لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
تفکر اشاعره در قرن 5 و 6
مقدمه
اشعری
اشاعره
پیروان ابوالحسن اشعری بودند و اعتقاد داشتند: ایمان تصدیق به قلب است و اقرار به زبان و عمل به ارکان از فروع آن است.
صاحب گناه کبیره اگر بدون توبه بمیرد، حق تعالی او را شامل مغفرت می کند یا اینکه به شفاعت رسول اکرم می بخشد یا آنکه به مقدار جرمش او راعذاب می دهد؛ اما اگر با توبه بمیرد عفو او بر حق تعالی واجب نیست؛ چون خداوند موجب است و چیزی بر او واجب نمی شود.
حق تعالی مالک خلایق است و آنچه اراده اش باشد، انجام می دهد و فرمان می دهد. چنانچه جمیع خلایق را به بهشت ببرد یا همه را در آتش جهنم بیندازد، خطایی مرتکب نشده است؛ چون او مالک مطلق است.
هر چه موجود باشد مرئی است؛ بنا بر این حق تعالی دیده خواهد شد؛ همچنانکه در قرآن کریم آمده: وجوهٌ یومئذٍ ناضره الی ربها ناظره
افکاری که منجر به مکتب اعتزال گشت از نیمه دوم قرن اول هجرى آغاز شد. روش اعتزال در حقیقت عبارت بود از به کاربردن نوعى منطق و استدلال در فهم و درک اصول دین. بدیهى است که در چنین روشى اولین شرط، اعتقاد به حجیت و حریت و استقلال عقل است. و نیز بدیهى است که عامه مردم که اهل تعقل و تفکر و تجزیه و تحلیل نیستند، همواره «تدین» را مساوى با «تعبد» و تسلیم فکرى به ظواهر آیات و احادیث - و مخصوصا احادیث - مىدانند و هر تفکر و اجتهادى را نوعى طغیان و عصیان علیه دین تلقى مىنمایند، خصوصا اگر سیاست وقت بنا به مصالح خودش از آن حمایت کند و بالاخص اگر برخى از علماء دین و مذهب این طرز تفکر را تبلیغ نمایند، و بالاخص اگر این علماء خود واقعا به ظاهرگرایى خویش مؤمن و معتقد باشند و عملا تعصب و تصلب بورزند. حملات اخباریین علیه اصولیین و مجتهدین، و حملات برخى از فقهاء و محدثین علیه فلاسفه در جهان اسلامى از چنین امرى ریشه مىگیرد.
معتزله علاقه عمیقى به فهم اسلام و تبلیغ و ترویج آن و دفاع از آن در مقابل دهریین و یهود و نصارى و مجوس و صابئین و مانویان و غیرهم داشتند و حتى مبلغینى تربیت مىکردند و به اطراف و اکناف مىفرستادند. در همان حال از داخل حوزه اسلام وسیله ظاهرگرایان که خود را «اهل الحدیث» و «اهل السنة» مىنامیدند تهدید مىشدند و بالاخره از پشتخنجر خوردند و ضعیف شدند و تدریجا منقرض گشتند.
علیهذا در آغاز امر، یعنى تا حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم، یک مکتب کلامى معارض به معتزله - آن گونه که بعدها پیدا شد - وجود نداشت. تمام مخالفتها با این نام صورت مىگرفت که افکار معتزله بر ضد ظواهر حدیث و سنت است. رؤسای اهل حدیث مانند مالک بن انس و احمد بن حنبل اساسا بحث و چون و چرا و استدلال را در مسائل ایمانى حرام مىشمردند. پس نه تنها اهل السنه یک مکتب کلامى در مقابل معتزله نداشتند، بلکه منکر کلام و تکلم بودند.
در حدود اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجرى پدیده تازهاى رخ داد و آن اینکه شخصیتى بارز و اندیشمند که سالها در نزد قاضى عبدالجبار مکتب اعتزال را فرا گرفته و در آن مجتهد و صاحب نظر شده بود، از مکتب اعتزال رو گرداند و به مذهب اهل السنه گرایید و چون از طرفى از نوعى نبوغ خالى نبود و از طرف دیگر مجهز بود به مکتب اعتزال، همه اصول اهل السنه را بر پایههاى استدلالى خاصى بنا نهاد و آنها را به صورت یک مکتب نسبتا دقیق فکرى درآورد. آن شخصیت بارز ابوالحسن اشعرى متوفا در حدود 330 هجرى است.
ابوالحسن اشعرى - بر خلاف قدماى اهل حدیث مانند احمد بن حنبل - بحث و استدلال و به کار بردن منطق را در اصول دین جایز شمرد و از قرآن و سنت بر مدعاى خود دلیل آورد. او کتابى به نام «رسالة فى استحسان الخوض فى علم الکلام» نوشته است. (1)
اینجا بود که اهل الحدیث دو دسته شدند: «اشاعره» یعنى پیروان ابوالحسن اشعرى که کلام و تکلم را جایز مىشمارند، و «حنابله» یعنى تابعان احمد بن حنبل که آن را حرام مىدانند. در درسهاى منطق گفتیم که ابن تیمیه حنبلى کتابى در تحریم منطق و کلام نوشته است. (2)
معتزله از ناحیه دیگر نیز منفور عوام شدند، و آن، غائله «محنت» بود زیرا معتزله بودند که با نیروى خلیفه مامون مىخواستند مردم را به زور تابع عقیده خود در حادث بودن قرآن بنمایند، و این حادثه به دنبال خود کشتارها و خونریزیها و زندانها و شکنجهها و بىخانمانیها آورد که جامعه مسلمین را به ستوه آورد. عامه مردم، معتزله را مسؤول این حادثه مىدانستند و این جهتسبب بیزارى بیشتر مردم از مکتب اعتزال شد.
ظهور مکتب اشعرى بدین دو جهت مورد استقبال عموم قرار گرفت. بعد از ابوالحسن اشعرى شخصیتهاى بارز دیگر در این مکتب ظهور کردند و پایههاى آنرا مستحکم کردند. از آن میان قاضى ابوبکر باقلانى معاصر شیخ مفید و متوفاى در سال 403 و ابواسحاق اسفراینى که در طبقه بعد از باقلانى و سید مرتضى به شمار مىرود، و دیگر امام الحرمین جوینى استاد غزالى و خود امام محمد غزالى صاحب «احیاء علوم الدین» متوفاى در 505 هجرى و امام فخرالدین رازى را باید نام برد.
البته مکتب اشعرى تدریجا تحولاتى یافت و مخصوصا در دست غزالى رنگ کلامى خود را کمى باخت و رنگ عرفانى گرفت، و وسیله امام فخر رازى به فلسفه نزدیک شد. بعدا که خواجه نصیرالدین طوسى ظهور کرد و کتاب تجرید الاعتقاد را نوشت، کلام بیش از نود درصد رنگ فلسفى به خود گرفت. پس از «تجرید» همه متکلمین - اعم از اشعرى و معتزلى - از همان راهى رفتند که این فیلسوف و متکلم بزرگ شیعى رفت.
مثلا کتابهاى «مواقف» و «مقاصد» و شروح آنها همه رنگ «تجرید» را به خود گرفتهاند. در حقیقت باید گفت هر اندازه فاصله زمانى زیادتر شده است اشاعره از پیشوایان ابوالحسن اشعرى دور شده و عقاید او را با اعتزال یا فلسفه نزدیکتر کردهاند. اکنون فهرستوار عقاید «اشعرى» را که از اصول اهل السنه دفاع کرده و یا به نحوى عقیده اهل السنه را تاویل و توجیه کرده است ذکر مىکنیم:
الف. عدم وحدت صفات با ذات (برخلاف نظر معتزله و فلاسفه)
ب. عمومیت اراده و قضاء و قدر الهى در همه حوادث (این نیز برخلاف نظر معتزله ولى بر وفق نظر فلاسفه)
ج. شرور، مانند خرات، از جانب خدا است. (البته این نظر به عقیده «اشعرى» لازمه نظر بالا است.)
د. مختار نبودن بشر و مخلوق خدا بودن اعمال او (این نظر نیز به عقیده «اشعرى» لازمه نظر عمومیت اراده است.)
ه. حسن و قبح افعال ذاتى نیست، بلکه شرعى است. همچنین عدل، شرعى است نه عقلى (برخلاف نظر معتزله)
و. رعایت لطف و اصلح بر خدا واجب نیست. (بر خلاف نظر معتزله)
ز. قدرت انسان بر فعل، توام با فعل است نه مقدم بر آن. (بر خلاف نظر فلاسفه و معتزله)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
تصویر، زبان و تفکر
2
جایگاه زبان و تفکر در جامعه بشری
7
رویکرد فیلسوفان وجودی به زبان
12
منابع
18
این مقاله نخستین بار در سایت "ایران خبر " منتشر شده است و سپس توسطل نویسنده برای انتشار در اختیار "سپیدار نیز گذاشته شده است. (سپیدار)
مقدمه
شاید مهمترین مشخصهی انسان، زبان است. تا جایی که شاید بتوان گفت انسان زایشی است که در حوزهی زبان صورت گرفته است. نقش زبان در هویت انسانی از چنان وزنهای برخوردار است که بیشک معادلهی انسان با حذف فاکتورِ زبان تعریف شدنی نیست.
بخش اول این مقاله، تحت عنوان "زبان تصویر و تفکر" به حوزه زبان و اهمیت و نقش کلیدی آن در خودشناسی میپردازد. بخش دوم با عنوان "چتر، انعکاسِ تصویرِ باران است در ذهنِ انسان" کوششی خواهد بود برای پرداختن به دو وازهی اطلاع و دانش، و بخش سوم این مقاله با عنوانِ "هدایت و مدرنیسم" به نقشِ صادق هدایت در تفکر مدرنیته و در حوزهی زبان فارسی خواهد پرداخت.
تصویر، زبان و تفکر
یکی از پیچیده ترین پدیدههای دنیاهای پیرامونی ما رابطهی زبان با تصویر و چگونگی به وجود آمدنِ تفکر و مکانیزم های این پدیدهی شگرف است. بازیگران این صحنهی پیچیده از یک طرف زبانِ گفتاری، زبانِ نوشتاری و زبان تصویری است، و از طرف دیگر، تصویر به عنوان عنصری مستقل. آنچه که مسلم است اینکه؛ همصدایی و یا چند صدایی زبان، تصویر و تفکر، امکان ایجاد فضاهایی در ذهنِ انسان را دارند که میتواند بدون وابستگی به زمان، مکان و یا واقعیت به واقعیتی در ظرف ذهن تبدیل شود. هنگامی که گفتاری به وقوع می پیوندند یا اینکه نوشته ای نوشته میشود این اتفاق فقط با تکیه به یک سری تصویرها است که میتواند اتفاق بیفتد.
شاید بتوان تفکر را به کوششی در راستای معنا بخشی به تصویرها تعریف کرد. شاید تفکر فقط با حضور تصویر است که میتواند موجودیت پیدا کند. حضور تفکر بدون حضور تصویر غیر ممکن به نظر میرسد. دیدن تصویرِ اسب میتواند باعث یک سری فعل و انفعالات در ذهن شود. در قدم اول بودن این تصویر "بهانهای" است برای تفکر که این تصویر را به کمک زبان تعریف کند. البته کیفیت، کًمیت یا چگونگی این فعل و انفعالات بستگی به این دارد که این"دیدن" در ذهنِ کدام انسان و در چه حوزه زبانی و در چه ظرفِ زمانی و مکانی اتفاق بیفتد. آیا دیده شدن تصویر اسب به تنهایی میتواند در ذهن یک شاعر به شعر تبدیل شود؟ سوال بالا در واقع می تواند حامل پاسخی برای من خواننده این سوال باشد، چرا که ذهنِ منِ خواننده از شاعر تصویری دارد که زایش شعر، بخشی از تعریفهای من از این تصویر است. این تصویر همان تصویری است که شاعر از خود دارد. در واقع و در قدم اول این دیدن اسب نیست که شاعر را به گفتن شعر وا میدارد بلکه حضور تصویری است که ذهن شاعر از "شاعر" دارد. و تنها با ریختن تصویرِ اسب در غالبِ تصویر این "شاعر" است که اسب می تواند تبدیل به شعر شود.
در واقع حرکت و برخورد هر حوزهی زبانی با جهان پیرامونش در قالبهای زبانِ نوشتاری و گفتاری ریشه در تصویرهایی دارد که آبشخور ذهن و روانِ آن حوزه مشخص زبانی است. برای درک اختلافِ حوزه های فکری زبانهای مختلف، تاکید و تکیه بر درکِ اختلاف حوزههای تصویری یک اجبار است. به عبارت دیگر زبان در حَلاء روی نمیدهد. زبان، حول محور تصویرهایی مشخص، اداره، سازماندهی و بعد به عنوان واقعیتی عینی در فالب نوشنار یا گفتار امکانِ بروز پیدا میکند. در واقع اختلافات حوزه های مختلف زبانی ریشه در همین تصویرها دارند. بنا بر این تعریف هر حوزهی تفکر زبانی، با توجه به اینکه در چه ظرف زمانی بسر می برد از تصویرهایی متفاوتی تغذیه میکند. بنابراین داده های حوزه های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
حافظه و تفکر
فهرست
مقدمه
فصل اول
حافظه
کاربرد حافظه
فصل دوم
تفکر
اصول کلی
مقدمه
مطالب و مباحث این تحقیق در زمینه حافظه و تفکر می باشد که مطالب این تحقیق نخست بصورت پراکنده در کتابهای مختلف از استادان نویسندگان و روانشناسان بزرگ و مشهور وجود داشت. تنظیم این مطالب و مباحث و تدوین آنها به صورت یک تحقیق جامع به فرصتی کافی نیاز داشت. مسئولیت های مختلف درسی و مشکلات مختلف چنین فرصتی را محدود می ساخت و این مسئولیت نیز چنان نبود که بتوان از زیر بار آن شانه خالی کرد. پس ما این تحقیق را پذیرفتیم و شروع به گردآوری و تدوین مطالب نمودیم . مندرجات این تحقیق اختصاص به حافظه و تفکر دارد و برای تسهیل در امر مطالعه سعی شد تا از مطالب ساده و تقریبا آشنا استفاده شود. بدیهی است که ما تنها گردآورندگان این تحقیق بودیم و کار اصلی و مهم را نویسندگان و پژوهشگران که نقش اصلی را در پیشبرد علم دارند انجام داده اند.
امید است که این تحقیق و کار کوچک مورد پسند خواننده عزیر قرار گیرد.
مریم موسوی
نسیم ولی خلفی
آذر ماه 1375
حافظه و تفکر
فصل 1
حافظه
ساختار روان
تا مدتها مطالعه سازمانیافتگی قشر مغزی حافظه یکی از رشته های فیزیولوژی روانی بود که کمتر از سایر رشته ها در آن تحقیق شده بود و تنها در دهه اخیر است که توجه قابل ملاحظه دست اندرکاران را به خود جلب کرده است. مع ذلک علی رغم این مطلب سازمان یافتگی قشر مغزی اشکال پیچیده فعالیت حافظه ای هنوز فصل جدید و عمدتا گشوده ناشده ای از علم عصب – روان شناسی است.
علل این وضع نظرات بیش از حد ساده شده اکثریت فیزیولوژیست ها درباره حافظه و قصور کامل در ارزشیابی ساختار پیچیده فرایندهای روانی است که تنها در اواخر دهه بیست یا در دهه سی قرن حاضر توسط روانشناسان مطالعه شده است .مطالبی که در آغاز این قرن درباره ماهیت وبنیان مادی حافظه جمع شده نشان می دهد که این دانسته ها از چه ارزش علمی ناچیزی برخوردار بوده است. از یک سو دیدگاه ریچارد سمون و کارل اوارد هرینگ قرار داشت که حافظه یا توانایی حفظ اثرات را خاصیت عمومی ماده می دانستند.
مطلبی که صحت آن را نمی توان انکار کرد اما بسیار کلی است و چیزی به دانش ما نمی افزاید از طرف دیگر نظرات بسیار معروف هنری برگسون قرار داشت که معتقد بود دو نوع حافظه حافظه جسمانی و حافظه ذهنی وجود دارد.
او معتقد بود که در حالی که حافظه نوع اول پدیده ای طبیعی است و از همان نوعی است که سمون و هرینگ درباره اش نوشته اند حافظه نوع دوم را باید تجلی اراده آزاد دانست که می تواند از طریق تلاش ذهنی اراده اثرات منفرد تجربه گذشته را فرا خواند.
طی چهار دهه نخست قرن حاضر مطالعات ریخت شناسی و فیزیولوژیکی به شناخت ماهیت و بنیان فیزیولوژیکی حافظه کمک چندانی نکرد. حاصل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
موضوع تحقیق
مدیریت نیروی انسانی
استاد ارجمند :
تهیه کننده :
زمستان 84
فهرست مطالب
تفکر خلاق چیست ؟
موانع ذهنی تفکر خلاق چیست ؟
خلاقیت و حل خلاقانه مسئله
دمیدن روح خلاقیت در کارمندان
خلاقیت مدیران
خصوصیات افراد خلاق
تکنیک های خلاقیت گروهی
بسمه الله الرحمن الرحیم
( تفکر چراغ مغز است )
« حضرت محمد (ص) »
تفکر خلاق چیست ؟
ممکن است از خود بپرسید : چرا باید تفکر خلاق را یاد بگیریم . برای پاسخ به سئوال شما می خواهم ذهن شما را برگردانم به مواقعی که در زندگی تان احساس کرده اید به بن بست رسیده اید . زمان هایی که واقعاً مستأصل مانده اید و نمی دانسته اید چه باید بکنید . نمی دانسته اید راهی که به صلاحتان باشد کدام است . نمی دانسته اید با مشکل خود چگونه کنار بیایید . در این میان دنبال کسی می گشته اید که از او راه حل بخواهید و البته گاه با پیدا کردن راه حل خیالتان راحت می شده است . بعد با خود می گفته اید :
« راه ، چه جالب ، چرا به فکر خودم نرسید ؟ »
خلاقیت در واقع به جریان انداختن قوة تخیل و اندیشه و توانایی های فکری است که به جریان افتادن در رویارویی با موانع فکری یا عملی خود را نشان می دهد .
خوب ، یک سئوال طرح می کنم تا فکر شما حرکت کردن و به جریان افتادن را تجربه کند :
به یک عدد آجر سفال فکر کنید آن را تجسم کنید . حال بگویید این آجر چه فوایدی می تواند داشته باشد و چه استفاده هایی از آن می شود کرد ؟ شاید اولیه جواب شما این باشد : با آجر می توان خانه درست کرد . اما سئوال این بود که با یک عدد آجر چه می کنید و شما آجر را در کل در نظر گرفتید .
پس اولین اصل در جریان تفکر ، درست اندیشیدن و دقت کردن نقش اصلی را در این جریان دارد . شاید گفته باشید با یک عدد آجر می توانیم جلو به حرکت درآمدن یک اتومبیل خاموش در سراشیبی را بگیریم و 0000 دهها استفاده دیگر از آجر را می توانید ذکر کنید که در ابتدا به نظرتان نرسیده بود ولی جریان یافتن فکر شما آنها را خلق کرد . پس خلاقیت یعنی جریان یافتن یک فکر که می تواند به عمل درآید .
فرد خلاق ، هم ایده های جدی می آفریند و هم ایده هایش را به عمل نزدیک می کند تا از آن نتیجه بگیرد . تا زمانی که فکر در ذهن باقی بماند تنها فکر است و به هیچ دردی نمی خورد چون اگر به عمل درنیاید چیزی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
هندسهی شبکههای فضایی- تفکر در سه بعد
معماران و احتمالاً بیش از آنان مهندسان، برای پوشش دهانههای مختلف به سازههای مسطح از قبیل تیرها، خرپاها و قابهای مسطح فکر میکنند. در بیشتر موارد در صورتی که طراحی به صورت سه بعدی انجام شود و برای دهانههای متوسط و دهانههای بلدن از سازههای فضایی استفاده شود، مزایای بیشتری به دست میآید. این کار به ویژه در شرایطی که ساختمان تحت تأثیر بارهای نقطهای سنگین و یا بارهای متمرکز قرار داشته باشد، صادق است.
در حقیقت همهی سازهها سه بعدی و دارای طول، ارتفاع و ضخامتاند. اگر چه تیرها و خرپاهای مسطح اغلب رفتار سازهای دو بعدی دارند، اما این عناصر سازهای به طور کلی در یک صفحه ( و اغلب در صفحهی سازهای قائم بین دو تکیهگاه) در برابر بارهای وارد مقاومت میکنند. در چنین سازههای سادهای عاقلانه نیست که پایداری آنها را در سه بعد فراموش کنیم. برای مثال در تیرها و خرپاهای تحت خمش، با افزایش دهانه ارتفاع بیشتری لازم است و در نتیجه تمایل ناحیه فشاری برای کمانش در جهت عمود بر صفحه قائم افزایش مییابد. برای مقابله با چنین مسألهای باید مهاربندیهای جانبی در ناحیه فشاری پیشبینی شود. شاید یک سیستم متشکل از تیرهای موازی با مهاربندیهایی عمود بر دهانه، برای بهره بردن از مزایای رفتار سازهای سه بعدی که در زیر توضیح داده میشود، مناسبتر باشد. به دلیل طبیعت صفحهای تیرها و خرپاهای منفرد، این نوع سازهها باید برای تأمین مقاومت کافی در برابر انواع بارهای نقطهای و نیروهای متحرکی که به آنها وارد میشود، طراحی شوند. پایداری تیرها و خرپاها با برخی تغییرات در مهاربندیهای جانبی و یا توزیع بار بین تیرهای مجاور تأمین میشود. چنین سیستمی یک سازهی سه بعدی را به وجود میآورد که در آن بارها به سرعت در یک سیستم سه بعدی توزیع میشوند. تمامی اعضا در مقاومت در برابر بارهای وارده شرکت میکنند، مگر این که بار بر روی تکیهگاه یا در نقطهای در نزدیکی تکیهگاه وارد شود.
چرا سازههایی با رفتار دو طرفه؟
برای مشخص کردن این که چرا از سازههایی با رفتار دو طرفه استفاده میکنیم، میتوان بر روی یک مثال آشنا در منازل در منازل مسکونی تأمل کرد. در روکش بافنده شده مشبکی که برای چهارپایهها یا نگهداری پشتی صندلیها به کار میرود، اگر نوارهای شبکه فقط در یک جهت به کار رفته باشد، بار وارده بر یک نوار موجب افت در آن خواهد شد و بار فقط به دو طرف قاب تکیهگاهی انتقال پیدا خواهد کرد. اما اگر نوارهای شبکه در دو جهت عمد بر هم بافته شده باشند، نوار بارگذاری شده توسط بقیه نوارها نگه داشته میشود. این کار افت نوار بارگذاری شده را کاهش میدهد و بار وارده را در تمام قسمتهای قاب تکیهگاهی توزیع میکند. در حالت دوم، هر نوار به فقطی توانایی تحمل تمام بار وارد شده را ندارد و ممکن است سازهی سبکتری برای نگهداری قاب به کار رود. مزیت دیگر آن این است که اگر یکی از نوارها پاره شود، هنوز صندلی به عنوان یک کل، میتواند بار را تحمل کند.
حالت مشابهی ممکن است در استفاده از سازههایی با دهانههایی در دو جهت در معماری و مهندسی اتفاق بیفتد. برای مثال بار وارده بر تیر سادهی یک طرفه یا خرپای مسطح، باید به طور مستقیم از سازه به سمت تکیهگاهایش انتقال یابد. اما اگر شبکهای با اتصال تیرها یا خرپاها در صفحه افق شکل گرفته باشد، بار عمودی وارد شده بر هر یک از تیرها یا خرپاها در تمامی اعضاء شبکه و هم چنین در تمامی تکیهگاهها پخش خواهد شد.
اگر چه در این موارد رفتار سازه نسبت به آن چه در بالا در مورد شبکههای بافته شده توضیح داده شد، (خمش و برش برای تیرها، نیروهای محوری برای خرپاها و کشش خالص برای شبکههای بافته شده متفاوت میباشد) این شکل از تیرهای متقاطع اغلب به عنوان شبکههای تک لایه تعریف میشوند و مثال خیلی رایج آن در ساختمان، دال صندوقچهای از بتن مسلح است که دندههای عمودی آن توسط صندوقچههایی تولید میشود و شبکهای از تیرهای متقاطع را که دال نازک طبقات را نگه میدارند، شکل میدهد.
زمانی که دهانهی سازه بیشتر از 10 متر میشود، استفاده از اعضای تیر در شبکهی تک لایهای اقتصادی نیست و خرپاهای با جان باز یا شبکههای ویرندیل ممکن است جایگزین تیرهای توپر شود. در این صورت سازه از دو شبکه موازی افقی که با یک الگوی عمودی یا مایل از اعضای جان واقع در بین دو صفحه شبکه به هم متصل شدهاند، تشکیل میشود. این سازهی سه بعدی به صورت کلی به عنوان شبکههای دو لایه یا شبکههای فضایی معرفی میشود، هم چنین اغلب بسته به نوع مهاربندی بین دو لایه و روشهای اتصال اعضا به عنوان قالب فضایی یا خرپای فضایی شناخته میشود. شبکههای دو لایه دلیل توانایی تقسیم و حمل بار در تمام سازه است و به عنوان یکی از کارآترین و سبکترین سیستمهای سازهای شناخته میشوند.
عبارت «قالب فضایی» بیشتر توسط مهندسان و معماران برای توضیح انواع گوناگونی از شبکههای دولایهای که حتی ممکن است بارها را توسط رفتارهای سازهای کاملاً متفاوتی حمل کنند، به کار میرود. انواع شبکههای قاب فضایی به شرح زیر است:
1- شبکههای دو لایه با اعضای مایل جان
2- شبکههای دو لایه بدون اعضای مایل جان
حالت 1- بر اساس رفتار خرپاها کاملاً مثلثی است که اغلب از میلههایی با انتهای مفصلی یا اعضایی که ما بین گرههای متصل شدهاند، تشکیل شده است. در این نوع سازهها که باید آن را خرپای فضایی نامید، اگر بارها به طور مستقیم بر گرهها وارد شود، اعضای درون شبکه فضایی، نیروی کششی یا فشاری محوری را تحمل میکنند. اگر چه همواره مقداری خمش به سبب وزن خود اعضا که بین گرهها قرار گرفتهاند ایجاد میشود، هم چنین ممکن است خمش ثانویهای در اثر صلیبت و شکل اتصال بین اعضاء و گرهها به وجود آید.
قابها اغلب در مفهوم مهندسی به صورت مثلثی شکل نمیباشند و تعداد زیادی یا تمامی گرههای آنها کاملاً صلب است و در برابر بارهای وارده حتی اگر بار بر روی گرهها وارد شود به صورت ترکیبی از خمش، برش و نیروهای محوری مقاومت میکنند. در نوع 2 از شبکههای دو لایه تقاطع اعضا به صورت قابهاست و به صورت مشابهی دارای اتصالات کاملاً صلب هستند و در برابر بارهای وارده همانند رفتار قابها مقاومت میکنند. این شبکههای دو لایه قاب فضایی واقعی هستند و اغلب به صورت پیش ساخته از مدول های سه بعدی تشکیل شده و یا این که از طریق جوش دادن اعضای منفرد به یکدیگر در محل ساخته میشوند. سیستمهای مدولار دارای اتصالات صلباند که در محل به وسیله بولتهایی به یکدیگر متصل میشوند. هم چنین سیستمهایی که با جوش دادن در محل ساخته میشوند، اغلب سازهی سه بعدی با اتصالات کاملاً صلب را شکل میدهند.
احتمالاً کسب توانایی لازم برای تشخیص صحیح تفاوتهای بین خرپای فضایی و قاب فضایی، برای معمار به اندازهی یک مهندس مهم نیست. اگر چه موقعیتهایی وجود دارد که درک تفاوت بین آنها اهمیت پیدا میکند (برای مثال از دیدگاه زیباییشناسی، قاب فضایی که اعضای قطری ندارد فضای باز بیشتری را به وجود میآورد) در کاربرد رایج، اصطلاح «قاب فضایی» اغلب به تمامی شبکههای فضایی اطلاق شده و بیشتر شامل سیستمهای مدولاری است که در واقع خرپای فضایی میباشند. حتی ممکن است در نام اختصاصی و یا فنی که توسط سازندگان استفاده میشود به جای خرپای فضایی از قاب فضایی استفاده شود.