فرمت ورد
273 صفحه
روابط بین تدریس و یادگیری:
میتوان با عمل تدریس کمیت و کیفیت و سرعت یادگیری را افزایش داد و یا شرایط را برای یادگیری اموری که در شرایط معمولی امکان پذیر نیت فراهم نمود.
تفاوت بین تدریس و یادگیری:
1- یادگیری در همه جا و همیشه و فنی بدون تدریس صورت خواهد گرفت یا در حالی که هر تدریسی یاد داده نمیشود.
2- نظریههای دیگری، صرفاً به پدیدههای یادگیری توجه دارد و همیشه معطوف به شاگرد است؛ به عبارت دیگر، نظریههای یادگیر، تبیین کنندهی چگونگی یادگیری و توصیف کنندهی شرایطی است که با حصول آنها یادگیری صورت میگیردو در حالی که نظریههای تدریس باید به بیان کننده، پیشبینی کننده و کنترل کننده موقعیتی باشد که در آن، رفتار معلم موجب تغییر رفتار آن ؟؟ میشود. نظریههای یادگیری راه های یادگیری شاگرد را بیان میکند. در صورتی که نظریههای ما تدریس توصیف کننده روشهایی است که برای، وسیله معلم شاگرد را تحت تأثیر قرار میدهد و سبب میشود که او یاد بگیرد.
3- نظریههای یادگیری بر اثر تحقیقات کشف شده است و توصیف کننده روابط تغییرهای مختلف یادگیری است، در حالی که نظریههای تدریس به وسیله علمای تعلیم و تربیت وضع میشود.
4- وقتی که تدریس میکنیم، فعالیتهایی را انجام میدهیم؛ اما وقتی یاد میدهیم ما شاگردان را به انجام فعالیتهایی وادار میکنیم.
5- اگر بخواهیم آن چه درس میدهیم یاد بدهیم، باید قادر باشیم شاگردان را درک کنیم و از آن چه در رفتار آنان اثر میگذارد آگاهی یابیم. نتیجه این که اگر فعالیتی منجر به یادگیری نشود تدریس نیست.
روش تدریس در مکاتب فلسفی:
1- آرمان گرایی: روش تدریس با تأکید بر خودکاری شاگرد، به تشویق محصلان به تفکر و راهنمایی آنها در انتخاب موضوعهای تفکر میپردازند و فرصتهایی فراهم میآورند که محصلان معرفتهای آموختهشان را در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی مورد استفاده قرار دهند و ارزشها و تمدن انسانی را بپذیرند. در نتیجه روش دیالکتیک مخصوصاً در موضوعاتی که تفکر در آن دخالت دارد ترجیح دارد.
روش پروژه که در آن شاگردان به صورت انفرادی یا گروهی، ضمن برخورد با مسئله، از روی طرح و نقشه به آزمایش و مطالعه میپردازند جزء روشهای آموزشی میباشد.
اهمام روش عدم، در تحریک یادگیری مانند روش منطقی، روش مشمول و زیبا شناسی، روش ؟؟؟ و زیباشناسی، روش به کاربردن مجاز و روش آزمایشی قابل قبول است. به طور کلی موضوع درس از روش تدریس جدا میباشد.
2- واقع گرایی: چون واقع گرایی علم محور است، روشهای تدریس آن حالت آمرانه دارد. معلم باید روش را که برای ؟؟ دانشآموز و موقعیت آموزشی تناسب دارد به کار بندد و از دانش آموزان بخواهد که حقایق را به یاد بسپارند، مقایسه کنند و توضیح دهند. همچنین با کشف و تعبیر و تفسیر روابط، معانی و مفاهیم تازهای پیدا کنند. روش تدریس معلم بر محسوسات مبتنی است و به جای تلقین معلومات به دانشآموزان فرصتهایی فراهم میآورد که ایشان شخصاً به بررسی و اکتشاف بپردازند و حقایق را دریابند. بنابراین از روش سخنرانی، بحث و گفتگو و آزمایش استفاده میشود. همچنین ارزشیابی بسیار مهم و ضروری است و باید در هر گونه آموزش با معیارهای عینی انجام گیرد.
3- طبیعت گرایی: به نظر طبیعت گرایان آموزش و پرورش باید امکان رشد طبیعیتر برای کودک فراهم سازد و تربیت وقتی حقیقی خواهد بود که به طبیعت و نیروها و امیال کودک فرصت دهد که به سرعت رشد و نمویی یابند و باید از هر گونه دخالت دخالت خود را رد کرد. تجربه مهمترین روش تدریس است. کودک باید اشیا را پیش از الفاظ یاد بگیرد و همین اصل معلمان را وادار میکند که تنها به روش کتاب در تدریس اکتفا نکنند. بلکه دانشآموزان شخصاً به تجربه و فعالیت بپردازند. منبع علم تجربه خود دانش آموز است و معلم فقط نقش راهنما را دارد. تدریس باید با روح بازی همراه باشد و بازی روش طبیعی در آموزش و پرورش است. معلم نباید از روشهای تدریس قالبی و کلیشهای استفاده کند بلکه باید روشهای منطبق بر طبیعت دانشآموزان را کشف کند و به کار بندد. به بیان دیگر، روش تدریس باید روش طبیعی باشد نه ساختگی و تصنعی.
4- عمل گرایی: چون عمل گرایی دانش آموز محور است روش تدریس تابعی از تفاوتهای فردی خواهد بود از مهمترین روشهای تدریس، روش حل مسئله است که در این روش کودک را با مشکلات و مسایل عملی در زندگی مواجه میکنند تا شخصاً درباره آنها بیاندیشد و برای حل آنها بکوشد.
5- وجود گرایی: معلم اکنرئتائیسالیست هرگز هدفها شخصی را به دانشآموزان تحمیل نمیکند و وظیفه او راهنمایی دانشآموزان است و به طور غیر مستقیم فرصتهایی فراهم میآورد که دانشآموزان برانگیخته شوند و شخصاً فعالیت کنند. دیالکتیک سقراطی روش مناسبی برای معلمان اکنرئتائیسالیست است. گفت و شنود میتواند سئوالاتی را برای دانشآموزان مطرح کند تا آنها نسبت به شرایط زندگی خویش آگاهی حاصل کنند. در روش گفت و شنود معلم اکنرئتائیسالیست بر خلاف مربی ایدهئالیست پاسخ سئوالاتی مطرح شده را نمیداند. در حقیقت بهترین نوع سئوال فقط در معنیآفرینی خود دانشآموز قابل پاسخ است.
6- پست مدرنیسم: به نظر پست مدرنیستها، تعلیم و تربیت فرآیندی دو سویه و متعاملی در دانشگاه زندگی است نه انتقال دانش و معلومات. گفتگوهای انتقادی، مهمترین روش تدریس در پست مدرنیسم است.
7- فلسفه تحلیلی: معلم باید سر دانش آموز را به دانش گرایش علمی و ذهنی باز و عینی تشویق کند و فعالیتهای آموزشی خود برای پایه تجربههای شخصی دانشآموزان و تحلیل انتقادی مطالب درسی انجام دهد.
1- بنیاد گرایی: بنیادگرایی خالی از سرگرمی و پیرایههاست و آموزشگاه باید روشهای سنتی انضباط ذهنی را محفوظ به اردو مفاهیم بنیادی را به کودک بیاموزد حتی اگر لازم باشد که این مفاهیم را به سطح روان شناختی و فکری کودک تعمیم دهد.
2- پایدار گرایی: روش تدریس تعلیمی یا دستوری بوده و نظارت فردی وجود دارد. همچنین از روش سخنرانی و گفت و شنود هدایت شده استفاده میشود.
3- پیشرفت گرایی: در پیشرفت گرایی کودک مدار است و روش تدریس باید بر همکاری، یادگیری اجتماعی، علایق و فعالیتهای ناشی از زندگی کودک مبتنی باشد. در نتیجه روش حل مسئله یا پروژه بر تلقین محتوای درسی مقدم است.
4- بازسازی گرایی: روش تدریس باید فعالیت خود دانشآموزان را برانگیزد و به آنها فرصت انتخاب بدهد یعنی هم دانشآموزان در تعیین و انتخاب هدفهای عینی و رفتاری نقش مناسبی ایفا کنند تا توان تصمیمگیری فردی و گروهی در آنها رشد یابد.
روش تدریس از نظر مربیان تعلیم و تربیت
1- سقراط: سقراط معتقد بود که دانش در طبیعت افراد وجود دارد کافی است که معلم زمینه را مساعد کند و به شاگردان کمک نماید تا او خود به دانش مورد نظر برسد و از این جهت کار خود را به ماهیهایی تشبیه میکرد. سقراط در جلسات بحث با شاگردانش، ابتدا به انتقال اطلاعات یا پاسخ به سئوال یا مسئلهای نمیپرداخت. بلکه از راه پرسشهای متوالی، افراد را به تفکر وامیداشت و آنها را قدم به قدم هدایت میکرد تا خود جواب درست را کشف کنند.
آموزش باید حرکتی تدریجی و گام به گام از ساده به پیچیده از آنهم به دشوار، از عام به خاص و از قلم و حس به قلم و فهم باشد.
2- کومینیوس: در آموزش نخست باید به خود اشیاء پرداخت و سپس به واژهها و مفهومها، یعنی نخست با نمونهها آشنا شد و پس از آن با قانونها و قاعدهها. نخست فهمیدن است و سپس به خاطر سپردن برای فهم بهتر نخست باید طرح ساده و کلی پدید آورد و آنگاه به آوردن جزئیات پرداخت. آموزش هر چیزی را باید با سادهترین عنصرها، آن آغاز کرد تا دانشآموز بتواند طرح کلی از آن به دست آورد. در گام بعدی میتوان با نشان دادن نمونهها و آوردن قاعدهها طرح کلی را گسترش داده، موضوع را به صورت سیستماتیک بیان کرد و استثناها را شمرد در پایان میتوان بر تفسیرها پرداخت.
روش تدریس باید کودک مدار بوده و با توجه به سن، انگیزه و توانایی و دلبستگی شاگردان برگزیده شود و در آن کودک با به کار بردن حواس مختلف، تجربیات مهمی را به دست بیاورد و به فعالیتهای عملی بپردازد.
3- جان لوک: ذهن کودک هنگام تولد مانند لوح سفیدی است که هیچ گونه تصور، ایده و اصلی در آن نقش نبسته است. بعد به تدریج او می تواند از راه حواس مختلف خود، شناخت و تصورهای گوناگون کسب کند. بدینسان انسان هیچ ایده یا اصلی را در خود کشف نمیکند بلکه سر چه در می یابد از تجربه است. بنابراین در تدریس باید از وسایل محسوس استفاده کرد و باید روش به کار برده شود که دانشآموزان بتوانند آموختههای خود را عملاً مورد استفاده قرار دهند.
4- هربرت اسپنسر: معلم باید دانشآموزان را راهنمایی کند که شخصاً به بررسی بپردازند و استنباط کنند و روش تدریس باید استقرایی باشد.
5- پرترانلد راسل: روش تدریس باید بر اساس اصالت فعالیت دانشآموزان انتخاب شود و معلم امکان کنجکاوی، تفکر را و بحث را فراهم میآورد تا دانشآموزان با پرورش توجه ارادی در خود، به فعالیت و کشف حقایق بپردازند.
6- ژان ژاک روسو: کودک باید درس خود را از طبیعت فراگیرد و به وسیله کنش متقابل و تجربیات مستقیم اطلاعات به دست آورد روش او تعلیم تربیت منفی بود یعنی قبل از دادن معلومات از راه ورزیدن حواس فرد را برا تعقل آماده میساخت.
بنابراین او تعلیم و تربیت منفی را نوعی انتظار برای یادگیری و دخالت نکردن میدادند. روش تدریس دانشآموزان محور است و بر مراحل رشد، نیازها، استعدادها و رغبتهای کودکان مبتنی است و ؟؟ راهنما و هدایت کننده است. روسو بر پرورش حواس، بازی و ورزش، مثال نگه داشتن کودکان و شناخت طبیعت کودک تأکید میکند.
7- مادیا مونته موری: به نظر مونته موری آموزش و پرورش باید به اتکای مشاهدات دقیق و مستمره از طبیعت و قوانین رشد کودک الهام بگیرد و از ه گونه قید و شرط ناشی از سنت و عادتها باشد. روش مونته مدری بر اساس نظریات او درباره رشد کودک شکل گرفته است. به همین جهت محیطی را پدید میآورد که با استفاده از فعالیتها و مسایل ویژه، نیازهای کودکان را در سر دوره اساسی و اولیه رشد یعنی 1- دوره آموزش حرکتی یا تجارب عملی زندگی . 2- دوره آموزش حسی یا تربیت حواس . 3- دوره آموزش مهارتهای تحصیلی یا مدرسهای یا آموزش خواندن و نوشتن برآورده مینمود. مونته مدری روش تربیتی خود را روش علمی معرفی میکرد و آن را مرتب از سه عمل مشاهده، آزمایش و تجزیه و تحلیل میدانست.
از خصوصیات روش مونته مدری، توالی و تربیت در مراحل آموزش و سازماندهی و نظم آن میباشد. در نظام آموزشی مونته مدری مسئولیت آموزش و پرورش کودک، تا حد امکان بر عهده خود اوست و آزادی و فعالیت دو اصل مهم دیدگاه تربیتی او میباشد.
8- ادوارد کلاپارد: کلیه آموزش ابتدایی فعالیت آزاد است که عمدتاً بر آزمایش و تجربه مستقیم مبتنی است بنابراین روش کیل پاتریک روش پروژه است. در این روش فعالیتهای آموزشی بر رغبتهای دانشآموزان مبتنی است. دانشآموزان آن چه را که دوست دارند انجام میدهند و یاد میگیرند. در این روش موضوعی انتخاب می شود و مواد لازم برای مطالعه درباره آن میان دانشآموزان به شکل گروهی یا فردی تقسیم میشود. و سپس دانشآموزان یافتههای خود را با یکدیگر مورد بحث قرار میدهند و سرانجام یافتههای هماهنگ درباره آن موضوع، به شکل وحدت یافتهای عرضه میشود و مورد قضاوت قرار میگیرد.
10- جان دیویی: به نظر او جریانهای تربیتی رشد استعداد تفکر در شاگردان اهمیتی خاص دارد و جنبههای مختلف تعلیماتی نیز به وسیلهی ایجاد عادات خوب تفکر وحدت پیدا میکنند. فکر کردن روش اساسی تجربیات تربیتی یابد عبارت دیگر روش آموزش میباشد. تفکر باید در ضمن تجربه جریان پیدا کند. روش تدریس از نظر دیویی همان روش تحقیق است.
11- مارتین بوبر: تدریس عبارت است از مهارت کلامی یا دیکته کردن و کودک مجبور است به صورت مستقیم و یا تابع اراده معلم باشد یا تابع مجموعه دانش. معلم نظریات گوناگونی را به منظور فراهم آوردن زمینه بحث واقعی دربارهی محتوای درس به کلاس ارائه میکند، بعد از بحث کلاسی. معلم نظرش را به کلاس عرضه میکند و از دانشآموزان میخواهد تا این نظر را بر تجربه خود و دانشی که از این کلاس و کلاسهای قبلی گرد آورده است، متکی سازد.
12- فرانسیس بیکن: بیکن در کتاب آدگاتن نوتیکه ارسطو استدلال قیاسی و نادیه، گرفتن روش تجربی را ناروا شمرده و میگوید: قیاس که از گزاره های علمی آغاز میکند، هیچگاه ما را به شناختی تازه نمیرساند و تنها به آن چه میدانیم نظم میبخشد.
بیکن با روشن کردن اهمیت روش تجربی و منشا به دادن برتری پژوهش بر آموختن دانش پیشینیان از بنیانگذاران فلسفه علم در دوران نو گردید.
13- اسنوئل کانت: فهمیدن نتیجه کوشش و فعالیت آزاد خود فرد است. بهترین راه فهمیدن انجام دادن است. بهترین راه پرورش خرد روش سقراطی است.
کسب دانش باید بر پایه مشاهده و ادراک حسی استوار باشد.
14- پستالوزی: هر آموزش نظری باید با نگرش حسی یعنی تجربه تازه کودک یا مطالعه محیط اطراف در آغاز گردد زیرا طبیعت کودک چنین است که نخستین تواناییهای او همانا تواناییهای حسی است. بدینسان به کار بردن واژهها و مفهومهایی که برای کودک هیچ گونه زمینه حسی و تجربی ندارند، نه تنها چیزی به او نمیآموزد بلکه مانع به کار آمدن فهم است. از این رو هیچ مفهومی را نباید به کودک آموخت مگر آن که نخست نگرش حسی از آن داشته باشد. بر این اساس میتوان دریافت که روش تدریس پستالوزی بر پایه ادراک و شناخت استوار است تا حافظه و تمرینات شفاهی. برای آموزش کودکان باید از وسایل ملموس و اشیا محیط پیرامون استفاده نمود. زیرا آموزش با واقعیت زندگی تطبیق نماید. باید چیزی که به کودکان آموخته میشود. با مشاهده و تجربه شخصی آنها ارتباط کامل داشته باشد. به باور پستالوزی مشاهده به شناخت و آگاهی بیشتر مفید میشود و همین امر هست مهارتهای کلامی، قدرت سخنگویی و مهارتهای تحصیلی بهتر میگردد. در دیدگاه تربیتی پستالوزی با یک علم توام با عمل باشد.
15- هربارت: هربارت از بنیانگذاران روش علمی در آموزش و پرورش است. با کار اوست که آموزش و پرورش بر بنیاد روانشناسی استوار میگردد.
او پس از پذیرفتن اسمیت روش پستالوزی در فراهم آوردن حسی و تجربی آموزشها آن را تغییر، گام میشمرد و در جستجوی روشی است که از این یافتههای حسی و تجربی نظام فهمیدنی پدید آورد و از سویی دیگر از حد آموزشهای حسی و تجربی فراتر رود.
هربارت بر آموزش زمان یافته، از پیش تعیین شده، از روی طرح و برنامه و با گامهایی مشخص ؟؟؟ با در نظر داشتن چگونگی فهمیدن برگزیده شود اهمیت میدهد. روش پیشنهادی او دارای 5 گام به شرح زیر است:
1- آماده سازی: در این مرحله معلم با باز گفتن یا پرسیدن در سالهای گذشته که به درش فنون ارتباط دارند توجه شاگردان را به نکتههای لازم بر میانگیزد.
2- عرضه کردن: در این مرحله از تدریس معلم افکار یا درس تازه را عرضه میکند.
3- ارتباط: بعد از عرضه داشته افکار یا درس تازه معلم باید میان مطالب قبلی و
موضوعهای تازه ارتباط واقعی وجود آورد.
4- تعلیم: در این مرحله معلم فکر کلی مورد نظرش را بصورت واحد و مرتب درآورده و تعلیم میدهد و معلومات دانشآموزان با همدیگر در آمیخته، بصورت واحد کل در میآید و نظامداری شود.
5- کاربرد: در این مرحله که برای دانشآموز بسیار اهمیت دارد، معلم او را به مواد و کاربرد آموختههایش را نمایی میکند به عبارت دیگر دانشآموزان یاد میگیرد که از آموختههایش در چه مواردی از زندگی واقعی میتواند استفاده کنند.
16- فروبل: نخستین کار مربی باید گسترش روابط کودک با محیط باشد. کودک از راه پاسخهای طبیعی که به محیط و چیزهای پیرامون خود میدهد آنها را میشناسد. برای کودک این پاسخ یا فعالیت طبیعی همان بازی کردن است. بازی است که آگاهی به محیط را در کودک پدید میآورد. بازی کردن، طبیعیترین راه آگاهی به محیط و آگاهی به خود است زیرا بازی آزادترین فعالیت است و همهی هستی کودک چون یک کل در آن جلوهگر میشود. آزادی، خودکاری و فعالیت برترین جنبه انسان است و بازی کودک را به جهان بزرگتر میپیوند. کاربری تنها راهنمایی و هدایت است برای رسیدن به خود آگاهی حقیقی هدایت نقش مهمی وارد. فروبل بیش از هر چیز به نقش تربیتی بازی توجه میکند و بازی در نظریه تربیتی فروبل چون نمودی از آزادی و فعالیت و شادی و چون شایستهترین راه تحول طبیعی، اهمیتی بنیادی یافت.
روشهای تدریس سنتی
1- روش حفظ و تکرار: در این روش، به خاطر سپردن مطالب به وسیلهی تمرین و تکرار و پس دادن آن مهمترین کار به شمار میرود.
انواع تمرین عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث تعلیم و تربیت و در عین حال یکی از مشکلترین مفاهیم برای تعریف کردن «یادگیری» می باشد. یادگیری اساس رفتار افراد را تشکیل می دهد. از طریق یادگیری فرد با محیط خود آشنا می شود، روی محیط تأثیر می گذارد و گاهی باعث ایجاد تغییرات مثبت و سازنده در محیط می شود. بنابراین قسمت عمده ی رفتار آدمی آموختنی است. فرد انسان سخن گفتن، محبت کردن، ارتباط برقرار کردن با دیگران و حتی اندیشیدن را یاد می گیرد. شناختن خود و جهان خارج نیز از طریق یادگیری امکان دارد. رشد قوه تفکر با طرز حل مسئله امری است که به تدریج و در سایه ی یادگیری در افراد به وجود می آید: توجه به اصول یادگیری و بررسی علل عدم توانایی دانش آموز در یادگیری ، ارائه بهترین راهکار جهت جبران ناتوانایی ها شرط اساسی موفقیت در فعالیتهای آموزشی می باشد.
جهت گیری معلمان و مدیران درباره ی یادگیری در طرز کار و تصمیم گیری آنها تأثیر فراوان دارد ، معلمانی که اصول و مبانی یادگیری را درست تشخیص نمی دهند بهتر می توانند در تعلیم و تربیت افراد اقدام کنند و از تعداد دانش آموزان در معرض شکست بکاهند.
در راستای رسیدن به اهداف یادگیری معلم از عوامل مهم و مؤثر می باشد. عنصر معلم درهر نظام آموزشی را بایستی آینه ی تمام نمای درجه توفیق آن نظام در تحقق اهدافی دانست که فلسفه وجودی آن را تشکیل می دهد. کلیه عوامل درونی سازمان مدرسه لازم و ضروری می باشد ولی معلم اهمیت خاص خود را دارد. اگر قصد تغییر در رفتار دانش آموزان را داشته باشیم باید به سراغ معلمان برویم بدون تحول معلم هیچ تحولی در آموزش صورت نمی گیرد.
بیان مسئله
روشهای فعال تدریس به روشهایی اشاره دارد که بتواند فعالیتهایی دانشآموزان را تقویت و یادگیری را به یک جریان دو سویه تبدیل نماید ( فضلی خان ، 1378 )
بنابراین معلم باید فراگیران را با مطالب یادگرفتنی درگیر سازد و راه و روش دانستن را به آنها بیاموزد نه اینکه صرفاً به انتقال اطلاعات و معلومات اکتفا کند . ( سیف ، 1368 )
بعضی اوقات ، معلمان مطالب زیادی را تدریس میکنند ولی بعداً متوجه میشوند دانشآموزان میتوانند حتی مقدار کمی از آنچه که را که مطرح شده است بازگو نمایند .راستی دلیل این امر چیست ؟ چرا، گاهی بعد از ارائه توضیح مفصل در مورد موضوعی فراگیران نمیتوانند حتی بخش کوچکی از آن موضوع را بازیابی کنند ؟ چرا دانشآموزان بجای درک معنائی مطالب ، به حافظه خود فشار میآورند ؟
در پاسخ به این سوالات میتوان بی توجهی معلمان به روشهای یاددهی یادگیری یعنی به کار نگرفتن روشهای فعال در آموزش را دلیل اصلی قلم داد کرد .
به همین ، دلیل ، کیفیت آموزشی در بسیاری از مدارس از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانشآموز اغلب مطالب را حفظ ، و پس از پایان یافتن امتحانات آنها را فراموش میکند . بکارگیری روشهای فعال تدریس باعث میشود تا یادگیری تا عمق جان دانشآموزان رسوخ کند و نه تنها یافتهها و کشفیات خود را به سادگی فراموش نکنند بلکه در طول زندگی آن را به صورت کاربردی به کار ببرند .
در این پژوهش میخواهیم بدانیم آیا استفاده از روشهای فعال تدریسبر میزان موفقیت دانشآموزان کلاس سوم در درس زبان موثر است ؟ آیا اصولاً بین روشهای تدریس فعال در موفقیت دانشآموزان با روشهای تدریس غیر فعال تفاوت وجود دارد ؟ لذا تحقیق حاضر در پی آن است تا تفاوت روش تدریس فعال با روش تدریس غیر فعال را در درس زبان دوم راهنمائی از لحاظ پیشرفت تحصیلی مقایسه نماید و به تشریح تعداد زیادی از این روشها بپردازد .
اهمیت و ضرورت پژوهش
در بسیاری مواقع شاید این بخش به دور از واقعیت نباشد که نه معلم میداند محتوایی را چرا باید درس بدهد و نه دانشآموز چرایی را انتخاب محتوا را میداند نه معلم میداند محتوا را به چه روش صحیح و سودمندی تدریس نماید و نه دانشاموز چگونه یادگرفتن را میداند . معلم صرفاً درس میدهد و فراگیران نیز به طور موقتی حفظ میکنند ما فقط یادگرفتهایم درس بدهیم و دانشآموزان نیز آموختهاند که تنها حفظ نمایند و چون و چرا مطالب را از ما بپذیرند ( کیوانفر ، 1380).
آیا معلم به طور معمول ، پیش از تدریس ارزیابی میکند که هدف از تدریس این مطالب چیست ؟ و آیا از خود میپرسد این محتوا چگونه باید تدریس شود ؟ یا فقط به طور یکنواخت به روش حفظی و یادگیری طوطی وار می پردازد .
متن آموزشی که در اختیار همه قرار دارد ، اما چگونگی تدریس مهم است . موفقیت معلم در استفاده از شیوههای فعال تدریس است . به اعتقاد محقق شیوه فرآیند یاددهی - یادگیریاز خود موضوع درسی مهمتر است .
تدریس در گذشته بر اساس دیدگاه متخصصان تعلیم و تربت به معنی انتقال معلومات بوده اما صاحبنظران جدید تعلیم وتربیت بر این باورند که معلم باید روش دانستن را به دانشآموز بیاموزد نه اینکه صرفاً به انتقال فرمولها و معلومات اکتفا کند معلم باید دانشآموز را کمک کند تا خود تجربه کند و از طریق تجارب خود مطالب را فراگیرند ، لذا توجه به کیفیت و شیوه تدریس معلمان باید امر بسیار ضروری و جدی تلقی شود و برنامه ریزان و مسئولان موظفند که فرصتهای لازم برای آشنائی هر چه بیشتر معلمان با روشها و الگوهای جدید و خلاق تدریس را فراهم نموده ، و شرایط و امکانات را برای اجرای موفقیت آمیز این روشها آماده نمایند .
امروزه بیساری از طراحان و مسئولان برنامه های آموزش و پرورش از شیوه های رایج تدریس ناراضی هستند و بدین سبب از نوآوری و نوگرایی در این زمینه ، استقبال میکنند کارائی روشها نظیر : سخنرانی ، انتقال اطلاعات از معلم به دانشآموز و به یاد سپاری و تأکید بر محفوظات که شالوده روشهای سنتی تدریس است . مدتهاست مورد ایراد و پرسش قرار گرفته است . برای جبران کمبودهای این گونه روشها ، عدهای از متخصصان استفاده از وسایل جدید کمک آموزشی مانند فیلم ، اسلاید ، نوارهای دیداری و شنیداری را توصیه میکنند و عدهای دیگر روشهای بحثی و پرسش و پاسخ و انجام دادن آزمایشهای انفرادی و گروهی را جانشین روشها قبلی کردهاند .
از نتایج پژوهش میتوان در دوره های ضمن خدمت آموزش معلمان ، درتدریس درس روش و فنون تدریس در دانشگاهها و مراکزتربیت معلم استفاده نمود . بکارگیری این روشها حتی به صورت کارگاهی در آموزش معلمان منجر به بهبود کیفیت تدریس می شود . بنابراین این تحقیق ضمن مشخص کردن میزان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بررسی تأثیر روش تدریس ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی در شهرستان ایذه
ریاضیات کلید دروازه علوم است.غفلت از ریاضیات به همه دانشها لطمه می زند «راجر بیکن»
چکیده
پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش است. و می توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد. معمولاً پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمونهای نهایی و استاندارد مورد سنجش قرار می گیرد. که سنجیدن پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. و از آنجا که آموزش ریاضی در زمینه سازی برای یادگیری تمامی علوم و در نهایت زندگی بهتر، نقش حساس و قابل توجهی ایفا می کند، متأسفانه بر اساس یافته های موجود، عدم پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی به وضوح روشن گردیده است.
نظام آموزشی، با مطالعه عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی و شناسایی ابعاد مختلف آن اقدامات مورد نیاز را به منظور بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و رفع کاستیهای موجود به عمل میآورد در این پژوهش تلاش شد، تا به یکی از مؤلفه های عمده، تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی، یعنی روش تدریس ریاضی، پرداخته شود.
این عامل توسط شاخص های زیر مورد بررسی قرار گرفتند:
ویژگیهای عمومی تدریس و شیوههای تدریس تمرین و تکرار، سخنرانی، پرسش و پاسخ و مباحثه ای.
پرسش نامه استفاده شده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون t دو نمونه ای و آزمون من- ویتنی، با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. و نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شیوه تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. همچنین تأثیر شیوه تدریس تمرین وتکرار و پرسش و پاسخ در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مورد تأیید قرار گرفت، ولی ویژگیهای عمومی تدریس، روش سخنرانی و مباحثه ای در پیشرفت تحصیل تأثیر نداشت.
واژگان کلیدی: پیشرفت تحصیلی، روش تدریس ریاضی، ویژگیهای عمومی تدریس، روش تدریس سخنرانی، روش تدریس تکرار و تمرین، روش تدریس پرسش و پاسخ و روش تدریس مباحثه ای.
مقدمه:
از بررسی تعاریف متعدد به تدریس می توان نتیجه گرفت که تدریس فعالیتی است با سه ویژگی:
1- تدریس باید هدف داشته باشد
2- تدریس باید متناسب با هدف و مقصود باشد
3- مفاهیم به طریقی ارائه شود که مطابق فهم و توانایی شاگردان باشد. (فتحی، 1372، ص 11)
صاحبنظران معمولاً روشهای تدریس را به سه دسته تقسیم می کنند:
1- روشهای سنتی یا تاریخی شامل روش سقراطی و روش مکتبی
2- روشهای متداول تدریس که بیشتر در قالب و چارچوب الگوی پیش سازمان دهنده می گنجند و شامل روش حفظ تکرار، روش سخنرانی، روش پرسش و پاسخ، روش نمایشی، ایفای نقش، گردش علمی، بحث گروهی و آزمایشی می باشد.
3- روشهای جدید آموزشی که معمولاً با الگوی حل مسئله سنخیت بیشتری دارند و در دو قسمت روشهای آموزشهای انفرادی و روش واحدها مطرح شده است. (شعبانی، 1372).
معلم پس از آنکه با روشهای مختلف تدریس آشنا شد، در عمل باید با تشخیص موقعیت، روشها و فنون مناسب را انتخاب کند. بعنوان مثال اگر معلمی در تدریس خود از روش سخنرانی استفاده کند، در صورت لزوم می تواند با دانشآموزان بحث کند، از آنها سئوال نماید، به آنها تمرین دهد، برایشان آزمایش کند، نمونه و یا مدلی را به آنها نشان دهد و ... بدین ترتیب بهتر است که معلمان در امر تدریس از روش تلفیقی استفاده نمایند و در پژوهش حاضر، از میان روشهای متنوع تدریس، چهار نوع روش تدریس پرسش و پاسخ، سخنرانی، تمرین و تکرار و مباحثه ای در نظر گرفته شد. و تأثیر در پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت.
برای آنکه معلم در امر تدریس موفق شود باید از یک سری ویژگیهای عمومی تدریس برخوردار باشد. کاظمی (1378) طی تحقیقی بیان می کند که علاقه معلم به شغل خود یکی از ویژگیهای نمونه در تدریس است . و طی مطالعات انجام شده توسط پژوهشگرانی چون اللهیاری (1380) و کرامتی (1370)، عارفی (1369)، کلامی (1375) و شنایی و علاقبند و پاشا شریفی و هومن (1374)، علاقه و تسلط معلم به تدریس را در پیشرفت تحصیلی مؤثر شناختهاند.
از جمله اقدامات دیگری که یک معلم پرتلاش برای رسیدن به پیشرفت ریاضی بدان نیازمند است، بالا بردن سطح توقع و انتظارات دانش آموزان و والدین آنهاست. انتظاراتی که معلم از توانایی های کودک دارد در چگونگی پیشرفت او در مدرسه تأثیر می گذارد و در عین حال در انگیزش دانش آموزان، انتظار موفقیت و عزت نفس آنها نیز اثر می گذارد. (ماسن و دیگران، ترجمه یاسایی، 1370، ص488).
یافته های سومین مطالعه ریاضیات و علوم در ایران، نشان از رابطه مثبت سوابق حرفه ای معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. (ماشینی، 1370 و کیامنش 1376) و مطالعه یافته های آندرسن (1988) معلمان با سابقه، گرایش بیشتری نسبت به پرورش مهارتهای آموزشی و کلاس داری از خود نشان میدهد. (به نقل از میرزارضایی، 1379).
طرح سئوالات برانگیزنده و تشویق شاگردان به ادامه پرسش و کنجکاوی ویژگی دیگر معلم می باشد که بنا به نظریه سازندهگرایی، معلم سازندهگرا در کلاس ریاضی می بایست با طرح پرسشهای متنوع و جهت دار، شاگردان را به تفکر و یادگیری معنی دار ترغیب کند.
امکانات آموزش متناسب نیز از ابزار بسیار مهمی به شمار می آید که تمامی معلمان برای تحقق اهداف آموزشی خود بدان نیازمندند. پروفسور گیلالدر از استرالیا و رئیس گروه بین المللی روانشناسی آموزش ریاضی بیان می کند که نباید زمان را به عقب برگرداند باید به معلمان کمک کنیم، تا در استفاده از تکنولوژی توانمند شوند. (گویا، 1380، ص17)
براساس تحقیقات بدست آمده، عواملی چون علاقه و تسلط معلم به تدریس، استفاده از شیوه های مختلف تدریس، مهارتهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بررسی تأثیر روش تدریس ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی در دو ناحیه 1و3 مشهد
نویسنده
زهرا کدخدا
ریاضیات کلید دروازه علوم است.غفلت از ریاضیات به همه دانشها لطمه می زند «راجر بیکن»
چکیده
پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش است. و می توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد. معمولاً پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمونهای نهایی و استاندارد مورد سنجش قرار می گیرد. که سنجیدن پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. و از آنجا که آموزش ریاضی در زمینه سازی برای یادگیری تمامی علوم و در نهایت زندگی بهتر، نقش حساس و قابل توجهی ایفا می کند، متأسفانه بر اساس یافته های موجود، عدم پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی به وضوح روشن گردیده است.
نظام آموزشی، با مطالعه عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی و شناسایی ابعاد مختلف آن اقدامات مورد نیاز را به منظور بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و رفع کاستیهای موجود به عمل میآورد در این پژوهش تلاش شد، تا به یکی از مؤلفه های عمده، تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی، یعنی روش تدریس ریاضی، پرداخته شود.
این عامل توسط شاخص های زیر مورد بررسی قرار گرفتند:
ویژگیهای عمومی تدریس و شیوههای تدریس تمرین و تکرار، سخنرانی، پرسش و پاسخ و مباحثه ای.
پرسش نامه استفاده شده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون t دو نمونه ای و آزمون من- ویتنی، با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. و نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شیوه تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. همچنین تأثیر شیوه تدریس تمرین وتکرار و پرسش و پاسخ در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مورد تأیید قرار گرفت، ولی ویژگیهای عمومی تدریس، روش سخنرانی و مباحثه ای در پیشرفت تحصیل تأثیر نداشت.
واژگان کلیدی: پیشرفت تحصیلی، روش تدریس ریاضی، ویژگیهای عمومی تدریس، روش تدریس سخنرانی، روش تدریس تکرار و تمرین، روش تدریس پرسش و پاسخ و روش تدریس مباحثه ای.
مقدمه:
از بررسی تعاریف متعدد به تدریس می توان نتیجه گرفت که تدریس فعالیتی است با سه ویژگی:
1- تدریس باید هدف داشته باشد
2- تدریس باید متناسب با هدف و مقصود باشد
3- مفاهیم به طریقی ارائه شود که مطابق فهم و توانایی شاگردان باشد. (فتحی، 1372، ص 11)
صاحبنظران معمولاً روشهای تدریس را به سه دسته تقسیم می کنند:
1- روشهای سنتی یا تاریخی شامل روش سقراطی و روش مکتبی
2- روشهای متداول تدریس که بیشتر در قالب و چارچوب الگوی پیش سازمان دهنده می گنجند و شامل روش حفظ تکرار، روش سخنرانی، روش پرسش و پاسخ، روش نمایشی، ایفای نقش، گردش علمی، بحث گروهی و آزمایشی می باشد.
3- روشهای جدید آموزشی که معمولاً با الگوی حل مسئله سنخیت بیشتری دارند و در دو قسمت روشهای آموزشهای انفرادی و روش واحدها مطرح شده است. (شعبانی، 1372).
معلم پس از آنکه با روشهای مختلف تدریس آشنا شد، در عمل باید با تشخیص موقعیت، روشها و فنون مناسب را انتخاب کند. بعنوان مثال اگر معلمی در تدریس خود از روش سخنرانی استفاده کند، در صورت لزوم می تواند با دانشآموزان بحث کند، از آنها سئوال نماید، به آنها تمرین دهد، برایشان آزمایش کند، نمونه و یا مدلی را به آنها نشان دهد و ... بدین ترتیب بهتر است که معلمان در امر تدریس از روش تلفیقی استفاده نمایند و در پژوهش حاضر، از میان روشهای متنوع تدریس، چهار نوع روش تدریس پرسش و پاسخ، سخنرانی، تمرین و تکرار و مباحثه ای در نظر گرفته شد. و تأثیر در پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت.
برای آنکه معلم در امر تدریس موفق شود باید از یک سری ویژگیهای عمومی تدریس برخوردار باشد. کاظمی (1378) طی تحقیقی بیان می کند که علاقه معلم به شغل خود یکی از ویژگیهای نمونه در تدریس است . و طی مطالعات انجام شده توسط پژوهشگرانی چون اللهیاری (1380) و کرامتی (1370)، عارفی (1369)، کلامی (1375) و شنایی و علاقبند و پاشا شریفی و هومن (1374)، علاقه و تسلط معلم به تدریس را در پیشرفت تحصیلی مؤثر شناختهاند.
از جمله اقدامات دیگری که یک معلم پرتلاش برای رسیدن به پیشرفت ریاضی بدان نیازمند است، بالا بردن سطح توقع و انتظارات دانش آموزان و والدین آنهاست. انتظاراتی که معلم از توانایی های کودک دارد در چگونگی پیشرفت او در مدرسه تأثیر می گذارد و در عین حال در انگیزش دانش آموزان، انتظار موفقیت و عزت نفس آنها نیز اثر می گذارد. (ماسن و دیگران، ترجمه یاسایی، 1370، ص488).
یافته های سومین مطالعه ریاضیات و علوم در ایران، نشان از رابطه مثبت سوابق حرفه ای معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. (ماشینی، 1370 و کیامنش 1376) و مطالعه یافته های آندرسن (1988) معلمان با سابقه، گرایش بیشتری نسبت به پرورش مهارتهای آموزشی و کلاس داری از خود نشان میدهد. (به نقل از میرزارضایی، 1379).
طرح سئوالات برانگیزنده و تشویق شاگردان به ادامه پرسش و کنجکاوی ویژگی دیگر معلم می باشد که بنا به نظریه سازندهگرایی، معلم سازندهگرا در کلاس ریاضی می بایست با طرح پرسشهای متنوع و جهت دار، شاگردان را به تفکر و یادگیری معنی دار ترغیب کند.
امکانات آموزش متناسب نیز از ابزار بسیار مهمی به شمار می آید که تمامی معلمان برای تحقق اهداف آموزشی خود بدان نیازمندند. پروفسور گیلالدر از استرالیا و رئیس گروه بین المللی روانشناسی آموزش ریاضی بیان می کند که نباید زمان را به عقب برگرداند باید به معلمان کمک کنیم، تا در استفاده از تکنولوژی توانمند شوند. (گویا، 1380، ص17)
براساس تحقیقات بدست آمده، عواملی چون علاقه و تسلط معلم به تدریس، استفاده از شیوه های مختلف تدریس، مهارتهای حرفهای، استفاده از وسایل کمک آموزشی، تشوق به سئوال و کنجکاوی را می توان به عنوان ویژگیهای مهم تدریس در نظر گرفت.
با توجه به اینکه دانش آموزان در قرن 21 زندگی و کار خواهند کرد، قرنی که سیطره کامپیوتر و رسانههای گروهی عالمگیر و اقتصاد جهانی خواهد بود، لذا برای این مشاغل افراد باید ایده های تازه را جذب، طرحهای نو را درک و مسائل غیر سنتی را حل کنند. ریاضیات کلید مناسبی برای آمادگی جهت این شغلهاست. (لین استور، ترجمه میرزا جلیلی، 1368) و از طرفی بی توجهی به پیشرفت ریاضی و در نتیجه افت تحصیلی در دانش آموزان به خصوص در درس ریاضی، نابسامانیهای روحی و روانی دانش آموزان و در نهایت نابسامانیهای اجتماعی را پدید می آورد. (خیر، 1365) و همچنین با شناخت عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی، از امکانات و تجهیزات در جهت پرورش نیروی انسانی، استفاده بهینه به عمل می آید و با کمترین زیان اقتصادی- اجتماعی، نیروی مورد نیاز جامعه پرورش می یابد. (عظیمی، 1374)
هدف پژوهش:
هدف کلی این پژوهش، تعیین تأثیر روش تدریس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی است تا با تشخیص ویژگیهای لازم برای تدریس و روشهای بهتر تدریس، برخی راهبردهای نظری و تجربی را با توجه به پیش فرضهای تجربی و نظری ارائه کرد.
فرضیه اصلی:
روش تدریس معلم ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
فرضیه های فرعی:
1- ویژگیهای عمومی تدریس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
2- روش تدریس سخنرانی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
3- روش تدریس پرسش و پاسخ در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
4- روش تدریس تمرین و تکرار در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
5- روش تدریس مباحثه ای در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
روش:
روش تحقیق علی- مقایسه ای است. جامعه آماری 1109 نفر و نمونه مورد نظر شامل 400 دانش آموز (135 نفر مدرسه تدین، 255 نفر آزادگان) از دو دبیرستان وابسته به دو ناحیه آموزشی یک و سه شهر مشهد که یکی دارای پیشرفت بالای تحصیل و دیگری دارای پیشرفت پائین تحصیل می باشند. نمونه گیری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در جامعه دانش آموزان و سرشماری در جامعه معلمان صورت گرفت. این دو ناحیه از سوی آموزش و پرورش کل استان خراسان، بر اساس قبولی خردادماه دانش آموزان، با عنوان نواحی با پیشرفت بالا و پیشرفت پائین معرفی گردیدند.
سپس از هر ناحیه یک مدرسه با نظر اداری آموزش و پرورش همان ناحیه، انتخاب گردید. (مدرسه تدین از ناحیه یک به عنوان مدرسه ای با پیشرفت تحصیلی پائین و مدرسه آزادگان از ناحیه سه به عنوان مدرسهای با پیشرفت تحصیلی بالا).
از طریق پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. این پرسشنامه شامل 32 سئوال بود که در اختیار دانش آموزان قرار گرفت.
روایی پرسشنامه که توسط اساتید محترم دانشگاه باهنر بخش علوم تربیتی و دو تن از اساتید دانشگاه فردوشی مشهد انجام شد با کسب روایی 7/87% مورد تأیید نهایی قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از روش آزمون مجدد انجام شد که ضریب اعتبار آن 95/0 درصد محاسبه شد.
برای تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا با استفاده از جدولهای فراوانی، نمودارهای ستونی و بافت نگار، توصیفی از ویژگیهای عمومی (مشخصات فردی)، سئوالهای پرسشنامه و متغیرهای تحقیق ارائه گردید و سپس با استفاده از آزمون t دو نمونه ای و آزمون من-ویتنی تأثیر عوامل آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای تدین و آزادگان قرار گرفت.
عمده نتایج بدست آمده نشان می دهد که روشهای تدریس بر پیشرفت تحصیلی ریاضی تأثیر داشته است. و همچنین روش تدریس تمرین و تکرار و پرسش و پاسخ معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است اما ویژگیهای عمومی تدریس، شیوه تدریس سخنرانی و مباحثه ای در پیشرفت تحصیلی ریاضی تأثیر نداشته است.
نتایج:
فرضیه اصلی: شیوه تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: برای مقایسه پیشرفت تحصیل دانش آموزان مدرسه تدین و آزادگان از آزمون t دو نمونهای استفاده شد که چون (001/0) p- مقدار مباحثه شده کمتر از سطح معنی داری 05/0 شد، لذا فرض H0 رد شده و نتیجه گرفته شد که میانگین پیشرفت تحصیل دانش آموزان مدرسه تدین کمتر از میانگین پیشرفت تحصیل دانش آموزان مدرسه آزادگان می باشد. و برای مقایسه شیوه تدریس معلمان ریاضی دو مدرسه، از طریق آزمون من-ویتنی، (40/0) P- مقدار محاسبه شده کمتر از سطح معنی داری 05/0 بدست آمد و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس معلمان ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان می باشد. و در نتیجه اثر روش تدریس بر پیشرفت تحصیلی ریاضی مورد تأیید قرار گرفت.
فرضیه فرعی اول: ویژگیهای عمومی تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: باکمک آزمون من-ویتنی، P- مقدار محاسبه شده (1666/0) بیشتر از سطح معنی داری 05/0 (05/0 =/) است لذا در این سطح H0 رد نمی شود و این بدان معنی است که میانه ویژگیهای عمومی تدریس معلمان ریاضی مدرسه آزادگان از مدرسه تدین بیشتر نمی باشد و در نتیجه ویژگیهای عمومی تدریس معلمین ریاضی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان مؤثر نیست.
فرضیه فرعی دوم: شیوه تدریس تمرین و تکرار معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: براساس محاسبات از طریق آزمون من- ویتنی، P- مقدار محاسبه شده (005/0) کمتر از سطح معنی داری 05/0 است. لذا در این سطح فرض H0 رد می شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس تمرین و تکرار معلمین ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان می باشد. و در نتیجه شیوه تدریس تمرین و تکرار معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
فرضی فرعی سوم: شیوه تدریس سخنرانی معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: با کمک آزمون من- ویتنی، P- مقدار محاسبه شده (330/0) بیشتر از سطح معنی داری 05/0 است لذا در این سطح فرض H0 رد نمی شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس سخنرانی معلمان ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان نمی باشد و در نتیجه شیوه تدریس سخنرانی معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر نیست.
فرضیه فرعی چهارم: شیوه تدریس پرسش و پاسخ معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: بر اساس محاسبات از طریق آزمون من- ویتنی، از آنجا که P- مقدار محاسبه شده (029/0) کمتر از سطح معنی داری 05/0 است لذا در این سطح فرض H0 رد می شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس پرسش و پاسخ معلمان ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان می باشد و در نتیجه شیوه تدریس پرسش و پاسخ معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
فرضه فرعی پنجم: شیوه تدریس مباحثه ای معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: براساس محاسبات آزمون من- ویتنی، چون P- مقدار محاسبه شده (094/0) بیشتر از سطح معنی داری 05/0 است لذا فرض H0 رد نمی شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس مباحثه مهمی معلمین ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان نیست در نتیجه شیوه تدریس مباحثه ای معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیل دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر نمی باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
« عطار »
آغاز زندگی عطار
بیشک یکی از بزرگترین عرفا و شاعران قرن ششم و آغاز قرن هفتم ایران زمین فریدالدین ابوحامد محمدبنابوبکر ابراهیمبناسحاق عطارکدکنی نیشاپور است وی یکی از شاعران و عارفان نامدار و معروف ایران است که تاکنون آن چنان که باید شناخته نشده است ولادت شیخ در حدود سال پانصد و چهل اتفاق افتاده و محل تولد وی کدکن از توابع شهر نیشابور بوده است پدر و مادر عطار تا پایان جوانی وی حیات داشتهاند و آن گونه که پیداست هر دو اهل زهد و تقوا نیز بودهاند نام پدر عطار ابراهیم بوده که به شغل عطاری یعنی داروفروشی مشغول بوده است از همان دوران جوان فریدالدین به جای پدر مینشیند سالها به کار عطاری داروفروشی میپردازد بنابراین کلمهی عطار دربارهی شیخ فریدالدین نیشابوری اسمی یا مسمی بوده زیرا شغل رسمی او طبابت و داروسازی بود عطار دربارهی شغل خود و رونق آن میگوید به داروخانه پانصد شخص بودند که در هر روز ـــــــ مینمودند؟
مهدی سهیلی فرزند غلامرضا، از جد چهارم پدری سرزمین سمنان منسوب است و از نیای مادر به اصفهان مربوط میگردد .
وی در هفتم تیر ماه یکهزار و سیصد و سه هجریخورشیدی در بازار چه سعادت محلهی مولوی تهران متولد شد. از نوجوانی به مطالعه علاقهی بسیاری داشت و عاقبت دست توانمند الهی سرنوشت او را به عالم قلم پیوند زد که ثمرهی آن آثاری است که برخی در فهرست پایانی کتاب آمده است. از دیگر فعالیتهای او برنامههای رادیویی بود که به مدت تقریبی بیست سال، انشا و ایراد میگردید. برنامهی «مشاعره»را به سال 1339 در رادیو بنیان گذاشت. نمایشنامه نویسی، تهیه و اجرای برنامههای «کاروانی از شعر»، «دریچهیی به جهان روشنایی» و سرپرستی برنامهی «بزم شاعران» نیز از این جملهاند. مهدی سهیلی در هیجدهم مرداد ماه یکهزار و سیصد و شصت و شش در سن شصت و سه سالگی در تهران در گذشت.
صائب تبریزی، شهسوار میدان خیال
زمانی که میرزامحمدعلیصائب به سال 1016 در اصفهان دیده به جهان میگشود ده سالی میشد که این شهر را شاه عباس کبیر به پایتختی خود برگزیده بود. در این سالها هم شاه عباس کبیر در اوج اعتبار و قدرت بود و هم شهر اصفهان به مرکز سیساسی و اقتصادی و فرهنگی بس درخشانی تبدیل شده بود. پدر صائب، میرزاعبدالرحیم تبریزی از بازرگانان شهر تبریز بود که در نخستین سالهای رونق اصفهان به سودای تجارت رخت اقامت به آن شهر کشیده بود و در محلهی عباسآباد از کدخدایان معتبر و موجه و معتمد به حساب میآمد صائب در همان سالهای پررونق در این شهر افسانهای به تحمیل کمالات، به ویژه خط و شهر ادب، مشغول بود. در همین روزگار جوانی بود که به مکه و مشهد عزم سفر کرد. میرزا محمدعلی که بعدها به عنوان شاعری «صائب» و «صائب» شهرت یافت.
عبدالرحمن که بعدها به نورالدین هم ملقب گردید و تخلص جامی را برای خود برگزید به سال 817 در ناحیهی خرجرد جام دیده به جهان گشود. در کودکی به همراه پدر به هرات رفت و چندی در مدرسهی نظامیهی آنجا اقامت گزید.
هرات در آن سالها پایتخت هنر و ذوق و ادب ایران و یکی از شهرهای فرهنگی آبادان و پررفت و آمد آن سامان بود. سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشمندش امیرعلیشیر نوایی در آن شهر مشوق و حامی هنرمندان و صاحبان ذوق بودند.
جامی فنون ادب و دانشهای شرعی و دینی را در آن شهر فراگرفت و پس از آن به حکومت روی آورد. او در شصت سالگی به قصد زیارت خانهی خدا از خراسان بیرون آمد. مدتی در بغداد ماند و از آنجا به کربلا و نجف رفت و چندی نیز در حلب و دمشق ماند او در این سفر پیشنهادهای زیادی از جانب شاهان برای اقامت و ملازمت درگاه روبهرو شد اما هیچ یک از آنها را نپذیرفت و سرانجام به هرات بازگشت. در این سالها جامی دیگر به چنان شکوه و مرتبهای معنوی دست نیافت. که سلطان حسین و امیر علیشیر به دوستی با او افتخار میکردند نورالدین عبدالرحمان جامی سرانجام در محرم سال 898 در هرات در گذشت.
«محمد اقباللاهوری (1250-1316 ﻫ . ش) شاعر و متفکر پاکستانی است. او تحصیلات خود را در فلسفه و حقوق در انگلستان و آلمان تکمیل کرد و با سرمایهی فرهنگی اسلامی و ایمان خاص از پیشروان اصلاح در شبه قارهی هند شد اقبال در استقلال پاکستان نقش مهمی داشت وی به زبانفارسی مسلط بود و به زبانفارسی وارد و شعر سرود.»
«ناصرخسرو قبادیانی (394- 481 ﻫ . ق) حکیم، شاعر و جهانگرد مشهور ایرانی است که در حدود چهل سالگی همان گونه که خود گفته است. از خواب غفلت بیدار شد و سفری هفت ساله را آغاز کرده سفرنامهی ناصرخسرو شرح مسافرتهای او به سرزمینهای اسلامی و شامل مشاهدات و ملاقاتهای وی حوادثی است که در طول این سفرها رخ داده است نثر سفرنامه ساده و توضیحات آن دقیق است و اطلاعات بسیار ارزنده از روزگار نویسنده به دست میدهد»
«محمدتقی بهار، شاعر آزادی، (1266- 1330 ﻫ . ش) در مشهد به دنیا آمد و نزد پدرش، محمدکاظم صبوری ملکالشعرای آستان قدس، شعر و