لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه سرای بزرگ ایرانی در سال 329 یا 330 هجری قمری در قریۀ فاز یا پاز طابران طوس به دنیا آمد او از دهگانان طوس و از خاندان قدیمی و اصیل آنجا بود . در آن روزگار، دهگانان تلاش می کردند در برابر ارزش های جدیدی که دین اسلام مطرح می کرد ، سنتها و آداب اجدادی خود را حفظ کنند و شاید بخش اعظم انگیزۀ فردوسی برای نظم شاهنامه از همین تمایل درونی و نژادی سرچشمه می گرفت . فردوسی زندگی آسوده و مرفه ای داشت ، اما به مرور زمان سرمایه خویش را صرف تصنیف شاهنامه کرد و در اثر کهولت و همچنین مشکلات کلی زندگی دهگانان به تدریج تنگدست شد و در اواخر عمر، کار به جایی رسید که تهیدستی او را به دریغ خوردن از ایام کامکاری واداشت و این نکته از جای جای شاهنامه مشهود است .
کسی نمی داند که فردوسی چگونه تحصیل کرد ، اما کلام فاخر او گواهی است بر احاطه او بر زبان و ادب عرب و فلسفه و کلام روزگار خویش است . فردوسی به یقین از ادبیات و هنر یونان نیز آگاهی داشته چرا که شباهت های شاهنامه با اثر جاودانه غرب ، ایلیاد و ادیسه هومر ، تردید ناپذیر است . مخصوصا جایی که سخن از صحنه آرایی و مجالس بزم به میان می آید ، نشانه آشنایی و تسلط عجیب فردوسی با ادبیات نمایشی یونان است .
آنگونه که از قراین بر می آید فردوسی پیوسته در شهر خویش اقامت داشته و جز یکی دو بار به سفر نرفته است .بر این نکته که گفته اند که شاهنامه را پس از اتمام به غزنین نزد سلطان محمود برده است هر چند مدرکی قطعی وجود ندارد اما دلیلی هم برای رد آن در دست رس نیست . شخص فردوسی در شاهنامه اشاره ای به بردن شاهنامه به غزنین نکرده است .
فردوسی برای تنظیم شاهنامه ، غیر از روح وطن پرستی و عرق ملی متکی به افرادی چند نیز بوده است .این که می گوید شاهنامه را به دستور سلطان محمود نوشت قولی خلاف واقع است ، زیرا هنگامی که فردوسی شروع به سرودن شاهنامه کرد ، هنوز سلطان محمود به سلطنت نرسیده بود . از سوی دیگر خوی و منش فردوسی حمایت خواستن از چون اویی را بر نمی تابد اما در هنگام اتمام شاهنامه و زمانی که تهیدستی عرصه را بر حکیم طوسی تنگ می کند ، احتمال آن است که شاعر آوازه دربار غزنوی را شنیده و برای تامین آسایش خود تصمیم به اهدای شاهکار خود به پادشاه غزنوی گرفته باشد . تا در این راستا سروده هایش نیز حامی قدرتمندی بیابند . هر چند سلطان محمود را توان درک چنین اثر عظیمی نبود و با رفتار نابخردانه خویش ، روح پر غرور و با صلابت حماسه سزای بزرگ جهان را آزرد .
فردوسی نظم شاهنامه را در سال 365 ه . ق به سن سی و پنج سالگی آغاز کرد . پس از حدود سی سال به پایان رسانید. مآخذ اصل فردوسی در سرودن شاهنامه، شاهنامه منثور ابومنصوری که در اواسط قرن چهارم به فرمان ابو منصور محمد بن عبدالرزاق طوسی تدوین شد و علاوه بر روایات کتبی و شفاهی به به دست فردوسی افتاد و او مجموعه آن را در شاهکار جاویدان خود را به نظم کشید.
وزن شاهنامه بحر متقارب یعنی وزن حماسه های ایرانی است . فردوسی معانی دقیق و مطالب عالی فلسفی، اجتماعی و اخلاقی بسیاری را در داستانهای شاهنامه آورده است ابیات شاهنامه حدود شصت هزار بیت بوده است.
شاهنامه تاریخ و داستان ایران باستان از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ایران به دست اعراب و شامل سه دوره اساطیری (از عهد کیومرث تاظهور فریدون)، دوره پهلوانی (از قیام کاوه تا قتل رستم) و دوره تاریخی (از اواخر کیانیان تا انقراض ساسانیان) است، که البته همین دوره تاریخی نیز با افسانه ها و داستانهای حماسی درآمیخته است.
فردوسی در وصف مناظر طبیعی، میدان های جنگ خصایص پهلوانی نهایت استادی را به خرج داده و در داستان های عشقی – هر چند عناصر حماسی غالب هستند جذابیت و لطف بی نظیری را به رشته نظم کشیده است. فردوسی در اثر بی نظیر خود لطف معانی، سادگی کلام، روشنی فکرو سخن و بلاغت را به چنان اوج رفیعی رسانده که دست یابی به آن تا کنون کسی را میسر نبوده است.
تاریخ مرگ فردوسی را در سال 411 یا 416 هجری قمری ذکر کرده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه سرای بزرگ ایرانی در سال 329 یا 330 هجری قمری در قریۀ فاز یا پاز طابران طوس به دنیا آمد او از دهگانان طوس و از خاندان قدیمی و اصیل آنجا بود . در آن روزگار، دهگانان تلاش می کردند در برابر ارزش های جدیدی که دین اسلام مطرح می کرد ، سنتها و آداب اجدادی خود را حفظ کنند و شاید بخش اعظم انگیزۀ فردوسی برای نظم شاهنامه از همین تمایل درونی و نژادی سرچشمه می گرفت . فردوسی زندگی آسوده و مرفه ای داشت ، اما به مرور زمان سرمایه خویش را صرف تصنیف شاهنامه کرد و در اثر کهولت و همچنین مشکلات کلی زندگی دهگانان به تدریج تنگدست شد و در اواخر عمر، کار به جایی رسید که تهیدستی او را به دریغ خوردن از ایام کامکاری واداشت و این نکته از جای جای شاهنامه مشهود است .
کسی نمی داند که فردوسی چگونه تحصیل کرد ، اما کلام فاخر او گواهی است بر احاطه او بر زبان و ادب عرب و فلسفه و کلام روزگار خویش است . فردوسی به یقین از ادبیات و هنر یونان نیز آگاهی داشته چرا که شباهت های شاهنامه با اثر جاودانه غرب ، ایلیاد و ادیسه هومر ، تردید ناپذیر است . مخصوصا جایی که سخن از صحنه آرایی و مجالس بزم به میان می آید ، نشانه آشنایی و تسلط عجیب فردوسی با ادبیات نمایشی یونان است .
آنگونه که از قراین بر می آید فردوسی پیوسته در شهر خویش اقامت داشته و جز یکی دو بار به سفر نرفته است .بر این نکته که گفته اند که شاهنامه را پس از اتمام به غزنین نزد سلطان محمود برده است هر چند مدرکی قطعی وجود ندارد اما دلیلی هم برای رد آن در دست رس نیست . شخص فردوسی در شاهنامه اشاره ای به بردن شاهنامه به غزنین نکرده است .
فردوسی برای تنظیم شاهنامه ، غیر از روح وطن پرستی و عرق ملی متکی به افرادی چند نیز بوده است .این که می گوید شاهنامه را به دستور سلطان محمود نوشت قولی خلاف واقع است ، زیرا هنگامی که فردوسی شروع به سرودن شاهنامه کرد ، هنوز سلطان محمود به سلطنت نرسیده بود . از سوی دیگر خوی و منش فردوسی حمایت خواستن از چون اویی را بر نمی تابد اما در هنگام اتمام شاهنامه و زمانی که تهیدستی عرصه را بر حکیم طوسی تنگ می کند ، احتمال آن است که شاعر آوازه دربار غزنوی را شنیده و برای تامین آسایش خود تصمیم به اهدای شاهکار خود به پادشاه غزنوی گرفته باشد . تا در این راستا سروده هایش نیز حامی قدرتمندی بیابند . هر چند سلطان محمود را توان درک چنین اثر عظیمی نبود و با رفتار نابخردانه خویش ، روح پر غرور و با صلابت حماسه سزای بزرگ جهان را آزرد .
فردوسی نظم شاهنامه را در سال 365 ه . ق به سن سی و پنج سالگی آغاز کرد . پس از حدود سی سال به پایان رسانید. مآخذ اصل فردوسی در سرودن شاهنامه، شاهنامه منثور ابومنصوری که در اواسط قرن چهارم به فرمان ابو منصور محمد بن عبدالرزاق طوسی تدوین شد و علاوه بر روایات کتبی و شفاهی به به دست فردوسی افتاد و او مجموعه آن را در شاهکار جاویدان خود را به نظم کشید.
وزن شاهنامه بحر متقارب یعنی وزن حماسه های ایرانی است . فردوسی معانی دقیق و مطالب عالی فلسفی، اجتماعی و اخلاقی بسیاری را در داستانهای شاهنامه آورده است ابیات شاهنامه حدود شصت هزار بیت بوده است.
شاهنامه تاریخ و داستان ایران باستان از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ایران به دست اعراب و شامل سه دوره اساطیری (از عهد کیومرث تاظهور فریدون)، دوره پهلوانی (از قیام کاوه تا قتل رستم) و دوره تاریخی (از اواخر کیانیان تا انقراض ساسانیان) است، که البته همین دوره تاریخی نیز با افسانه ها و داستانهای حماسی درآمیخته است.
فردوسی در وصف مناظر طبیعی، میدان های جنگ خصایص پهلوانی نهایت استادی را به خرج داده و در داستان های عشقی – هر چند عناصر حماسی غالب هستند جذابیت و لطف بی نظیری را به رشته نظم کشیده است. فردوسی در اثر بی نظیر خود لطف معانی، سادگی کلام، روشنی فکرو سخن و بلاغت را به چنان اوج رفیعی رسانده که دست یابی به آن تا کنون کسی را میسر نبوده است.
تاریخ مرگ فردوسی را در سال 411 یا 416 هجری قمری ذکر کرده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
به نام خداوند جان وخرد
نام ونام خانوادگی: مهتاب شکری هاشمی
کلاس: سوم تجربی
موضوع تحقیق:مغناطیس و مواد مغناطیسی
مغناطیس سلطان میدان ها
مغناطیس و الکتریسیته تاریخی طولانی و درازی دارند. الکتریسیته و مغناطیس ابتدا در قرن هشتم قبل از میلاد مورد توجه یونانیان باستان قرار گرفتند. مهمترین عاملی که موجب جذب و توجه مردم به الکتریسیته ومغناطیس شد، دو ماده طبیعی کهربا و کانی مگنتیت(سنگ مغناطیس) بود. کهربا، شیره برخی از درختانی است که چوب نرمی دارند؛ هنگامی که این شیره از درخت بیرون می آید، پس از مدتی سفت می شود. این جامد سفت که رنگی بین قهوه ای و زرد دارد، کهرباست. و اگر کهربا را به پارچه ای بمالیم، باردار شده و می تواند تکه های برگ یا کاغذ را جذب کند.
سنگ مغناطیس، همان اکسید آهن است؛ که براده های آهن را جذب می کند. سنگ های مغناطیسی می توانند یکدیگر را جذب کنند. و علت این نامگذاری آنست که این سنگ در منطقه ای به نام "مگنزیا" یا "مغناطیس" برای نخستین بار کشف شد. که به ماهیت این سنگ، مغناطیس گفته می شود. اگر یک تکه از این سنگ ها را بر روی آب شناور کنیم، جهت آن در راستای شمال-جنوب قرار می گیرد. همین خاصیت سنگ مغناطیسی سبب شد که در قرون گذشته دریانوردان از آن بعنوان جهت یاب استفاده کنند.
دموکریتوس، که یکی از فلاسفه بزرگ باستان و بنیانگذار تئوری اتمی است، معتقد است که میان سنگ مغناطیسی جریانی از ذرات بسیار ریز به نام اتم وجود دارد. و در این جریان هنگامی که اتم به آهن یا سنگ مغناطیسی دیگر برخورد می کند، در برگشت به سوی سنگ مناطیس، سبب می شود که آهن را به دنبال خود بکشاند. ویلیام گیلبرت یکی از نخستین دانشمندانی است که در زمینه مغناطیس دست به آزمایش ها و بررسی های اساسی کرد. او مشاهده کرد که براده های آهن در اطراف سنگ مغناطیس در راستای منظمی قرار می گیرند. و همچنین سنگ مغناطیس در حالت آویزان یا حتی سوزن های آهنی در حالت شناور در راستای شمال-جنوب قرار می گیرند. او چنین پنداشت که علت این امر آنست که زمین یک سنگ مغناطیس بسیار بزرگیست که اینگونه عمل می کند. او برای اثبات نظریه خود، یک سنگ مغناطیس را به صورت یک کره بزرگ در آورد و سپس در اطراف و بر روی سطح این کره، سنگ های مغناطیسی کوچک و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
جان دالتون یک شیمیدان و فیزیکدان بریتانیایی بود. معروفیت او بیشتر بخاطر هواداری اش از نظریه اتمی است.
جان دالتون ۱۰ سال پیش از ثبت و اعلان استقلال آمریکا در سال ۱۷۶۶، در انگلستان زاده شد. خانواده او در یک کلبه کوچک گالی در روستایی زندگی میکردند. در کودکی، جان به همراه برادرش در یک مزرعه کار میکرد و در مغازه پدر در بافتن لباس او را یاری میدادند. با وجود فراهم بودن اندکی از لوازم اولیه زندگی آنها خانواده فقیری بودند، بسیاری از پسران فقیر در آن زمان از داشتن تحصیلات محروم بودند، اما جان توانست با خوششانسی در مدرسهای در همان نزدیک زادگاهش مشغول تحصیل شود. got یادگیری علاقه زیادی نشان میداد. آموزگاران نیز او را به یادگیری تشویق میکردند. در ۱۲ سالگی، او اولین مدرسه خود را در شهری نزدیک محل اقامتش باز کرد اما به خاطر کمبود پول مجبور به بستن آنجا و کارکردن در مزرعه عمهاش شد.
۳ سال بعد، به همراه برادر بزرگتر و یکی از دوستانش مدرسهای را در 0کندال) Kendall انگلیس باز کرد. به تدرس انگلیسی. لانتین، یونانی، فرانسوی و 21 موضوع علمی و ریاضی پرداخت. جان به یادگیری طبیعت و هوای اطراف خود میپرداخت. او پروانهها، حلزون، و ... را جمعآوری میکرد.جان دالتون پی برد که دچار کوررنگی ست و به یادگیری آن روی آورد. در ۱۷۹۳، جان به عنوان معلم خصوصی به منچستر رفت و در کالج جدید مشغول به تدریس شد. و در آنجا به مشاهده رفتار گازها پرداخت.
او به عناصر و اجزاء مختلف و چگونگی درست شدن آنها اندیشید. جان نظریهای داشت که بر طبق آن، هر عنصری از اتمهای مجزا تشکیل شده و تمام عناصر با یکدیگر متفاوت هستند زیرا اتمهای سازنده هر کدام از آنها، با دیگری متفاوت است.
او فکر میکرد که هر عنصری وزن مخصوص میدارد، زیرا از اتمهای متفاوتی تشکیل شده.در سال ۱۸۰۸، جان دالتون کتابی با مضمون، «نظامی نوین در فلسه شیمی» منتشر کرد که در آن وزن بسیاری از اتمهای شناخته شده را جمعآوری و لیست کرده بود. مقدار عددی وزنهایی که او محاسبه کرده کاملاً دقیق نبودند، اما مبنایی بودند برای «جدول دورهای پیشرفته»، اگرچه بسیاری نظریه دالتون در مورد ساختار اتم را نپذیرفتند، اما وی بر تحقیقات خود برای دفاع از نظریهاش ادامه میداد.
جان دالتون در سال ۱۸۴۴ درگذشت، او با افتخار در انگلستان به خاک سپرده شد. بیش از ۴۰۰۰۰۰ نفر بدن بیجان او را هنگام قرار گرفتن در تابوت مشاهده کردند. به عنوان آخرین تجربه و آزمایش، او از کالبد شکافی استفاده کرد تا دلیل کوررنگی خود را پیدا کند. او ثابت کرد که چشمان او دلیل این او نمیباشند، بلکه اشکال از قوه درک و احساس بینایی او در قسمتی از مغز او بود که از کار افتاده بود. حتی تا لحظات آخر زندگی. او به گسترش علم و دانش کمک کرد.
امروز، دانشمندان در هر جا، نظریه دالتون درباره ساختار اتم را مورد قبول میدانند. یک پسر ساده روستایی روش جدیدی برای اندیشیدن و نگاه کردن به عالم هستی و چگونگی کارکرد آن را به مردم و اهل دانش نشان داد.
نظریه ی اتمی دالتون:
دالتون نظریه اتمی خود را با اجرای آزمایش در هفت بند بیان کرد.
ماده از ذره های تجزیه ناپذیری به نام اتم ساخته شده است.
همه ی اتم ها یک عنصر , مشابه یکدیگرند.
اتم ها نه به وجود می آیند و نه از بین می روند.
همه ی اتم های یک عنصر جرم یکسان و خواص شیمیایی یکسان دارند.
اتم های عنصرهای مختلف به هم متصل می شوند و مولکول ها را به وجود می آورند.
در هر مولکول از یک ترکیب معین , همواره نوع و تعداد نسبی اتم های سازنده ی آن یکسان است.
واکنش های شیمیایی شامل جابه جایی اتم ها و یا تغییر در شیوه ی اتصال آن ها است.
نظریه های دالتون نارسایی ها و ایرادهایی دارد و اما آغازی مهم بود.
مواردی که نظریه ی دالتون نمی توانست توجیه کند:
پدیده ی برقکافت (الکترولیز) و نتایج مربوط به آن
پیوند یونی ـ فرق یون با اتم خنثی
پرتو کاتدی
پرتوزایی و واکنش های هسته ای
مفهوم ظرفیت در عناصر گوناگون
پدیده ی ایزوتوپی
قسمت اول نظریه ی دالتون تأیید فیلسوف یونانی (دموکریت) بود. نظریه ی دالتون از سه قسمت اصلی (قانون بقای جرم ـ قانون نسبت ها معین ـ قانون نسبت های چندگانه) می باشد.
مطالعه ی اتم ها و ذرات ریزتر فقط به صورت غیرمستقیم و از روی رفتار (خواص) امکان پذیر است.
اولین ذره ی زیراتمی شناخته شده الکترون است. ذرات زیر اتمی شامل:
1ـ الکترون 2ـ پروتون 3ـ نوترون
مواردی که به کشف و شناخت الکترون منجر شد:
الکتریسیته ی ساکن یا مالشی
پدیده ی الکترولیز (برقکافت)
پرتو کاتدی
پدیده ی پرتوزایی
ساختار اتم
دید کلی
میتوان هسته اتم را به عنوان جرم نقطهای و بار آن را به صورت بار نقطهای در نظر گرفت. هسته شامل ، تمامی بارمثبت و تقریباً تمامی جرم اتم است، در نتیجه مرکزی تشکیل میدهد که حرکت الکترونی حول آن رخ میدهد. هر چند هسته عمدتاً از طریق نیروی جاذبه کلنی خود با الکترونها ساختار اتمی را تحت تأثیر قرار میدهد اما بعضی آثار نسبتاً دقیق را در طیفهای اتمی میتوان به آن نسبت داد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه سرای بزرگ ایرانی در سال 329 یا 330 هجری قمری در قریۀ فاز یا پاز طابران طوس به دنیا آمد او از دهگانان طوس و از خاندان قدیمی و اصیل آنجا بود . در آن روزگار، دهگانان تلاش می کردند در برابر ارزش های جدیدی که دین اسلام مطرح می کرد ، سنتها و آداب اجدادی خود را حفظ کنند و شاید بخش اعظم انگیزۀ فردوسی برای نظم شاهنامه از همین تمایل درونی و نژادی سرچشمه می گرفت . فردوسی زندگی آسوده و مرفه ای داشت ، اما به مرور زمان سرمایه خویش را صرف تصنیف شاهنامه کرد و در اثر کهولت و همچنین مشکلات کلی زندگی دهگانان به تدریج تنگدست شد و در اواخر عمر، کار به جایی رسید که تهیدستی او را به دریغ خوردن از ایام کامکاری واداشت و این نکته از جای جای شاهنامه مشهود است .
کسی نمی داند که فردوسی چگونه تحصیل کرد ، اما کلام فاخر او گواهی است بر احاطه او بر زبان و ادب عرب و فلسفه و کلام روزگار خویش است . فردوسی به یقین از ادبیات و هنر یونان نیز آگاهی داشته چرا که شباهت های شاهنامه با اثر جاودانه غرب ، ایلیاد و ادیسه هومر ، تردید ناپذیر است . مخصوصا جایی که سخن از صحنه آرایی و مجالس بزم به میان می آید ، نشانه آشنایی و تسلط عجیب فردوسی با ادبیات نمایشی یونان است .
آنگونه که از قراین بر می آید فردوسی پیوسته در شهر خویش اقامت داشته و جز یکی دو بار به سفر نرفته است .بر این نکته که گفته اند که شاهنامه را پس از اتمام به غزنین نزد سلطان محمود برده است هر چند مدرکی قطعی وجود ندارد اما دلیلی هم برای رد آن در دست رس نیست . شخص فردوسی در شاهنامه اشاره ای به بردن شاهنامه به غزنین نکرده است .
فردوسی برای تنظیم شاهنامه ، غیر از روح وطن پرستی و عرق ملی متکی به افرادی چند نیز بوده است .این که می گوید شاهنامه را به دستور سلطان محمود نوشت قولی خلاف واقع است ، زیرا هنگامی که فردوسی شروع به سرودن شاهنامه کرد ، هنوز سلطان محمود به سلطنت نرسیده بود . از سوی دیگر خوی و منش فردوسی حمایت خواستن از چون اویی را بر نمی تابد اما در هنگام اتمام شاهنامه و زمانی که تهیدستی عرصه را بر حکیم طوسی تنگ می کند ، احتمال آن است که شاعر آوازه دربار غزنوی را شنیده و برای تامین آسایش خود تصمیم به اهدای شاهکار خود به پادشاه غزنوی گرفته باشد . تا در این راستا سروده هایش نیز حامی قدرتمندی بیابند . هر چند سلطان محمود را توان درک چنین اثر عظیمی نبود و با رفتار نابخردانه خویش ، روح پر غرور و با صلابت حماسه سزای بزرگ جهان را آزرد .
فردوسی نظم شاهنامه را در سال 365 ه . ق به سن سی و پنج سالگی آغاز کرد . پس از حدود سی سال به پایان رسانید. مآخذ اصل فردوسی در سرودن شاهنامه، شاهنامه منثور ابومنصوری که در اواسط قرن چهارم به فرمان ابو منصور محمد بن عبدالرزاق طوسی تدوین شد و علاوه بر روایات کتبی و شفاهی به به دست فردوسی افتاد و او مجموعه آن را در شاهکار جاویدان خود را به نظم کشید.
وزن شاهنامه بحر متقارب یعنی وزن حماسه های ایرانی است . فردوسی معانی دقیق و مطالب عالی فلسفی، اجتماعی و اخلاقی بسیاری را در داستانهای شاهنامه آورده است ابیات شاهنامه حدود شصت هزار بیت بوده است.
شاهنامه تاریخ و داستان ایران باستان از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ایران به دست اعراب و شامل سه دوره اساطیری (از عهد کیومرث تاظهور فریدون)، دوره پهلوانی (از قیام کاوه تا قتل رستم) و دوره تاریخی (از اواخر کیانیان تا انقراض ساسانیان) است، که البته همین دوره تاریخی نیز با افسانه ها و داستانهای حماسی درآمیخته است.
فردوسی در وصف مناظر طبیعی، میدان های جنگ خصایص پهلوانی نهایت استادی را به خرج داده و در داستان های عشقی – هر چند عناصر حماسی غالب هستند جذابیت و لطف بی نظیری را به رشته نظم کشیده است. فردوسی در اثر بی نظیر خود لطف معانی، سادگی کلام، روشنی فکرو سخن و بلاغت را به چنان اوج رفیعی رسانده که دست یابی به آن تا کنون کسی را میسر نبوده است.
تاریخ مرگ فردوسی را در سال 411 یا 416 هجری قمری ذکر کرده اند.