لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
بررسی روشهای برنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعات مدیریت
: در سالهای اخیر در سراسر دنیا هزینههای فناوری اطلاعات (IT) در سازمانها، اعم از کوچک یا بزرگ، خدماتی یاتولیدی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، افزایش یافته است. هزینههای خودکارـ سازی دفتری و خودکارـ سازی تولید که شاملکامپیوترها، بستههای کاربردی، توسعه نرمافزارهای مطابق با نیاز، ارتباطات، شبکههای کامپیوتری و اینترنت استسرمایهگذاری محسوب میشود و معمولا به منظور توسعه اثربخشی، افزایش بازدهی، نگهداری و ارتقای جایگاه رقابتیسازمان صورت میگیرند.
متاسفانه همه سرمایهگذاریها و فناوری اطلاعات نتایج مورد انتظار را به بار نمیآورند. این واقعیت به همراه گامهایسریع تغییر در منسوخ شدن فناوری اطلاعات در ابعاد سختافزار و سکوهای نرمافزاری، مدیران سازمانها را وامیدارد کهبرنامهریزی بلند مدت در سرمایهگذاری فناوری اطلاعات را مورد توجه قرار دهند.
این مقاله یک مدل ورودیـ خروجی را برای توسعه برنامه اصلی سیستمهای اطلاعات مدیریت ارائه میدهد و در آنچندین روش برنامهریزی از جمله روشهای برنامهریزی سیستمهای کسب و کار (BSP) و رویکرد مهندسی اطلاعات برایتولید چنین برنامهای مورد مقایسه قرار میگیرد.
علاوه بر این، در این مقاله یک روش جدید برای برنامهریزی فناوری اطلاعات که در آن سعی شده است ضمنبرطرف کردن نقاط ضعف روشهای موجود، بر نقاط قوت آنها تاکید شود ارائه شده است. در پایان مجموعهای از عواملارزیابی روشهای برنامهریزی فناوری اطلاعات ارائه شده که اهمیت نسبی هر یک از آنها از طریق مصاحبه روشمند بامتخصصان ایرانی گزارش شده است.
کلید واژهها: فناوری اطلاعات، برنامهریزی راهبردی، معیار گزینش، ضرورت برنامهریزی، مدل ورودیـ خروجی، اولویتسیستمها، سیستمهای اطلاعات مدیریت، فرایند کسب و کار، عوامل حیاتی موفقیت
چکیده:
مقدمه
مدیران، شرکتها و سازمانها، اعم از خصوصی ودولتی، هر ساله هزینههای بسیار زیادی را در زمینهفناوری اطلاعات (نرمافزار، سختافزار، شبکه،آموزش، استخدام نیروی انسانی، تحول در سازمانو ...) صرف میکنند. متاسفانه در بسیاری مواردبازدهی و اثربخشی فناوریهای بهکار گرفته شدهنسبت به هزینههای مصرف شده پایین است کهقابل تامل و بررسی است.
بقا و رشد سازمانها در گرو تغییر نگرش بهاطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی هر سازماناست و بر این اساس، ضرورت برخورد مناسب،منسجم و برنامهریزی شده مدیران با این منبعاولویت بسیار بالایی پیدا خواهد کرد. اهداف ورهآوردهای مقاله متعدد هستند و در ادامه به آنهااشاره میرود، اما هدف اصلی تحقیق انجام شدهایناست که یک مدیر چگونه روی فناوریاطلاعات سرمایهگذاری کند.
مفهوم سرمایهگذاری در سیستمهایاطلاعات مدیریت، که در این گزارش از آن بسیاراستفاده خواهد شد شامل تمامیسرمایهگذاریهایی است که در زمینه سیستمهایپردازش تراکنش، سیستمهای گزارش مدیریت،سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری، سیستمهایپشتیبانی مدیریت ارشد، سیستمهای مدیریتدانش و خودکارـ سازی اداری و مجموعهنیازمندیهای آنها اعم از سختافزار، نرمافزار وشبکه خواهد بود.
برای آنکه موضوع از همین ابتدا روشنشود سؤالهایی را که سعی شده است در این مقالهبه آنها پاسخ داده شود در اینجا مطرح میکنیم.
1. چرا برنامه راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت برای بنگاه ضروری است؟
2. ویژگیها و محتوی یک برنامه راهبردیسیستمهای اطلاعات مدیریت چیست؟
3. آیا میتوان فرایند برنامهریزی را در قالب یکمدل تدوین و ارائه کرد؟
4. نقاط قوت و ضعف روشهای فراگیر کداماند؟ وآیا میتوان روشی را معرفی کرد که نقاط ضعفکمتری داشته باشد؟
5. یک روش برنامهریزی مناسب چگونه انتخابمیشود؟
6. معیارهای گزینش روش مناسب کداماند؟
ضرورت برنامهریزی
تحولات انجام شده در چند دهه اخیر جایهیچگونه شک و تردیدی را نسبت به ضرورتبرنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت باقی نمیگذارد، زیرا:
- اقتصاد جهانی و بر اثر آن رقابت نیز بسیارفشردهتر شده است و عملیات هر بنگاه باید بهشکل جهانی انجام شود.
- اقتصاد در صنایع مختلف تغییر پیدا کرده و بردانش و اطلاعات بنیانگذاری شده است.
- ساختارهای سازمانی و خطمشهای مدیریتیکاملا متحول شدهاند.
- فناوری اطلاعات کاملا دگرگون شده است و بهلحاظ کمی (توسعه در کل جهان) و کیفی (تنوعو سرعت اطلاعات) با قبل قابل مقایسه نیست.
- از اطلاعات به عنوان منبع راهبردی نامبردهمیشود.
آنچه از دیدگاه مدیریت هر بنگاه پراهمیت به نظرمیرسد نحوه سرمایهگذاری در فناوری اطلاعاتاست، زیرا:
- اجرای برنامه مستلزم سرمایهگذاری بسیارسسنگین است.
-نتایج حاصل از اجرای برنامه باید پاسخگوینیازهای واقعی سازمان باشد.
- اجرای برنامه نیاز به ایجاد فرهنگ جدید دارد.
- اجرای برنامه مستلزم جذب و تربیت نیرویانسانی است.
- اجرای برنامه تاثیر بسیار گسترده و عمیقی درسازمان ایجاد میکند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
بررسی روشهای برنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعات مدیریت
: در سالهای اخیر در سراسر دنیا هزینههای فناوری اطلاعات (IT) در سازمانها، اعم از کوچک یا بزرگ، خدماتی یاتولیدی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، افزایش یافته است. هزینههای خودکارـ سازی دفتری و خودکارـ سازی تولید که شاملکامپیوترها، بستههای کاربردی، توسعه نرمافزارهای مطابق با نیاز، ارتباطات، شبکههای کامپیوتری و اینترنت استسرمایهگذاری محسوب میشود و معمولا به منظور توسعه اثربخشی، افزایش بازدهی، نگهداری و ارتقای جایگاه رقابتیسازمان صورت میگیرند.
متاسفانه همه سرمایهگذاریها و فناوری اطلاعات نتایج مورد انتظار را به بار نمیآورند. این واقعیت به همراه گامهایسریع تغییر در منسوخ شدن فناوری اطلاعات در ابعاد سختافزار و سکوهای نرمافزاری، مدیران سازمانها را وامیدارد کهبرنامهریزی بلند مدت در سرمایهگذاری فناوری اطلاعات را مورد توجه قرار دهند.
این مقاله یک مدل ورودیـ خروجی را برای توسعه برنامه اصلی سیستمهای اطلاعات مدیریت ارائه میدهد و در آنچندین روش برنامهریزی از جمله روشهای برنامهریزی سیستمهای کسب و کار (BSP) و رویکرد مهندسی اطلاعات برایتولید چنین برنامهای مورد مقایسه قرار میگیرد.
علاوه بر این، در این مقاله یک روش جدید برای برنامهریزی فناوری اطلاعات که در آن سعی شده است ضمنبرطرف کردن نقاط ضعف روشهای موجود، بر نقاط قوت آنها تاکید شود ارائه شده است. در پایان مجموعهای از عواملارزیابی روشهای برنامهریزی فناوری اطلاعات ارائه شده که اهمیت نسبی هر یک از آنها از طریق مصاحبه روشمند بامتخصصان ایرانی گزارش شده است.
کلید واژهها: فناوری اطلاعات، برنامهریزی راهبردی، معیار گزینش، ضرورت برنامهریزی، مدل ورودیـ خروجی، اولویتسیستمها، سیستمهای اطلاعات مدیریت، فرایند کسب و کار، عوامل حیاتی موفقیت
چکیده:
مقدمه
مدیران، شرکتها و سازمانها، اعم از خصوصی ودولتی، هر ساله هزینههای بسیار زیادی را در زمینهفناوری اطلاعات (نرمافزار، سختافزار، شبکه،آموزش، استخدام نیروی انسانی، تحول در سازمانو ...) صرف میکنند. متاسفانه در بسیاری مواردبازدهی و اثربخشی فناوریهای بهکار گرفته شدهنسبت به هزینههای مصرف شده پایین است کهقابل تامل و بررسی است.
بقا و رشد سازمانها در گرو تغییر نگرش بهاطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی هر سازماناست و بر این اساس، ضرورت برخورد مناسب،منسجم و برنامهریزی شده مدیران با این منبعاولویت بسیار بالایی پیدا خواهد کرد. اهداف ورهآوردهای مقاله متعدد هستند و در ادامه به آنهااشاره میرود، اما هدف اصلی تحقیق انجام شدهایناست که یک مدیر چگونه روی فناوریاطلاعات سرمایهگذاری کند.
مفهوم سرمایهگذاری در سیستمهایاطلاعات مدیریت، که در این گزارش از آن بسیاراستفاده خواهد شد شامل تمامیسرمایهگذاریهایی است که در زمینه سیستمهایپردازش تراکنش، سیستمهای گزارش مدیریت،سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری، سیستمهایپشتیبانی مدیریت ارشد، سیستمهای مدیریتدانش و خودکارـ سازی اداری و مجموعهنیازمندیهای آنها اعم از سختافزار، نرمافزار وشبکه خواهد بود.
برای آنکه موضوع از همین ابتدا روشنشود سؤالهایی را که سعی شده است در این مقالهبه آنها پاسخ داده شود در اینجا مطرح میکنیم.
1. چرا برنامه راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت برای بنگاه ضروری است؟
2. ویژگیها و محتوی یک برنامه راهبردیسیستمهای اطلاعات مدیریت چیست؟
3. آیا میتوان فرایند برنامهریزی را در قالب یکمدل تدوین و ارائه کرد؟
4. نقاط قوت و ضعف روشهای فراگیر کداماند؟ وآیا میتوان روشی را معرفی کرد که نقاط ضعفکمتری داشته باشد؟
5. یک روش برنامهریزی مناسب چگونه انتخابمیشود؟
6. معیارهای گزینش روش مناسب کداماند؟
ضرورت برنامهریزی
تحولات انجام شده در چند دهه اخیر جایهیچگونه شک و تردیدی را نسبت به ضرورتبرنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت باقی نمیگذارد، زیرا:
- اقتصاد جهانی و بر اثر آن رقابت نیز بسیارفشردهتر شده است و عملیات هر بنگاه باید بهشکل جهانی انجام شود.
- اقتصاد در صنایع مختلف تغییر پیدا کرده و بردانش و اطلاعات بنیانگذاری شده است.
- ساختارهای سازمانی و خطمشهای مدیریتیکاملا متحول شدهاند.
- فناوری اطلاعات کاملا دگرگون شده است و بهلحاظ کمی (توسعه در کل جهان) و کیفی (تنوعو سرعت اطلاعات) با قبل قابل مقایسه نیست.
- از اطلاعات به عنوان منبع راهبردی نامبردهمیشود.
آنچه از دیدگاه مدیریت هر بنگاه پراهمیت به نظرمیرسد نحوه سرمایهگذاری در فناوری اطلاعاتاست، زیرا:
- اجرای برنامه مستلزم سرمایهگذاری بسیارسسنگین است.
-نتایج حاصل از اجرای برنامه باید پاسخگوینیازهای واقعی سازمان باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
بررسی روشهای برنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعات مدیریت
: در سالهای اخیر در سراسر دنیا هزینههای فناوری اطلاعات (IT) در سازمانها، اعم از کوچک یا بزرگ، خدماتی یاتولیدی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، افزایش یافته است. هزینههای خودکارـ سازی دفتری و خودکارـ سازی تولید که شاملکامپیوترها، بستههای کاربردی، توسعه نرمافزارهای مطابق با نیاز، ارتباطات، شبکههای کامپیوتری و اینترنت استسرمایهگذاری محسوب میشود و معمولا به منظور توسعه اثربخشی، افزایش بازدهی، نگهداری و ارتقای جایگاه رقابتیسازمان صورت میگیرند.
متاسفانه همه سرمایهگذاریها و فناوری اطلاعات نتایج مورد انتظار را به بار نمیآورند. این واقعیت به همراه گامهایسریع تغییر در منسوخ شدن فناوری اطلاعات در ابعاد سختافزار و سکوهای نرمافزاری، مدیران سازمانها را وامیدارد کهبرنامهریزی بلند مدت در سرمایهگذاری فناوری اطلاعات را مورد توجه قرار دهند.
این مقاله یک مدل ورودیـ خروجی را برای توسعه برنامه اصلی سیستمهای اطلاعات مدیریت ارائه میدهد و در آنچندین روش برنامهریزی از جمله روشهای برنامهریزی سیستمهای کسب و کار (BSP) و رویکرد مهندسی اطلاعات برایتولید چنین برنامهای مورد مقایسه قرار میگیرد.
علاوه بر این، در این مقاله یک روش جدید برای برنامهریزی فناوری اطلاعات که در آن سعی شده است ضمنبرطرف کردن نقاط ضعف روشهای موجود، بر نقاط قوت آنها تاکید شود ارائه شده است. در پایان مجموعهای از عواملارزیابی روشهای برنامهریزی فناوری اطلاعات ارائه شده که اهمیت نسبی هر یک از آنها از طریق مصاحبه روشمند بامتخصصان ایرانی گزارش شده است.
کلید واژهها: فناوری اطلاعات، برنامهریزی راهبردی، معیار گزینش، ضرورت برنامهریزی، مدل ورودیـ خروجی، اولویتسیستمها، سیستمهای اطلاعات مدیریت، فرایند کسب و کار، عوامل حیاتی موفقیت
چکیده:
مقدمه
مدیران، شرکتها و سازمانها، اعم از خصوصی ودولتی، هر ساله هزینههای بسیار زیادی را در زمینهفناوری اطلاعات (نرمافزار، سختافزار، شبکه،آموزش، استخدام نیروی انسانی، تحول در سازمانو ...) صرف میکنند. متاسفانه در بسیاری مواردبازدهی و اثربخشی فناوریهای بهکار گرفته شدهنسبت به هزینههای مصرف شده پایین است کهقابل تامل و بررسی است.
بقا و رشد سازمانها در گرو تغییر نگرش بهاطلاعات به عنوان یکی از منابع اصلی هر سازماناست و بر این اساس، ضرورت برخورد مناسب،منسجم و برنامهریزی شده مدیران با این منبعاولویت بسیار بالایی پیدا خواهد کرد. اهداف ورهآوردهای مقاله متعدد هستند و در ادامه به آنهااشاره میرود، اما هدف اصلی تحقیق انجام شدهایناست که یک مدیر چگونه روی فناوریاطلاعات سرمایهگذاری کند.
مفهوم سرمایهگذاری در سیستمهایاطلاعات مدیریت، که در این گزارش از آن بسیاراستفاده خواهد شد شامل تمامیسرمایهگذاریهایی است که در زمینه سیستمهایپردازش تراکنش، سیستمهای گزارش مدیریت،سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری، سیستمهایپشتیبانی مدیریت ارشد، سیستمهای مدیریتدانش و خودکارـ سازی اداری و مجموعهنیازمندیهای آنها اعم از سختافزار، نرمافزار وشبکه خواهد بود.
برای آنکه موضوع از همین ابتدا روشنشود سؤالهایی را که سعی شده است در این مقالهبه آنها پاسخ داده شود در اینجا مطرح میکنیم.
1. چرا برنامه راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت برای بنگاه ضروری است؟
2. ویژگیها و محتوی یک برنامه راهبردیسیستمهای اطلاعات مدیریت چیست؟
3. آیا میتوان فرایند برنامهریزی را در قالب یکمدل تدوین و ارائه کرد؟
4. نقاط قوت و ضعف روشهای فراگیر کداماند؟ وآیا میتوان روشی را معرفی کرد که نقاط ضعفکمتری داشته باشد؟
5. یک روش برنامهریزی مناسب چگونه انتخابمیشود؟
6. معیارهای گزینش روش مناسب کداماند؟
ضرورت برنامهریزی
تحولات انجام شده در چند دهه اخیر جایهیچگونه شک و تردیدی را نسبت به ضرورتبرنامهریزی راهبردی سیستمهای اطلاعاتمدیریت باقی نمیگذارد، زیرا:
- اقتصاد جهانی و بر اثر آن رقابت نیز بسیارفشردهتر شده است و عملیات هر بنگاه باید بهشکل جهانی انجام شود.
- اقتصاد در صنایع مختلف تغییر پیدا کرده و بردانش و اطلاعات بنیانگذاری شده است.
- ساختارهای سازمانی و خطمشهای مدیریتیکاملا متحول شدهاند.
- فناوری اطلاعات کاملا دگرگون شده است و بهلحاظ کمی (توسعه در کل جهان) و کیفی (تنوعو سرعت اطلاعات) با قبل قابل مقایسه نیست.
- از اطلاعات به عنوان منبع راهبردی نامبردهمیشود.
آنچه از دیدگاه مدیریت هر بنگاه پراهمیت به نظرمیرسد نحوه سرمایهگذاری در فناوری اطلاعاتاست، زیرا:
- اجرای برنامه مستلزم سرمایهگذاری بسیارسسنگین است.
-نتایج حاصل از اجرای برنامه باید پاسخگوینیازهای واقعی سازمان باشد.
- اجرای برنامه نیاز به ایجاد فرهنگ جدید دارد.
- اجرای برنامه مستلزم جذب و تربیت نیرویانسانی است.
- اجرای برنامه تاثیر بسیار گسترده و عمیقی درسازمان ایجاد میکند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
، راهبردی خردمندانه اما ناکام اقتصاد بدون نفت
اهمیت نفت در جهان امروز از زمان اکتشاف آن تاکنون هم از بعد تولید انرژی، هم از لحاظ تأمین مواد اولیهی مورد نیاز برای تولید کالاهای صنعتی بر هیچ کس پوشیده نیست. بدون شکزندگی انسان امروزی بدون تولید و مصرف انبوه نفت امکانپذیر نیست. دنیای صنعتی، دارای بیشترین وابستگی به این مادهی حیاتی است و هیچ گاه نمیتواند در قبال جریانات تولید،استخراج، قیمتگذاری و نحوهی مبادلهی آن در دنیای کنونی بی تفاوت باشد. این مادهی حیاتی از جمله منابع تجدیدناپذیر بوده و با توجه به وابستگی روزافزون حیات اقتصادی بشر به آن،داشتن راهبردی اصولی و کارساز در جهت بهرهبرداری از این منابع را اجتنابناپذیر ساخته است. اطلاعات موجود حاکی از آن است که جایگزینی سایر منابع به جای نفت از لحاظ اقتصادیو تکنولوژیک، تاکنون به طور قابل توجهی عملی نبوده است. تلاشهای بشر صرفاتوانسته است برخی منابع را در زمینهی تولید انرژی از جمله انرژی هستهای یا سایر انرژیهای نو را تاحدودی جایگزین نفت نماید، هرچند روند جایگزینی در حد انتظار نبوده است. به هر ترتیب با فرض دستیابی بشر به تکنولوژیهای اقتصادی و اطمینانبخش در زمینهی بهبودجایگزینی انرژی هستهای و انرژیهای نو به جای سوختهای فسیلی (از جمله نفت)، تاکنون در زمینهی مواد اولیه، جایگزینی برای نفت متصور نبوده است.نفت به عنوان عامل مثبت دوم در شکلگیری توسعهی اقتصادی ایران، بعد از انقلاب مشروطه ایفای نقش نموده است. بعد از اکتشاف، تولید و صدور نفت، درآمدهای نفتی بخش مهمی ازبودجهی کشور را در جهت تأمین مالی برنامههای توسعه برای اجرای طرحهای زیربنایی تشکیل داده است. پرواضح است بدون برخورداری از منابع نفتی، توسعهی ایران در همین حد نیزامکانپذیر نبوده است. تصور حذف نفت از اقتصاد ایران، تصوری غلط و غیر اقتصادی است. نفت، ثروت ملی ماست و به مثابه خون در رگ حیات اقتصادی ایران در جریان است.تز اقتصاد بدون نفت، راهبردی بود که رهبر نهضت ملی ایران (دکتر مصدق) جهت به سرانجام رساندن اهداف اصلی نهضت تدوین و به مرحلهی اجرا گذاشت. عمر کوتاه این استراتژی،موجب گردید تا عمدتابا رویکردی کوتاهمدت به این مسئله پرداخته شود، به همین لحاظ، عمدتاعملکرد و میزان موفقیت آن در دورهی صدارت دکتر مصدق مورد ارزیابی قرار گرفته است.هرچند شرایط پیش آمده ناشی از قطع صادرات نفت و لذا حذف شدن درآمدهای نفتی از بودجهی دولت، به کارگیری چنین راه کاری را برای دولت مصدق اجتنابناپذیر مینمود و شاید همدر غیاب چنین مشکلی یا حل مسالمتآمیز مسئلهی نفت، این تز احتمالا در دستور کار دولت مصدق قرار نمیگرفت، اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که شناخت و ارزیابی این راهبرددر چارچوب اولیه و شرایط زمانی دولت ملی مصدق، صرفامیتواند ارزش و حقانیت نهضت ملی را در بعد اقتصادی آن برای ما روشن سازد. شناخت و بررسی اصول و محورهای تدوینشدهی تز اقتصاد بدون نفت (که در ادامه خواهد آمد) در شرایط و بستر زمانی مربوطه، ما را به انتخاب رهیافتی خردمندانه توسط رهبران نهضت ملی واقف میسازد، بنابر چهار دلیل عمدهیزیر: 1ـ نقش اساسی نفت در استقلال اقتصادی و سیاسی ایران2ـ توجه به نقش بخشهای کشاورزی و صنعت در اقتصاد ملی3ـ ایجاد ثبات در درآمدهای ارزی 4ـ استفادهی بهینه از منابع و ثروتهای تجدیدناپذیر ملی در جهت توسعهی سرمایهی مادی ملی.رهبران نهضت ملی نه تنها به اهمیت مسئلهی نفت در زمینهی استقلال سیاسی، بلکه به نقش آن در روند رشد و توسعهی اقتصادی کشور هم آگاه بودند، از این رو تصور حذف نفت ازاقتصاد ایران از تز اقتصاد بدون نفت، برداشت منصفانهای نیست، هرچند یکی از تحریفاتی که مخالفین نهضت انجام دادهاند، این است که مصدق با تز خود قصد داشته است ذخایر نفتیایران را بلا استفاده بگذارد، این دروغ بزرگی است. بستن سه قرارداد مهم با شرکتهای ایتالیایی و ژاپنی برای تهاتر و فروش نفت توسط دولت مصدق برای مقابله با تحریم شرکت نفت انگلیس و همچنین استفادهی مناسب از منابع نفتی،مصادیق بارز توجه دولت ملی به نقش نفت در اقتصاد ایران میباشد. نگاه به تز اقتصاد بدون نفت در محدوده و شرایط زمانی نهضت ملی ایران، هرچند از لحاظ تاریخی و سیاسی بسیار ارزشمند است، اما به حکم خرد و اصل استقلال سیاسی و اقتصادیکشور، توقف در این استراتژی در آن شرایط خاص و عدم توجه به ضرورت آن به عنوان رویکردی اجتنابناپذیر در بهرهگیری بهینه از منابع اقتصادی، خطایی آشکار است، همانگونه که تا50 سال بعد از شکست نهضت ملی به طور مداوم در حوزهی عمل و سیاستهای اقتصادی از خود نشان دادهایم. برای تبیین بهتر موضوع در ادامه به طور اجمالی به زمینههای ظهور نفتدر عرصهی اقتصادی و سیاسی ایران و پیامدهای ناشی از آن پرداخته میشود.امتیاز اکتشاف، استخراج، حمل و نقل و فروش نفت ایران در سال 1280 شمسی (1901 میلادی) توسط پادشاهی سبک مغز و ضعیف (مظفرالدین شاه قاجار) ـ که در رأس یک نظاماستبدادی قرار داشت ـ به مدت 60 سال و به ازای مبلغ ناچیزی معادل 200000 لیره استرلینگ به ویلیام دارسی انگلیسی و شرکای او واگذار گردید. سپس، شرکت نفت انگلیس ـ ایران در سال 1287 شمسی تأسیس و حوزهی فعالیت آن تمامی مناطق نفتی ایران غیر از منطقهی زیر نفوذ شوروی در شمال را در بر میگرفت و 51 درصدسهام آن متعلق به دولت انگلیس بود. شرکت متعهد بود که 16 درصد سود خالص خود را به ایران بپردازد. این درآمد هرچند نسبت به دریافتیهای سهامداران و مالیات دریافتی دولتانگلیس ناچیز بود، اما منبعی بود برای تأمین هزینههای داخلی و تأمین ارز خارجی و محدودیتهای دولت را تا حدودی برطرف نمود. امتیازنامهی دارسی بعد از فوران اولین چاه نفت در مسجد سلیمان در سال 1287 شمسی (1908 م) به مدت 25 سال به استثمار واقعی ایران توسط انگلیس دامن زد. با نگاهی به رونددرآمد مستقیم ایران ناشی از تولید و صدور نفت طی سالهای (1305 تا 1311هـ.ش) نشان میدهد در حالی که تولید نفت در طول این دوره هر ساله به جز سال