لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
سیره ائمه معصومین(ع) در برابر حکومتهاى هم عصر خویش نشان مىدهد که آنانازهر وسیلهاى براى مبارزه با آنها استفاده مىکردهاند، هر چند که در زمانهاىمختلف،شیوه مبارزه ایشان متفاوت بوده است. شیوه مبارزه ائمه(ع) را مىتوان به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کرد. در مبارزه مستقیم، به روشنگرى صریح درباره ماهیت حکومتهاى وقت و حتى در مواردى به براندازى آنها اقدام مىکردند. مبارزه غیر مستقیم آنان استفاده از هر روشى بود که غیر مستقیم، به نفى مشروعیت و تضعیف حکومتها منجر شود.
بررسى این دو روش مبارزه مىتواند روشن سازد که مبارزه آنان با حکومتها بر چه مبنا و اساسى بوده است و آیا صرفاً به این علت بوده است که این حکومتها در روش خویش عادلانه رفتار نمىکردند یا غیر از این، علل دیگرى نیز دخالت داشت که ماهیت آنها را ظالمانه مىساخت، به گونهاى که هرگز اصلاحپذیر نبودند. پیش از پرداختن به اصل مبحث، گفتنى است که ائمه(ع) از یک اصل پنهان کارى، به نام تقیه، در برابر حکومتهاى وقت استفاده و اصحاب خویش را به رعایت آن سفارش مىکردند. در بحثهاى پیشین گذشت که حضرت على(ع) براى حفظ جان خویش از همین روش استفاده مىکرد، امام حسین(ع)
اصحاب خویش را به کتمان و مخفى کارى توصیه مىکرد و امام باقر(ع) نیز به ابابصیر توصیه مىکند که در جامعهاى که حکومت آن در دست افراد ناحق و هوس باز است، در ظاهر، هم چون دیگران و در باطن، مخالف آنان عمل کنید:
«خالطوهم بالبرانیة و خالفوهم بالجوانیة اذا کانت الامرة صبیانیه» [1]
توجه به این نکته درباره تقیه، لازم است که تقیه یک ضرورت است و امرى مستمر و دائم محسوب نمىشود. بنابراین، ممکن است امرى در یک زمان، جزء موارد تقیه باشد و در زمان دیگر نباشد. از این رو، ائمه(ع) در مواردى هم کارى با حکومتها را براى اصحاب خویش مجاز مىدانستند و در مواردى آنان را از آن بر حذر مىداشتند. همین طور گاهى حفظ سرّ امامت خویش را خواستار مىشدند؛ ولى در موارد دیگر، آشکارا به تبیین آن مىپرداختند بدین ترتیب، موارد تقیه در زمانها و مکانهاى مختلف، متفاوت مىشود و بدین علت است که در روایت، تشخیص مورد آن را برعهده اشخاص گذاشتهاند که چه امرى باید پنهان بماند و چه امرى نه.
1. مبارزه مستقیم
همان طور که گذشت، سیره ائمه(ع) درمبارزه مستقیم با حکومتها به دو شکل متجلى شده است:
1. قیام و مبارزه مسلحانه براى براندازى حکومت. این روش مبارزه را در سیره امام على و امام حسن(ع) در براندازى حکومت معاویه بررسى کردیم و حتى از تصمیم حضرت على براى براندازى حکومت عثمان سخن گفتیم. هم چنین آن را در سیره امام حسین(ع) مشاهده مىکنیم که درباره آن بحث خواهیم کرد.
2. تبیین و روشنگرى درباره ماهیت حکومتها در جهت نفى مشروعیت و پشتوانه اجتماعى ومعنوى آنها.
اینک بحث درباره مبارزه ائمه(ع) با حکومتها را در قالب این دو روش ادامه مىدهیم.
قیام حسینى، تکمیل کننده هدف امام على(ع)
در گفتار پیشین بیان شد که مبارزه بدون انعطاف حضرت على(ع) علیه معاویه، در حقیقت، مبارزه با سیره عملى حکومتى بود که پس از رسول خدا (ص) تحقق یافته و ثمرهاى هم چون معاویه را به بار آورده بود و آن حضرت براى این که نشان دهد این سیره را هرگز به رسمیت نمىشناسد، یک لحظه نیز در برابر معاویه کوتاه نیامد و او را تأیید نکرد. پس از ایشان امام حسن(ع) کار نیمهتمام پدر را پىگیرى کرد؛ ولى شرایط، همچون زمان پدر، توفیق تکمیل این هدف را به ایشان نداد.
پس از شهادت امام حسن(ع) و حتى پیش از آن، چشمهاى گروهى از شیعیان، که از اوضاع جامعه خشنود نبودند، به سوى امام حسین(ع) دوخته شده بود تا او را به قیام علیه معاویه وا دارند؛ ولى از آن جا که سیره ائمه(ع) در شرایط یک سان، به یک سنوال است، آن حضرت نیز در هر دو زمان، شیعیان را به صبر و تقیه سفارش کرد و آنان را آگاه ساخت که تا معاویه زنده است، قیام و مبارزه امکان ندارد و به مقصود نمىرسد؛
اما اقدامات آن حضرت پیش از مرگ معاویه و پس از آن نگرش و هدف آن امام، از قیام و حکومت جامعهاسلامى را روشن مىکند و نشان مىدهد که قیام ایشان تکمیل کننده هدف حضرت على(ع) و هم سو با آن است.
اولین اقدام آشکار آن حضرت، موضعگیرى سخت در برابر جانشینى یزید بود. معاویه براى زمینه سازى بیعت براى یزید، نامههایى به بزرگان مدینه نوشت و از آنان خواست که در این امر، فتنه ایجاد نکنند و با یزید بیعت کنند. امام حسین(ع) در پاسخ این نامه یادآور شد که بزرگترین فتنه، حکومت معاویه است و هیچ عملى نزد ایشان با فضیلتتر از جهاد علیه او نیست.[1] پس از این نامه نگارى، خود معاویه به مدینه آمد تا به طور حضورى از مردم مدینه براى یزید بیعت بگیرد و بزرگان این شهر را بترساند و کار خلافت براى یزید را به سرانجام برساند. او در سخنرانى عمومى خویش ضمن توصیف و تمجید از رسول خدا (ص) سعى کرد با تثبیت خلافت عمر، ابوبکر وعثمان و زیر سؤال بردن خلافت حضرت على و امام حسن(ع) و تمسک به مقدم شدن عمرو عاص بر اصحاب رسول خدا در غزوه ذات السلاسل، به تحکیم جانشینى یزید بپردازد. در این زمان، امام حسین(ع) در پاسخ به معاویه، ضمن بیان ضلالت و گمراهى او، حتى درباره بیان صفات پیامبر اکرم (ص) به او یادآور شد که خلافت و حکومت، از راه وراثت، به او منتقل مىشود و معاویه حق ندارد آن را به دیگرى واگذار کند:
«و رایتک عرضت بنا بعد هذا الامر و منعتنا عن آبائنا تراثا و لقد - لعمر اللّه - اورثنا الرسول ولادة، اما حججتم به القائم عند موت الرسول فاذعن للحجّة بذلک و رده الایمان الى النصف فرکبتم الاعالیل وفعلتم الافاعیل و قلتم کان و یکون حتى اتاک الامر یا معاویه» .[1]
در این سخن، امام(ع) ضمن بیان این که قریش با احتجاج به نزدیکى خود به رسول خدا(ص) پس از رحلت آن حضرت، خلافت را به دست گرفتند و انصار نیز با استدلال آنان خاضع گردیدند، همه دوران خلافت پس از آن حضرت را زیر سؤال مىبرد؛ زیرا خلافت حق اهل بیت است که به واسطه قرابت با رسول خدا(ص) به آنان مىرسد و دیگران با بهانههاى واهى، بر آن سوار شدند و با انجام افعال ناشایست، آن را تثبیت کردند تا این که خلافت به دست معاویه رسید.
چند روز پس از آن، که معاویه دوباره براى استحکام جانشینى یزید سخنرانى کرد و او را بهترین فرد براى خلافت معرفى نمود، امام حسین(ع) ضمن رد شایستگى یزید، با صراحت بر این که تنها ایشان شایسته این قیام است، در برابر معاویه موضعگیرى کرد و اقدامات معاویه در تعیین جانشین را زیر سؤال برد.[2] امام(ع) حتى در برابر اقدام معاویه براى ازدواج یزید با همسر عبدالله بن سلام، پس از گرفتن طلاق او، عکس العمل نشان داد و آن زن را پیش از این که معاویه بتواند به ازدواج یزید در آورد، به همسرى خویش برگزید و سپس او را طلاق داد تا دوباره با شوهر خویش زندگى کند.[3]
دومین اقدام امام حسین(ع) در این زمینه، یک سال پیش از مرگ معاویه صورت پذیرفت. آن حضرت در این سال به حج مشرف شد و در آن جا از بنى هاشم خواست تا بزرگان قریش را گرد هم آورند. سپس امام در جمع این گروه، که بالغ بر هفتصد نفر مىشدند و دویست نفرآنان صحابى رسول خدا (ص) بودند، به تشریح آیاتى پرداخت که در حق اهل بیت نازل گردیده است و نیز سخنان رسول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
رازهای نهفته گفتار و رفتار پیامبر(ص) درباره فاطمه(س) نمونه هایی از رفتار ویژه پیامبر(ص) با فاطمه زهرا(س)1-تعریف و تمجید بسیار از فاطمه(ع) و بیان عظمت او نزد خدا و رسول خدا در هر مناسبت که دست می داد، به ویژه مواقعی که موجب می شد دیگران از آن تمجیدها مطلع شوند، و نیز سخنانی که در بحث قبل از رسول خدا(ص) نقل گردید، بهترین دلیل و شاهد بر این ادعا است.2-او را زیاد می بوسید(93)، گاهی بین دو چشمان و (94) گاهی دستهای او و گاهی عرض صورت او را می بوسید(95)3-شبها پیامبر به بستر خواب نمی رفت مگر آنکه سراغ فاطمه می رفت، او را می بوسید و برایش دعا می کرد (96)
ب)- نمونه هایی از رفتار ویژه پیامبر(ص) با فاطمه زهرا(س)1-تعریف و تمجید بسیار از فاطمه(ع) و بیان عظمت او نزد خدا و رسول خدا در هر مناسبت که دست می داد، به ویژه مواقعی که موجب می شد دیگران از آن تمجیدها مطلع شوند، و نیز سخنانی که در بحث قبل از رسول خدا(ص) نقل گردید، بهترین دلیل و شاهد بر این ادعا است.2-او را زیاد می بوسید(93)، گاهی بین دو چشمان و (94) گاهی دستهای او و گاهی عرض صورت او را می بوسید(95)3-شبها پیامبر به بستر خواب نمی رفت مگر آنکه سراغ فاطمه می رفت، او را می بوسید و برایش دعا می کرد (96)4-وقتی پیامبر برای نماز در مسجد از در خانه فاطمه عبور می کرد، می ایستاد و رو به خانه فاطمه می کرد و به او سلام می داد و می گفت: السلام علیکم اهل البیت و رحمه الله و برکاته(97)5-هنگامی که فاطمه نزد پیامبر گریه می کرد، به صورت او دست می کشید و اشکهای او را پاک می کرد. (98)6-هنگامی که فاطمه بر پدر وارد می شد، پیامبر(ص) جلو او می ایستاد او را می بوسید و فاطمه را در جای خود می نشاند(99)7-به فاطمه اظهار محبت زیاد می نمود(100) و از شوق می گریست.(101)8-پیامبر هنگام سفر، آخرین کسی که تودیع می نمود، فاطمه بود لذا تمام سفرهای پیامبر از خانه فاطمه شروع می شد.(102)9-پیامبر هنگام بازگشت از سفر پیش از همه به دیدار فاطمه می رفت و به او سلام می داد لذا تمام سفرهای پیامبر به خانه فاطمه ختم می شد.(103)10-از جنگها که برمی گشت اول سراغ فاطمه می گرفت و او را می بوسید.(104)11-هنگامی که به دیدار فاطمه می رفت ملاقات با او را طول می داد.(105)12- هنگام هجرت از مکه، بیشتر از همه نگران فاطمه زهرا بود.(106)13-فاطمه سنگ صبور پیامبر بود و در سختیها، فاطمه از پدر دلجوئی می طلبید.(107)14-پیامبر از سختیهایی که به فاطمه می رسید متأثر می شد و می گریست.(108)15-پیامبر در هنگام ورود به منزل فاطمه، در می زد و اجازه می گرفت و او را تعظیم می نمود.(109)16-هنگام احوال پرسی از او، بر سر او دست می کشید و با تلطف تمام از او احوال پرسی می نمود.(110)17-فاطمه زهرا را که می دید فرحناک و خوشحال می شد.18-پیامبر تحمل ناراحتی و گریه فاطمه را نداشت و همواره دنبال مسرورکردن فاطمه بود.(111)19-در عین نداری فاطمه، فقرا را به در خانه فاطمه می فرستاد و آن بانو نیز فقیر را ناامید بر نمی گردانید.(112)20-پیامبر(ص)، فاطمه را ضرب المثل برای نزدیکترین فرد به خود و یا نمونه اعلاء قرار می داد.(113)21-دستان او را می گرفت و خطاب به مردم می گفت: هرکس او را می شناسد که می شناسد و هرکس او را نمی شناسد، این فاطمه دختر محمد است، پاره تن من و قلب و روح و روان من است، هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت نموده است.(114)22-در امر ازدواج گرچه به امر الهی بود، در عین حال برای تعظیم فاطمه زهرا با او مشورت می نماید و از او کسب رضایت می کند.(115)23-پیامبر امر به بزرگداشت عروسی فاطمه می دهد.(116)24-در شب عروسی، خود دست فاطمه(ع) را در دست علی(ع) می گذارد و برای آنان دعا می کند و می فرماید ای علی بارک الله فی ابنه رسول الله.(117)25-به مناسبت ازدواج فاطمه زهرا به منبر می رود و برای مردم خطبه می خواند.(118)26-پیامبر تمام دربهای خانه صحابه را که به مسجد گشوده می شد، به جز در خانه فاطمه زهرا و علی(ع) را بست.(119)27-پیامبر در آخرین لحظات حیات، دست فاطمه را می گیرد و می فشرد و برای مصائبی که بر فاطمه زهرا خواهد آمد، آنقدر گریه می کند تا از هوش می رود.(120)28-در آخرین لحظات، فاطمه را به خود می چسباند و در حالی که دست او را در دست علی(ع) می گذارد، به علی سفارش مؤکد فاطمه را می نماید.(121)آنچه گذشت فقط چند نمونه از سخنان و رفتار پیامبر نسبت به فاطمه زهرا(ع) بود.ج)-پیام و راز نهفته در سخنان و رفتار پیامبر(ع) نسبت به فاطمه(ع)بدون تردید چنان کلمات و رفتاری نمی تواند فقط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
Organizational studies
From Wikipedia, the free encyclopedia
Jump to: navigation, search
Organizational studies, organizational behaviour, and organizational theory is the systematic study and careful application of knowledge about how people - as individuals and as groups - act within organizations.
Overview
Organizational studies encompasses the study of organizations from multiple viewpoints, methods, and levels of analysis. For instance, one textbook [1] divides these multiple viewpoints into three perspectives: modern, symbolic, and postmodern. Another traditional distinction, present especially in American academia, is between the study of "micro" organizational behavior -- which refers to individual and group dynamics in an organizational setting -- and "macro" organizational theory which studies whole organizations, how they adapt, and the strategies and structures that guide them. To this distinction, some scholars have added an interest in "meso" -- primarily interested in power, culture, and the networks of individuals and units in organizations -- and "field" level analysis which study how whole populations of organizations interact. In Europe these distinctions do exist as well, but are more rarely reflected in departmental divisions.
Whenever people interact in organizations, many factors come into play. Modern organizational studies attempt to understand and model these factors. Like all modernist social sciences, organizational studies seek to control, predict, and explain. There is some controversy over the ethics of controlling workers' behaviour. As such, organizational behaviour or OB (and its cousin, Industrial psychology) have at times been accused of being the scientific tool of the powerful.[citation needed] Those accusations notwithstanding, OB can play a major role in organizational development and success.
The goal of the organizational theorist is to revitalize organizational theory and develop a better conceptualization of organizational life.[2] An organizational theorist should carefully consider levels assumptions being made in theory[3], and is concerned to help managers and administrators.[4]
[edit] History
The Greek philosopher Plato wrote about the essence of leadership. Aristotle addressed the topic of persuasive communication. The writings of 16th century Italian philosopher Niccolò Machiavelli laid the foundation for contemporary work on organizational power and politics. In 1776, Adam Smith advocated a new form of organizational structure based on the division of labour. One hundred years later, German sociologist Max Weber wrote about rational organizations and initiated discussion of charismatic leadership. Soon after, Frederick Winslow Taylor introduced the systematic use of goal setting and rewards to motivate employees. In the 1920s, Australian-born Harvard professor Elton Mayo and his colleagues conducted productivity studies at Western Electric's Hawthorne plant in the United States.
Though it traces its roots back to Max Weber and earlier, organizational studies is generally considered to have begun as an academic discipline with the advent of scientific management in the 1890s, with Taylorism representing the peak of this movement. Proponents of scientific management held that rationalizing the organization with precise sets of instructions and time-motion studies would lead to increased productivity. Studies of different compensation systems were carried out.
After the First World War, the focus of organizational studies shifted to analysis of how human factors and psychology affected organizations, a transformation propelled by the identification of the Hawthorne Effect. This Human Relations Movement focused on teams, motivation, and the actualization of the goals of individuals within organizations.
Prominent early scholars included Chester Barnard, Henri Fayol, Arjen Blankesteijn, Frederick Herzberg, Abraham Maslow, David McClelland, and Victor Vroom.
The Second World War further shifted the field, as the invention of large-scale logistics and operations research led to a renewed interest in rationalist approaches to the study of organizations. Interest grew in theory and methods native to the sciences, including systems theory, the study of organizations with a complexity theory perspective and complexity strategy. Influential work was done by Herbert Alexander Simon and James G. March and the so-called "Carnegie School" of organizational behavior.
In the 1960s and 1970s, the field was strongly influenced by social psychology and the emphasis in academic study was on quantitative research. An explosion of theorizing, much of it at Stanford University and Carnegie Mellon, produced Bounded Rationality, Informal Organization, Contingency Theory, Resource Dependence, Institutional Theory, and Organizational Ecology theories, among many others.
Starting in the 1980s, cultural explanations of organizations and change became an important part of study. Qualitative methods of study became more acceptable, informed by
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
اخلاق و رفتار ایرانیان
ایرانیان برنج زیاد می خوردند
ایرانی ها برنج را به هزار قسم درست می کنند، برنج غذایی است سالم . در مهمانی ها برنج غذای اصلی است.
ایرانیان به ستاره شناسی باور دارند
ایرانیان بی اندازه مایل به دانستن آینده هستند و به این جهت ستاره شناسان و طالع بینان را شخصیت های خیلی مهم می دانند و با منجمین به منزله هاتفان غیب مشورت می کنند.
ایرانیان به دید بازدید اهمیت می دهند
ایرانیان عادت دارند در تمام عید ها رسمی با هم دید و بازدید کنند. اول بزرگان در منزل می نشینند و زیر دستان به دیدن آنها می روند. سپس آنها سوار اسب شده به بازدید زیر دستان می روند.
ایرانیان به راحتی دیگران را در غذای خود شریک میکنند
ایرانیان مردمی شرافتمند و هرکس بر ایشان هنگام غذا وارد شود با خوش رویی به وی خوراک می دهند، بر عکس اخلاق فرانسویان که زمان خوردن در را به روی خود میبندند.
ایرانیان بسیار به شعر اهمیت می دهند
شعر آنچنان اهمیتی نزد ایرانیان دارد که می توانم بگویم هیچ ملتی از این جهت به پای آنان نمی رسد.
ایرانیان اهل تعارف اند
هنگام گفتگو کلمات مودبانه و متواضعانه ای به کار می برند، برای مثال هنگامی که را به درون خانه خود دعوت می کنند میگویند : «خانه ما ار منور فرمودید»، «قربان شما»، «چشمم کف پایت» و ... . ایرانیان بیش از فرانسوی ها میدانند که چگونه الفاظ را بیارایند و خوش آمد گویند.
ایرانیان آزادی دگر اندیشان و خارجیان را محترم می شمارند
با ایرانیان بذله گو و خوش طبع که اصول فلسفی و ریاضی ما را دارند، نه علم و فلسفه دینی مارا، می توان در ملا عام و بدون حراس از قاضی راجع به دین و مذهب مباحثه کرد، ولی نمی توان اعتماد آنان را جلب کرد. مسیحیان و خارجیان علاوه بر آنکه آزادند تا درباره کیش و آیین صحبت کنند میتوانند لباس ایرانی بپوشند و شمشیر ببندند.
ایرانیان با ادب و نزاکت سخن می گویند
آیین سخن گفتن ایرانیان بسی دل نشین و مهر آمیز و مردمی است. در وقت پذیرایی به کسی که به دیدارش آمده با گشاده رویی و لبخندی نوازشگر خوشامد گویی هایی از این دست را بر زبان می آوردند: صفا آوردی، خوش آمدی، جای شما خالی بود و ... . یکی از نزاکت هایی که در زبانشان وجود دارد این است که همیشه در حرف زدن چه از دیگران باشد چه از خودشان، سوم شخص به کار می برند. باز هم تکرار می کنم، ایرانیان یقینا مهربان ترین مردم جهان هستند. گیرا ترین روش ها جذاب ترین هنجارها، لطیف ترین خلق و خوش ها را دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
اثر بخشی رفتار والدین در ارتقای سلامت روانی فرزندان
عقل دانش مدار انسان را می بایست با توجه به تحولات پرشتاب عصر فرامدرن با روح آرام بخش تلفیق کرد.
عقل دانش مدار انسان را می بایست با توجه به تحولات پرشتاب عصر فرامدرن با روح آرام بخش تلفیق کرد.
لازمه ماندگاری و بقاء، حرکت کردن هم جهت و همسو با این تحولات است.
با توجه به شرایط پیچیده زندگی والدین به جهت نداشتن فرصت کافی برای تربیت و آموزش فرزندان خود تربیت و آموزش آنها را به نهادهای آموزشی سپرده اند تا علاوه بر آموزش مهارتهای تحصیلی، آموزش مهارتهای زندگی راهم ییاموزند.
آیا می توان گفت دانش آموزی که صرفاَ در فعالیت های تحصیلی موفق است از نظر روانی، سلامت کاملی را دارا می باشد؟
آیا می توان نقش خانواده را در سلامت روان این فرزندان که خود سرمایه های این مرز و بوم هستند، نادیده گرفت.
سرمایه هایی که در صورت برخورداری از سلامت کامل می توانند منجر به نوآوری و اندیشه کار درجامعه شوند.
باید بتوان نسلی خود آغازگر، خود مشاهده گر، خود قضاوت کننده، خود راهبر مدیر و خود تغییر دهنده تربیت کرد و آنها را قادر ساخت تا ظرفیت های جدیدی در خود بوجود آورند و آگاهانه، مستمرانه و سریع تغییرات ایجاد نموده و پاسخگوی سریع در جامعه در حال یادگیری باشند.
این زمانی مؤثر است که این سرمایه ها در سلامت کامل روانی باشند.
خانواده به عنوان اولین، مؤثرترین، مهمترین کانون رشد و تربیت ومنبع کسب اطلاع در شکل گیری و ایجاد سلامت روانی نقش ارزنده ای را دارد و هیج جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر این که از خانواده های سالمی برخوردار باشد، خانواده ای که بتواند خود را با تغییرات اجتماعی وسیعی که ناشی از گذر سنت به مدرنیزه است تطبیق دهد و در این راستا به تربیت فرزندانی توجه داشته باشد که بتوانند برای خود و جامعه شان مفید واقع شوند.
سازمان جهانی بهداشت (WTO)، سلامت روانی را توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمانی تعریف کرده است که هیچکدام بر دیگری برتری ندارد.
این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شد.
سلامت روانی همان سلامت فکر کردن و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است نه تنها جسم، بلکه روح نیز احتیاج به مراقبت دارد و این دو جدای از هم نیستند.
ایجاد سلامت روانی، هدف سازگاری فرد با محیط اطراف خود است در صورتی که بتواند خود را با محیط تطبیق دهد، قابلیت های خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفی و رفتاری باشد، در این صورت می توان گفت، از سلامت روانی برخوردار است.
● ویژگیهای فردی که دارای سلامت روانی است
ـ نسبت به خود، خانواده و جامعه بی تفاوت نیست.
ـ با دیگران سازگاری دارد.
ـ به خود و دیگران احترام می گذارد.
ـ شاد و مثبت اندیش است.
ـ به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهی دارد.
ـ در برابر ناکامی ها تسلیم نمی شود و خود را نمی بازد.
ـ در برابر موقعیت ها و شرایط، انعطاف پذیر است.
ـ از توانایی های خود شناخت دارد و به دنبال رشد استعدادهایش است.
ـ دنیا را گذرگاهی برای رسیدن به آخرت می داند.
ـ نیازهایش را به گونه پاببای برآورده می کند که با ارزش های جامعه منافات نداشته باشد.
ـ صداقت و درستکاری در رفتار و گفتارش دارد.
ـ امید و شوق به زندگی دارد.
ـ فردی خود کنترل در تمام شرایط زندگی است.
ـ مسئولیت پذیر ومتعهد است.