لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
اندونزی بزرگترین مجمعالجزایر جهان است که در امتداد خط استوا و بین قطعه خشکی جنوب شرقی آسیا و استرالیا قرار دارد.%81 درصد از کل مساحت اندونزی را آ ب پوشانده است. مجمعالجزایر اندونزی دارای پنج جزیره بزرگ و نزدیک به 30 گروه مجمعالجزایر میباشد. بر اساس اعلام مقامات اندونزی در سال 1994 اندونزی دارای 17508 جزیره کوچک و بزرگ بوده اما فقط 6000 جزیره آن مسکونی میباشد. پنج جزیره مهم آن عبارتند از: 1- سوماترا 2- جاوه 3- کالیمانتان 4- سولاوسی 5- ایریان جایا.
اندونزی دارای آب و هوای استوایی و دارای دو فصل خشک و بارانی هر یک به مدت چهار ماه میباشد. اندونزی بعد از برزیل دارای بزرگترین ذخایر جنگلهای استوایی(معروف به ششهای جهان) میباشد که نزدیک به 120 میلیون هکتار را در بر میگیرد.خاک بیشتر مناطق اندونزی به دلیل وجود با تلاقهای فراوان جلگهها و دشتهای وسیع و نیز رسوبات آتشفشانی برای کشاورزی مناسب است. جزایر جاوه وبالی دارای حاصلخیزترین خاکها هستند. اندونزی دارای رشته کوههای فراوان و قلههای مرتفع بسیاری است که در بین آنها حدود 400 آتشفشان وجود دارد که یک چهارم آنها فعال است .
اندونزی دارای راههای دریایی مهمی است که اقیانوس هند را به اقیانوس آرام پیوند میدهد. از مهمترین این آبراهها میتوان به 1- تنگه مالاکا، 2- تنگه سوندا، 3- تنگه ماکا سار که از دیرباز مورد استفاده کشتیهای تجاری بوده است اشاره نمود.شهر جاکارتا پایتخت اندونزی است و شهرهای مهم دیگر اندونزی عبارتند از: 1-سورابایا 2- باندونگ 3- جوگجاکارتا 4- مالانگ 5- مدان 6- پالمبانگ 7-اوجونگ 8- بانجار ماسین.
شهر جاکارتا از بنادر مهم تجارتی قدیمی اندونزی میباشد این بندر در ابتدا سونداکلاپا نام داشت که پس از شکست نیروهای پرتغالی از نیروهای مسلمان به رهبری فتحاللهخان در سال 1527 م به جایاکارتا (پیروزی بزرگ) تغییر نام یافت. در سال 1618م هلندیها به جاکارتا حمله و پس از اشغال آن مقر کمپانی هند شرقی هلند را به آنجا منتقل و نام آنرا به باتاویا تغییر دادند. تا اینکه در جنگ جهانی دوم و اشغال اندونزی توسط ژاپن به جاکارتا تغییر نام یافت. در اندونزی به علت وسعت زیاد در میان حدود شرقی وغربی آن سه منطقه زمانی مختلف وجود دارد:
1-بخش غربی اندونزی 7 ساعت جلوتر از گرینویچ، 2-بخش مرکزی اندونزی 8 ساعت جلوتر از گرینویچ، 3-بخش شرقی اندونزی 9 ساعت جلوتر از گرینویچ.
اندونزی چهارمین کشور پرجمعیت جهان و سومین کشور در حال توسعه و پرجمعیتترین کشور اسلامی است.جمعیت فعلی اندونزی بین 210 تا 212 میلیون نفر تخمین زده میشود. دولت اندونزی با پیروی از سیاستهای یهودی صلیبی در مورد کنترل جمعیت که هدف آن کاهش جمعیت مسلمین میباشد پیشتاز دیگر کشورهای اسلامی در این زمینه بوده و توانسته رضایت اربابان صلیبی یهودی خود را جلب نماید. نرخ رشد جمعیت از 3/2 در سال 1971م به کمتر از 5/1 درصد تقلیل یافته و این روند همچنان ادامه دارد. ژنرال سوهارتو رئیس دولت وقت اندونزی در سال 1989م به خاطر خوش خدمتی در راستای اهداف استعمارگران نو جایزه ویژه سازمان ملل در مورد تنظیم خانواده را دریافت کرد.
«شورای ملّی تنظیم خانواده» با همکاری آژانسهای کمکرسانی یهودی صلیبی و با همکاری وزارت بهداشت اندونزی384 هزار مرکز کنترل خانواده تا سال 1993م در اندونزی تأسیس نمود که بر اثر تبلیغات و عملکرد آنها 31 میلیون زوج 24 میلیون آنان از روشهای مختلف جلوگیری از بارداری و عقیمی استفاده نمودهاند.
برنامة صهیونیسم بینالملل و اتحاد صلیبی منحصر در کنترل جمعیت مسلمین نیست، بلکه در برنامههای دولت و بانک جهانی سیاست توازن جمعیت و یا کاستن از جمعیت مسلمین در مناطق حساسی که اکثریت با مسلمین است تحت پوشش مهاجرتهای داخلی در جریان است.
اندونزی از نظر قومی و نژادی جامعه متنوعی بوده و فاقد یک گروه نژادی است. با این حال بیشتر مردم از نژاد ملایو هستند. اندونزی دارای بیش از 200 زبان محلی است که با احتساب لهجههای گوناگون به 583 زبان و لهجه میرسد. معروفترین زبانهای رایج در اندونزی عبارت است از:1-آچهای 2-بتکی 3-سوندایی 4-جاوهای 5-ساساکی 6-تتوم. اما زبان اندونزیایی که برگرفته از زبان ملایو است به عنوان زبان رسمی کشور رواج وسیعی داشته و در تمام سطوح آموزشی، اداری، حقوقی و رسانهای به کار میرود. در دوره گسترش اسلام در این سرزمین خط و الفبای عربی جایگزین خط قدیم (الفبای پالاوا) شده و به حروف عربی و یا حروف جاوهای مشهور بوده است. هنگام اشغال این سرزمین توسط هلند مبلغین مسیحی با حمایت استعمارگران هلند جهت تغییر دین این مردم خط آنان را به تدریج از عربی با الفبای لاتین تغییر دادند. امروز نیز زبانهای ملایو و اندونزیایی به الفبای لاتین نوشته میشود. خط قدیم عربی برای نسل جدید ناآشنا و به جز در محافل مذهبی کاربردی ندارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
خط نویسی
ولی مهمترین گامی که انسان بسوی مذنیت برداشته، همانا اختراع خط است، امکان دارد که خط نویسی در صورتی که بمعنی وسیع کلمه در نظر گرفته شود و علامات تصویری را که نماینده اندیشه معینی است شامل شود، از ان زمان شروع شده باشد که نخستین کوزه گران با نگشت یا ناخن خود- خاه برای تزیین و خواه برای علامت گذاری- علامتهای روی کل نرم کوزه ها بر جا گذاشته اند. در قدیمترین نوشته های هیروکلیفی که در سومر دست آمده مرغ را بصورتی نگاشته اند که با نقشه های موجود ظروف سفالی شوش در عبلام کمال شباهت را دارد. بنابراین خط نویسی نیز مانند نقاشیو حجاری از شاخه های هنر کوزه گریست.
کهن ترین رمز تصویری که تاکنون شناخته شده آنهائیست که بر روی قطعات سفال و ظروف گلی در مقابر ما قبل تاریخ مصر و اسپانیا و خاور نزدیک کشف شده است. بنابگفته بمری عده زیادی از رموز بتدریج در دوره های ابتدایی بوسیله بازرگانان بکار گرفته شده و از کشوری به کشور دیگر رفته ... و در پایان دودوجین از آنها برای دسته ای از ؟؟ بازرگانی حالت ملکیت مشاع را پیدا کرده و باقی رموز که منحصر بناحیه خاصی بوده در این انزوا بتدریج از بین رفته و نابود شده است.
قضیة تکامل و تطور علایم رمزی هر چه بوده، بموازات آن نوعی از خط نویسی وجود داشته که از شعب نقاشی بشمار می رفته و افکار را بوسیله تصاویر مجسم می ساخته است. هنوز بر تخته سنگهای مجاور دریاچة سوپریور آثاری از تصاویر غیرظریفی دیده می شود که هندیان امریکا بوسیله آنها داستان گذشتن خود را از این دریاچة هولناک با افتخار روایت کرده اند. شاید تطور و تکاملی از این قبیل سبب شده باشد که در والی مدیترانه در پایان عصر حجر جدید خط نویسی از نقاشی نتیجه شده باشد و این یقینی است که هنوز سال 3600 قبل از میلاد آغاز نشده بود- و شاید بسیار پیش از ان- که در عقلام و سومر و مصر مجموعه ای از تصاویر نماینده افکار ترتیب داده از آن رو خطی ساختند که هیروکلیف نامیده می شود، زیرا بیشتر کسانی که آنرا بکار می برند کاهنان بودند فنیقیان همچون دلالهایی بوده اند که انتقال الفباء بوسیله آنان صورت می گرفته است. هنگامی که زمان هومر یونانی فرا رسید یونانیان این حروف فنیقی را گرفتند و آنها را با دو اسم سامی که نماینده دو حرف اول است نامگذاری کردند(آلفا، بتا- درعبری الف، بت، الفبا، آلفابه).
چنانکه ملاحظه می شود خط نویسی محصول و نتیجه تجارت است، و در اینجا یکبار دیگر متوجه می شویم که مدنیت تا چه حد مدیون بازرگانی است. پیدایش خط حدی است که ابتدای تاریخ را ناشن می دهد، و هر اندازه معرفت ما به آثر گذشتگان بیشتر شود، این نقطه شروع عقب تر می رود.
مختصری پیرامون سیر و تحول پیدایش خطوط:
خط و نوشته را شاید بتوان مهمترین اختراع بشر ودر طول تاریخ دانست: چرا که نوشته ها مجرای انتقال اطلاعات ثبت و ضبط تاریخ هستند. محققان و پژوهشگران، سیر تکاملی خط را به صورت زیر تقسیم بندی کرده اند.
خط تصویری
خط صوتی یا مفهوم نگار
خط هجایی یا سیلابی
خط الفبایی
میدانیمکه زبان تصویری قدیمی تر از زبان نگارشی بوده است. بنابراین خاستگاه اولیه خط را بایستی در تصویر جتسجو کرد. زیرا تصویر نگاری (پیکتوگرافی) ما در خط هیروگلیف است. به علاوه خط میخی نیز از روند تجریدی شدن علائم تصویری ایجاد می گردد که خود بعدها با اذ علائم صوتی به حروف الفبایی استحاله یم یابد.
پیدایش الفبا نیز در زبان های کهن تدریجا تمایلات خوشنویسی (کالیگرافی) را در پی دارد. حال در اینج ا به چند نوع خط و خوشنویسی که در زمان های دور ابداع شده اند و هر کدام سیر تحول خاص خود را در قرن های بعد پیموده اند می پردازیم.
خط هیروگلیف:
خط هیروگلیف در حدود 5 هزار سال قبل از «تصویر نگرای» مشتق شد نزدیک به 500 علامت تصویری در خط هیروگلیف وجود داشت. طر نگراش خط هیروگلیف به دو صورت عمودی و افقی بود.
ابتدا هیروگلیف عمودی و سپس هیروگلیف افقی پدید آمدند.
این خط را «مصریان» اولین بار جهت نوشتن مطالب خود اختراع کردند و آن را «هیروگلیف» نامیدند.
حجاران و صنعتگران خط هیروگلیف را در دیوار مقابر، ستون ها، تندیس ها، تابوت ها، مهرها و غیره بکار می بردند. حتی از آن بمنزله نقشمایه(موتیف) برای آرایش الواح زرین و چوبین استفاده می کردند.
یکی از خطوطی که از ساده شدن خط هیروگلیف بوجود آمد«خط کتابت مصری» بود و از ان جایی که مورد استفاده کاهنان بود. به نام « خط کاهنی» معروف شد. خط کاهنی بر حسب مفهوم و مضامین نوشته به سه نوع تقسیم می شد:
نوع اول برای کتابت
نوع دوم برای اسناد رسمی
نوع سوم برای متون مذهبی
خط منحنی
«سومریان» با اختراع خط میخی دوره ای را آغاز کردند که به عنوان «آغاز خط نویسی» شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که بصورت الواح گلین بر جای مانده متعلق به تمدن های بین النهرین است. خط میخی ابتدا در تمدن بابل و سپس در تمدن آشور به اوج شکوفایی رسید.
خط میخی در ایران هم متداول بود. که در کتیبه های عهد هخامنشیان با شکل کاملتری ازخط میخی روبرو هستیم. نخستین کسی که در کشف خط میخی قدم بلندی برداشت «گ. ف. گروتفند نخستین بار» سر. ه راولینسن» انگلیسی قرائت کرد.
خوشنویسی در چین:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
خط تولید رب گوجه فرنگی:
مهمترین عامل در تولید یک محصول با کیفیت بالا، شستشوی کامل گوجه فرنگی با آب تمیز وسالم می باشد دستگاههای شستشو مختلف می باشد ولی معمول ترین وبهترین نوع آن سیستمی است که هم اکنون در اکثر کارخانجات ایران متداول است ومورد استفاده قرار می گیرد.
1) دریافت گوجه فرنگی
2) حوضچه شستشو 1و2
3) بازرسی وجورکردن ( Sorting)
4) خردکن(Crushing)
5)قیف خردکن
6) پری هیتر ( Pre Heating)
7)صافی دومرحله ای
8) مخزن ذخیره آب گوجه فرنگی
9)تغلیظ کننده ها ( Batch ,Continouse )
10)مخزن نمک زنی
11)پاستوریزاتور
12)پر کردن داخل قوطی ( Filling )
13)دربندی ( Seaming)
14)تونل پخت یا پاستوریزاتور ثانویه
15)بسته بندی
16)انبار
17)بازار مصرف
1) دریافت گوجه فرنگی :
در جعبه های ویژه ای که بین 10تا 25کیلوگرم گنجایش دارد،منتقل می گردد.هر چه فاصله مزرعه تا کارخانه کوتاهتر باشد،آلودگی وکپک زدگی آن کاهش یافته،در نهایت محصولی بهترازنظر طعم،رنگ ومواد مغذی عرضه می گردد.
2)حوضچه شستشو:
جنس این حوضچه ها از فولاد ضد زنگ یا تانکها ی فلز کاملاً گالوانیزه بمنظور جلوگیری از سیاه شدن محصول بر اثر تماس با آهن وزنگ زدگی است.
الف)حوضچه شستشوی 1 :
در این مرحله معمولاً برای شستشو از حوضچه های نیمه استوانه ویا مکعبی شکل استفاده می شود که درکف آنها معمولاً یک توری مشبکی قرار دارد.علاوه براین لوله هایی برای تزریق هوای فشرده بداخل آب حوض طراحی شده است.بنابراین گوجه ها زمانی که داخل حوض ریخته می شوند فشار ناشی از هوا باعث غوطه ور شدن آنها وبه هم سائیده شدن آنها می گردد در نتیجه عملیات تمیز کردن به نحو مطلوبترو مؤثرتری انجام خواهد گرفت.
ب)حوضچه شستشوی 2 :
سپس گوجه ها وارد این حوضچه می شوند.در این حوضچه علاوه بر تمیز شدن محصول میزان بار گوجه فرنگی وارد شده به داخل سالن تنظیم می گردد. گوجه فرنگی ها از این حوضچه توسط نوار نقاله یا الواتور خارج شده وبا عبور از زیر دوشهای آب عملیات شستشوی آنها کامل میشود تا عمل سورت و لکه گیری روی آنها انجام شود.
3)بازرسی وجور کردن : (Sorting )
عملیات سورتینگ شامل تمیز کردن، درجه بندی وجداسازی مواد ناپسند(گوجه فرنگی های کپک زده، فاسد، نارس، آفت زده، له شده وهمچنین ناخالصی هایی مثل برگ ودمچه گوجه و... ) است.
برای تولید رب با کیفیت خوب،گوجه فرنگی باید قرمز بوده (سبز یازرد نباشد ) یکنواختی رنگ،پوسیده نبودن ونداشتن آلودگی نیز بایستی مدنظر قرار گیرد.
گوجه فرنگی ها پس از شستشو وارد نوار Sorting می شوند.این نواربه عرض 90-60 سانتیمتر وطول آن12- 6 متر می باشدواز از لوله های آلومینیوم ویا فلز لعاب دار تشکیل شده است وساخت آن طوری است که ضمن حرکت انتقالی ، حرکت چرخشی انجام می دهندو از زیر آبفشانها عبور می نمایند.ساختمان آبفشانها یا نازلها طوری است که فشار آب را بالا می برد واین عمل باعث می شود که گوجه فرنگی کاملاً شسته شودوتمام مواد خارجی چسبیده به آن جدا شده وچنانچه دارای ترک باشد داخل ترکها شسته شوند.
ظرفیت خط سورت معمولاً پنج برابر ظرفیت دیگهای تغلیظ کننده باید باشد.سرعت نوار نقاله معمولاً 6 متردردقیقه است.در طرفین نوار سورت کارگران به لکه گیری وجور کردن می پردازندو قسمتهای لهیده یا سبز ومواد خارجی در صورت وجود گرفته وخارج می شود.هر چه عمل Sorting با دقت بالاتری انجام شود محصول نهایی دارای کیفیت مطلوبتری خوهد بود،زیرا در صورتیکه اگر برخی از موادناپسند از گوجه جدا نشوند باعث ایجاد معایبی در رب خواهند شد برای مثال چنانچه گوجه های خراب ونارس از گوجه ورودی جدا نشوند باعث سیاه شدن رنگ محصول نهایی (رب) خوهند شد.
نکات مهم در موردقسمت Sorting :
الف) تعداد افراد مسئول این قسمت باید حداقل 8 نفرباشد.
ب) افراد مسئول بایستی از بین افراد باهوش انتخاب شوندو ترتیبی اتخاذ شود که بیش ازچهار ساعت مداوم به کار مشغول نباشند.
ج) کافی بودن روشنایی در محل میز سورتینگ که حداقل روشنایی باید150- 50 فوت کندل شمع باشد.
4) خردکن : (Crushing )
بعد از عملیات سورتینگ ،عمل خردکردن برروی محصول انجام می شود.خردکردن نوعی عملیات واحد است که در آن اندازه محصول با استفاده از وسایل وابزارآلات مختلف کوچک می شود.
- از مزایای این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف)فرآورش محصول بصورت یکنواخت وصحیح صورت می گیرد.
ب) رعایت وزن استاندارد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .docx :
خط نستعلیق یکی از خطهایی است که در نوشتن متنهای فارسی و اردو و گاه عربی بکار میرود. این خط بیشتر در ایران رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با این خط به هنرنمائی میپردازند.
تاریخچه
/
/
نمونهای از خط نستعلیق اثر میرعماد
در اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم هجری یعنی در عهد تیموری از درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق خوشنویسی جدیدی برای خط فارسی در ایران بوجود آمد که «نسخ تعلیق» نامیده شد و بعدها به نام «نستعلیق» شهرت یافت.
خط نستعلیق دومین خط خاص ایرانیان میباشد. خط نستعلیق فاقد علایم زیر و زبر و پیش است و با توجه به ظرافتها و گردشهای لطیفی که در حرکتها و شکل حروف دارد کم کم جایگاه خود را در خوشنویسی جهان باز کرد. برخی آن را «عروس خطوط اسلامی» میگویند.
ابداع خط نستعلیق را به هنرمندی به نام میر علی تبریزی نسبت دادهاند. وی در اوایل قرن نهم هجری میزیسته است. نقش میرعلی تبریزی در تدوین نستعلیق آنچنان مهم و اساسی بود که استادان بعدی از وی به عنوان ابداع کننده نام بردهاند.
از دیگر کسانی که در تکامل خط نستعلیق نقش داشتهاند میتوان از «سلطان علی مشهدی» و «میر علی هروی» نام برد. اما هنرمندی که نستعلیق را به اوج تکامل و زیبایی رساند «عماد الحسنی قزوینی» معروف به «میر عماد» بود که در قرن یازدهم و در دوره صفویه زندگی میکرد. میر عماد با ابتکار و خلاقیت خود و مهارت بالایی که در نستعلیق بدست آورد دارای سبک و مکتبی شد که هنرمندان خوشنویس سالیان بسیار پس از او از سبک وی پیروی کردند.
در قرن سیزدهم سبک و شیوه جدیدی در نستعلیق بوجود آمد. این کار بهوسیله هنرمندی به نام «محمدرضا کلهر» صورت گرفت. در زمان کلهر صنعت چاپ به روش چاپ سنگی به ایران آورده شد. ظریف بودن حروف مانعی برای چاپ سنگی نستعلیق بود و همین امر سبب گردید که کلهر با تغییراتی در سبک و روش میر عماد شیوه تازهای را برای نستعلیق بوجود آورد که مناسب برای صنعت چاپ باشد.
نوعی از خط نستعلیق معروف به شکسته نیز در ایران رایج شد و خوشنویسان در این عرصه نیز آثاری پدید اوردهاند.
در دهههای اخیر هنرمندانی خط نستعلیق را با روشهای نقاشی ترکیب کردهاند و نوعی زمینه هنری بنامنقاشیخط بوجود آوردهاند.
برخی از خوشنویسان نستعلیق
میر علی تبریزی
سلطان علی مشهدی
میر علی هروی
میر عماد حسینی
میرزا غلامرضا اصفهانی
امیرنظام گروسی
علی اکبر پگاه قزوینی
حمید رضا قلیچ خانی
غلامحسین امیرخانی
سید محمد ایشان حسینی
مجتبی سبزه
داود رزمجو
عبدالمجید طالقانی
سید محمد داؤد الحسینی
سید محمد سعید حسینی
سید محمد صدیق حسینی
سید حمایت الله حسینی
عزیز الدین وکیلی فوفلزایی
میر عطا محمد حسینی
سید عطا محمد شاه قندهاری
فیض محمد زکریا فیضی کابلی
محمد رشید شیخ الاسلامی کردستانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .docx :
/
/
کتیبهای به خط میخی
میخی به آن دسته از خطوط (دبیرهها) گفته میشود که نمادهایی شبیه میخ دارند. خطوط میخی متفاوتی وجود دارند که برای نوشتن زبانهای مختلفی به کار میروند. از گونههای مختلف خط میخی میتوان به میخی سومری، اکدی، ایلامی، اوگاریتی اشاره کرد و همچنین خط میخی هخامنشی که برای نوشتن فارسی باستانی بکار میرفتهاست. تمام خطوط میخی که تا کنون رمزگشایی شدهاند از چپ به راست نوشته میشوند. این خط که برخی معتقدند مبنایی اندیشهنگاشتی دارد، در همه کشورهای آسیای غربی بکار میرفتهاست. پژوهشگران، سومریان را ابداع کنندهٔ خط میخی میدانند
نخستین خط ایرانی نخستین خطی که در ایران زمین با آن یکی از زبانهای ایران باستان نوشته شده ، خط میخی هخامنشی است . آنچه از آثار کتبی زبان روزگار هخامنشیان که بصورت فارسی نامیده می شود و به ما رسیده است با همین خط نوشته شده است . این خط از چپ به راست نوشته می شود . تاریخ خط میخی این خط احتمالا باید در هشتصد سال پیش از میلاد مسیح به ایران راه یافته باشد اما بدبختانه از روزگار پادشاهی مادها که در پایان سده هشتم تشکیل یافته، هنوز آثار کتبی بدست نیامده است . به ویژه شهر همدان برعکس شهرهای دیگر که با فاصله از شهر ازبین رفته ایجاد می شوند ، دقیقاً بروی ویرانه های شهر هگمتانه (پایتخت مادها) بناشده و خود این مسئله مانع از کند و کاوهای باستان شناسی می گردد . اولین نوشته های موجود آثار میخی که بدست داریم همه از زمان هخامنشیان است . بنا به نظر برخی ها نخستین خط میخی هخامنشی بدست آمده متعلق است به کوروش کبیر که در دشت مرغاب بجای مانده و در آن تنها یک جمله من هستم کوروش شاه هخامنشی نوشته شده و به زمان 529 - 559 ق.م نگاشته شده است . نظری دیگر در مورد کتیه دشت مرغاب برخی دیگر معتقدند این کتیبه به همراه پیکر بالدار و تاج بر سر واقع در دشت مرغاب متعلق به کوروش کوچک برادر اردشیر دوم است که به امید رسیدن به تاج و تخت با برادر خود جنگید و در جزء سپاهیانش سیزده هزار سرباز مزدور یونانی بودند و در کونخ، تقریبا در دوازده مایلی بابل شکست خورده و کشته شد. البته بسیار بعید به نظر می رسد که برای او در دشت مرغاب پیکری تراشیده و به او لغب شاهی دهند . البته در این نوشته جای رد کردن یا تایید این مطلب نیست . این مطلب تنها به این دلیل مطرح شده که به یکی از این فرضیه ها این کتیبه اولین سند از خط میخی هخامنشی است . وضعیت خطوط دیگر این کتیبه البته این کتیبه به دو زبان دیگر هم ترجمه شده ( زبان بابلی و زبان ایلامی که بالای خط هخامنشی نوشته شده اند . کتیبه های داریوش اما دو کتیبه دیگر نیز قدمتی بیش از این دارند. یکی ASH و دیگری AMHکه هر دو بنا به دلایلی به دوران متاخر هخامنشی متعلق است نه به دوران ابتدایی آن که ارشامه و آریارمنه شاهی می کردند . به هرحال می توان گفت اولین کتیبه های بدست آمده متعلق به داریوش بزرگ است . پادشاهان دیگر هخامنشی که از آنها کتیبه به خط میخی هخامنشی بدست آمده عبارتند از :
داریوش ( 486 - 522 )
خشایارشا ( 465 - 486 )
اردشیر اول ( 424 - 465 )
اردشیر دوم ( 359 - 404 )
اردشیر سوم ( 338 - 359 )
و احتمالاً آریارمنه و ارشامه
هرودوت در جایی از لشکرکشی داریوش به جنگ ساکها skyths می گوید : چون داریو ش به بسفر رسید دو ستون از سنگ سفید در آنجا بر پا کرد در یکی از آنها نام های کسانی را که با وی همراه بودند به خط آشوری و دیگری به خط یونانی کنده گری کردند ... البته باید توجه داشت که هرودوت خط میخی هخامنشی را خطوط آشوری نامیده است. پیدایش خط میخی خط میخی ابتدا در سومر شکل گرفته به اکد رفته و از آنجا به بابل و آشور راه یافته است و و پس از آن به ایران رسید . اما در ایران به اندازه ای این خط تغییر یافت که به صورت یک الفبا درآمد . اما بعد از اردشیر سوم ( 338 - 359 ) ق.م دیگر اثری از این کتیبه بدست نیامده و چند نگین و مهر که بدست آمده همه قبل از سال 300 پیش از میلاد است . واژه های خط میخی روی هم رفته از تمامی آثار نگاشته شده هخمنشی کلاً چهارصد و اندی واژه از زبان پارسی باستان بجای مانده. البته این تعداد ریشه و بن شناخته شده دارند و ما با مشتقات آنها کار نداریم . باید اشاره کرد که خط میخی با تغییری که در ایران کرد یک قسم از الفبای آریائی گردید یعنی فقط علامات این الفبا از اشکال میخی بابلی اقتباس شده است . در روزگار هخامنشیان خط دیگری به ایران راه یافت و رفته رفته جای خط میخی را گرفت.
میخی هخامنشی
خط میخی هخامنشی به احتمال زیاد توسط داریوش بزرگ ایجاد شدهاست. این نوع خط میخی که متشکل از ۳۶ علامت است. آخرین نوع خط میخیاست که ابداع شدهاست (در سدهٔ ششم پیش از میلاد). این خط برای نوشتن کتیبههای هخامنشی به کار رفتهاست. خط میخی هخامنشی خطی نیمه الفبایی نیمه هجایی است به علاوهٔ ۸ اندیشهنگاشت که برای لغات پر استفاده مثل شاه، کشور و اهورامزدا به کار میروند. این خط از سادهترین خطوط میخی است. تنها خط میخی اوگاریتی است که از آن ساده تر است و صد در صد الفبایی است. این خط همکنون در استاندارد یونیکد (۴٫۱) پذیرفته شده و بازهای به آن اختصاص داده شدهاست.
میخی سومری
میخی سومری را غالب پژوهشگران نخستین گونهٔ خط در غرب آسیا میشمارند. سومریان (حدود ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دورهای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که به صورت لوحهای گلین برجای مانده متعلق به تمدنهای میانرودان است.
به تازگی برخی همچون دکتر عبدالمجید ارفعی بر اینکه سومریان مخترع خط در این منطقه بودهاند را زیر سوال بردهاند. این گروه برای این نظریه دو دلیل میآورد، یکی این که برخی نامهای شهرهای سومری به گونهٔ هزوارش هستند که نشان میدهد که از زبان و خط دیگری گرفته شده و دلیل دیگر پیدا شدن اسنادی در جیرفت و شهر سوخته در شرق ایران به خط میخی آغازین است که کهن تر از خط سومری هستند.