لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 79 صفحه
قسمتی از متن .doc :
1-3- تعریف موزه
در اساسنامه شورای بین المللی موزه ها ، موزه ها به این ترتیب تعریف شده است : «موزه موسسه دائمی به منظور میراث فرهنگی و هنری و ارتقا فرهنگی جامعه است که به شکلهای مختلف و خصوصا از طریق نمایش آموزشی و تفریحی مجموعه های هنری تاریخی ، علمی ، تکنولوژی و غیره برای عموم فعالیت میکند.»
در ماده 2 فرمان 1546-45 سیزدهم ژوئن 1945 آمده :
«به هر کلکسیون متشکل از آثاری که دارای ارزش هنری ، تاریخی ، باستان شناسی باشد و به صورت دائمی در معرض تماشای عمومی قرار گیرد موزه اطلاق می شود.»
مفهوم موزه
موزه به ساده ترین شکل عبارتست از بنایی جهت گردآوری مجموعه هایی از اشیا به منظور تحقیق بررسی و بهره گیری . ممکن است این اشیا از کناره ها خاکی مرجانی استرالیا یا آجری از دیوار چین و یا تخم شتر مرغی از آمریکا باشد. بهر صورت میتوان گفت موزه نخست برای سهولت کار ، عنصری را که اصولا دارای یک هویت زمانی است را به زیر یک سقف گرد می آورد . دوم اینکه مشخصات و شرحی را به عنوان نخستین گام برای شناسایی اشیا فراهم آورده همچنین باعث پیدایش انگیزه برای سیر تفکرات به بیننده فراتر از چیزهایی که بطور عادی شناخته است میگردد. سوم یک موزه مجموعه های خود را با شرایطی مساعد برای پیگیری و بررسی عرضه میدارد و به گونه ای که بیننده ، مشتاق ورود به موزه شود و نسبت به اشیا به نمایش گذاشته شده تفکر و به تحقیق بپردازد وبه بازدید مجدد از آن علاقمند گردد.
ولی اگر خواسته باشیم مفهوم موزه را از لحاظ ریشه یابی بررسی کرده باشیم باید گفت که واژه موزه از ریشه یونانی (Muses) به معنی الهام بخش که نام الهه های نه گانه هنر و شعر و موسیقی در یونان باستان بوده توسط شخصی بنام گیوم مشتق شده است . جایگاه نه الهه مزبور که محفل بحث و تبادل نظر میان دانشمندان و محلی برای نگهداری و نمایش گوهرها و اشیا ارزشمند بود به زبان یونانی (Mouseion) نامیده شده است که به معنای مجلس فرشتگان الهام بخش است .
3-2- تاریخچه شکل گیری موزه
1-2-3- پیدایش موزه
تاریخچه پیدایش موزه در جهان و روند تکاملی آن از یک مجموعه خصوصی تا موسسه های عظیم فرهنگی را میتوان در طی سه مرحله یا به اصطلاح موزه داران سه انقلاب بیان نمود البته انقلاب به معنا که در مرحله تحول بنیادی فرهنگی و اجتماعی ژرف اتفاق افتاد.
اصولا هسته مرکزی موزهها را چه در غرب و چه در شرق ، مجموعه هائی تشکیل میدهد که به تدریج و بدون هدف خاصی شکل گرفته است . با افزایش پیچیدگی تمدنها فرصتهای بیشتری برای جمع آوری اشیا گرانبها مانند اسلحه و زره ، ابریشم و پرده های نقش دار ، و جواهرات به وجود آمد . هدایای شاهان ، کاخها و معابد را تزئین نموده و به صورت تصادفی ، ازدواج یا خوش اقبالی در جنگ دست به دست می شد چنین مجموعه هایی به فضای مناسب و تسهیلات نگهداری نیاز داشت و گاهی برای به دوش صاحبان آنها بود موزه ها در دوران کلاسیک عموما به جایی برای تفکر و چشم دوختن دلالت داشت . البته در این میان اماکن مقدس و پرستشگاهها سهم بسزائی داشتند و از معروفترین آنها میتوان پرستشگاه و خانقاههای بودایی شوسومین در ایالت نارا ژاپن و یا معابد یونان و گنجینه نذورات عیسیویان در کلیساهای بزرگ کاتولیک نام برد.
در زمان سالهای قرون وسطی در شرق و غرب ثروتمندان اقدام به گردآوری آثار هنری گرانبها و غیر معمول کردند. دانشمندان نیز کم کم مجموعه های مطالعاتی در زمینه گیاه شناسی و کانی شناسی و امثال آن را جمع آوری نمودند ولی مردم به طور کلی از دیدن آنها محروم بوده اند فقط بعضی از کلیساها در ایام خاص و مراسم ویژه در گنجینه ها را به روی زوار باز می کردند. سرداران رومی نیز گاهی غنائم را در پارکها به معرض نمایش می گذاشتند .
قرون وسطی که صحنه پیدایش مجموعه ها در سه نهاد تابع روحانیت ، در مقام یگانه امانتدار هنر و دانش بود و فئودالیسم و مسیحیت ها از ویژگیهای آن بودند. اما در دوره رنسانس بعلت تحولات فکری به اشیا تنها از جنبه مالی و مادی نگاه نمیکردند و کم کم به ارزش هنری وفرهنگی و علمی آنها نیز توجه می نمودند از این پس اشیا نه تنها نشانه ثروت بلکه سمبل هنر نیز بود و میتوانست الهام بخش هنرمندان قرار گیرد و به این ترتیب اشیا از مخفیگاهها بیرون آمده و در تالارها جای گرفتند اما هنوز تنها برای عدهای معدود قابل مشاهده بود. از حدود سال 1400 تا 1700 یعنی آغاز رنسانس تا اوج کلاسیسم و کشف مجدد عهد باستان و صورت یونان و رومی بروز چند پارگی مسیحیت و دنیوی شدن آموزش پیدایش کلی یک طبقه آرستیوکراست و بورژوا و همچنین اکتشاف عمده به ازدیاد گسترده مجموعهها نخست در مجموعه های سنتی و سپس نزد متاسیان خصوصی منجر شد اگر چه در 1683 میلادی مجموعه شخصی آشمولین انگلستان به صورت موزه عمومی به روی مردم گشوده شد . اما علم موزه شناسی به معنای کنونی آن در قرن هجدهم میلادی به وجود آمد میتوان گفت اولین گامی که در قلمرو این علم برداشته شد مربوط به سال 1727 میلادی است و کلیه جوامع علمی آن را مدیون یک سوداگر آثار هنری از شهر هامبورگ بنام گاسپروف فایکل میدانند فایکل در آن سالها با ذوق خود ماموریت داد که قابل ترین و کاراترین اشیا زندگی طبیعی علمی و هنری زمان را گردآوری و آنها را بهترین شویه ها طبقه بندی کرده برای نگهداری آنها با روشهای علمی اقدام کنند. مجموع این کارها در آن عصر نام لاتین فورئوگرافیا را به خود گرفت.
قرن هجدهم شامل رشد سریع و پیدایش عمده ترین مجموعه های خصوصی به انگیزش هنرمندان و تحقیقات علوم طبیعی بود .موزه بریتانیا ، موزه لور ، موزه ملی تاریخ طبیعی فرانسه واتیکان و غیره نمونه هایی از این مجموعهها بودند این امر در مهمترین کشورهای وقت برژوا از افزایش اهمیت و شمار بورژوازی رواج پژوهش پیدایش کل اولیهای از جهانگردی جنبش روشنگری وروح دایره المعارف نگاری و ..... علاقه به آنچه غریب مینماید نشات گرفت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .docx :
تعریف مسکن
در تعریف مرکز آمار ایران مسکن یا واحد مسکونی، مکان، فضا و یا محوطهای است که یک یا چند خانوار در آن سکونت داشته و به یک یا چند ورودی (شارع عام یا شارع خاص) راه داشته باشد. مسکن شهری از نظر نوع، تراکم مسکونی و نیز تعداد طبقات و خانوار ساکن به چند دسته طبقهبندی میشود، اما از نظر جمعیتی به سه دسته تک خانواری، چند خانواری و مجتمع مسکونی قابل تقسیم است. مسکن مستقل ویلایی (Detached) به آن نوع از خانهها اطلاق میشود که مستقل و جدا از هم و دارای حیاط و فضای باز خصوصی می باشند. این خانهها، که محل سکونت یک یا دو خانوار میباشند، بعضاً در محله های قدیمی دیده می شوند و دارای تعداد زیادی اتاق هستند. به خانههای مستقل نسبتاً بزرگ در بخشهای جدید شهری اصطلاحاً مسکن ویلایی گفته میشود و محلههایی که این نوع خانهها در آنها احداث شده است، جزء منطقه تراکم بسیار کم به شمار میروند. خانه های نیمه مستقل (Semi-Detached) که به طور ردیفی در امتداد معابر شهری ساخته شدهاند، بخشهای میانی شهرهای ایران را تشکیل میدهند. اقتصاد زمین و ساختمان و تأمین مسکن برای خانوارهای جوان، سبب احداث یک یا چند اشکوب جدید روی طبقه اصلی میشود. خانه های آپارتمانی(Apartment Flats)، بخش عمدهای از مسکن شهری را در شهرهای بزرگ و متوسط تشکیل میدهند. خانههای آپارتمانی با توجه به اینکه در نواحی کم درآمد و یا پر درآمد احداث شوند، از نظر اندازه و نوع و میزان تنوع متفاوت خواهند بود. بخشهای مسکونی آپارتمانی، خاص نواحی پرتراکم شهری است. این نواحی خصوصیات اجتماعی و فرهنگی ویژهای دارند که میتوان از آن با عنوان (شیوه زندگی شهری) یاد کرد. مجتمعهای مسکونی (Clusters) با تجمع تعدادی آپارتمان در یک بلوک شهری، که به شکل یکپارچه طراحی و ترکیب شده باشند، پدید می آید. بسیاری از مجتمعهای مسکونی دارای فضای عمومی مشترکی هستند که مورد استقاده همگانی ساکنان مجتمع قرار میگیرد و دیگران حق استفاده و حتی ورود به آن را ندارند. یک مجتمع مسکونی ممکن است از خانههای ویلایی مستقل و یا آپارتمانهای چند طبقه شکل گیرد. اندازه مجتمعهای مسکونی نیز متنوع است و برخی از آنها ، مانند مجتمع اکباتان در تهران، به اندازه یک شهر متوسط جمعیت دارند. برج (Sky Scraper) اصطلاحاً به آپارتمانهای بلندمرتبه بیش از ده اشکوب گفته میشود. آپارتمانهای بلندمرتبه معمولاً برای اسکان اقشار کم درآمد و متوسط درآمد شهری، مانند کارگران و کارمندان، احداث میشوند، اما در کلان شهری مانند تهران ، الگوی دیگری از برج سازی شکل گرفته است. یعنی در نواحی مرفهنشین، که قدرت اقتصادی ساکنان آن و قیمت زمین بسیار زیاد است، آپارتمانهای بلندمرتبه بسیار مدرن برای استفاده طبقات پر درآمد شهری احداث میگردد.برجهای (اسکان، آ. اس. پ و ونک پارک) در تهران از جمله : این نمونهها می باشند. در سالهای اخیر برج سازی در نواحی ییلاقی، خوش آب و هوا و شمال شهر تهران به دلیل گرانی زمین و تقاضای زیاد، رواج یافته است که این برجها با مسکن ویلایی پیرامون خود هماهنگی ندارند و لذا مشکلات خاصی، نظیر جریان هوا، اشراف، مشکلات ترافیکی و غیره ، بوجود آورده اندمفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد که شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهتر زیستن خانواده و طرحهای اشتغال ، آموزش و بهداشت افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل می گردد. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاْ فیزیکی است و کلیه خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زیستن انسان را شامل می شود و باید حق تصرف نسبتاْ طولانی و مطمئن برای استفاده کننده آن فراهم باشد.
در دومین اجلاس اسکان بشر که در سال ۱۹۹۶ در استانبول برگزار شد، مسکن مناسب چنین تعریف شده است:
« سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست.، سرژناه مناسب یعنی آسایش مناسب ، فضای مناسب ، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب ، امنیت مالکیت ، پایداری و دوام سازه ای ، روشنایی ، تهویه و سیستم گرمایی مناسب ، زیر ساخت های اولیه مناسب از قبیل: آبرسانی ، بهداشت و آموزش ، دفع زباله ، کیفیت مناسب زیست محیطی ، عوامل بهداشتی مناسب ، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه است. که همه این موارد باید با توجه به استطاعت مردم تامین شود .بی اغراق کلمه “مسکن” یا “خانه” یا آنچه رساننده مفهوم محل سکونت خانوادهها است در همه جوامع مفهومی متعالی و مقدس دارد . انسان ها در بیرون از خانه درگیر نبردی طولانی و دائمی برای زندگی کردن هستند . سرما و گرما و باد و باران همه بشر بیرون از خانه را به شکلی تهدید می کند . انسان فقط وقتی که در خانه و در میان عزیزان خود هست احساس آرامش می کند. اولین جان پناه ها غارها بودند که انسان با توجه به شرایط زیستی اطراف خود در آنها زندگی می کرده است اما این اماکن با وجود مزایایی که بر زندگی در فضای آزاد داشتند فاقد برخی امکانات رفاهی بودند در نتیجه انسان به این فکر افتاد تا برای دستیابی به زندگی بهتر و سعادتمندتر مکانی را برای سکونت خود و کسانش فراهم آورد پس به خانه سازی روی آورد. از آن سو افزایش جمعیت باعث تغییر وضع مسکن شد . مساکن امروزی گذشته از حفظ و حراست انسان از شرایط جوی ، کارکردهای متنوع دیگری نیز به عهده دارند . در حقیقت مسکن امروزی نه تنها مکانی جهت فراغت انسان است بلکه می تواند در تکامل او نیز تاثیر گذار بوده یا بالعکس باعث ایجاد تنشهای روانی ، نا بهنجاری ها و روی گردانی به دنیای جرایم نیز گردد. آنچه که در بادی امر به نظر می آید بدیهی بودن مفهوم و معنای مسکن است و در یک نگاهی سطحی نیاز چندانی به تبیین این مقوله احساس نمی شود اما با اندکی تامل و امعان نظر به این نکته که مفهوم مسکن چیزی فراتر از یک مکان فیزیکی است سست بودن این گفته به اثبات می رسد . مفهوم مسکن یک مفهوم سهل و ممتنع است. مسکن مسئلهای بسیار پیچیده و بسیار گسترده است. اهمیت مسکن از جایی نشئت می گیرد که بسیاری از نیازهای اولیه فرد همانند خوراک ، استراحت و ... در آن تامین می گردد. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی ، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد که شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهزیستن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. در دومین اجلاس اسکان بشر 1996() که در استانبول برگزار شد مسکن مناسب این چنین تعریف گشته است : “سرپناه مناسب تنها به معنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست ؛ سر پناه مناسب یعنی آسایش مناسب ، فضای مناسب ، دسترسی فیزیکی و امنیت مناسب، امنیت مالک ، پایداری و دوام سازه ای ، روشنایی ، تهویه و سیستم گرمایی مناسب، زیر ساخت های اولیه مناسب از قبیل آبرسانی ، بهداشت و آموزش ، دفع زباله، کیفیت مناسب زیست محیطی ، عوامل بهداشتی مناسب ، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه است که همه این موارد باید با توجه به استطاعت مردم تامین شود. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن ، یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل می گردد. در یک تعریف ساده آمده است واحد مسکونی فضایی است مشتمل بر حداقل یک واحد آشپزخانه ، یک اتاق و یک توالت اختصاصی که تمام یا قسمتی از یک ساختمان مسکونی را تشکیل می دهد و دارای ورودی اختصاصی با خیابان ، کوچه و ... و یا به راهرو یا راه پله مشترک است . ساختمان مسکونی نیز فضایی است محصور ، ثابت و مستقل از زمین ها و ساختمان های مجاور خود که تمام یا قسمتی از سطح آن مسقف بوده و برای سکونت ساخته شده و دارای هیچ گونه فضای مختص فعالیت اقتصادی (اعم از خدماتی و تولیدی ) نیست و به عنوان محلی برای سکونت مورد معامله قرار گرفته است.مقوله مسکن گسترده و پیچیده است ؛ ابعاد متنوعــی دارد و نمیتوان تعریف واحدی از آن ارائه کرد . مسکن یک مکان فیزیکی است و به عنوان ســـــــر پناه نیاز اولیه و اساسی خانوار بحساب می آید . در این سر پناه برخی از نیازهای اولیه خانواده یا فـــرد مانند خوراک ؛ استراحت و حفاظت در برابر شرایط جوی تامین میشود . مفــــهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی ؛ کل محیط مسکوـــــــنی را نیز در بر می گیرد که شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهتر زیستن خانواده و طرحهای اشتغــــــال ؛ آمـــــوزش و بهداشت افراد است . در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیــــــط مسکونی را شامل میگردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف طنز
طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسند، نشان میدهد و این خود مایه خنده میشود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان هنرمندانه و زیباییشناختی عدم تناسب در این "متناسبات" است.
ریشهٔ واژه
طنز واژه ای عربی است و در واژه به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن است. معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوه های متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیخته ای از هرچیز» بود.
تعریف اصطلاح
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته می شود که اشتباهات یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد
در تعریف طنز آمده است: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعف ها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد می کشد.»
دکتر جانسون طنز را این گونه معنی می کند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»
استعمال کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشته است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقا این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشته است. سابقا در فارسی هجو به کار می رفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار برده اند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
ماهیت طنز
طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله ای می انگارد برای نتیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت ها. گرچه در ظاهر می خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می خشکاند و انسان را به تفکر وا می دارد. به همین خاطر در باره طنز گفته اند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.»
طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش می افزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیده ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسان ها را از یقین محروم می کند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه می کند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.
معرف چند طنز پرداز
1ـ کیومرث صابری فومنی(گل آقا): «گلآقا» مشهورترین و محبوبترین نویسندهی طنزپرداز بعد از انقلاب است. وی پیش از انقلاب نیز در عرصهی طنز حضور داشته و با نام مستعار «گردن شکستۀ فومنی» با مجلهی «توفیق» همکاری کرده است. گلآقا نویسندهی ستون طنز «دو کلمه حرف حساب» در روزنامهی اطلاعات بود از اواخر دههی شصت، «هفتهنامهی گلآقا» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی او منتشر شد. بعدها نیز «ماهنامهی گلآقا»، «هفتهنامهی بچهها... گلآقا» و «سالنامهی گلآقا» به مجموعهی نشریات طنز او افزوده شد. این نشریات به طور کلی رویکرد سیاسی، اجتماعی و انتقادی داشتند. بسیاری از طنزنویسان بزرگ پس از انقلاب با نشریات طنز گلآقا وارد عرصهی طنز شدند و در همراهی با این نشریه بود که راه خود را در طنزنویسی پیدا کردند. برخی طنزآوران نامدار پیش از انقلاب نیز با «گلآقا» همکاری داشتهاند که از جملهی آنها میتوان به «ابوالقاسم حالت» اشاره کرد.
2ـ یوسفعلی میرشکاک: او نویسندهای در خور، منتقدی صاحبنظر، شاعری چیرهدست و طنزپردازی تواناست. از مشخصات زبان طنز او گرایش به هجو و آمیختن نظم و نثر است. وی در کار با روزنامههایی از قبیل کیهان، ابرار و نشاط و نشریاتی مانند نیستان، زن روز و سوره همکاری کرده است. مجموعهی طنزهایی که او در ماهنامهی «نیستان» با عنوان «دیپلمات نامه» مینوشت، در کتابی به همین عنوان گردآوری و چاپ شده است.(ر. ک. بیگی حبیب آبادی، 1382: 1200 ـ 1205)
3ـ ابوالفضل زروئی: او از طنزنویسان پر کار و توانمند نسل انقلاب است. وی با مجّلهی خورجین، گلآقا و روزنامههای جامجم، انتخاب و همشهری در زمینهی طنز همکاری کرده است. مقالاتی که او به شیوهی نظیرهنویسی و با عنوان «تذکرةالمقامات» و با نام مستعار «ملانصرالدین» در هفتهنامهی گلآقا مینوشت، از موفقترین کارهای اوست. مجموعهی «تذکرةالمقامات» به صورت کتاب نیز در آمده است.(برداشت آخر، 1385: 280 ـ 287)
4ـ سید ابراهیم نبوی: او از طنزنویسان موفق نشریات بعد از انقلاب است. طنزنویسی او در نیمهی دوم دههی هفتاد از رونق و جلای بیشتری برخوردار بوده است وی کار طنز را در نشریات و روزنامههایی همچون گلآقا، همشهری، توس و نشاط تجربه کرده است.
5 ـ مسعود دهنمکی: دهنمکی در نشریاتی مانند «شلمچه» ، «جبهه» و «صبح دو کوهه»، سمت صاحب امتیازی، مدیر مسئولی یا سردبیری داشته است. همچنین ستونهای طنزی مانند «یک نکته یک نظر»، «تک و پاتک»، «موجی نامه» و «گفتن نگید» در نشریات مذکور به قلم او نوشته میشد. وی از طنزنویسان پرکار و نامدار این دوره است.
6 ـ مرتضی فرجیان: وی از جملهی طنزنویسانی بود که در دورهی پیش از انقلاب با مجلهی «توفیق» همکاری داشته است. پس از انقلاب نیز در مجلههای طنزی چون «گلآقا»، «خورجین» و «فکاهیون» طنزپردازی میکرد. همچنین مجموعهی اشعار طنز او تحت عنوان «دیوان فینگلی» به چاپ رسیده است.(برداشت آخر، 1385: 90)
7 ـ هوشنگ معمارزاده: معمارزاده در زمینهی طنز و در حوزهی ادبیات کودکان صاحب اثر و تجربه است. مجموعهی «طنز ولوژی»، «ماجراهای اسکندر کبیر» و «غوغولی» در موضوع طنز و ادبیات کودکان از جملهی آثار اوست او در مجلههای «توفیق» و «گل آقا» طنزپردازی کرده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 81 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطا لب
عنوان صفحه
مقدمه
بخش اول – تعریف سند و انو اع آ ن
تعریف سند و انو اع آ ن
انواع سند
شرایط سند رسمی
فصل اول – آ ثا ر حقو قی ثبت اسناد
فصل دو م – صدور اجراییه
مبحث ا و ل – عملیا ت اجرایی
فرستادن اجراییه نزد مسؤ و ل اجراء و اطلا ع به متعهد
ابلا غ اجراییه
مبحث دوم – ترتیب اجراء
اسناد بدون وثیقه
اسناد دارای وثیقه
مبحث سوم – روش بازداشت 1-روش بازداشت امو ا ل بدهکار
2-روش با زداشت اموال نزد شخص ثا لث
بخش دوم – شکا یات اجرایی
شکا یت از اجراء سند
فصل اول – تو قیف عملیا ت اجرایی
بخش سوم – طواری اجرایی
شکایت از دستور صدور اجراییه
اعتراض به بازداشت مستثنیا ت دین
اعراض مرتهن از رهن
تقا ضای راهن در سند رهن ثبتی و مدیون در سایر اسناد
توقف تا جر مدیو ن
فوت یا حجر مدیون
تلف واقعی یا حکمی وثیقه
تمدید مهلت بدهکار تو سط بستانکار
ابطا ل عملیا ت اجرایی
نتیجه گیری
فهرست منا بع
مقدمه
مدلول کلیه اسناد رسمی یعنی اسناد ثبت شد ه در دفا تر اسناد رسمی را جع به دیون و سایر امو ا ل منقو ل و معا ملا ت املا ک ثبت شده مستقلا و بد ون احتیا ج به حکم داد گاه لا زم الا جراء است و عموم ضا بطین داد گستری و سایر قو ای دو لتی مکلف هستند که در مو اقعی که از طرف ما مو رین اجرا ء به آ نها مر ا جعه می شود ، در اجرا ء مفا د ورقه اجراییه اقدام کنند مگر در مورد تسلیم عین منقو لی که شخص ثا لثی متصرف و مد عی مالکیت آ ن باشد .
سند ثبتی دارای قوه اجرایی است یعنی می توان برای اجرای مفاد آ ن متوسل به
صدوراجراییه شد. امکان صدور اجراییه در هر سند ثبتی وجود ندارد .
توسل به قوه اجرایی درسند ثبتی در جایی است که این سند ، حاوی تعهدی به نفع ِِ
یکی از طرفین ( متعهد له ) و بر عهده طرف دیگر ( متعهد ) با شد و متعهد له سند مو ا جه با عدم اجرای تعهد از سوی متعهد سند شود . در این صورت ، متعهد له می تواند در خو است صدور اجراییه نماید تا به حق خود برسد. همه اسناد ثبتی که درآنها از متعهدله و متعهد به نحوی از انحاء نام برده است و حقی به نفع یکی وبر عهده دیگری مقرر شده است ، قا بلیت صدور اجراییه را دارند . خواه نوع سند عقد باشد یا ایقاع یا اقرار نامه یا تعهد نامه و غیره . با وجود این ، قانونگذار بعضی از اسناد عادی مانند چک را در حکم اسناد لا زم الا جرا دانسته است و قابلیت صدور اجراییه به آن اعطا کرده است . بعضی از اسناد عادی را صریحا در حکم اسناد لازم الاجرا اعلا م نکرده است.
این مجموعه در چها ر بخش تنظیم گردید ه است . بخش او ل تحت عنو ا ن تعریف سند و انو ا ع آ ن و شا مل انوا ع سند و شرایط سند رسمی می با شد .
بخش دو م در باره شکا یا ت اجرایی و شامل شکایت از اجر اء سند و توقیف عملیا ت اجرا یی است .
بخش سوم در مورد طواری اجرایی است ونکاتی در باره شکایت از دستور صدور اجراییه و اعتراض به بازداشت مستثنیا ت دین می باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .docx :
تعریف افت تحصیلی کاربرد اصطلاح افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه را که باید به محصول نهایی تبدیل میشد، تلف کرده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. البته کاربرد اصطلاح قصور و واماندگی در تحصیل مطلوبتر است. وقتی صحبت از افت تحصیلی میشود، منظور تکرار پایه تحصیلی در یک دوره و ترک تحصیل پیش از پایان دوره است. به عبارت دیگر افت تحصیلی شامل جنبههای مختلف شکست تحصیلی، چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایه تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیلی دانشآموز و سالهای مقرر آموزش و کیفیت نازل تحصیلات میشود. منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانشآموز از سطح رضایتبخش به سطح نامطلوب است. افت تحصیلی یعنی دانشآموز در هنگام تحصیل بعد از یک دوره موفقیت تحصیلی یا متوسط، بهتدریج ظرفیت یادگیری او کاهش یافته و یا تکرار پایه تحصیلی داشته باشد. بهطورکلی نمرات او نسبت به ماه قبل یا سالهای قبل سیر نزولی محسوس از خود نشان میدهد. افت تحصیلی بهعنوان شاخص اتلاف آموزشی، از نظر مفهوم عام به هر گونه ضعف در سوادآموزی و یا وجود بیسوادی گفته میشود. اما از نظر مفهوم خاص عبارت از محقق نشدن انتظارات آموزشی و شکست در اهداف آموزشی است و نا بسامانی در فرآیند یاددهی - یادگیری را در برمیگیرد. ناکامیهای تحصیلی به شکل گریز از مدرسه، تجدیدی، مردودی و ترک تحصیلی به منصه ظهور میرسد. تاریخچه افت تحصیلی افت تحصیلی از دیر باز مورد نظر سیاستگذاران، برنامهریزان آموزشی، مسؤولان آموزشی و خانوادهها بوده و همگی از خسارات ناشی از افت تحصیلی دانشآموزان در جنبههای مادی و انسانی آن آگاهی داشتهاند. به نظر میرسد افت تحصیلی به مفهوم عام آن از گذشته دور، حتی دوران باستان و از صدر اسلام در ایران و جهان وجود داشته است اما افت تحصیلی به معنای خاص آن یعنی ناکامی در تحقق انتظارات آموزشی و شکست در موفقیتهای تحصیلی (آموزشی) در صدساله اخیر در ایران و در چند قرن اخیر در کشورهای دیگر جهان، بهوجود آمده است. مبانی روانشناختی افت تحصیلی: 1- شرایط اجتماعی و اقتصادی: کودکانی که والدین آنها از قدرت اقتصادی- اجتماعی پایینتری برخوردارند و خانوادههای آنها با محرومیتهای اقتصادی مواجه میباشند، افت تحصیلی بیشتری دارند. همچنین در هر جامعهای که دیکتاتوری، وحشت و ناامنی حاکم باشد، کودکان دچار افت تحصیلی میشوند. 2- شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی: در صورتی که از حواس مختلف انسان برای یادگیری استفاده شود، مسلماً یادگیری راحتتر و عمیقتر صورت میگیرد و شرایط و امکانات آموزشی به تحقق این امر کمک شایانی میکند. عدم امکانات مطلوب تحصیلی و شرایط آموزشی معمولا عواملی هستند که در ایجاد افت تحصیلی دخیل میباشند. امکاناتی از قبیل مدرسه، کلاس، کتابهای درسی مناسب و بهرهمندی از معلمان باسواد و کارآمد، همه از عواملیاند که از پیدایش افت تحصیلی پیشگیری میکنند. 3- شرایط فیزیولوژیک یادگیرنده: معمولاً شرایط فیزیولوژیک دانشآموزان در مدارس ما مورد غفلت قرار میگیرند، بعضیها دچار ضعف شنوایی هستند (حدود 2 درصد سخت شنواهستند). بعضی ضعف بینایی دارند. مسئله دیگر گرسنگی کودکان است. تحقیقات نشان داده است دانشآموزانی که از تغذیه مناسب برخوردارند، کمتر دچار افت تحصیلی میشوند. 4- شرایط روانی - حرکتی: مانند دانشآموزانی که مبتلا به صرع میباشند (حدود 2 درصد دانشآموزان مدارس ما صرع دارند.) یا دانشآموزانی که دچار لکنت زبان هستند، از آنجا که نمیتوانند افکار خود را بازگو کنند، دائماً در فشار روانی، اضطراب و تنش به سر میبرند. گروه دیگر دانشآموزانی هستند که به فلج مغزی دچار هستند. این قبیل کودکان لزوماً عقبمانده نیستند بلکه برخی از آنها تیزهوش نیز هستند و افت تحصیلی آنها به این دلیل است که فاقد حرکت هستند. 5- سازشنایافتگی رفتاری: کودکانی که به ناسازگاری عاطفی مبتلا هستند، از نظر رفتاری با محیط سازش ندارند و از یک تعامل بین فردی به نحو مطلوب برخوردار نیستند. 99 درصد از این کودکان در مدارس چون سازگاری با خود و محیط ندارند، افت تحصیلی بیشتری دارند. به طور کلی رفتارهایی از قبیل(بیش فعالی، بی توجهی، کمرویی، در خود فروماندگی و پرخاشگری همه تحت عنوان سازش نایافتگی رفتاری خوانده میشوند و در ایجاد افت تحصیلی موثرند. 6-شرایط عاطفی و روانی: شاید بتوان گفت این مورد در کشور ما عامل اصلی افت تحصیلی میباشد. همواره سخن بر سر این است که میان ظرفیت بالقوه کودکان و آنچه انجام میدهند، فاصلهای وجود دارد. امروزه روانشناسان معتقدند نباید صرفاً به دنبال سنجش هوش کودکان بود بلکه باید ظرفیت یادگیری آنها را به دست آورد، زیرا همواره ظرفیت یادگیری بچهها بسیار بیشتر از آن است که میآموزند. عمدهترین دلائل افت تحصیلی 1- عوامل فردی: شامل هوش، توجه و دقت، انگیزه، هیجانات و آشفتگیهای عاطفی و نارسائیهای جسمی. 2- عوامل خانوادگی: شامل روابط خانوادگی، فقر مالی و اقتصادی، فقر فرهنگی والدین، فقدان والدین یا والد. 3- علل آموزشی مدرسه: شامل شیوه تدریس معلم، برنامه درسی مدرسه، پیشداوری معلم، شرایط فیزیکی کلاس، ارزیابیهای نادرست معلمان از عملکرد دانشآموزان، پایین بودن نسبت معلم به دانشآموزان، کمبود معلم مجرب، آموزشدیده و علاقهمند به تدریس و تحت پوشش قرار نگرفتن دانشآموزان واجبالتعلیم. راههای کاهش افت تحصیلی افت تحصیلی موضوعی غیر قابل حل نیست، اما حل آن هم یکباره و ناگهانی و با شیوههای آنی میسر نیست. برای مقابله با این پدیده، به برنامهریزیهای درازمدت و زیربنایی احتیاج است. برنامههایی که بر اساس واقعیتهای اجتماعی باشند و ضمانت اجرایی به عنوان یکی از اصول برنامهریزی آموزشی را داشته باشند. الف: برنامههای درازمدت یا بنیادی: این برنامهها تدابیر زیربنایی است که یک سیاست کلی را در نظام آموزشی میطلبد. برخی از جزییات این روشها عبارتند از: 1- تجدید نظر در نظام ارزشیابی. 2- کاهش تعداد دانشآموزان هر کلاس. 3- ارزیابی هوشی دانشآموزان قبل از دبستان. 4- فراهم کردن امکانات آموزش و پرورش. ب: برنامههای کوتاه مدت: جزئیات این برنامهها به شرح زیر است: 1- تهیه به موقع کتابهای درسی و فراهم آوردن وسایل کمک آموزشی. 2- همکاری نزدیک اولیاء مدرسه و والدین. 3- ارزیابی عملکرد معلمان و تشویق معلمان کارآمد. 4- تقویت انگیزههای درونی دانشآموزان. همچنین تغییر در نگرشهای آموزشی معلمان، تغییر در سبکهای مدیریت مدارس، نوآوری در روشهای تدریس، اصلاح فرآیند یاددهی- یادگیری و توجه به مشارکت مردمی میتواند در کاهش مسائل آموزش و پرورش به ویژه افت تحصیلی مثمر ثمر باشد. بهرهگیری از مطالعات تطبیقی یعنی استفاده از تجربیات سایر کشورها در این زمینه میتواند مؤثر باشد. به عنوان مثال در هند راههای زیر را به کار بردهاند: 1- روشهای موثر تدریس عرضه گردید. 2- بازآموزی معلمین آغاز شد. 3- بین والدین و معلمین رابطه نزدیکتر ایجاد شد. در کشور پاکستان بیشتر روی بازآموزیها تاکید شده و بازآموزی معلمین را سرلوحه کار خود قرار دادهاند و معتقدند که این کار باید شامل آموزش مهارتهای تدریس، بازنگری محتوای دروس و آموزش مهارتهایی باشد که انگیزه دانشآموزان را به درس و تحصیل بیشتر کند. همچنین برای کاهش افت تحصیلی علاوه بر راههای درون سازمانی به راههای برون سازمانی نیز نیاز است. مثلا کاهش علائق افراد به تحصیلات به ویژ در پسران، به خاطر نبود بازار کار مناسب و شایسته برای دانشآموختگان است که این مهم عامل جدی در کاهش انگیزش تحصیلی در آنها میشود، به طوری که نابرابریهای آموزشی در شهر و روستا و نیز نابرابریهای جنسیتی (دختران در مقابل پسران) در تحصیلات عالیه که در یک دهه اخیر بر عکس چند دهه قبل در نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی کشور ما رخ داده است، به دلیل عدم تطابق نیازهای بازار کار به تخصص فارغالتحصیلان مدارس و دانشآموختگان دانشگاههاست. خسارتهای ناشی از افت تحصیلی: 1-هزینههای تحمیلشده به دولت که شامل: الف: اتلاف هزینههای جاری اداره موسسات آموزشی توسط دولت. ب: اتلاف سرمایهگذاریهای ثابت برای احداث و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی. 2- هزینههای تحمیلشده بر خانواده شامل: الف: اتلاف هزینههای مستقیم خانواده مثل پرداخت حق ثبتنام، هزینه لوازمالتحریر. ب: اتلاف هزینههای حمل و نقل، ارتباطات برای رفت و آمد دانشآموزان به مدرسه. 3- خسارتهای وارده به دانشآموزان شکست خورده شامل: الف: هزینه فرصت از دست رفته بر اثر دیرتر راه یافتن به بازار کار. ب: خسارتهای دیگری که بر فرد وارد میشود مثل هزینه واقعی سرخوردگی، احساس حقارت و بیکفایتی و خودپنداری منفی. به نظر میرسد که بعد روانی اجتماعی خسارتها که به دانشآموز و خانواده او وارد میشود، بهمراتب ضربات روانی جدیتری نسبت به بعد مادی خانواده بر فرد تحمیل میکند و متأسفانه جبران زخمهای شکست تحصیلی بهکندی انجام میشود. نتیجهگیری: مسئله افت تحصیلی به عنوان قدیمیترین و بحثانگیزترین مسأله آموزش و پرورش ایران در دهههای اخیر بوده است که فاصله بین وضعیت علمی موجود فراگیران با وضعیت مورد انتظار آنها از حد معقول و مقبول آن فراتر رفته است و منجر به خسارتهای اقتصادی، روانی و اجتماعی گردیده است. تحقیقات انجامشده نشان میدهد در کشور ما شکست تحصیلی زیاد و پرحجم بوده و از همان سال اول ابتدایی گریبانگیر برخی از دانشآموزان میشود. تحلیلهای آماری نشان میدهند که این پدیده در ایران نیز همانند سایر جوامع گزینشی بوده و همه طبقات به یک نسبت با آن مواجه نیستند. این امر در مناطق محروم و روستایی و در میان حاشیهنشینان شهرها بسیار عمیقتر است. متأسفانه گهگاه در ارائه آمار و ارقام، دقت لازم صورت نمیگیرد تا میزان و حجم واقعی معضلات آموزشی و فرهنگی مشخص گردد. وقتی در مواردی مانند مسئله بیسوادی آمار متفاوتی از 22 تا 32 درصد ارائه میشود، چگونه انتظار داریم برنامهریزی درستی در این مورد بنماییم. متأسفانه بدتر از این، پاک کردن صورت مسئله، به جای حل مسئله در بحث افت تحصیلی قابل تأمل است. یعنی به جای مردودی و تجدیدی، اجازه تکرار امتحان در نوبتهای متوالی را به معنی کاهش افت تحصیلی بیان میکنند. شناخت علل فردی، اجتماعی از یکطرف و علل ساختاری و آموزشی نظام تعلیم و تربیت از طرف دیگر مسائل را پیچیدهتر کرده است. بدین منظور برای کاهش افت تحصیلی میتوان از تغییر و نوآوری آموزش در عرصه تربیت هنر، نظام ارزشیابی، روشهای تدریس، مشارکت اولیاء، و سبکهای مدیریت مدارس استفاده کرد. منابع: