لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
فصل اول
مقدمه:
در روند تعلیم و تربیت روش های فعا ل تدریس به منزله ابراز های کار معلمان تلقی می گردند و هر اندازه که با روش های متفاوت آشنا باشیم ابرازهای متعددی را در اختیار خواهیم داشت توسط این ابزاهاست که می توان محتوا و مواد دلخواه را با توجه به عامل زمان و مکان در اختیار دانش آموزان قرار داد.
روش های معال تدریس جزو مهارت های حرفه ای معلمان محسوب می شود و هنر معلم در کیفیت انتخاب و اجرای آنهاست.از آنجا که اطلاعات و توانایی های افراد متفاوت است نحوه ی یادگیری و چگونگی آموزش آنها نیز متفاوت است به این سبب معلمان باید به روش های گوناگون تدریس مجهز باشند تا بتوانند بر اساس توانایی فرا گیران خود تدرسی مطلوبی را ارائه دهند .
امروزه روش های فعال تدریسی که بتوانند فعالیت های دانش آموزان را تقویت و یادگیری را به یک جریان دو سویه تبدیل کند از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد ولی متاسفانه امروزه اغلب فرایندها ی آموزشی آثار و اهداف مورد نظر یادگیری را به دست نمی آورند و کلاس محل تکثیر دانش و اطلاعات می شود و معلم می کوشد کلیه مفاهیم را در ذهن دانش اموزان انبار کند و خلاقیت نوآوری و رشد استعداد های آنان را نادیده بگیرد که چنین یادگیری نیز پایدار نخواهد بود.
کلیات :
با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق مشکلات روش های فعال تدریس دوره ابتدایی مدرسه مهدیه کرمان بررسی شد.به عبارت دیگر مشکلات مربوط به برنامه ریز و مشکلات مربوط به کلاس درس به عنوان متغیر مورد بررسی قرار گرفت.در این پژوهش از روش نمونه برداری تصادفی ساده استفاده شد.
جامعه آماری را کلیه معلمان دوره ابتدایی مدرسه مهدیه کرمان در پایه های مختلف در سال تحصیلی 87-86 تشکیل می دهند .
جهت بررسی مشکلات مربوطه به کارگیری روش های فعال تدریس از پسشنامه محقق ساخته استفاده شد.داده های به دست آمده به وسیله شاخص های اماری (فراوانی؟ درصد فراوانی ؟ جداول و نمودار )مورد تحلیل قرار گرفت .
نتایج نشان می دهد عدم آشنایی معلمان با دانش استفاده از روش های آموزش فعال :مسائل مربوط به دانش محتوا و دانش آموزش مسائل مربوط به انتخاب اهداف اموزشی مسائل مربوط به ارزیابی یادگیری دانش آموزان ویژگی های گروه های سنی دانش اموزان سطوح مختلف مهارت دانش آموزان و حجم زیاد کتب درسی با بیشترین فراوانی مربوط به گزینه های "خیلی زیاد"و "زیاد" موجب عدم به کار گیری روش های فعال تدریس شده است.
مشکلاتی مانند کمبود وقت و مسائل مربوط به تعامل دانش اموزان با یکدیگر و استفاده از طرح های آموزشی از جمله مسائلی هستند که مانع از به کار گیری مناسب روش های فعال تدریس شده اند.
با توجه به موضوع تحقیق و اهداف در نظر گفته شده برای ان روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد .جامعه اماری شامل معلمان کلاس های پایه های مختلف و دبستان و مدیر مدرسه می باشد به عبارتی تعداد 20معلم حجم جامعه ی اماری را تشکیل می دهند .
دراین پژوهش روش جمع آوری داده ها به صورت نونه برداری تصادفی می باشد.از پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شده است.
به عبارت دیگر برای دستیابی به مشکلاتی که معلمان جهت استفاده از روش های فعال تدریس دارند(مشکلات یاد دهنده ?مشکلات مربوط به یادگیرنده )از پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شد.
جهت بررسی مشکلات مربوط به یاددهنده در استفاده از روش های فعال پرسش نامه بین معلمان جامعه آماری توزیع گردد.پرسش نامه از نوع بی نام و سولات آن از نوع بسته پاسخ می باشد که شامل 4 طیف ?خیلی زیاد ?زیاد ?کم و خیلی کم می باشد.
پرسش نامه شامل 10 سوال مربوط به مشکلات به یادگیری روش های فعال تدریس از نظر عدم آشنایی دانش محتوا انتخاب اهداف آموزشی ?ارزیابی یادگیری ?طراحی آموزشی ?تعمل دانش اموزان با یکدیگر ویژگی های منفی و سطوح مختلف مهارت دانش اموزان بیان گردید.
الگوی عمومی تدریس
الگوی تدریس چیست؟
الگو معمولا" به نمونه ی کوچکی از یک شی و یا به مجموعه ای از اشیای بیشمار گفته می شود که ویژگی های اصلی و مهم آن شی و بزرگ و یا اشیا داشته باشد.الگوی تدریس چهار چوب ویژه ای است که عناصر مهم تدریس در درون ان قابل مطالعه است.انتخاب یک الگوی تدریس بستگی به نوع آگاهی معلم از فلسفه و نگرش های تعلیم وتربیت خواهد داشت.تدریس یک فرایند است و فعالیتی است که در داخل یک الگو صورت می گیرد الگوهای تدریس متعددی توسط صاحب نظران معرفی شده اند که مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد.
الگوی عمومی تدریس (generd teadhing)
این الگو توسط رابرت گلیندر در سال 1961 مطرح شد که در سال 1971 توسط "راجرز"و"رابینسون" ربط داده شد.
فرایند تدریس به 5 مرحله تقسیم خواهد شد:
1-تعیین هدفهای تدریس و هدفهای رفتاری :
معلم باید هدفهای تدریس خود را به صورتی عینی و قابل اندازه گیری تعریف و مشخص کند.
2-تعیین فتار ورودی وارزیابی تشخیصی:
اصطلاح رفتار ورودی در اینجا منعکس کننده کلیه یادگیریهای گذشته فراگیران ?توانایی های عقلی وضع انگیزشی و برخی اجتماعی و اقتصادی موثر در یادگیری و میزان رشد آنان است.
3-تعیین شیوه ها و وسائل تدریس:
در این مرحله معلم با اگاهی از شرایط و موقعیت آموزشی یکی از روشها مانند روش سخنرانی ?آموزشی آموزش انفرادی و... را انتخاب کند و وسائل تدریسی را نیز توجه به مفاهیم شرایط و ویژگی های فراگیران برگزیند.
4- سازماندهی شرایط و موقعیت های آموزشی :
معلم باید قادر باشد که با ابتکار و خلاقیت حداکثر استفاده از امکانات موجود در امر تدریس و تحقیق اهداف اموزشی را ببرد.
5-ارزشیابی و سنجش و عملکرد:
معلم در این مرحله علاوه بر ارزشیابی های معمولی می تواند عملکرد بشاگردان را موقعیت های متعدد مانند انجام دادن پروژه شرکت در فعالیت های آموزشی و... را ارزیابی کند و در صورت عدم موفقیت با توجه به نتایج ارزشیابی به ترمیم و اصلاح مراحل قبلی الگو اقدام کند.
انتخاب روش تدریس
از مراحل مهم طراحی آموزشی انتخاب روش تدریس است معلم بعد از انتخاب محتوی و قبل از تعیین وسیله باید خط مشی و روش مناسب تدریس خود را نتخاب کند .
به مجوعه تدابیر منطقی که برای رسیدن به هدف با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ شود تدریس گویند.
انواع روش های تدریس
روش نمایشی (نمایش عملی )روش آزمایشی (آزمایشگاهی )
این روش بر مشاهده و دیدن استوار است افراد مهارت های خاصی را از طریق دی دن فرا می گیرند.به عنوان مثال معلم در کلاس دروس تصمیم دارد کار کردن با یک وسیله را به یک دانش آموز یباد دهد که از طریق این روش می تواند عمل کند .مهمترین حسن این روش ?به کار گیری اشیای حقیقی و واقعی در آموزش است و بیشتر برای درسهایی که جنبه ی عملی دارند کاربرد دارد.
مراحل اجرای روش نمایشی
1-مرحله آمادگی :
معلم باید هدف را از تدریس مشخص کند و امکانات لازم را از قبل فراهم نماید و از سالم بودن آن ابراز اطمینان حاصل کند.
2-مرحله توضیح:
معلم قبل از تدریس باید اهداف تعیین شده را برای شاگردان به وضوح بیان کند نحوه و علت انجام دادن عمل را توضیح دهد و سوالاتی را که انتظار داردشاگردان در پایان تدریس پاسخ دهند را مطرح کند که باعث جلب توجه شاگردان شود .
3-مرحله نمایشی:
معلم باید روش صحیح کار و مراحل آن را به نمایش بگذارد و به عنوان مثال فرایند کار یک موتور دیزل را به دانش اموزان توضیح دهد.
4-مرحله آموزش و سنجش :
بعد از اجرای مراحل بالا معلم باید از دانش اموزان باز خورد دریافت کند تا متوجه شود که دانش آموزان دوموضوع را فهمیده اند یا نه (مهارت لازم را کسب کرده اند یا نه؟)
و در صورت بروز مشکل معلم نقایص را برطرف نماید که با پرسش های کتبی یا شفاهی می تواند به این موضوع دست یابد.
روش سخنرانی :
این روش که سابقه ای طولانی در نظام های آموزشی دارد با ارائه مفاهیم به طور شفاهی از طرف معلم و یادگیری آنها از طریق گوش کردن و یادداشت برداشتن از طرف شاگرد می پردازد.
در این روش یک نوع یادگیری و رابطه ذهنی بین معلم و شاگرد ایجاد می شود.
مراحل اجرای روش سخنرانی (مرحله اول :آمادگی برای سخنرانی ):
-آمادگی از نظر تجهیزات (آیا در سخنرانی از وسائل آموزشی استفاده می شود ؟)
-آمادگی عاطفی(ایا من با آسودگی سخنرانی می کنم ؟)
-آمادگی از نظر زمان (آیا زمان کافی برای آماده شده وجود دارد؟)
مرحله دوم مقدمه سخنرانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
درآمدی بر چگونگی جایگزینی روشهای نوین آموزشی به جای روشهای سنتی
چکیده در این مقاله سعی شده است که علل تداوم تدریس به صورت سنتی و معلم محوری بررسی گردیده و همچنین روشهای نوینی جهت جایگزینی آنها ارائه گردد . در این مقاله مواردی نظیر : الف) تأثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی. در بررسی ساختار نظام آموزشی هر کشور دو نظام کاملاً متمایز وجود دارد: " نظام متکی بر اصالت مواد درسی "نظام متکی بر رشد همه جانبه فرد. با بررسی ویژگیهای این دو نظام معلوم می شود که نظام آموزشی کشور، نظام متکی بر اصالت مواد درسی است و از دیدگاه متخصصین علوم تربیتی نتیجه چنین نظامی الزاماً این است که معلمان ابتکار و آزادی عمل ندارند و نمی توانند به روشهای فعال آموزشی بپردازند. ب ) عدم آشنایی معلمان با روشهای نوین آموزشی. "اطلاعات پراکنده و محدود معلمان از روشهای فعال آموزشی "عدم آگاهی معلمان از چگونگی سازماندهی کلاس و مدیریت زمان " نبودن هیچ دوره آموزشی برای دبیرانی که علاقه مند به تغییر در شیوه های آموزشی خود هستند مورد بحث قرار گرفته است . در واقع در این مقاله سعی برآن شده تا روشهای متفاوت آموزشی ، روشهای نوین و پویای رفتاری و آموزشی ، رفتارهای نوین منجر به یادگیری بیان و بررسی گردد تا بتوانیم آنها را جایگزین آموزشهای سنتی کنیم . الف. مقدمه در دهه های اخیر تلاشهای زیادی در کشور صورت گرفته تا روشهای کلیشه ای و سنتی آموزشی جای خود را به روشهای تازه و بدیع و مبتنی بر نیازهای فردی و اجتماعی دانش آموزان دهد. آنان را خلاق و تولید کننده علم و دانش پرورش داده و دریچه های نوینی را در زمینه علوم و تکنولوژی در کشور بگشاید. تغییرات نظام آموزشی و کتب درسی دانش آموزان نیز در همین راستا صورت گرفته است. اما علی رغم تمامی زحمات و هزینه های سنگینی که آموزش و پرورش متحمل شده است، هنوز شاهد تدریس علم به شیوه سنتی و معلم محوری هستیم. در قریب به اتفاق مدارس کشور، هیچ تغییری در زمینه تدریس و ارزشیابی و … دیده نمی شود.به همین علت به کرات دبیران ظالمانه مورد شماتت قرار می گیرند که چرا نمی توانند خود را با روشهای مدرن آموزش وفق دهند. به همین جهت در این مقاله سعی شده است بر علل و ریشه های تداوم شیوه تدریس سنتی و غیرفعالاز سوی دبیران پرداخته شود.علل تداوم شیوه تدریس سنتی را می توان در چند عامل زیر پیگیری کرد. 1. تأثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی در فرآیند تدریس ساخت نظام آموزشی یک جامعه، اعم از نگرشها و باورها، برنامه ها و آیین نامه ها می تواند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قراردهد. توجه یا عدم توجه نظام آموزشی به نیازهای شاگردان و جامعه، اصالت دادن نظام آموزشی به محتوا وبرنامه ها به جای رشد و تحول همه جانبه، عدم نظارت و کنترل سالم و ارزشیابی های اصولی و غیراصولی همه می توانند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قراردهند. در بررسی ساختار نظام آموزشی هر کشور دو نظام کاملاً متفاوت دیده می شوند. 1-نظام متکی بر اصالت مواد درسی: از جمله ویژگیهای نظام متکی بر اصالت مواد درسی این است که در این نظام آموزشی یک برنامه ثابت برای کشور اجرا می شود و محتوای برنامه مقید به متن تنظیم شده است و رعایت انضباط یکنواخت آموزشی برای همه معلمان الزامی است. 2- نظام متکی بر رشد همه جانبه فرد: در این نظام برنامه برحسب مقتضیات منطقه و نوع مدرسه و توانایی شاگردان تنظیم می شود و محتوای برنامه به فعالیتهای فردی و گروهی شاگردان تنظیم می شود و محتوای برنامه به فعالیتهای فردی و گروهی شاگردان بستگی دارد. معلمان در اجرای برنامه و انتخاب مواد درسی آزادی عمل و اختیارات بیشتری دارند و … .با کمی تأمل و دقت در نظام آموزشی کشور درمی یابیم که نظام آموزشی کشور ما متکی بر اصالت مواد درسی است. زیرا دبیران باید مطالب معینی را بدون توجه به تواناییها، استعدادها و علایق دانش آموزان تدریس نموده و ارزشیابی معینی را با ریزبارم معین به عمل آورند. بدیهی است که در چنین نظامی - همچنانکه محققان و دانشمندان علوم تربیتی معتقدند- معلم آزادی عمل چندانی ندارد که توسط آن بتواند به فعالیتهای ابتکاری بپردازد و بطور کلی او مجبور است که وظایف خاصی را که از طرف سیستم به او تحمیل می شود را بدون کم و کاست اجرا نماید.بنابراین به نظر می رسد که پیشنهادات داده شده برای تدریس فعال فیزیک در چنین سیستمی بی نتیجه خواهد ماند. 2. عدم آشنایی معلمان دروس مختلف با روشهای نوین آموزشی علیرغم اینکه معلمان دروس بطور گسترده مورد توصیه قرار می گیرند که روشهای فعال آموزشی را جانشین روشهای سنتی و معلم محوری نمایند، دانش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
روش تدریس حروف ناخوانا برای خردسالان
هدف: همان هدفی است که از تدریس حروف ناخوانا برای بزرگسالان داشتیم و انتظارات میباشد. مقدّمه: در بررسی موارد حروف ناخوانا در قرآن و سهولت آموزش آنها برای خردسالان به این نتیجه رسیدیم که پنج مورد از هفت مورد را تحت عنوان حروف ناخوانای «والی» در قرآن (که نشانه آنها نداشتن علامت بود) و دو مورد دیگر را تحت عنوان تبدیل صداهای کشیده به کوتاه مطرح میکنیم. در این تقسیمبندی جدید، موارد حروف ناخوانا را به ترتیب «و، ا، ل، ی» میآوریم، برای این مقصود پنج مورد را بر این اساس مورد بررسی دوباره قرار میدهیم. حرف «واو»: حرف واو در دو مورد اوّل «پایه و کرسی همزه» و دوّم «پایه و کرسی الف مدّی» موجود بود. حرف «الف»: حرف الف در سه مورد اوّل «پایه و کرسی همزه» و سوّم «الف جمع» و پنجم «همزه وصل» موجود بود. حرف «لام»: حرف لام تنها در مورد ششم «لام «ال» تعریف نزد حروف شمسی» موجود است. حرف «یاء»: حرف یاء در دو مورد اوّل «پایه و کرسی همزه» و دوّم «پایه و کرسی الف مدّی» موجود بود. مراحل تدریس 1 ـ از کلمات فارسی که دارای حرف ناخوانا باشند برای طبیعی جلوه دادن این امر کمک میگیریم. 2 ـ حروف ناخوانا در قرآن را تحت عنوان «حروف والی» معرّفی میکنیم و مشخّصة آنها را بیان میکنیم. 3 ـ موارد حروف ناخوانا به ترتیب حروف «و، ا، ل، ی» را معرّفی میکنیم. 4 ـ روی کلماتی که دارای آن مورد از حروف ناخوانا باشد تمرین میکنیم. 5 ـ روی آیاتی که دارای آن مورد از حروف ناخوانا باشد تمرین میکنیم. روش تدریس همانند روش بزرگسالان برای طبیعی جلوه دادن حروف ناخوانا در نگارش قرآن، از کلمات فارسی که دارای حرف ناخوانا باشد استفاده میکنیم و پس از آن، حروف ناخوانا در قرآن را معرّفی میکنیم. معلّم: در قرآن به چهار حرف «و، ا، ل، ی» برمیخوریم که هرگاه علامت نداشتند خوانده نمیشوند. هروقت بی علامتند زدست مردم راحتند هروقت با علامتند گرفتار قرائتند برای این که این چهار حرف، در ذهنتان بماند با آنها کلمه «والی» ساختهاند. بَه بَه ببین چه عالیه چون از حروف والیه نوشته میشه خونده، نمیشه برای آشنایی کامل با آنها در قرآن، موارد هر یک را به ترتیب میآوریم، اوّلین حرف کلمه «والی»، «واو» است، امروز میخواهیم با موارد «واو ناخوانا» در قرآن آشنا شویم (عنوان موارد واو ناخوانا را روی تابلو مینویسیم). موارد واو ناخوانا معلّم: هرگاه روی حرف «واو»، «همزه» قرار گیرد «ؤ» در این صورت و او خوانده نمیشود و در حکم پایه و کرسی برای حمزه خواهد بود و علامت موجود روی آن مربوط به خود همزه است، مانند: مُؤْمِنْ، تُؤْتی، باؤُو چند مثالِ اوّل را نخست بدون حرف واو مینویسیم و بعد از خواندن آن، واو را با توضیحات لازم اضافه میکنیم، به عنوان مثال: معلّم: این کلمه را «مُئـْ مِنْ» باهم بخوانید. دانش آموزان: مُئـْ مِنْ. معلّم: این واوی که به این کلمه اضافه میکنم «مُؤْمِنْ» هیچ علامتی ندارد، آیا خونده میشود؟ دانش آموزان: خونده نمیشود. معلّم: حالا باهم بخوانید. دانش آموزان: مُئـْ مِنْ. معلّم: در این کلمه چه حرفی خوانده نشد؟ دانش آموزان: واو. معلّم: چرا خوانده نشد؟ دانش آموزان: علامت ندارد. معلّم: بله، این «واو» چون علامت ندارد خوانده نمیشود و در این جا حکم پایه و کرسی برای همزه دارد واز حروف «والی» به حساب میآید. چند کلمه دیگر به همین روش مثال میزنیم، سپس برای آشنایی بیشتر، روی کلمات و آیاتی که دارای مورد فوق باشد تمرین میکنیم و پس از آن که مطئمن شدیم دانش آموزان یاد گرفتهاند، مورد دیگر واو ناخوانا را معرّفی میکنیم. معلّم: یکی دیگر از موارد واو ناخوانا در قرآن وقتی است که بعد از صدای کشیدة فتحه «ـ»، حرف «واو» قرار گیرد و هیچگونه علامتی هم نداشته باشد. در درس صدای کشیدة فتحه گفتیم که صدای کشیدة فتحه چند شکل دارد؟ دانش آموزان: دو شکل «ا،ـ». معلّم:بعضی وقتها پس از شکل دوّم صدای کشیده فتحه «ـ» حرف واوی قرار میگیرد و هیچگونه علامتی هم ندارند، در این صورت این واو خوانده نمیشود، مانند: صَلوةُ ، حَیوةُ ، زَکوةُ برای چند مثالِ اوّل همانند روش پایه همزه عمل میکنیم (نخست واو را نمینویسیم و بعد از خواندن کلمه، واو را با توضیحات مذکور اضافه میکنیم) سپس برای آشنایی بیشتر روی کلمات و آیات قرآنی که دارای مورد فوق باشد تمرین میکنیم، و پس از آن که مطمئن شدیم دانش آموزان درس را یاد گرفتهاند، تکلیف منزل را مشخّص میکنیم. موارد الف پیش از تدریس موارد الف، نخست از درس گذشته تمرین میکنیم و پس از آن که مطمئن شدیم دانش آموزان درس را یاد گرفتهاند، درس جدید را آغاز میکنیم. معلّم: همه با موارد «واو» ناخوانا در قرآن آشنا شدیم، امروز میخواهیم با موارد الف ناخوانا آشنا شویم، یکی از موارد الف ناخوانا، الفی است که پایه و کرسی همزه قرار گیرد، در این صورت الف خوانده نمیشود، و علامت موجود روی آن مربوط به خود همزه است، مانند: سَأَلَ، أَخَذَ، أَنْشَأْنا مثالها را مانند سابق، نخست بدون الف و سپس الف را با توضیحات مذکور اضافه میکنیم، پس از تمرین روی کلمات، آیات را تمرین میکنیم و بعد از آن که مطئمن شدیم دانش آموزان درس را یاد گرفتهاند، مورد دیگر الف ناخوانا را بیان میکنیم. دو مورد دیگر برای الف باقی ماند. یکی «الف جمع» ودیگر «همزه وصل»، برای پرهیز از اصطلاحات عربی، آن دو را بر این گونه معرّفی میکنیم: هرگاه الف در وسط (تا شامل همزه وصل شود) و یا آخر کلمه (تا شامل الف جمع شود) قرار گیرد و علامتی هم نداشته باشد، خوانده نمیشود. (دیگر کاری به نحوة خواندن همزه وصل در ابتدای کلمات نداریم. بعد از یادگیری ساده خوانی در بحث روانخوانی قرآن، آن را آموزش میدهیم(. معلّم: اضافه بر مورد فوق که الف پایه و کرسی برای همزه بود، هرگاه الفی در وسط یا آخر کلمه قرار بگیرد و علامتی هم نداشته باشد خوانده نمیشود، مانند: وَاضْرِبْ، نَصَرُوا، وَاذْکُرِاسْمَ روی کلمات و سپس روی آیات تمرین میکنیم و پس از آن که مطئمن شدیم دانش آموزان درس را یاد گرفتهاند، تکلیف منزل را مشخّص میکنیم. مورد لام برای لام یک مورد بیشتر نداریم و آن وقتی بود که بعد از «لام»، «حروف شمسی» باشد، با توجّه به این که خود «لام» در نگارش علامتی ندارد و در عوض «حروف شمسی» بعد از آن همه «مشدّد» میباشند، نیازی به معرّفی «الف و لام تعریف» و «حرف شمسی و قمری» نیست و میتوانیم آن را این گونه ساده کنیم: هرگاه «لام» در نگارش علامتی نداشت خوانده نمیشود و در عوض حرف بعد از آن با علامت «تشدید» خوانده میشود و با آوردن چند مثال برای حروف شمسی و قمری تفاوت آن دو را در تلفّظ و علامت گذاری عملاً نشان میدهیم. موارد یاء فقط دو مورد دربارة «یاء» داشتیم یکی مربوط به پایه و کرسی برای همزه و دیگری پایه و کرسی الف مدّی، پس از تمرین از درس قبل و پس از آن که مطمئن شدیم دانش آموزان درس را یاد گرفتهاند، این دو رابه ترتیب توضیح میدهیم و تمرین میکنیم. معلّم: امروز میخواهیم با موارد آخرین «حرف ناخوانا» که «یاء» باشد. آشنا شویم، در قرآن به دو مورد بر میخوریم که حرف «یاء» نوشته شده ولی خوانده نمیشود، یکی آن جاهایی که «پایه و کرسی برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
روش تدریس تشدید برای بزرگسالان
هدف: آشنایی با شکل، اسم تشدید و روش تلفّظ حرف مشدّد است. و در پایان از دانش آموزان انتظار میرود که:
1 ـ علامت « تشدید » را بشناسند.
2 ـ نحوه خواندان « حرف مشدّد » را یاد گرفته باشند.
3 ـ هرکلمه و آیهای که دارای علامت تشدید (، سکون ، حرکات و حرف مدّی ) است را مشخّص نمایند و آن را به صورت شمرده و صحیح بخوانند.
مراحل تدریس تشدید
1 ـ یک کلمه دو بخشی که دارای علامت تشدید باشد به صورت تفکیک و بخش بخش مینویسیم و از دانش آموزان میخواهیم تا آن را بخش بخش بخوانند.
2 ـ توضیح میدهیم: برای تلفّظ این کلمه، باید دوبار زبان به محلّ تلفّظ یک حرف برخورد کند و این کمی مشکل است، عربها برای سهولت، آن دو را در هم ادغام میکنند.
3 ـ ادغام را تعریف میکنیم و نشانه آن را که علامت تشدید است نشان میدهیم .
4 ـ روش خواندن حرف مشدّد را بیان میکنیم.
5 ـ روی کلمات دو بخشی، سه بخشی، چهار بخشی که دارای علامت تشدید باشد تمرین میکنیم.
6 ـ روی آیات قرآنی که دارای علامت تشدید و علامتهای گذشته است تمرین میکنیم.
روش تدریس تشدید
معلّم با خواندن این کلمه « رَبْ ، بُ » در درس سکون آشنا شدیم، آن را بخش بخش بخوانید.
دانش آموزان: رَبْ ـ بُ.[1]
معلّم: همانطوری که دقّت فرمودید، برای تلفّظ آن، زبان ما میبایست دوبار به محل تلفّظ حرف « باء » برخورد کند، یک بار با حالت سکون و بار دیگر با حرکت ضمّه و این کمی مشکل است، عربها برای سهولت تکلّم در چنین مواردی، حرف اوّلی را در دوّمی «ادغام» میکنند.
« ادغام » یعنی: « داخل کردن حرفی است در حرف دیگر»،در نتیجه هر دو حرف به صورت یک حرف مشدّد ادا میشوند. و برای تلفّظ آن زبان یک بار محکم و با شدّت به محل تلفّظ حرف برخورد و جدا میشود، در هنگام بر خورد با حالت سکون و در هنگام جدا شدن با همان حرکتی که حرکت دوّم دارا میباشد.
برای راهنمایی قاری، در چنین مواردی که عمل ادغام صورت میگیرد از علامتی به این شکل « ـّ» استفاده میکنند، مانند:
بُّ = رَبُّ
لاّ = اِلاّ
این علامت از شین «شـ» ابتدای کلمه «شِدَّ» گرفته شده و دلالت بر شدید و محکم ادا شدن حرف در هنگام تلفّظ میکند نقطهها و دنباله آن حذف و دندانه آن را باقی گذاشتهاند «شّـ شِدّ».
اسم آن «تشدید» و حرفی که دارای آن علامت باشد «مشّدد» میگویند.
سپس روی کلمات تمرین میکنیم. نخست به صورت تفکیک و ترکیب و بعد از آشنایی کامل با تلفّظ حرف مشدّد، تمرین را تنها به صورت ترکیب روی کلمات چند بخشی ادامه میدهیم و پس از آن که مطئمن شدیم دانش آموزان درس را یاد گرفتهاند روی آیات قرآنی تمرین میکنیم، سپس تکلیف منزل را مشخّص میکنیم.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . در هنگام خواندن حتما باید مکث کنند، تا برای خواندن آن زبان دوبار به محلّ تلفّظ حرف « باء » برخورد کند.
روش تدریس تشدید برای خردسالان
هدف: همان هدفی است که از تدریس تشدید برای بزرگسالان داشتیم و انتظارات نیز همان انتظارات میباشد.
پیش از بیان مراحل و روش تدریس تشدید برای خردسالان، یادآوری چند نکته ضروری است.
1 ـ در کتاب راهنمای تدریس اوّل دبستان ( سال 63 و 67 ) ، برای تدریس تشدید این گونه عمل شده است: نخست کلمه مشدّد را به صورت تفکیک « بنـ ، نا » نوشته و سپس توضیح دادهاند که چون دو صدا ( دو حرف ) پشت سر هم قرار گرفته، شکل دوّم ( حرف دوّم ) را نمینویسیم و به جای آن روی حرف قبل علامت تشدید «ـّ» میگذاریم.
با توجّه به استعداد افراد مبتدی، روش خواندن حرف مشدّد را بیان نکردهاند که تلفّظ آن با صورت قبلی تفاوت دارد، در شکل قبلی، زبان دو بار به مخرج یک حرف برخورد میکرد ولی در صوت دوّم، زبان یک بار ، بله در هر دو صورت دو صد (دو حرف) شنیده میشود امّا در صورت دوّم، زبان محکم و با شدّت به مخرج حرف برخورد و ( بدون هیچ گونه مکثی) جدا میشود.
اِشکال عمدّه در این است که دوّمی در اوّلی ادغام نمیشود تا ما حرف دوّم را حذف و به جای آن علامت تشدید را روی حرف قبلی قرار دهیم، بلکه حرف اوّل در دوّمی ادغام میشود و باید اوّلی را حذف و به جای آن علامت تشدید را روی دوّمی قرار دهیم.
با توجّه به نکات فوق و این که معلّم کلاس اوّل با زحمات قابل تقدیری این علامت رابه دانش آموزان یاد داده است، در این جا جزئیّات بیشتری از علامت تشدید و روش تلفّظ حرف مشدّد را با توجّه به استعداد آنها شرح میدهیم.
مراحل تدریس تشدید
1ـ یکی از کلماتی را مینویسیم که در کلاس اوّل ابتدایی برای یادگیری علامت تشدید، دانش آموزان با آن آشنا شدهاند و از آنها میخواهیم تا آن را بخوانند.
2 ـ میپرسیم: این کلمه دارای چند بخش است و میخواهیم تا صدای هر بخش را مشخّص کنند.
3 ـ با کمک آنها همان کلمه را به صورت تفکیک وبخش بخش مینویسم و علامت گذاری میکنیم.
4 ـ توضیح میدهیم: برای تلفّظ این کلمه، زبان باید دوبار به محل تلفّظ یک حرف برخورد کند و این کار، حرف زدن را کمی مشکل میکند، برای این که حرف زدن آسان شود، اوّلی را داخل دوّمی میکنند.
5 ـ نشانه آن را که علامت تشدید باشد و روش خواندن آن را بیان میکنیم.
6 ـ روی کلمات دوبخشی، سه بخشی و چهار بخشی که دارای علامت تشدید باشد تمرین میکنیم.
روش تدریس تشدید
معلّم: همه با خواندن این کلمات « نقّاش، بنّا،....» در کلاس اوّل ابتدایی آشنا شدهاید، با هم بخوانید.
دانش آموزان: نقّاش، بنّا،....
معلّم: کلمه نقّاش، چند بخش است؟ بخش کنید.
دانش آموزان: نقـ، قاش، دو بخش است.
معلّم: صدای بخش اوّل.
دانش آموزان: ن، ـَ، ق.
همزمان با بیان صدای بخش اوّل، بخش اوّل را در وسط تابلو مینویسیم و علامت گذاری میکنیم. «نَقْـ».
معلّم: صدای بخش دوّم.
دانش آموزان: ق، آ، ش.
همزمان با بیان صدای بخش دوّم، بخش دوّم را با کمی فاصله در کنار بخش اوّل مینویسیم و علامت گذاری میکنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
الگوی تدریس
الگو به نمونه کوچکی از یک شیء بزرگ یا به مجموعهای محدود از اشیای بیشمار گفته میشود که ویژگیهای مهم و اصلی آن شیء بزرگ یا اشیا را داشته باشد. الگویس تدریس نیز چهارچوب ویژهای است که عناصر مهم تدریس در درون آن قابل مطالعه است و شناخت و آگاهی از عناصر و عوامل مذکور میتواند معلم را در اتخاذ روشهای مناسب تدریس کمک کند.
نگاه اجمالی
تدریس کار آسانی نیست. معلم در تدریس با عوامل مختلف و متعددی سروکار دارد که کنترل مجموعه آنها ممکن است محیط را بوجود آورد که یادگیری مطلوب و موثر در آن صورت گیرد. این عوامل مختلف و بطور کلی جامعهای که معلم و شاگرد در آن زندگی میکنند در کیفیت تدریس معلم تاثیر میگذارد. بدیهی است که معلم نمیتواند همه عوامل مذکور را تحت کنترل خود در آورد.بنابراین معلم در ایجاد موقعیت مناسب یادگیری قادر به تغییر و کنترل بسیاری از عوامل نیست اما تا حدی میتواند با تعیین هدفهای صریح اجرایی و اتخاذ الگو و روشهای مناسب تدریس و تهیه و بکارگیری تجهیزات لازم و ایجاد نوعی ارتباط سالم با شاگردانش ، کیفیت تدریس خود را دست خوش تغییر و تحول و پیشرفت بکند.
چرخه یادگیری
یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربه سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر میکند. ما با مرور دوباره آنچه که قبلا آموخته ایم و بازاندیشی در افکار وطرحهایمان برای یادگیری در آینده ، یاد میگیریم. وهمیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد.معروف ترین چرخه یادگیری "چرخه کولب" است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است:
تجربه
عمل
تفکر
مفهوم ساختن
این مدل نشان میدهد که ما چگونه از طریق تجربه و از مقایسه تجربه خودمان با دیگران یاد میگیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم. اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم "یادگیری تجربی" ، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربه اندک ما محدود نمی شود.
سبک های یادگیریهمه ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنبم و بقیه روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم:• از روش های یادگیری مان استفاده کنیم که با آموزش خاصی که فرا میگیریم، سازگار باشد.• یادگیری مان را در روش های ضعیف تر بهبود بخشیم.نکته مهم آن است که بدانیم " سبک های یادگیری" خصوصیات فردی افراد نیستند و ما همه در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار میگیریم. هر چند، معمولا ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح میدهیم. به گفته هانری و مامفورد (1986) برای اینکه چرخه یادگیری (چرخه کولب را نگاه کنید) را کاملا طی کنیم، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش گرفت. ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری ، فرآیند یادگیری را دچار مانع میکند.
رویکردهای یاددهی - یادگیری
مکاتب رفتارگرایی، شناختگرایی و انسانگرایی با نظر به مبانی معرفت شناسی آنها بررسی و مقایسه شدهاند. آنگاه، جایگاه هر یک از این رویکردها در تحقق اهداف نظام آموزشی مشخص شده است . روش اصلی تحقیق در این رساله، تحلیل محتوی است و مقولههای مورد بررسی برای تحلیل دادهها بر پایهء الگوی نظری تحقیق مشخص شدهاند. در این الگو رویکرد یاددهی - یادگیری بصورت منظومهای در نظر گرفته شده است که بررسی آن باید با توجه به چهار مؤلفهء - مبانی فلسفی، اهداف ، فرایند و نتایج صورت پذیرد. منابع دادهها در این مجموعه به دو دسته تقسیم شدهاند: 1)آثار نمایندگان مکاتب مورد بررسی - رفتارگرایی(اسکینر)، شناختگرایی(پیاژه) و انسانگرایی(راجرز)- و 2)آثار پیشگامان فلسفی این مکاتب . و بالاخره از تحلیل دادهها نتایج زیر بدست آمده است : الف : رویکردهای یاددهی - یادگیری مکاتب مورد بررسی از نقطه نظر توالی فعالیتها معلم و شاگرد، نقش معلم و شاگرد و نیز نحوهء ارتباط آنها در فرایند یاددهی - یادگیری با هم تفاوت دارند. معذلک تفاوت مشاهده شده میان رویکردهای مکاتب شناختگرایی و انسانگرایی چندان قابل توجه نیست . ب : رویکرد مکتب رفتارگرایی مبتنی بر معرفتشناسی تجربهگراست ، در حالیکه رویکرد مکتب شناختگرایی مبتنی بر معرفتشناسی خردگرا و رویکرد انسانگرایی مبتنی بر معرفتشناسی شهودگراست . تفاوت مشاهده شده در جهتگیریهای معرفت شناختی، نقش