لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
وبر و جامعه شناسی معرفت
[«معرفی کتاب ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت – دکتر منوچهر آشتیانی» اشاره یکی از آخرین فرزندان جامعه شناسی به عنوان علمی مدرن، جامعه شناسی معرفت است که با شناخت جامعه شناسانه شناخت های انسانی، سعی در واکاوی پیوندهای خاستگاهی شناخت آدمی با زمینه اصلی هستی اجتماعی و تاریخی انسان دارد. ماکس وبر در این میان از مطرح ترین اندیشمندانی است که در بنیادگذاری این حوزه فراخ علوم اجتماعی نقشی بسزا داشته است. جامعه شناسی تفسیری، مفهوم تفهم، تیپ ایده آل، مفهوم عقلانیت، تز راسیونالیزاسیون و... از جمله عناصری است که در جامعه شناسی معرفت وبر قابل بازخوانی است. فارغ از این مسئله یکی از اولین و برترین جامعه شناسان معرفت در ایران دکتر منوچهر آشتیانی است که به تالیفی عظیم در این زمینه در سال 1355 پرداخته است و در چند سال اخیر نیز در چهار کتاب آرای مانهایم، شلر، مارکس و وبر را در زمینه جامعه شناسی معرفت مورد نقد و بررسی قرار داده است. لذا یکی از بهترین زاویه های کنکاش در زمینه جامعه شناسی معرفت وبر، کتاب تالیفی دکتر آشتیانی استاد جامعه شناسی است که مدتی را نیز شاگرد آلفرد وبر (برادر ماکس وبر) در آلمان بوده است. ((ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت)) برای اولین بار در سال 1383 توسط نشر قطره در تیراژ 1100 نسخه در 312 صفحه و با بهای 2500 تومان منتشر شده و مورد توجه علاقمندان جامعه شناسی معرفت قرار گرفته است. این اثر که در چهار فصل: 1 – شرح مختصر زندگی و آثار وبر 2 – طرح موضوع و مسئله ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت 3 – بحث انتقادی درباره جامعه شناسی شناخت احتمالی وبر و 4 – منابع و مآخذ و تذکرات و ملاحظات و لیست آثار وبر و درباره وبر، در اختیار علاقمندان قرار گرفته با یادبود گادامر و آلفرد وبر استادان نویسنده به دیگر اساتید وی کارل لویت و دیتر هنریش که از سوی آشتیانی با عنوان ماکس وبر شناسان راستین معرفی شده اند، تقدیم شده است. در این مقال سعی می شود معرفی اجمالی از این کتاب صورت پذیرد با ذکر این مقدمه که نثر کتاب مانند سخنرانی های آشتیانی روان و حماسی و تا حدودی مارکسیستی و البته آکنده از اصطلاحات و لغات آلمانی است و در کل برای آشنایی و نقد وبر و جامعه شناسی شناخت او (بیشتر از منظر مارکسیستی)، اثری قابل ملاحظه و خواندنی است. شرح مختصر زندگی و آثار نویسنده در این بخش، زندگی وبر، حیات علمی و سیاسی او و داوری ها و نظریات مختلف درباره این جامعه شناس بزرگ آلمانی را واکاوی می کند و ضمن بررسی مفاهیمی چون عقل و اقتصاد و جامعه و معرفت نزد او و نیز بررسی کتاب اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری به طور چشمگیری به رابطه مارکس و وبر می پردازد که به برخی از سرفصل های مطالب مطروحه می پردازیم. 1 – آشتیانی در بازخوانی زندگی وبر به این نکته اشاره می کند که وی استاد حقوق و سیاست اجتماعی و اقتصاد در دانشگاه برلین، فرایبورگ، هایدلبرگ و مونشن بوده، بنیانگذار انجمن جامعه شناسی و پایه گذار جامعه شناسی تفهمی محسوب می شود و آثار وی میان سه جریان جامعه شناسی تفهمی، تاریخ جهان و نظریه سیاسی نوعی وحدت ایجاد می کند و در نهایت سه شخصیت فیلسوف، مورخ و جامعه شناس ماکس وبر را به هم متصل می کند. البته آشتیانی تاکید می کند که ((زندگانی سیاسی ماکس وبر با تلاطم شایان توجهی روبرو گردیده است و همین امر به جامعه شناسی سیاسی او تلون شگرفی بخشیده و حتی گاه آن را تا حد جامعه شناسی فراگیر، تمام جامعه شناسی وبر وسعت داده است)). (صفحه 15) در همین حیطه از اقدامات سیاسی وبر می توان به آموختن زبان روسی بعد از انقلاب 1905 روسیه، راضی نمودن کارگران به حفظ وحدت کلی ملی، تشویق کلیسا به انجام رفورم های اجتماعی و منصرف کردن بورژوازی آلمان از اتکا به تفکرات ناسیونالیستی یکجانبه، مخالفت با سیاستهای جنگ طلبانه آلمانی در اوایل قرن بیست و... اشاره کرد. البته این موضوع موجب شده تحسین اندیشمندان مختلف از جمله ((کارل یاسپرس)) و ((هارناک)) را برانگیزاند که او را قوی ترین پیکر عقلانی اروپا می دانستند و در مقابل، مخالفت عده دیگری را موجب شود از جمله ((لوکاچ)) و ((مارکوزه)) که وبر را سخنگوی برجسته امپریالیسم آلمان در عصر ویلهلمی بر می شمردند. 2 – نویسنده در ادامه این سوال را مطرح می کند که آیا وبر دارای سیستمی مشخص است؟ و در پاسخ اشاره می کند که وبر ضمن دارا بودن تضاد در مراحل مختلف پژوهش، خود، شرح منظمی درباره سیستم جامعه شناسی خویش ارائه نکرده است، در اکثر موارد در نظراتش از علم فرهنگ به جای علم اجتماع سخن به میان آورده و نمی توان یک جامعه شناسی مشخص و سیستماتیک را از وی انتظار داشت. چنان چه ((وایس)) در پنج قلمرو تضادهای وبری را آشکار می کند: رابطه ارزشی و آزادی از داوری ارزشی – تفهم و شرح آن – فرآیند عقلانی شدن و عقلانیت – سپهر مقولات مرکزی وبر در سطوح تئوریکی و متدلوژیکی – فردگرایی در قلمرو نظر و روش. به هر صورت آشتیانی تاکید می کند که علیرغم این تناقض ها می توان جامعه شناسی وبر را در دو عرصه متمرکز دید چرا که ((وبر، لازم دیده است تا جامعه شناسی خود را به دو لحاظ تعیین کند و مستحکم سازد: یکبار به لحاظ علمی توانمندِ شرح و قادر به توصیف ... و بار دیگر از نقطه نظر علمی برای درک و تفهیم واقعیت های اجتماعی)). (ص 29). 3 – با توجه به نگاه مارکسیستی دکتر آشتیانی، نویسنده در جای جای کتاب از مقایسه وبر و مارکس غفلت نکرده و از ابعادی وبر را تاثیرپذیر از مارکس می داند از جمله در رفتار شناسی، جامعه شناسی دین و... و از ابعادی دیگر بین این دو اندیشمند تضاد قائل است. به ادعای نویسنده، وبر یک جانبگی های به زعم خود دگماتیک مارکس را من جمله تبعیت روبنا از زیربنا رد می کند و حدسیات نبوغ آمیز مارکس همانند شکست نهایی کاپیتالیسم وپیروزی پرولتا را رد می کند. آشتیانی در عین این که معتقد است موضع گیری های انتقادی وبر علیه مارکس، الزاما بورژوایی نیست و از دیدگاه جامعه شناسی دین، نظریات او بارورتر از تئوری های مارکس هستند (صفحه 40)، اما درعین حال جامعه شناسی شناخت مارکس را بسیار قدرتمندتر از وبر می داند و تاکید می کند روش او به شکلی است که ((به جای آن که به سوی روشن ساختن نحوه مناسبات تولیدی و مالکیت برود، بر عکس طبق رسم معمول در جهان بورژوازی به طرف تبیین مناسبات اجتماعی تعیین کننده حکومت می رود...گویا بحث بر سر احراز حق و تحقق عدالت در جامعه بشری نیست و پیام سوسیالیزه کردن جامعه در برابر بوروکراتیزه اجتماع و حکومت رنگ می بازد... این گونه تحلیلها اغلب توسط آن متفکرمآبانی انجام می گیرد که ...کام زندگی شان را از آخور سرمایه داری تا حدی سیر و لذا دستان فکرشان به افسار سرمایه داری تا حدی گیر است!)). (صفحه 42 و 43). در نهایت در این زمینه به کلام کارل لویت اشاره شده که توسط لوکاچ و اندیشمندان دیگری نیز تایید شده و آن این که ((ماکس وبر در اکثر برخوردهای خود با مارکس، نخست افکار او را سطحی و عامیانه می سازد و آن گاه غیر مستقیم به رد و نفی این افکار سطحی می پردازد)). ( صفحه 91). 4 – نویسنده در پایان این بخش همچنین به بحث عقل نزد وبر نیز می پردازد و نقدهایی بر آن وارد می سازد و نیز بحث هایی درباره اقتصاد و جامعه، اثر مهم وبر ارائه شده است. طرح موضوع و مسئله «ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت» 1 – در این فصل، نویسنده جامعه شناسی شناخت وبر را بیشتر مورد بررسی قرار می دهد. در ابتدا اشاره می کند که وبر و جامعه شناسی معرفت، رابطه ای سهل و ممتنع دارند! می دانیم که از یک سو وبر از پایه گذاران این سپهر است و از دیگر سو درباره این که او جامعه شناس معرفت است، سوالهای و تشکیک هایی وجود دارد! منوچهر آشتیانی در این زمینه می نویسد که آثار وبر با کسانی که صاحب اثر یا دارای تاثیر در جامعه شناسی شناخت هستند مثل مارکس و شئلر و مانهایم و لوکاچ و گورویچ و... قابل مقایسه نیست و تنها مقالاتی چند در این زمینه دارد! همچنین با مراجعه با دائره المعارف ها و تالیفات له و علیه وبر، نامی از او در سپهر جامعه شناسی معرفت نیست! در عین حال نمی توان از جامعه شناسی معرفت وبری غافل ماند که به واقع در همه زمینه ها ، همه جانبه نگر است، به جامعه شناسی تفهمی و تعمیقی عنایت دارد، سعی می کند به تشریح و تبیین فرآیندهای اجتماعی از حیث جریانهای شناختی نهفته در آن بپردازد و در سه پهنه جامعه شناسی دین، جامعه شناسی فرهنگ و مبادی و اصول جامعه شناسی از همه حیث (مقوله سازی ، تحلیل و متد) لایه هایی از جامعه شناسی معرفت را به نمایش می گذارد! 2 – در ادامه به تعاریفی از جامعه شناسی شناخت اشاره شده، آن گونه که گورویچ آن را ((بررسی روابط یا همبستگی های کارکردی بین گونه های مختلف معرفت و صورت های گوناگون آن... از یکسو و قالب های اجتماعی... و طبقات اجتماعی... و عناصر میکروسوسیولوژیکی از سوی دیگر)) می داند یا مانهایم که معتقد است جامعه شناسی شناخت ((یک نظام جدیدالتاسیس جامعه شناختی است که از دیدگاه نظریه ای، آموزه ای درباره پیوند وجودی شناخت برپا می دارد... و می کوشد تا این پیوند وجودی فکر را بر مبنای محتواهای مختلف معرفتی مربوط به گذشته و حال بشریت مشروح سازد.)) (صفحه 75). لذا به اعتقاد نویسنده جامعه شناسی شناخت در پی آن است که چگونگی تاثیر موقعیت اجتماعی فرد بر نحوه کارکرد و ساخت اندیشه و شناخت او را بشناسد و بالعکس. 3 – از دیگر موضوعات مهم در این بخش از نگاه نویسنده، تز راسیونالیزاسیون و بررسی عقلانیت در جامعه و تاریخ است. نویسنده اشاره می کند: وبر مشاهده می کرد که به تدریج دیانت، نقش خود را در ایجاد رفورم ها و اصلاحات اجتماعی از دست می دهد، نظریه های دینی به مرور فاقد اعتبار علمی و مشروعیت اجتماعی می شوند و جهان به سمت افسون زدایی و بیگانگی با خدا و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
نگرشی بر وضع لباس جامعه
از زمانی که بشر زندگی جمعی را شروع کرده همواره در صدد بهرهوری بهتر از محیط پیرامونش ، و چگونگی به حداقل رساندن نیازها و ضعفهایش در ارتباطات محیط بوده تغییرات آب و هوایی، وی را متوجه کرد که برای مقابله ، پوششی مناسب مورد نیاز داردو از این رو شروع به ساختن لباسهایی کرد که میتوانست اورا دربرابر تغییرت جوی حفظ کند به مرور تزئین و زینتکاری نیز براین پوشش اضافه گردید و به نوعی ، حالت خودنمایی را به خود گرفت تا جایی که هدف اصلی که همان پوشش بودرو به فراموشی سیر کرد.
این امر بدیهی مینماید که نوع پوشش دردو نوع جوامع بدوی و پیشرفته کاملاً مغایر یکدیگرند . چرا که هر کدام بسته به فرهنگ خویش به مسئله پوشاک و لباس با دیدی خاص مینگرند و میتوان دریافت که پوشش و نوع آن در هر جامعهای ربط مستقیمی با فرهنگ آن جامعه دارد، به تدریج که جامعهها از لحاظ اجتماعی روبه پیشرفت نهادند. کماکان پوشاک نیز به نوعی متأثر از این پیشرفتها میگردید . اگر از دید جامعهشناسی به قضیه پوشاک نگاه کنیم آن را میتوانیم مبحثی از «فرهنگ عامه » تلقی کنیم.
هر قومی برای خود لباسی ویژه را بنابه شرایط طبیعی و اقلیمی انتخاب کرده است . اما از دید فرهنگ عمومی و خصوصاً بعد از باز شدن دریچههای فرهنگی اقوام برروی یگدیگر و صحبت از دهکده جهانی و هجوم فرهنگی ارزشهای بیگانه به مخفیترین و خصوصیترین زوایای خانواده از رهگذر ماهواره. دیگر بحث قومی بودن قضیه کنار می رود . چرا که صحبت از بی هویتی و ضعیفکاری یک فرهنگ در مقابل فرهنگ دیگر است . و اولین نمود این بیهویتی در پوشاک و لباس جامعههای آسیب دیده خودرانمایان میسازد ، چرا که هنگامی فرد در معرض تهاجم این فکر قرار گرفت که از لحاظ فرهنگی هیچ تکیه گاهی ندارد که برآن پشت گرم باشد، خودباختگی در برابر فرهنگ قدرتمند ، امری طبیعی جلوه مینمایند و بدنبال آن پذیرش الگوهای فرهنگ غالب که به طور اشکاری در لباس آن فرهنگ نمودار دارد. امروزه نیز در جامعه خودمان به عینه شاهدیم که چه راحت لباسهایی با طرحها و الگوهای غربی همراه مارکهای متنوع که هیچکدام به فرهنگ مذهبی جامعه ما ارتباطی نداشته در بین جوانان ما رواج دارد . برای نمونه عمده مواردی که در «مطالعات اولیه »در مورد لباس در کتب مربوطه به دست آمده را به انتصار ذکر میکنیم :
ـ نشانههای تجدد طلبی در پوشاک زنان و مردان میتوان کوتاه شدن، تنگشدن ، سبکشدن کم شدن قطعات لباس نزدیک شدن لباس مردان به لباس زنان در نازکی، جنس پارچه ، رنگ و ...وبا لعکس در دوخت ومدرامیتوان نام برد.
چندین سال قبل در این کشور 95 در صد کالاهای تجارتی با چاشنی عکسهای برهنه زنان تبلیغ میشد و بیش از500 زن و مرد هنر پیشه در خدمت این تبلیغات بودهاند و در سطح جهان بیش از 70 هزار موسسه کوچک و بزرگ 65در صد کالاهای مورد نظر خود را بانشان دادن اندام برهنه زنان تبلیغ و معرفی میکردهاند .
دریک تعریف دینی جنس لباس پنبه و کتان ، نه بسیار درخشان و نه چندان حقیر است . رنگ سفید تاکید شده،و سبز مخصوص اولاد رسول (ص) است، سادگی در پوشیدن توصیه شده و گفته شده که لباس برای حفظ بدن از سرما و گر ما و باعث عفت و حیا و شرم و آراستگی ووقار آدمی است. و از لباس مشهور نهی شده است .
لباس بهترین وسیله تفاخر است و علی رغم وسایل دیگر مثل اتومبیل و... همیشه همراه انسان است و هیچ چیز آسانتر از تقلید لباس دیگران تقلید نیست. اما قرنها میگذارد و دیده میشود که یک جامعه از لباس دیگران تقلید نمیکند و سنت خود را در نوع لباس حفظ میکند . چرا که تغییر لباس پیام آور تغییر فرهنگ است .
مهمترین و کارآمدترین ترفندهای رژیم سابق را در ابتذال پوشاک باید در تحریف مفاهیم فرهنگی دانست . به نحوی که افراد جامعه ، قبیح را حسن، و ارزشهای نیک را بد بدانند، و در درجه بعد اگر نوآوری بیداری هم بودند، سیاست رژیم.به نح.ی اعمال شده بود که اینان در مقابل مردم قرار میگیرند فلذا دست غیر در آستین پنهان میماند یعنی راننده تاکسی ، مغازه دار و استاد دانشگاه و در کل جامعه بود که افراد ساده پوش ـ اعم از زن و مرد ـ سنت گرا و با حجاب را نمیپذیرفت و به سخره میگرفت ، نه مأمور دولت .
آنطور که کتب راهنمایی تولید پوشاک ، نشان میدهند ، به ترتیب ؛ موسسات تولید کننده ، مراکز پخش و فروشگاههای عرضه کننده لباس زنان ، کودکان و مردان به یک نسبت نیستند . از موسسات تولیدی ، 405
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
قاچاق کالا چه تاثیری بر اقتصاد و امنیت و فرهنگ جامعه
سئوال اصلی تحقیق:
الف. قاچاق کالا چه تاثیری بر اقتصاد و امنیت و فرهنگ جامعه دارد.
ب. قوانین ومقررات موجود در کشور چه تاثیری بر کاهش کالای قاچاق دارد.
2- شاخص های موثر در مبارزه با قاچاق کدامند.
3- قاچاق کالا در کاهش تولیدات داخلی و افزایش بیکاری چه تاثیری دارد.
فرضیه اصلی تحقیق
الف. بین قاچاق کالا و اقتصاد و فرهنگ جامعه چه رابطه ای وجود دارد.
فرضیه های فرعی تحقیق
1- بین قاچاق کالا و سیاست های بازرگانی چه رابطه ای وجود دارد.
2- بین قاچاق کالا و سیاست های اقتصادی چه رابطه ای وجود دارد.
3- محورهای عمده مبارزه با قاچاق کالا کدامند.
4- راهبردهای اصلی مبارزه با قاچاق کالا کدامست.
5- کیفیت تولیدات داخلی چه تاثیری بر واردات قاچاق دارد.
6- قاچاق یک فعالیت مجرمانه است یا فرصت مناسب برای از بین بردن بیکاری مردم و رونق اقتصادی بشمار میرود.
وضعیت قاچاق کالا در ایران
قاچاق در ایران ریشه تاریخی دارد بطوریکه هخامنشیان در ایران باستان منابع مالی دولت را از اخذ عوارضی در اسکله بنادر و میدانهای فروش بار و نیز در تجارت داخلی تامین می کردند (اداره کل مبارزه با جرائم اقتصادی، 1375 ، ص 4).
در زمان اشکانیان کالاهائیکه وارد کشور می گردید در دفاتری ثبت و از دارندگان کالا عوارض دریافت می نمود. در زمان ساسانیان از یزدین نامی که از مامورین وصول عوارض مال التجاره بود نام برده شده و در صدر اسلام مبنای دریافت عوارض مال التجاره بهای کالا بوده و از هر چهل درهم یک درهم مالیات دریافت می گردیده است. البته این عوارض شامل کالاهاییی مانند خوک یا مسکرات که حرام می باشند نبوده، زیرا کالاهای حرام برای مسلمانان قابل تملک نمی باشند. به زعم برخی از کارشناسان ، قاچاق کالا از زمانی در ایران اغاز گردید که قانون گمرکی وضع شد و محدودیتهای و موانعی در امر تجارت کالا برقرار شد (معاونت آموزش ناجا، 1375، ص 4).
تغییرو تحول حاصله در امر تجارت جهانی مقارن با اواخر حکومت قاجاریه در ایران بوده است. بطوریکه مظفر الدین شاه در تاریخ 18 ذی الحجه 1318 هجری قمری (1280 هجری شمسی) دستور تشکیلات گمرک را به شکل امروزی صادر کرد.
سپس با کنترل فیزیکی بیشتر در خطوط مرزی و عواملی چون تاسیس پاسگاه های گمرکی برای وصول عوارض بیشتر از واردات کالا شرایطی را ایجاد نمود .(اداره کل مبارزه با جرائم اقتصادی، 1375 ، ص5)
اولین نظام نامه مکتوب ایران در سال 1282 ( هـ. . ش) تنظیم شد و در سال 1286( هـ. . ش) با تصویب قانون ایالات و ولایات و به موجب مواد 220 ، 221، 264 آن مواردی از قاچاق اجناس ممنوعه به کشور و نحوه وارد و خارج کردن آن پیش بینی گردید.
قبل از اتقلاب اسلامی به دلیل اینکه ورود اکثر کالاها به کشور ازاد بود قاچاق کالا جز در مورد کالاهای خاص مصداق عینی نداشت و کشور به عمده ترین بازار مصرف کالاهای خارجی و شرکتهای چند ملیتی تبدیل شده بود. اما پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بخاطر کاهش شدید منابع ارزی و برخی مصالح سیاسی اقتصادی، و حتی فرهنگی، واردات و صادرات کالاها منوط به شرایط خاصی شد (شمس الدینی ، 1378 ، ص 216).
به عبارت دیگر در این دوره با توجه به ماهیت نظام مقدس اسلامی، تولید و توزیع هر گونه مشروبات الکلی، عکسها و فیلم های مستهجن ممنوع اعلام می گردد. با گذشت زمان و افزایش قیمت ارز در بازار غیر رسمی و موج سفرهای مردم به خارج از کشور و اجرای سیاستهای محدودیت ورود کالا و افزایش نرخ سود بازرگانی و عوارض گمرکی ، بتدریج قاچاق کالا از خارج از کشور به ایران رونق گرفت. تا سال 1371 با توجه به عوارض ناشی از جنگ تحمیلی و کمبود کالا در بازارهای داخلی، توجه چندانی به اثرات مخرب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و امنیتی قاچاق به کشور نگردید و کالای قاچاق با استفاده از پوشش کالاهای همراه مسافر (تجارت چمدانی) ، از طریق مناطق آزاد ، بازارچه های مرزی و یا توسط سازمانها و شرکتهای دولتی و یا عملیات ترانزیتی وارد کشور می گردید (موسسه تحقیقات اقتصادی و مدیریتی راهبرد مدیریت ، 1380، صص 33-31)
در سال 1372 ، بانک مرکزی اقدام به سیاست تک نرخی کردن رسمی ارزها ولی عدم هماهنگی بین سیاستهای ارزی، مالی و پولی باعث شد که سیاست تک نرخی در عمل شکست بخورد. لذا کاهش درامدهای ارزی در سال 1376
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسمه تعالی
بـرنــامــه
ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه
موضوع بند «ب» ماده 84 قانون برنامه چهارم توسعه
تهیه و تنظیم: کمیته فرابخشی متشکل از نمایندگان وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش و سازمان های مدیریت و برنامه ریزی کشور و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
بهمن ماه 1383
پیشگفتار:
به استناد بند ب ماده 84 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، تدوین برنامه ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه با همکاری دستگاه های ذیربط، به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی محول گردید که با تشکیل کمیته فرابخشی برنامه مذکور را تدوین نماید. سند پیوست حاصل این همکاری و مشارکت صمیمانه است.
جــای دارد از آقـــای دکتر علی اکبر سیاری معاون محترم هماهنگی و دبیر مجامع، خانم ها دکتر ربابه شیخ الاسلام مدیر کل و زهرا عبداللهی معاون محترم دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آقایان حسین محمد علیزاده هنجنی و مجید مزید آبادی فراهانی از سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، دکتر حمید صاحب و دکتر امید زمانی از سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که در تهیه این سند مشارکت داشته اند تشکر و قدردانی نمایم. امید است با همکاری بخش های مختلف در جهت ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه گام های اساسی و موثر برداشته شود.
دکتر مسعود پزشکیان
وزیر
مقدمه:
یکی از مهمترین عوامل شکل دهنده الگوی غذایی جامعه، مجموعه عادات و فرهنگ غذا و تغذیه ای افراد آن جامعه است این عادات از بدو تولد در درون خانواده شکل می گیرد که خود وابسته به بستری است که جامعه فراهم می آورد. اما مجموعه عواملی که این بستر را می سازد از فرهنگ و آداب و سنن هر جامعه گرفته شده است که خود تحت تأثیر وضعیت جغرافیای، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و آگاهیهای تغذیه ای در افراد جامعه است.
اطلاعات موجود حاکی از آن است که در حال حاضر در کشور ما روند بیماری های مزمن هشدار دهنده است. چاقی و اضافه وزن در درصد بالایی از جمعیت کشور وجود دارد که خود زمینه ساز بیماری های قلبی و عروقی، دیابت و انواع سرطان هاست و از دلایل عمده آن تغییر الگوی مصرف و رفتارهای نامطلوب غذایی است. از سوی دیگر در زمینه بروز سوء تغذیه در کودکان و کمبود ریزمغذی ها (کمبود آهن، روی، ویتامین های A و D، B2 و کلسیم) در گروه های مختلف جامعه، باورها و رفتارهای غذایی مردم و ناآگاهی های تغذیه ای جامعه یکی از عوامل اساسی است.
تحقـیـقات نشــان داده است که خانوارها از مواد غذایی و مغذی محدود موجود در خانواده نیز استفاده بهینه نمی کنند. بنابراین می توانیم دریابیم که تنها دسترسی اقتصادی به منابع غذایی، لزوما" استفاده مناسب و بهینه از منابع موجود در خانوار را تأمین نمی کند بلکه نکته اصلی، سازگار نمودن شیوه و فرهنگ غذا خوردن با سلامتی است و قطعا" مراقبت و تأمین سلامت کودکان، نوجوانان و زنان که افراد در معرض خطر هستند از اولویت به سزایی برخوردار می باشد.
در سطح کشور سازمانهای مختلفی در امر فرهنگ و سواد غذا و تغذیه ای جامعه نقش آفرین هستند. ذیلا" به وضعیت موجود فعالیتهای هر یک پرداخته می شود.
در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، زیرمجموعه های مختلفی از جمله معاونت سلامت دست اندرکار آموزش هستند. در این مجموعه با بکارگیری توان موجود در بخش بهداشت، شامل حدود 25000 واحد بهداشتی ـ درمانی و حدود 60 تا 70 هزار نفر از افراد شامل بهورز، کاردان، کارشناس و پزشک آموزشهای مرتبط با غذا و تغذیه در سطح کشور به افراد، بویژه گروههای آسیب پذیر ارائه می گردد. بعلاوه با در نظر گرفته شدن دفتر بهبود تغذیه جامعه در چارت تشکیلاتی این وزارتخانه، اهمیت موضوع پذیرفته شده است.
دفتر بهبود تغذیه جامعه در سال های اخیر برنامه های فراگیر و متعددی را با همکاری بخش های مختلف، از جمله برنامه مشارکتی و حمایتی کاهش سوء تغذیه کودکان، پیشگیری و کنترل اختلالات ناشی از کمبود ید، اجرای طرح آهن یاری دختران دبیرستان ها، غنی سازی مواد غذایی با ریزمغذی ها از جمله غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک، برگزاری کارگاه های آموزشی تغذیه و رشد کودکان ویژه پزشکان و آموزش کارکنان بهداشتی درمانی و کارکنان سایر بخش ها در زمینه های مختلف تغذیه را طراحی و اجرا نموده است.
آموزش و پرورش نیز که بعنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در توسعه کشورها شناخته می شود. از آنجایی که دانش آموزان و اولیای آنها و کارکنان مدارس، بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را در برمی گیرند، از این رو آموزش اطلاعات صحیح غذا و تغذیه ای به حدود 18 میلیون دانش آموز و یک میلیون معلم، تأثیر چشمگیری بر سلامت جامعه خواهد داشت. آموزشهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خلاصه کتاب جامعه شناسی سیاسی
نوشته دکتر بیوک محمدی
- علم- جماعه شناسی- علم سیاست
علم عبارتست از مجموعه ای از شناخت سازمان یافته درباره دنیای مادی، اجزای تشگیل دهنده و پدیده های موجود در آن که با شیوه خاصی که جهت رسیدن بدان شناخت به کار گرفته می شود مشخص و از سایر روشهای رسیدن به شناخت ممتاز می گردد علم دارای دو شاخه اصلی:علوم طبیعی، علوم اجتماعی تقسیم می کنند اولی به مطالعه پدیده های فیزیکی و بیولوژیکی می پردازد و دومی با جنبه های مختلف رفتار انسان سر و کار دارد.
علوم اجتماعی با پیروی از اصول روش تحقیق در سایر علوم به یافته ها و تعمیم های معتبری دست می یابد. جامعه شناسان مثل سایر دانشمندان به نظریه پردازی دست می زنندداده ها را جمع آوری و سپس به تجزیه و تحلیل می پردازند.
بنابراین جامعه شناسی رشته ای از علم است و تمام خصوصیاتی را که یک رشته علمی باید دارا باشد. دارا است.
جامعه شناسی مطلعه علمی رفتار اجتماعی انسان است. یا به معنی جامع تر مطالعهروند و الگوی کنشهای متقابل افراد و گروه ها اشکال سازمانها و گروه
های اجتماعی، روابط میان آنها و تأثیر گروه بر روی رفتار فرد است.
انسان احتیاجاتی دارد که برای ادامه حیات باید برآورده شوند.(با شرایط اجتماعی محدودیتهایی در راه رفع این احتیاجات به وجود می آورند- لذا تنش و منازعه بین نیازهای انسان و شرایط موجود اجتماعی ایجاد می شود به درک این تنش را آگاهی سیاسی و بعد عملی آن را که سعی در حل و فصل این منازعه دارد سیاست نام نهاده اند. از این می توان گفت که سیاست عملی است اجتماعی که سعی در حل تنش و منازعه بین احتیاجات انسان و واقیعات اجتماعی داشته علمی که این پدیده را مطالعه می کند علم سیاست نام دارد.
فرق میان دو زمینه جامعه شناسی و علم سیاست را میتوان به این شرح اعلام کرد جامعه شناسی علم مطالعه جامعه وعلم سیاست علم مطالعه دولت است و در خصوص جامعه شناسی سیاسی باید گفت که جامعه شناسی سیاسی پلی بین جامعه شناسی علم سیاست است نه بخش یا جزئی از این علوم.
و به این صورت تعریف می گردد که زمینه ای از جامعه شناسی است که با علل و نتایج اجتماعی، نحوه خاصی از توزیع قدرت در درون جامعه و بین جوامع و همچنین با تضادها و تعارضات سیاسی مختلف که منجر به دگرگونی از توزیع قدرت می گردد سر و کار دارد.
تعریف دولت و حکومت
دولت: state و حکومت: governmernt)
دولت نهادی سیاسی- قانونی است که در بر گیرنده تمام افراد سرزمین یک کشور می باشد. دولت در محدوده سرزمینش دارای حاکمیت است. بدان معنی که مشروعاتی می تواند افراد دو گروههای موجود در سرزمین خود را مجبور به اطاعت از قانون کند. همچنین هر دولتی دارای یک حکومت است که توسط آن سیاستی را اتخاذ و اعمال می کند.