انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد تفسیر موضوعی قرآن شیمی وقرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

نام ونام خانوادگی : رضا علایی

شماره ی دانشجویی : 870968630

نام استاد : شهابی

نام درس : تفسیر موضوعی قرآن

موضوع پژوهش : شیمی وقرآن

سکشن : 18-20 روز یکشنبه

مشخصه ی درس : 173

مقدمه:

اگر نظری به آیات قرآن بیفکنیم می بینیم که در موارد گوناگون خداوند انسانها را به سیر و گشت و گذار در جهان پیرامون خود فرا می خواند.بارها در قرآن آمده است ای انسانها آیا به آسمان نمی نگرید؟ آیا به ستارگان نمی نگرید ؟ به گیاهان؟به حیوانات؟و ..........گویاترین بر این مدعا نامهای اشیا» , حیوانات و صورتهای فلکی است که در سراسر آیات قرآن مشاهده می شود.

سوختن چوب و تولید آتش:

در آیه 80 سوره یاسین خداوند به خاصیت آتش افروزی درختان سبز اشاره می کند.امروز میدانیم گیاهان گاز کربنیک را از هوا و آب را از زمین جذب کرده و به کمک انرژی نورانی خورشید طی عمل فتوسنتز در ابتدا ماه گلوکز الی را ساخته واکسیزن آب در این فرآید آزاد میشود.طی فرآیندهای بعدی از گلوکز چوب ساخته میشود و انرژی ذخیره شده (انرژی شیمیایی خورشید)در گیاهان هنگام سوختن چوب ها آزاد می شود و همچنین اگر تمام چوب ها و درختان بر اثر وزش باد و طوفان به هم بخورند آتش سوزیهای وسیع و وحشتناک در جنگلها رخ می دهد.

آهن:

در آیه 25 سوره حدید آمده است آهن (و دیگر فلزات)را که در آن سختی (برای جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار برای مردم است افریدیم) و امروز میدانیم که آهن و آلیازهای آن به مجموع فلزات دیگر در زندگی انسان اهمیت دارد.

آب دریا ها :

در آیات متعدد قرآن خداوند اهمیت دریا و آب را بیان میکند (و هم او خدایی است که دریا را برای شما مسخر کرد)(نحل 14).دریاها سرشار از مواد معدنی و جلبلک هایی است که پایه و اساس زنجیره غذایی را در داخل آب تشکیل داده و اهمیت زیادی در زندگی انسانها دارند.سوره الرحمن آیه 19 اشاره به دو دریایی دارد که در کنار هم قرار دارند و در حالیکه با هم تماس دارند در میان آنها مانعی قرار دارد که یکی بردیگری غلبه نکند.چرا؟

سرنوشت آب دریاها:

قرآن کریم در آیه 6 سوره تکویر از برافروخته شدن دریاها و آیه 3 سوره انفطار از به هم پیوسته شدن دریاها در روز قیامت صحبت میکند که جای بسی شگفتنی است بعید نیست در استانه قیامت آب این دریاها که از دو ماده اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته چنان تحت فشار قرار گیرند که تجزیه شوند و بر اثر یک جرقه همگی تبدیل به یک پارچه آتش شوند.

رعد و برق:

ایه 12 سوره رعد و 24 سوره روم در قرآن رعد و برق را هم مایه ی امید و هم مایه ی ترس معرفی میکند و امروز با اکتشافات علمی ثابت شده که رعد و برق فوائد برکات فراوانی دارد از جمله :

آبیاری و از برق معمولا حرارت فوق ا لعاده زیادی تولید می شود که مقدار زیادی از هوای اطراف را سوزانیده و در نتیجه فشارها کم شده و ابرها می بارند.

در هنگام برق قطرات باران با اکسیژن کافی اضافی ترکیب شده که یکی از آثارش کشتن میکروبهاست و به همین دلیل هر سال که رعد و برق کم باشد آفات گیاهان زیاد می شود.

قطرات باران بر اثر برق و حرارت شدید یک حالت اسیدی پیدا می کند و هنگام پاشیدن بر زمینها یک نوع کود گیاهی موثر ساخته می شود و گیاهان تغذیه می شوند.

در آیه 2 سوره ی الحدید آمده که:له الملک السماوات آهن عنصری است که براحتی از زمین استخراج شده و به راحتی می توانید به آن برگردد و دوباره مثل قبل بصورت اکسید آهن قرمز رنگ در کانی آهن درآید که به نظر من این آیه می تواند به این موضوع اشاره داشته باشد.

در آیه 25 این سوره که می فرماید:

ابتدا اشاره به فرستادن انبیا با عدل و سپس از خصوصیات آهن که فواید زیادی دارد و برای حفظ عدالت آفریده شده صحبت می کند.

از لحاظ شیمیایی آهن دارای عدد اتمی زوج است و پایداری نسبی بیشتری نسبت به عناصر با عدد اتمی فرد دارد و نسبت به آنها فراوانی نسبی بیشتری دارد.فراوانی عناصر به پایداری آنها مربوط است.این پایداری براساس انرژی اتصال بیان می شود.هنگام تشکیل هسته اتم از اجزای آن مقداری ماده به انرژی تبدیل می شود که این انرژی براساس رابطه زیر بیان می شود:

E =(m)C

انرژی اتصال آهن از اختلاف بین جرم هسته آهن و با جرم 26 پروتون و 30 نوترون تشکیل دهنده آن بدست می آید.

رنگهای شیمیایی در قرآن:

زندگی بشر از بدوخلقت تحت تاثیر دو عامل مهم شب و روز بوده است. انسان با مشاهده علامتشب(تاریکی)به سر پناه خود روی می آوردو با آشکار شدن صبح و روشنایی به سوی تلاش و فعالیت



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر موضوعی قرآن شیمی وقرآن


شب قدر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تفسیر:

شب قدر نزول قرآن : از آیات قرآن به خوبی استفاده می شود که قرآن مجید در ماه مبارک رمضان نازل شده است : شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن (بقره 185)

و ظاهر این تعبیر آن است که تمام این قرآن در ماه رمضان نازل گردیده است.

و در نخستین آیه سوره قدر می فرماید: (( ما آن را در شب قدر نازل کردیم.)) ( انا انزلناه فی لیله القدر)

گرچه در این آیه صریحاً نام قرآن ذکر شده ولی مسلم است که ضمیر ‘‘ انا انزلناه به قرآن باز می گردد و ابهام ظاهری آن بررسی بیان عظمت و اهمیت آن است. تعبیر به انا انزلناه ( ماه آن را نازل کردیم ) نیز اشاره دیگری به عظمت این کتاب بزرگ آسمانی است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصاً با صیغه تکلم مع الغیر که مفهوم جمعی دارد و دلیل بر عظمت است. نزول آن (( شب قدر )) همان شبی که مقدرات و سرنوشت انسان ها تعیین می شود دلیل دیگری بر سرنوشت ساز بودن این کتاب بزرگ آٍسمانی است.

از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجه گیری می شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است ، اما کدام شب است؟ از قرآن چیزی در این مورد استفاده نمی شود ولی روایات در این باره بحث فراوان کرده اند که در پایان تفسیر این سوره به خواست خدا در این زمینه و مسائل دیگر سخن خواهیم گفت در اینجا سئوالی مطرح است و آن اینکه هم از نظر تاریخی و هم از نظر ارتباطات محتوای قرآن با حوادث زندگی پیغمبر اکرم (ص) مسلم است که این کتاب آسمانی به طور تدریجی و در طی 23 سال نازل گردیده است این امر چگونه با آیات فوق که می گوید در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است سازگار می باشد؟ پاسخ این سئوال به گونه ای که محققان گفته اند این است که قرآن دارای دو نزول بوده است . نزول دفعی که در یک شب تمام قرآن بر قلب پاک پیغمبر اکرم (ص) یا بیت العمور یا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل گردید.

و نزول تدریجی که در طول 23 سال دوران نبوت انجام گرفت ( شرح این مطلب را ذیل آیه 3 سوره دخان جلد 21 تفسیر نمونه صفحه 148 به بعد بیان کرده ایم ) بعضی نیز گفته اند آغاز نزول قرآن در لیله القدر بوده نه تمام آن ولی این برخلاف ظاهر آیه است که می گوید ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. قابل توجه اینکه : درباره نازل شدن قرآن در بعضی از آیات تعبیر به « انزال» و در بعضی به تعبیر « تنزل » شده است ، و از پاره ای از متون لغت استفاده می شود که « تنزل » معمولاً در جایی گفته می شود که چیزی تدریجاً نازل گردد، ولی « انزال » مفهوم وسیعتری دارد که نزول دفعی را نیز شامل می گردد این تفاوت تعبیر که در آیات قرآن آمده می تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.

در آیة بعد برای بیان عظمت شب قدر می فرماید :« تو چه می دانی قدر چیست ؟» ( و ما اورئک ما لیله القدر) و بلافاصله می گوید :« شب قدر شبی است که از هزار ماه بهتر است.»

این تعبیر نشان می دهد که عظمت این شب به قدری است که حتی پیغمبر اکرم (ص) با آن علم وسیع و گسترده اش قبل از نزول این آیات به آن واقف نبود.

می دانیم هزار ماه بیش از هشتاد سال است ، به راستی چه شب با عظمتی است که به اندازة یک عمر طولانی پر برکت ارزش دارد. در بعضی از تفاسیر آمده است که پیغمبر اکرم (ص) فرمود : « یکی از بنی اسرائیل لباس جنگ در تن کرده بود و هزار ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده ) جهاد فی سبیل الله بود ، اصحاب و یاران تعجب کردند و آرزو داشتند چنان فضیلت و افتخاری برای آنها نیز میسر می شد، آیة فوق نازل گشت و بیان کرد که : « شب قدر از هزار ماه برتر است.»

در حدیث دیگری نیز آمده است که پیغمبر اکرم (ص) از چهار نفر از بنی اسرائیل که هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصیان انجام داده بودند سخن به میان آورد ، اصحاب آرزو کردند ای کاش آنها هم چنین توفیقی پیدا می کردند آیة فوق در این زمینه نازل شد.

در اینکه عدد هزار در اینجا برای « تعداد » است یا « تکثیر »؟ بعضی گفته اند برای تکثیر است و ارزش شب قدر از هزاران ماه نیز برتر می باشد ولی روایاتی که در بالا نقل کردیم نشان می دهد که عدد مزبور برای تعداد است ، و اصولاً عدد همیشه برای تعداد است مگر اینکه فرضیة روشنی بر تکثیر باشد.

سپس به توصیف بیشتری از آن شب بزرگ پرداخته می افزاید: « فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای تقدیر هر کار نازل می شوند.» (تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر )

با توجه به اینکه « تنزل » فعل مضارع است و دلالت به استمرار دارد ( در اصل « تنزل » بوده ) روشن می شود که شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم (ص) و نزول قرآن مجید نبوده ، بلکه امری است مستمر و شبی است مدام که در همه سال تکرار می شود.

در اینکه منظور از روح کیست؟ بعضی گفته اند : « جبرئیل امین » است که « روح الامین » نیز نامیده می شو و بعضی « روح » را به معنی « وحی » تفسیر کرده اند به قرینه آیة 52 سورة شوری «« و کذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا » : « همان گونه که بر پیامبران پیش وحی فرستادیم به تو نیز به فرمان خود وحی می کردیم » بنابراین مفهوم این آیه چنین می شود: « فرشتگان با وحی الهی در زمینة تعیین مقدرات در آن شب نازل می شوند » در اینجا تفسیر سومی وجود دارد که از همه نزدیکتر به نظر می رسد و آن اینکه « روح » مخلوق عظیمی است مافوق فرشتگان ، چنانکه در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که شخصی از آن حضرت سئوال کرد: « آیا روح همان جبرئیل است »؟ امام (ع) در پاسخ فرمود :« جبرئیل من ملائکه والروح اعظم من الملائکه ، الیس ان الله عزوجل یقول : تنزل الملائکه والروح ». جبرئیل از ملائکه است و روح اعظم از ملائکه است ، مگر خداوند متعال نمی فرماید :« ملائکه و روح نازل می شوند»

یعنی به قرینة مقابله ، این دو با هم متفاوتند ، تفسیرهای دیگری نیز برای کلمة « روح » در اینجا ذکر شده چون دلیلی بری آنها نبود از آن هدف نظر گردید.

منظور از « من کل امر » این است که فرشتگان برای تقدیر و تعیین سرنوشت ها و آوردن هر خیر و برکتی در آن شب نازل می شوند، و هدف از نزول آنها انجام این امور است.

یا اینکه هر امر خیر و هر سرنوشت و تقدیری را با خود می آورد. بعضی نیز گفته اند منظور این است که آنها به امر و فرمان خدا نازل می شوند ولی مناسب همان معنی اول است.

تعبیر به « ربهم » که در آن تکیه روی مسأله ربوبیت و تدبیر جهان شده است تناسب نزدیکی با کار این فرشتگان دارد که آنها برای تعبیر و تقدیر امور نازل می شوند و کار آنها نیز گوشه ای از ربوبیت پروردگار است.

و در آخرین آیه می فرماید: « شبی است آلنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح ( سلام هی حتی مطلع فجر ) هم قرآن در آن نازل شده هم عبادت و هم احیاء آن معادل هزار ماه است هم خیر و برکات الهی در آن شب نازل می شود هم رحمت خاصش شامل حال بندگان می گردد ، و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند . بنابراین شبی است سرتاسر سلامت ، از آغاز تا پایان حتی طبق بعضی از روایات در آن شب شیطان در زنجیر است و از این نظر نیز شبی است سالم و توأم با سلامت. بنابراین اطلاق « سلام » که به معنی سلامت است بر آن شب ( به جای اطلاق سالم ) در حقیقت نوعی از تأکید است همانگونه که گاه می گوییم فلانکس عین عدالت است.



خرید و دانلود  شب قدر


تحقیق در مورد تفسیر سوره قدر 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

اِنّا اَنزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنّاسِ بِلْحَقِّ فَمَنِ اهَتدی فَلِنَفْسِه وَ مَنْ ضَلََّ فَاِنَّما یَضِلُّ عَلَیْهْمِ بِوَکیلٍ

اَللهُ یَتَوَفَّی الْانْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الّتَی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتی قَضی عَلَیْهَا اْلمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْاخُرْی اِلی اَجَلٍ مُسَمّیً اِنَّ فی ذلِکَ لَایاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ

اَمِ اتّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ شُفَعاءَ قُلْ اَوَلَوْکانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئًا وَیَعْقِلُونَ

قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَهُ جَمیعًا لَهُ مُلْکُ السّشمواتِ وَاْلَارْضِ ثُمَّ اِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

تفسیر:

خداوند ارواح را به هنگام مرگ و خواب می گیرد

بعد از ذکر دلائل توحید و بیان سرگذشت مشرکان و موحدان، در نخستین آیه مورد بحث این حقیقت را توضیح می دهد که پذیرش و عدم پذیرش شما سود و زیانش متوجه خودتان است، و اگر پیامبر (ص) در این زمینه اصرار می ورزد نه بخاطر نفعی است که عائد او شود، بلکه صرفاً انجام وظیفه الهی است، می فرماید:

«ما این کتاب آسمانی را به حق برای مردم بر تو نازل کردیم» (انا انزلنا علیک الکتاب للناس بالحق) (1).

«هر کس هدایت را پذیرا شود به نفع خود او ست، و هرکس گمراهی را بر گزیند تنها به زیان خود او تمام می شود» (فمن اهتدی فلنفسه و من ضل فانمایضل علیها).

و در هر حال «تو مأمور نیستی که حق را در قلوب آنه به اجبار داخل کنی» وظیفه تو تنها ابلاغ و انذار است (و ما انت علیهم بوکیل)

این سخن که هر کس راه حق را پیش گیرد سودش عائد خود او می شود، و هرکس در بیراهه گام نهد زیانش دامن خود او را می گیرد، کراراً در آیات قرآن آمده است، و تأکیدی است بر این واقعیت که نه خدا نیازی به ایمان بندگان و وحشتی از کفر آنها دارد و نه پیامبر او، او این برنامه را تنظیم نکرده تا سودی کند «بلکه تا بر بندگانش جودی کند».

تعبیر «و ما انت علیهم بوکیل» (با توجه به اینکه وکیل در اینجا به معنی کسی است که موظف بر ایمان آوردن گمراهان باشد) کراراً در آیات قرآن با همین عبارت و یا شبیه به آن تکرار شده، و بیانگر این حقیقت است که پیغمبر اکرم (ص) مسئول ایمان مردم نیست، اصولا ایمان از طریق اجبار به دست نمی آید، و تنها موظف است که در ابلاغ فرمان الهی به مردم لحظه ای کوتاهی و سستی نکند خواه پذیرا شوند یا رویگردان؟

***

سپس برای اینکه روشن سازد همه چیز انسانها و از جمله حیات و مرگشان به دست خدا است می گوید: «خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند» (الله یتوفی الا نفس حین موتها).

«وارواحی را که نمرده اند نیز به هنگام خواب می گیرد (و التی تمت ؟ فی منامها).

و به این ترتیب «خواب» برادر «مرگ» است و شکل ضعیفی از آن چرا که رابطه روح با جسم به هنگام خواب به حداقل می رسد وبسیاری از پیوندهای این دو قطع می شود.

بعد می افزاید: «ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه می دارد» (به گونه ای که هرگز از خواب بیدار نمی شوند) و ارواح دیگری را که فرمان ادامه حیاتشان داده به بدنهایشان باز می گرداند تا سر آمد معینی» (فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الخری الی مسمی).

آری «در این مسأله آیات و نشانه های روشنی است برای کسانی که تفکر می کنند» (ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون)

***

از این آیه امور زیر به خوبی استفاده می شود:

انسان ترکیبی است از روح و جسم، روح گوهری است غیر مادی که ارتباط آن با جسم مایه نور و حیات آن است.

به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع می کند، و روح را به عالم ارواح می برد و به هنگام خواب نیز این روح را می گیرد، اما نه آنچنان که رابطه به کلی قطع شود، بنابر این روح نسبت به بدن دارای سه حالت است: ارتباط تام (حالت حیات و بیداری) ارتباط ناقص (حالت خواب) قطع ارتباط به طور کامل (حالت مرگ).

«خواب» چهره ضعیفی از «مرگ» نمونه کامل «خواب»!

خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است، مخصوصاً هنگامی که «رویا» آنهم رویاهای صادقه توأم باشد این معنی روشنتر میشود.

بعضی از ارواح هنگامی که در عالم خواب و ؟؟؟ می شود گاه به قطع کامل این ارتباط می انجامد به طوری که صاحبان آنها هرگز بیدار نمی شوند، و اما ارواح دیگر در حال خواب و بیداری در نوسانند تا فرمان الهی فرا رسد.

توجه به این حقیقت که انسان همه شب به هنگام «خواب» در آستانه مرگ قرار می گیرد درس عبرتی است که اگر در آن بیندیشد برای «بیداری» او کافی است.

تمام این امور به دست قدرت خداوند انجام می گیرد، و اگر در آیات دیگر سخن از قبض روح به دست «ملک الموت» و فرشتگان مرگ مرگ امده، به عنوان این است که آنها فرمانبران حق و مجریان اوامر او هستند و تضادی میان این دو وجود ندارد.

به هر حال این که پایان آیه می فرماید: «در این موضوع نشانه های روشنی است برای کسانی که اندیشه می کنند» منظور نشان هائی از قدرت خداوند و مأله مبدء و معاد و ضعف و ناتوانی انسان در برابر اراده او است.

***

از آنجا که در آیه گذشته حاکمیت «الله» بر وجود انسان و تدبیر او از طریق نظام مرگ و حیات و خواب و بیداری مسلم شد در آیه بعد سخن از انحراف مشرکان در مسأله شفاف به میان می آورد تا به آنها ثابت کند مالک شفاعت همان مالک مرگ و حیات و حیات آدمی است، نه بتهای فاقد شعور، می فرماید: «آنها غیر خدا را شفیعان خود برگزیدند» (ام اتتخذوا من دون الله شفعاء).

می دانیم که یکی از بهانه های معروف بت پرستان در مورد پرستش بتها این بود که می گفتند: «ما آنها را بخاطر این می پرستیم که شفیعان مانزد الله بوده

97- اِنَّ الَّذینَ تَوَفّیهُمُ الْملائکَهُ ظالِمی اَنْفُسهِمِ قالوا فِیهمَ کُنتُمْ قالُوا کُنّا مُسْتَضْعَفینَ فی الاَرْضِ قالُوا اَلَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللهِ واسِعَهْ فَتُهاجِروا فیها فَاُلئِکَ مَأوْیهُمْ جَهَنَّمس وَ ساعَتْ مَصیراً.

98- اِلَّا الْمَستَضْعَفینَ مِنَ الرَجالِ وَالنِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لایسْتَطیعونِ حیلَةً وَلا یَهتَدونَ سَبیلاً

99- فَاوُلَئِکَ عَسَی اللهَ اَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکانَ اللهُ عَفُواً غَفُوراً.

ترجمه:

97- کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند و به آنها گفتند شما در چه حالی بودید (و چرا با اینکه مسلمان بودید در صف کفار جای داشتید؟) گفتند ما در سرزمین خود تحت فشار بودیم، آنها (فرشتگان) گفتن مگر سرزمین خدا پنهاور نبود که مهجرت کنید؟ پس آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ و سر انجام بدی دارند.

98- مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که به راستی تحت فشار قرار گرفته اند، نه چاره ای دارند و نه راهی (برای نجات از آن محیط آلوده) می یابند.

99- آنها ممکن است خداوند مورد عفوشان قرار دهد و خداوند عفو کننده و آمرزنده است.

شأن نزل:

قبل از آغاز جنگ بدر سران قریش اخطار کردند همه افراد ساکن مکه که آمادگی برای شرکت در میدان جنگ دارند، باید برای نبرد با مسلمانان حرکت کنند و هر کس مخالفت کند خانه او ویران و اموالش مصادره می شود، به دنبال این تهدید، عده ای از افرادی که ظاهراً اسلام آورده بودند ولی به خاطر علاقه شدید به خانه و زندگی و اموال خود حاضر به مهاجرت نشده بودند، نیز با بت پرستان به سوی میدان جنگ حرکت کردند، و در میدان در صفوف مشرکان ایستادند و از کمی نفرات مسلمانان به شک و تردید افتادند و سرانجام در این میدان کشته شدند، آیه فوق نازل گردید و سرنوشت شوم آنها را شرح داد.

تفسیر: در تعقیب بحثهای مربوط به جهاد، در این آیات اشاره به سرنوشت شوم کسانی می شود که دم از اسلام می زدند ولی برنامه مهم اسلامی یعنی «هجرت» را عملی نساختند در نتیجه به وادی های خطرناکی کشیده شدند و در صفوف مشرکان جان سپردند، قرآن می گوید: «کسانی که فرشتگان قبض روح، روح آنها را گرفتند در حالی که به خود ستم کرده بودند، و از آنها پرسیدند، شما اگر مسلمان بودید، پس چرا در صفوف کفار قرار داشتید و با مسلمانان جنگیدید؟»

(ان الذین تو فاهم الملائکه ظالمی قالوا فیم کنتم).

آنها در پاسخ به عنوان عذر خواهی می گویند: «ما در محیط خود تحت فشار بودیم و به همین جهت توانائی بر اجرای فرمان خدا نداشتیم».

(قالوا کنا مستضعفین فی الارض).

اما این اعتذار از آنان پذیرفته نمی شود و بزودی از فرشتگان خدا پاسخ می شنوند که: «مگر سرزمین پروردگار وسیع و پهناور نبود که مهاجرت کنید وخود را از ان محیط آلوده و خفقان بار برهانید».

(قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها).

و در پایان به سرنوشت آنان اشاره کرده، می فرماید: «این گونه اشخاص که با عذرهای واهی و مصلحت اندیشی های شخصی شانه از زیر بار هجرت خالی کردند و زندگی در محیط آلوده و خفقان بار را بر آن ترجیح دادن، جایگاهشان دوزخ و بد سرانجامی دارند».

(فاولئک مأویهم جهنم و ساعت مصیراً).

در آیه بعد مستضعفان و ناتوانانهای واقعی (نه مستضعفان دروغین) را استثناء کرده و می فرماید:

«مردان و زنان و کودکانی که هیچ راه و چاره ای برای هجرت و هیچ طریقی برای نجات از آن محیط آلوده نمی یابند، از این حکم مستثنی هستند، زیرا واقعاً این دسته معذورند و خداوند ممکن نیست تکلیف مالا یطاق کند».

(الا المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان لا یستطیون حیله و لا یهتدون سبیلا).

و در آخرین آیه می فرماید: «ممکن است اینها مشمول عفو خداوند شوند و خداوند همواره بخشنده و آمرزنده بوده است».

(فالءک عسی الله ان یعفو عنهم و کان الله عفوا غفورا).



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره قدر 17 ص


درسهایى از تفسیر سوره نور

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

درسهایى از تفسیر سوره نور

مقدمه:

قرآن کریم هر چند دریاى ژرفى است که کسى را یاراى دستیابى به عمق آن نیست ولى سفره گسترده الهى است که هر کس به فراخور قابلیت و درک خویش از آن بهره مى برد. همان گونه که قرآن داراى ظاهر و باطن است, بهره گیرى از آن نیز به دو گونه بهره ظاهرى و بهره باطنى است; چنان که آداب قرآن نیز در دو مرحله ظاهرى و باطنى توصیه شده است. دستیابى به باطن آیات الهى مراتب بسیارى دارد که تنها براى بندگان خاصى که واسطه این فیض بزرگ بوده اند ممکن است اما با این همه, فهم ظواهر قرآن و آشنایى با مفاد ظاهرى آیات الهى نیز مرتبه اى از معرفت به قرآن و مقدمه اى براى دستیابى به مراتب باطنى آن است. آیات الهى همه نور است و هدایت; ولى آنچه به تناسب موضوعاتى که نوعا مجله پیام زن در دستور کار خویش دارد و داراى اولویت مى باشد, پرداختن به آن دسته از آیاتى است که به گونه اى خاص یا عام به مسایل زنان مربوط مى باشد. این ارتباط مربوط به حوزه هاى مختلف فقهى, فرهنگى, تاریخى, اجتماعى و تربیتى مى باشد. طبیعى است که این امر نیازمند بررسى کلیه آیاتى است که مى تواند در تبیین مسایل زنان از نقطه نظر قرآنى دخیل باشد, و مجله امیدوار است در آینده توفیق این مهم را داشته باشد. آنچه اینکه مى تواند آغازى بر این دست از مطالب و به صورت مشخص, شروعى بر ارائه مباحث تفسیرى باشد, بحثى است که به توفیق الهى از این شماره مجله, همان گونه که از پیش وعده کرده بودیم, در باره سوره مبارکه نور تقدیم خواهیم کرد و این خود برخاسته از تإکیدى است که در برخى روایات ما در خصوص فراگیرى سوره نور توسط بانوان صورت گرفته است. بنابراین آنچه در این بحث دنبال خواهد شد اختصاص به آیاتى از سوره نور که مربوط به مسایل بانوان است ندارد و شامل همه آیات آن خواهد شد. نکته اى که کاملا باید به آن توجه شود این مهم است که با توجه به نوع مخاطبین مجله و این امر که پیام زن یک مجله کاملا تخصصى و ویژه صاحب نظران علوم اسلامى نیست و هدف آن در ارائه این دست از مباحث قرآنى امکان استفاده نوع مخاطبین است لذا تلاش خواهد شد از پرداختن به آن دسته از مباحث کاملا فنى و تفسیرى که از حوصله نوع خوانندگان بیرون است پرهیز شود و به جاى آن و به تناسب آیات مورد بحث, براى استفاده بیشتر به نکات تکمیلى و بحثهاى عمومى آن نیز پرداخته شود. این بحثهاى تکمیلى مى تواند در زمینه هاى مختلف اجتماعى, تربیتى, فرهنگى و اخلاقى و با استفاده از احادیث شریف باشد. آرزو مى کنیم همین تلاش محدود, قدم مفیدى در جهت آشنایى بیشتر خوانندگان محترم با آیات الهى بویژه سوره مبارکه نور, باشد که در روایت, آموزش و آشنایى خواهران نسبت به آن, مورد تإکید قرار گرفته است. اینک با این مقدمه کوتاه به شرح آیات این سوره مبارکه مى پردازیم.

مشخصات کلى سوره

سوره نور که داراى 64 آیه مى باشد, سوره اى است که در مدینه نازل شده است و به خاطر آیه 35 آن ((الله نورالسموات و الارض ...)) نام نور را گرفته است. این سوره که بیست و چهارمین سوره قرآن است, در بر دارنده احکام چندى در روابط اجتماعى و خانوادگى و تإکید بر حفظ مرزهاى شرعى بویژه در نیمه نخست آن مى باشد. تنبیه زن و مرد زناکار, حکم نسبت ناروا به افراد پاکدامن, موضوع لعان در خصوص زن و شوهر, نکوهش علاقه به گسترش فساد در جامعه, مسإله ورود به خانه دیگران, خوددارى از چشم چرانى, تإکید بر لزوم حفظ حجاب و پوشش, تإکید بر همسر دادن به زنان و مردان مجرد, و سرزده وارد نشدن بر پدر و مادر, از جمله مسایلى است که در این سوره به آنها پرداخته شده است. در کنار اینها آیات چندى نیز در دیگر زمینه هاى معارف اسلامى وجود دارد که حقایق ارزشمندى را در این سوره, پیش روى مومنین مى گذارد. اینک با این آشنایى اجمالى به شرح تفصیلى آیات مى پردازیم و نخستین آیه آن را که ((بسم الله الرحمن الرحیم)) است از نظر مى گذرانیم.

شرح تفصیلى

((بسم الله الرحمن الرحیم))

نکات ادبى و لغوى:

براى ریشه کلمه ((اسم)) دو احتمال مى رود. یکى ((سمه)) که به معنى علامت است و دیگرى ((سمو)) به معناى رفعت و علو, و با توجه به مفهوم کلمه ((اسم)) تناسب میان آن و این دو احتمال روشن است بویژه اگر ریشه آن را ((سمه)) بدانیم.

لفظ ((الله)) چنان که مى دانید تشکیل شده است از کلمه ((اله)) و علامت ((الف)) و ((لام)). اگر ریشه آن را ((إله)) به معناى پرستش و عبادت بدانیم چنان که برخى گفته اند, آن وقت ((الله)) به معناى ((معبود)) خواهد بود, و اگر از ((وله)) به معناى تحیر و سرگردانى باشد و یا از همان ریشه قبلى ولى به معناى دوم باشد, چنان که احتمال داده شده است, آن وقت به معناى چیزى خواهد بود که عقل و ادراک در مورد آن متحیر است.

از نقطه نظر ادبى و بر اساس یک قاعده کلى در ادبیات عرب که باید جایگاه برخى حروف از نظر ارتباط و تعلق آن به سایر کلمات موجود در جمله مشخص باشد تا بتوان معناى صحیح جمله را دریافت, در باره حرف ((بإ)) در کلمه ((بسم الله)) نیز این بحث صورت گرفته است که این حرف مربوط به کجاست و جایگاه آن چیست؟ به عبارت دیگر وقتى مى گوییم: ((به نام خداوند رحمان و رحیم)) این یک جمله ناقص است که مثلا با در نظر گرفتن کلمه ((شروع مى کنم)) در آغاز یا انتهاى آن, تکمیل مى شود. مفسرین نوعا کلمه اى را در اینجا فرض مى کنند و به اصطلاح در ((تقدیر)) مى گیرند. کلماتى همانند ((آغاز مى کنم)), ((کمک مى گیرم)), ((آغاز کنید)), ((بگویید)) و یا ((آغاز من)).

ولى حضرت امام خمینى(قده) در تفسیر سوره حمد, جمله ((بسم الله الرحمن الرحیم)) را مربوط به کلمات مقدر نمى دانند بلکه آن را متعلق به ادامه سوره مى شمارند; یعنى متعلق به ((الحمدلله رب العالمین)) است. به این معنا که ((حمد خدا به نام و با استعانت از خود خداوند است)). به هر حال اگر به شیوه معمول, کلمه اى را در تقدیر بدانیم به نظر مى رسد همان کلمه ((آغاز مى کنم)) مناسب تر باشد. چنان که با روایتى که در زمینه تإکید بر آغاز کردن امور به نام خداوند, نقل شده نیز تناسب بیشترى دارد. این روایت را در ادامه خواهیم آورد. و البته پر واضح است آنگاه که کارى از جمله سوره اى با نام خداوند آغاز مى شود در واقع استعانت نیز از او شده است.

شرح:

آغاز امور بویژه آن دسته از کارهایى که با اهمیت تلقى مى گردد به نام و یاد یک شخصیت یا موجود مورد احترام, امرى مرسوم بوده و هست تا به عنوان یک یادبود,



خرید و دانلود  درسهایى از تفسیر سوره نور


تحقیق درباره , چند سوره و تفسیر آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 92

 

سورة معارج

این سوره در مکه نازل شده و دارای 44 آیه است

تاریخ شروع

5 ذی القعده 1406

محتوای سورة معارج

معروف در میان مفسران این است که سوره « معارج » از سوره های مکی است ، و بر اساس «فهرست ابن ندیم » و «کتاب نظم الدرر » ، و « تناسق الایات و السور » مطابق نقل «تاریخ القرآن» ابوعبدالله زنجانی این سوره هفتاد و هفتمین سوره ای است که در مکه نازل شده است

ولی این مانع از آن نخواهد بود که بعضی از آیات آن در مدینه نازل شده باشد ، و این منحصر به سوره « معراج » نیست ،‌در بسیاری از سوره های قرآن که مکی است آیه یا آیاتی وجود دارد که در مدینه نازل شده ، و به عکس بعضی از سوره های مدنی آیات مکی دارد .

نمونه های زیادی از این موضوع را «‌علامه امینی » در « الغدیر » آورده است . 1

دلیل بر اینکه آیات آغاز این سوره در مدینه نازل شده روایات زیادی است که در تفسیر این آیات به خواست خدا خواهد آمد .

به هر حال ویژگیهای سوره های مکی مانند بحث پیرامون اصول دین مخصوصاً معاد و انذار مشرکان و مخالفان در این سوره کاملا نمایان است ، و روی همرفته این سوره دارای چهار بخش است :

بخش اول از عذاب سریع کسی سخن می گوید که بعضی از گفته های پیامبر صلی الله علیه و اله را انکار کرد ، و گفت اگر این سخن حق است عذابی بر من نازل شود و نازل شد ( آیه 1 تا 3 )

بخش دوم بسیاری از خصوصیات قیامت و مقدمات آن و حالات کفار در آن روز آمده است .(آیات 4 تا 18 )

بخش سوم این سوره بیانگر قسمتهائی از صفات انسانهای نیک و بد است که او را بهشتی یا دوزخی می کند ( آیات 19 تا 34 )

بخش چهارم شامل انذارهائی است نسبت به مشرکان و منکران ، و بار دیگر به مساله رستاخیز برمی گردد و سوره را پایان می دهد .

فضیلت تلاوت این سوره

در حدیثی از پیغمبر ( صَلی اللهُ علیه و آله ) می خوانیم : من قرأ « سأل سائل » اعطاه الله ثواب الذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون و الذین هم علی صلواتهم یحافظون :

« کسی که سوره « سأل سائل » را بخواند خداوند ثواب کسانی را به او می دهد که امانات و عهد و پیمان خود را حفظ می کنند و کسانی که مواظب و مراقب نمازهای خویشند »

حدیث دیگری از امام باقر « علیه السلام » آمده است : من أدمن قرائته «‌سأل سائل » لم یسأله الله یوم القیامه عن ذنب عمله و اسکنه جنته مع محمد (ص) :

کسی که پیوسته سورة «‌سأل سائل » را بخواند خداوند در قیامت او را از گناهانش باز پرسی نمی‌کند ، و او را در بهشتش با محمد «‌صَلی الله عَلیه و اله » سکونت می دهد »

همین مضمون از امان صادق «‌علیه السلام » نقل شده است .



خرید و دانلود تحقیق درباره , چند سوره و تفسیر آن