لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .docx :
امانت خیانت صداقت
در بعضى از روایات گذشته ، اشاره لطیفى به این معنى شده بود آنجا که پیامبر اکرم صلىّ اللّه علیه وآله و سلّم مى فرمود: ((لاتزال امّتى بخیر ما تحابّوا و تهادوا و اءدّوا الامانة و اجتنبوا الحرام ...فاذا لم یفعلوا ذلک ابتلوا بالقحط و السّنین ؛ پیوسته امّت من در مسیر خیر (و برکت ) هستند مادام که نسبت به یکدیگر محبّت دارند و کمک مى کنند و امانت را رعایت مى نمایند، و از حرام پرهیز مى کنند... هنگامى که این کارها را ترک کنند گرفتار قحطى و خشکسالى مى شوند)).(227)
از سوى پنجم امانت به مفهوم گسترده که شامل مسایل علمى نیز مى شود، سبب پیشرفت علوم و دانش ها است ، دانشمندان امین و با صداقت سعى مى کنند در مطالعات و آزمایش هاى خود دقّت به خرج دهند و آنچه را بازیافته اند بى کم و کاست در اختیار دیگران بگذارند، و همین سبب پیشرفت علم و دانش است در حالى که اگر اصل امانت از مطالعات علمى برداشته شود، ممکن است سبب گمراهى افراد ناآگاه گردد.
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام مى خوانیم که فرمود: ((کلّ ذى صناعة مضطرّ الى ثلاث خلال یجتلب بها المکتسب و هو اءن یکون حاذقا بعمله ، مؤ دّیا للامانة فیه ، مستمیلا لمن استعمله ؛ هر صاحب صناعتى لازم است سه صفت داشته باشد که به وسیله آنها کسب و کار خود را رونق دهد، نخست این که در کارش ماهر باشد، و امانت را در آن ادا کند، و نسبت به کسانى که آنها را به کار مى گیرند عطوف و مهربان باشد)).(228)
این نکته نیز حائز اهمّیّت است که امانت انسان را به صداقت و راستى دعوت مى کند همان گونه که صداقت و راستى انسان را به سوى امانت فرامى خواند زیرا صداقت نوعى امانت در گفتار است ، و امانت نوعى صداقت در عمل ، به این ترتیب هر دو به یک ریشه در دو چهره مختلف باز مى گردند.
لذا در احادیث اسلامى از امیرمؤ منان على علیه السّلام آمده است که فرمود: ((اءلامانة تؤ دّى الى الصّدق ؛ امانت انسان را به صدق و راستگویى دعوت مى کند)).(229)
و در حدیث دیگرى از همان امام همام مى خوانیم : ((اذا قویت الاءمانة کثر الصّدق ؛ هنگامى که امانت تقویت شود، صداقت فزونى مى یابد)).(230)
* * *
انگیزه هاى امانت و خیانت
کسانى که به سراغ خیانت مى روند، و آن را بر امانت ترجیح مى دهند غالبا به منافع زودگذر مى اندیشند، زیرا خیانت در بسیارى از موارد منافعى کم یا زیاد، به صورت سریع و زودرس در اختیار خیانت کننده قرار مى دهد بى آنکه به زیان هاى هنگفت ناشى از آن بیندیشند.
این افراد که گرفتار حرص و آز و طمع هستند کمتر به عواقب خیانت مى اندیشند زیرا منافع زودرس پرده بر چشم و گوش و عقل آنها مى افکند.
آنها بر اثر ضعف ایمان و عدم توجّه به قدرت لایزال خداوند قادرمنان که روزى را تضمین کرده ، و به امانت داران پاداش هاى دنیا و آخرت را وعده داده است ، چشم بر هم گذارده ، و همه این ها را به دست فراموشى سپرده و در دام خیانت گرفتار مى شوند.
بنابراین سرچشمه هاى خیانت را مى توان امور زیر شمرد:
1- ضعف ایمان و عقیده و عدم توجّه به توحید افعالى خداوند، و حاکمیت او بر همه چیز.
2- غلبه هوا و هوس و دنیا پرستى .
3- چیره شدن حرص و آز و طمع بر انسان .
4- نیندیشیدن به پیامدهاى خیانت در زندگى مادى و معنوى .
5- رها کردن تلاش و کوشش هاى مستمر براى رسیدن به مقصود از طریق مشروع به خاطر تنبلى و ضعف اراده .
و با توجّه به این امور، نقطه مقابل آن که انگیزه هاى امانت است روشن مى شود.
امانت از ایمان و یقین به پروردگار عالم و علم و قدرت او و اعتماد به وعده هاى او سرچشمه مى گیرد، امانت زائیده عقل و درایت و توجه به عاقبت امور و نتایج کارها است .
امانت دلیل بر واقع بینى انسان ، و رهایى او از چنگال اوهام و پندارهاى هوس آلود است .
امانت از شخصیّت بالا و والاى انسان سرچشمه مى گیرد، چرا که حاضر نمى شود خود را به مال و مقام و مواهب زودگذر مادى که از طریق خیانت حاصل مى شود بفروشد.
و در یک کلمه امانت مولود فهم و شعور و عقل و ایمان و اخلاص و شخصیّت است . گاه مى شود که عامل خیانت فقر و ظلم است ، و گروه هایى که به حقوق مشروع خود در جامعه نمى رسند، و به این جهت تحت فشار فقر قرار مى گیرند، و دست آنها به خیانت آلوده مى شود، و به همین دلیل در دستورهاى اسلامى آمده است که براى حفظ امانت قاضى در قضاوتش باید او را از بیت المال به طور کامل اراده کرد.
امیرمؤ منان على علیه السّلام در عهدنامه مالک اشتر که عالى ترین برنامه مدیریت است مى فرماید: ((وافسح له فى البذل ، ما یزیل علّته ، و تقلّ معه ، حاجته الى النّاس ، و اءعطه من المنزلة لدیک مالا یطمع فیه غیره من خاصّتک لیاءمن بذلک اغتیال الرّجال له عندک ، فانظر فى ذلک نظرا بلیغا؛ و در بذل و بخشش به او (قاضى ) سفره سخاوتت را بگستر آن گونه که نیازمندى اش از میان برود، و حاجتى به مردم پیدا نکند، و از نظر مقام و منزلت آن قدر مقامش را نزد خودت بالا ببر که هیچ یک از یاران نزدیکت به نفوذ کردن در او طمع نکند، و از توطئه این گونه افراد نزد تو در امان باشد، و در این موضوع با دقّت بنگر)).(231)
این بحث را با حدیث پُرمعنایى از امام صادق علیه السّلام پایان مى دهیم ، حدیثى که نشان مى دهد سرچشمه هاى خیانت بسیار متنوع است ، و براى حفظ امانت ، باید به تمام آن سرچشمه ها توجّه کرد، مى فرماید: ((من اؤ تمن على اءمانة فادّاها فقد حلّ اءلف عقدة من عنقه من عقد النّار، فبادروا باداء الاءمانة ، فانّ من اؤ تمن على اءمانة و کّل به ابلیس ماءة شیطان من مردة اءعوانه لیضلّوه و یوسوسوا الیه حتّى یهلکوه الّا من عصمه اللّه عزّوجلّ؛ هر کس امانتى به او سپرده شود و آن را ادا کند هزار گره از گره هاى آتش دوزخ از گردن او گشوده است ، پس در اداى امانت تعجیل کنید، چرا که هر امانتى به کسى بسپارند ابلیس یک صد نفر از شیاطین از دستیارانش را ماءمور او مى کند تا او را گمراه سازند، و در دل او وسوسه خیانت کنند تا هلاکش کنند مگر کسى که خداوند متعال او را حفظ کند)).(232)
راه پیشگیرى و درمان
پرورش روح امانت در افراد و پیش گیرى از خیانت در سایه تقویت مبانى ایمان امکان پذیر نیست ، زیرا همان گونه که در بحث گذشته آمد، یکى از ریشه هاى عمده خیانت شرک و عدم اعتقاد کامل به قدرت پروردگار و رازقیّت او است . افراد ضعیف الایمان به گمان این که اگر دست به خیانت نیالایند در زندگى عقب مى مانند، و منافع آنها تاءمین نمى شود، تن به ذلّت خیانت مى دهند امّا هنگامى که پایه هاى ایمان تقویت شد، توکّل و اعتقاد بر خدا، و اطمینان به وعده هاى تخلف ناپذیر او سبب مى شود که راه انحراف شرک را براى وصول به مواهب زندگى نپیماید.
از سوى دیگر چون یکى از عوامل مهم خیانت ، نیاز است باید تا آنجا که مى شود نیازهاى معقول و مشروع کسانى را که تحت مدیریت انسان قرار دارند برآورده کنند مبادا نیازشان سبب شود که زنجیر طلایى امانت را پاره کنند و به خیانت روى آورند.
از سوى سوّم توجّه به عواقب شوم خیانت در دنیا و آخرت ، و رسوایى و محرومیت هاى ناشى از آن ، و سرافکندگى در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن در چنگال فقرى که انسان از آن مى گریزد، به یقین از عوامل بازدارنده و از اسباب پیشگیرى و درمان خیانت است .
انسان هنگامى که به یاد این نصیحت لقمان به فرزند دلبندش مى افتد که مى گفت ((یا بنّى ادّ الاءمانة تسلم لک دنیاک و آخرتک وکن اءمینا تکن غنیّا؛ فرزندم امانت را ادا کن تا دنیا و آخرتت سالم باشد، و امین باش تا غنى شوى )).(233) با تمام وجودش تشویق مى شود که به سوى این فضیلت اخلاقى یعنى امانت حرکت کند، و از خیانت بگریزد.
اگر به این نکته توجّه کنیم که به گفته امیرمؤ منان على علیه السّلام : ((راءس الکفر الخیانة ؛ سررشته کفر خیانت است )).(234) و در جاى دیگر فرمود: ((راءس النّفاق الخیانة ؛ سررشته نفاق خیانت است )).(235) و در جاى دیگر فرمود: ((جانب الخیانة فانّها مجانبة الاسلام ؛ از خیانت کناره گیرى کنید که سبب کناره گیرى از اسلام است )).(236) از خیانت وحشت خواهیم کرد، و به عظمت این گناه که با کفر و نفاق و دورى از اسلام برابرى مى کند آشنا مى شویم ، و این عامل بازدارنده مهمى است .
هنگامى که به این حدیث تکان دهنده گوش فرادهیم که بنیان گذار اسلام پیامبر اکرم صلىّ اللّه علیه وآله و سلّم فرمود: ((اءربع لاتدخل بیتا واحدة منهنّ الّا خرب و لم یعمر بالبرکة الخیانة و السّرقة و شرب الخمر و الزّنا؛ چهار چیز است که یکى از آنها در خانه اى وارد شود، ویران مى گردد، و هرگز برکات الهى آن را آباد نخواهد کرد، خیانت ، سرقت ، شرب خمر، و زِنا))(237) به خطر خیانت به امانت ، بیشتر پى مى بریم .
بدیهى است جامعه اى نیز که یکى از این چهار چیز یا همه آن ها در آن وارد شود، مشمول همین حکم است ، ویران مى گردد و از برکت خالى مى شود.
* * *
این نکته نیز قابل دقّت است همان گونه که امانت داران باید در امانت خیانت نکنند، امانت گذاران نیز باید به هوش باشند که امانت خویش را به دست چه کسى مى سپرند، اگر کسى امانتش را به دست انسان بدسابقه اى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خیانت، نقیض امانت و به معناى مخالفت در برابر حق، از طریق پیمان شکنى مخفیانه است.[3] در این مدخل از «خَوَنَ»، «غلّ»، «سوء» و مشتقّات آنها استفاده شده است.اهمّ عناوین: آثار خیانت، حرمت خیانت، خائنان، خیانت به خویشتن، خیانت به عهد، خیانت به محمّد(صلى الله علیه وآله)، زمینه هاى خیانت، موانع خیانت.
آثار خیانت
1. خشم خدا
1. خیانتکارى، زمینه ساز خشم و غضب الهى:...ومَن یَغلُل یَأتِ بِما غَلَّ یَومَ القِیـمَةِ.. . * اَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضونَ اللّهِ کَمَن باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ... . آل عمران (3) 161 و 162
2. خیانت به خویشتن
2. گناه و نافرمانى از فرامین الهى، خیانت به خویشتن:اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِسائِکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم...فالــنَ بـشِروهُنَّ وابتَغوا ما کَتَبَ اللّهُ لَکُم وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَى الَّیلِ ولا تُبـشِروهُنَّ واَنتُم عـکِفونَ فِى المَسـجِدِ تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها... . بقره (2) 1873. خیانت آگاهانه به امانتهاى مسلمانان، خیانت به خویشتن:یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا ... وتَخونوا اَمـنـتِکُم واَنتُم تَعلَمون.[4]انفال (8) 274. خیانت به دیگران، خیانت به خویشتن:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ
فرهنگ قرآن، جلد 13، صفحه 233
لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا.[5] نساء (4) 107
3. رسوایى
5. خیانتکارى، عامل شرم و رسوایى انسان:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا * یَستَخفونَ مِنَ النّاسِ ولا یَستَخفونَ مِنَ اللّهِ وهُوَ مَعَهُم اِذ یُبَیِّتونَ ما لا یَرضى مِنَ القَولِ... .نساء (4) 107 و 108
4. شکست
6. خیانت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، درپى دارنده شکست:واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ فَاَمکَنَ مِنهُم... . انفال (8) 717. شکست خیانتکاران، برخاسته از علم و حکمت خداوند:واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ فَاَمکَنَ مِنهُم واللّهُ عَلیمٌ حَکیم . انفال (8) 718. شکست و ناکامى خائنان، از سنّتهاى الهى:واِمّا تَخافَنَّ مِن قَوم خِیانَةً فَانبِذ اِلَیهِم عَلى سَواء اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الخائِنین * ولا یَحسَبَنَّ الَّذینَ کَفَروا سَبَقوا اِنَّهُم لا یُعجِزون.انفال (8) 58 و 59...واَنَّ اللّهَ لا یَهدى کَیدَ الخائِنین.یوسف (12) 52
5. محرومیّت از دفاع
9. محرومیّت از حمایت و دفاع، پیامد خیانت:...ولا تَکُن لِلخائِنینَ خَصیمـا * ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم... .نساء (4) 105 و 107اِنَّ اللّهَ یُدفِعُ عَنِ الَّذینَ ءامَنوا اِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ کُلَّ خَوّان کَفور. حج (22) 38
6 . محرومیّت از محبّت خدا
10. خیانت، موجب محرومیّت از محبّت خداوند:...اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا... . نساء (4) 107...اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الخائِنین . انفال (8) 58...اِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ کُلَّ خَوّان کَفور. حج (22) 38
اتّهام خیانت => همین مدخل، خیانت و محمّد(صلى الله علیه وآله)، خیانت و یوسف(علیه السلام)
اجتناب از خیانت
11. اجتناب اسیران جنگ بدر از خیانت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مورد ترغیب خداوند با بهره مندى آنان از خیر و آمرزش خویش:یـاَیُّهَا النَّبِىُّ قُل لِمَن فى اَیدیکُم مِنَ الاَسرَى اِن یَعلَمِ اللّهُ فى قُلوبِکُم خَیرًا یُؤتِکُم خَیرًا مِمّا اُخِذَ مِنکُم ویَغفِر لَکُم واللّهُ غَفورٌ رَحیم * واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ... .انفال (8) 70 و 7112. بهره مندى اسیران جنگ بدر از خیر و آمرزش الهى، در صورت اجتناب از خیانت، برخاسته از غفران و رحمت الهى:یـاَیُّهَا النَّبِىُّ قُل لِمَن فى اَیدیکُم مِنَ الاَسرَى اِن یَعلَمِ اللّهُ فى قُلوبِکُم خَیرًا یُؤتِکُم خَیرًا مِمّا اُخِذَ مِنکُم ویَغفِر لَکُم واللّهُ غَفورٌ رَحیم * واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ فَاَمکَنَ مِنهُم واللّهُ عَلیمٌ حَکیم . انفال (8) 70 و 71
فرهنگ قرآن، جلد 13، صفحه 234
13. اجتناب از خیانت، به ویژه در نهان و به دور از چشم مردم، امرى لازم و ارزشمند:ذلِکَ لِیَعلَمَ اَنّى لَم اَخُنهُ بِالغَیبِ واَنَّ اللّهَ لا یَهدى کَیدَ الخائِنین . یوسف (12) 5214. اجتناب یوسف(علیه السلام) از خیانت به عزیز مصر، حتّى در پنهان و به دور از چشمان وى:ذلِکَ لِیَعلَمَ اَنّى لَم اَخُنهُ بِالغَیبِ واَنَّ اللّهَ لا یَهدى کَیدَ الخائِنین . یوسف (12) 5215. اجتناب از خیانت آگاهانه به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله)، داراى پاداشى بزرگ:یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَخونُوا اللّهَ والرَّسولَ ... واَنتُم تَعلَمون * واعلَموا...واَنَّ اللّهَ عِندَهُ اَجرٌ عَظیم . انفال (8) 27 و 2816. اجتناب از خیانت آگاهانه در امانت، درپى دارنده پاداش بزرگ الهى:یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا ... وتَخونوا اَمـنـتِکُم واَنتُم تَعلَمون * و اعلَموا ... و اَنَّ اللّهَ عِندَهُ اَجرٌ عَظیم. انفال (8) 27 و 28نیز => همین مدخل، خیانت و انبیا، موانع خیانت
اخفاى خیانت
17. پنهان کردن خیانت از مردم و حیا از آنان و حیا نکردن از خدا، از روحیّات خیانت پیشگان گناهکار:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا * یَستَخفونَ مِنَ النّاسِ ولا یَستَخفونَ مِنَ اللّهِ... .[6]نساء (4) 107 و 10818. پنهان کردن خیانت از مردم و حیا از آنان و حیا نکردن از خدا، مورد تهدید خداوند:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا * یَستَخفونَ مِنَ النّاسِ ولا یَستَخفونَ مِنَ اللّهِ وهُوَ مَعَهُم اِذ یُبَیِّتونَ ما لا یَرضى مِنَ القَولِ وکانَ اللّهُ بِما یَعمَلونَ مُحیطـا. نساء (4) 107 و 108
اعتراف به خیانت => همین مدخل، خائنان، مصادیق خائنان، زلیخا
پیشگیرى از خیانت
19. پیشگیرى از خیانت، در صورت خوف از نقض عهد، با الغاى آن:واِمّا تَخافَنَّ مِن قَوم خِیانَةً فَانبِذ اِلَیهِم عَلى سَواء اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الخائِنین. انفال (8) 58
تبرئه از خیانت => همین مدخل، خائنان، مصادیق خائنان، زلیخا، خیانت و انبیا، خیانت و محمّد(صلى الله علیه وآله)، خیانت و یوسف(علیه السلام)
تجسّم خیانت
20. تجسّم خیانت، در روز رستاخیز:...ومَن یَغلُل یَأتِ بِما غَلَّ یَومَ القِیـمَةِ... .[7]آل عمران (3) 161
فرهنگ قرآن، جلد 13، صفحه 235
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خیانت (به زبان گفتاری به عنوان اغفال کردن،زنای محصنه، یا ایجاد رابطه شناخته میشود) به صورت متعارف تر به یک نق اصول رابطه جنسی یا رابطه عاطفی اشاره دارد که به صورت انحصاری در یک رابطه صمیمی به آن پرداخته می شود.
خیانت میتواند درون مقوله صمیمیت فیزیکی (= ظاهری) و یا صمیمیت احساسی (یا عاطفی) مطرح گردد. تاثیر خیانت نه تنها با رابطه جنسی خارج از یک رابطه درست ارتباط دارد بلکه با اعتماد، بی وفایی، دروغ و عدم وفاداری نیز ارتباط دارد.
خیانت جنسی از سوی یک شریک( زوج) به صورت متعارف یا عامیانه دختر بازی،زنا یا ایجاد رابطه جنسی محسوب می شود.
؟؟ اقدام خیانت را شکل میدهد بین فرهنگها و تفاوت دارد و به نوع رابطهای وابسته است که بین مردم وجود دارد. حتی درون روابط آزاد نیز مطرح میشود. خیانت ممکن است در صورتی رخ دهد که یک شریک در یک رابطه خارج از مرزهای شناخته شده آن رابطه وارد شود.
خیانت عاطفی در حوزه مباحث عاطفی و احساسی وارد میشود از قبیل عشق، زمان و توجه رمانتیک به یک فرد یا افرادی خارج از رابطه منطقی و درست. سطح رابطه صمیمی می تواند از رابطه شخصی تا روابط آنلاین و اینترنت گسترش یابد. خیانت عاطفی در مقایسه با خیانت فیزیکی یا ظاهری میتواند تاثیر بسیار زیادی داشته باشد .و منجر به آلام و جراحات احساسی بیشتری گردد.
بیشترین خیانت شامل عدم وفاداری فیزیکی و عاطفی می گردد.
بعضی از محققین اظهار میدارند که امروزه یک فرصت 50- 50 وجود دارد که یک شریک در طول ازدواج و زندگی زناشویی از روابط غیر فیزیکی برخوردار شوند. برآورد میشود که در حدود 30 الی 60 درصدی افراد متاهل (در آمریکا) در طول زندگی مشترک خیانت می کنند.
بعضی از مقامات این کشور (از جمله فرانک پتمن در مجله گروآپ (گلان توک) خیانت را در 90 درصد طلاقهای نخست دخیل میدانند. مطالعات سال 1997 خانم کریستینیا گوردون دریافت که بیش از نیمی از زندگیهای زناشویی که خیانت را تجربه می کنند به طلاق ختم میشود.
27 درصد افرادی که در زندگی خیانت داشتند یک رابطه سالم زناشویی دارند. در نظر سنجی اخیر 16000 دانشجوی دانشگاه در 53 کشور زمانی در 20 درصد روابط طولانی مدت وارد میشدند که یکی از طرفین ,زندگی با دیگری رابطه برقرار می کرد.
مطالعات نشان داده است که حدود 40- 30 درصد روابط نادرست بوده و 20-18 درصد زندگی زناشویی وارد حوزه خیانت شدهاند. مردان به نسبت زنان بیشتر به رابطه جنسی غیر، تمایل دارند )علیرغم اینکه آیا آنها متاهل بوده یا خیر)
بر خلاف این، جان گاتمن طی 35 سال تحقیق در حوزه زندگی زناشویی گزارش داد که فقط 20 درصد طلاقها به خاطر داشتن رابطه با غیر بوده است. اگر زندگیهای زناشویی با ناراحتی به اتمام میرسد و افراد (زن و مرد) کم کم از هم فاصله میگیرند. و نهایتا از هم جدا میشوند. از 50 وکیل ازدواج و طلاق در بریتانیا خواسته شد که متعارفترین دلایل طلاق در سال 2003 را ابراز دارند. از این تعداد کم به روابط خارج از حریم اشاره داشتند 55 درصد اظهار داشتند که این شوهر خیانت کار بوده است که به طلاق گرایش داشته در حالیکه 45 درصد خیانت زن را مدنظر قرار دادهاند.
در سال 1991 این نرخ در بین زنان مسنتر از 5 درصد تا 15 درصد در سال 2000 افزایش یافت.
که در بین مردان از 20 تا 28 درصد اوج گرفت. در حدود 20 درصد مردان جوان و 15 درصد زنان جوانتر اظهار میدارند که آنها دچار فریب شدهاند. (از حدود 15 درصد و 12 درصد) مطالعات مربوط به خیانت نشان میدهند که رابطه جنسی خارج از حریم یا نامشروع در حدود 25 درصد زندگی زناشویی در آمریکا (مطابق با نظر آدریان بلو) رخ میدهد، آدریان بلو پرفسور دانشگاه میشیگان است که یک محقق روابط خانواده و ازدواج است اکثر کارشناسان اعتقاد دارند که این رشد در فریب و خیانت دامنه گسترده تری پیدا میکند (زمان خارج از رابطه با همسر قانونی) و افراد جوان این عادت رابطه جنسی با دیگران را قبل از تاهل بیشتر تجربه میکنند. کودکان میتوانند شاهد و گواه این نوع رابطه و ماحصل آن باشند. بین 4-2 درصد کودکان نتیجه یک رابطه جنسی نادرست هستند. نظر سنجی علمی سال 2005 در مطالعات بین الملل دریافت که این پدیده از 8 تا 30 درصد (متوسط 7/3 درصد) در حال افزایش است که نشان دهنده رشد رقم 10 درصدی تولد کودکان حاصل از زنا است. خیانت که شامل رابطه جنسی نمیگردد ممکن است به عنوان یک دوستی رمانتیک یا یک رابطه عاطفی مطرح گردد.
گروهی آن را یک رابطه جنسی مجازی تلقی می کنند که یک رابطه آنلاین بوده (در قالب خیانت)
خیانت و جنس
دیدگاههای مربوط به راطبه جنسی موقت تحت تاثیر جنس قرار دارد. خیانت اشکال متعددی به خود میگیرد که بین جنسهای مذکر و مونث متفاوت است مطابق با نظر میشل جی فورمیک، روانشناس، امروزه یک رابطه صمیمی بین ارتباط جنسی و ارتباط عاطفی وجود دارد. مردان وزنان تمایل دارند که رابطه متفاوت و گستردهای با یکدیگر داشته باشند و این تنوع در ارتباط به وضوح بر واکنشهایی به خیانت برای هر جنس تاثیر میگذارد خواه آن خیانت عاطفی بوده یا جنسی (در تمام روشهای متفاوت) در خیانت آنت لاسون یک تجزیه و تحلیل از عشق و بی وفایی اظهار میدارد؛ زمانی که مردان رابطه جنسی برقرار می کنند، دوست دارند که این رابطه را ادامه دهند و به آن وابسته میشوند ولی زمانی که زنان به این رابطه می پردازند، دوست ندارند که آسیب پذیر و وابسته باشند. لوئیز دی سالو اظهار می دارد روابطی که هر جنس مونث در زندگیهای در حدود خود مختاری است. مردان به دنبال روابط صمیمی با دیگران هستند. که نشان می دهد اگر در یک زندگی زناشویی این رفتارها حاکم شود، شاید دلیل کمی برای حفظ آن وجود داشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
خیانت، نقیض امانت و به معناى مخالفت در برابر حق، از طریق پیمان شکنى مخفیانه است.[3] در این مدخل از «خَوَنَ»، «غلّ»، «سوء» و مشتقّات آنها استفاده شده است.اهمّ عناوین: آثار خیانت، حرمت خیانت، خائنان، خیانت به خویشتن، خیانت به عهد، خیانت به محمّد(صلى الله علیه وآله)، زمینه هاى خیانت، موانع خیانت.
آثار خیانت
1. خشم خدا
1. خیانتکارى، زمینه ساز خشم و غضب الهى:...ومَن یَغلُل یَأتِ بِما غَلَّ یَومَ القِیـمَةِ.. . * اَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضونَ اللّهِ کَمَن باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ... . آل عمران (3) 161 و 162
2. خیانت به خویشتن
2. گناه و نافرمانى از فرامین الهى، خیانت به خویشتن:اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِسائِکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم...فالــنَ بـشِروهُنَّ وابتَغوا ما کَتَبَ اللّهُ لَکُم وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ اَتِمّوا الصِّیامَ اِلَى الَّیلِ ولا تُبـشِروهُنَّ واَنتُم عـکِفونَ فِى المَسـجِدِ تِلکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَقرَبوها... . بقره (2) 1873. خیانت آگاهانه به امانتهاى مسلمانان، خیانت به خویشتن:یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا ... وتَخونوا اَمـنـتِکُم واَنتُم تَعلَمون.[4]انفال (8) 274. خیانت به دیگران، خیانت به خویشتن:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ
فرهنگ قرآن، جلد 13، صفحه 233
لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا.[5] نساء (4) 107
3. رسوایى
5. خیانتکارى، عامل شرم و رسوایى انسان:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا * یَستَخفونَ مِنَ النّاسِ ولا یَستَخفونَ مِنَ اللّهِ وهُوَ مَعَهُم اِذ یُبَیِّتونَ ما لا یَرضى مِنَ القَولِ... .نساء (4) 107 و 108
4. شکست
6. خیانت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، درپى دارنده شکست:واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ فَاَمکَنَ مِنهُم... . انفال (8) 717. شکست خیانتکاران، برخاسته از علم و حکمت خداوند:واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ فَاَمکَنَ مِنهُم واللّهُ عَلیمٌ حَکیم . انفال (8) 718. شکست و ناکامى خائنان، از سنّتهاى الهى:واِمّا تَخافَنَّ مِن قَوم خِیانَةً فَانبِذ اِلَیهِم عَلى سَواء اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الخائِنین * ولا یَحسَبَنَّ الَّذینَ کَفَروا سَبَقوا اِنَّهُم لا یُعجِزون.انفال (8) 58 و 59...واَنَّ اللّهَ لا یَهدى کَیدَ الخائِنین.یوسف (12) 52
5. محرومیّت از دفاع
9. محرومیّت از حمایت و دفاع، پیامد خیانت:...ولا تَکُن لِلخائِنینَ خَصیمـا * ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم... .نساء (4) 105 و 107اِنَّ اللّهَ یُدفِعُ عَنِ الَّذینَ ءامَنوا اِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ کُلَّ خَوّان کَفور. حج (22) 38
6 . محرومیّت از محبّت خدا
10. خیانت، موجب محرومیّت از محبّت خداوند:...اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا... . نساء (4) 107...اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الخائِنین . انفال (8) 58...اِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ کُلَّ خَوّان کَفور. حج (22) 38
اتّهام خیانت => همین مدخل، خیانت و محمّد(صلى الله علیه وآله)، خیانت و یوسف(علیه السلام)
اجتناب از خیانت
11. اجتناب اسیران جنگ بدر از خیانت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مورد ترغیب خداوند با بهره مندى آنان از خیر و آمرزش خویش:یـاَیُّهَا النَّبِىُّ قُل لِمَن فى اَیدیکُم مِنَ الاَسرَى اِن یَعلَمِ اللّهُ فى قُلوبِکُم خَیرًا یُؤتِکُم خَیرًا مِمّا اُخِذَ مِنکُم ویَغفِر لَکُم واللّهُ غَفورٌ رَحیم * واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ... .انفال (8) 70 و 7112. بهره مندى اسیران جنگ بدر از خیر و آمرزش الهى، در صورت اجتناب از خیانت، برخاسته از غفران و رحمت الهى:یـاَیُّهَا النَّبِىُّ قُل لِمَن فى اَیدیکُم مِنَ الاَسرَى اِن یَعلَمِ اللّهُ فى قُلوبِکُم خَیرًا یُؤتِکُم خَیرًا مِمّا اُخِذَ مِنکُم ویَغفِر لَکُم واللّهُ غَفورٌ رَحیم * واِن یُریدوا خیانَتَکَ فَقَد خانُوا اللّهَ مِن قَبلُ فَاَمکَنَ مِنهُم واللّهُ عَلیمٌ حَکیم . انفال (8) 70 و 71
فرهنگ قرآن، جلد 13، صفحه 234
13. اجتناب از خیانت، به ویژه در نهان و به دور از چشم مردم، امرى لازم و ارزشمند:ذلِکَ لِیَعلَمَ اَنّى لَم اَخُنهُ بِالغَیبِ واَنَّ اللّهَ لا یَهدى کَیدَ الخائِنین . یوسف (12) 5214. اجتناب یوسف(علیه السلام) از خیانت به عزیز مصر، حتّى در پنهان و به دور از چشمان وى:ذلِکَ لِیَعلَمَ اَنّى لَم اَخُنهُ بِالغَیبِ واَنَّ اللّهَ لا یَهدى کَیدَ الخائِنین . یوسف (12) 5215. اجتناب از خیانت آگاهانه به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله)، داراى پاداشى بزرگ:یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَخونُوا اللّهَ والرَّسولَ ... واَنتُم تَعلَمون * واعلَموا...واَنَّ اللّهَ عِندَهُ اَجرٌ عَظیم . انفال (8) 27 و 2816. اجتناب از خیانت آگاهانه در امانت، درپى دارنده پاداش بزرگ الهى:یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا ... وتَخونوا اَمـنـتِکُم واَنتُم تَعلَمون * و اعلَموا ... و اَنَّ اللّهَ عِندَهُ اَجرٌ عَظیم. انفال (8) 27 و 28نیز => همین مدخل، خیانت و انبیا، موانع خیانت
اخفاى خیانت
17. پنهان کردن خیانت از مردم و حیا از آنان و حیا نکردن از خدا، از روحیّات خیانت پیشگان گناهکار:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا * یَستَخفونَ مِنَ النّاسِ ولا یَستَخفونَ مِنَ اللّهِ... .[6]نساء (4) 107 و 10818. پنهان کردن خیانت از مردم و حیا از آنان و حیا نکردن از خدا، مورد تهدید خداوند:ولا تُجـدِل عَنِ الَّذینَ یَختانونَ اَنفُسَهُم اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ خَوّانـًا اَثیمـا * یَستَخفونَ مِنَ النّاسِ ولا یَستَخفونَ مِنَ اللّهِ وهُوَ مَعَهُم اِذ یُبَیِّتونَ ما لا یَرضى مِنَ القَولِ وکانَ اللّهُ بِما یَعمَلونَ مُحیطـا. نساء (4) 107 و 108
اعتراف به خیانت => همین مدخل، خائنان، مصادیق خائنان، زلیخا
پیشگیرى از خیانت
19. پیشگیرى از خیانت، در صورت خوف از نقض عهد، با الغاى آن:واِمّا تَخافَنَّ مِن قَوم خِیانَةً فَانبِذ اِلَیهِم عَلى سَواء اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الخائِنین. انفال (8) 58
تبرئه از خیانت => همین مدخل، خائنان، مصادیق خائنان، زلیخا، خیانت و انبیا، خیانت و محمّد(صلى الله علیه وآله)، خیانت و یوسف(علیه السلام)
تجسّم خیانت
20. تجسّم خیانت، در روز رستاخیز:...ومَن یَغلُل یَأتِ بِما غَلَّ یَومَ القِیـمَةِ... .[7]آل عمران (3) 161
فرهنگ قرآن، جلد 13، صفحه 235
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .docx :
امانت خیانت صداقت
در بعضى از روایات گذشته ، اشاره لطیفى به این معنى شده بود آنجا که پیامبر اکرم صلىّ اللّه علیه وآله و سلّم مى فرمود: ((لاتزال امّتى بخیر ما تحابّوا و تهادوا و اءدّوا الامانة و اجتنبوا الحرام ...فاذا لم یفعلوا ذلک ابتلوا بالقحط و السّنین ؛ پیوسته امّت من در مسیر خیر (و برکت ) هستند مادام که نسبت به یکدیگر محبّت دارند و کمک مى کنند و امانت را رعایت مى نمایند، و از حرام پرهیز مى کنند... هنگامى که این کارها را ترک کنند گرفتار قحطى و خشکسالى مى شوند)).(227)
از سوى پنجم امانت به مفهوم گسترده که شامل مسایل علمى نیز مى شود، سبب پیشرفت علوم و دانش ها است ، دانشمندان امین و با صداقت سعى مى کنند در مطالعات و آزمایش هاى خود دقّت به خرج دهند و آنچه را بازیافته اند بى کم و کاست در اختیار دیگران بگذارند، و همین سبب پیشرفت علم و دانش است در حالى که اگر اصل امانت از مطالعات علمى برداشته شود، ممکن است سبب گمراهى افراد ناآگاه گردد.
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام مى خوانیم که فرمود: ((کلّ ذى صناعة مضطرّ الى ثلاث خلال یجتلب بها المکتسب و هو اءن یکون حاذقا بعمله ، مؤ دّیا للامانة فیه ، مستمیلا لمن استعمله ؛ هر صاحب صناعتى لازم است سه صفت داشته باشد که به وسیله آنها کسب و کار خود را رونق دهد، نخست این که در کارش ماهر باشد، و امانت را در آن ادا کند، و نسبت به کسانى که آنها را به کار مى گیرند عطوف و مهربان باشد)).(228)
این نکته نیز حائز اهمّیّت است که امانت انسان را به صداقت و راستى دعوت مى کند همان گونه که صداقت و راستى انسان را به سوى امانت فرامى خواند زیرا صداقت نوعى امانت در گفتار است ، و امانت نوعى صداقت در عمل ، به این ترتیب هر دو به یک ریشه در دو چهره مختلف باز مى گردند.
لذا در احادیث اسلامى از امیرمؤ منان على علیه السّلام آمده است که فرمود: ((اءلامانة تؤ دّى الى الصّدق ؛ امانت انسان را به صدق و راستگویى دعوت مى کند)).(229)
و در حدیث دیگرى از همان امام همام مى خوانیم : ((اذا قویت الاءمانة کثر الصّدق ؛ هنگامى که امانت تقویت شود، صداقت فزونى مى یابد)).(230)
* * *
انگیزه هاى امانت و خیانت
کسانى که به سراغ خیانت مى روند، و آن را بر امانت ترجیح مى دهند غالبا به منافع زودگذر مى اندیشند، زیرا خیانت در بسیارى از موارد منافعى کم یا زیاد، به صورت سریع و زودرس در اختیار خیانت کننده قرار مى دهد بى آنکه به زیان هاى هنگفت ناشى از آن بیندیشند.
این افراد که گرفتار حرص و آز و طمع هستند کمتر به عواقب خیانت مى اندیشند زیرا منافع زودرس پرده بر چشم و گوش و عقل آنها مى افکند.
آنها بر اثر ضعف ایمان و عدم توجّه به قدرت لایزال خداوند قادرمنان که روزى را تضمین کرده ، و به امانت داران پاداش هاى دنیا و آخرت را وعده داده است ، چشم بر هم گذارده ، و همه این ها را به دست فراموشى سپرده و در دام خیانت گرفتار مى شوند.
بنابراین سرچشمه هاى خیانت را مى توان امور زیر شمرد:
1- ضعف ایمان و عقیده و عدم توجّه به توحید افعالى خداوند، و حاکمیت او بر همه چیز.
2- غلبه هوا و هوس و دنیا پرستى .
3- چیره شدن حرص و آز و طمع بر انسان .
4- نیندیشیدن به پیامدهاى خیانت در زندگى مادى و معنوى .
5- رها کردن تلاش و کوشش هاى مستمر براى رسیدن به مقصود از طریق مشروع به خاطر تنبلى و ضعف اراده .
و با توجّه به این امور، نقطه مقابل آن که انگیزه هاى امانت است روشن مى شود.
امانت از ایمان و یقین به پروردگار عالم و علم و قدرت او و اعتماد به وعده هاى او سرچشمه مى گیرد، امانت زائیده عقل و درایت و توجه به عاقبت امور و نتایج کارها است .
امانت دلیل بر واقع بینى انسان ، و رهایى او از چنگال اوهام و پندارهاى هوس آلود است .
امانت از شخصیّت بالا و والاى انسان سرچشمه مى گیرد، چرا که حاضر نمى شود خود را به مال و مقام و مواهب زودگذر مادى که از طریق خیانت حاصل مى شود بفروشد.
و در یک کلمه امانت مولود فهم و شعور و عقل و ایمان و اخلاص و شخصیّت است . گاه مى شود که عامل خیانت فقر و ظلم است ، و گروه هایى که به حقوق مشروع خود در جامعه نمى رسند، و به این جهت تحت فشار فقر قرار مى گیرند، و دست آنها به خیانت آلوده مى شود، و به همین دلیل در دستورهاى اسلامى آمده است که براى حفظ امانت قاضى در قضاوتش باید او را از بیت المال به طور کامل اراده کرد.
امیرمؤ منان على علیه السّلام در عهدنامه مالک اشتر که عالى ترین برنامه مدیریت است مى فرماید: ((وافسح له فى البذل ، ما یزیل علّته ، و تقلّ معه ، حاجته الى النّاس ، و اءعطه من المنزلة لدیک مالا یطمع فیه غیره من خاصّتک لیاءمن بذلک اغتیال الرّجال له عندک ، فانظر فى ذلک نظرا بلیغا؛ و در بذل و بخشش به او (قاضى ) سفره سخاوتت را بگستر آن گونه که نیازمندى اش از میان برود، و حاجتى به مردم پیدا نکند، و از نظر مقام و منزلت آن قدر مقامش را نزد خودت بالا ببر که هیچ یک از یاران نزدیکت به نفوذ کردن در او طمع نکند، و از توطئه این گونه افراد نزد تو در امان باشد، و در این موضوع با دقّت بنگر)).(231)
این بحث را با حدیث پُرمعنایى از امام صادق علیه السّلام پایان مى دهیم ، حدیثى که نشان مى دهد سرچشمه هاى خیانت بسیار متنوع است ، و براى حفظ امانت ، باید به تمام آن سرچشمه ها توجّه کرد، مى فرماید: ((من اؤ تمن على اءمانة فادّاها فقد حلّ اءلف عقدة من عنقه من عقد النّار، فبادروا باداء الاءمانة ، فانّ من اؤ تمن على اءمانة و کّل به ابلیس ماءة شیطان من مردة اءعوانه لیضلّوه و یوسوسوا الیه حتّى یهلکوه الّا من عصمه اللّه عزّوجلّ؛ هر کس امانتى به او سپرده شود و آن را ادا کند هزار گره از گره هاى آتش دوزخ از گردن او گشوده است ، پس در اداى امانت تعجیل کنید، چرا که هر امانتى به کسى بسپارند ابلیس یک صد نفر از شیاطین از دستیارانش را ماءمور او مى کند تا او را گمراه سازند، و در دل او وسوسه خیانت کنند تا هلاکش کنند مگر کسى که خداوند متعال او را حفظ کند)).(232)
راه پیشگیرى و درمان
پرورش روح امانت در افراد و پیش گیرى از خیانت در سایه تقویت مبانى ایمان امکان پذیر نیست ، زیرا همان گونه که در بحث گذشته آمد، یکى از ریشه هاى عمده خیانت شرک و عدم اعتقاد کامل به قدرت پروردگار و رازقیّت او است . افراد ضعیف الایمان به گمان این که اگر دست به خیانت نیالایند در زندگى عقب مى مانند، و منافع آنها تاءمین نمى شود، تن به ذلّت خیانت مى دهند امّا هنگامى که پایه هاى ایمان تقویت شد، توکّل و اعتقاد بر خدا، و اطمینان به وعده هاى تخلف ناپذیر او سبب مى شود که راه انحراف شرک را براى وصول به مواهب زندگى نپیماید.
از سوى دیگر چون یکى از عوامل مهم خیانت ، نیاز است باید تا آنجا که مى شود نیازهاى معقول و مشروع کسانى را که تحت مدیریت انسان قرار دارند برآورده کنند مبادا نیازشان سبب شود که زنجیر طلایى امانت را پاره کنند و به خیانت روى آورند.
از سوى سوّم توجّه به عواقب شوم خیانت در دنیا و آخرت ، و رسوایى و محرومیت هاى ناشى از آن ، و سرافکندگى در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن در چنگال فقرى که انسان از آن مى گریزد، به یقین از عوامل بازدارنده و از اسباب پیشگیرى و درمان خیانت است .
انسان هنگامى که به یاد این نصیحت لقمان به فرزند دلبندش مى افتد که مى گفت ((یا بنّى ادّ الاءمانة تسلم لک دنیاک و آخرتک وکن اءمینا تکن غنیّا؛ فرزندم امانت را ادا کن تا دنیا و آخرتت سالم باشد، و امین باش تا غنى شوى )).(233) با تمام وجودش تشویق مى شود که به سوى این فضیلت اخلاقى یعنى امانت حرکت کند، و از خیانت بگریزد.
اگر به این نکته توجّه کنیم که به گفته امیرمؤ منان على علیه السّلام : ((راءس الکفر الخیانة ؛ سررشته کفر خیانت است )).(234) و در جاى دیگر فرمود: ((راءس النّفاق الخیانة ؛ سررشته نفاق خیانت است )).(235) و در جاى دیگر فرمود: ((جانب الخیانة فانّها مجانبة الاسلام ؛ از خیانت کناره گیرى کنید که سبب کناره گیرى از اسلام است )).(236) از خیانت وحشت خواهیم کرد، و به عظمت این گناه که با کفر و نفاق و دورى از اسلام برابرى مى کند آشنا مى شویم ، و این عامل بازدارنده مهمى است .
هنگامى که به این حدیث تکان دهنده گوش فرادهیم که بنیان گذار اسلام پیامبر اکرم صلىّ اللّه علیه وآله و سلّم فرمود: ((اءربع لاتدخل بیتا واحدة منهنّ الّا خرب و لم یعمر بالبرکة الخیانة و السّرقة و شرب الخمر و الزّنا؛ چهار چیز است که یکى از آنها در خانه اى وارد شود، ویران مى گردد، و هرگز برکات الهى آن را آباد نخواهد کرد، خیانت ، سرقت ، شرب خمر، و زِنا))(237) به خطر خیانت به امانت ، بیشتر پى مى بریم .
بدیهى است جامعه اى نیز که یکى از این چهار چیز یا همه آن ها در آن وارد شود، مشمول همین حکم است ، ویران مى گردد و از برکت خالى مى شود.
* * *
این نکته نیز قابل دقّت است همان گونه که امانت داران باید در امانت خیانت نکنند، امانت گذاران نیز باید به هوش باشند که امانت خویش را به دست چه کسى مى سپرند، اگر کسى امانتش را به دست انسان بدسابقه اى