لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
سیستم فرمان انواع گوناگونی دارد از جمله سیستم فرمان مکانیکی(دنده شانه ای و پینیون)،هیدرولیکی والکتریکی که در این مقاله به آن ها می پردازیم
/
مقدمه ای بر سیستم فرمان
امروزه پیشرفت های علمی و فنی در تمام زمینه ها تحقق یافته و این امر شامل صنایع خودرو سازی و صنایع وابسته نیز شده است.یکی از این صنایع و اجزای وابسته،قسمت فرمان خودرو است که وظیفه ی خطیر هدایت خودرو از طریق آن انجام می شود.
برای تغییر مسیر خودرو از سیستم فرمان استفاده می شود.لذا مجموعه ی تشکیل دهنده ی این سیستم نقش مهمی در خودرو به عهده دارد.معمول ترین این سیستم ها،سیستم دنده شانه ای و پینیون است،به طوری که پینیون حرکت دورانی داشته و دنده شانه ای حرکت خطی انجام می دهد.در این حال پینیون حرکت دورانی غربیلک فرمان را به دنده شانه ای انتقال داده،دنده شانه ای نیزحرکت خطی را از طریق مفصل ها به چرخ های خودرو انتقال می دهد.
سیر تکامل سیستم فرمان
یکی از پارامتر های موثر در انتخاب نوع خودرو در کشورهای توسعه یافته،راحتی چرخش غربیلک فرمان خودرو می باشد.این موضوع سازندگان خودرو را بر آن داشته است که جهت تسهیل در چرخش فرمان و به تبع آن کاهش خستگی راننده و همچنین افزایش ایمنی با فراهم کردن کنترل بهتر در جاده های خشن، یک سیستم هیدرولیکی به قسمت مکانیکی اضافه نمایند.معمولا این سیستم جانبی به صورت کمکی عمل می نماید. یعنی وظیفه ی اصلی همچنان به عهده ی قسمت مکانیکی است معمولا اجزای زیر به قسمت مکانیکی فرمان اضافه می شوند تا هیدرولیکی گردد:
» پمپ هیدرولیک با مخزن روغن و چرخ تسمه
» شیرهای کنترل
» لوله های رابط
» سیلندر
» تسمه
/
خودروهای سمند،پژو(شامل 206،405،پارس) ،دوو،زانتیا و ماکسیما دارای فرمان هیدرولیک هستند.
سیستم هیدرولیکی فرمان جهت ایفای نقش از موتور خودرو استفاده می کند.بنابراین از بازده موتور کمی می کاهد،همچنین مصرف انرژی بیشتری را باعث می گردد.علاوه بر آن،سیستم هیدرولیک به صورت مرکز آزاد عمل می کند. یعنی حتی در زمان هایی که خودرو به صورت مستقیم در حال حرکت بوده و هیچ انحرافی انجام نمی دهد،باز هم این سیستم عمل می کند. این موارد سازندگان فرمان خودرو را بر آن داشت تا به دنبال سیستم های بهتر و مفیدتری گشته،آن ها را جایگزین هیدرولیکی نمایند یا سیستم هیدرولیکی را بهبود بخشند.
یکی از سیستم های ارائه شده در سال های اخیر،فرمان الکتروهیدرولیکی(EHPS) است که در آن به جای استفاده از موتور خودرو،یک موتور الکتریکی به پمپ هیدرولیک اضافه می شود و در نتیجه فرمان از موتور مستقل می گردد.خودروی پژو 307 از این نوع سیستم فرمان استفاده می کند.دراین نوع فرمان،هر چند مسئله ی مستقل بودن از موتور خودرو تحقق یافته است ولی مشکل دائمی بودن عملکرد سیستم هیدرولیکی یعنی حالت مرکز آزاد هنوز پابر جاست.به عبارت دیگر باید حالتی تعبیه نمود که زمانی که چرخشی به فرمان وارد می شودسیستم عمل کند،نه همه ی زمان ها.
فرمان الکتریکی(EPS)
این نوع فرمان مشابه هیدرولیکی آن عمل می کند ولی از لحاظ ساختار متفاوت بوده و دارای مزایای زیادی نسبت به نوع هیدرولیکی است.این سیستم در اواسط دهه ی 1970 برای اولین بار مطرح گردید اما ساخت و کاربرد عملی آن از سال 1993 شروع گردید.اولین بار توسط شرکت HONDA در اتومبیل های رالی NSX مورد استفاده قرار گرفت.در این نوع فرمان مشکل دائمی بودن عملکرد سیستم کمکی فرمان حل شده است، یعنی سیستم الکتریکی زمانی عمل می کند که چرخشی در فرمان به وجود آید به عبارت دیگر گشتاوری موجود باشد.فرمان الکتریکی از سه قسمت اساسی زیر تشکیل شده است که به سیستم فرمان مکانیکی اضافه می شود:
سنسور گشتاور
موتور با جریان مستقیم DC
واحد کنترل الکتریکی ECU
سه قسمت یاد شده می توانند در یک محفظه و یا جداگانه قرار گیرند.
طرز کار:
سیستم EPS به این صورت عمل می کند که ابتدا سنسور گشتاور،گشتاور وارده از غربیلک فرمان را حس نموده،آن را به صورت سیگنال یا سیگنال هایی به قسمت میکروکنترولر(ECU) ارسال می کند.میکروکنترلر علاوه بر این سیگنال،سیگنالی نیز از سرعت خودرو دریافت می کند،آن گاه این دو را پردازش نموده، دستورالعمل لازم را به قسمت موتورDC اعمال می نماید تا به صورت کمکی، سیستم فرمان مکانیکی را تحت تاثیر قرار دهد.بنابراین دستورالعمل های ECU به موتور DC تابعی از خروجی سنسور و سرعت خودرو است.
این یعنی سرعت خودرو در عملکرد EPS موثر بوده و این به منظور ایمنی بیشتر خودرو است.یعنی بیشترین عملکرد EPS در سرعت های پایین و کمترین عملکرد آن در سرعت های بالای خودروست. محل نصب EPS :
فرمان الکتریکی در سه حالت مختلف می تواند بر روی قسمت مکانیکی نصب شود.
الف- نصب بر روی ستون فرمان:
در این روش مجموعه ی سنسورها،موتور DC و قسمت ECU به طور مجتمع در یک محفظه مستقر شده و بر روی ستون فرمان نصب می شود.بنابراین عملکرد کمکی فرمان ESP به ستون فرمان اعمال می گردد.این روش در خودروهای کوچک،مخصوصا خودروهای درون شهری که راحتی فرمان فاکتور مهمی به ویژه در ترافیک های سنگین و پارک نمودن خودرو محسوب می شود،به کار می رود.ستون فرمان با موتور الکتریکی DC توسط دنده حلزونی درگیر هستند.
ب- نصب بر روی پینیون:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
آیا رده بندی منابع اینترنتی ضرورت دارد؟
زهره زاهدیدانشجوی کارشناسی ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی
آیا رده بندی منابع اینترنتی ضرورت دارد؟ اینترنت با سرعت زیادی در حال گسترش است ولی تمام اسناد موجود در وب بصورت منطقی سازماندهی نشده اند و این مورد باعث شده تا استفاده و بازیابی آنها را با مشکل مواجه سازد. از آنجا که اطلاعات، زمانی ارزشمند است که ساخت یافته (دارای ساختار ) باشد بدلیل فقدان ساختار در خلق، توزیع و دریافت اطلاعات، اطلاعات در جائیکه لازم است دردسترس قرار نخواهد گرفت و در نتیجه ارزش خود را از دست خواهد داد. در نتیجه نیاز به مکانیسمی برای کمک در سازماندهی و مکان یابی اطلاعات مربوط بسیار احساس می شود. به همین دلیل کوشش برای کاربرد طرحهای رده بندی کتابخانه جهت سازماندهی منابع الکترونیکی ازقلمرو کتابخانه ها و فهرستهای آن فراتر رفته بطوریکه متخصصان اطلاع رسانی و پایگاه های اطلاعاتی و بازیابی اطلاعات، قابلیتهای رده بندی کتابخانه را در سازماندهی اطلاعات موجود در اینترنت با هدف بهبود مرور و جستجوی موضوعی مورد کاوش وبررسی قرارداده اند. در مجموعه کتابخانه، نقش اساسی رده بندی کمک به کاربران در تعیین مکان مواد در قفسه است. اگر کاربر شماره بازیابی را بداند، او به سرعت قادر به یافتن مواد ضروری خود می شود حتی اگر مجموعه کتابخانه میلیونها اثر داشته باشد. زمانیکه کاربران قفسه ها را مرور می کنند، مواد موضوعی مرتبط را دریک قفسه می یابند و در این صورت ، نیاز به دانستن تمامی شماره های بازیابی مرتفع می شود چرا که کتابهای هم موضوع ( با موضوع مرتبط) به آسانی در کنار هم یافت می شوند. اما اهمیت این دو عملکرد با توسعه اینترنت تغییر یافته است . منابع اینترنتی به محل فیزیکی در مخزن نیاز ندارند ، در سایبر اسپیس[1] ذخیره می شوند و جستجوی آنها بدون توجه به محل ذخیره سازی واقعی آنها صورت می گیرد. کاربران کتابخانه جهت یافتن اطلاعات دیگر نیازی به مراجعه به کتابخانه ندارند. بجای آن کامپیوتری که در شبکه قرار گرفته ، کاربر را در یافتن اطلاعات مورد نیاز خود یاری می رساند. در این شرایط ، عملکرد رده بندی بعنوان مکان یاب مواد فیزیکی موجود در محل مشخص اهمیت خود را از دست می دهد. ولی چنانچه رده بندی بعنوان ابزار طبقه بندی(برای کنار هم قرار دادن مواد هم موضوع) درنظر گرفته شود، نقش آن بعنوان ابزار سازماندهی موضوعی منابع اینترنتی تقویت می شود.نظریه های بسیاری له و علیه رده بندی منابع موجود در اینترنت وجود دارد. عده ای که معتقدند رده بندی منابع الکترونیکی ضرورت دارد، اساساً بر کاربران کتابخانه، مجموعه کتابخانه و خود کتابداران تأ کید دارند. آنها معتقدند که منابع اینترنتی باید رده بندی شوند بخاطر اینکه رده بندی وسیله ای برای کتابخانه در توسعه مجموعه های خود و ایجاد دسترسی به مواد پیوسته است. با وارد کردن منابع الکترونیکی در فهرست ، مجموعه کتابخانه ها بدون صرف هزینه زیاد ، افزایش می یابد واز طرف دیگر دسترسی از راه دور به این منابع هم برای کاربران آسانتر از دسترسی به منابع سنتی است. فهرست نویسی سنتی اختصاص شماره های بازیابی به منابع را در بر می گیرد ولی منابع الکترونیکی قفسه گذاری نمی شوند و مفهوم اصلی سنتی شماره های بازیابی – هدایت به سمت بسته های اطلاعاتی واقعی در قفسه – معنای خود را از دست می دهد. با وجود این شماره های بازیابی بعنوان ابزارهای بازیابی اطلاعات معنا پیدا می کنند. زمانیکه فایلهای اینترنتی در فهرستهای پیوسته وارد می شوند، کاربران توانائی مرور تمامی این منابع به همراه مواد فیزیکی موجود را با هم در قفسه های مجازی[2] بدست می آورند.بحث بر علیه رده بندی منابع اینترنتی غالباً بر دلایل اقتصادی قرار گرفته است. بعضی از فهرستنویسان بر این عقیده هستند که رده بندی این منابع به دو دلیل معنی و مفهوم خاصی ندارد. اولاً، تنها تعداد کمی از مراجعه کنندگان منابع را توسط شماره بازیابی جستجو می کنند. آمار ها[3] نشان می دهند که جستجوهای شماره بازیابی %1.27 کل جستجوها را در بر می گیرند. ثانیاً، برای مراجعه کنندگان دیدن شماره های بازیابی این منابع گمراه کننده است به این دلیل که آنها قادر نیستند این مواد را در قفسه بیابند.نکته قابل توجه در اینجا این است که رده بندی منابع الکترونیکی به مفهوم اختصاص شماره های بازیابی به آنها نیست و بسیار واضح است که دسترسی به این منابع از طریق رده بندی تقویت خواهد شد.رده بندی می تواند برای کاربران (دردسترسی به اطلاعات پیوسته)، کتابداران(مجموعه سازی،کتابشناسی،ارزیابی مجموعه) و کتابخانه ها ( توسعه و تقویت مجموعه) مفید باشد. بکارگیری رده بندی در محیط وب دارای مزایایی است از جمله: · رده بندی می تواند دقت و بازیافت را بهبود بخشد.· زمینه ای برای اصطلاحات جستجو ایجاد کند.· به کاربردراعم واخص کردن جستجوبا پیروی ازساختارسلسله مراتبی کمک می کند. · رده بندی پتانسیلی برای دسترسی چند زبانی به مجموعه ایجاد می کند. چون نشانه رده بندی از زبان خاصی مجزاست جستجوگر قادر است اصطلاحات جستجو را به زبانی مشخص وارد کرده و سپس آن اصطلاحات به تمامی قسمتهای مربوط سیستم رده بندی مرتبط می شوند بعداً می تواند برای بازیابی منابع به زبانی خاص در آن موضوع استفاده شوند. درنتیجه اکثر متخصصان اطلاعات معتقدند که سیستمهای رده بندی کتابخانه بعنوان وسیله سازماندهی اطلاعات الکترونیکی مفیدند.طرحهای پیشرفته متعددی در زمینه مقوله بندی موضوعی برای سازماندهی و اداره منابع در وب مطرح شده است. این طرحها دارای اسامی گوناگونی از قبیل راهنماهای موضوعی[4]، راهنماهای وب، طبقه بندی های موضوعی، سلسله مراتب موضوعی[5]، مسیریاب[6] و ... هستند.در برخی موارد تلاشهایی صورت گرفته تا طرحهایی چون UDC,LCC,DDC که به ترتیب بیشترین کاربرد را در رده بندی منابع اینترنتی داشته اند با محیط وب سازگار سازند. تعدادی سایتهای وب غیر تجاری از طرح رده بندی دیویی و کنگره برای ایجاد دسترسی موضوعی به اسناد استفاده کرده اند نظیر:
DDCThe UK Web Library - Searchable Classified Catalogue of UK Web sites [http://www.scit.wlv.ac.uk/wwlib/newclass.html] CyberDewey: A guide to Internet resources organized using Dewey Decimal Classification codes[http://ivory.lm.com/~mundie/CyberDewey/CyberDewey.html] Morton Grove Public Library Webrary[http://www.webrary.org/ref/weblinksmenu.html] LCCCyberStacks(sm) [http://www.public.iastate.edu/~CYBERSTACKS/homepage.html]
نظام هایی که از ساختارهای سلسله مراتبی برای سازماندهی منابع وب استفاده می کنند عبارتند از: راهنماهای طبقه بندی شده نظیر LYCOS,GOOGLE,YAHOO که بعنوان پیشقدمان دراین زمینه مطرح هستند. ولی با این وجود، این راهنماها باز هم به افراد انسانی در رده بندی کردن نیازمندند. رده بندی بصورت دستی قادر به همگام بودن با رشد و گسترش وب نخواهد بود زیرا: · رده بندی بصورت دستی دارای سرعت کم و هزینه زیاد بخاطر وابستگی خود به نیروی انسانی متخصص است.· ثبات طبقه بندی در اینجا به سختی قابل دسترسی است به این دلیل که تجارب انسانی متفاوت در آن اعمال می شود و آنها فاقد ثبات در اصول نظری سازماندهی دانش هستند. · عمل تعریف طبقه ها عملی مشکل و ذهنی است از آنجا که طبقه های جدید مداماً بوسیله قلمروهای زیادی در حال پیدایش است. با در نظر گرفتن تمامی این مسائل، نیاز به رده بندی خودکار بسیار حیاتی است.Saeed & Chaudbry(2002)به ارائه مدلی برای کاربرد طرح رده بندی دیویی برای توسعه نظامی که بتواند برای طبقه بندی کردن دانش جهت تسهیل درمرور منابع شبکه بکار رود، پرداختند. آنها این مدل را بعنوان سیستم ساختاردهی دانش[7] که مشابه طرح رده بندی و اصطلاحنامه اصطلاحات نمایه سازی باشد تعریف کردند. این نظام سلسله های دانش را با اصطلاحاتی که مفاهیم آنها را نشان می دهند ادغام می کند. مراحل ساخت این مدل که شامل تشخیص و انتخاب سلسله های مربوطه از طرح دیویی، ادغام اصطلاحات از نمایه دیویی و افزودن واژگان کنترل شده به سلسله برای موضوع علوم کامپیوتراست با استفاده از نرم افزار MyInfo جهت نمایش ساختار این مدل توصیف شده است. هم اکنون گسترش این مدل برا ی رده های اصلی و فرعی علوم کامپیوتر در حال انجام است. استفاده از سیستم رده بندی خودکار تلاش دیگری برای سازماندهی منابع اینترنتی است. همانطور که تعداد صفحات وب در اینترنت بطور مدام و به سرعت در حال افزایش است استفاده از سیستم رده بندی خودکار که قابلیت افزودن طبقه های جدید بصورت اتوماتیک همراه با توسعه اینترنت را داراست درخور توجه است. در رده بندی یک صفحه وب، ابتدا کلید واژه های آن را استخراج کرده بعنوان نماینده آن سند بکار می برند. سپس تعدا د دفعات تکرار آن اصطلاحات را مشخص می کنند. با استفاده از روشهایی اصطلاح مشترک بین اسناد مشابه را خارج کرده وآن را بعنوان نماینده آن طبقه بکار می برند. هنگام رده بندی اسناد، اصطلاح نماینده آن را با نماینده طبقه مربوطه مقایسه می کنند در صورت مشابه بودن اصطلاحات، آن سند را در آن طبقه قرار می دهند در غیر اینصورت طبقه جدیدی برای آن سند ساخته می شود. بعد از افزودن صفحه جدید به طبقه، خصوصیات موجود در سند در طبقه ادغام می شود. با این حال تحقیقات بیشتری برای ایجاد روشهای بهتر خلق طبقه های جدید ضرورت دارد. نتیجه گیری: با توسعه اینترنت، مسائل پیرامون سازماندهی و بازیابی اطلاعات الکترونیکی بسیار با اهمیت شده است. برای سازماندهی این منابع، دو رویکرد را می توان در نظر گرفت: سنتی و غیر سنتی. رویکرد سنتی کاربرد طرحهای رده بندی سنتی برای سازماندهی اطلاعات الکترونیکی در شبکه و رویکرد غیر سنتی عملکرد و ابداعات جدید برای حل مسئله رده بندی این منابع ارائه می دهد. کوششهای کتابداران و متخصصان اطلاع رسانی در استفاده از رده بندی برای اهداف جدید و بکارگیری آن در محیط شبکه موفقیت آمیز بوده است. تحلیلهای نظری و کاربرد عملی اهمیت رده بندی را بعنوان ابزار طبقه بندی نشان می دهند و نقش آنرا بعنوان سیستم نشانه گذاری که به یافتن مواد در قفسه ها کمک می رساند کاهش می دهند.
یادداشتها
1.Cyberspace2.Virtual Shelves3.Matveyeva, Susan j.A Role For Classification:The Organization of Resources On TheInternet. MlaForum.1.June14.2002[online]. available: http://www.ukoln.ac.uk/metadata/desire/classification 4.Subject Directories5.Subject Hierarchies6.Path Finders7.Taxonomies
فهرست مآخذ:
1. Choi,Ben,Peng,Xiaogang.Dynamic & Hierarchical Classification Of WebPages. Online Information Review. 28.2004.Issue2.pp.139-147.2.Irwin, Susan. Classification Theory & Internet:A Move Tward Multidimentional Classification March. 2001[online]. available: http://www.du.edu/lisa/students/student_papers/Irwin.htm 3.Matveyeva, Susan j.A Role For Classification:The Organization of Resources OnThe Internet. MlaForum.1.June14.2002[online]. available: http://www.mlaforum.org/volume1/Issue2/roleclassification.html 4.Saeed,Hamid, Chaudhry,Abdus Sattar.Using Dewey Decimal Classification For Building Taxonomies For Knowledge Organization. journal Of Documentation. 58.June 2002. Issue5. pp.575-583.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
خشونت در خانواده چه عواملی دارد؟
سازمان عفو بین الملل روز جمعه پنجم مارس را روز جهانی مبارزه با خشونت های خانوادگی اعلام کرده است؛ خشونتی که بیشتر زنان و کودکان قربانی آن هستند.
این که هنوز در قرن بیست و یکم پشت دیوار خانه ها خشونتی جریان دارد که تنها بخش کوچکی از آن از پرده بیرون می افتد، موضوعی است که می تواند از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار گیرد.
خشونت خانوادگی در سراسر جهان و حتی در پیشرفته ترین جوامع غربی رواج دارد. در کشورهای توسعه یافته نهادها و مجامع بسیاری به مبارزه با این امر ناگوار مشغول هستند و قانون این نوع بزهکاری را به شدت منع می کند.
در جوامع سنتی، که زنان و کودکان در برابر آزارهای جسمی و روانی بی پناه هستند، بیشتر با این نوع خشونت روبرو هستند.
در ایران در سال های اخیر این موضوع توجه افکار عمومی را جلب نموده و گزارش ها و پژوهش های قابل توجهی در این باره منتشر شده است.
بسیاری از کارشناسان نابسامانی تربیتی و عقب افتادگی های فرهنگی را مهم ترین عامل در گسترش خشونت در خانواده می دانند.
برخی از پژوهشگران بر عامل اقتصادی، یعنی فقر و محرومیت خانواده ها انگشت می گذارند.
ما از خوانندگان خود پرسیده ایم که نقش کدام عامل را برجسته تر می دانند؟
خواستیم بدانیم که ریشه خشونت خانوادگی را در کجا باید جست؟ در سنت های اجتماعی، نظام سیاسی و اقتصادی، نظام حقوقی، آموزش و پرورش، یا رسانه های همگانی؟
آیا شما تجربه ای از نزدیک دیده اید؟
چه راهی برای مقابله با آن می شناسید؟
دیدگاه خود را با استفاده از کادر نظرخواهی همین صفحه برای ما بفرستید تا به نام خودتان درج کنیم.
لطفا به خط و زبان فارسی و فشرده بنویسید.
پیام هایی که تا کنون دریافت کرده ایم
خشونت زائیده فرهنگ مردسالار است. هیچ قانونی از زن در برابر خشونت خانگی حمایت نمی کند، به خصوص اگر اعمال خشونت از جانب "همسر" باشد. زهرا - تبریز
ماهیت خشونت به فقدان منطق و اصول اخلاقی برمی گردد. اگر در هر جامعه ای حد و حدودها شناخته شده باشد و فرهنگ آن نیز وجود داشته باشد، خشونت به هر نوع و در مورد هر کسی از بین خواهد رفت. سهراب عاشورلو - تهران
برای بیرون رفتن از بن بستی که امروزه زن ایرانی در خانواده با آن مواجه است و رنج و مشقت ناشی از زندگی با مرد ایرانی، قبل از آنکه نیازمند بالا رفتن آگاهی زنان نسبت به حقوق خود باشد نیاز به متحول ساختن مردان ایرانی دارد. با توجه به شناختی که من ازمردان ایرانی دارم تحول آنها نیارمند تغییر قوانین حمایتی خانواده به نفع زنهاست. اگر زنان بدانند که در فشارها و مجادلات زندگی قانون از آنها حمایت می کند و درصورت محق بودن حق را به آنها می دهد، آنها خشونت را تحمل نمی کنند و این همه بی عدالتی و اجحاف را بی پاسخ نمی گذارند. مینا - تهران
آنچه باب خشونت را باز می کند ضعف است. ضعف شخصیتی یک انسان که در وهله اول به زندگی او در دوران کودکی و در خانواده برمی گردد. و خشونت به زمانی بر می گردد که زبان از گفتن و عقل از منطقی بودن باز می ماند. محسن - تهران
علت اصلی خشونت خانوادگی فقر است، چه فقر اقتصادی و چه فقر فرهنگی و البته این مسأله محدود به اقشار فرودست جامعه نمی شود. بسیاری از آن ها که ادعای روشنفکری دارند نیز در مسائل خانوادگی کاملا عقب مانده و بر اساس آنچه جامعه طبق سنت های غلط به آن ها آموخته عمل می کنند. تنها راه کار فرهنگی است تا آرام آرام ذهنیت ها را عوض کند، زیرا جامعه ما ظرفیت یکباره متحول شدن را ندارد. هر چند با وضعیت رسانه های ما خصوصا تلویزیون که صریحا خشونت را ترویج می دهد این آرزو دور از دسترس می نماید. لازم به یاد آوری است که خشونت لزوما کتک زدن و شکنجه و تجاوز جنسی نیست. ازدواج اجباری، الزام به ترک تحصیل، عدم امکان انتخاب شغل دلخواه، رشته تحصیلی دلخواه و... از سوی خانواده و جامعه خود اعمال خشونت است. ثمین - تهران
به عقیده من خشونت خانوادگی ریشه در طرز فکر و جایگاه زن در تفکر مردانه دارد و در آن تحصیلات نیز نقش چندانی ندارد. اگر تحصیلات نتواند در دید و افکار فرد تأثیر بگذارد هیچ ارزشی ندارد. من همسر یک دبیر بودم خودم هم لیسانس دارم ولی در سال بیش از ده بار کتک می خوردم. پس از پنج سال تحمل تصمیم به طلاق گرفتم. از تمام حقوق خود گذشتم و در مقابل حق طلاق هم ششصدهزار تومان پرداختم، اما در عین حال که از لحاظ خانوادگی پشتیبانی می شوم و از لحاظ مادی هم خود کارمند رسمی هستم، با این حال از دید جامعه برای رهایی قیمت گزافی پرداختم. زن مطلقه در جامعه ما موقعیتی ندارد. به نظر من قبل از اینکه به تغییر قوانین فکر کنیم باید جایگاه زن را به عنوان یک انسان روشن کنیم. معصومه - قم
صحبتم با تمام زنان در هرکجای دنیا این است که این ما هستیم که پسرانمان را تربیت میکنیم و ریشه خشونت نسبت به خواهر و در آینده همسر را در او می گذاریم. وقتی اجازه دخالت در امور دخترمان را به او می دهیم به او آموزش می دهیم که زن جنس ضعیف است و نیاز به مراقبت و مداخله و... دارد. آیا ما در مقام مادرشوهر هم همینگونه از حق زن دفاع می کنیم؟ وقتی که توانستیم پسرانمان و دخترانمان را خوب تربیت کنیم و بدون توجه به نوع رابطه از حقوق تمامی افراد اعم از زن و مرد و کودک دفاع کنیم، به تربیت صحیح رسیده ایم. به نظر من اگر ما زنان در رفتارهای تربیتی خود تجدید نظر کنیم، می توانیم موفق باشیم. فریبا - تهران
فقر اقتصادی و تعصبات بی جا که به هیچوجه مورد تائید اسلام نیز نمی باشد وعدم ارائه نظرات مشورتی درست از سوی افراد ناصالح در امر ازدواج باعث انتخاب نادرست می شود. از سوی دیگر با توجه به مشکلات فراوانی که ممکن است بعد از جداشدن برای فردایجاد گردد زمینه برای ایجاد خشونت در خانواده ها فراهم می گردد. علی - تهران
شما اگر یک بار قران و احادیث پیامبر و امامانمان را بخوانید واقعا متوجه خواهید شد که عمل نکردن ما به دستورات خدا و پیامبر و امامان منشأ چنین اعمال وحشیانه ای هستند. وقتی که من به عنوان یک مسلمان اجازه غیبت و دروغ و فحش و ناسزا و ... را ندارم و باید خودم را کنترل کنم دیگر چنین مسایلی پیش نمی آید. میترا - تهران
به عقیده من اسلام کاملترین دین و آیین زندکی در عالم است. کسی که قوانین آن را به درستی بشناسد و به آن عمل کند نمی تواند حق موجودی را در عالم آن هم کسانی را که خداوند لطیفترین و زیباترین احساسات بشری را به آنان داده است نادیده بگیرد. این اشکال از قانون گذاران و مجریان قوانین است که درست اسلام را نمی فهمند. مینا بهرامی - ایران
در حال حاضر یکی از شایع ترین انواع خشونت علیه زنان در ایران، همسر آزاری می باشد. همسر آزاری می تواند به اشکال گوناگون بدنی، کلامی، عاطفی، روانی، جسمی و اقتصادی باشد. اگرچه زنان هدف عمده سوء رفتار هستند اما خشونت همچنین می تواند علیه کودکان (خصوصا" دختران) و دیگر اعضای خانواده (زنان سالمند) نیزبه کار برده شود. در ایران خشونت نسبت به زنان غالبا" از سال های نخست ازدواج آغاز می شود. در سال ۱۳۷۵ از هر ۱۰۰۰ زن آزار دیده که به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند، ۸۱ مورد پیش از پایان اولین سال ازدواج مورد آزار واذیت همسرانشان قرار گرفته بودند. در مطالعه ای که پیرامون بررسی «میزان رواج همسر آزاری و عوامل موثر برآن» در شهر تهران صورت گرفته و در آن زنان متأهل ۱۸ تا ۴۰ سال به عنوان گروه هدف انتخاب شدند این نتایج به دست آمد: ۱- بین همسرآزاری و سن زن رابطه معناداری وجود دارد، یعنی با افزایش سن زنان بیشتر مورد آزار قرار می گیرند. ۲- بین همسر آزاری و سن شوهر رابطه وجود دارد به این معنا که با افزایش سن مرد، همسرآزاری در وی افزایش می یابد. ۳- با افزایش تحصیلات زن و شوهر از همسرآزاری کاسته می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که میزان همسرآزاری در مردانی که زنان آنها دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر هستند کمتر از گروه های تحصیلی پایین تر است. ۴- بین شغل شوهر و همسر آزاری رابطه وجود دارد، یعنی همسر آزاری در شوهرانی که کارگر یا دارای مشاغل آزاد هستند به طور معنی داری بیش از گروه های دیگر است ۵- میانگین همسرآزاری درشوهرانی که از الکل یا مواد مخدر استفاده می کنند بیشتر از شوهرانی است که مصرف مواد ندارند. ۶- با افزایش مدت زمان ازدواج میزان همسرآزاری افزایش می یابد. ۷- میزان همسرآزاری در زنانی که شوهرانشان در کودکی در خانواده مورد سوء رفتار قرارگرفته اند بیشتر است. با توجه به موارد فوق ونظر به اینکه میزان شیوع همسرآزاری در ایران بسیار بیشتر از کشورهایی مثل امریکا (۳۰تا۳۵درصد) و کنیا (۴۲درصد) است. اقدام به منظور کاهش خشونت علیه زنان یکی از مهمترین وظایف نهادهای مسئول و غیردولتی است. سعید مدنی - پژوهشگر مسائل اجتماعی
دلیل اصلی که زنان خشونت را تحمل می کنند اول نداشتن استقلال اقتصادی است و دوم قبح طلاق در فرهنگ ایرانی. البته دولت و قوانین ما هم هیچ گونه حمایتی از زنان نمی کنند. فریبا - تهران
خشونت خانوادگی در گذشته در کشورهای غربی نیز بوده ولی دولتها به کمک نخبگان و روشنفکران، با بالا بردن آگاهی های افراد جامعه فرهنگ خشونت را از بین برده اند یا لااقل اکنون در غرب خشونت خانوادگی امری منفور به حساب می آید. فرهنگ خانوادگی همیشه تابعی از فرهنگ جامعه است و فرهنگ جامعه تابعی از نظرات روشنفکران، زمامداران و البته سنت های قدیمی است. در کشورهایی که روشنفکران آن آزاد بوده اند توانسته اند فرهنگ جامعه و زمامداران را روز به روز اصلاح کنند و جوامعی آزاد و دموکراتیک بوجود آورند ولی در کشورهایی که قدرت همیشه در دست افراد مستبد و خودرأی بوده روشنفکران و فرهیختگان جامعه همیشه مورد سرکوب قرر گرفته اند. چنین جوامعی به خاطر استبداد حاکمان همیشه با فقر فرهنگی و اقتصادی مواجه بوده اند. یعنی از یک طرف قدرتمداران با زورگویی، قلدری و پدر سالاری را در جامعه اشاعه داده اند و از طرف دیگر با اشتباهات تصمیم گیری خود جامعه را از پیشرفت بازداشته اند. فرهیختگان جامعه را نیز همانطور که گفته شد قلع و قمع کرده اند... با روی کار آمدن مصدق که می توانست جریان جامعه را به دست نخبگان بیندازد، دولت های خارجی برای بازگرداندن استبداد به ایران دست به کار شدند. خلاصه اینکه در جامعه ای که حکومت به جای اصلاح فرهنگ مردم خود به مردم زور می گوید و در جامعه ای که فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم را از تعادل روانی خارج کرده، شنیدن خبرهای هولناک در مورد خشونت های خانوادگی امری غریب نیست. در شرایط کنونی هرجند سطح آگاهی مردم ایران بالا رفته ولی هنوز هم بعضی سنت ها مثلا ترس زنان از طلاق گرفتن و بی سرپرست شدن و عدم استقلال مالی و حتی روحی زنان و اینکه طلاق گرفتن یا شکایت کردن را نوعی آبروریزی می دانند ونیز عدم حمایت واقعی قانون از قربانیان خشونت باعث شده که مردان ایرانی به یکه تازی خود ادامه دهند. متاسفانه آموزش و پرورش ایران که باید اصلاح کننده این ناهنجاری اجتماعی باشد خود یکی از عوامل گسترش خشونت در کشور است. معلمی که حقوق کافی نمی گیرد یا صلاحیت لازم را برای کار آموزگاری ندارد و برای دست یافتن به این شغل فقط از فیلترهای سیاسی - مذهبی عبور کرده و مثلا در کلاس مدیریت ندارد یا روش تدریس خوبی ندارد باعث می شود دانش آموزان از دستش خسته شوند و کلاس را شلوغ کنند و او هم برای اینکه از طرف مدیر مدرسه متهم به بی عرضگی نشود با هر روش ممکن با بچه ها برخورد می کند. البته نسل فعلی جامعه به خاطر اینکه از دست دعواهای خانوادگی پدر و مادرشان خسته شده اند کمتر علاقمند به زورگویی و خشونت در خانواده دارند. ولی نسلی که الان در ایران پا به سن گذاشته اند واقعا مستبد بودند. علیرضا کاظمی - یزد
بزرگترین اشکال در قوانین قرون وسطایی اسلامی است. بابک - لندن
هرچه بدی است به حساب سنت نگذارید! بسیاری از خانواده های سنتی ایرانی فرزندانی برومند و سالم به بار می اورند و هستند خانواده هایی که به سنن بی توجه هستند و از کودک آزاری تا تجاوز به محارم در آنها صورت می گیرد! معمولاً چنین حوادثی بیشتر در خانواده هایی صورت می گیرد که نه به سنت پایبندند و نه به اصول مدرن! و در این بین دست و پا می زنند. به اعتقاد من آنچه امروزه باعث افزایش این قبیل خشونتها شده در درجه اول مشکلات اقتصادی است و گرنه سنن اجتماعی علی الخصوص نزد ایرانیان در اکرام پدر و مادر و حمایت از زن و فرزند تکیه دارد. عامل دوم گسترش رسانه ها است که به چنین وقایعی می پردازند و البته برایند چنین اطلاع رسانی مثبت خواهد بود. عامل سوم به نظر من نه در نظام سیاسی یا اجتماعی که در نظام درمان و سلامت است که به سلامت روان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
آیا روح وجود دارد؟
منبع: سایت افشا
1- پیشگفتار
2- ایده روح از کجا آمده است؟
3- بررسی علمی و فلسفی روح
3.1- تاریخچه مختصری از روح و تعاریف آن.
3.2- تناقضات در تعریف روح.
3.3- آیا حیات انسان به روح وابسته است؟
3.4- آیا هوشیاری انسان به روح وابسته است؟
4- پیامبر اسلام و قرآن و نظرات اسلامی پیرامون روح
5- بررسی دلایل رایج برای باور به روح
5.1- احضار روح
5.2- دژاوو
5.3- رویا دیدن در هنگام خواب
5.4- رویاهای صادقه
6- نتیجه گیری
7- توضیحات
1- پیشگفتار
مسئله وجود روح از مسائل بسیار اساسی در میان باورهای دینی و همچنین از کهن ترین باورهای انسانی است که در میان بسیاری از ملل رایج بوده و هنوز هم رایج است. بسیاری از دین خویان اعتقاد دارند حیات آنها تنها محدود به جسم آنها نمیشود و هر انسانی علاوه بر وجود مادی خود وجودی فرا مادی نیز دارد که به آن روح گفته میشود. بر اساس باورهای اسلامی این روح در هنگامی که انسان خلق میشود به بدن او وارد میشود و بعد از مرگ او از بدن خارج میشود. این در حالی است که انقلاب علمی که در تاریخ بشر شکل گرفت تمام مفاهیم ماوراء طبیعی را از دنیای علم بیرون انداخت و به همین دلیل چیزی به نام روح در هیچ یک از رشته های علمی امروز به رسمیت شناخته نمیشود. از آنجا که زیر سوال رفتن روح باعث به زیر سوال رفتن بسیاری از باورهای دینی میشود و از آنجا که وجود روح باعث میشود افراد زیادی به وجود "دنیایی فراتر" (1) از دنیای حقیقی که روبروی ما است میشود و از آنجا که مسئله وجود روح همواره از خداناباوران و خردگرایان پرسش میشود، شایسته است که پیرامون آن توضیحاتی داده شود.
وجود روح توسط بسیاری از خداناباوران و خردگرایان انکار میشود. اثبات عدم وجود پدیده ای مثل روح بسیار دشوار است. تصور کنید عده ای به موجودی نامرئی و غیر مادی به نام "گوراگورا" اعتقاد داشته باشند و ادعا کنند گوراگورا موجودی است که در هنگام عطسه کردن نزد انسانها می آید و انسانها را میبوسد. و بوسه او سبب عطسه انسانها میشود. هیچ کس نمیتواند گوراگورا را ببیند و یا او را لمس کند. حال آیا کسی میتواند اثبات کند که گوراگورا وجود ندارد؟ این باورمندان به گوراگورا ممکن است به شما بگویند هر گاه او شما را ببوسد شما عطسه کرده اید و هر گاه شما را نبوسد عطسه نخواهید کرد، و اگر شما این باور آنها را انکار کنید، آنها از شما خواهند پرسید، پس انسان برای چه عطسه میکند؟ اگر دلیلی علمی برای عطسه پیدا کنید و به آنها بگویید که عطسه کردن به این دلیل و به آن دلیل علمی است که اتفاق می افتد، ممکن است معتقدان به گوراگورا به شما بگویند "خوب ما نیز منکر این دلایل علمی نیستیم، اما گوراگورا هم همزمان با آن دلایل علمی شما را میبوسد، و اگر گوراگورا وجود نداشته باشد و شما را نبوسد شما هرگز عطسه نخواهید کرد."
قضیه روح هم بسیار شباهت به مسئله گوراگورا دارد. روح از نظر گروهی از کسانیکه به وجود آن اعتقاد دارند دلیل اصلی و جوهر حیات است یعنی حیات وقتی آغاز میشود که روح به بدن وارد میشود و وقتی پایان میگیرد که روح از بدن خارج میشود، و از آنجا که روح پدیده ای طبیعی (Natural) نیست در حوزه بررسی علمی قرار نمیگیرد، و از نظر کسانیکه به ماوراء طبیعت (Supernatural) (فراطبیعت گرایی، سوپر ناچورالیسم چیست؟) اعتقاد ندارند چون مدارک و دلایلی برای اعتقاد به چنین موضوعی وجود ندارد، همین ماوراء طبیعی بودن روح دلیل خوبی است برای انکار وجود آن. اما اگر وجود ماوراء طبیعت را ممکن فرض کنیم، نمیتوان اثبات کرد که روح وجود ندارد، مگر اینکه در وجود و تعریف روح تناقضی با خود آن و یا با سایر اصول استوار یافت شود و از اصل محال بودن اجماع نقیضین (تناقض چیست؟) اثبات کرد که وجود روح محال است. اما این نوشتار به یافتن و بحث کردن پیرامون چنین تناقضاتی نخواهد پرداخت، این نوشتار بیشتر تحلیلی علمی، تاریخی و فلسفی است از پدیده روح و همچنین تلاشی است برای پاسخ دادن به پرسشهای رایج در این زمینه و رد دلایل رایج غلطی که معمولاً برای اثبات وجود روح از آنها استفاده میشود.
زیرا همانگونه که در مورد گوراگورا یک انسان خردگرا (خردگرایی چیست؟) میتواند به دلیل اینکه مدارک علمی معتبر یا دلایل صحیح فلسفی برای اثبات وجود آن وجود نداشته باشد و در نتیجه به دلیل اینکه ایده وجود گوراگورا از فیلتر خرد عبور نمیکند منکر وجود گوراگورا شود، در مورد روح نیز دقیقاً مسئله به همین صورت است. در این نوشتار این واقعیت را که آنچه باورمندان به وجود روح معمولاً به عنوان دلایل خود برای اعتقاد به وجود روح بیان میکنند دلایل درستی نیستند نشان خواهیم داد، و نتیجه آن خواهد بود که در خواهیم یافت دلایل معتبری برای اعتقاد به روح وجود ندارد. بنابر این وجود روح را میتوان تنها به دلیل اینکه دلایل معتبری برای اعتقاد به آن وجود ندارد انکار کرد و نشان داد که این اعتقاد برخواسته از نادانی قدما بویژه افلاطون است که وارد باورهای دینی شده است. لذا خردمندانه ترین جایگاه نسبت به قضیه روح، جایگاه انکار است، مگر اینکه دلایل معتبری برای نفی وجود آن انکار شود.
2- ایده روح از کجا آمده است؟
نخستین چیزی که باعث شد انسانها به روح روی بیاورند مسئله حیات بود. انسانها همواره بدنبال این بوده اند که ببینند حیات چیست و از کجا آمده است و پاسخ این پرسش خود را در یافتن فرق انسان زنده و انسان مرده جستجو میکردند تا اینکه بتوانند حیات را توضیح دهند و درک کنند. باورهای دینی اکثراً برخواسته از تلاش انسانهای بدوی و اولیه هستند، برای توضیح دادن چیزهایی که امروز علم به توضیح آنها میپردازد. بشر اولیه همواره در تلاش برای توضیح این مسئله و پاسخ به سایر پرسشهای اساسی اش دست به خلقت موجوداتی تخیلی و غیر طبیعی زده است که ارواح یکی از آن چیزها هستند.
در نظر انسانهای اولیه ابتدائی ترین و آشکار ترین تفاوتی که بین موجودی زنده و موجودی غیر زنده دیده میشود این است که انسان زنده نفس میکشد و انسان مرده نفس نمیکشد. لذا این تنفس در نظر بسیاری از انسانهای اولیه بعنوان جوهر اصلی حیات مطرح شد، یعنی هرآنچه نفس بکشد از نظر ایشان زنده مینمود و هر آنچه زنده نبود نفس نمیکشید. برای همین است که روح همواره بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم در کتابهای دینی با تنفس در ارتباط است. در تورات روح با کلمه نشاما (נפשׁ) توصیف شده است، این کلمه دقیقاً همان کلمه ای است که برای نفس نیز استفاده میشود. در انجیل نیز که اصل آن به زبان یونانی نوشته شده است برای روح از کلمه سوکی (ψυχή) استفاده شده است و این کلمه دقیقاً به معنی نفس و نفس کشیدن است. این کلمات هم در تورات و هم در انجیل بارها با معانی و مفاهیم دیگر همچون تنفس و حیات نیز استفاده شده اند. کلمه (Spirit) در زبان انگلیسی نیز خویشاوند با تنفس در زبان لاتین است. مصریان باستان نیز کلمه "کا" را برای توصیف ارواح استفاده میکردند که این کلمه نیز به معنی "تنفس" است، حتی در آیین هندو و همچنین در آیین بودایی نیز روح را (Ātman) میخوانند که برابر با تنفس است. روح حتی در قرآن نیز با نفس کشیدن درآمیخته است. الله بر اساس قرآن روح خود را درون کالبد انسان می دمد، یا بعبارت دیگر "فوت" میکند.
سوره سجده آیه 9ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ.
آنگاه بالای او راست ، کرد و از روح خود در آن بدمید و برایتان گوش و چشمها و دلها آفرید چه اندک شکر می گویید.
به این عمل معروف فوت کردن روح (نفخ روح) در چهار جای دیگر قرآن از جمله در (سوره حجر آیه 29، سوره انبیا آیه 91، سوره ص آیه 72 و سوره تحریم آیه 12) نیز اشاره شده است. نفخ روح در قرآن هم در مورد اولین انسان (آدم) آمده است هم در مورد تولد مسیح از مریم باکره و هم در مورد تمامی انسانها. البته این باور تنها باوری اسلامی نیست، دورگا یکی از خدایان هندو نیز مجسمه خود را ساخته است و بعد با دهان الهی خود روح دمیده است. بسیاری از انسانهای اولیه توضیحی بهتر از این به ذهنشان خطور نمیکرد که خدا ابتدا انسان را از مجسمه درست کرده است و بعد به وجود او حیات دمیده است و در نتیجه انسان که تنها یک کالبد سفالین و گلی مجسمه گونه بوده است دارای جان شده است، شاید به همین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
آیا اعتقاد به شفاعت اشکال دارد ؟
اخیراًبعضی ازعقاید وهابیت در نشریه مجمع کانون فرهنگی وهنری دانشگاه فردوسی چاپ شده بود جای بسی شگفتی است. دشمن که درجبهه های مختلف شکست خورده تمام تلاش خود را درتهاجم فرهنگی خصوصاًعلیه قشر جوان وپویای ایران عزیزبسیج کرده وسعی می کندتابا شبهه افکنی عقایدپاک این عزیزان راخدشه دارکند،وبرای این کار اول با مقدمه ای که اصلاًربطی به مسئله ای که بعدا ًمی خواهد طرح کند[ندارد] ذهن رامنحرف وبعدعقایدنادرست خودراالقامی کند. برجوانان وقشر دانش دوست است که با بیداری وفکری روشن وپویا ومراجعه به متخصصین جلوی این تهاجم دشمن را بگیرند.
چرا چهره ائمه علیه السلام و پیامبر صلوات الله علیه وآله درفیلمها به تصویر کشیده نمی شود ؟
◄اصولاًکسی نمی تواند جای معصوم را بگیرد جز معصوم،زندگانی ائمه پراز نکات عرفانی وملکوتی است وتا کسی آشنا به این زندگی نباشد وخمیرمایهشخصیتش ، دراین راه شکل نگرفته باشدبه هیچ وجه نمی تواند به جای معصوم درفیلم بازی کند.لبخند معصوم ،گریه معصوم ،اخم معصوم ،نگاه معصوم همه پر ازحکمتهایی است که هرگز از عهده یک انسان عادی بر نمی آید.
◄ با توجه به اینکه مطالعه وبررسی درزندگی ائمه این نکته را بیش از پیش روشن می کند که ائمه علیه السلام درزند گانیشان بری ازهرگونه گناه ،ظلم وپلیدی بوده اند،افراد عادی اگرجای معصوم بازی کنند یک چهره مخالف با واقعیت را درذهن بیننده ترسیم می کند .بازیگری که د ریک فیلم نقش جنایتکارودرفیلم دیگر نقش معصوم را بازی کند بدون شک نمی تواند پیام واقعی فیلم را به مشاهده کنندگان انتقال دهد.علاوه بر این ما معتقدیم ائمه علیه السلام اگرچه به ظاهر در میان ما نیستند اما آنان زنده اند چنانکه قرآن کریم اشاره می کند :« ولا تحسبی الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءعند ربهم یرزقون ». ما معتقدیم چون به ایشان سلام می کنیم ،جواب سلام ما را می دهد وکلام ما را می شنوند . چرا اتلاف بین معصومین قائل می شویم : چرابعضی از معصومین مثل زکریا علیه السلام ومریم علیها السلام را به تصویر می کشیم وبعضی دیگر را به تصویر نمی کشیم؟
◄ ما معتقدیم رسول خداصلی الله علیه وآله درمیان تمام مخلوقات عالم برترین آنان است واگر نور پاک او نبود ووی قدم به هستی نمی گذاشت بدون تردید خداوند دیگران را خلق نمی کند .چنانکه در حدیث شریف قدسی آمده است :« لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی اما خلقتک ولولا فومه لما خلقتکما » (عوالم ج11، ص25و26 )
ومعتقدیم ائمه علیه السلام کلهم نورواحد واین مصداق عظمت وبرتری بر دیگر مخلوقات شامل تمام ائمه علیه السلام تا حضرت مهدی