لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
مقدمه :
دفاع اجتماعی به مکاتبی اطلاق می گردد که از اواخر قرن نوزدهم خطوط اساسی سیاست جنائی کشورهای اروپایی را در زمینه ی مبارزه علمی با بدهکاری ترسیم کرده سند بدیهی است دفاع از جامعه در مقابل بذهکاران از دیر باز مد نظر دولت ها بوده و در این مسیر اقدامات فراوانی صورت گرفته است . اما در این مفهوم ابتدایی دفاع از هیأت اجتماعی شما از طریق توسل به خشونت و اعمال مجازات های شدید ، به عنوان نگاره یا پاداش جرم ارتکابی ،مورد توجه قرار می گرفته وتصور بر آن بوده است که شدت مجازات به خودی خود سد عظیمی درمقابل وسوسه های بذهکاران خواهد کرد.
سابقه تاریخی وتحولات دفاع اجتماعی :
ریشه های تاریخی دفاع اجتماعی را می توان نزد فیلسوفان یونانی به ویژه افلاطون ، سنت اگوستن و آباء کلیسا ونیز حقوقدانان قرون وسطی جستجو کرد ؛ همچنین به بعضی از مقررات حقوق بر سابقه اسلام یا حقوق بسیار کهن (ده سده پیش از میلاد ) چنین می توان اشاره نمود .
ظهور مکتب تحققی : سوابق و ادعاهای آن
با جنبش علمی بع آخر سده نوزدهم و ظهور مکتب تحققی ایتالیایی که دفاع اجتماعی امروزی مستقیماً از آن نشات می گیرد رورند مخالفی نسبت به گذشته در پیش گرفتر می شود چاپ کتاب لمبروز و « مرد بزهکار » در سال 1876 علمی نوینی را می گشاید. این پزشک انسان شناسی جنائی را به سرعت به آن می افزاید و یک قاضی به نام گاروفالو تحلیل از این مطالب را در کتابی که متهورانه آن را جرم شناسی می نامد راائه می دهد .
جالب است که این علم جدید بدین سان از اقدام مشترک سودمنش با تخصص های گوناگون که دفاع اجتماعی دقیقاً همکاری تنگاتنگ این تخصص ها را توصیه می کند . پزشک ، حقوقدان ، قاضی به وجود می اید . نظام کیفری کلاسیک که به کاریا پایه گذار آن است در مجموعه قوانین کیفری سده ی نوزدهم خود نمائی کرده بود : از نخستین مجموعه قوانین کیفری فرانسه در 1791 تا قوانین ایتالیائی 1889 (مجموعه ی قوانین زاناردلی ) ملهم از افکار کارا را بر اصل قانونی بودن مطلق جرم ( فقط قانون می تواند جرم را تعریف کند ) مسئولیت اخلاقی ( محکومیت مبتنی بر تقصیر بزهکار ) و کیفر یا تنبید ( ضمانت اجرا عبارت از رنج با فشار قانونی است که پاداش جرم تلقی می گردد ) تکیه می شده است . بنابراین به نظر اثباتیون که معتقد به تربیت معلول بر علت بودند بزهکار به لحاظ ساختمان زیستی – روانی و یا مورثی خود ( مجرم مادرزدای لهبروزو ) و یا مجموع این عوامل داخلی به انضمام عوامل اجتماعی به سوی ارتکاب جرم سوق داده می شود در نتیجه ادعای مجازات مسئولیت اخلاقی ای که وجود نداشته و محدود کردن خود به مطالعه ی مجرد جرم – این جوهر حقوقی به قول کارارا – و به فراموشی سپرده واقعیت جامعه شناختی عمل مجرمانه و شخصیت بزهکار کاری بیهوده است لذا مرکز ثقل علوم کیفری می بایست از عمل مجرمانه به جرم منتقل شود مطالعه این شخصیت می بایست امکان شناخت افراد خطرناک را فر اهم سازد و ضمانت اجرا باید در تدابیر و واکنش های مناسب علیه کیفیات و اوضاع و احوال جرم و طبیعت مجرم و نه پاداش دادن خیالی به اشتباه و یا در به اصطلاح بر قرار یمجدد نظم حقوقی به هم خورده در اثر جرم خلاصه شود ( مکتب اثباتی علیه این متافغیزیک یک حقوقی قیام کرده است ) .
بدین سال مفاهیم فردی کردن حالت خطرناک 22 و تدابیر تامینی 23 که اصطلاحاً در آن موقعیت تدابیر دفاع اجتماعی نامیده می شود و خارج از هر هدف تنبیهی و رنگ اخلاقی مقاومت تامین پیشگیری از جرم و به ویژه از تکرار آن بود وارد علوم کیفری می گردد اجرای نباید فقط بر طیق مقادیر قانونی از پیش تعیین شده بلکه با احتراز از اصل ارزش تر زندان انفرادی و قاعده رعایت سکوت در ندامتگاهها به موجب ائین ها و روش جدیدی صورت پذیرد در نتیجه این جنبش اصلاح زندانیها را نیز همراه داشت به انریکوفری ، برجسته ترین عضو گروه توانست بزهکار را مرکز ثقل عدالت کیفری و در عین حال زندان انفرادی را بزرگترین اشتباه سده ی نوزدهم اعلام نماید . بدین سان می توان تمام پرباری و پیامدهای ممکن این نخستین جنبش اساساً ضد حقوقی یا صحیحتر بگوئیم ضد حقوقدان است زیرا از سنتی که کل مبارزه علیه بزه را ویژه حقوق کیفری می داند فاصله گرفته و و متمایز می شود با این همه این خواستها مستقیماً به همه ی دانشمندان حقوق کیفری ، دانشمندان علوم جنائی و حقوقدان جزی مربوط می شود که مفهوم جدید سیاست جنائی دور نمایی که به قول دومارسنگی « مخترع پیشینهی کیفری » این سیاست جنائی در مود بهبودی قوانین کیفری ارائه می دهد برایشان جالب است . لذا همکاری و برخوردهای جدیدی بین جرم شناسان و علماء حقوق جزا ، امکان پذیر مرد آرزو بوده است که این آرزو در 15 سال آخر سده ی نوزدهم با بنیاد نهادن اتحادیه ی بین المللی حقوق کیفری در سال 1889 عملی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
نشانهای ازایثاربیرق داران دفاع مقدس / سردار شهید ذبیحالله عاصی زاده
سردار رشیداسلام شهید " ذبیحالله عاصی زاده " سال ۱۳۴۰درخانوادهای مذهبی و متدین در اردکان یزد دیده به جهان گشود.
دوران کودکی را با تربیت اسلامی پدر و مادر خود پشت سر نهاد و در همان اوان با احکام و آداب اسلامی آشنا شد.
ذبیحالله ، پس از طی دوران ابتدایی و راهنمایی چون به کارهای فنی علاقه داشت هنرستان را برگزید و در رشته اتومکانیک در هنرستان فنی شهید مطهری اردکان موفق به اخذ دیپلم شد.
او درطول تحصیل از شاگردان ممتاز بود و در جریانات انقلاب جزء فعالین به شمار میرفت.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی ، به عضویت سپاه در آمد و در سال ۱۳۶۰با اولین گروه ۲۲نفری پاسداران استان یزد به جبهه اعزام شدوتالحظه شهادت از مردان دفاع مقدس بود و در عملیاتهای فتح خرمشهر ، رمضان ، محرم ، والفجر مقدماتی ، والفجر ۲ ، ۱و ۴شرکت کرد.
با تاسیس تیپ ۱۸الغدیر سپاه ، عاصی زاده به عنوان مسوول اطلاعات عملیات و مسوول محور در لشکر هشت نجف اشرف خدمت کرد.
در بخشی از وصیتنامه این سردار رشید اسلام میخوانیم:اکنون کهدر میعادگاه عشق و شهادت در حجلهگاه خون ، عروس سرخ شهادت را دربر میگیرم و به دنبال خط سرخی که از لابلای گونیهای سنگرم و از بیابانهای تفتیده خوزستان گذشته ، میروم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلیگاه حق در حرکت است بپیوندم ، سخنی چند با ملت غیور و شهید پرور ایران دارم.
سفارش اول من این است که شما باید حافظ ولایت باشید و امام و رهبرمان را همچون نگین انگشتر در میان خود نگهدارید تمام مشکلات مملکت را بدون سر و صدا حل کنید و نگذارید این قلب امت لحظهای درد بگیرد.
سفارش دوم این است که ملت ما الان باید خود را بسازند تا فرد فردشان یک مربی باشند و اول از خودمان شروع کنیم تا فردا بتوانیم برایصدور انقلابمان و زنده کردن اسلام در کشورهای غربی در حال خواب ، مربی و ناجی داشته باشیم و الان بهترین دانشگاه که از خون هزاران هزار شهید تهیه شده است که همان جبهه باشد داریم و باید حداکثر استفاده را از این دانشگاهببریم و نگذاریم خون این همه شهید بیثمر بماند.
سفارش بعدی این است ، موقعیکه سلاحهای ما به زمین افتاد برای برداشتنش از همدیگر سبقت بگیرید و نگذارید خون شهیدان بخشکد و باید هرچه سریعتر با سرعت عمل بیشتر راهشان را ادامه دهید ، راه همان راه حسین (ع) است.
اما سرتیپ پاسدار " مرتضی قربانی " از فرماندهان دفاع مقدس درمورد شهید عاصی زاده گفت: اواخر عملیات بیتالمقدس بود که برادرمان شهید عاصی زاده به عنوان فرمانده گردان امام حسین ( ع ) به اتفاق ۳۰۰نفر از نیروهایش که از استان یزد آمده بودند، وارد عملیات شد.
آن نیروها علاقه خاصی نسبت به عاصی زاده داشتند ، دلیل آن هم این بود که ایشان فردی بسیار توجیه ، مقید و داوطلب برای جنگ ، حماسه آفرین ، شهادت طلب و دارای روحیات ظریف وروحانی بود که من کمتردرفرمانده گردانها ملاحظه میکردم و این روحیات باعث شده بود که مابه ایشان علاقه مند شویم و از آن موقع که پایان عملیات بیتالمقدس بود ایشان را در خط پدافندی که تصرف کرده بودیم، قرار دادیم.
قربانی افزود: این اولین پدافند مرتبی بود که در مقابل عراقیهادر منطقه به وجود آوردیم و با توجه به امکانات بسیار اندکی که در اختیار داشتیم و شجاعت ودرایتی که شهید عاصی زادهبهعنوان فرمانده گردان درآن منطقه داشت عراقیها نتوانستند هیچ حرکتی را انجام دهند و زمینگیر شده بودند.
سرهنگ پاسدار "رسول کلانتری" از همرزمان شهید عاصیزاده نیز گفت: اوایل جنگ زمانی که گردان امام علی ( ع ) در عملیات بیتالمقدس با دشمن درگیر شد و عدهای از عزیزان بسیجی و فرماندهان گردانها به شهادت رسیدند ، شهید عاصی زاده آر پی جی را بر دوش گرفت و به عنوان خط شکن و جلوی نیروها حرکت کرد و با شلیک چند گلوله وازکارانداختن تیرباردشمن این ورق زرین عملیات بیتالمقدس و جنگ را به نام خود ثبت کرد و آن خطی که عده زیادی نتوانسته بودند آن را بشکنند شهامت و تصمیم به جای ایشان باعث شد تا آن خط شکسته شود.
در نهایت سردار رشید اسلام ذبیحالله عاصی زاده سال ۱۳۶۲درعملیات والفجر چهار در منطقه " غرب بانه " بر اثر اصابت ترکش توپ به لقاء الله پیوست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نقش زنان در دفاع
مقدمه :
تاریخ از جنگها و مبارزات زنان نمونه های فراوانی دارد. هنوز تاریخ هجوم مغول و فعالیت زنان مسلمان و حضور اصیل آنان در صحنه های سیاسی عصر مشروطیت، جنبش تنباکو و انقلاب اسلامی را فراموش نکرده است و زنان آذربایجانی که در حملات عثمانیها به تبریز به یاری شوهران و پسران خود می شتافتند و هر دفعه رشادتهای کم نظیری از خود نشان می دادند، زنان ارامنه که با ترکان عثمانی می جنگیدند زمانی که در جنگهای صدر اسلام و تاریخ اروپا و عهود باستان در هر جای دنیا دوش به دوش مردان در میدانهای کارزار شرکت می جسته اند همه و همه سازنده تاریخ قهرمانی های زنان جنگاور جهان می باشد. در این مقاله اجمالاً از نقش زنان در جنگهای صدر اسلام و ایران و نظام دفاعی کشورهای مختلف ذکر شده است .
زنان صدر اسلام :
از جمله وظایف مختلف زنان در جنگهای صدر اسلام عبارتند از :
الف) آبرسانی ب) مداوای مجروحین ج) پرستاری از بیماران د) حمل مجروحین ز) حمل تیر ح) تشویق مردان به جنگ ط) آشپزی م) شرکت در نبرد در صورت لزوم ن) تعمیر وسایل جنگی
نمونه هایی از فعالیت زنان در جنگهای صدر اسلام
ام ورقه دختر عبداله پسر حارث انصاری زنی بود که پیامبر (ص) بدیدار او می رفت و او را شهیده می نامید وی قرآن را گرد آورد و به پیامبر (ص) در جنگ بدر عرض کرد آیا اجازه می دهی همراه تو بیایم تا مجروحین را مداوا کنم و بیماران را پرستاری نمایم شاید خداوند شهادت را به من هدیه کند. حضرت فرمود: خدا شهادت را برای تو فراهم ساخته است و همواره او را شهیده خطاب می کرد تا اینکه در زمان خلافت عمر، غلام و کنیز ام ورقه، را به قتل رساندند و بشارت رسول اله به او به حقیقت پیوست.
امیّه دختر قیس فرزند ابی صلت غفاری می گوید : با عده ای از زنان قبیله غفّار به نزد پیامبر رسیده عرض کردیم می خواهیم به همراه تو در این مسیر (خیبر) باشیم تا مجروحین را مداوا کرده و مسلمین را به اندازه توانایی خود یاری دهیم پیامبر (ص) فرمود : ببرکت خداوند (بیائید) . پس از فتح خیبر از غنایم بین ما تقسیم کرده و این گردنبندی که در گردن من است به من داد که به خدا قسم هیچگاه از من دور نمی شود و این گردنبند در گردن او بود تا اینکه فوت کرد.
صفیه دختر عبدالمطلب در جنگ احد در حالیکه همراه با زنها در برجها و پشت بامهای مدینه بودند. یک یهودی شروع به بالا آمدن از برج کرد و صفیه شمشیر حسان بن ثابت را گرفت سر او را بریده و به طرف بقیه یهودی ها پرتاب می کند و آنها می گریزند.
ام الخیر البارقیه یکی از دوستداران و مخلصین علی و اولاد او بود و در جنگ صفین مردم را به جنگ تشویق می کرد و می گفت: ای مردم بپرهیزید از خداوند تبارک و تعالی و بترسید از هولناکی قیامت به کجا می روید؟ آیا از جهاد فرار می کنید؟ ای سپاهیان با دشمن بجنگید که ایشان را ایمان نیست به حق ملحق شوید پیش از آنکه حقوق دین باطل شود.
زرقاء دختر عدی کوفی از زنان صاحب عقل و اندیشه و ادیب بود و در جنگ حضرت علی(ع) را یاری می کرد و در میدان جنگ در مدح امام علی(ع) و برانگیختن یاران او به جهاد گفت: چراغ (معاویه) در برابر خورشید نمیتواند نور افشانی کند، یکدل و یکزبان بدون هیچ تزلزلی به دشمن هجوم آورید که آینده در گرو امروز است.
حضرت فاطمه علیها السلام در جنگ احد خون از چهره پیامبر(ص) می شست و همراه 13 زن دیگر خوراکی و آشامیدنی بر پشت خود حمل کرده و زخم مجروحان را پانسمان و مداوا کرده و به آنها آب می رساندند.
حمنه دختر جحش- امّ سلیم دختر ملحان- عایشه- امّ عطیه - ربیع دختر معوذ- نسیه دختر کعب
نسیبه دختر حارث- کعیبه دختر سعداسلمی- رفیده- معاذه غفاریّه0 سلمی (کنیز پیامبر)
امّ نسان اسلمی- بکاریه هلالیه- عکرشه دختر اطرش- نمونه ای از زنان مجاهدی بودند که در بسیاری از جنگها وظیفه سیراب نمودن- مداوای مجروحین و انتقال شهدا به پشت جبهه- تهیه تدارکات تهیه غذا- وصله کردن مشکهای پاره در جنگ - تشویق مردان به جنگ را به عهده داشتند و در این راه بعضی زخمی شده و گروهی به شهادت رسیدند.
نقش زنان درهشت سال د فا ع مقد س
بالاترین هدف زنان در دفاع مقدس مسئله ولایت بود و این مسئله عام است که تمامی انسانها اعم از زن و مرد در رابطه با این مهم وظیفه ای خطیر بر دوش دارند. اسوه زنان در جنگ هشت ساله حضرت زهرا بوده او که در تمام زندگیش پیروی و حمایت از ولایت مشهود بود.
نقش زن ایرانی در تمامی صحنه های سیاسی و اجتماعی و در نهضت های اسلامی معاصر و همدوشی آنان با مردان در تمامی صحنه های درگیری با اجانب بوده است. در پشت جبهه نیز، زنان با صبر و تلاش و پشتکار، در کانون های مختلف چون انجمن های اسلامی دانش آموزی و دانشجویی و معلمان و خیریه ها بیشترین پشتیبانی را از سنگر نشینان خطوط نبرد به عمل می آوردند.
به یاد بیاوریم زنان ایثارگری را که علاوه بر انجام تعهدات خانه و خانواده و وظایف عمومی که نسبت به جنگ تحمیلی بر عهده همه آحاد ملت بود حتی حداقل معیشت خود و دارایی های زینتی ساده خویش را به جبهه ها هدیه می کردند.
در زمینه های معنوی، برپایی جلسات روضه خوانی و برگزاری دعا و نیایش نیز از جمله کارهای عمده زنان بود. مادران ارجمند بسیاری در سراسر میهن اسلامی در هنگام شهادت فرزندان برومندشان، زیباترین رجزها و شعارها و مرثیه های مبارزه طلبانه را بر زبان جاری می ساختند و هربار با رویی گشاده تر، آمادگی بیشتر خود را برای تقدیم دیگر فرزندانشان به پیشگاه اسلام و انقلاب و امام و امت اعلام می کردند. زنان و نقش آنها در بهداشت و در میان دوران مقدس را هرگز نمی توان از یاد برد خیل زنان و دخترانی را که با گذراندن دوره های کوتاه امداد رسانی فوج فوج به جبهه ها هجوم برده و در خطوط مقدم و پشتیبانی پروانه وار گرد مجروحان و مصدومان جنگ نحمیلی می چرخیدند و جراحات آنها را با تفقد و صبوری ماهرانه التیام می بخشیدند. در پشت جبهه نیز سنگین ترین وظیفه دربیمار ستانهای صحرایی و در شهرها که به مجروحین و مصدومین جنگ نعلق داشت بر عهده زنان فداکار بهیار و پرستار و پزشک بود و این همه بیانگر شور انقلابی بود به دنبال ضرورت دفاع همه جانبه از اسلام و انقلاب و میهن و لزوم مشارکت تمامی آحاد در این جهاد مقدس، بسیج نظامی فرهنگی خواهران نیز به موازات دیگر نهادهای پشتیبانی جنگ، شکل گرفت و زنان فعالیتهای پراکنده فرهنگی - عقیدتی و نظامی خود را سازمان دادند. در پشت خطوط نبرد زنان مسلمانی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج و ارتش همکاری فشرده و مؤثر داشتند آنان با تشکیل انصارالمجاهدین به خانواده های رزمندگان و شهداء و اسراء سرکشی نموده و ضمن تفقد از زنان و فرزندان این عزیزان نیازهای احتمالی آنرا برطرف میساختند و بدین ترتیب نقش تربیتی، عاطفی انسانی و ایمانی خویش را ایفاء می نمودند. زنان همچنین در بسیاری مواقع با تشکل های مردمی و محلی خویش به تهیه مواد غذایی و پوشاک رزمی و غیره اقدام نموده خود در قالب کاروان های دیدار از جبهههای نور در خطوط نبرد حضور یافته و نسبت به توزیع مواد لازم تهیه شده انجام وظیفه می نمودند- و این خود بالاترین پشتیبانی معنوی و روانی از رزمندگان بود آنان ضمن محدود نگاهداشتن سطح توقعات خود در غیاب مردان تمامی مسئولیتهای اقتصادی و سرپرستی خانواده را تحمل نمودند در دوران دفاع مقدس زنان با آگاهی از شرایط، ساده زیستی را بیش از پیش نصب العین خود قرار داده و حال و هوای روحانی و ملکوتی جبههها و آثارمترقبه از حاکمیت احکام اسلامی و انقلابی را که زن و مردرا به راستی متحول کرده بود به زیباترین شکل به نمایش.گذاردند.
دفاع مقدس بیش از هر چیز بستری بود برای رحمتی از جانب خداوند زنان ما را برآن داشت تا در جریان عمل توانایی ها، لیاقت ها و شایستگی های خود را بشناسند و به عنوان سرمایه ای گرانبها در پس قرنها خودناباوری آن را پاسداری و حراست نمایند.
نقش زنان در نظام دفاعی کشورهای مختلف
1- نقش زنان در نظام دفاعی انگلستان
در جرییان جنگ جهانی دوم قانون خدمت سربازی تصویب شد، زنان درصدها حرفه ای که هرگز به آن اشتغال نداشتند جانشین مردان گردیدند. حدود دویست هزار زن بریتانیایی تحت عنوان «آ-تی- اس» با نیّت امدادی محلی در ارتش ثبت نام کردند.
زنانی که قادر به ترک خانه بودند، بعنوان زنان بسیجی و زنانی که قادر به ترک خانه نبودند بنام غیر بسیجی نامیده میشدند. از زنان غیر بسیجی زنانی که همسران آنان در خدمت نیروها بودند بصورت نیمه وقت در کارخانجات، جائی که به محل زندگی آنان نزدیک بود استفاده می کردند. همسران مردانی که در خدمت قوای مسلح بودند از هر نوع مشکل خدمت که آنان را از کارخانجات دور کنند معاف میشدند. همچنین زنانی که به کار کشاورزی، پرستاری و آموزگاری اشتغال دارند از خدمت نظام معافند.
صنایع نظامی جهت تکمیل کادر کارگری آنان را تحت آموزشهای ویژه ای قرار میدهند، صنعت کشتی سازی، مهمات سنگین تا تولید انبوه مواد منفجره از جمله کارهایی است که توسط زنان کارگر انجام می شود بهنگام حملات هوائی زنان رانندگی آمبولانسها را بر عهده دارند و در کارخانجات بکار پر کردن تی ان تی می پردازند.
زنان علاوه بر آشپزی و کار اداری، رانندگی کامیونها، موتور سیکلت، تعمیر وسایل نقلیه، بسته بندی مجدد چترهای نجات، نصب و بازرسی و نگهداری تجهیزات نظامی و تدارکات، آزمایش بالونها، پیش بینی وضع هوا، کارهای بندری که در حیطه کارمردان می باشد و ارسال و دریافت پیامهای رادیویی را بر عهده داشتند.
2- نقش زنان در نظام دفاعی فرانسه :
تا سال 1938 زنان داوطلبانه وارد گروههای غیرنظامی شدند. در سال 1986-1870، 6% زنان در گروههای پزشکی قوای مسلح بکار گرفته شدند.
امّا امروزه واحدهایی که تنها متشکل از زنان باشد از بین رفته، آموزش تخصصی در تمامی لشگرهای چهارگانه مختلط برای زنان وجود داشته، حتی در ناراضی ترین لشگرها نیروی دریای بکارگیری زنان را تقبل نموده است تقرباً در کلیه واحدها به استثناء واحدهای کماندویی ویژه، 7% و گاهی 10% پستها بر روی زنان باز می باشد. اونیفورم به استثناء کلاه، وجهه مشخصه میان مردان و زنان می باشد.
چندین زن ژنرال در ارتش وجود دارد. همچنین از زنان بعنوان پرستار، کارگر خواربار فروشی نظامی، یا مغازه دار، رخت شویی و ... گاه بصورت داوطلبانه و گاه حقوقی ایفای نقش می نمایند. زنان در خیابانهای شهرهای بزرگ، گذرگاههای حیاتی تردد، راه آهنهای زیر زمینی و ایستگاههای قطار و ... وظیفه انتظامات را بعهده دارند.
3- نقش زنان در نظام دفاعی آلمان :
به سال 1979 خدمت سربازی سه ساله برای زنان تصویب شده است، پس از جنگ زنان کمر همت بسته و به محو آثار ویرانی و خرابی در سراسر خاک آلمان پرداختند، قسمت اعظم این ترقی و پیشرفت مرهون زنان آلمانی است که علاوه بر همکاری عملی با مردان در رفع خرابیها و اقدام به آبادی مجدد کشور خویش وظیفه سرپرستی و رسیدگی به خانواده راهم بر عهده داشتند.
در خلال نخستین جنگ جهانی زنان آلمانی به بهترین وجه لیاقت خویش را به منصه ظهور رساندند، همه جا در ادارات، ترامواها، بیمارستانها و راه آهن زن آلمانی جای مرد را که در جبهه جنگ بود اشغال کرد.
4- نقش زنان در نظام دفاعی ویتنام :
ارتش زنان در سال 1960 در اوج جنبش همگانی بوجود آمده و در نبردهای گوناگون آبدیده شد.
در حال حاضر 40% اعضای ارتش چریکی را زنان تشکیل می دهند، این زنان در طول جنگ عملیات خارق العاده ای را انجام داده اند. بطور مثال در سال 1968 در حمله سراسری، واحد زنان «له تی ریانگ» خود را به مرکز شهر سایگون رساند و بکمک زنان کماندوی دیگر، به ستاد ارتش دشمن حمله کرد و آنجا را به تصرف درآورد.
بسیاری از مردان کارهای تولیدی و خانوادة خود را ترک می کردند و به جبهه می رفتند و زنان جای آنها را می گرفتند و تولید را ادامه میدادند، شخم می زدند، ماشین تعمیر می کردند، و گروههای ضربتی برای دفاع از راهها تشکیل میدادند.
زنان عضو «اتحادیه زنان ویتنام» بی درنگ پس از آزاد کردن سرزمینشان به فعالیتهای چشمگیر در زمینه التیام دردها و صدمات ناشی از جنگ پرداختند. کلاسهای مبارزه با بیسوادی، بخصوص در بخشهای جنوبی کشور دایر شد و هزاران زن در آنها شرکت کردند.
تقریباً 10% نیروی کمکی منطقه رتطم را زنان تشکیل می دهند و از لباس واُنیفورم مردان استفاده ها می کنند و دوش بدوش مردان وظایف خود را انجام میدهند، با استفاده از دوچرخه در تأمین ارتباطات سهیم هستند، در میدان نبرد بعنوان پزشک و افسر پزشک و غیره کار می کنند، با انواع سلاحهای جنگی آشنا هستند و اغلب مأموریت دستگیری جاسوسانی را که با هلیکوپتریا چتر نجات در مناطق تحت نفوذ ویت کنگ ها و ویتنام شمالی فرود میآیند بعهده دارند، خلبانان را که هواپیماهایشان سقوط کرده دستگیر و زندانی می کنند و در میدان نبرد در تقویت روحیة افراد نظامی نقش مهمی را عهده دار می باشند.
5- نقش زنان در نظام دفاعی فلسطین
در سال 1963 اتحادیه زنان فلسطین بنیان گذاشته شد، اتحادیه در زمینه های سیاسی و اجتماعی بکار خود ادامه داد و به تأسیس پرورشگاه کودکستان، آموزشگاه برای زنان و دختران در اردوگاه آوارگان و دایر ساختن کلاس مبارزه با بیسوادی پرداخت. با شعلهور شدن آتش مقاومت مسلحانه و اعلام جنگ طویل المدت خلقی علیه اشغالگران در 1965 وظایف اتحادیه گسترش یافت. زن فلسطینی در عرصه این مقاومت همه جا حضور داشت، در بیمارستانها، پایگاههای نظامی، در جبهه نبرد، همچنین زنان در مجامع بین المللی به دفاع از حقّانیت خود پرداختند. یکی از هدفهای عمده اتحادیه زنان فلسطین شرکت دادن زنان فلسطینی در کارهای سازمانی و مبارزه در سطح جهانی شد.
زنان در هلال احمر فلسطین نقش بسیار مهمی داشتند.
تقریباً هیچ زمینه کاری وجود ندارد که زن فلسطینی درآن شرکت نجسته باشد.
زنان نقش مهمّی در تشویق همسر، پسر، برادر و پدر خود برای شرکت در مبارزه و بیهراس بودن در جانبازی را بعهده می گیرند.
6-نقش زن در نظام دفاعی شوروی
در طول جنگ جهانی دوم حدود /000/800 زن در ارتش شوروی خدمت می کردند 86 نفر از این زنان موفق شدند که عالی ترین نشان کشور را (قهرمانان شوروی) بدست آورند، زنان در ارتش شوروی مأموریتهای مانند تیراندازی، خلبانی، متخصص مخابرات، مسلسلچی، راننده تانک، خدمه هواپیما و خدمات پزشکی انجام دادند.
«والانتینا نیکلایواترشکوا» نخستین زن روسی است که به فضا رفت، وی درجه سرهنگی را در نیروی هوائی شوروی دارد.
زنانی که داوطلب خدمت در ارتش میشوند باید سن آنها بین 19 تا 30 بوده، حداقل هشت کلاس سواد داشته ازدواج نکرده و دارای بچّه نباشند. زنان حتی میتوانند بعنوان تکنسین کامپیوتر، اپراتور تجهیزات ویژه و حتی معلّمی انجام وظیفه نمایند.
زنان داوطلب برای 3-4 یا 6 سال تعهد خدمت داده و بعد از آن نیز می توانند تا سن 50 سالگی خدمت خود رادر ارتش تمدید کنند.
زنان در کادر افسری نیز خدمت می کنند و تعداد آنان زیاد نیست، این قبیل زنان اکثراً در مدارس عالی و آکادمی های نظامی بخصوص در بخش زبانهای خارجی در ریاضیات تدریس می کنند.
کمتر مشاغلی در نیروهای شوروی وجود دارد که زنان قادر به ایفای آن نباشند.
این کشورها نمونه کشورهایی بود که زنان در پستهای متعدد ارتش وارد شده و خدمت میکنند در حالیکه در اکثریت کشورها نیز زنان مجاهدی را میبینم که نام و یادشان همیشه جاویدان خواهد ماند.
پایان »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
حق دفاع در مقابل تجاوزات به جان آزادی عرض و ناموس و مال از حقوق طبیعی هر انسان است و لذا وضع مقررات در این زمینهم هم با اصول و مبانی حقوق اسلامی و هم با حقوق اروپایی هماهنگی دارد. دفاع مشروع در حقوق موضوعه ایران در قانون راجع به مجازات اسلامی و قانون مجازات اسلامی (تعزیرات ) پیش بینی شده است . حقوق موضوعه ارتکاب اعمالی را که در شرایط عادی جرم و مستوجب مجازات است در مقام دفاع جرم نمی شناسد و مسئولیت کیفری و مسئولیت مدنی دفاع کننده را منتقی میداند اساس و مبنای دفاع مشروع در حقوق موضوعه متکی بر نظریات حقوقی زیر است :
اول :
ضرورت دفاع در مقام اعمال یک حق و یا انجام یک تکلیف : اولین نظریه در مورد تاسیس دفاع مشروع این است که دفاع مشروع اعمال یک حق و حتی انجام یک تکلیف است در مواقعی که خطر قریب الوقوع است و به مراجع عمومی دسترسی نیست , بایستی افراد امکان محافظت از خودشان یا دیگران را داشته باشند. فکر وجود حق طبیعی دفاع و ضرورت دفاع به عنوان یک حق یا وظیفه , اساس این نظریه را تشکیل می دهد حق دفاع در ادوار مختلف پیوسته یکی از علل مشروعیت ارتکاب جرم شناخته شده است حقوق روم دفاع مشروع را قبول داشته و سیسرون آن را حق طبیعی تلقی نموده است.
دفاع مشروع تحت تاثیر افکار مسیحیت تغییر کرد و طبق آن کسی که در مقام دفاع مشروع مرتکب عمل مجرمانه می شد چنین رفتاری را مغایر با کردار نیک تلقی می کردند و دفاع کننده را مجرم می دانستند و الغای مجازات, مستلزم تقاضای عفو را از حاکم بود , و اصولاً در موارد دفاع از نفس , تقاضای عفو همیشه مورد قبول واقع میشد در شریعت اسلام دفاع , مسئولیت جزایی را منتقی می سازد و بر سه قسم است :
2 . امر به معروف و نهی از منکر که نوعی دفاع اجتماعی است .
3 . جهاد که دفاع از کیان اسلام است .
دوم :
نظریه دفاع مبتنی بر اجبار روحی (معنوی)
در تجاوزی که علیه فردی به عمل می آید و دفاع کننده را در موقعیت دفاع مشروع قرار می دهد فرض بر این است که دفاع کننده در زمان دفاع در وضعیت اجبار روحی (معنوی ) بوده است علی الاصول اعمال زور و توسل به قدرت شخصی همیشه موضوع است ولی در چنین فرضی با اختلال در عنصر روانی جرم, رفتار مجرمانه ای که در مقام دفاع به عمل آمده است , به علت وجود وضعیت اجبار مستوجب کیفر نیست . این نظریه همیشه منطبق با واقع نیست , زیرا در بیشتر موارد اقدام دفاع کننده به نحوی است که مبین قصد و اراده و درک واقعی او هنگام دفاع است .
تفاوت عمده در انتخاب یکی از دو نظریه بالا موجب می شود که در نظریه ضرورت دفاع در مقام اعمال یک حق و انجام یک تکلیف دفاع مشروع از عوامل موجهه جرم به حساب می آید در حالی که در نظریه دفاع مبتنی بر اجبار روحی (معنوی ) دفاع مشروع از علل عدم قابلیت انتساب یا عوامل شخصی رافع مسئولیت کیفری محسوب میگردد. در حقوق جزای کشور ما دفاع مشروع از عوامل موجهه جرم است , زیرا با اجتماع شرایطی عملی که جرم است در مقام دفاع از نفس یا عرض یا ناموس یا مال خود یا دیگری و یا آزادی تن خود یا دیگری قابل تعقیب و مجازات نیست. ضوابط دفاع مشروع در مواد 33 به بعد قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب 1361 پیش بینی شده است بعلاوه مواردی هم در مواد 92 به بعد قانون مجازات اسلامی (تعزیرات ) مصوب 1363 معین شده است که علی رغم فقدان جمیع شرایط لازم برای تحقق دفاع مشروع با احراز شرایط قانونی برای دفاع در دادگاه عمل در حکم دفاع مشروع تلقی می شود.
بنابر آنچه که داود العطار در کتاب (الدفاع الشرعی فی الشریعه الاسلامیه) نوشته برای دفاع مشروع تعریفی در کتب فقهی نیامده است . تنها عبد القدر عوده در کتاب (فی التشریع الجنایی الاسلامی) می نویسد : الدفاع الشرعی : هو واجب الانسان فی حمایه نفسه او نفس غیره و حقه فی حمایه ماله او
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دفاع مقدس:
هشت سال دفاع مقدس نه آنکه بر ما گذشته باشد یا ما از آن گذشته باشیم که تا ابد در کنار ما و با ما است. میراثی است که خونها به پای آن ریختیم و جانها برایش دادیم نه آنکه از آن عبور کنیم بلکه برای جاری شدن، برای بالندگی و تجدید نیرویی که ملتی را تا منزل بعدی تمدن مدد کند و تا ساحل بی انتهای تاریخ همراه آن باشد.
وصیت نامه شهید ناصر الدین باغانی
بـــسم الله الرحمن الرحیم
سخنم را در باره عشق آغاز میکنم :
ما را به جرم عشق مواخذه می کنند گویا نمی دانند که عشق گناه نیست . اما کدام عشق ؟ خداوندا معبودا عاشقانه مرا که آفریدی عشق به سینه مادر را در من یاد دادی . اما بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضا نمیکرد . پس عشق به پدر و مادر را به من ودیعت نهادی .مدتی گذشت ..دیگر عشق را آموخته بودم اما به چه چیز عشق ورزیدن را نه . به دنیا به مال و منال دنیا به مدرسه به دانشگاه عشق ورزیدم اما همه اینها بعد از مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو .فهمیدم که عشق به تو پایدار است و دیگر عشق ها دروغین است . فهمیدم که:
( لا ینفع مال و لا بنون ) (شعرا _88) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود
(( یوم یفر المرء من اخیه و امه و ابیه و صاحبه و بنیه و ...))(عبس/34_36)
پس به عشق تو دلبستم .بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود امدم و دیدم که من کوچکتر از آنم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آنی که معشوق من قرار بگیری .فهمیدم که در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکرده ام . این تو بوده ای که عاشق من بوده ای و مرا میکشانده ای . اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم . ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام ولیکن باز به راه مستقیم امده ام .حال میفهمم که این تو بوده ای که عاشق بنده ات بوده ای و هرگاه او صید شیطان شده تو دام او را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشسته ای تا بلکه یک شب او را ببینی.. حالا میفهمم که تو عاشق صادق بنده ات هستی . بنده را چه که عاشق تو بشود .
( عنقا شکار کس نشود دام باز گیر)
آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوقت مینشستی . اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم . اما تو دست بر نداشتی و این قدر به این کار ادامه دادی تا سرانجام من گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم با پای خود امده ام . وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود . مرا که به چنگ آوردی به صحنه جهادم آوردی تا به دور از هر گونه هیاهو نرد عشق ببازی و من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم . آخر تو بزرگ بودی و من کوچک . تو کریم بودی و من لئیم .تو مولا بودی و من بنده و من شرمنده از این همه احسان تو بودم . کمند عشق را محکم تر کردی و مرا به خط مقدم عشق بردی و در آنجا شراب عشقت را به من نوشاندی و چه نیکو شرابی بود و من هنوز از لذت آن شراب مستم . اولین جرعه آن را که نوشیدم مست شدم و در حال مستی تقاضای جرعه ای دیگر کردم اما اینبار تو بودی که ناز میکردی و مرا سر میگرداندی . پیاله ام را به طرفت دراز کردم و تقاضای جرعه ای دیگر کردم اما پیاله ام را شکستی . هر چه التماس کردم که جامی دیگر بده تا از حجاب جسمانی بیاسایم ندادی و زیر لب به من خندیدی و پنهانی عشوه کردی . اکنون من خمارم و پیاله به دست هنوز در انتظار جرعه ای دیگر از شراب عشقت بسر میبرم . ای عاشق من ای واله ی من پیاله ام را پر کن و مرا در خماری مگذار . تو که یک عمر به انتظار نشسته بودی ! حال که به من رسیده ای چرا کام دل بر نمیگیری ؟ تو که از بیع و شراء متاع عشق دم می زدی چرا هم اکنون مرا در انتظار گذاشته ای ؟ اگر بدانم که خریدار متاعم نیستی و اگر بدانم که پیاله ام را پر نمیکنی پیاله را خود میشکنم و متاعم را به آتش میکشم تا در آتش حسرت بسوزی و انگشت حیرت به دهان بگزی .
به آهی گنبد خضرا بسوزم
جهان را جمله سر تا پا بسوزم
بسوزم یا که کارم را بسازی
چه فرمایی بسوزم یا بسازی
بسم الله الرحمن الرحیم
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهَ فَعَلی دِیَتُهُ وَ مَن عَلی دِیتُهُ وَ اَنا دِیتُهُ
« هر کس من را طلب می کند می یابد مرا، و کسیکه مرا یافت، می شناسد مرا، و کسیکه من را دوست داشت، عاشق من می شودو کسیکه عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسیکه من عاشق او بشوم ، اورا می کشم و کسیکه من اورا بکشم ، خونبهایش بر من واجب است، پس خونبهای او من هستم.»
قسمتی از وصیت نامه شهید همت
بسم الله الرحمن الرحیم
هرچه داریم از شهدا داریم و انقلاب حاصل خون شهیدان است.
هرشب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است.
پدر و مادر من ! من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم وخویشتنرا گم و فراموش کنم
علی وار زیستن و علی وار شهید شدن حسین وار زیستن و حسین وار شهیدشدن را دوست دارم
الگوی جاوید یک مومن از بند هوی و هوس رستن است و من این الگو را نیز دوست داشتم
شهدا در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم و جور و شرک و الحادمی زند و خواهد زد و تاریخ اسلام این را ثابت کرده است
مادر جان ! من متنفر بودم وهستم از انسان های سازشکار و بی تفاوت و متاسفانه جوانان که شناخته کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند
ای کاش به خود می آمدند
از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است
به پا خیزید و اسلام را و خود را دریابید
عشق پروانه
خرمگس هیچ از عشق نمی دانست . اصلا معنی محبت کردن را بلد نبود . جز آزار و اذیت اهالی باغ ، سرگرمی دیگری نداشت . ولی این روزها ، خود را به شکل پروانه در آورده بود . مانند پروانه راه می رفت ، مثل او پرواز می کرد در ظاهر مثل او به گل های باغ مهربانی می کرد، مانند پروانه ادای عاشقان دلسوخته را در می آورد . ولی خرمگس عاشق نبود . او اصلا از دنیای عشق چیزی سر در نمی آورد . به همین خاطر ، زمانی که پای سوختن و فدا شدن به میان آمد ، خیلی زود بهانه ای پیدا کرد و باغ را ترک کرد . بعد از اینکه رفت ، تازه گل های باغ شناختنش .اما پروانه در عشقش ثابت قدم بود، او صادق بود ، خالص بود ، ناب ترین احساس قلبی خود را نثار گل های باغ می کرد ، با مهربانی به گرد گل ها می چرخید ، برایشان آواز دلدادگی می خواند. و با قصه های شیرین خود بر غصه های اهل باغ خط می کشید . در توفان ها و گردبادها همراهشان بود . گلهای خسته و بیمار را تیمار می کرد . و مثل مادری مهربان از غنچه های تنها و غمگین پرستاری می کرد پروانه بر عشقش وفادار بود . و سرانجام همزمان با کوچ گلهای سرخ باغچه ، از اشتیاق عشق ، سوخت و خاکستر شد . این بود سرنوشت دلپذیر پروانه ...
بیایید پروانه باشیم
درد دلی با دو کوهه
به نام خدا
دو کوهه ،ای پر از نوای کمیل ! ای پر از زیارت عاشورا ! و ای مثنوی معنویت بسیجیان! آمده ام کنار تو ، کنار شانه های ستبر تو و بر زخمهایت بوسه می زنم . دو کوهه ، ای دیوان خاطرات سرخ ! آمده ام تا با تو از دلتنگی بسیجیان بگویم . آمده ام بگویم تنها تو نیستی ، که تنهایی ، ما نیز تنهائیم . و دل خوشیم با مشتی خاطرات پریشا ن .آمده ام بگویم تو از همه بخدا نزدیکتری و بهتر از هر کس در دل بسیجیان جای داری .آمده ام بگویم دلمان انبوه درد است . درد نا مهربانی و حسرت فراق دوستان . آنانکه خود نام آور بیشه های خوف و خطر بودند و فریاد رسایشان کمر دشمن را می شکست ،اینک گمنام ترینند .تنها تو هستی که از زمزمه بسیجیان آگاهی . خوشا بحالت ! دو کوهه تو میزبان هشت ساله بهترین لاله هایی که در دامان سبز تو پرورش روح یافتند و آگاهانه به خدا رسیدند . لاله هایی که در دامان تو بود بعد از این در دامنه هیچ دشتی نتوان یافت . با تو و اروند و شلمچه و قلاویزان و شاخ شمیران و ماووت جور دیگری باید صحبت کرد باید از شما با واژه های آسمانی سرود . کاش می شد یکبار دیگر بسیجیا ن را در حسینیه تو گرد آورد و زیارت عاشورایی زمزمه کرد. دو کوهه ، تو عزیز دل بسیجیانی ، تو پاکترین سرزمینی برای گریه هایم ! تو صبورترینی برای شکوه هایم ! شبهای تو زیباترین شبها ست برای خوا ندن خدا . تو هنوز که هنوزست بسیجی مانده ای . دشتها همه به تو ا قتدا می کنند . بسیجیان جز در آ غوش تو آرام نمی گیرند .امروز تمام زمزمه هایم را می آورم برای یا فتن آرامش گمشده ام .ما همه خویش را در تو پیدا می کنیم . نمی توان بسیجی بود و تو را نشناخت .نمی توا ن دل بسیجی دا شت و تو را فراموش کرد .راستی دو کوهه می خواهم بگویم ، چه شده است که جامعه ما را جذبه معنویت فرا نمی گیرد ؟ چه شده ا ست که فرهنگ بسیجی که زمانی ا فتخار پاکترین و بزگترین مردان ما بود از بین رفته است ؟ چه شده ا ست که زمانی نه چندان دور ، بسیجی زندگی کردن ، بسیجی مردن ،راه کسب ا فتخار بود ، اما اینک از بسیجی فقط " لفظ" ان مانده و بس ! راستی دوکوهه ، تو هم این را می دانی که در تمام دنیا یک بسیجی سرمایه دارپیدا نمی شود ؟ و این را هم میدانی که بسیجیان ما ، ماهانه کرایه خانه ندارند بدهند . اما دلشان و عقیده ا شان را به کرایه نمیدهند ؟ و لابد این را هم می دانی که در گوشه وکنار شهرمان ،بسیجیان بیصدا دارند دق می کنند ! دو کوهه ، ای محرم راز بسیجیان ،دل تنگیهایم را فقط در فضای تو پرواز می دهم که از نماز شب بسیجیان سرشاری .ای اشنای سروهای سربدار ، روبروی تو ارامش عمیقی ست برای ا لتیا م