لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
انواع چاپ پارچه و چاپهاى سنتى و دستى
مهمترین چاپهاى دستى ایرانى را چاپ باتیک و چاپ قلمکار تشکیل مىدهند.
چاپ باتیک
از انواع چاپ پارچه متداول در ایران، چاپ باتیک یا چاپ کلاقهاى بوده است. باتیک هنرى است که نخست در چین ابداع شد و بعد به کشورهاى دیگر از جمله مصر، هند، روسیه، ایران و ... راه یافت. این چاپ بیشتر روى پارچههاى ابریشمى انجام مىشود. مراکز عمدهٔ این چاپ اسکووتبریز است.
روش کار در چاپ باتیک به این صورت است که ابتدا پارچههاى ابریشمى را به وسیلهٔ ترکیبى از کربنات دو سود، صابون و جوششیرین صمغگیرى مىکنند و سپس با رتکیب تخم خربزه و روشنک سفید و نرم مىکنند و براى چاپ آماده مىکنند.
طراحى روى پارچه(باتیک)، تبریز
هنرمند ابتدا نقشها را در ذهن آماده مىکند و قالبظها را با موم مىپوشاند و روى پارچه مىزند. موم به درون پارچه مىرود. سپس پارچه را به درون رنگ وارد مىکند که بخشهاى بدون موم رنگ شوند. موم مانع نفوذ رنگ مىشود. چنانچه مایل باشند این بخشها نیز رنگ شوند، باید قالب جداگانهاى استفاده شود. در پایان موم یا پارافین را بعد از رنگآمیزى و بخار دادن، با آب جوش جدا مىکنند و براى حذف موم اضافه روى پارچه، از مخلوط آب با سولفات دوسود استفاده مىکنند و خوب آن را آبکشى مىکنند. و بعد با اطوى داغ روى کاغذى که روى پارچه قرار دارد، تا آخرین ذرات نیز جدا شود.
قلمکارسازى
چاپ قلمکار یکى از چاپهاى سنتى ایران است و امروز در اصفهان رونق خاصى دارد. در این صنعت قدیمى ایرانی، نقش بهوسیلهٔ مهر چوبى بر روى پارچه منتقل مىشود. کلیشه یا مهرى که نقش روى آن زده مىشود را قالب گویند. جنس این قالبها معمولاً از چوب گلابى است که مقاوم و سخت است و تغییر فرم نمىدهد.
این صنعت تا قرون ۱۰ و ۱۱ هجرى کاملاً در ایران معمول بود. و در گذشته رشت و اصفهان و کاشان از مراکز عمدهٔ آن بشمار مىرفته است. در دورهٔ صفوی، قلمکار زر ساخته مىشد. در این نوع چاپ، معمولاً پارچههاى پنبهاى و دستباف یا انواع دیگر نظیر پوپلین، چلوارد، ... بکار مىرود و براى لباس، سفره، دستمال، سجاده، پرده، رومیزی، روتختى و ... مورد استفاده واقع مىشود. در قلمکارسازى معمولاً از پنج رنگ سیاه، قرمز، آبی، سبز و زرد بعنوان رنگهاى اصلى و از قهوهاى و سایر رنگهایى که از ترکیب این رنگها بهدست مىآید، بهعنوان رنگهاى فرعى استفاده مىشود.
ابتدا پارچهها را یک شبانهروز در آب رودخانه مىگذارند تا آبخورد شود و بعد آنها را در ظرفى محتوى پودر خمیر شده، پوست انار مىخوابانند تا رنگ آن به کرم تبدیل شود. پس از آن آنرا به کارگا برده و بهوسیلهٔ قالبها و رنگها، نقوشى را روى پارچه نقش مىکنند. ابتدا قالبها را با رنگ مشکى روى پارچه مىزنند تا طرح اصلى مشخص شود. سپس قالبهاى دیگر را که هر یک داراى یک رنگ است، روى پارچه مىزنند. و بعد پارچه را بخار مىدهند. و دوباره در آب مىگذارند و بعد در ظرفى محتوى آبجوش و پوست انار و آلیزارین انداخته و هم مىنند و بعد آویزان مىکنند تا خشک شود و رنگ به این ترتیب تثبیت مىشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرش و صنایع دستی
تاریخچه فرش
فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: "بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود."
در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (1307-1295 میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (1722-1499 میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (1587-1524 میلادی) و شاه عباس کبیر(1629-1587 میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود 3000 تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور بوسیله افغانها (1722-1721 میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر 1883 م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مکشوفه از گذشتگان گویای آن است که فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.
پروفسور «رودنکو» کاشف «فرش پازیریک» معتقد است که قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است که گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی که در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد کرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی که به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به کار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده که گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.
عصر مغول یعنی قرن هفتم هجری را می توان دروان بس غم انگیز برای انواع هنر ایرانی دانست و پس از آن قرون دهم و یازدهم هجری را که عصر صفویان است زمان شکوفایی طبع هنری مردم ایران باید به شمار آورد. آغاز دوران صفوی متفارن با رشد بسیاری از هنرهای دستی و توسعه آن در کلیه شئون جامعه بوده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوره ظهور کرده اند که با اغتنام فرصت از آرامش و محیط مساعدی که به وجود آمده عمر گرانبهای خود را بر سر ارتقاء سطح کیفی هنر و صنایع دستی نهاده اند وبا ابداع طرح ها و نقشه های زیبا و هنرمندانه جایگاه این صنایع به ویژه فرش را به حد اعلاء خود رسانیده اند و نام ایران را در سراسر جهان با آثار خود پرآوازه ساخته اند. با توجه به اهمیت عصر صفویه در اعتلاء هنر ایران و توجهی که در این زمان به صنعت قالیبافی مبذول شده، جا دارد به این عصر و وضعیت هنرمندان و قالیباقی آن مشروح تر بپردازیم.
فرشهای دوران صفویه را می توان متعلق به دو گروه زمانی دانست: اول: قالیهای بافته شده در دوران سلطنت شاه اسماعیل وشاه طهماسب که به"شاه طهماسبی" معروف است و خود مکتبی خاص دارد که به همین نام شهرت یافته. شاه طهماسب همواره به تشویق هنرمندان و قالیبافان و طراحان می پرداخت و خود از هنر بهره داشت و حتی نوشته اند، رنگرزی می دانست و مستقیمأ طراحی می نمود و بافندگان را راهنمایی می کرد. از این جهت در زمان پادشاهی او انواع صنایع ظریفه به ویژه قالی بافی راه ترقی پیمود و در طرح آن تغییرات کلی به وجود آمد. قالیهای ترنجدار جانشین آن گروه از قالیهایی شد که تا اواخر قرن 9 هجری در ایران بافته می شد و بعدأ به طرح مغولی و تیموری شهرت یافت. علاوه بر قالیهای ترنجدار در این دوره بافتن قالیهایی با طرح حیوان و شکارگاه متداول شد. دوم: قالیهای بافته شده در زمان شاه عباس که به مکتب " شاه عباسی" معروف است. در این دوره با اغتنام فرصت از وجود هنرمندان عصر نقشهای جدید به ویژه با استفاده از اسلیمی ها و گلهای مخصوص بوجود آمد برخی طرحهای قالی در مکتب شاه عباسی عبارتند از:/ الف – طرح ترنجدار یا لچک ترنج/ ب – طرح شکارگاه/ ج – طرح درختی/ د – طرح گلدانی .
اینک با توجه به سهولت ایجاد ارتباط بین هنرمندان نقاط مختلف و پیشرفت تکنیک طراحی و نقش پردازی، فرش همگام با سایر هنرها و صنایع مردمی رو به تکامل رفته است، طرحهای محلّی به نقاط دیگر برای بافت فرستاده می شود و هنرمندان از نتایج تجربیات دیگر همکاران خویش کاملاً با خبر می گردند. وسایل کار طراحی پیشرفت نموده و تکنیک جدید به کمک هنرمندان آمده و ایشان به مهارت در تهیه و تکثیر طرحهای خود اقدام می کنند. بازار های فرش جهانی به ویژه از اوائل قرن بیستم میلادی رونق گرفته و این خود تشویق دست اندرکاران را در پی داشته و به ویژه در تبریز، کرمان، کاشان، اصفهان، اراک ، داد و ستد این کالای ارزشمند را رونق داده و در این زمان است که بازار صادرات فرش های نو و کهنه گرم شده و کارگاه های بزرگ برای پاسخگویی به تقاضاهای روز افزون دایر گردیده است. این قالیها به اروپا به ویژه کشور آلمان و آمریکا حمل می گردد و موجبات تقویت بنیه مالی کشور را در حد خود فراهم می سازد و تجارت خارجی را به سرمایه گذاری در تولید فرشهای مورد درخواستشان تشویق و ترغیب می نماید. مجموعه این اقدام طی قرن اخیر در جهت تقویت بنیه اقتصادی کشور مؤثر بوده، اما دخالت فروشندگان و صاحبان سرمایه در کار طرح و رنگ فرش و سفارشات غیر مسئولانه ایشان به کیفیت این دستباف لطمه وارد ساخته است. عدم نظارت صحیح بر کار بافت فرش و بسیاری عوامل دیگر از جمله قیمت ها و چگونگی صادرات طی نیم قرن گذشته، رقبای فرش ایران را به میدان رقابت کشانده واز سوی دیگر سودجویان را به سوء استفاده از غفلت دست اندرکاران و انجام تقلباتی در مراحل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .doc :
صنایع دستی اصفهان :
قلم زنی ، مینیاتور ، گره زنی مشبک ، خاتم کاری ، منبت کاری ،
تاریخچه
قلم زنی هنر تزئین و ایجاد نقش روی فلز به وسیله انواع قلم ها، با استفاده از چکش است. هنر تزئین فلزات در ایران قدمت سه هزار ساله دارد. کاوش های باستانشناسی در نقاط تاریخی ایران از جمله بمپور، شهداد، تل ابلیس، تپه سیلک و تپه زاغه نشان می دهد که ایرانیان از حدود هفت هزار سال پیش با ساخت اشیای فلزی ، به ویژه اشیای مسی آشنا بوده اند. ظروف ساده ای چون کاسه و اشیای فلزی نظیر خنجر که با کوبیدن قطعه ای سنگ بر روی صفحه مسی و شکل دادن آن ساخته می شد.پس از کشف فلزات دیگر و آلیاژی چون مفرغ، تحول و تنوع بسیاری در ساخت آثار فلزی پدید آمد. آثار مفرغی بدست آمده در لرستان مربوط به عصر مفرغ (سه هزار سال قبل از میلاد ) می باشد. با تشکیل حکومت هخامنشی هنر فلز کاری تحول یافته و جایگاه ویژه ای در صنعت این دوره پیدا کرد. ساخت اشیاء از فلزات مختلف مانند مفرغ، طلا، نقره و آهن و تزئین و منقوش ساختن آن رواج یافت. هنر فلزکاری در دوره ساسانی، هنری درباری بود که هنر مردمی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده بود. ظروف نقره ای با نقوش پرندگان و پادشاهان در حال شکار که گاه زراندود شده و با تزئین خط نوشته و انواع ظروف به شکل مجسمه حیوانات، آثار بدست آمده از این دوران است. در اوایل دوره اسلامی با استفاده از آلیاژهای مختلف و تقلید از هنر دوره ساسانی، ظروف مختلف فلزی ولی بدون نقش ساخته می شد. آثار فلزی بدست آمده از دوره سلجوقی نشانگر آن است که این هنر بخصوص در نواحی خراسان پیشرفت زیادی داشته. تفاوت در فرم تنگها و ایجاد خط های عمودی در بدنه و گردن آنها، ایجاد نقوش کوچک، ظریف و متراکم، استفاده از پیچکها و خط نوشته های در تقسیمات معروف به " بازوبندی " استفاده از خطوط عربی، تصویر پرندگان، حیوانات و به تدریج نقش انسان در حال نواختن موسیقی از ویژگیهای هنر قلمزنی این دوره است.در قرن هشتم هجری و با اشتغال سوره توسط غازان خان، هنرمندان فلز کار تحت حمایت وی در شهرهای موصل، دیاربکر،حلب و بعدها تبریز و فارس، مراکز بزرگ فلز کاری تاسیس کردند و این ارتباط تغییراتی در هنر فلزکاری ایجاد کرد، لیکن اصول ،شکلها و تزئینات روی فلز تغییر نکرد. در دوره صفویه علاوه بر آلیاژها، از آهن و فولاد نیز اشیای نفیسی با تزئین طلا کوبی ساخته شد. در این دوره اشکال جدیدی در ساخت ظروف فلزی ایجاد شد و در تزئین آنها نیز تغییراتی پدید آمد. تنگ ها با بدنه کروی و گردن و دهانه گشاد، کاسه ها و قدح های قلع اندود و انواع قلمدان های فلزی از این جمله اند. استفاده وسیع از نقوش اسلیمی که با ظرافت و دقت ترسیم می شد، استفاده از نقوش انسان و حیوان، نوشتن کتیبه و شعرهای فارسی به خط نستعلیق از ویژگیهای تزئین ظروف فلزی در این دوره است تا چندی پیش اشیای فلزی بسیاری چون سینی، دوری، کاسه،آئینه و شمعدان و بسیاری ابزار و لوازم دیگر، با روش های ساخت و تزئین متفاوت و متنوع ساخته می شد. امروزه نیز هنرمندان بسیاری با استفاده از فلزاتی چون طلا، نقره، مفرغ، برنج ، مس، ورشو و فولاد و با تاثیر از تجربه های چند هزار ساله و تلفیق آن با دانش فن آوری امروزی به ساخت و تزئین ظروف و اشیای هنری بسیار زیبا اشتغال دارند.
وسایل و ابزار قلم زنی :
الف : انواع قلم ها قلم پرداز- قلم نیم رو- قلم گرسواد- قلم گر سوم- قلم بادومی – و قلم های بدون آج مانند : قلم سنبه- قلم گیری- قلم نیم بر کلفت – قلم نیم رو- قلم یک تو – قلم دو تو – قلم بادومی – قلم قلم ناخنی – قلم خوشه – قلم کف تخت مربع- قلم تخت مستطیل – قلم تیز بر مشبک کاری و قلم تیزبر
ب: چکش قلم زنی ج: پرگارد: تسمه خط کشی
روش کار :
ساخت اشیای فلزی توسط دواتگران انجام می شود. در حال حاضر با استفاده از ابزار و وسایل، سه شیوه برای ساخت ظروف فلزی به کاربرده می شود: یک تکه یا بدون درز – چند یا درز دار و یا استفاده از دستگاه یا خم کاری.قبل ازقلم زدن، باید درون یا زیر شئی مورد نظر را از قیر مذاب انباشته کرد. قیر باید درون کار کاملا" بدون خلاء باشد و پس از سرد شدن کاملا سفت شده باشد. تا قلم، کا را فرو نبرد. برای شروع کار ابتدا طرح مورد نظر را تهیه کرده سپس آنرا روی برنج سنبه گذاشته و با قلم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
فرش و صنایع دستی
تاریخچه فرش
فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: "بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود."
در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (1307-1295 میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (1722-1499 میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (1587-1524 میلادی) و شاه عباس کبیر(1629-1587 میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود 3000 تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور بوسیله افغانها (1722-1721 میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر 1883 م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مکشوفه از گذشتگان گویای آن است که فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.
پروفسور «رودنکو» کاشف «فرش پازیریک» معتقد است که قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است که گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی که در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد کرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی که به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به کار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده که گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.
عصر مغول یعنی قرن هفتم هجری را می توان دروان بس غم انگیز برای انواع هنر ایرانی دانست و پس از آن قرون دهم و یازدهم هجری را که عصر صفویان است زمان شکوفایی طبع هنری مردم ایران باید به شمار آورد. آغاز دوران صفوی متفارن با رشد بسیاری از هنرهای دستی و توسعه آن در کلیه شئون جامعه بوده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوره ظهور کرده اند که با اغتنام فرصت از آرامش و محیط مساعدی که به وجود آمده عمر گرانبهای خود را بر سر ارتقاء سطح کیفی هنر و صنایع دستی نهاده اند وبا ابداع طرح ها و نقشه های زیبا و هنرمندانه جایگاه این صنایع به ویژه فرش را به حد اعلاء خود رسانیده اند و نام ایران را در سراسر جهان با آثار خود پرآوازه ساخته اند. با توجه به اهمیت عصر صفویه در اعتلاء هنر ایران و توجهی که در این زمان به صنعت قالیبافی مبذول شده، جا دارد به این عصر و وضعیت هنرمندان و قالیباقی آن مشروح تر بپردازیم.
فرشهای دوران صفویه را می توان متعلق به دو گروه زمانی دانست: اول: قالیهای بافته شده در دوران سلطنت شاه اسماعیل وشاه طهماسب که به"شاه طهماسبی" معروف است و خود مکتبی خاص دارد که به همین نام شهرت یافته. شاه طهماسب همواره به تشویق هنرمندان و قالیبافان و طراحان می پرداخت و خود از هنر بهره داشت و حتی نوشته اند، رنگرزی می دانست و مستقیمأ طراحی می نمود و بافندگان را راهنمایی می کرد. از این جهت در زمان پادشاهی او انواع صنایع ظریفه به ویژه قالی بافی راه ترقی پیمود و در طرح آن تغییرات کلی به وجود آمد. قالیهای ترنجدار جانشین آن گروه از قالیهایی شد که تا اواخر قرن 9 هجری در ایران بافته می شد و بعدأ به طرح مغولی و تیموری شهرت یافت. علاوه بر قالیهای ترنجدار در این دوره بافتن قالیهایی با طرح حیوان و شکارگاه متداول شد. دوم: قالیهای بافته شده در زمان شاه عباس که به مکتب " شاه عباسی" معروف است. در این دوره با اغتنام فرصت از وجود هنرمندان عصر نقشهای جدید به ویژه با استفاده از اسلیمی ها و گلهای مخصوص بوجود آمد برخی طرحهای قالی در مکتب شاه عباسی عبارتند از:/ الف – طرح ترنجدار یا لچک ترنج/ ب – طرح شکارگاه/ ج – طرح درختی/ د – طرح گلدانی .
اینک با توجه به سهولت ایجاد ارتباط بین هنرمندان نقاط مختلف و پیشرفت تکنیک طراحی و نقش پردازی، فرش همگام با سایر هنرها و صنایع مردمی رو به تکامل رفته است، طرحهای محلّی به نقاط دیگر برای بافت فرستاده می شود و هنرمندان از نتایج تجربیات دیگر همکاران خویش کاملاً با خبر می گردند. وسایل کار طراحی پیشرفت نموده و تکنیک جدید به کمک هنرمندان آمده و ایشان به مهارت در تهیه و تکثیر طرحهای خود اقدام می کنند. بازار های فرش جهانی به ویژه از اوائل قرن بیستم میلادی رونق گرفته و این خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
مقدمه
هنرهای سنتی، مجموعه هنرهای،اصیل ،بومی و مردمی هر کشور است که ریشه های عمیق و استوار در اعتقادات و باورداشت ها ، آداب ، عادات، رسوم ، سنن و در مجموع فرهنگ معنوی جامعه دارد.
هنرهای سنتی ایران گروهی از هنرهای پر پیشینه کشورمان نظیر صنایع دستی ، خط و خوشنویسی ، معماری سنتی ، موسیقی سنتی ، نمایش های سنتی (منجمله تعزیه) ، لباسهای سنتی ، و ... را شامل می شود که هریک برای خود جایگاه خاص و ویژه ای داشته و دارد و در طول تاریخ با تحولات و فراز و فرودهای متعددی روبه رو بوده و در حال حاضر هم تبلور عینی فرهنگ و هنر اصیل و پر مایه ایران اسلامی است.
بدون شک صنایع دستی شاخص ترین هنر سنتی ایران است ولی هر یک از دیگر هنرهای سنتی نیز به سهم خود دارای ارزش و اعتبار خاص و ویژه ای بوده که اطلاع و آگاهی از دقایق و ظرایف آن برای همگان و به ویژه پویندگان راه هنر و فرهنگ کشورمان ضروری است.
بر اساس آخرین تعریفی که از هنرهای سنتی ، توسط فرهنگستان هنر به عمل آمده است : (هنرهای سنتی ) ، هنرها و صنایع بدیعی است که جوهر آن برگرفته از مبدإ و حیاتی بوده و دارای صورتی متناسب با آن گوهر است و تاسیس آن به نحوی به اولیاء دین و یا تجلیات باطنی هنرمندان مربوط می شود و طی قرون متمادی از طریق هنر مندان و هنروران با حفظ آداب معنوی ، سینه به سینه به عنوان میراثی گرانقدر به ما رسیده است هنرهایی که افزون بر اصول ثابت ، دارای فروغ متغیری است که سبب تطبیق آن با شرایط هر دوره شده است.
آشنایی با صنایع دستی
صنایع دستی چیست؟
در کلیه ی کشورهای جهان ، بدون استثناء صنایع، به چهار دسته صنایع سنگین ، سبک ، کوچک ، و دستی تقسیم می شود که هر یک دارای خصوصیاتی منحصر به خود است و برای شناخت بیشتر صنایع دستی و اهمیت آن می بایست بدواًتعاریف ، ویژگیها و دامنه ی عمل رشته های مختلف این صنعت خاص مورد بررسی قرار گیرد.
١- صنایع سنگین: صنایع سنگین که زمینه ساز توسعه اقتصادی هر کشور است و از آن به عنوان « صنایع مادر» یا «صنایع کلیدی » نیز یاد می شود نیازمند سرمایه گذاری بسیار زیاد ، ماشین آلات وتجهیزات عمده و نیروی انسانی برخوردار از تخصص های فنی بالا است نظیر صنایع نفت، پترو شیمی ، مس ، آلومینیوم ، ذوب آهن و...
٢- صنایع سبک : صنایع سبک که در مقایسه با صنایع سنگین نیازمند تجهیزات کمتر و به همان نسبت سرمایه ی کمتر و نیروی انسانی با تخصص های نسبتا پایین تر است ، در واقع حد فاصل صنایع سنگین و صنایع کوچک محسوب می شود و لازمه ی استقرار آن بهره گیری از ماشین آلات خودکار و نیمه خودکار بوده و بیشتر صنایع نساجی ، چرم ، پوست ، مواد غذایی ، وسایل الکتریکی خانگی و ... را تحت پوشش قرار می دهد.
٣- صنایع کوچک : صنایع کوچک به طور عمده حالت کارگاهی دارد و علاوه بر شهر ها قابل استقرار در روستاهاست در مقایسه با صنایع سبک به نیروی انسانی کمتر و تجهیزات و وسایل محدود تری نیاز دارد و محتاج سرمایه گذاری زیاد نیست. در این رشته از صنعت ، بخشی از کار تولید توسط ماشین قسمتی دیگر توسط نیروی بدنی کارگران انجام می شود و صنایعی نظیر بلوک زنی ، تراشکاری ، پیچ و مهره سازی ، پلاستیک سازی ، عینک سازی ، کفش ماشینی و... را در بر می گیرد.
٤- صنایع دستی : صنایع دستی که می تواند هم حالت کارگاهی و هم حالت خانگی داشت باشد همانند صنایع کوچک قابلیت استقرار در شهر و روستا را دارد وبدون نیاز به تکنولوژی پیشرفته بیشتر متکی به متخصص های بومی و سنتی است و قسمت اعظم مواد اولیه ی مورد مصرف آن از داخل کشور قابل تهیه و تامین است.
افزون بر این ، صنایع دستی دارای ویژگیهای هنری و مصرفی به طور توامان بوده و علاوه بر داشتن جنبه های مصرفی قوی ، برخوردار از بینش ، ذوق ، اندیشه و فرهنگ تولید کننده نیز هست و در مجموع می توان آن را یک« هنر –صنعت » نامید. چرا که هم ویژه گیهای یک صنعت را داراست و هم ضمن برخورداری از خصوصیات هنری ، هنر محض محصوب نمی شود و به پشتوانه ی کار آیی های مصرفیش و از آنجا که قابلیت تولید و تکرار دارد بیشتر جزو گروه هنرهای کاربردی قرار می گیرد.
الف: تعاریف صنایع دستی :
در «دایره المعارف بریتانیا » ضمن تعریف معنای واژه ی صنایع دستی آمده است که : «صنایع دسته به آن گروه از صنایع گفته می شود که مهارت، ذوق و بینش انسان در تولید آن نقش اساسی دارد » و از دیدگاه «استاد علی اکبر دهخدا » صنایع دستی عبارت است از : «آنچه با دست ساخته می شود ، از پارچه و قالی ، ساخته های فلزی و غیره – مقابل صنایع ماشینی » و «استاد دکتر محمد معین » را عقیده بر این است که « صنایع دستی ، شامل صنعت هایی که دست در آن دخیل است مانند پارچه بافی و قالیبافی می شود. » به موجب تعریف دیگری «صنایع دستی به آن رشته از صنایع اطلاق می شود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآورده های آن با دست انجام گرفته و در چهارچوب فرهنگ و بینش های فلسفی و ذوق و هنر انسان های هر منطقه با توجه به میراث های قومی آنان ساخته و پرداخته می شود.» آخرین تعریفی که از صنایع دستی توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران اراِیه شده چنین است : صنایع دستی به مجموعه ای از «هنر - صنعت ها » اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی موجب تهیه و ساخت محصولاتی می شود که در هر واجحد ان ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای است.
با این حال از آنجا که تاثیر فوق العاده ی سنت ها و رسوم منطقه یی در صنایع دستی به خوبی قابل رویت است. تعریف مشخص و معینی به عنوان یک تفریف استاندارد از آنچه صنایع دستی نامیده می شود ، نمی توان به دست داد . ولی با توجه به تعاریف فوق الذکر و سایر تعاریف ی که تاکنون در این زمینه عنوان شده می توان ویژگی های زیر را برای محصولات دست ساخته قایل شد.
ب" ویژگیهای صنایع دستی :
١ -انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید توسط دست و ابزار و وسایل دستی برای تولید هر یک از فرآورده های دستی مراحل متعددی طی می شود. ولی انجام کلیه این مراحل به وسیله دست و ابزار و وسایل دستی الزامی نبوده و چنانچه تنها قسمتی از مراحل اساسی تولید به این طریق انجام شود ، محصول تولید شده با توجه به مواردی که در تعریف ذکر شده ، صنایع دستی محسوب می شود.
٢-حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید و شکل بخشیدن به محصولات ساخته شده و امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرحهای مختلف در مرحله ی ساخت این گونه فرآورده ها.
٣-تامین قسمت عمده ی مواد اولیه ی مصرفی از منابع داخلی.
٤-داشتن بار فرهنگی (استفاده از طرحها ، نقش ها ، و رنگ آمیزی اصیل، بومی و سنتی َ)
٥-عدم همانندی وعدم تشابه فرآورده های تولیدی با یکدیگر.
٦-عدم نیاز به سرمایه گذاری زیاد در مقایسه با صنایع دیگر.
٧-عدم نیاز به کارشناس و متخصص خارجی.
٨-دارا بودن ارزش افزوده زیاد در مقایسه با صنایع دیگر.
٩-قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق مختلف ( شهر ، روستا ، و حتی در جوامع عشایری)
١٠- قابلیت انتقال تجربیات و رموز و فنون تولیدی به صورت سینه به سینه و همچنین طبق روش استاد و شاگردی و نیز به شیوه های آموزش مدون و نهایتا اموزش آکادمیک و دانشگاهی .