لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
تعریف، مفهوم و اهمیت تصمیم گیری
عدۀ زیادی از صاحبنظران تصمیم گیری را از پر اهمیت ترین وظایف مدیریت دانسته اند. گریفیتس (Griffiths) عقیده دارد که تصمیم گیری عصاره یا چکیده شغل مدیریت است.) سایمون (Simon) که نظریات پرارزشی در رابطه با تصمیم گیری دارد، مدیریت را برابر با فرآیند تصمیم گیری می داند. منظور از فرآیند تصمیم گیری یعنی کوششهای سازمان یافته برای کار گروهی که سازمان را از خودکامگی فردی و خودمحوری مدیر می رهاند و به جای آن تصمیم گیری سازمانی را جانشین می سازد. علاوه بر این، سایمون معتقد است که هر نظریه ای در سازمان و مدیریت باید درستی تصمیم گیری را تضمین کند. مجموعۀ این نظریات و نظریات دیگر نشان می دهد که بیشترین کار مدیریت تصمیم گیری است و آن گونه که پیش از این اشاره کردیم، مدیریت آموزشی بیشترین استفاده را از این فرآیند در امور سازمانهای آموزشی دارد.
صاحبنظران مختلف، تعاریف متنوعی از تصمیم گیری ارائه داده اند که به برخی از آنها اشاره می شود. بارنارد (Barnard)، تصمیم گیری را فراگردی ناشی از سنجش، محاسبه و اندیشیدن که منجر به عمل می شود، تعریف می کند. از دید یکی دیگر از صاحبنظران، تصمیم گیری انتخاب یک راه حل از میان دو یا چند راه حل به منظور دست یافتن به یک هدف مورد انتظار است. پیتر دراکر (Peter Drucker) معتقد است که تصمیم گیری نوعی داوری است که از میان چند راه یک راه برگزیده می شود. از نظر نگارنده، تصمیم گیری فرآیند انتخاب بهترین راه حل ممکن از میان راه حلهای موجود برای حل یک مسأله است. تصمیم گیری فرآیندی است هدفمند، مستمر، پویا و مجموعه ای که تمام چرخه های زندگی و دوران حیات سازمان را در برمی گیرد. بنابراین، تا سازمان وجود دارد، تصمیم گیری نیز وجود خواهد داشت. هدف اصلی تصمیم گیری حل مسائل و مشکلات سازمان و افراد می باشد. برای یافتن راه حل، باید راه حلهای مختلف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق قرار گیرد. پس از مقایسه همه آنها، بهترین راه حل که از نظر اجرائی و اقتصادی صرفه جویانه تر است و ما را در یک شرایط به خصوص به نتیجه می رساند انتخاب می شود.
مراحل تصمیم گیری
مراحل تصمیم گیری مجموعۀ فعالیتهایی است که از توجه به یک مشکل و یافتن راه حل تا ارزشیابی از نتایج تصمیم اعمال شده ادامه دارد. سایمون چهار مرحله برای تصمیم گیری قائل است.
مرحلۀ اول- یافتن فرصتهایی برای تصمیم گیری: در این مرحله، مدیر با مشکلی روبرو می شود و در شرایطی قرار می گیرد که باید ضرورتاً راه حلی برای مشکل پیدا کند.
مرحلۀ دوم- یافتن رشته ها یا دوره هایی از عمل: فرد در این مرحله یک دسته از فعالیتها را برای حل مسأله مناسب می بیند. در حقیقت، تصمیم گیرنده همه راهها و فعالیتهایی که احتمال گشودن مشکل را دارند، در نظر می گیرد.
مرحله سوم- انتخاب یک عمل یا راه حل از میان رشته ها یا دوره های عمل: پس از مقایسه راهها یا فعالیتها، مدیر یا تصمیم گیرندۀ آن راهی که از همه منطقی تر و قابل قبول تر است را انتخاب می کند.
مرحلۀ چهارم- ارزشیابی از انتخابهای گذشته: در این مرحله، پس از آن که راه یا عمل انتخاب شده به عنوان تصمیم به اجرا درآمد، تصمیم گیرنده باید نتایج مثبت یا منفی آن را مورد بررسی قرار دهد و آنها را با اهداف اساسی خود مقایسه کند.
رابینز و کولتر (Robbins and Coulter) برای فرآیند تصمیم گیری هشت مرحله قائل می شوند که به ترتیب عبارتند از: 1- شناسایی مسأله 2- شناسایی معیار تصمیم گیری 3- تعیین وزن برای هر یک از معیارها 4- پیدا کردن راه حلها 5- تجزیه و تحلیل راه حلها 6- انتخاب یک راه حل 7- اعمال راه حل و 8- ارزشیابی و اثر بخشی تصمیم گرفته شده.
انواع تصمیم گیری
تصمیم گیریها را می توان به اشکال و انواع مختلف و از زوایای گوناگون تقسیم بندی کرد. بارنارد به سه نوع تصمیم گیری اشاره می کند. مبنای تقسیم بندی او سیاست مدیر مبنی بر این که خودش یا با کمک دیگران تصمیم بگیرد و این که چقدر توانایی تصمیم گیری دارد را نشان می دهد.
الف- تصمیمات مداخله ای (Intermediary Decisions): این تصمیم توسط یک فرد مقتدر به عنوان فرادست اتخاذ می گردد و به تفسیر، کاربرد یا پخش دستورالعملها مبادرت می ورزد. این فرد تصمیمات را اتخاذ و از طریق سلسله مراتب اقتدار به زیردستان خود ابلاغ می کند.
ب- تصمیمات استینافی (Appellate Decisions): این تصمیمات حاصل مواردی است که توسط زیردستان پیشنهاد یا ارجاع می شود و برحسب همین ارجاعات تصمیمات اتخاذ می گردد.
ج- تصمیمات خلاق: (Creative Decisions): این تصمیمات به خلاقیت و ابتکار مدیر بستگی دارد. مدیر فرد هوشمند، توانا و آگاهی است که موقعیتها و مسائل را به خوبی می شناسد و می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع: تصمیم گیری در مدیریت
استاد: جناب اقای روستائی
محقق: الناز طاهری
بهار86
مقدمه
از جمله جنبه های حساس وظایف مدیریت را می توان تصمیم گیری، ارتباطات، تنظیم و هدایت دانست. مدیریت برای تحقق کارآمد این وظایف، مبادرت به استفاده از فرایند تصمیم گیری در قالب نقش تصمیم گیری می کند. هربرت سایمون (Herbert Siman)، محققی که در زمینه تصمیم گیری تحقیقات زیادی انجام داده است، معتقد است مدیریت و تصمیم گیری دو واژه هم معنا و مترادف هستند. به عبارت دیگر مدیر به وسیله تصمیماتش شناخته می شود. در واقع تصمیم گیری جوهره مدیریت بوده و آینه تمام نمای توانایی ها و قابلیت های مدیر است. از سوی دیگر ریشه یابی دلایل موفقیت و عدم موفقیت سازمان ها به تصمیمات اتخاذ شده مدیران آن سازمان ها منتهی می شود. از این رو است که نیومن (Newman) کیفیت مدیریت را تابع کیفیت تصمیم گیری می داند و مدعی است که تصمیم گیری به تنهایی، مهم ترین نقش مدیر است زیرا کیفیت طرح و برنامه ها اثربخشی و کارآمدی استراتژی ها و کیفیت نتایجی که از اعمال آن ها به دست می آید همگی تابع کیفیت تصمیماتی است که مدیر اتخاذ می کند.
اصولا مدل های تصمیم گیری مختلفی توسط صاحب نظران معرفی شده که از آن جمله می توان به مدل عقلایی، مدل کارنگی، مدل تصمیم گیری مرحله ای، مدل ادغام مرحله ای و الگوی کارنگی، الگوی سطل زباله، الگوی تصمیم گیری اقتضایی، مدل تصمیم گیری در بحران و مدل تصمیم گیری در نظریه آشوب اشاره کرد. در این مقاله از مدلی تحت عنوان مدل تصمیم گیری حکیمانه که توسط باقریان و همکاران (1381) ارائه شده ست، استفاده می شود. این مدل بواسطه در نظر گرفتن این مطلب که چیزها را آن چنان که هست باید شناخت، و کارها را آن چنان که باید به انجام رساند (تعریف حکمت)، به تصمیم گیری حکیمانه مشهور شده است. در مدل حاضر تاثیر اساسی مفروضات مدل، بخصوص در مبحث حق گرایی تا واقع گرایی، تجلی یافته است. در واقع باید تفاوت بین حقیقت به معنای آنچه حق است و باید به آن برسیم با واقعیت به معنای آنچه هست و الزاما هم می تواند نباشد، روشن شود و ترکیب عملی این دو در یک مدل ماتریسی تعیین گردد. بنابراین تمرکز اصلی این مدل بر آرمان گرایی و واقعیت نگر بودن دستگاه تصمیم گیری است که محصول یا خروجی این دستگاه تصمیم گیری، تصمیمات حکیمانه است.
عمل تصمیم گیری در اداره امور سازمانها به قدری مهم است که برخی نویسندگان ، سازمان را " شبکه تصمیم " و مدیریت را عمل "تصمیم گیری " تعریف کرده اند، زیرا در دنیای امروز اداره امور سازمانی نمی تواند صرفاً بر نبوغ و قضاوت شخصی افراد متکی باشد، بلکه تصمیمات بایستی حتی الامکان بر پایه بررسیهای علمی ، آمار و اطلاعات دقیق و به موقع و بر طبق اصول و روشهای خاصی صورت پذیرد. امروزه پیچیدگی سازمانها، هزینه های بالای عملیات و وسعت تشکیلات سازمانی ، لزوم شیوه های تصمیم گیری مناسب و اخذ تصمیمات مستدل را برای مدیران روشن می سازد. آنچه مدیران بیش از هر چیز به آن نیازمندند، ابزاری راحت ، مطمئن و علمی برای یاری آنان در انجام تصمیمات است که پیوسته یا گه گاه با آن مواجه می شوند. تکنیک های کمی و ابزارهای ریاضی در این راستا کارساز و ثمر بخش است . از جمله مدیرانی که همواره در معرض اخذ تصمیمات گوناگون در راستای وظایف شان قرار دارند، مدیران مالی و عملیاتی هستند. مهمترین و شناخته شده ترین ابزاری که می تواند این گونه مدیران را در انجام تصمیمات بهینه یاری کند، تکنیک های "پژوهش عملیاتی " و "مدیریت مالی " است . اگر اثرات ناشی از تصمیم گیریهای مدیران را بتوان به صورت کمی محاسبه کرد، بدون تردید اهمیت استفاده و کاربرد این ابزار علمی بهتر و بیشتر مشخص خواهد شد. به منظور درک چگونگی میزان استفاده از این روشها، در سال 1379 تحقیقی در شرکتهای تولیدی - صنعتی استان خوزستان که یکی از جمله مراکز صنعتی کشور به حساب می آید، صورت گرفته است که دستاورد آن در پی می آید. تکنیک ها و مدل های تصمیم گیری مورد نظر در این تحقیق عبارت از درخت تصمیم ، برنامه ریزی خطی ، کنترل موجودی ، مدل های شبکه ، تجزیه و تحلیل نقطه سربه سر، بودجه بندی سرمایه ای ، شبیه سازی و نسبتهای مالی هستند. فرضیات تحقیق در قالب هشت فرضیه منفی ، مبنی بر عدم استفاده مدیران از تکنیک های مذکور تدوین گردیده است . جامعه آماری تحقیق ، 55 شرکت از شرکتهای تحت پوشش اداره کل صنایع استان خوزستان است که هر کدام 50 و یا بیش از 50 نفر پرسنل دارند. به منظور سنجش فرضیات و شناخت علت یا علل عدم استفاده (احتمالی ) از تکینک های فوق پرسشنامه ای شامل 30 سؤال و در سه بخش تهیه و در بین آزمودنیها که 140 نفر از مدیران (مالی و عملیاتی ) شرکتها بوده اند، توزیع گردید. 8 سوال اول پرسشنامه درخصوص استفاده و میزان اهمیت روشهای نامبرده ، سوال نهم به صورت باز در مورد استفاده از سایر روشها، 17 سوال بعدی راجع به موانع استفاده از روشهای مذکور و 4 سوال آخر در مورد ویژگیهای عمومی پاسخگویان طراحی شده است . از بین پرسشنامه های توزیع شده مجموعاً 125 پرسشنامه (از 44 شرکت ) دریافت و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مهارت تصمیمگیری
تصمیمگیری یک مهارت است. فکر کردن به آنچه باید انجام داد. یک مهارت است. یادگیری انتخاب خوب یک مهارت است. برخی کودکان بهطور شمی این مهارتها را فرا میگیرند، اما بیشتر کودکان نیاز به کمک دارند. خانواده بر این فرآیند تأثیر میگذارد.
کودکان کوچکتر تجربه تصمیمگیری را از خانوادهشان کسب میکنند. این فرآیند با شروع تولد آغاز میگردد. یادگیری چگونگی آرام شدن، استفاده از پستانک، انگشت دست و پا پتو راهی است که نوزاد ترجیحات خود را نشان داده و اولین تصمیمات خود را نشان میدهد. کودکان کوچک دوست داشتن و دوست نداشتنهای خود را از زمان تولد نشان میدهند.
اولین وظیفه پدر یا مادر زیر نظر گرفتن کودک از نزدیک است که این به معنای تحت نظر بودن او از زمان تولدش میباشد. در هنگام تولد، کودکان قادر هستند که انواع ”بوها“ رد انتخاب کنند (ترجیح خود را نشان دهند) و یا پوشش روی پوستشان را نیز انتخاب میکنند (احساس نرمی و زبری) شما بهعنوان پدر یا مادر توانائی شناخت فرزندتان را بهتر از هر کس دیگر در جهان دارید.
مراحل گرفتن تصمیمات آگاهانه و برنامهریزی در خانواده رخ میدهد. در ابتدا، این گزینشها در مورد چگونگی نگهداری کودک، کجا قرار دادن او، نوع غذا، اسباببازیها، کتاب و پزشک کودک میباشند.
پدر و مادر، مسئول تصمیمگیریها با توجه به سلامتی کودک، امنیت و فراهم بودن شرایط آسودهخاطر بودن او در زمان کودکی میباشند. آنها همچنین مسئول دادن فرصتهائی به کودک هستند تا مناسب با سنش در زندگی روزانه تصمیماتی بگیرد. تحقیقات بر ارزش تأثیر خانواده حتی در سالهای نوجوانی صفحه میگذارند. تصمیمات آنها نشان میدهد که هنوز والدین بسیار مهم میباشند. تصمیمگیریهای موفقیتآمیز زمانی آغاز میشود که کودک بسیار کوچک است.
به کودکتان کمک کنید تا راهحلهای ممکن برای مشکلات بیابد. او را کمک کنید که در پی سؤال کردن و جمعآوری اطلاعات باشد. اجازه بدهید اشتباهاتی رخ دهد و تصمیمات اشتباهی گرفته شود ولی در آنجا حضور داشته باشید تا به کودکتان در فهم نتایج تصمیمش کمک کرده و او را حمایت کنید. اگر نسبت به اشتباهات واکنش شدیدی نشان دهید ممکن است فرزندتان از شکست (و یا ناراحت شدن شما) خیلی بترسد. بهطوری که در آینده مایل به تصمیمگیری و یا یافتن راهحل برای مشکلات نباشد. ممکن است فرزندتان نیاز به کمک در دستیابی به اطلاعات برای تصمیمگیری داشته باشد. بگذارید او به راهحلهای ممکن و تصمیمگیری در هر مورد بیندیشد. به نقاط ضعف و قدرت هر انتخاب فکر کنید. به نتایج هر انتخاب فکر کنید. سپس از هوش و احساسات خود برای تصمیمگیری استفاده نمائید.
انجام همزمان این کارها، به کودکتان کمک میکند که این روش و فرآیند موجود در خانواده را حتی وقتی در کنار شما نیست بهکار بندد بدانید که تأثیر تربیت صحیح شما در همه عمر او جاری میباشد.
اهداف مهارتهای زندگی
بخشی از اهداف مهارتهای زندگی عبارت است از:
تقویت اعتماد به نفس
تقویت روحیه ی مشارکت وهمکاری
رشد و تقویت عواطف انسانی
ایجاد روحیه ی مقاومت در برابر تبلیغات مسموم
کمک به شناسایی وبیان احساسا ت
تامین سلامتمهارتهای ارتباطی
ساختن یک شهروند متعادل ومقبول اجتماع
تقویت روحیه ی همزیستی مسالمت آمیز
ارتقاء سازگاری فرد باخودش با دیگران و محیط زندگیش
فواید و کاربردهای مهارت زندگی برای ما:
1 – نحوه کنار آمدن با انتظارات متفاوت خود، خانواده ، همسر ، فرزندان، دوستان ، همکاران، فامیل و جامعه
2 – روابط لذت بخش و رشد دهنده با امکانات ، تکنولوژی و محیط زندگی
3 – دفع فشارهای روانی از طرف محیط های متفاوت
4 – سازگاری با مسائل اقتصادی و نیازهای معیشتی
5 – مدیریت خانواده و تربیت فرزندان
6 – تقویت اعتماد به نفس
7 – رشد و تقویت عواطف و احساسات انسانی
8 – شناخت و کنترل هیجانات و احساسات خود و دیگران
9 – تقویت مهارت های ارتباطی
10 – تامین سلامت جسمی و بهداشت روانی
11 – رفع درگیری ها و تنش های درونی
12 – تامین آرامش و لذت زندگی
13 – رشد شخصی، خودشکوفایی، بالندگی ، خوشبختی و شادابی