لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .docx :
پیشینه بحث :
ازجنگ گرم تا جنگ سرد
جنگ سرد" اصطلاحی بود که در سال ۱۹۴۵، توسط جورج اورول نویسنده معروف انگلیسی خالق کتابهای داستانی پر سر و صدای قلعه حیوانات و سال 1984 ابداع کرد . البته در آن زمان این عبارت در تعریف مبارزه بین آمریکا و شوروی به کار نرفته بود زیرا در سال 1945 تازه جنگ جهانی دوم به پایان رسیده بود و هنوز دوقدرت پیروز در جنگ دوران ماه عسل سیاسی را پشت سر می گذاشتند. درهمان سال " برنارد باروش" سیاستمدار آمریکایی از این اصطلاح استفاده کرد، اما استفاده عمومی از آن توسط یک روزنامه نگار به نام والتر لیپمن که مجموعه مقالاتی و کتابی را به نام "جنگ سرد " در سال 1947 منتشر کرد، باب شد.
در 1947، جورج کنان دیپلمات آمریکایی، استراتژی اساسی جنگ سرد ایالات متحده را تشریح کرد: "سیاست مهار به منظور مقابله با روس ها با نیروی متقابل ثابت در هر نقطه ای که نشانی از تجاوز به منافع جهان صلح آمیز و باثبات بروز دهند." این سیاست در موارد بسیاری با تمایل اصلی واشنگتن برای رقابت با سایر قدرتها برا ی تصاحب بیشتر منابع کشورهای اروپایی و بعضی از کشورهای تازه استقلال یافته در منطقه آفریقا، آسیا، و خاورمیانه که برخی استراتژیست ها از آن به عنوان "حاشیه" نام می بردند و اروپا را صحنه اصلی جنگ سرد می دانستند منطبق شد .در واقع جنگ سرد، مبارزه اقتصادی و ایدئولوژیکی بود که پس از جنگ جهانی دوم ، بین ابر قدرتهای آن زمان، یعنی شوروی وآمریکا درگرفت و توسط هم پیمانان آنها پشتیبانی شد.جنگ سرد درعمل از سال 1947آغازو تا فروپاشی کمونیسم و از میان رفتن شوروی در سال 1991، حدود ۴ دهه ادامه یافت.
در یک سوی این میدان آمریکا ومتحدان اصلی اش یعنی انگلیس ،فرانسه آلمان غربی و ایتالیا به همراه کشورهای عضو پیمان های نظامی ناتو ، سنتو ، سیتو وآنزوس قرار داشت و در طرف مقابل شوروی و کشورهای بلوک شرق در قالب پیمان نظامی ورشو و پیمان اقتصادی کومکون قرار گرفته بودند .
نبرد بین دو بلوک غرب و شرق ، به جنگ سرد شهرت یافت و دلیل آن این بود که در این جنگ از دخالت مستقیم ارتشهای مسلح خبری نبود. جنگ سرد از طریق انجام عملیاتی چون مانورهای دیپلماتیک، فشارهای اقتصادی،
ارعاب، تبلیغات منفی، ترور، عملیات نظامی خفیف و جنگهای نظامی واقعی و عمیات جاسوسی بین برخی متحدین دو طرف انجام می گرفت. دراین دوران ابر قدرتها به جای نبرد مستقیم با یکدیگر، کشوردیگری را وارد جنگ میکردند و از این طریق سیاست خود را پیش می بردند.
دوران جنگ سرد شاهد شکل گیری و اوج نبرد قدرتها بود که طی آن مسابقه ای برای ساختن تسلیحات بسیار مدرن چه از نوع عادی یا اتمی، در جریان بود و به وحشت جهانی از جنگ احتمالی اتمی منجر شد. اما به هرحال جهان درژانویه سال 1992 با تحقق رسمی فروپاشی شوروی وارد مرحله جدیدی شد که تا همین اواخر همه ازآن با عنوان دوران پس ازجنگ سرد یاد می کردند .
شاخص های اصلی دوران جنگ سرد 1947 تا 1991
1- تقسیم جهان به دو بلوک قدرت
2- رقابتهای اقتصادی و تسلیحاتی بصورت هم زمان
3- حاکم شدن لفاظی ها ی ایدوئولوژیکی بر مناسبات دو طرف
4-به کارگیری زوردرحوزه رقیب بدون درگیر شدن در جنگ مستقیم رودرواز طریق مداخلات نظامی محدود ویا انجام کودتا یا تجاوز نظامی به کشورهای بی طرف یا مخالف نظام سلطه
5- تلاش برای نفوذ در حوزه فعالیت رقیب از طرق اقتصادی ویا فرهنگی
6- به راه انداختن جنگ رسانه ای گسترده وتوسعه تبلیغات منفی و افشاگرانه علیه یکدیگر
7- طراحی و اجرای عملیات گسترده جاسوسی به منظور کسب اطلاعات سیاسی نظامی و امنیتی
با نگاهی به عناوین هفت گانه فوق بخوبی می توان دریافت که در حال حاضر شرایط بین المللی و منطقه ای بطور کلی دگرگون شده وبه همین دلیل روش های سنتی گذشته تغییر ماهیت داده اند .زیرا
1- بلوک بندی جهان کاملا برهم خورده است و در حال حاضر چهان در حال گذار به دوران جدید نظام بین الملل است 2- جهان به سمت استقرار یک نظام چند جانبه گرایی با تکیه بر پیمان های منطقه ای پیش می رود .اما آمریکا با همه امکانات خود در صدد است با استفاده از فاصله زیادی که با رقبای خود از لحاظ نظامی و اقتصادی دارد .رهبری جهان را برای تشکیل نظام تک قطبی به دست گیرد .
3- رقابتهای اقتصادی و تسلیحاتی در دوران تشکیل سازمان تجارت جهانی و فراگیر شدن آن هم از لحاظ شکلی و هم از لحاظ ماهیتی تغییرات اساسی با دوران جنگ سرد پیدا کرده است. دردوران جهانی سازی سیاست ،اقتصاد و فرهنگ برای حفظ اقتدارخود باید به فکر راهکارهای جدیدی بود که با روش های کهنه شده قبل، تامین نمی شود.
3- فاصله بین رقبا به گونه ای بیشتر شده است که رقیبان امریکا تنها می توانند از طریق اتحاد با هم و تشکیل پیمان های جدید اقتصادی و یا نظامی ، به رقابت با ایالات متحده برخیزند .
4- دردوران جدیداگرچه رقابتهای ایدئولوژیک به ظاهرکنارگذاشته شده است اما دوطرف بازهم سعی دارند دشمن های فرضی خود را نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس منافع تعریف شده مقطعی بازسازی کنند تا بتوانند بودجه های میلیاردی نظامی و امنیتی خود را توجیه کنند .
تحلیل شرایط موجود :
اگرنخواهیم وارد تقسیم بندی های سنتی دانشگاهی درباره جنگ سرد بشویم بطور خلاصه می توان گفت در چهار دهه جنگ سرد ،جهان حداقل سه بار تا آستانه جنگ پیش رفت که هربار به دلایلی از کابوس جنگ اتمی رهایی یافت .اما در دو دهه اخیر دورانی آغازشده که بعضی از صاحب نظران مانند کوزیروف وزیر خارجه روسیه ی دوران یلتسین از ان به عنوان دوران "صلح سرد " یاد می کنند . چراکه نه از گرمای سالهای اولیه همکاری غرب با روسیه پس از فروپاشی شوروی ،اثری باقی مانده و نه اختلاف ها به حدی بالا گرفته است که دو طرف همه امکانات خود را برای از میدان خارج کردن رقیب از طریق شیوه های سنتی دوران جنگ سرد ،به کار برند .
با این وجود عده دیگری از صاحب نظرن سیاسی مانند برژینسکی معتقدند دوران کنونی دوران «دوستی های تصنعی» است و نمی توان انرا جنگ سرد جدید خواند چرا که مشخصات جنگ سرد را که مهم ترین انها جنگ ایدولوژیک بود به همراه ندارد و نمی توان آنرا" صلح سرد" نامید زیرا این سردی روابط نه بین دو بلوک بلکه در چهارچوب مناسبات دوجانبه امریکا و روسیه به لفاظی های سیاسی که بیشتر مصرف داخلی دارد، تبدیل شده است .
با این اوصاف، این دوران را چگونه می توان با دوره های قبل از ان متمایز ساخت ؟ و اصولا آیا می توان برای دوران پس از جنگ سرد در مقطع کنونی نامی واحد برگزید؟
برای پاسخگویی به این سئوال مهم باید ابتدا شاخص های جنگ سرد را با شاخص های موجود در روابط روسیه و امریکا با هم مقایسه کرد و سپس با در نظر گرفتن وضعیت کنونی تحلیلی مبنایی از شرایط حاکم بر مناسبات روسیه و امریکا و تاثیر ان بر روابط بین الملل ارائه کرد .
با درنظر گرفتن مسائل فوق می توان مشخصات رفتاری دردوران پس ازجنگ سرد را در موارد ذیل خلاصه کرد:
شاخص های اصلی دوران پس ازجنگ سرد درروابط بین کشورها از سال 1992 تا کنون
1- جهان کنونی بیشتر تک قطبی است اما به سمت جهانی چند قطبی در حرکت است
2- مناسبات بین کشورها بیش از انکه تحت تاثیر فشارقدرتها باشد تابعی از منافع ملی و قدرت چانه زنی سیاسی کشورها است
3- جهان به دلیل گسترش وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره ،کوچکتر از گذشته شده امادر همین حال پیچیده تر نیز شده است. زیرا معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود