی

بحث در عوامل رویارویی‌

مرگ شاه اسماعیل اول و جوان بودن طهماسب و نزاعهای سران قزلباش در دربارفرصتی فراهم ساخت تا بلا انقطاع خوانین اوزبک بر سرزمینهای ایران بتازند. هرچندمرگ محمدخان شیبانی در خراسان در سال 916 ه¨ . ق . 1510 م به‌عنوان مقتدرترین‌رهبر اوزبک‌، بر حیات سیاسی اوزبکان در ماوراءالنهر تأثیر تضعیف‌کننده نهاد، لیکن‌عبیدالله‌خان اوزبک با داشتن فقیهی برجسته و شیعه‌ ستیز (ابن‌روزبهان‌)، که طرح‌حکومت اسلامی را بر مبنای خلافت در سلوک‌ الملوک‌ گرد آورده بود، همچنان روحیات‌رزمنده مذهبی و عقیدتی را در قوم اوزبک حفظ کرد. این جانشین پرتوان و قدرتمند، که‌وارث شکست سنگین مرو بود، با پیروزی در ماوراءالنهر و قتل یار احمد اصفهانی‌،(5 . ص‌174ـ170) مقام وکالت‌، که قدرتمندترین امیر تاجیک ایرانی بود، نشان داد که مرگ‌بنیانگذار دولت اوزبکان بر فروکش کردن ایدئولوژی مذهبی و سیاسی آنان درماوراءالنهر تأثیری نکرده است و آن دولت همچنان به ریاست عبیدالله‌خان اوزبک‌دوران جدیدی را در حیات سیاسی اوزبکان گشود و با گردآوری علما و فقیهانی چون‌خنجی بر حیات مذهبی پیشین و امیال ناکام محمدخان شیبانی تداوم بخشید. لذا دردوران شاه طهماسب در شرق ایران بحران مذهبی و سیاسی مشتعل بود.

اندکی بعد، هم صفویان و هم اوزبکان به‌تدریج بعد از فروکش کردن حرارتهای‌اولیه که زاییده برپایی دولتهای نوبنیاد بود از دید صرفاً مذهبی در برخورد با رقیبان دوری‌گزیدند و «ملکداری و جهانداری‌» چهره بارزتری یافت‌. ادعاهای موروثی بودن خراسان وکوشش برای کسب مشروعیت تاریخی‌، که در دوره‌های بعدی در مناقشات اوزبکان وصفویان طرح شد، نشان از روند تدریجی دگرگون شدن استدلالهای توسعه‌طلبانه بود.

طبیعی است که نخستین هدف این تاخت و تازها علاقه‌مندی به تجملات وعناصر تمدن شهری از سوی بیابانگردانی بود که به‌سوی زندگی پیشرفته‌تری گام نهاده‌بودند و با دنیای جدیدی جدای از صحرا ارتباط یافتند. استقرار در ماوراءالنهر وخراسان و قرار گرفتن در بخشی از یک حوزه تمدنی گسترده که پهنه وسیعی از دنیای‌باستان تا سده‌های میانه را در بر گرفته بود، طبعاً می‌بایست عناصر متحرک و دور ازفرهنگ شهرنشینی را تحت تأثیر عمیق قرار دهد. این تأثیر در شکل مناسبات فرهنگی واقتصادی بروز نیافت‌، بلکه در قالب روابط خونین نظامی از جنبه حساسیتهای عقیدتی و«جاه‌طلبی‌»(7) دولتها تجلی کرد.

از نظر مذهبی‌، جنگ بر ضد شیعیان رافضی برای برانگیختن علایق و تعصبات‌مذهبی مردم عاملی قاطع و مؤثر بود. ایمان مذهبی‌، مردم را در زیر لوای خان اوزبک وحتی صفویان گرد آورده بود، زیرا بنیان هر دو جامعه بر مذهب استوار بود. جنگ ومبارزه‌، جهاد و مجاهده در راه خدا قلمداد گردید و عنوان «غزا» یافت و از این‌رو سپاهیان‌را غازی خواندند، همان اصطلاحی که از دوره پیامبر و سده‌های اولیه قرون اسلامی به‌ارث مانده بود.

تحولات سیاسی و نظامی شرق ایران‌

در دوران شاه طهماسب شش تهاجم عمده از جانب اوزبکان به شرق ایران صورت‌گرفت‌. اما هر بار با رهسپار شدن شاه صفوی به خراسان‌، اوزبکان به‌سوی ماوراءالنهر ودشت باز گشتند و بیش از یک دهه با لگدکوب کردند خراسان‌، آسایش و امنیت منطقه رابرهم زدند.

با مرگ شاه اسماعیل اول‌، اتحادیه‌ای از سلاطین اوزبک متشکل ازکوجونجی‌خان و ابوسعید سلطان و سونجک محمد سلطان به رهبری عبیدالله‌خان‌اوزبک در بخارا شکل گرفت و هرات و دورمیش‌خان شاملو، لله سام میرزا و بیگلربیگی‌خراسان‌، را در محاصره نافرجام قرار دادند. در جانب دیگر ایران‌، نزاعهای امیران درپایتخت مانع فرستادن نیروی امدادی به هرات گردید و دیوسلطان روملو در رقابت باچوهه‌سلطان تکلو به بهانه دفع اوزبکان در لار اردو زد، لیکن اردوی لار به‌جای‌رویارویی با اوزبکان در جنگ داخلی قدرت به‌کار گرفته شد. مرگ دورمیش‌خان و قتل‌خواجه حبیب‌الله و اختلاف دو طایفه تکلو و استاجلو بر سر فرمانروایی خراسان‌، باردیگر فرصت مناسبی به عبیدالله‌خان اوزبک داد، اما به جهت قلت آزوقه و شیوع قحطیدر مشهد ناکام ماند.

در محاصره شهر طوس در سال 932 ه¨ . ق . 1526 م به‌رغم مقاومت مردم وارتزاق آنان ار چرم جوشیده و تغذیه اسبان خود با چوب تراشیده به‌جای علوفه‌، به‌سبب عدم یاری حکام خراسان‌، طوس سقوط کرد و اندکی بعد عبیدالله‌خان اوزبک‌استرآباد را متصرف شد و در بسطام دو امیر قزلباش‌، دمری‌سلطان و اخی‌سلطان‌، راشکست داده و به قتل رسانید و سپس حسین‌خان شاملو را با مسدود ساختن مسیرآزوقه و آب در محاصره سخت قرار داد. در مقابل این شیوه جنگی اوزبکان‌، بزرگان‌هرات و خان شاملو صلاح در آن دیدند که جمعی از «اوساط الناس و ادانی و آنانی که به‌تشیع شهرت ندارند»، (12 . ص‌177 و 4 . ص‌144ـ143 و 17 . ص‌346) برای حفظ آزوقه ازشهر رانده شوند. در واقع اهل سنت و جماعت می‌بایست جلای وطن کنند و از اوزبکان‌،همکیشان سنی‌مذهب خود، ارتزاق نمایند. مشابه این اقدام را ما در آزار شیعیان به‌هنگام استیلای اوزبکان می‌بینیم‌. در نهایت‌، با استقرار شاه طهماسب در خراسان وشکست اوزبکان در استرآباد، عبیدالله‌خان



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ ازبکان