لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
آداب و رسوم خراسان
چهارشنبه سوری
نوروز
آبستنی و زایمان
ختنهسوران
عروسی
مرگ و عزا
شب چله
چهارشنبه سورى
بختگشائی
شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شبهاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادىها مىکنند و مجالس سور و سرور برپا مىسازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مىدهند که از هر جهت دلانگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مىگیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل بهطرز خاصى اجراء مىگردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مىافروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مىسازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مىکنند. از آنجا که آتش از قدیمالایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدىهاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى اینکار انتخاب کردهاند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مىباشد و تقریباً اکثر خراسانىها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتشافروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.
به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتشآفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در اینباره مىنویسد: ”آتشافروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشنهاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مىشود... شک نیست که افتادن این آتشافروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بىکم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مىشد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یومالاربعاء نزد عربها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:
چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مىخور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آئین آتشافروزى پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیشآمد سال نو از آسیب روز پلیدى چون، چهارشنبه برکنار ماند. (استاد پور داود، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی، از انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۴۳ ص ۷۳ و ۷۴).
آداب چهارشنبه سورى بر دو قسم است:یکى آداب عمومى که همه در آن شرکت مىکنند و مهمترین آنها آتش افروزى در شب مزبور مىباشد و دیگر آداب خصوصى که مخصوص زنها است و مردها حق شرکت در آنرا ندارند.
اول مراسم عمومى ـ خراسانىها در شب چهارشنبه سورى نزدیک عروب آفتاب هفت بوته (یا سه بوته) آتش در وسط کوچه و یا در صحن حیاط گذاشته و به اصطلاح خودشان ”بته روشن مىکنند“ سپس پیر و جوان و کوچک و بزرگ از روى بوتههاى آتش مىپرند و براى دفع پلیدىها این شعر را مىخوانند: زردى ما از تو سرخى تو از ما
زنهائى که بچهٔ کوچک و شیرخوار دارند، بچههاى قنداقى را در بغل گرفته شادىکنان و قهقهزنان آنها را از روى آتش رد مىکنند. در دهات اطراف خراسان در موقع پریدن از روى آتش مىگویند:
آلا٭ بدر بلا بدر دزد حیز از دها٭ بدر
”آلا“ یعنى آلها و آل، زنى است بسایر لاغر و قد بلند و سرخروى که بینى او از گل و کار او دزدیدن جگر زائوها است (از عقاید کلثوم ننه).
٭ (deha) یعنى دهها.
پس از آن آتش را مىگذارند تا آخر بسوزد زیرا خاموش کردن آتش و فوت کردن به آنرا بد مىدانند. وقتى آتش تا آخر سوخت و خاکستر شد یکى از اعضاء خانواده خاکستر آن را برمىدارد مىبرد سر چهار راه مىریزد تا باد ببرد.٭ این مراسم تقریباً در تمام ایران با مختصر تفاوتى اجراء مىشود و تفاوت آن بیشتر در شعرى است که موقع پریدن از روى آتش خوانده مىشود. پس از مراسم آتشافروزى براى دفع قضا و بلا مقدارى ذغال (که علامت سیاهبختى است) و اندکى نمک (که علامت شورچشمى است) و یک سکهٔ دهشاهى (کوچکترین سکهٔ رایج کشور ـ علامت تنگدستی) در کوزهٔ سفالینى که قبلاً براى این کار تهیه کردهاند انداخته و هر یک از افراد خانواده یکبار کوزه را دور سر مىچرخاند و نفر آخرى آن کوزه را به بالاى بام مىبرد و از آنجا به میان کوچه پرتاب کرده مىگوید:
”درد و بِلایِ خَنَهْ رَهْ رِخْتُمْ به تویِ کوچه٭“ و به این طریق سیاهبختى و شورچشمى و تنگدستى را از خانهٔ خود دور مىسازند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
خربزه از دیرباز تا کنون یکی از محصولات زراعی کشور به خصوص استان خراسان بوده است . اگر چه این محصولجالیزی در سایر مناطق ایران هم کشت م یگردد اما مهمترین منطقه کشت آن تا به امروز استان خراسان می باشد به طوری که در سفرنامه های مختلف جهانگردان معروف با گذر از منطقه خراسان از خربزه خاص این منطقه نام برده اند . لازم به ذکر است کلیه مطلب ذکر شده در این مجموعه در مورد توده های بومی خربزه خراسان می باشد . البته با توجه به شباهت انواع خربزه از این مجموعه در خصوص سایر موارد نیز می توان استفاده نمود .
خربزه یکی از محصولات جالیزی است . اگر چه جالیزکاری در سالهای اخیر دچار تغییرات شگرفی شده است و انواع گیاهان جالیزی با علم اصلاح نباتات به صورت گلخانه ای ، در انواع شکلها ، اندازه ها و رنگ های مختلف تولید میگردند ولی خربزه خراسان با شکل و طعم خاص خود دچار کمترین تغیرات شده و با جزیی تفاوت به همان شکل قدیمی کشت می گردد و از نظر ژنتیکی اصلاح چندانی بر روی آن صورت نگرفته است و جای کار بسیاری برای متخصصان داخلی دارد .
خربزه در بسیاری ازنقاط استان خراسان کشت می شود اما معروفترین نواحی خربزه کاری شامل جیم آباد در اطراف مشهد – تربت جام – تایباد و خواف می باشد . خربزه کشت شده در نواحی فوق دارای طعم و تردی خاص خود است . در سالهای اخیر با مصرف بی رویه ی کودهای شیمیای ، سموم دفع آفات و از سوی دیگر تغییرات جوی و افت میزان بارندگی ، باعث تنزل شدید کیفیت ، طغیان آفات و امرا ضاین محصول و کاهش شدید برداشت از واحد سطحگردیده که این سیر نزولی همچنان ادامه دارد . لذا بر ا« شدیم تا با ارائه مجموعه حاضر گامیدر بهینه سازی کشت و حل مشکلات این محصول برداشته به تبع آن شاهد افزایش کمیت و کیفیت آن و بالا رفتن صادرات باشیم .
اهمیت اقتصادی خربزه
در منطقه خراسان به خصوص جنوب خراسان که از الحاظ صنعتی پیشرفت چندانی نداشته است کشت خربزه در اقتصاد منطقه اهمیت مضاعفی را دارد . تعداد زیادی از مردم این ناحی با کشت خربزه امرار معاش می نمایند بسیاری از مردم محلی و کارگران غیر محلی هر ساله در فصل کاشت و برداشت در زمینهای خربزه کاری مشغول به فعالیت می شوند و منطقه به محل جذب کارگران تبدیل می شود . در سالهای اخیر نیز شوراهای محلی با اخذ مالیات از کامیونهای حمل خربزه اقدام به کارهای عمرانی می نمایند .
کشت خربزه برای مالکین اهمیت به سزایی دارد زیرا در کشت این محصول مقداری از عملیات داشت با برداشت همزمان بود ه و تلاقی این دو مرحله موجب گردیه است که سرمایه ی مالکین خیلی سریعتر نسبت به سایر کشتها بازگشت نماید . تمام اجزاء خربزه اعم از بوته ، میوه های وازد و تخمهای خربزه می تواند به مصرف تغذیه دادم برسد و اصولا در فصل خربزه به طور طبیعی مقداری از غذای مصرفیدامهای محلی از همین مواد تامین می گرد .
گیاه شناسی خربزه
خربزه گیاهی است بوته ای و رونده از خانواده کدوئیان با نام علمی Cucumis melo یک پایه و دارای دو نوع گل ماده و نر ریشه مستقیم و ساقه طویل و خزنده ، برگهای پهن و پرزدار که به طور متناوب بر روی ساقه ها قرار گرفته تعداد ساقه های منشعب از ریشه پنج الی هشت عدد می باشد .
در ابتدا گلهای نر و سپس گلهای ماده بر روی ساقه ظاهر می شوند همچنین تعداد گلهای نر بیشتر از گلهای ماده می باشد . از نظر شکل ظاهری گلهای نر بر روی یک ساقه کوچک تشکیل می شوند و گلهای ماده بر روی یک خربزه کوچک که در اصل همان تخمدان گیاه است ه بعد از انجام تلقیح شروع به رشد کرده و خربزه را ایجاد می کند .
تخمدان یک خانه و سه برچه است و در داخل آن سه ردیف تخم تشکیل می شود . گرده افشانی عمدتا توسط حشرات گرده افشان و در درجه دوم به وسیله باد انجام ی شود . رسیدگی خربزه همان رسیددگی فیزیولوزیکی گیاه می باشد اما در بعضی موارد مشابه مانند خیار که بسیار شبیه خربزه است رسیدگی فیزیولوژیکی نبوده و اصل بازراپسندی مد نظر قرار می گیرد .
نیازگرده افشانی خربزه از جدول نیازگرده افشانی گیاهان
تنظیم از Free سال 1977
ملاقات توسط زنبور عسل
میزان دگرگشنی
نیاز گرده افشانی
نام فارسی
نام انگلیسی
نام علمی
می شود
م
مقداری
+
ضروری
×××
خربزه
Melon
Cucumis melo
مواد تشکیل دهند
1 – آب 94%
2 – مواد خشک 6%
1-2- گوشت میوه 47%
2-2- پوست و تخمه 53%
قند 12-10% ریبوفلاوین 065/0 واحد درصدگرم
پروتئین 6/0گرم درصد گرم تیامین 045/0 واحد در صدگرم
کلسیم 17 میلی گرم درصد گرم ویتامین ث 30 واحد در صدگرم
ویتامین آ2400 واحد درصدگرم وزن 1000 دانه 35 تا 45گ رم
ویتامین ب 1 وحد در صد گرم
اثر عوامل محیطی
گیاه خربزه خود را با شرایط ویژه حاشیه کویر مانند هوای گرم و خشک ، تابستانهای طولانی و بالا بودن E.C آب آبیاری و خاک تطبیق داده و مراحل رشد خود را تکمیل می کند . بالا بودن املاح به جذب آب و خاک موجب می شود که گیاه با تغلیظ قند در داخل میوه ها اقدام به جذب آب مورد نیاز خود کند . لذا اگر خربزه بومی خراسان د رمناطق شمال کشور که شرایط آب و خاک متفاوت است کشت گردد عطر و طعم خد را از دست می دهد و درصد قند آن افت می کند همین امر موید این است که خربزه به شدت تحت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 117
فصل اول
طرح تحقیق
1- مقدمه:
بررسی آمار صادرات و واردات در سال 1268 ه ش نشان میدهد که محصولات کشاورزی و دامی عمده ترین بخش محصولات صادراتی ایران در یک قرن پیش بوده است. در آن زمان ابریشم، برنج، پنبه، توتون و تنباکو از اقلام عمده صادراتی کشور بودهاند که امروزه بمنظور وارد کردن اغلب آنها سالانه مبلغ قابل ملاحظه ای ارز از کشور خارج میشود. این آمار همچنین نشان میدهد که با وجود کسری موازنه تجاری در سال1268 ه ش ، درآمد حاصل از صدور کالاهای کشاورزی به تنهایی قادر به جبران بیش از نیمی از هزینههای مربوط به واردات کشور بوده است ولی تا سال 1320 ه ش سهم صادرات غیر نفتی به تدیریج تقلیل مییابد چنانکه سهم صادرات غیر نفتی از کل مبادلات بازرگانی خارجی به یک سوم میرسد و تا سال 1330 ه ش این نسبت به حدود یک چهارم تنزل پیدا میکند. روند گسترش واردات در پی افزایش درآمدهای ناشی از فروش نفت به نحوی شتاب میگیرد که تولید داخلی تحت الشعاع واردات کالا واقع شده و تجارت خارجی به اهرم فشار بر اقتصاد ملی بدل میشود. بنابراین از حدود یکصد سال پیش رابطه تحویل نفت در مقابل دریافت کالای ساخته شده، هسته اصلی بازرگانی خارجی کشور گردیده و وابستگی اقتصادی در نتیجه وجود این بافت ناسالم ایجاد و تحکیم شده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بمنظور تغییر روند بازرگانی خارجی با توجه به نیازهای واقعی کشور، تلاشهایی بعمل آمد. اما از هم گسیختگی اقتصاد کشور بدلیل اعتصابات گسترده مردم در سال 1357 و عدم وجود برنامه مشخص و نیز بروز عوامل متعدد سیاسی موجب گردید که سهم واردات مصرفی همچنان به روند صعودی خود ادامه دهد. بعدها نیز تحریم اقتصادی و جنگ تحمیلی، میزان صادرات را بشدت کاهش داد. بطوریکه در حال حاضر تجارت خارجی ایران با صادرات تک محصولی (نفت) و وابستگی شدید به ارز حاصل از آن مشخص میباشد. در سالهای اخیر دولت تلاشهای بسیاری به منظور افزودن بر سهم صادرات غیر نفتی بعمل آورده است. در این راستا صادرات سنگهای قیمتی و بخصوص فیروزه نیشابور میتواند مثمر ثمر واقع گردد، چراکه فیروزه نیشابور بعنوان بهترین فیروزه جهان، دارای شهرت بین المللی است و در صورت توجه بیشتر به صادرات آن میتواند ارز آوری مناسبی ایجاد نماید.
2- بیان مسئله:
قدیمی ترین اطلاعی که از فیروزه در دست داریم به 3400 سال پیش از میلاد مسیح مربوط است و نوشتهاند که فراعنه مصر این سنگ زیبا را از معادن شبه جزیره سینا استخراج کرده و در زینت آلات خود بکار میبردند و بدین گونه شاید استخراج فیروزه قدیمی ترین استخراج کانهای صخره ای در ستاریخ باشد ولی از همان زمانهای باستان بهترین و مطلوبترین فیروزه در معادن ایران بدست میآمده که از زمانهای بسیار قدیم آن را استخراج و صادر میکردهاند و چون این سنگ بهادار از راه ترکیه به اروپا وارد و شناخته گردیده است بدان سبب اروپاییان آن را، ترکواز (Turquoise) یعنی ترکی مینامند.
نام نیشابور با نام فیروزه همزاد است و در مقام تعریف، نیشابور را شهر فیروزههای درشت، شهری با سنگهای فیروزه و ... میگویند. بشهادت گوهر شناسان دور و نزدیک، فیروزه نیشابور در روی زمین مقام اول را دارد. این سنگ گرانبها و پر ارزش که زینت بخش گنجینههای گرانبهای ثروتمندان جهان و خزاین ممالک میباشد همواره توجه جهانیان را به خود جلب کرده است.
از کتیبه کاخ داریوش در شوش معلوم میگردد که در آن تاریخ فیروزه «اخشائین» نامیده میشده و از خوارزم برای زینت آلات کاخ وارد شده بود. نمونههایی که در اثر کاوشهای باستان شناسی بدست آمده نشان میدهد که فیروزه در هزاره دوم قبل از میلاد در ایران بعنوان سنگ زینتی مورد استفاده قرار میگرفته است. در دوره ساسانیان از فیروزه غیر از انگشتر و گوشواره و غیره ظروفی برای دربار سلاطین تهیه میشده است.
از مطالب فوق بخوبی میتوان به مرغوبیت فیروزه نیشابور و قدمت استخراج و تراش آن و دیرینه بودن هنر ساخت زیور آلات فیروزه ای در ایران پی برد بطوریکه فیروزه نیشابور حتی به کشورهای اروپایی هم صادر میشده است. اما علی رغم این پیشینه افتخار آمیز، متأسفانه در حال حاضر فیروزه تراشی و صادرات فیروزه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و بر اساس مصاحبههای انجام شده با فیروزه تراشان و صادرکنندگان مصنوعات فیروزه ای، هم اکنون بخش قابل ملاحظه ای از فیروزههای تراشیده شده در بازار داخلی را فیروزههای شیمیایی و یا فیروزههای آمریکایی که بصورت قاچاق وارد کشور میگردد، تشکیل میدهد. با وجود چنین مسأله نگران کننده ای تاکنون تحقیق علمی برای پاسخگویی به سؤالات زیر انجام نشده است:
وضعیت فعلی مدیریت بازار فیروزه صادراتی استان خراسان چگونه است؟
راهکارهای مناسب جهت افزایش صادرات مصنوعات فیروزه ای کدامند؟
امید است که این تحقیق بتواند از طریق پاسخگویی به سؤالات فوق در جهت آشنایی بیشتر با صنعت فیروزه استان خراسان و رفع موانع و مشکلات آن مفید واقع شده، نقش کوچکی در تحقق آرمان ملی اقتصاد بدون نفت ایفا نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
آداب و رسوم خراسان
چهارشنبه سوری
نوروز
آبستنی و زایمان
ختنهسوران
عروسی
مرگ و عزا
شب چله
چهارشنبه سورى
بختگشائی
شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شبهاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادىها مىکنند و مجالس سور و سرور برپا مىسازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مىدهند که از هر جهت دلانگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مىگیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل بهطرز خاصى اجراء مىگردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مىافروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مىسازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مىکنند. از آنجا که آتش از قدیمالایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدىهاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى اینکار انتخاب کردهاند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مىباشد و تقریباً اکثر خراسانىها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتشافروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.
به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتشآفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در اینباره مىنویسد: ”آتشافروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشنهاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مىشود... شک نیست که افتادن این آتشافروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بىکم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مىشد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یومالاربعاء نزد عربها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:
چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مىخور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آئین آتشافروزى پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیشآمد سال نو از آسیب روز پلیدى چون، چهارشنبه برکنار ماند. (استاد پور داود، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی، از انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۴۳ ص ۷۳ و ۷۴).
آداب چهارشنبه سورى بر دو قسم است:یکى آداب عمومى که همه در آن شرکت مىکنند و مهمترین آنها آتش افروزى در شب مزبور مىباشد و دیگر آداب خصوصى که مخصوص زنها است و مردها حق شرکت در آنرا ندارند.
اول مراسم عمومى ـ خراسانىها در شب چهارشنبه سورى نزدیک عروب آفتاب هفت بوته (یا سه بوته) آتش در وسط کوچه و یا در صحن حیاط گذاشته و به اصطلاح خودشان ”بته روشن مىکنند“ سپس پیر و جوان و کوچک و بزرگ از روى بوتههاى آتش مىپرند و براى دفع پلیدىها این شعر را مىخوانند: زردى ما از تو سرخى تو از ما
زنهائى که بچهٔ کوچک و شیرخوار دارند، بچههاى قنداقى را در بغل گرفته شادىکنان و قهقهزنان آنها را از روى آتش رد مىکنند. در دهات اطراف خراسان در موقع پریدن از روى آتش مىگویند:
آلا٭ بدر بلا بدر دزد حیز از دها٭ بدر
”آلا“ یعنى آلها و آل، زنى است بسایر لاغر و قد بلند و سرخروى که بینى او از گل و کار او دزدیدن جگر زائوها است (از عقاید کلثوم ننه).
٭ (deha) یعنى دهها.
پس از آن آتش را مىگذارند تا آخر بسوزد زیرا خاموش کردن آتش و فوت کردن به آنرا بد مىدانند. وقتى آتش تا آخر سوخت و خاکستر شد یکى از اعضاء خانواده خاکستر آن را برمىدارد مىبرد سر چهار راه مىریزد تا باد ببرد.٭ این مراسم تقریباً در تمام ایران با مختصر تفاوتى اجراء مىشود و تفاوت آن بیشتر در شعرى است که موقع پریدن از روى آتش خوانده مىشود. پس از مراسم آتشافروزى براى دفع قضا و بلا مقدارى ذغال (که علامت سیاهبختى است) و اندکى نمک (که علامت شورچشمى است) و یک سکهٔ دهشاهى (کوچکترین سکهٔ رایج کشور ـ علامت تنگدستی) در کوزهٔ سفالینى که قبلاً براى این کار تهیه کردهاند انداخته و هر یک از افراد خانواده یکبار کوزه را دور سر مىچرخاند و نفر آخرى آن کوزه را به بالاى بام مىبرد و از آنجا به میان کوچه پرتاب کرده مىگوید:
”درد و بِلایِ خَنَهْ رَهْ رِخْتُمْ به تویِ کوچه٭“ و به این طریق سیاهبختى و شورچشمى و تنگدستى را از خانهٔ خود دور مىسازند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 75
عنوان: شناخت بازارهای فرش استان خراسان رضوی
فصل اول:
1-1- مقدمه:
فرش مهمترین کالای غیر صادراتی کشور است که طی چهاردهه گذشته بیش از4/1 ارزش صادرات غیر نفتی را تشکیل داده است. متوسط سهمآن ازصادرات غیرنفتی از27/21درصد طی سالهای 1357-1338به 87/36درصد دردهه بعد از انقلاب (67-1358) رسیده است. طی سالهای برنامه اول ودوم توسعه حدود 87/38درصد ازارزش صادرات غیرنفتی از صدورفرش دستباف تامین شده است.اما درسالهای بعد از برنامه اول توسعه سهم آن ازصادرات غیر نفتی روبه نقصان گذاشته به نحوی که ازدرصد درسال1373به 09/13 درصددرسال1380کاهش یافته است. به طور کلی طی چند دهه اخیرصادرات غیرنفتی کشور ازصادرات فرش دستباف تاثیر چشمگیری پذیرفته است. صادرات غیرنفتی با افزایش یا کاهش صادرات فرش دستباف نوسانهای شدیدی را تجربه نموده است وبا توسعه کمی وکیفی صادرات غیرنفتی ظهورکالاهای جدید درصادرات غیرنفتی، رکود بازار فرش دستباف ایران وجهان سبب شد که سهم فرش دستباف ازصادرات غیرنفتی رو به کاهش گذارد. بدین ترتیب صادرات غیرنفتی از شرایط تک محصولی صدور فرش دستباف رهایی یافته و ازتنوع کمی وکیفی کالای مختلف برخوردار شده است. (حسینی، 1383)
فرش دستباف به علت مرغوبیت کاربری وقیمت تمام شده آن بیشترمصرف خارجی داشته وبازارداخلی بسیارگسترده است.ازنظراقتصادی فرش دست باف کالایی لوکس وبا دوام است وازکشش درامدی بالایی برخوردارمی باشد، بنابراین با افزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجاد سلیقه مصرفی وجود داشته باشد، بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد. درایران ازسال1362صادرات غیرنفتی بویژه فرش دست باف به تدریج دوران رکود خود راپشت سرگذاشت وسیرصعودی خودرابه طورناهماهنگ آغازکرد. دلیل این تحرک کاربرد برخی ازمکانیسم های تشویقی برای صادرات بود.ازجمله سیاست های تشویقی دراین سالهامی توان به افزایش مهلت واریزپیمان ارزی ومصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارزترجیحی اشاره کرد.مصرفی نرخ ارزشناوربه جای نرخ ارز ترجیحی توسط بانک مرکزی درسال 1369باعث شد که درآمد صادرکنندگان ازجمله فرش به بیش ازسه برابرافزایش پیداکند،بطوریکه صادرکنندگان درازای تحویل هردلاربه جای 425ریال(نرخ ترجیحی)معادل 1350ریال دریافت می کردند.واین باعث افزایش صادرات درسالهای بعد شد.
ازنظراقتصادی،فرش دستباف کالایی لوکس وبادوام است وازکشش درآمدی بالایی برخوردارمی باشد.بنابراین باافزایش سطح درآمد ملی ورشد اقتصادی ،کشورهای واردکننده،چنانچه تبلیغات موثری برای ایجادسلیقه مصرفی وجودداشته باشد،بازارجهانی مصرف فرش دستباف گسترش می یابد.
حال دراین گزارش اهداف زیر مورد بررسی قرار می گیرد
1- بررسی تغییروتحولات تجارت(واردات وصادرات)جهانی فرش دستباف طی سالهای2005-2000
2 - شناسایی بازارهای هدف برای صادرات فرش دستباف خراسان
3 - بررسی اقدامات وتمهیدات لازم برای توسعه بازار صادرات فرش به کشورهای دیگر
شناسایی بازارهای هدف به منظور توسعه تجارت خارجی استان خراسان
بازار هدف نوعی بازار بالقوه است که خارج از مرزهای کشور قرار دارد، ولی احتمالاً هنوز به فعلیت نرسیده است، اما در صورت تدوین راهبرد صحیح بازارشناسی و بازاریابی بین المللی می توان در آن بازار نفوذ کرد. بنابراین، تعریف بازار هدف بی ارتباط با تعریف کلی بازار نیست، با این تفاوت که بیشتر تعاریف مربوط به بازار هدف را می توان به بازارهای بین المللی نسبت داد. چنانچه یک بازار بین المللی از رشد مستمر و با ثبات تقاضا و از مقیاس مناسب اقتصادی برخوردار باشد، می توان آن را به عنوان ابزار بالقوه بازار هدف به حساب آورد (فتحی، 1384). به چند دلیل شناسایی بازار هدف اهمیت دارد:
الف- یکی از عوامل مؤثر در اجرای صحیح راهبرد وابستگی به صادرات (نوعی راهبرد توسعه صادرات) تولید متناسب با نیازها و ترجیحات و سلیقه های مصرف کنندگان خارجی است. به عبارت دیگر در این رویکرد، عوامل مؤثر بر تولید اغلب خارجی هستند. امروزه به جهت رقابت شدید بین عرضه کنندگان محصول در بازارهای جهانی، مصرف کنندگان نقش تعیین کننده در تقاضای جهانی محصولات دارند. از این حیث توجه به عوامل مؤثر بر تقاضای مصرف کنندگان خارجی، می تواند در موفقیت راهبرد توسعه صادرات کشور عرضه کننده محصول، نقش مؤثری ایفا کند. با انتخاب بازار هدف، نه تنها امکان تامین خواسته ها و انتظارات خریداران وسعت می یابد، بلکه ارائه کالاهای مناسب و مطابق مصرف کنندگان خارجی نیز شکل پویا و مناسبی پیدا می کند.
ب- شناسایی بازار هدف، این امکان را می دهد که تلاش بازاریابی متمرکز شود و حتی در زمینه تولید و فعالیت های مربوط به آن نیز از پراکنده نگری و عمل کردن در رشته های متعدد که بنگاه را از دستیابی به تخصص دور می کند و استفاده بهینه از منابع و امکانات را تحت تأثیر قرار می دهد، پرهیز شود. تولید کنندگان نیازمند آن هستند که فعالیت های تبلیغی خود را توسعه دهند و ارتباط قوی تری با بازارهای هدف ایجاد کنند. در واقع آن ها باید به بهترین نحو اطلاعات مفیدی از تولیدات خود را در اختیار بازارهای مذکور قرار دهند و معرفی درستی از محصولات خود داشته باشند.
هر بازار از بخش های کوچکتری تشکیل شده است که هر کدام از نظر نیازها، گرایش ها و سلیقه های مصرفی و نیز قدرت خرید و درآمد، ویژگی های خود را داراست. تمرکز بر هر بخش از یک بازار، به لحاظ این ویژگی ها، این مزیت را دارد که بهتر و مناسب تر می توان برنامه ریزی کرد و نسبت به رفع خواسته های مشتریان اقدامات مؤثری به عمل آورد. بنابراین در تعیین بازار هدف باید به این نکته توجه داشت که تقسیم بازار، کارایی تعیین دقیق بازار هدف یک محصول را افزایش می دهد و در نهایت ریسک تجاری را کاهش می دهد. علاوه بر آن، زمانی که در فرایند تعیین بازار هدف تقسیم بازار مد نظر باشد، به طوری که کالا با تمامی خصوصیات مشتریان مطابقت داشته باشد، به طور مسلم هزینه تبلیغات و سایر هزینه ها کاهش خواهد یافت. تقسیم بازار بر اساس عوامل جغرافیایی، روانی، رفتاری و عوامل بازاریابی صورت می گیرد.
در روابط سیاسی و تجاری، توان اقتصادی و سیاسی کشور مقابل نیز باید در نظر گرفته شود. این امر به ویژه در جهان رو به تحول که هر لحظه با یک نوآوری (فن شناختی) همراه است، اهمیت دارد. ارتباط سیاسی و تجاری با کشورهای در حال توسعه به تنهایی نمی تواند منجر به تحکیم روابط در سطح بین المللی شود. از طرف دیگر، ایجاد روابط قوی با کشورهای پیشرفته نیز در صورت بی دقتی، احتمال بروز رابطه یک طرفه را در پی دارد. بنابراین مراوده با ترکیبی از این دو دسته از کشورها ( کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه)، با توجه به نتایج مطالعات همه جانبه و شرایط سیاسی و تجاری جهانی، میزان خطر را کاهش خواهد داد. در هر حال، در تعیین شرکای تجاری و بازارهای هدف از بین کشورها، عوامل سیاسی و تجاری را باید در کنار هم در نظر گرفت و صرفاً ملاحظات یکی از آن دو را نباید در نظر داشت (فتحی، 1384).
گذشته از امکانات و توانمندی های هر کشور در تولید و صدور کالاها، نقش بازارهای صادراتی و بازارهای هدف نیز بسیار حایز اهمیت است. امروزه به جهت وسعت بازارهای جهانی و وجود تفاوت های مهم اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها و گروههای مختلف مصرف کننده، به کارگیری یک روش اصولی و نوین برای شناسایی و یا اصطلاحاً تعیین و اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی، از جمله الزامات دستیابی به هدف جهش صادراتی محسوب می شود. ممکن است کشوری در تولید و صدور کالاهایی از مزیت نسبی برخوردار باشد، اما به علت عدم شناخت بازارهای صادراتی (بازارهای هدف)، موانع قرار داده شده در بازارهای هدف و یا عدم آگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر آن بازارها، ناتوان از صدور کالا به آن بازارها شود، بنابراین یکی از محوری ترین مباحث در تجارت بین الملل، شناسایی بازارهای هدف کالاهای صادراتی است تا بدین ترتیب با آگاهی از شرایط عرضه و تقاضا، نیازهای وارداتی، کمیت و کیفیت تقاضای وارداتی و سرانجام مجموعه قوانین و مقررات حاکم بر این بازارها و ساختارهای متفاوت اجتماعی و فرهنگی آن ها،