لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
بذر گندم و ذرت (کنترل و گواهی بذر)
نوشته شده توسط حسن مافی | چاپ یادداشت | 0 نظر
یکی از مشکلات کشاورزان در فرایند کشت گندم، عدم یکنواختی در سبز شدن بذور و استقرار بوته های گندم به تعداد مناسب در واحد سطح می باشد.با استقرار گیاهچه های گندم در تراکم مناسب در واحد سطح ضمن افزایش بازده مصرف نهاده ها از قبیل کود و سم، گندم به حداکثر ظرفیت تولیدی خودنیز می رسد.عدم آگاهی کشاورزان از تاثیر عوامل مختلف در رسیدن به سبز یکنواخت موجب تکرار این مشکل در هر سال می شود.
عوامل ذیل در استقرار و تراکم مناسب گیاهچه های گندم دخالت دارند.
1- میزان مصرف بذر
عوامل محیطی و ویژگیهای رقم بر میزان مصرف بذر تاثیر می گذارند. ویژگی های رقم گندم مانند وزن هزار دانه ، ارتفاع بوته ، خوابیدگی ( ورس ) ،قدرت پنجه زنی ، درصد جوانه زنی و سرعت رویش بذور از عوامل تعیین کننده میزان مصرف بذر در هر هکتار هستند.
دانه های سبک در هر واحد وزن، تعداد دانه بیشتری نسبت به دانه های سنگین دارند و هر چه وزن هزار دانه گندم کمتر باشد از نظر وزنی میزان مصرف بذر کاهش می یابد.
افزایش ارتفاع بوته و حساسیت به خوابیدگی موجب کاهش مصرف بذر در هر هکتار می شود. هر چه درصد جوانه زنی بذر و قدرت پنجه زنی آن بیشتر باشد می توان میزان بذر کمتری مصرف نمود.
عوامل محیطی مانند رطوبت، حاصلخیزی خاک و علف های هرز در تعیین میزان مصرف بذر موثر هستند. در خاک های مناطق دیم و کم باران وبا حاصلخیزی ضعیف، برای کاهش رقابت بین بوته های گندم در جذب آب و غذا، بذر را به مقدار کمتر مصرف می کنند.
میزان مصرف بذر ممکن است در شرایط دیر کاشت و تراکم زیاد علف هرز افزایش یابد.
2-عمق کاشت
( دمای مطلوب و رطوبت کافی ) لازمه جوانه زنی بذور و سبز شدن گیاهچه های گندم می باشند . در کشت های سطحی و کم عمق جوانه زنی بذور گندم دچار نوسان های شدید رطوبت و دما می شوند.
ویژگی های بذر و عوامل محیطی نیز در تعیین عمق کاشت بذر گندم تاثیر می گذارند. ویژگی های بذر گندم مانند اندازه بذر ،مقدار پروتئین بذر ، طول کلئوپتیل و سرعت سبز شدن بذر در تعیین عمق کشت مطلوب موثرند. در ارقام پاکوتاه و نیمه پا کوتاه طول کلئوپتیل نسبت به ارقام پابلند کمتر می باشد. هر چه طول کلئوپتیل رقم گندم کوتاهتر باشد، عمق کاشت بذر گندم کمتر می گردد. در کشت عمیق تر، بذر های درشت و بزرگ سریع تر از بذر های کوچک سبز می شوند. افزایش مقدار پروتئین بذر موجب رشد سریع تراندام گیاهچه بذر پس از جوانه زنی می گردد. بذررا در خاک های سبک نسبت به خاک های سنگین عمیق تر می کارند. در مناطق دیم کاری و کم باران بذر را نسبت به مناطق پر باران وآبی در عمق بیشتر قرار می دهند.
3- تاریخ کاشت
مهمترین معیار برای تعیین زمان کاشت مطلوب گندم، عملکرد دانه می باشد. در تاریخ کاشت مطلوب، دما و رطوبت برای جوانه زنی بذر مناسب است و در نتیجه باعث افزایش جوانه زنی، قدرت گیاهچه و گسترش ریشه دهی در تمام ارقام گندم می شود. در کشت به موقع پنجه زنی و اجزاء عملکرد دانه گندم افزایش می یابد. در کشت زود هنگام، خاک خشک و رطوبت کمتری دارد و دمای خاک نیز بالا می باشد اما در شرایط دیر کاشت، خاک سرد و شرایط برای جوانه زنی و سبز شدن آن نامساعد است . در هر دو حالت تلفات بذر و مرگ گیاهچه افزایش می یابد .
دما و رطوبت از عوامل محیطی بسیار موثر در تعیین زمان کاشت گندم می باشند. برای جبران تلفات بذر و مرگ گیاهچه در کشت دیر هنگام میزان مصرف بذر را افزایش می دهند.
4-تماس بذر با خاک
بذر گندم در صورت تماس کامل با خاک، سرعت جوانه زنی و استقرار گیاهچه آن افزایش می یابد. عملیات خاک ورزی ثانویه ، تاثیر زیادی بر تماس بذر با خاک دارد. هر چه اندازه کلوخه های خاک بزرگتر و فاصله آنها از هم بیشتر باشد امکان تماس بذر با خاک کاهش می یابد و در نتیجه سرعت جوانه زنی بذر کمتر شده و احتمال تلف شدن بذر وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سیاهک ذرت CORN SMUT
سیاهک ذرت یکی از گسترده ترین و شایع ترین بیماری های ذرت در مناطق ذیرکشت این محصول می باشد. تنها گیاه دیگری که به این بیماری مبتلا می شود شبیه ذرت بوده و تئوسینت (Teosinte) نام دارد. هنگامیکه این پارازیت وارد و در محلی مستقر شود با تولید اسپورهای بادوام و بیشمار برای همیشه در آنجا باقی خواهد ماند.
اهمیت اقتصادی: متوسط خسارات ناشی از سیاهک ذرت به ندرت از 2% تجاوز می نماید. این بیماری عموماً در نواحی گرم و نسبتاً خشک خسارت زیادتری می رساند. محل گالها روی گیاه و زمان توسعه آن در میزان خسارت بیماری روی محصول تأثیر می گذارد.
علائم بیماری: گالهای سیاهک روی هر قسمت از گیاه که بافتهای جنینی یا رویانی embryonic tissues ظاهر گردد بوجود می آید. این گالها ممکن است روی ساقه، برگ، جوانه های جانبی، خوشه و گل آذین نر، ایجاد گردند. قطر گالها ممکن است به 10 سانتیمتر یا حتی بیشتر برسد. گالها معمولاً در ابتدا متمایل به سبز بوده و سپس به رنگ خاکستری روشن تا سفید درمی آیند. با شروع رسیدن گالها تلیوسپورها تشکیل و بافت داخلی گال رفته رفته تیره تر می شود. غشاء خارجی سفیدرنگ گال تا رسیدن تلیوسپورها سالم مانده، و سرانجام با پاره شدن این غشاء توسط توده سیاهک که از تلیوسپورهای سیاه رنگ تشکیل شده آزاد می گردد.
گالهای ساقه ممکن است سبب کاهش محصول و اغلب انحناء و خمیدگی ساقه گردند. گالهای روی برگ اغلب در امتداد رگبرگ اصلی تشکیل شده و پیچیدگی برگها را موجب می گردند. در آلودگی خوشه و سنبله بافتهای دانه و گل نر به ترتیب به وسیله گال جایگزین می شوند. با تشکیل گالها در بالای خوشه ها مقدار محصول به طور قابل ملاحظه ای تقلیل می یابد. گالهای بزرگ معمولاً کاهش محصول بیشتری را موجب می شوند. آلودگی گیاهچه هرچند به ندرت صورت می گیرد، اغلب کوتولگی و مرگ گیاه را باعث می گردد.
عامل بیماری: Ustilago maydis (DC.) Cda. . این قارچ متعلق به رده بازیدیومیست زیر رده هتروبازیدیومیست و خانواده یوستیلاجی ناسه (Ustilaginaceae) است. قارچ عمدتاً به صورت بین سلولی و دیکاریوتیک (هر سلول دارای دو هسته جدا از هم) است. تلیوسپورها (کلامیدسپورها) نیز دیکاریوتیک بوده و کروی یا بیضی شکل، برنگ سیاه با تعداد زیادی زوائد خارمانند هستند. تلیوسپورها داخل دیواره رشته های هیف در درون گالها تشکیل می شوند. با جوانه زدن تلیوسپورها، بازیدیوم (پرومیسلیوم) بوجود می آید. بازیدیوم، دارای دیواره عرضی بوده وروی آن "بازیدیوسپور" شفاف و بیضی شکلی تشکیل می شود. بازیدیوسپورها با روشی شبیه به مخمرها به طور فراوان جوانه می زنند.
تلیوسپورهای این قارچ در توده های اسپوری بزرگی تشکیل می شوند. قبل از جوانه زدن تلیوسپورها، دو هسته داخل آنها با هم ترکیب شده و به دنبال آن بلافاصله تقسیم با کاهش کرموزومی (میوز) انجام گرفته، و در نتیجه 4 بازیدیوسپور یک هسته ای در طرفین بازیدیوم بوجود می آید. بازیدیوسپورها ممکن است به طور مکرر جوانه زده و بازیدیوسپورهای ثانوی را تولید نمایند.
بازیدیوسپورها، یا بازیدیوسپورهای ثانوی، ممکن است با هم جفت شده و میسلیوم ثانویه را که دیکاریوتیک و قدرت بیماری زائی دارد تولید نمایند. بازیدیوسپورها همچنین ممکن است تولید هیف های منوکاریوتیک (یک هسته ای) نازکی، بنام میسلیوم اولیه بنماید که قادر است مستقیماً به داخل سلول های اپیدرم نفوذ نماید. میسلیوم اولیه معمولاً فقط قادر به رشد محدودی در گیاه بوده مگر اینکه بین رشته های هیف نژادهای سازگار تماس و سپس ترکیب صورت گیرد. با جفت شدن میسلیوم های اولیه، میسلیوم ثانویه به وجود می آید که دیکاریوتیک و بیماری زا بوده و بزرگتر از میسلیوم اولیه می باشد.
سیکل بیماری: منبع اصلی ماده مولد آلودگی اولیه بازیدیوسپورهائی است که روی بقایای گیاهی و یا در خاک تولید شده و همراه با باد و آب پراکنده می شود. سازگاری قارچ به زندگی ساپروفیتی و تکثیر آن روی بقایای گیاهی و مواد آلی زمینه مساعدی را برای تولید ماده مولد آلودگی فراهم می سازد. درصد کمی از ماده مولد آلودگی اولیه نیز از تلیوسپورهایی است که در سطح بذور آلوده قرار دارند.
رشته های دیکاریوتیک میسلیوم های ثانویه به صورت بین سلولی گیاه را مورد حمله قرار می دهند. سلول های اطراف این رشته ها و همچنین سلول هایی که در فاصله ای از آنها قرار دارند تحریک شده با ایجاد هیپرتروفی و هیپرپلاسی در آنها گال بوجود می آید. هرچند گیاهچه ها ممکن است به طور سیستمیک آلوده شوند ولی در گیاهان مسن تر آلودگی موضعی خواهد بود. رشته های میسلیوم در گالها به صورت بین سلولی باقی مانده ولی درست قبل از تشکیل اسپور به سلول هایی که در آنها هیپوتروفی و هیپرپلاسی بوجود آمده، حمله می نمایند. سلول های میزبان با حمله ی قارچ، فروریخته و می میرند و محتویات داخل آنها به مصرف رشد و توسعه قارچ می رسد. بیشتر سلول های دیکاریوتیک رشته های هف تبدیل به توده های سیاه و پودرمانند تلیوسپورهای دیکاریوتیک می شوند. با پاره شدن غشاء نازک روی گالها تلیوسپورها آزاد شده و همراه با جریان باد پراکنده می گردند.
تلیوسپورها در بقایای آلوده گیاهی و خاک زمستان گذرانی می نمایند. استفاده از ماشین هیا برداشت ذرت عملاً موجب افزایش مقدار ماده مولد آلودگی روی بذرها می شود.
جوانه زدن تلیوسپور تولید بازیدیوسپورها تحت شرایط مناسب روی بقایای گیاهی و مواد آلی داخل خاک صورت می گیرد. تلیوسپورها قادرند شرایط نامناسب را تحمل نمایند. تأخیر در جوانه زدن بخشی از جمعیت اسپورها موجب طولانی شدن دوره فراوانی ماده مولد آلودگی می شود. بافتهای جنینی تمام قسمت های هوائی نسبت به آلودگی حساسند.
کنترل: استفاده از هیبریدهای نسبتاً مقاوم تنها راه مناسب برای کنترل سیاهک ذرت است. هیچ واریته و یا هیبریدی کاملاً مصون از بیماری نیست. هرچند عملیات بهداشتی و استفاده از تناوب زراعی انتظار می رود که وسیله ای جهت کنترل بیماری باشد، ولی اغلب در نواحی وسیع زیر کشت ذرت به علت پراکنده شدن بازیدیوسپورها، همراه با جریان باد تا فواصل زیاد عملاً این راه ها نقش مهمی را در کنترل بیماری ندارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سیاهک ذرت CORN SMUT
سیاهک ذرت یکی از گسترده ترین و شایع ترین بیماری های ذرت در مناطق ذیرکشت این محصول می باشد. تنها گیاه دیگری که به این بیماری مبتلا می شود شبیه ذرت بوده و تئوسینت (Teosinte) نام دارد. هنگامیکه این پارازیت وارد و در محلی مستقر شود با تولید اسپورهای بادوام و بیشمار برای همیشه در آنجا باقی خواهد ماند.
اهمیت اقتصادی: متوسط خسارات ناشی از سیاهک ذرت به ندرت از 2% تجاوز می نماید. این بیماری عموماً در نواحی گرم و نسبتاً خشک خسارت زیادتری می رساند. محل گالها روی گیاه و زمان توسعه آن در میزان خسارت بیماری روی محصول تأثیر می گذارد.
علائم بیماری: گالهای سیاهک روی هر قسمت از گیاه که بافتهای جنینی یا رویانی embryonic tissues ظاهر گردد بوجود می آید. این گالها ممکن است روی ساقه، برگ، جوانه های جانبی، خوشه و گل آذین نر، ایجاد گردند. قطر گالها ممکن است به 10 سانتیمتر یا حتی بیشتر برسد. گالها معمولاً در ابتدا متمایل به سبز بوده و سپس به رنگ خاکستری روشن تا سفید درمی آیند. با شروع رسیدن گالها تلیوسپورها تشکیل و بافت داخلی گال رفته رفته تیره تر می شود. غشاء خارجی سفیدرنگ گال تا رسیدن تلیوسپورها سالم مانده، و سرانجام با پاره شدن این غشاء توسط توده سیاهک که از تلیوسپورهای سیاه رنگ تشکیل شده آزاد می گردد.
گالهای ساقه ممکن است سبب کاهش محصول و اغلب انحناء و خمیدگی ساقه گردند. گالهای روی برگ اغلب در امتداد رگبرگ اصلی تشکیل شده و پیچیدگی برگها را موجب می گردند. در آلودگی خوشه و سنبله بافتهای دانه و گل نر به ترتیب به وسیله گال جایگزین می شوند. با تشکیل گالها در بالای خوشه ها مقدار محصول به طور قابل ملاحظه ای تقلیل می یابد. گالهای بزرگ معمولاً کاهش محصول بیشتری را موجب می شوند. آلودگی گیاهچه هرچند به ندرت صورت می گیرد، اغلب کوتولگی و مرگ گیاه را باعث می گردد.
عامل بیماری: Ustilago maydis (DC.) Cda. . این قارچ متعلق به رده بازیدیومیست زیر رده هتروبازیدیومیست و خانواده یوستیلاجی ناسه (Ustilaginaceae) است. قارچ عمدتاً به صورت بین سلولی و دیکاریوتیک (هر سلول دارای دو هسته جدا از هم) است. تلیوسپورها (کلامیدسپورها) نیز دیکاریوتیک بوده و کروی یا بیضی شکل، برنگ سیاه با تعداد زیادی زوائد خارمانند هستند. تلیوسپورها داخل دیواره رشته های هیف در درون گالها تشکیل می شوند. با جوانه زدن تلیوسپورها، بازیدیوم (پرومیسلیوم) بوجود می آید. بازیدیوم، دارای دیواره عرضی بوده وروی آن "بازیدیوسپور" شفاف و بیضی شکلی تشکیل می شود. بازیدیوسپورها با روشی شبیه به مخمرها به طور فراوان جوانه می زنند.
تلیوسپورهای این قارچ در توده های اسپوری بزرگی تشکیل می شوند. قبل از جوانه زدن تلیوسپورها، دو هسته داخل آنها با هم ترکیب شده و به دنبال آن بلافاصله تقسیم با کاهش کرموزومی (میوز) انجام گرفته، و در نتیجه 4 بازیدیوسپور یک هسته ای در طرفین بازیدیوم بوجود می آید. بازیدیوسپورها ممکن است به طور مکرر جوانه زده و بازیدیوسپورهای ثانوی را تولید نمایند.
بازیدیوسپورها، یا بازیدیوسپورهای ثانوی، ممکن است با هم جفت شده و میسلیوم ثانویه را که دیکاریوتیک و قدرت بیماری زائی دارد تولید نمایند. بازیدیوسپورها همچنین ممکن است تولید هیف های منوکاریوتیک (یک هسته ای) نازکی، بنام میسلیوم اولیه بنماید که قادر است مستقیماً به داخل سلول های اپیدرم نفوذ نماید. میسلیوم اولیه معمولاً فقط قادر به رشد محدودی در گیاه بوده مگر اینکه بین رشته های هیف نژادهای سازگار تماس و سپس ترکیب صورت گیرد. با جفت شدن میسلیوم های اولیه، میسلیوم ثانویه به وجود می آید که دیکاریوتیک و بیماری زا بوده و بزرگتر از میسلیوم اولیه می باشد.
سیکل بیماری: منبع اصلی ماده مولد آلودگی اولیه بازیدیوسپورهائی است که روی بقایای گیاهی و یا در خاک تولید شده و همراه با باد و آب پراکنده می شود. سازگاری قارچ به زندگی ساپروفیتی و تکثیر آن روی بقایای گیاهی و مواد آلی زمینه مساعدی را برای تولید ماده مولد آلودگی فراهم می سازد. درصد کمی از ماده مولد آلودگی اولیه نیز از تلیوسپورهایی است که در سطح بذور آلوده قرار دارند.
رشته های دیکاریوتیک میسلیوم های ثانویه به صورت بین سلولی گیاه را مورد حمله قرار می دهند. سلول های اطراف این رشته ها و همچنین سلول هایی که در فاصله ای از آنها قرار دارند تحریک شده با ایجاد هیپرتروفی و هیپرپلاسی در آنها گال بوجود می آید. هرچند گیاهچه ها ممکن است به طور سیستمیک آلوده شوند ولی در گیاهان مسن تر آلودگی موضعی خواهد بود. رشته های میسلیوم در گالها به صورت بین سلولی باقی مانده ولی درست قبل از تشکیل اسپور به سلول هایی که در آنها هیپوتروفی و هیپرپلاسی بوجود آمده، حمله می نمایند. سلول های میزبان با حمله ی قارچ، فروریخته و می میرند و محتویات داخل آنها به مصرف رشد و توسعه قارچ می رسد. بیشتر سلول های دیکاریوتیک رشته های هف تبدیل به توده های سیاه و پودرمانند تلیوسپورهای دیکاریوتیک می شوند. با پاره شدن غشاء نازک روی گالها تلیوسپورها آزاد شده و همراه با جریان باد پراکنده می گردند.
تلیوسپورها در بقایای آلوده گیاهی و خاک زمستان گذرانی می نمایند. استفاده از ماشین هیا برداشت ذرت عملاً موجب افزایش مقدار ماده مولد آلودگی روی بذرها می شود.
جوانه زدن تلیوسپور تولید بازیدیوسپورها تحت شرایط مناسب روی بقایای گیاهی و مواد آلی داخل خاک صورت می گیرد. تلیوسپورها قادرند شرایط نامناسب را تحمل نمایند. تأخیر در جوانه زدن بخشی از جمعیت اسپورها موجب طولانی شدن دوره فراوانی ماده مولد آلودگی می شود. بافتهای جنینی تمام قسمت های هوائی نسبت به آلودگی حساسند.
کنترل: استفاده از هیبریدهای نسبتاً مقاوم تنها راه مناسب برای کنترل سیاهک ذرت است. هیچ واریته و یا هیبریدی کاملاً مصون از بیماری نیست. هرچند عملیات بهداشتی و استفاده از تناوب زراعی انتظار می رود که وسیله ای جهت کنترل بیماری باشد، ولی اغلب در نواحی وسیع زیر کشت ذرت به علت پراکنده شدن بازیدیوسپورها، همراه با جریان باد تا فواصل زیاد عملاً این راه ها نقش مهمی را در کنترل بیماری ندارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
بذر گندم و ذرت (کنترل و گواهی بذر)
نوشته شده توسط حسن مافی | چاپ یادداشت | 0 نظر
یکی از مشکلات کشاورزان در فرایند کشت گندم، عدم یکنواختی در سبز شدن بذور و استقرار بوته های گندم به تعداد مناسب در واحد سطح می باشد.با استقرار گیاهچه های گندم در تراکم مناسب در واحد سطح ضمن افزایش بازده مصرف نهاده ها از قبیل کود و سم، گندم به حداکثر ظرفیت تولیدی خودنیز می رسد.عدم آگاهی کشاورزان از تاثیر عوامل مختلف در رسیدن به سبز یکنواخت موجب تکرار این مشکل در هر سال می شود.
عوامل ذیل در استقرار و تراکم مناسب گیاهچه های گندم دخالت دارند.
1- میزان مصرف بذر
عوامل محیطی و ویژگیهای رقم بر میزان مصرف بذر تاثیر می گذارند. ویژگی های رقم گندم مانند وزن هزار دانه ، ارتفاع بوته ، خوابیدگی ( ورس ) ،قدرت پنجه زنی ، درصد جوانه زنی و سرعت رویش بذور از عوامل تعیین کننده میزان مصرف بذر در هر هکتار هستند.
دانه های سبک در هر واحد وزن، تعداد دانه بیشتری نسبت به دانه های سنگین دارند و هر چه وزن هزار دانه گندم کمتر باشد از نظر وزنی میزان مصرف بذر کاهش می یابد.
افزایش ارتفاع بوته و حساسیت به خوابیدگی موجب کاهش مصرف بذر در هر هکتار می شود. هر چه درصد جوانه زنی بذر و قدرت پنجه زنی آن بیشتر باشد می توان میزان بذر کمتری مصرف نمود.
عوامل محیطی مانند رطوبت، حاصلخیزی خاک و علف های هرز در تعیین میزان مصرف بذر موثر هستند. در خاک های مناطق دیم و کم باران وبا حاصلخیزی ضعیف، برای کاهش رقابت بین بوته های گندم در جذب آب و غذا، بذر را به مقدار کمتر مصرف می کنند.
میزان مصرف بذر ممکن است در شرایط دیر کاشت و تراکم زیاد علف هرز افزایش یابد.
2-عمق کاشت
( دمای مطلوب و رطوبت کافی ) لازمه جوانه زنی بذور و سبز شدن گیاهچه های گندم می باشند . در کشت های سطحی و کم عمق جوانه زنی بذور گندم دچار نوسان های شدید رطوبت و دما می شوند.
ویژگی های بذر و عوامل محیطی نیز در تعیین عمق کاشت بذر گندم تاثیر می گذارند. ویژگی های بذر گندم مانند اندازه بذر ،مقدار پروتئین بذر ، طول کلئوپتیل و سرعت سبز شدن بذر در تعیین عمق کشت مطلوب موثرند. در ارقام پاکوتاه و نیمه پا کوتاه طول کلئوپتیل نسبت به ارقام پابلند کمتر می باشد. هر چه طول کلئوپتیل رقم گندم کوتاهتر باشد، عمق کاشت بذر گندم کمتر می گردد. در کشت عمیق تر، بذر های درشت و بزرگ سریع تر از بذر های کوچک سبز می شوند. افزایش مقدار پروتئین بذر موجب رشد سریع تراندام گیاهچه بذر پس از جوانه زنی می گردد. بذررا در خاک های سبک نسبت به خاک های سنگین عمیق تر می کارند. در مناطق دیم کاری و کم باران بذر را نسبت به مناطق پر باران وآبی در عمق بیشتر قرار می دهند.
3- تاریخ کاشت
مهمترین معیار برای تعیین زمان کاشت مطلوب گندم، عملکرد دانه می باشد. در تاریخ کاشت مطلوب، دما و رطوبت برای جوانه زنی بذر مناسب است و در نتیجه باعث افزایش جوانه زنی، قدرت گیاهچه و گسترش ریشه دهی در تمام ارقام گندم می شود. در کشت به موقع پنجه زنی و اجزاء عملکرد دانه گندم افزایش می یابد. در کشت زود هنگام، خاک خشک و رطوبت کمتری دارد و دمای خاک نیز بالا می باشد اما در شرایط دیر کاشت، خاک سرد و شرایط برای جوانه زنی و سبز شدن آن نامساعد است . در هر دو حالت تلفات بذر و مرگ گیاهچه افزایش می یابد .
دما و رطوبت از عوامل محیطی بسیار موثر در تعیین زمان کاشت گندم می باشند. برای جبران تلفات بذر و مرگ گیاهچه در کشت دیر هنگام میزان مصرف بذر را افزایش می دهند.
4-تماس بذر با خاک
بذر گندم در صورت تماس کامل با خاک، سرعت جوانه زنی و استقرار گیاهچه آن افزایش می یابد. عملیات خاک ورزی ثانویه ، تاثیر زیادی بر تماس بذر با خاک دارد. هر چه اندازه کلوخه های خاک بزرگتر و فاصله آنها از هم بیشتر باشد امکان تماس بذر با خاک کاهش می یابد و در نتیجه سرعت جوانه زنی بذر کمتر شده و احتمال تلف شدن بذر وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سیاهک ذرت CORN SMUT
سیاهک ذرت یکی از گسترده ترین و شایع ترین بیماری های ذرت در مناطق ذیرکشت این محصول می باشد. تنها گیاه دیگری که به این بیماری مبتلا می شود شبیه ذرت بوده و تئوسینت (Teosinte) نام دارد. هنگامیکه این پارازیت وارد و در محلی مستقر شود با تولید اسپورهای بادوام و بیشمار برای همیشه در آنجا باقی خواهد ماند.
اهمیت اقتصادی: متوسط خسارات ناشی از سیاهک ذرت به ندرت از 2% تجاوز می نماید. این بیماری عموماً در نواحی گرم و نسبتاً خشک خسارت زیادتری می رساند. محل گالها روی گیاه و زمان توسعه آن در میزان خسارت بیماری روی محصول تأثیر می گذارد.
علائم بیماری: گالهای سیاهک روی هر قسمت از گیاه که بافتهای جنینی یا رویانی embryonic tissues ظاهر گردد بوجود می آید. این گالها ممکن است روی ساقه، برگ، جوانه های جانبی، خوشه و گل آذین نر، ایجاد گردند. قطر گالها ممکن است به 10 سانتیمتر یا حتی بیشتر برسد. گالها معمولاً در ابتدا متمایل به سبز بوده و سپس به رنگ خاکستری روشن تا سفید درمی آیند. با شروع رسیدن گالها تلیوسپورها تشکیل و بافت داخلی گال رفته رفته تیره تر می شود. غشاء خارجی سفیدرنگ گال تا رسیدن تلیوسپورها سالم مانده، و سرانجام با پاره شدن این غشاء توسط توده سیاهک که از تلیوسپورهای سیاه رنگ تشکیل شده آزاد می گردد.
گالهای ساقه ممکن است سبب کاهش محصول و اغلب انحناء و خمیدگی ساقه گردند. گالهای روی برگ اغلب در امتداد رگبرگ اصلی تشکیل شده و پیچیدگی برگها را موجب می گردند. در آلودگی خوشه و سنبله بافتهای دانه و گل نر به ترتیب به وسیله گال جایگزین می شوند. با تشکیل گالها در بالای خوشه ها مقدار محصول به طور قابل ملاحظه ای تقلیل می یابد. گالهای بزرگ معمولاً کاهش محصول بیشتری را موجب می شوند. آلودگی گیاهچه هرچند به ندرت صورت می گیرد، اغلب کوتولگی و مرگ گیاه را باعث می گردد.
عامل بیماری: Ustilago maydis (DC.) Cda. . این قارچ متعلق به رده بازیدیومیست زیر رده هتروبازیدیومیست و خانواده یوستیلاجی ناسه (Ustilaginaceae) است. قارچ عمدتاً به صورت بین سلولی و دیکاریوتیک (هر سلول دارای دو هسته جدا از هم) است. تلیوسپورها (کلامیدسپورها) نیز دیکاریوتیک بوده و کروی یا بیضی شکل، برنگ سیاه با تعداد زیادی زوائد خارمانند هستند. تلیوسپورها داخل دیواره رشته های هیف در درون گالها تشکیل می شوند. با جوانه زدن تلیوسپورها، بازیدیوم (پرومیسلیوم) بوجود می آید. بازیدیوم، دارای دیواره عرضی بوده وروی آن "بازیدیوسپور" شفاف و بیضی شکلی تشکیل می شود. بازیدیوسپورها با روشی شبیه به مخمرها به طور فراوان جوانه می زنند.
تلیوسپورهای این قارچ در توده های اسپوری بزرگی تشکیل می شوند. قبل از جوانه زدن تلیوسپورها، دو هسته داخل آنها با هم ترکیب شده و به دنبال آن بلافاصله تقسیم با کاهش کرموزومی (میوز) انجام گرفته، و در نتیجه 4 بازیدیوسپور یک هسته ای در طرفین بازیدیوم بوجود می آید. بازیدیوسپورها ممکن است به طور مکرر جوانه زده و بازیدیوسپورهای ثانوی را تولید نمایند.
بازیدیوسپورها، یا بازیدیوسپورهای ثانوی، ممکن است با هم جفت شده و میسلیوم ثانویه را که دیکاریوتیک و قدرت بیماری زائی دارد تولید نمایند. بازیدیوسپورها همچنین ممکن است تولید هیف های منوکاریوتیک (یک هسته ای) نازکی، بنام میسلیوم اولیه بنماید که قادر است مستقیماً به داخل سلول های اپیدرم نفوذ نماید. میسلیوم اولیه معمولاً فقط قادر به رشد محدودی در گیاه بوده مگر اینکه بین رشته های هیف نژادهای سازگار تماس و سپس ترکیب صورت گیرد. با جفت شدن میسلیوم های اولیه، میسلیوم ثانویه به وجود می آید که دیکاریوتیک و بیماری زا بوده و بزرگتر از میسلیوم اولیه می باشد.
سیکل بیماری: منبع اصلی ماده مولد آلودگی اولیه بازیدیوسپورهائی است که روی بقایای گیاهی و یا در خاک تولید شده و همراه با باد و آب پراکنده می شود. سازگاری قارچ به زندگی ساپروفیتی و تکثیر آن روی بقایای گیاهی و مواد آلی زمینه مساعدی را برای تولید ماده مولد آلودگی فراهم می سازد. درصد کمی از ماده مولد آلودگی اولیه نیز از تلیوسپورهایی است که در سطح بذور آلوده قرار دارند.
رشته های دیکاریوتیک میسلیوم های ثانویه به صورت بین سلولی گیاه را مورد حمله قرار می دهند. سلول های اطراف این رشته ها و همچنین سلول هایی که در فاصله ای از آنها قرار دارند تحریک شده با ایجاد هیپرتروفی و هیپرپلاسی در آنها گال بوجود می آید. هرچند گیاهچه ها ممکن است به طور سیستمیک آلوده شوند ولی در گیاهان مسن تر آلودگی موضعی خواهد بود. رشته های میسلیوم در گالها به صورت بین سلولی باقی مانده ولی درست قبل از تشکیل اسپور به سلول هایی که در آنها هیپوتروفی و هیپرپلاسی بوجود آمده، حمله می نمایند. سلول های میزبان با حمله ی قارچ، فروریخته و می میرند و محتویات داخل آنها به مصرف رشد و توسعه قارچ می رسد. بیشتر سلول های دیکاریوتیک رشته های هف تبدیل به توده های سیاه و پودرمانند تلیوسپورهای دیکاریوتیک می شوند. با پاره شدن غشاء نازک روی گالها تلیوسپورها آزاد شده و همراه با جریان باد پراکنده می گردند.
تلیوسپورها در بقایای آلوده گیاهی و خاک زمستان گذرانی می نمایند. استفاده از ماشین هیا برداشت ذرت عملاً موجب افزایش مقدار ماده مولد آلودگی روی بذرها می شود.
جوانه زدن تلیوسپور تولید بازیدیوسپورها تحت شرایط مناسب روی بقایای گیاهی و مواد آلی داخل خاک صورت می گیرد. تلیوسپورها قادرند شرایط نامناسب را تحمل نمایند. تأخیر در جوانه زدن بخشی از جمعیت اسپورها موجب طولانی شدن دوره فراوانی ماده مولد آلودگی می شود. بافتهای جنینی تمام قسمت های هوائی نسبت به آلودگی حساسند.
کنترل: استفاده از هیبریدهای نسبتاً مقاوم تنها راه مناسب برای کنترل سیاهک ذرت است. هیچ واریته و یا هیبریدی کاملاً مصون از بیماری نیست. هرچند عملیات بهداشتی و استفاده از تناوب زراعی انتظار می رود که وسیله ای جهت کنترل بیماری باشد، ولی اغلب در نواحی وسیع زیر کشت ذرت به علت پراکنده شدن بازیدیوسپورها، همراه با جریان باد تا فواصل زیاد عملاً این راه ها نقش مهمی را در کنترل بیماری ندارند.