نظریه نقش در روانشناسی اجتماعی
نظریه نقش در روانشناسی اجتماعی
مقدمه
نقش، معانی مختلفی را به ذهن متبادر میسازد. یکی از متداولترین مفاهیم آن مرتبط با اعمالی است که هر فرد به مناسبت پایگاههایی که در جامعه دارد انجام میدهد. از نظر والتر کوتو نقش معرف رفتاری است که هر کس با توجه به مقام و پایگاه اجتماعی فرد حق دارد از او انتظار داشته باشد.[1]
بروس کوئن مینویسد: نقش به رفتاری اطلاق میشود که دیگران از فردی که پایگاه معینی را احراز کرده است، انتظار دارند. نقشهای مناسب، بهصورت بخشی از فرایند اجتماعیشدن به فرد آموخته میشود و سپس او آنها را میپذیرد.[2]
از نظر لینتون (Ralph Linton: 1893-1953) نقش شامل نگرشها، ارزشها و رفتاری است که از سوی جامعه به فرد یا افرادی که این پایگاه را اشغال میکنند، داده میشود.[3]
مفهوم نقش با مفهوم موقعیت اجتماعی رابطه دارد، گرچه باید از آنهم متمایز شود. موقعیت، عنصری از ساختارشناسی سازمانی، جایگاهی در فضای اجتماعی و مقولهای از عضویت سازمانی است. به این ترتیب، نقش جنبهای از فیزیولوژی سازمانی است و مستلزم کارکرد، انطباق و فرایند است. اگر گفته شود شخص موقعیت اجتماعی را اشغال میکند، بیان معناداری است، اما اینکه بسیاری میگویند کسی نقشی را اشغال میکند، درست نیست.[4]
مفهوم نقش را در ابتدای قرن بیستم چارلز هورتون کولی و هربرت مید عنوان کردند و تاکنون بهصورت منظم و علمی توسعه پیدا کرده است و موارد استعمال فراوان آن در قلمرو وسیع علوم انسانی مورد تأیید روانشناسان و جامعهشناسان واقع شده است.[5] این مفهوم، یکی از مفاهیم کلیدی مکتب کنش متقابل نمادین میباشد که فراوان در نظریان افرادی چون هربرت مید بهکار میرود. همچنین در نظریات ویلیام گراهام سامنر، دانیل ج. اوینسُن و اروینگ گافمن.
از نظر مید شخصیت اجتماعی فرد بهخاطر ایفای نقشهای اجتماعی تکوین مییابد. کودک بهتدریج زبان را فرامیگیرد و بهوسیله تمریناتی که در "خودی ساختن" نقش دیگران بهعمل میآورد رفتار خود را معنادار میکند. در راستای چنین روندی "من فاعلی فرد" به نفع "من مفعولی یا کلی" او تضعیف میگردد. انواع بازی به کسب این مهارتها و شکل گرفتن رفتار اندیشمندانه کمک فراوان میکند. به نظر وی وظیفه اصلی بازی نزد کودک انسان ایفای نقش و تکوین شخصیت اجتماعی و تمرین آزاد در مناسبات و روابط گروهی است.[6]
فرد در طول زندگی خود، نقشهای گوناگون را در مراحلی پیدرپی یا همزمان ایفا میکند و ترکیب مجموعه نقشهایی که از تولد تا مرگ ایفا کرده است شخصیت او را شکل میدهد.[7]
در ادامه بحث، به بررسی مفاهیم مهم و کلیدی نقش که بحثهای قابل توجهی را توسط صاحبنظران رشته جامعهشناسی بهخود اختصاص داده است، میپردازیم. این مفاهیم عمدتاً در مکتب کنش متقابل نمادین و کارکردگرایی، اساسی و مهم بوده و در نظریات افرادی چون مید و گافمن حضور فعالی دارند.
بازی نقش یا نقش بازی کردن (Play Role)
نقش بازی کردن ناظر بر رفتاری است که نمود خارجی دارد، یعنی عملی که از انسان سر میزند و با فعالیت ظاهری او تطبیق میکند، مانند تدریس معلم در یک کلاس یا مواظبت مادر از کودکش.
از نظر کوتو "نقش بازی کردن" امری روانشناسانه است و به فعالیت ذهنی و شناختن نمادی مشخص بهعنوان یک فرد مربوط میشود. مفهوم نقش بازی کردن همواره حاوی عنصر وانمود کردن و تظاهر به غیرواقعی است. از نظر وی "نقش داشتن" واژهای جامعهشناسانه است و متوجه فردی است که عضو گروهی محسوب میشود و مشتمل بر عمل جدی و واقعی است.[8]
از نظر گافمن، هنگامی که فرد نقشی را بازی میکند، بهطور ضمنی از مشاهدهگران میخواهد که بهطور جدی تأثیری را که در برابر آنها ساخته و پرداخته شده است بپذیرند، از آنها میخواهد باور کنند شخصیتی که در برابر آنهاست، واقعاً صفاتی را دارد که نشان میدهد و وظایفی که انجام میدهد پیامدهایی را خواهد داشت که بهطور ضمنی ادعای آن را داشته است و نیز بهطور کلی باور کنند واقعیت همان است که بهنظر میرسد.[9]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
دانشگاه آزاد اسلامی – واحد نیشابور
عنوان تحقیق :
آزمون های روانشناسی
استاد مربوطه :
جناب آقای کدخدایی
گرد آورنده :
حمید پاینده
زمستان 1385
پیش فرضهای روانشناسی کار
اولین پیش فرض روانشناسی کار این است که اقتصاد و صنعت با نیروی فکری و یدی انسان هدایت می شود . بنابراین سلامت فکری ونیروی دستی انسان نقش مهمی در بهبود عملکرد تولید دارد.
دوم با توجه به رشد روز افزون زمینه های اجتماعی ، اقتصادی و صنعتی بدون در نظر گرفتن جنبه های روانی مسائل انسان نمی توان به صورت عقلایی و منطقی مسائل نیروی انسانی را در محیط کار حل کرد .
سومین پیش فرض این است که روانشناسی کار بر این اساس استوار است که برای حل مسائل انسانی در کار رابطه کارگر و کارفرما حل کرد . مبتنی بر اصول و حقایق روانشناسی باشد مطمئنأ سیر صعودی در تولید و سرمایه متجلی خواهد شد .
چهارم این است که روان و رفتار مدیر و کارکنان تحت تأثیر عوامل محیطی و وراثتی است.
پنجم (روانشناسی کار) بی توجهی به تفاوتهای فردی در کار منجر به شکست مدیریت می شود .
ششم این است که هم می توان رضایت کارگران را بهبود بخشید و هم بازده کار آنها را افزایش داد .
آثار آموزشی شغل بر تفاوتهای فردی :
آموزش شغلی می تواند در افزایش ،کاهش و ثبات تفاوتها نقش داشته باشد هدف از دوره های آموزشی این است که اولاً تنجربه افراد دست کم در سطح اولیه خود باقی بماند و به مرور زمان افت نکند ثانیاً افراد صلاحیت های تازه ای را بدست آورند و برای اشتغال در پست های بالاتر آماده شوند .دوره های آموزشی تفاوتهای موجود در استعداد ها را موجب می شود وقتی افراد در مقابل یک فعالیت تازه قرار می گیرند در شیوه شروع کار احتمالاً خیلی تفاوت نشان نمی دهند و اینگونه موارد دوره آموزشی موجبات افزایش تفاوتهای فردی را فراهم می کند .
آزمونهای روانی :
تعریف آزمون :آزمون روانی عبارت است از موقعیت معین و مشخص که به عنوان یک محرک به منظور ایجاد رفتاری خاص در آزمودنی به کار میرود . آزمون یک وسیله عینی یا استاندارد و میزان شده که باری اندازه گیری رفتالرهای معین فرد به کار می رود .
انواع آزمون:
1 - آزمون نوشتاری که طی آن شخص به مجموعه ای از سوالهای مختلف کتباً پاسخ می دهد.
2 - آزمون های ابزاری یا مهارت که در آن شخص ابزار یا آلات مشخص را مرتب می کند یا کار های دستی از آن خواسته شده را انجام می دهد .
3 - آزمون های انفرادی که در هر زمان تنها یک نفر به آزمکون پاسخ می دهد.
4 - آزمون های گروهی که تعدادی از افراد همزمان به سوالات یکسان پاسخ دهند .
5 - آزمون های هوشی ، استعداد
6 - آزمونهای پیشرفت تحصیلی
آزمون های شخصیت: 1. آزمون فرانکن 2. آزمون مشاهده 3 . آزمون های عینی
آزمونهایی که هیچ گونه دخل و تصرفی را به شخص نمی توان اضافه کرد.
آزمونهای کلامی و غیر کلامی
آزمونهای............. ساخته در مقابل آزمون های استاندارد .
آزمونهای استاندارد باید دارای سه ویژگی : اعتبار، پایایی(ثبات)و هنجار باشد.
1- اعتبار: منظور از اعتبار استنباط های مناسب از نمرات آزمون یا دیگر مسائل ارزیابی است وقتی روانشناسی از اعتبار یک آزمون صحبت می کند می خواهد راجع به ارزش آزمون سخن را بیان کند و به این سوال پاسخ دهد که آیا یک آزمون خاص توانسته است آنچه را کا باید اندازه گیری کند اندازه گرفته است به عنوان مثال نمره های حاصل از اجرای یک آزمون همبستگبژی معنی دار با همش واقعی داوطلبان نشان می دهد یا خیر؟ و وقتی در آزمایش و انتخاب کارکنان یک سازمان از روشهای علمی استفاده میکنیم لازم است به این سوال پاسخ دهیم که داوطلبان یک شغل تا چه اندازه از توانایی های لازم برای انجام دادن وظایف آن شغل خاص برخوردار است فرض کنید در تجزیه و تحلیل شغل سرپرسنی مشخص کرده ایم که لازمه انجام دادن موفقیت آمیز وظایف سر پرستی برخورداری از هوش بالاتر از میانگین هوش افراد تحت نظارت سر پرستی است در اسن صورت برای اندازه گیری هوش افرادی که داوطلب تصدی وظایف سرپرستی یک واحد سازمان را بر عهده دارد باید از ابزاری استفاده کنیم که دقیقاً هوش یکی داوطلب را اندازه گیری کند نه اسعداد تحصیلی ، بلوغ عاطفی یا اطلاعاغت عمومی آن را .
2- پایایی (ثبات ): وقتی درباره پایایی یک آزمون صحبت کنیم می خواهیم این نکته را روشن کنیم که این آزمون قادر است با چه میزان از دقت آنچه را که باید بسنجد اندازه بگیرد برای مثال روان شناسی کار باید اطمینان حاصل کند که نمره ای را که امروز از اجزای آزمون استعداد فنی در مورد یک فرد خاص بدست آورده است اگر در فاصله دو یا سه هفته بعد همین آزمون را با همان شخص انجام بدهد نمره مشابه نمره اولیه بدست آورد پایایی یک آزمون را می توانیم به روش های زیر بدست آوریم .
1.تقسیم یک آزمون به دو یا چند بخش یا قسمت مشابه .
2. اجرای یک آزمون در دو زمان مختلف .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد تربت جام
موضوع:
استاد ارجمند:
؟؟؟؟؟؟
تهیه کننده:
؟؟؟؟
تابستان 85آلفرد آدلر ( 1937 ـ 1870)
آدلر معمولا به عنوان نخستین پیشگام گروه روانشناسی اجتماعی در روانکاوی تلقی می شود، زیرا در 1911 از فروید جدا شد. او نظریه ای را تدوین کرد که " علایق اجتماعی " در آن نقش عمده ای را ایفا می کنند ، و او تنها روانشناسی است که یک گروه چهارنفری تشکیل داد که به نام او نامیده می شود.
زندگی آدلر
آدلر در یک خانواده ثروتمند که در حومه وین ، اتریش ، زندگی می کردند به دنیا آمد. کودکی او با بیماری ، حسادت برادر بزرگتر ، و طرد شدن از سوی مادر مشخص شده بود. او خود را شخصی زشت و کوچک اندام تلقی می کرد. آدلر نسبت به پدرش بیش از مادرش احساس نزدیکی می کرد، و شاید مانند یونگ ، بعدها به این دلیل با مفهوم عقده ادیپ مخالفت کردکه در تجارب دوره کودکی اش انعکاس نداشت. آدلر در کودکی با جدیت تمام کار می کرد تا نزد همسالانش محبوبیت به د ست آورد، و به تدریج که بزرگتر شد، به احساس عزت نفس و پذیرش از سوی دیگران دست یافت که در میان افراد خانواده اش سراغ نداشت.
آدلر در ابتدا دانش آموز ضعیفی بود، به اندازه ای ضعیف که معلمی به پدرش گفت که این پسر برای هیچ شغلی جز شاگرد کفاشی مناسب نیست. اما آدلر با پشتکار و فداکاری خود را از پایین ترین سطح کلاس بالا کشید. هم از نظر اجتماعی و هم از نظر تحصیلی سخت تلاش کرد تا بر عقب ماندگیها و حقارتهایش غلبه کند، و بدین ترتیب برای نظریه آینده اش دایر بر اینکه شخص باید نقاط ضعفش را جبران کند نمونه ای شد.
توصیف احساسهای حقارت ، که بعدها بخش اصلی نظام او را تشکیل داد، بازتاب مستقیم تجارب اولیه خود اوست، دینی که آدلر آزادانه به آن اعتراف کرد.
آدلر در چهار سالگی ، هنگامی که از دست و پنجه نرم کردن با ذات الریه ای که او را تا دم مرگ برده بود بهبودی حاصل کرد، تصمیم گرفت پزشک شود. درجه دکتری پزشکی خود را در 1895 از دانشگاه وین دریافت کرد.
پس از گرفتن تخصص چشم پزشکی و سپس اشتغال در طب عمومی ، به روانپزشکی روی آورد. در 1902 شرکت در جلسات بحث گروهی هفتگی فروید را به عنوان یکی از چهار عضو مجاز آغاز کرد. گرچه از نزدیک با فروید کار می کرد، رابطه شخصی با یکدیگر نداشتند.
یکبار فروید گفته بود که آدلر حوصله اش را سر می برد.
آدلر در چند سال بعد نظریه ای درباره شخصیت تدوین کرد که از بسیاری جهات با نظریه فروید تفاوت داشت و تاکید فروید بر عوامل جنسی را آشکارا مورد انتقاد قرار داد. در 1910 فروید ریاست انجمن روانکاوی وین را به نام او کرده بود تا اختلافات فزاینده بین آندو از میان برداشته شود، اما در 1911 ، انشعاب اجتناب ناپذیر کامل شد. این انشعاب تلخ بود. بعدها آدلر فروید را کلاهبردار توصیف کرد و روانکاوی او را " کثیف " خواند (روزن ، 1975 ، ص ، 210) فروید از آدلر به عنوان " نابهنجار" و " دیوانه شهرت " یاد می کرد ( گی ، 1988 ، ص . 223).
آدلر در جنگ جهانی اول به عنوان پزشک در ارتش اتریش خدمت کرد و پس از آن کلینیکهای راهنمایی کودکان را در مدارس وین سازماندهی کرد. در سالهای دهه 1920 نظام روانشناسی اجتماعی وی که خود آن را روانشناسی فردی می نامید پیروان زیادی پیدا کرد.
در 1926 آدلر نخستین بازدید از چندین بازدید خود از آمریکا را انجام داد و هشت سال بعد به استادی روانشناسی بالینی در دانشکده پزشکی لانگ آیلند ( نیویورک ) منصوب شد. وی در حالی که برای
ایراد سخنرانی پرحرارت در سفر بود، در آبردین، اسکاتلند در گذشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 70
فهرست مطالب
چکیده الف
فصل اول 1
مقدمه 2
بیان مساله 6
اهمیت و ضرورت تحقیق 8
اهداف تحقیق 11
تعریف اصطلاحات 12
فصل دوم،پیشینه ، تحقیق 14
مقدمه 15
دیدگاههایی درباره شخصیت 16
شخصیت از نظر فروم 16
شخصیت از نظر یونگر 17
شخصیت از نظر ماری 17
نگرش فرانکل به شخصیت 18
نگرش مزلو به شخصیت 18
چشم اندازی به رشد شخصیت 18
دیدگاههایی در باره رشد شخصیت 19
رشد شخصیت از نظر یونگر 19
رشد شخصیت از نظر ماری 20
عوامل موثر بر رشد شخصیت 20
نظریه های نسخ شناسی شخصیت 21
نظریه های تحلیلی عاملی شخصیت 23
نظریه کاتل 23
نظریه انسان گرایی در شخصیت 25
نظریه های شناختی شخصیت 26
ماهیت شخصیت 27
سنجش شخصیت 28
مسائل اساسی در سنجش شخصیت 28
اعتبار 29
مهار 29
میل به مهار 30
توهم مهار 31
پیامدهای اعتقاد داشتن به مهار 32
تفاوتهای فردی در درک جایگاه مهار 33
واکنش در برابر از دست دادن مهار 35
جایگاه مهار 35
جایگاه مهار درونی – بیرونی 37
طبقه بندی سه بعدی از نظر واینر 40
جایگاه مهار درونی و بیرونی از نظر واینر 42
نظریه یادگیری اجتماعی 43
توان رفتاری 43
انتظار 44
ارزش تقویت 44
موقعیت روان شناختی 45
آزادی حرکت 45
روشهای راتر برای سنجش مفاهیم خود 46
انگیزش رفتار از نظر راتر 48
انتظارات مربوط به جایگاه هندسی مهار 49
نظریه اسناد 53
اسنادهای بعد از موفقیت و شکست 53
تغییر دادن اسنادها برای بهبود عملکرد 55
دیدهای بازده تحصیلی بر اسناد 56
زمینه های کاربردی آزمونها 58
زمینه تحصیلی 59
پیشنهادات 61
نتیجه گیری 62
خلاصه 63
منابع 65
تقدیم به:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مقدمه
هیچ مجرمی از مادر خود مجرم و تبهکار زاده نشده است، همه انسانها، فطرتی پاک خلق شده و پس از تولد در دوران اولیه زندگی، پاک و معصومند و این تا زمانی است که توسط شرایط خاص محیط خانوادگی، اجتماعی و پرورش به گناه آلوده نشوند زیرا چگونگی رفتار و شخصیت افراد بیشتر به چگونگی محیط اجتماعی و اقتصادی و تربیتی آنها بستگی دارد، بنابراین توجه به این واقعیت ضروری بنظر می رسد که جرم و جنایت یا بعبارت بهتر بیماریهای اجتماعی مانند بیمارییهای جسمی مسری هستند و اگر قبل از ایجاد انگیزه وقوع جرم بفکر اصلاح و از بین بردن علل ارتکاب جرم نیافتند ممکن است به دیگران نیز سرایت کند که عواقب سنگین و غیر قابل جبرانی در پی دارد بصورتی که: بر اثر ازدیاد جرم وجنایت قدرت کنترل در جامعه هر روز ضعیف تر و بالطبع بر مقدار مجرمین افزوده می گردد.
در تمامی اعصار و قرون جامعه انسانی مواجه با دردها و آسیب های ناشی از کجرویها انحرافات، جرام و جنایات بوده که در هر عصری شکل خاصی پیدا کرده و نوع برخورد با آن هم گوناگون بوده است. در عصر ما بدلایلی چون گسترش فقر و محرومیت، جنگ، عدم توجه به جنبه معنوی انسان، ستی و تزلزل ارکان اخلاقی، سقوط خانواده، تکامل ماشینیسم گسترش مکاتب مادی و الحادی. پوچ گرائیها و لذت طلبی ها و بالاخره عدم توان کنترل زمامداران توسعه بیشتری یافته است.
دورنمای آینده از دید بسیاری از جامعه شناسان، بسیار تیره است و به نظر آنها امیدی به اصلاح اوضاع نیست مگر اینکه تحولی ناشی از روشنگریها و ارشادات سازنده در جامعه رخ دهد وجود چنین اندیه هایی، صاحبنظران را به تلاش و تکاپو وا داشته است که در سایه بررسیهای علمی، ریشه و انگیزه های اینگونه دردها را کشف کرده و راههایی برای پیشگیری و درمان ارائه کنند.
اصل اینست که در جامعه انحرافی پدید نیاید تا نیاز به درمان و اصلاح و احیانا گسیختگیری و زندان نباشد و در حیات اجتماعی باید عملی صورت گیرد که انحراف و آسیبی پدید نیاید و در صورت پدید آمدن، مزمن نگردد که در آنصورت امکان ریشه کن کردن آن بسادگی مسیر نخواهد شد. گاهی هسته اولیه انحرافی در جامعه گذارده شده و مسئولان با نظر بی اهمیتی به آن می نگرند ولی در اندک زمانی شیوع و گسترش یافته و جامعه را دچار آسیب و بحران می کند که این مسئله در رابطه با جوانان بیشتر قابل توجه است زیرا که نیروها می گردانند. چرخ اجتماعند و عوارض به آسانی در آنان رخنه کرده و گسترش می یابد.
در نظام حیات اجتماعی، اسلام در هر حال پیشگیری از وقوع انحراف و جرم را مقدم بر اصلاح می داند و بر مسئولیت نظارت افراد را در رابطه با هم تاکید دارد. (امر به معروف و نهی از منکر)
بودجه هائی که در هر جامعه ای صرف نگهداری،نگهبانی، تغذیه، بهداشت، پوشاک و… مجرمین در زندانها و ندامتگاه ها و مراکز بازپروری می شود اگر از ابتدا صرف آموزش و تربیت صحیح آنها شود، جامعه را از حیث وجود افراد مجرم و منحرف خالی و از افراد کارساز و نیروی انسانی مقصص بی نیاز می سازد پس می توان گفت افراد مجرم زندانها از ناآگاهترین مردم هستند که از امکان آموزش و خصوصا پرورش و تربیت صحیح محروم بوده اند.
هر مدرسه ای که گشوده شود زندانی بسته می شود.
بسمه تعالی
در مورد شناخت جرم یا انحرافات و علل بوجود آورنده آن و همچنین راههای پیشگیری و یا درمان آن نظرات و دیدگاه های مختلفی از سوی صاحبنظران و کارشناسان مطرح گردیده اما بدلیل آنکه عوامل اجتماعی انحرافات،ترکیب و پیچیدگی های زیادی دارند نمی توان آنها را تنها از یک دیدگاه بررسی کرد بلکه می بایست بصورت عمقی مورد توجه و بررسی قرار داده و سعی کرد علل گوناگونی که باعث ارتکاب اینگونه اعمال می شوند را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و راه حلی درست برای جلوگیری از تکرار آنها ارائه نمود.
جرم و جنایت و انحرافات مانند سایر بیماریها نسبی بوده و تابع زمان و مکان است مثلا سقط جنین در برخی جوامع جرم است درصورتی که در کشوری مانند هند نه تنها جرم نبوده بلکه به آنها جایزه هم می دهند و یا ازاله بکارت پس از سن بلوغ قانونی در جوامع غربی در عصر حاضر جرم محسوب نمی شود در صورتی که یک قرن پیش در آن جوامع جرم بوده است.
اغلب انحرافات اجتماعی چون اعتیاد، الکلیسم، همجنس بازی، فحشاء ، دزدی، تجاوز و … سرایت اجتماعی دارند بهمین دلیل جامعه باید بفکر شناخت علل آن بوده و راه درمان آنها را پیدا نماید و اگر علل آنها روانی باشد باز هم ناشی از وضع نابسامان جامعه بوده و همانطور که بیماران جسمی در جامعه نیاز به مراقبت و درمان دارند بیماران روانی نیز نیاز به مراقبت و درمانهای روانی و اجتماعی دارند.
اما قبل از شناسائی یا علت یابی رفتارهای انحرافی و عوامل پیشگیری آن به برخی از اصطلاحات و مفاهیم اینگونه اعمال اشاره می شود.
مفهوم هنجارهای اجتماعی یکی از مفاهیمی است که باید در جامعه مشخص و روشن باشد. هنجاری اجتماعی است که تعیین می کند انسان چه باید بگوید و از گفتن چه چیزهائی باید اجتناب کند. باید چگونه بیاندیشد و چگونه رفتار کند و چه اعمالی را انجام دهد و از انجام چه اعمالی باید اجتناب ورزد، چگونگی رفتارها و روابط اجتماعی را معیین می کند و کنشهای تقریبا یکسان و لایتغیر انسانی را مشخص می کند و محدودیتهای نیز در زمینه رفتار انسانها بوجود می آورد و بطور خلاصه رفتارهای خلاف هنجارها را نابهنجاری، و فرد مرتکب آن را کجرو می نامند.
مفهوم جرم و بزه و خلاف نیز از جمله مفاهیمی است که در رابطه با اعمال انحرافی مطرح و علت یابی می شود. خلاف در اصطلاح حقوقی به اعمالی گویند که مقررات و قوانین کشور آنرا منع نموده و خلافکار سزاوار تنبیه و سرزنش می باشد و حال آنکه بزهکار یا مجرم کسی است که مرتکب عملی می شود که بر طبق قانون برای