لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تربیت چیست؟
تربیت باغبانی وجود انسان است. شکوفایی و رشد هماهنگ و متعالی شکوفه های زندگی در گروی وجود باغبانان دلسوز و تواناست. آنچه باغبان انجام می دهد هموار نمودن زمینه های جوانه زدن دان و نهال و تجلی استعدادهای نهفته است. در واقع تربیت چیزی جز از قوه به فعل رسانیدن استعدادها و اوانمندی های بالقوه انسان نیست.
تربیت اسلامی
اخلاق و تربیت اسلامی، با ویژگی و بعد متعالی خود و به موجب برتری که بر دیگر مکاتب اخلاقی دارد، تضمین کننده سعادت انسانها در همه عصرها و ره توشه همه ره پویان راه کمال است و فراگیری علمی و تخلق عملی به آن، یکی از فرایض اولیه در کنار شرایع و عقاید به شمار می آید. از این رو در نظام فرهنگی اسلامی ما ضرورت است به شیوه علمی و منطقی در چارچوب بر نامه های آموزشی و تربیتی به طور جدی به فرزندان ارائه گردد و در شکل گیری اخلاقی و تربیتی این نسل، که سازنده تاریخ آینده جامعه اسلامی است، جدیت و اهتمام شود و عملاً مورد عنایت و توجه قرار گیرد. هدف از تربیت اسلامی، ساختن انسانی است متعادل، انسانی به دور از افراط و تفریط انسانی با فضیلت و همانگونه که علمای اخلاق بیان می دارندهر آنچه که در واحد اعتدال باشد، فضیلت است .
اصول تربیت فرزندان
تربیت باید هدفمند و با برنامه باشد و در پیمودن مسیر تربیت توجه به اصول آن نیز امری اجتناب ناپذیر است. از جمله آن اصول:
1. آماده کردن یک محیط امن و مورد علاقه فرزندان:
فراهم کرد محیطی امن برای فرزندان موجب آرامش بیشتر شما در زمینه تربیت فرزندتان می شود. کودکان نیازمند یک محیط جذاب هستند که فرصت های لازم را برای جست و جو، کشف، تجربه و رشد مهارتهای آنها فراهم آورد. خانه ای که پر از اشیاء جالب توجه می باشد، کنجکاوی کودک، رشد زبان و توانایی های هوشی او را تحریک خواهد کرد به عنوان مثال اتاق خواب فرزند خود را به طور ساده و زیبا با رنگ های شاد و روشن و جالب توجه بیارایید. اشیاء گران بها و پرارزش در دسترس کودک نگذارید، اشیایی باید در اختیار او باشد که خراب شدن یا شکستن آن چندان مهم نیست. کودکان به نظارت مناسب نیاز دارند، نظارت مناسب به این معنی است که بدانید کودک کجاست و چه کاری انجام می دهد.
2. ایجاد محیط سازنده برای یادگیری:
فرزند شما به محیط سالم و سازنده نیازمند است تا فکر و جسم خویش را پرورش دهد. والدین لازم است در کنار فرزندان باشند. این بدان معنی نیست که همیشه با فرزند خود باشید بلکه منظور آن است در هنگامی که فرزندتان به کمک، مراقبت یا توجه نیاز دارد، در دسترس او باشید. برای فرزند شما تنها حضور در کنار سایر افراد کافی نیست بلکه او نیازمند آن است که با دیگران همکاری و مشارکت نزدیک داشته باشد.
3. استفاده از انضباط قاطعانه:
بسیاری از والدین به اشتباه برای داشتن قاطعیت در برخورد با فرزندان از روشهای نامناسبی چون دادزدن و تهدید کردن استفاده می کنند. در واقع انضباط قاطعانه به این معناست که:
در رفتار با کودکان شیوه نسبتاً با ثباتی داشته باشید:
وقتی در مقابل رفتار نامطلوب کودک هر دفعه واکنش متفاوتی داشته باشید، مثلاً زمانی رفتاری را نادیده بگیرید و یا حتی تشویق کنید و زمانی دیگر همان رفتار را به شدت تنبیه و یا کودک را تهدید کنید، کودک گیج می شود و نمی داند که رفتارش مطلوب است یا نه؟
هنگام بدرفتاری کودک به موقع مداخله کنید:
گاهی والدین آنقدر صبر می کنند تا بدرفتاری کودک شدید شود و آن وقت مداخله می کنند و به شدت کودک را تنبیه می کنند برای مثال: والدین در یک مهمانی ممکن است بیقراری کودک و اینکه حوصله اش سررفته است ببینند ولی هیچ اقدامی نکنند و بعد زمانی که بی قراری کودک شدید می شود قشقرق راه می اندازد شروع به تنبیه کردن می کنند.
به موقع فرزندتان را برای انجام رفتار مناسب آموزش بدهید:
رفتار مناسبی را که از کودک خود انتظار دارید به او آموزش دهید و از تشویق برای تقویت آن رفتارها استفاده کنید. با تعین قوانین در خانه و خارج از خانه و آموزش آن به کودکان، آنان به تدریج کنترل بر رفتارهای خود را یاد می گیرند. فرزندان شما نیازمند تشویق های موثر و دلگرم کننده شما هستند، تشویق های صادقانه و مهرآمیز شما همراه با هدایای کوچک و به موقعی که تقدیم کودک می کنید سبب می شود تا او اعتماد به نفس پیدا کند و احساس داشتن شخصیت کند.
4. انتظارات واقع بینانه ای از فرزندان و خودمان داشته باشیم:
وقتی والدین توقعات زیاد و یا زودتر از زمان لازم از فرزند خود داشته باشند و یا انتظار کامل بودن را از آنها داشته باشند. در آن صورت مشکلاتی بروز خواهد کرد. (مثلاً والدینی که انتظار دارند کودکشان همیشه مودب و شاد بوده و با آنان همکاری کند، خود را در معرض ایجاد مشکلات با فرزند خود قرار می دهند.) از کودک خود انتظار نداشته باشید کامل باشد. همه کودکان اشتباه می کنند اما بیشتر اشتباهات عمدی نیستند. برای والدین مهم است که انتظارات واقع بینانه از خود نیز داشته باشند. این نکته که شما می خواهید به عنوان یک والد تمام سعی خود را بکنید، خوب است اما تلاش برای یک پدر و مادر کامل و بی نقص بودن فقط منجر به احساس ناکامی و بی کفایتی می شود. به خود خیلی سخت نگیرید همه افراد از سریق تجربه می آموزند.
5. پدرها و مادرها، از خودتان مراقبت کنید:
گاهی پدرها و مادرها در روند مراقبت از فرزندانشان نیازها و خواسته های اساسی خود را فراموش می کنند. وقتی نیازهای شخصی شما از نظر داشتن ارتباط با دوستان، تفریح، مطالعه و نیاز به تنها بودن در زمانها خاص برآورده شود پدر یا مادر بودن آسان تر می گردد. والد خوب بودن بدین معنی نیست که کودک بر زندگی شما تسلط داشته باشد. اگر نیازهای شخصی شما به عنوان یک بزرگسال برآورده شود صبور بودن، ثبات داشتن و رسیدگی صحیح به کودک برای شما آسان تر می شود.
6. مسئله نگر بودن:
هر دوره سنی، مسائل مربوط به خود را دارد. مثلاً گرایش به گروه همسالان و سستی پیوند ارزشی با خانواده، از مسائل دوره نوجوانی است که اگر خانواده نتواند با ظرافت و زیرکی با مسائل هر دوره برخورد نماید و همدلی ایجاد کند، مشکلات تربیتی زیادی به وجود می آید.
امید است تمامی اندیشمندان و صاحبنظران تعلیم و تربیت با یافتن راهکارهای اجرایی نوین در توسعه علمی تربیت در خانواده، توفیق مصونیت سازی نسل های نورس را بیش از پیش فراهم آورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تربیت چیست ؟
نکات کلیدی و کاربردی مورد نیاز
والدین در جریان رشدو تربیت کودکان
در توحید شب پیچک نامرئی عشق آدم و شئ و طبیعت و واقعه را
به عشق بازی شبانه می کشد .
مهر همان انرژی حیاتی است که خالق هستی از مهر اسپرم و تخمک نسبت به هم آغاز می کند . در لقاح نمادین می شود و رشد می کند .
نوزاد از مهر مادر تمایل به زنده بودن پیدا می کند و در سیر زندگی به دنبال مهر می گردد و مهر می دهد تا در عالی ترین مراتب مهر ، عشق به خدا می رسد و با کل هستی با شعور آگاه یکی می شود .
این مهر نیاز به چه چیز دارد ؟ آگاهی و احترام !
چرا ؟
به این دلیل که اگر چنانچه همین مهر جوشیده از درون هستی سازماندهی نشود و در دراز مدت دچار درهم آمیختگی شود می تواند بزرگترین مانع رشد روانی و شخصیتی یک انسان شود .
احترام از چه چیز می آید ؟ حرمت ، حرمت یعنی حریم ، یعنی حد و مرز و قلمرو بنابراین آگاهی کمک می کند تا بتوان این احترام یعنی نگهداشتن تعادل و حفظ قلمرو های سالم در مهرورزی صورت گیرد .
نکات کلیدی در تربیت :
هنگام رویا روئی و مواجهه با کودکان به سه موضوع اساسی توجه داشته باشیم :
1- کل شخصیت و ابعاد وجودی 5 گانه یک انسان و تاثیر و تاثر متقابل این ابعاد بر یکدیگر .
2- اهمیت استمرار و پیگیری در جریان شکل گیری رفتار به این معنا که بیندیشیم . هیچ رفتار یا عادتی ، به صورت آنی و فوری در فرد به وجود نمی آید و از میان نمی رود .
3- تفاوتهای فردی ، یعنی هر یک ازانسانها با وجود تشابه های کلی در جریان خلقت ، بی نظیر و منحصر به فرد هستند و دائما به یاد داشته باشیم که هر یک از بی نظیر ، هستیم . بنابراین با شیوه های یکسان نمی توان حتی فرزندان یک خانواده را تربیت کنیم .
نکته دوم : پذیرش
تغییر پذیری دائمی و انعطاف پذیری سالم از جمله مهمترین عناصر کلیدی برای تربیت انسان به شمار می آید . بنابراین با یک نگرش واقع بینانه به این عوامل مهم توجه داشته باشید :
A : مرحله رشد کودک یعنی کودک در مرحله اول شیرخوارگی ویژگیهای خاصی را دارااست ، در مرحله کودکی اول ویژگیهای خاص خودرا داراست در مرحله دوم نوجوانی ، جوانی ... دقت کنیم این ویژگیهای را همواره با توجه به همان ابعاد پنجگانه وجودی انسان و تاثیر و تاثر متقابل آنها بر هم در نظر بگیریم .
B : با مطالعه، اندیشه و تامل در تجربیات و اجتناب از نتیجه گیریهای شتابزده شخصی و محدود ، به گسترش آگاهیهای خود در زمینه تربیت کودکان بپردازیم .
چون اگر اسیر جهل و کج بینی شویم بنابر فرمایش مولانا :
موی کژ چون پرده گردون شود
گر همه اجزات گژشد چون شود
جهل بعنوان مانع بسیار مهمی در تربیت انسان باعث می شود که تعبیرات ذهنی انسان آرام آرام در جریان رشد و زندگی یک توده مجازی در ذهن انسان شود و انسان جاهل غیر قابل انعطاف ، خودمدار و لجوج است . بنابراین از مهمترین عنصرزندگی اجتماعی در جریان رشد باز میماند .
مهمترین عنصر اجتماعی درجریان رشد و تربیت انسانها چیست ؟
ارتباط عالی ترین دستاورد بشری و رمز موفقیت جوامع بشری است . چرا که انسان تنها و در خود مانده ، بیمار است نه تنها از وجود انسانی خود نمی تواند بهره مند شود بلکه موجب آسیب به سایرین می شود . به ویژه نزدیکترین افراد در زندگی که همان اعضای خانواده اش باشند از این موضوع رنج خواهند برد .
ارتباط کارآمد در خانواده چگونه ارتباطی است ؟
ارتباط کارآمد ارتباطی است که در آن از موانع ارتباط خبری نباشد . موانع ارتباط کدامند ؟
1- قضاوت در مورد فرد :
- انتقاد
- نام گذاری
- تشخیص گذاری
- ستایش همراه با ارزیابی
2- ارائه راه حل :
- دستور دادن
- تهدید
- اخلاقی سازی
- طرح سوالهای زیاد و نامناسب
- نصیحت یا توصیه
3- اجتناب از نگرانیهای طرف مقابل :
- منحرف سازی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
ارزشیابی از درس
شیوه های ارزش یابی
رویکرد اساسی درس تربیت بدنی، فراهم کردن زمینه های ارتقای سطح آمادگی جسمانی و سلامتی دانش آموزان و ویژگی های شخصیتی مثبت از طریق فعالیت فردی و گروهی است و در این مهم حرکت به عنوان ابزاری جهت دست یابی به هدف عمل می کند.
بدیهی است ارزش یابی این درس، تحت تأثیر رویکرد آن قرار می گیرد. بدین معنا که ارزش یابی در درجه ی اول وسیله است که به طور مستمر بازخوردهایی را فراهم می آورد تا دانش آموزان از نقاط ضعف خود مطلع شوند و با دریافت راه حل های مناسب آموزشی، گام های مؤثری در زمینه ی دست یابی به سلامت جسمانی بردارند.
از طرف دیگر، بازخوردهای دریافتی به اصلاح روند آموزش و روش تدریس منجر می شود و به این ترتیب، ارزش یابی خود وسیله ای در جهت ارتقای سطح سلامتی است.
چند نکته ی اساسی در ارزش یابی
در درس تربیت بدنی اهداف مهارتی، جایگاه ویژه ای دارند و سهم قابل توجهی از اهداف کلی را به خود اختصاص می دهند.
اهداف شناختی هرگز اهداف مهارتی را تحت الشعاع قرار نمی دهند و به عنوان پشتوانه ای نظری برای شفاف سازی مفاهیم کلیدی مرتبط با اهداف مهارتی عمل می کنند.
برای دست یابی به اهداف شناختی و نگرشی، دو فرصت یادگیری فراهم می شود:
الف- دروس شناختی که فرصتی را برای تعامل بین دبیر و دانش آموزان و هم چنین دانش آموزان با یک دیگر درباره ی مفاهیم اساسی هم چون آمادگی جسمانی، مهارت های ورزشی، ایمنی در ورزش، بهداشت و تغذیه ی ورزشی و هدف های تربیت بدنی به شکل نظری فراهم می کند.
ب- دروس مهارتی که با محور قرار گرفتن دبیر محترم تربیت بدنی، رفتارهای دانش آموزان تحت نظارت قرار می گیرند و با یادآوری مباحث آموخته شده در کلاس دانشی، به شکل تذکر هدایت و مدیریت می شوند. زمان برگشت به حالت اولیه نیز فرصت مناسبی است که تذکرات به شکل مبسوط تر ارائه و عادات مناسب و شایسته جایگزین شوند.
پیش بینی مباحث آشنایی با هدف های تربیت بدنی در بخش هدف های شناختی بر نگرش فرد و تأمین اهداف نگرشی تأثیر مستقیم و مؤثری دارد.
در حیطه های شناختی هدف اصلی آشنایی و درک مفاهیم اساسی تربیت بدنی و اصول قوانین است. به این ترتیب، مبنای ارزش یابی، سنجش محفوظات دانش آموزان نیست.
ارزش یابی مستمر به دلیل فراهم کردن بازخوردهای دائمی باید مورد تأکید واقع شود.
ارزش یابی صرفاً بخشی از کل برنامه ی آموزشی است و نباید فرآیند آموزش را تحت الشعاع قرار دهد.
ارزش یابی مرتبط با بخش نگرشی در طول سال تحصیلی و به شکل ارزش یابی مستمر انجام می شود.
نوع و روش ارزش یابی باید متناسب با یادگیرنده و کلاس باشد.
ارزش یابی از سطح مهارت های ورزشی و فعالیت های جسمانی دانش آموزان معلول بسته به نوع معلولیت آنان تعدیل و ارزش یابی متناسب با سطح مورد انتظار انجام می شود.
در مورد افرادی که با تشخیص و صلاحدید پزشک معتمد به هیچ وجه امکان انجام مهارت های ورزشی و فعالیت های جسمانی وجود ندارد، ارزشی یابی از بخش هدف های شناختی و فعالیت های خارج از کلاس به عمل می آید.
ابزار اندازه گیری
آزمون های مورد استفاده در درس تربیت بدنی عبارت اند از:
انواع آزمون های تشریحی، پرسش و پاسخ، چند گزینه ای و … برای حیطه ی شناختی.
آزمون های استاندارد شده و آزمون های معلم ساخته ی آمادگی جسمانی.
آزمون های استاندارد شده و آزمون های معلم ساخته ی مهارت های ورزشی.
چک لیست عملکرد براساس رفتار مورد انتظار.
روش ارزش یابی
مشاهده ی رفتار دانش آموز در حین انجام فعالیت در حیطه ی مهارتی.
ارزش یابی شفاهی یا کتبی در حیطه ی شناختی.
مشاهده ی رفتار دانش آموز در فعالیت های کلاسی در حیطه ی نگرشی.
انواع ارزش یابی
در درس تربیت بدنی از دو نوع ارزش یابی مستمر و پایانی استفاده می شود.
شیوه نامه ارزشیابی درس تربیت بدنی دوره ابتدایی (دو نوبته)
مقدمه:
با عنایت به آیین نامة امتحانات دوره های ابتدایی و راهنمایی تحصیلی مصوب ششصد و پنجاه و سومین جلسه شورای عالی آموزش و پروش مورخ 17/6/79 و در جهت ایجاد هماهنگی در شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی در دوره ابتدایی شیوه نامه ارزشیابی آن به شرح ذیل تدوین و جهت اجرا در مدارس کشور ارائه می گردد.
فصل اول: اهداف
آگاه ساختن دانش آموزان و اولیای آنان از میزان پیشرفت تحصیلی و وضعیت جسمانی و بهداشت روانی آنان برابر با اهداف برنامه درس تربیت بدنی
شناسایی ضعف های جسمانی، حرکتی و بهداشتی دانش آموزان و تلاش جهت تقویت آن ها.
شناسایی استعدادها و علائق دانش آموزان به منظور راهنمایی آنان در فعالیت های ورزشی.
فصل دوم: کلیات
ماده 1 : نمره ارزشیابی مستمر با توجه به میزان مشارکت دانش آموزان در فعالیت های یادگیری، نحوه اجرای مهارت های (بنیادی – ورزشی) آموزش داده شده و بررسی فعالیت های مرتبط با درس خارج از کلاس تعیین می شود.
ماده 2 : چنانچه دانش آموزی به علت مشکلات ویژه جسمی توانایی انجام بعضی از فعالیتهای عملی را نداشته باشد از امتحان آن بخش معاف و نمرة آن به سایر بخش های عملی که قادر به انجام آن می باشد اختصاص می یابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هوش عاطفی در تعلیم و تربیت
یک فرد تحصیل کرده1 یا فرهیخته چگونه فردی است؟ بر اساس تعاریف یا رویکردهای جدید، فرد تحصیل کرده، فردی است آگاه2 مسئولیت پذیر3 و علاقمند4 که برخی به این صفات، صفت پرخاشگر یا خشن نبودن5 هم اضافه می نمایند]343[ . این اظهارات به این معنی است که تمرکز و علاقه سنتی بر مهارتهای ذهنی چون هوش بهر IQ، جای خود را به علاقه شدید و تمرکز بر مهارتهای اجتماعی و عاطفی و هوش بهر عاطفی (EQ) و مهارتهای هوش عاطفی (EI) داده است. دلایل گوناگونی برای این جابه جایی، عنوان شده است که یکی از مهمترین آنها، اطلاعات و آگاهی هایی است که ما درباره عملکرد مغز و حافظه ی انسان به دست آورده ایم و بین یادگیری برای امتحان دادن و نمره گرفتن و یادگیری برای زندگی کردن در جواکع مدرن امروزی، تفاوت زیادی قائل می شویم و دلیل دوم، اهمیت عوامل اجتماعی وعاطفی می باشد.
یکی از اصول اولیه ی هوش عاطفی این است که روابط دوستانه و دلسوزانه، باعث شکل گیری انواع یادگیری های اصیل و به اثبات می گردند. اگر مرور مختصری بر روی تجارب آموزشی خودمان به عمل آوریم، در می یابیم که ما تحت شرایط متفاوتی آموزش دیده ایم و نمی توانیم ادعا نماییم که این روشها، بهترین روش های آموزشی بودند و منجر به ایجاد یادگیری های اصیل و با ثبات در ما گردیده اند. لازم است تا تمام روشهای آموزشی را با این واقعیتها هماهنگ سازیم.
_______________________________________
2. Knowledgeable 1. Educated
3. Responsible 4. Caring
5. Nonuiolent
اگرچه در سالهای اخیر هوش عاطفی به شدت مورد توجه واقع گردیده است، اما این سازه، سازه ای جدید و تازه نیست. در دهه های 1920 و 1930 روان شناس مشهور، ثوراندایک1 از هوشی نام می برد به نام هوش اجتماعی2 که آن را «توانایی ادراک و فهم دیگران و انجام اعمال مناسب در روابط بین شخصی» تعریف و آن را یکی از جنبه های هوش شخصی به حساب می آورد.]347[
رویکرد ثوراندیک به هوش اجتماعی به عنوان یک عنصر مهم هوشی در آن زمان مورد توجه و اقبال روان شناسان واقع نگردید و پژوهش های تجربی و علمی بر روی آن صورت نگرفت و به فراموشی سپرده شد.
جان دیویی به صورت عمیق و گسترده ای در مورد ماهیت کلاس درس به تفکر و مطالعه پرداخت و نتیجه گرفت که کلاس درس، جایی است که دانش آموزان در مورد «دموکراسی»، مهارتها و حالت های ذهنی مورد نیاز برای رسیدن به آن شرایط اجتماعی و عاطفی که برای انتقال ئ تداوم آن مورد نیاز است، اطلاعات و آگاهی هایی به دست می آورند. به اعتقاد جان دیویی، یک رابطه ی کامل و بدون چون و چرا بین آن چه که یادگرفته می شود و زمینه ای که در آن یادگیری ها اتفاق می افتند و موقعیت هایی که در آن از این یادگیری ها استفاده می شود، وجود دارد.]336[ او در کتاب (چگونه فکر می کنیم)3 به برخی از مهارتهایی که شهروندان برای زندگی کردن در یک جامعه دموکراتیکبدان نیاز دارند، اشاره می نماید. این مهارتها، نه تنها دربرگیرنده مهارتهای
__________________________________________
2. Social Intelligence 1. Thorandike
3. How we think
تحلیلی و جزیی نگر می باشند، بلکه مهارتهای کلی نگری از زمینه ی مباحثات و مبادلات اجتماعی1 ، معاشرت های شخصی2 و انعطاف پذیر بودن را نیز، شامل می شود.
دردهه ی 19 کارهای رابرت استرنبرگ3 و هوارد گاردنر علاقه به هوش اجتماعی- عاطفی، که فراموش شده بودند را دوباره تازه نمودند و آتش اشتیاق به مطالعه ی آن را شعله ورتر ساختند . استرنبرگ دریافت که وقتی از دیگران می خواهیم که صفات یک فرد با هوش را بگویند، مهارتهای اجتماعی، از جمله صفاتی هستند که برای افراد باهوش در نظر گرفته می شوند. همچنین آنان بر ارزش هوش اجتماعی تفاوت آن با توانایی های تحصیلی، تأکید زیادی می ورزد.
هوارد گاردنر که به خاطر ارائه و ابداع مفهوم یا سازه هوش چندگانه4 مشهور گردیده است، یک دیدگاه بین فرهنگی به هوش اضافه نمود و با بررسی طیف وسیعی از بافت های اجتماعی و گروه های نژادی در کشورها و جوامع گوناگون، توانست هفت نوع هوش که برای انجام عملکرد های موثر انسان ها نقش اساسی دارند ، شناسایی کند. علاوه بر دو نوع هوشی که در نظام تعلیم و تربیت آمریکا بسیار مورد تأکید است، یعنی (هوش ریاضی- منطقی5 و هوش کلامی - زبانی 6 از هوش های دیگری همچون (هوش میان فردی)7 و (هوش درون فردی)8 نام می برد.
گاردنر ]345[ هوش میان فردی را اینگونه تعریف می نماید: «توانایی درک و فهم دیگران و اینکه چه چیز آن ها را بر می انگیزاند، چگونه فعالیت می نمایند و چگونه در انجام امور با دیگران
__________________________________________
2. Interpersonal commerce 1. Social exchange
3. Responsible 4. Robert Sternberg
5. Multiple Intelligence 6. Logical-mathematical
7. Verbal-linguastic 8. Interpersonal Intelligelligence
همکاری می نمایند» و هوش درون فردی را طراحی و ساخت مدلی دقیق و حقیقی از خود و توانایی استفاده از این مدل، برای انجام فعالیت های موثر در زندگی» تعریف رده است. به وضوع این دو نوع هوش پایه و اساس آن چیزی که امروز به نام هوش عاطفی شناخته می شود، را می سازند.
در اوایل دهه ی 1990برخی از متخصصان تعلیم و تربیت که بر روی «مسئولیت پذیری اجتماعی»1 پژوهش می کردند، از عقاید و نظریه های دیویی و دیگران استفاده نموده و گام هایی رو به جلو برداته و از مدارس خواستند تا تمام دانش آموزان را با موقعیت های اجتماعی درگیر سازند و به آنان مسئولیت های اجتماعی بدهند ]330[. به همین دلیل لازم است یک دسته از مهارت ها به دانش آموزان، چه به عنوان یک دانش آموز و چه به عنوان یک شهروند آموزش داده شود تا بتوانند با یک دید جدید به جامعه و محیط اطراف خود بنگرند و در فعالیت های گروهی و تصمیم گیری های اجتماعی شرکت نمایند. آموزش این مهارتها نقطه شروع ترکیب آگاهی ها و یافته های نظری و پژوهشی با رویکردهای حمایتی قدرتمندی که برای کمک به ورود ایده های جدید به جریان اصلی تعلیم و تربیت طراحی شده اند، می باشد.
بر خلاف این سابقه و زمینه تاریخی پیچیده، پژوهش های اخیر مایر و سالوی ]357[ به همراه انتشار کتاب پر فروش و با تیراژ 5 میلیون جلدی دانیل گلمن به نام «هوش هیجانی» ]347[ باعث
__________________________________________
1. Social Responsibility
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش پدر در تربیت فرزند
مقدمه
انسان موجودی متعهد و مسئول است واین مسئولیت او بخاطر بکار گیری عقل است و برای انسان ضروری است که مسئولیت های خود را بشناسد و آنها را به مرحله اجرا و عمل برساند.از جمله مسئولیت هایی که اسلام به آن تأکید دارد مسئولیت پدر و مادر است. در اسلام پدر دارای مقام ارجمند و چهره ای برجسته و مورد احترام است و شأن پدر پس از شأن خدا ذکر شده است. احترامی که برای پدر ذکر شده بخاطر لیاقت او و انجام وظیفه پدری می باشد.پدر در رابطه با فرزند از طریق وراثت و محیط اثر می گذارد و بخاطر اینکه از این دو کانال اثر گذار می باشد باید مراقب رفتار و اعمال خود باشد.
به امید روزی که تمام پدران جامعه اسلامی ، رعایت مواردی را که قبل از انعقاد نطفه ، زمان جنینی و...می باشد را رعایت کرده تا نسلی سالم را تحویل جامعه دهند.
بخش اول : تربیت
فصل اول : معنای تربیت
برای واژه تربیت معانی گوناگونی در فرهنگ لغات ذکر شده است که به چند مورد آن اشاره می کنیم:
تربیت: پروردن، پروراندن ، آداب و اخلاق را به کسی آموختن ، پرورش
تربیت: پروراندن ، پرورش دادن ، ادب و اخلاق را به کسی آموختن و یاد دادن
تربیت: تهذیب ،ادب آنچه که در همه لغت نامه ها و فرهنگ های لغت در معنای تربیت ذکر شده است ، همان پرورانیدن و ادب و اخلاق را به کسی یاد دادن می باشد.
فصل دوم :هدف تربیت
هدف از تربیت ،همان پاک تربیت کردن فرزند است. یعنی کودک را بگونه ای تربیت کنیم تا بتواند به راه صحیح قدم گذاشته و باعث شود برای پدر و مادرش در دنیا و آخرت مفید باشد.اگر فرزند را صحیح تربیت کنیم، برای پدر و مادر نوعی باقیات الصالحات است و چراغ این باقیات هرگز خاموش نمی شود.
فصل سوم : اهمیت فرزند برای خانواده
وجود فرزند برای خانواده نعمتی است که زن و مرد را به هم نزدیک کرده ،کانون گرم خانوادگی را با نشاط و شاد می کند.اختلافات و نابسامانی های خانوادگی را از بین برده و روزهای بلند والدین را به روزهای کوتاه تبدیل می کند.
وجود فرزند سبب تعادل خانواده می شود. البته این تعادل زمانی محسوس می شود که تعداد فرزندان از یک و دو متجاوزنباشد . وجود فرزند ضامن تلاش والدین و مایهء امید و دلگرمی و شور و نشاط آنهاست. اگر فرزند نباشد ، زن و شوهر به چه امیدی تلاش کنند؟ میزان کوشش زن و شوهر ، وقتی فرزندی نداشته باشند به حدی است که تنها خود را شاداب نگه دارند آن هم با حالتی یأس آمیز. هنگامی که فرزند تلاش پدر و مادر را استفاده می کند ، برای والدین اجر و پاداش به حساب می آید.
فصل چهارم : چرا در امر تربیت به خانواده توجه شده است ؟
آدمی در محیطی به نام خانه و خانواده پا به عرصهء وجود می گذارد و در آن محیط در کنار سایر افراد پرورش یافته و بزرگ می شود. از طرف دیگر ثابت شده است که هر فردی دارای ظرفیت و استعداد ذاتی می باشد که از پدر و مادر ارث می برد و تحت تأثیر و نفوذ عوامل مختلف محیطی قرار گرفته و تربیت می شود.
به عبارت دیگر : مجموعه استعدادها و توانائیهای ارثی و تأثیرات تربیتی گرفته شده از محیط، شخصیت فرد را می سازد. در تشکیل شخصیت و تربیت انسان ها، خانواده بزرگترین نقش را ایفا می کند، بخاطر همین در امر تربیت به خانواده توجه شده است.
بخش دوم : اقسام تربیت
به عقیدهء علمای تربیت ، دو نوع تربیت داریم:
الف) عمدی ب) غیر عمدی.
الف) تربیت عمدی : در این نوع تربیت فرد یا افرادی شیوهء خاصی از تربیت را دربارهء فردی اعمال می کنند.مثلاً وقتی که مادر دست کودک خود را گرفته و به آرامی به او راه رفتن یاد می دهد، می گویند:مادر او را در امر راه رفتن تربیت کرد.
ب) تربیت غیر عمدی: به تربیتی گفته می شود که بدون طرح و نقشهء قبلی انجام گیرد. مثلاًوقتی که کودک نزاع و درگیری را می بیند به طور ناخواسته تهاجم و پرخاشگری را یاد می گیرد.
برخی از روانشناسان برای تربیت تقسیم دیگری بیان کرده اند ، این گروه تربیت را به دو دستهء تربیت جنسی و تربیت مذهبی تقسیم کرده اند:
الف) تربیت جنسی : چنین به نظر می رسد که غریزهء جنسی مربوط به دوران بلوغ است ،اما در واقع این موضوع از خردسالی همراه با کودک بوده و کودک همواره نیازمند تربیت و هدایت است.گواه این موضوع وجود نوجوانان نابالغی است که به انحرافات جنسی گرایش پیدا کرده اند. رغبت به خودنمایی، لذت بردن از نوازش، لمس اعضای بدن و...همه ازنشانه های غریزهء جنسی در فرد است.
البته اوج این حالت در سن بلوغ است، ولی آغاز آن در سن 6-5 سالگی می باشد.در سن 6-5 سالگی کودک سؤالاتی را نسبت به اعضای بدن خود از پدر و مادر می پرسد و آنها نیز باید جواب قانع کننده ای را به او بدهند و او را با مسائلی که برایش اتفاق می افتد، آشنا سازند.اسلام غریزهء جنسی را پلید نمی داند بلکه آن را عاملی برای استحکام زندگی زناشویی، نعمت و موهبت الهی و بقای نسل آدمی می داند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین چه راهکارهایی را برای تربیت جنسی باید انجام دهند؟
از جمله راهکارهایی که والدین می توانند انجام دهند عبارتند از:
مادران در هنگام نظافت بچه ها به این نکته توجه داشته باشند که در حضور کودک دیگر نباشد.
نباید از زمان کودکی، با اندام های تناسلی و حتی ران های بچه بازی کرد.
نباید کودک را با کودکان دیگر در محیط های خلوت تنها گذاشت.
پدر یا سایر بزرگترها نباید دختر بچه 6ساله به بالا را روی زانوی خود بنشانند.
نباید اندام دختر بچه ها در معرض دیگران عریان باشد.
پس از ذکر مطالب بالا ، محیط نیز در هدایت غریزهء جنسی مؤثر و دارای اهمیت خاصی است.
قران کریم در سورهء عنکبوت آیه45 می فرماید:
« ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر»
قران نمازرا عامل دوری از فحشا و اعمال زشت معرفی می کند.کسی که تربیت جنسی صحیحی داشته باشد، در آینده مشکل ساز نخواهد بود.
ب) تربیت مذهبی : کودکان عناصر پاکی و پذیرش و صمیمیت هستند، خوب و بد را از پدر ومادر یاد می گیرند و به هر راهی که پدر و مادر دعوتشان کنند، به هما ن راه پا می گذارند.اگر آنان را با روحیهء خداترسی پرورش دهیم، طبیعی است در آینده افرادی خیرخواه ، مسالمت جو و مطیع خواهند شد و اگر آنان را رها کنیم ،خام و هرزه بار می آیند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین باید چه راهکارهایی رابرای پرورش روحیهء مذهبی کودکان بکار گیرند؟
پدر و مادر باید خود بر اصول استوار دین پایبند باشند.
گر پدر و مادر نسبت به نماز و روزه و حجاب تأکید دارند، به همان نسبت هم به ادب و نرم زبانی نظافت هم تأکید داشته باشند و هیچ گاه افراط نکنند.
محیط خانواده و اجتماع نیز باید همسو باشد، اگر تضادی بین خانواده و اجتماع وجود داشته باشد، تربیت مذهبی طفل ضعیف می شود.
شیوهء فراخوانی نیز باید حساب شده و با برنامه ریزی قبلی باشد.هیچگاه کودک را وادار به انجام کاری نکنیم بلکه اجازه دهیم با میل قلبی اش آن کار را انجام دهد، تا در ذهن فرزند ملکه شود.
در نظر گرفتن روحیات فرزند و استعدادهایش ضروری است و علاوه بر این باید از روش مستقیم جداً پرهیز کرد.
در هر برنامه تربیتی ، تنها فاعلیت کافی نیست بلکه روح پذیرش و قابلیت نیز شرط می باشد.خداوند در سوره تکویر آیه 28 می فرماید:
«لمن شاء منکم ان یستقیم»
قران مایهء بیداری است برای آنها که می خواهند به راه راست بپیوندند.
بخش سوم : عوامل مؤثر در تربیت
عوامل مؤثر در تربیت به دو دسته تقسیم می شوند :