لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
به نام خداوند جان وخرد
نام ونام خانوادگی: مهتاب شکری هاشمی
کلاس: سوم تجربی
موضوع تحقیق:مغناطیس و مواد مغناطیسی
مغناطیس سلطان میدان ها
مغناطیس و الکتریسیته تاریخی طولانی و درازی دارند. الکتریسیته و مغناطیس ابتدا در قرن هشتم قبل از میلاد مورد توجه یونانیان باستان قرار گرفتند. مهمترین عاملی که موجب جذب و توجه مردم به الکتریسیته ومغناطیس شد، دو ماده طبیعی کهربا و کانی مگنتیت(سنگ مغناطیس) بود. کهربا، شیره برخی از درختانی است که چوب نرمی دارند؛ هنگامی که این شیره از درخت بیرون می آید، پس از مدتی سفت می شود. این جامد سفت که رنگی بین قهوه ای و زرد دارد، کهرباست. و اگر کهربا را به پارچه ای بمالیم، باردار شده و می تواند تکه های برگ یا کاغذ را جذب کند.
سنگ مغناطیس، همان اکسید آهن است؛ که براده های آهن را جذب می کند. سنگ های مغناطیسی می توانند یکدیگر را جذب کنند. و علت این نامگذاری آنست که این سنگ در منطقه ای به نام "مگنزیا" یا "مغناطیس" برای نخستین بار کشف شد. که به ماهیت این سنگ، مغناطیس گفته می شود. اگر یک تکه از این سنگ ها را بر روی آب شناور کنیم، جهت آن در راستای شمال-جنوب قرار می گیرد. همین خاصیت سنگ مغناطیسی سبب شد که در قرون گذشته دریانوردان از آن بعنوان جهت یاب استفاده کنند.
دموکریتوس، که یکی از فلاسفه بزرگ باستان و بنیانگذار تئوری اتمی است، معتقد است که میان سنگ مغناطیسی جریانی از ذرات بسیار ریز به نام اتم وجود دارد. و در این جریان هنگامی که اتم به آهن یا سنگ مغناطیسی دیگر برخورد می کند، در برگشت به سوی سنگ مناطیس، سبب می شود که آهن را به دنبال خود بکشاند. ویلیام گیلبرت یکی از نخستین دانشمندانی است که در زمینه مغناطیس دست به آزمایش ها و بررسی های اساسی کرد. او مشاهده کرد که براده های آهن در اطراف سنگ مغناطیس در راستای منظمی قرار می گیرند. و همچنین سنگ مغناطیس در حالت آویزان یا حتی سوزن های آهنی در حالت شناور در راستای شمال-جنوب قرار می گیرند. او چنین پنداشت که علت این امر آنست که زمین یک سنگ مغناطیس بسیار بزرگیست که اینگونه عمل می کند. او برای اثبات نظریه خود، یک سنگ مغناطیس را به صورت یک کره بزرگ در آورد و سپس در اطراف و بر روی سطح این کره، سنگ های مغناطیسی کوچک و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 69
فصل اول : سازگاری و تداخل الکترو مغناطیسی
مقدمه 1
سازگاری و تداخل الکترومغناطیسی 3
منابع تداخلی طبیعی و منابع تداخلی ساخت بشر 4
منابع تداخلی پیوسته و گذرا 8
تداخل درون سیستم و تداخل بین سیستمها 9
منابع تداخل هدایتی و تشعشعی 11
فصل دوم :
مقدمه 14
تشعشع مود تفاضلی 14
کنترل تشعشع مود – تفاضلی 21
تشعشع مود – مشترک 23
کنترل تشعشع مود – مشترک 26
تولید کلاک طیف گسترده 27
ضرورت استفاده از کلاک طیف گسترده 28
مدولاسیون فرکانس روی کلاک سیستم 29
فصل سوم : شیلدینگ
مقدمه 33
شیلدینگ خازنی 33
شیلدینگ القایی 36
کابل کواکسیال 37
جفت سیم به هم تابیده 39
کابل روبان 40
شیلدینگ RF 41
فصل چهارم : زمین
مقدمه 46
نویز زمین 47
انتخاب زمین 49
زمین اطمینان 50
زمین سیگنال 51
زمین عملی 54
کابل بافته شده 56
ملاحظات انتخاب زمین 57
فصل پنجم : دی کوپلینگ
بی ثباتی تغذیه 59
خازن دی کوپلینگ 61
نوع خازن دی کوئپلینگ و مقدار آن 63
تثبیت ولتاژ روی برد 65
دی کوپلینگ باس تغذیه بر روی بردهای چند لایه 66
مقدمه :
تصوری که بیشتر افراد از سیستم های دیجیتالی دارند این است که این سیستمها در برابر نویز مصونیت ایده آل دارند .
گرچه این نوع از سیستمها به خاطر حاشیه نویز ، در مقایسه با مدارهای آنالوگ حساسیت کمتری نسبت به نویز دارند ، با این حال اثرات نویز الکتریکی را نمی توان نادیده گرفت .
پرشهای خطوط سیگنال ، اتصالات زمین ، سوئیچهای تغذیه ، موتورها ، لامپهای فلورسنت و … سبب آشفتگی در کار مدارهای دیجیتالی می شوند . در فاز طراحی سیستمهای دیجیتالی با مسایل مربوط به نویز مواجه نمی شویم . پس از اینکه سیستم در محیط کار قرار گرفت اصرات نویز نمود پیدا می کند که در آن موقع تغییر و اصلاح طرح سخت افزار پر هزینه است .0000 000
هدف از ارائه این سمینار برررسی بعضی از نویزهای الکتریکی و محیطهای نویزی می باشد . پس از آن راه حلهای مناسبی برای جلوگیری از ایجاد نویز توسط مدارهای دیجیتالی و همچنین کاهش اثرپذیری نویزی پیشنهاد می شود .
ترتیب مباحث این گزارش بدین صورت است که : در فصل اول مفاهیم سازگاری و تداخل الکترومغناطیسی توضیح داده می شود . فصل دوم اختصاص به تشعشع در مدارهای دیجیتالی و راههای کنترل آن دارد . فصل سوم شیلدینگ ، فصل چهارم مربوط به نویز زمین و روشهای حذف آن بحث می شود. در فصل پنچم دی کوپلینگ توضیح داده می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
«تست ذرات مغناطیسی (MT)»
در این مطلب شما توضیحات مختصری در رابطه با انواع مختلف تستهای ذرات مغناطیسی و همچنین توضیحات مختصری درباره مایعات نافذ و تست التراسونیک که جزء تستهای غیر مخرب محسوب می شوند را می خوانید ، در پایان نیز توضیحات مختصری را در مورد انواع مختلف ضخامت سنجها آورده شده است.
تست ذرات مغناطیسی (MT):
از این روش می توان برای یافتن عیوب سطحی و یا نزدیک به سطح در قطعات فرومغناطیسی استفاده نمود. در این تکنیک تمام یا بخشی از قطعه مغناطیس شده و فلوی مغناطیسی از داخل قطعه عبور داده می شود. هر گاه عیبی در سطح یا نزدیکی سطح قطعه وجود داشته باشد باعث نشت فلوی مغناطیسی در قطعه می گردد و نتیجتا باعث به وجود آمدن دو قطب S,N می گردد. که با پاشیدن ذرات ریز فرومغناطیسی مانند اکسید آهن آغشته به مواد فلروسنت بر روی سطح قطعه می توان ترک را زیر نور ماوراء بنفش مشاهده نمود.
مغناطیس کردن به وسیله کابل (MAGNETIZATION by cable):گاهی اوقات ابعاد قطعات به اندازه ای بزرگ است که امکان استفاده از کویل امکان پذیر نیست. وقتی این مسئله اتفاق می افتد یک سیم مسی عایق شده ( روپوش دار) را میتوان برای ایجاد میدان مغناطیسی در ماده استفاده کرد. در این روش سیم (کابل) را به دور قطعه می چرخانیم ( شبیه کویل ) تا یک میدان طولی در قطعه ایجاد شود. استفاده از روش پراد (Use of prode method):پراد وسیله ای است که با استفاده از عبور جریان از میله های مسی موجب ایجاد یک میدان مغناطیسی موضعی می شود . ( (Local magnetizeبطور کلی با روش پراد بیشترین قدرت آشکارسازی برای عیوب موازی خط جوش وجود دارد.
روش یوک (Yoke):یوک قطعه ای است فلزی و U شکل با یک سیم پیچ پیچیده شده دور آن که جریان را از خود عبور می دهد. هنگامی که کویل حامل جریان شود در امتداد قطعه یوک ، یک میدان مغناطیسی طولی در قطعه تست ایجاد می شود. در میدان مغناطیسی ایجاد شده توسط یوک میدان مغناطیسی خارجی می تواند ذرات آهن را به شدت جذب کند و جهت بررسی عیوب سطحی به کار می رود. اگر ذرات آهن در میدان میان دو قطب یوک اعمال شود. علائم عیوب سطحی را به آسانی می توان مشاهده نمود. جریان متناوب یکی از مناسبترین جریانهای الکتریکی است که موارد مصرف روزمره دارد به همین دلیل از آن استفاده زیادی به منظور منبعی برای تست ذرات مغناطیسی می باشد.
ذرات (Particles ):ذرات مورد استفاده در تست MT از موادی که به دقت از لحاظ مغناطیس شوندگی ، شکل و قابلیت نفوذپذیری انتخاب شده اند می باشند. این ذرات، مغناطیس باقی مانده را در خود نگه نمی دارند. این ذرات از براده های تراش کاری هم کوچکترند و در حقیقت این ذرات شبیه پودر می باشند . ذرات بر مبنای روشهای استفاده آنها به دو گروه خشک و تر طبقه بندی می شوند. ذرات مغناطیسی توسط نشت میدان مغناطیسی جذب می شوند و تجمع ذرات در محل عیب و نشت میدان می توان موجب آشکار شدن علائم عیب شود .در روش فلروسنت از لامپ UV ( ماوراء بنفش ) که دارای نور مرئی می باشند و به آن نور سیاه نیزگفته می شود استفاده می گردد. پس عملیات تست به وسیله روش فلروسنت در نور مرئی انجام پذیر نیست. ذرات مغناطیسی باید دارای قابلیت نفوذپذیری زیاد باشند تا اطمینان از این که جذب این ذرات توسط میدانهای ضعیف هم صورت می گیرد حاصل شود و همچنین باید این ذرات قابلیت نگهداری کم داشته باشند تا مغناطیس باقیمانده در آن کم باشد و این مواد باید بلافاصله بعد از قطع میدان برطرف شوند البته اگر جذب نشتی میدان نشوند. تست ذرات مغناطیسی شامل هفت مرحله اصلی می باشد که این مراحل به ترتیب شامل :1- آماده سازی سطح قطعه 2- برقرار کردن یک میدان دایروی در قطعه 3- بازرسی برای علائم عیوب طولی 4- برقرار کردن یک میدان طولی در قطعه 5- بازرسی برای علائم حاصل از عیوب عرضی 6- مغناطیس زدایی 7- تمیز کردن کامل سطح قطعه از مواد تست کاربرد : در صنایع لوله سازی ، خودرو ، فورجینگ ، هوافضا ، کشتی سازی ، بازرسی فنی و غیره و
تست مایع نافذ(PT ):
تست مایع نافذ ، یکی از روشهای آزمایش غیر مخرب است که موجب آشکارسازی عیوب سطحی می شود و لذا تست مایع نافذ روشی است که در جهت پیدا کردن ناپیوستگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
پس از پایان جنگ جهانی دوم، دولتها برای جبران خسارت جنگ روی به منابع طبیعی آوردند با شروع جنگ سرد مکتشفان بدنبال منابع مطمئن در کشورهای نزدیک آمریکا بودند که کانادا بهترین کشور بود هم از نظر وسعت و هم از نظر منابع معدنی.
فلزات پایه مانند مس، سرب، روی و نیکل، از طرفی شرایط بد آب و هوایی از قبیل سرمای زیاد و یخبندان در قسمتی از سال اکتشافی را سخت می کرد و مهمترین عامل فاکتور زمان بود که تأخیر در هر مرحله باعث موکول شدن ادامه عملیات به فصل بعدی شود از طرفی روشهای کند ژئوفیزیکی نیز به این تأخیر کمک می کرد.
ژئوفیزیک به دلیل ویژگیهایی که دارد کم هزینه بودن و بیشترین سرعت بهترین راه برای برداشت بود اما متدهای گراویتی بدلیل دیگر مشکلات کنار گذاشته شد و روشهای قدیمی مغناطیس بدلیل وجود منبع میدان، وجود الکترود و تفسیر پیچیده کمتر استفاده شد. همین عوامل بعدها باعث توسعه روشهای ژئوفیزیکی شد، اولین تلاش برای استفاده از هواپیما در برداشت های EM توسط (1946) Hans land berg و این سیستم شامل 2 سیم پیچ که در کابین هلیکوپتر میباشد و تنها برای توده های مدفون در عمق 5 متری میباشد.
از طرفی با روی کار آمدن کامپیوتر سرعت و دقت محاسبات پیچیده این روش به عنوان سریعترین و بهترین روش بکار گرفته شد.
نیاز به کشف توده های عمیق باعث شد تا پس از دهه 1970 مطالعات و طراحی هایی در این زمینه صورت بگیرد. در این مسیر موفقیتهای (INPUT) (Induced Pulse Transient) (القا پالس زودگذر) چشمگیر بوده در دهه 1980 عمده شرکتهای معدنی بدنبال اکتشاف طلا بودند. در هر حال نیاز اورانیوم و فلزات پایه در نیمه دهه 1980 باعث شد روشهای اکتشاف عمیق استفاده شود شرکتهای Spectrem , Questem , Geotem در سال 1990 اقدام به ارائه این خدمات کردند.
فصل سوم
مبانی مغناطیس سنجی و تئوری
مقدمه:
میدان مغناطیسی زمین از دیرباز نظر محققان را به خود جلب کرده بود. همیشه این حقیقت که سوزن مغناطیسی شده آویزان از نخ همیشه در یک راستا قرار میگیرد دانشمندان را به فکر وامی داشت. تا اینکه ژیلبرت نظریه خود را حدود سه قرن پیش مبنی بر اینکه زمین مانند یک مغناطیس بزرگ و تا اندازه ای بی قاعده عمل میکند. این نظریه به همراه نظریه نیوتن در مورد گرانش را میتوان پایه های ژئوفیزیک دانست. در واقع به کمک ژئوفیزیک میتوان کانسار مدفون در زمین را با اطمینان مدلسازی کرد.
مطالعات ژئوفیزیکی بر مبنای خاصیت فیزیکی مورد اندازه گیری به دو دسته کلی تقسیم میشوند. روشهایی که میدانهای طبیعی زمین را اندازه گیری میکنند (روشهای استاتیک) که عبارتند از روشهای ثقل سنجی، مغناطیسی سنجی، تلوریک، پتانسیل خودزا و رادیومتری و روشهایی که از میدانهای مصنوعی ایجاد شده استفاده میکنند (روشهای دینامیک) که شامل دو دسته مهم می باشند. روشهای الکتریکی و روشهای لرزه نگاری، روشهای استاتیک نسبت به روشهای دینامیک سریع و کم خرج هستند و عموماً در اکتشاف نیمه تفصیلی و شناسایی ساختمانی زمین شناسی استفاده میشوند و بیشتر اطلاعات کیفی بدست می دهند. در روشهای دینامیکی با مطالعه تغییرات میدان مصنوعی ایجاد شده در اثر حضور مواد مختلف میتوان آنالیزهای بهتر و مشخص تری همراه با تفسیرهای کمی و کیفی انجام داد. روشهای دینامیک اغلب وقت گیر و پرهزینه هستند ولی تجارب علمی و نتایج بدست آمده، کاربرد موفقیت آمیز این روشها را ثابت کرده است.
3-1-2- میدان مغناطیسی زمین
شکل میدان مغناطیسی در سطح زمین بطور تقریب معادل شکلی است که با قرار دادن یک آهنربا کوچک ولی پرقدرت در مرکز زمین بوجود میآید به شرط آنکه قطب شمال مغناطیسی این آهنربا رو به جنوب بوده و نسبت به محور چرخش زمین مایل باشد. اگر میدان کاملاً منظم بود، خطوط نیرو در قطب محور مغناطیسی قائم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .docx :
ترمز مغناطیسی
ترمزهای غیراصطکاکی
هر وسیله نقلیه در حال حرکتی میزان معینی انرژی جنبشی دارد و ترمزها برای متوقف کردن آن باید این انرژی را از خودرو بگیرند. ترمزها چگونه این کار را انجام میدهند؟ شاید اولین جوابی که به ذهن برسد، تبدیل انرژی جنبشی به گرمای حاصل از اصطکاک باشد ولی این جواب، کامل نیست. امروزه از روشهای دیگری نیز برای متوقف کردن وسیله نقلیه استفاده میشود که موضوع موردنظر این مقاله است.
ترمزها بهطور کلی به دو دسته ترمزهای اصطکاکی و غیر اصطکاکی تقسیم میشوند که ترمزهای غیر اصطکاکی(کمکی) خود چهار دسته اند: ترمزموتور، ترمزخروجی، ریتاردر هیدرولیکی و ریتاردر الکتریکی. البته در بعضی مواقع هر چهار نوع ترمز را با عنوان ریتاردرها میشناسند.
ترمزموتور و ترمزخروجی بر مجموعه موتور اعمال تغییر میکنند و باعث میشوند انرژی تولیدی در محدوده زمانی دلخواه راننده، با درجه تنظیم شده از سوی او کاهش یابد؛ در حالی که ریتاردر هیدرولیکی(هیدرودینامیکی) و ریتاردر الکتریکی(الکترومغناطیسی) بر محور خروجی از گیربکس اعمال تغییر میکنند؛ به این صورت که در ریتاردر هیدرولیکی با چرخش روتور پرهای در یک سیال، انرژی چرخشی محور خروجی از گیربکس تلف میشود. نیروی ترمزگیری به گرما تبدیل و از طریق جریان آب سرد موتور، دفع میگردد. حداکثر مقدار ممکن نیروی ترمزگیری به اندازه سیستم سرمایش بستگی دارد. از سوی دیگر چون انرژی در این نوع ریتاردر براثر اصطکاک بین سیال و پرهها به گرما تبدیل میشود، این نوع ریتاردر جزء ترمزهای اصطکاکی به شمار میآید. در ریتاردر الکتریکی کاهش سرعت چرخش محور خروجی از گیربکس با اعمال ایجاد گشتاور مغناطیسی مخالف انجام میشود.
1- ترمزموتور
نخستین بار کلایسامکامینس بنیانگذار شرکت کامینسموتور دریافت که با باز کردن سوپاپ خروجی سیلندر هنگامی که پیستون به نقطه مرگ بالا برسد، نسبت به انتهای مرحله تولید قدرت، هوای فشرده انباشته شده در آن قبل از این که مانند یک فنر پیستون را دوباره برگرداند، میتواند خارج شود. ترمزموتور، سوپاپ خروجی دود را قبل از نقطه مرگ بالا باز میکند، در نتیجه در تولید قدرت یک اتلاف به وجود میآید. هوای فشرده شده در سیلندر در مانیفولد اگزوز آزاد میشود و هیچگونه سوختی تزریق نمیگردد بنابراین هیچ نیرویی در کورس برگشتی به موتور داده نمیشود. موتور بهعنوان یک کمپرسور هوا عمل میکند که با چرخ طیار به حرکت در میآید. با این انرژی تلف شده در موتور و خروجی، موتور به جای سیستم ترمز عمل میکند. هوای فشرده شده آزاد شده بهعنوان مشخصه ترمزموتور شناخته میشود. ترمزگیری تراکمی اصطلاح دیگر این مکانیسم است. [1]
کارایی بالا هنگامی ممکن میشود که ترمزموتوری همراه ترمزخروجی استفاده شود. کنترل ترمزموتوری معمولا با روشن و خاموش شدن انجام میشود، اگرچه بعضی سیستمها اجازه میدهند راننده انتخاب کند که ترمز بر 2 ،4 یا 6 سیلندر اعمال شود.[2]
در این نوع ترمزموتور، در مرحله مکش، سوپاپ خروج دود کمی باز میشود. در مرحله تراکم نیز این اتفاق میافتد و همزمان هیچ گونه سوختی تزریق نمیشود. در مرحله بعد یعنی انبساط نیز سوپاپ خروجی دود به مقدار بسیار کمی باز میشود و در نهایت گاز در مرحله آخر از سیلندر خارج میگردد. مجموعه این تغییرات باعث میشود که موتور علاوه بر تولید نکردن انرژی، خود مصرف کننده انرژی نیز باشد و در نتیجه سرعت وسیله نقلیه کاهش یابد.
سؤال اینجاست که این باز و بسته شدن غیرمعمول سوپاپ چگونه اتفاق میافتد؟ جواب این است، با سیستم سوپاپبندی کاملا متغیر. با این سیستم میتوان روشهای مدیریت سیلندر و سوپاپها را معرفی کرد. در حال حاضر سوپاپهایی ساخته شده اند که قادرند با استفاده از نیروی الکترومغناطیسی و یک بازو مابین فنرهای مکانیکی، یا استفاده از نیروی هیدرولیکی، هرگونه پروفیل باز و بسته شدنی را برای سوپاپها ایجاد کنند. با کنترل جریان الکتریکی، بازو میتواند در موقعیت انتهایی خود بماند بنابراین سوپاپ مطابق با نیاز میتواند باز یا بسته نگه داشته شود. از آنجا که زمانبندی سوپاپها میتواند بهطور آزادانه تنظیم شود، جرم هوای ورودی و گازهای باقیمانده را میتوان با سوپاپها تعیین کرد.
همچنین با این سیستم میتوان میزان تشکیل NOX را در بارهای جزئی کاهش داد. از آنجا که در این روش زمانبندی هر سوپاپ برای هر سیلندر را میتوان