لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
تاثیر گل و گیاه در حالات روحی افراد
By سحر میرشاهی | On October 28, 2006 | In علوم کشاورزی | Rated
ساسان جعفرنیا
طبیعت و زیبایی های آن همواره الهام بخش بشر برای خلق آثار بدیع و تلطیف روح و روان او و مأمنی برای فرار از هیاهوی دنیای بیرونی و درونی او بوده و هست، پس زیبا است اگر بتوانیم با شاخه ای گل و یا گلدانی کوچک همواره بخشی از طبیعت را همراه خود داشته باشیم. آغاز سال جدید فرصت خوبی برای این کار است.گل در نگاه نخستنتایج پژوهش پژوهشگران رفتارشناسی دانشگاه روگرز (Rutgers) در نیوجرسی آمریکا نشان می دهد، ارتباط با طبیعت و لذت بردن از مناظر زیبای آن راهی ساده، اما مهم جهت کسب آرامش و تلطیف روح و روان آدمی است که در این بین کاشتن گل و گیاه و یا دریافت هدایایی مانند گل می تواند بیش از هر چیز شادی و طراوت را به انسان هدیه دهد.
پژوهش ها نشان می دهد خریدن گل، کاشتن گل و گیاه و به طور کلی نگاه کردن به گل باعث برانگیخته شدن احساس شادی، آرامش و طراوت، مثبت اندیشی و دوری از غم و اندوه می شود.پروفسور جنت هاویلند جونز- روانشناس- از دانشگاه روگرز می گوید: «نکته جالب توجه درباره نقش گل در سلامت روحی- روانی افراد آن است که فرد با تماشا کردن به گل و لذت بردن از طراوت، رنگ و عطر زیبای آن می تواند حالت روحی نامتعادل خود را تغییر داده و به حالت طبیعی بازگرداند؛ در واقع گل عاملی جهت تعدیل رفتار در طول شبانه روز بوده و هر بار نگاه کردن به گل عاملی جهت ایجاد یک اتصال عصبی مثبت در مغز است.»
یافته های جدیدده ماه مطالعه مستمر پژوهشگران دانشگاه روگرز درباره رابطه بین گل و گیاه و سلامت روانی افراد نتایجی را به این شرح نشان داد:- گل و گیاه به ویژه دریافت حتی یک شاخه گل یا یک گلدان کوچک گل به سرعت می تواند روحیه شخص را تغییر داده و او را شاد و هیجان زده کند. لبخند، اولین و مهم ترین نشانه این تغییر است. احساس شادی و سرزندگی در همه افراد و در هر سنی به سرعت و به خوبی نمایان می شود.- گل- نگاه کردن یا دریافت گل- می تواند به مدت طولانی روی حالات روانی فرد تأثیر گذاشته و رفتار او را به سرعت دگرگون کند، به طوری که افرادی که در محیط اطرافشان- منزل، محل کار و...- گل و گیاه وجود دارد بیش از دیگران- دو تا چهار برابر- آرام، مهربان، شاد و با گذشت بوده و می توانند این حس را با رفتار مثبت خود به دیگران نیز منتقل کنند، بنابراین پژوهشگران توصیه می کنند همواره یک شاخه گل یا یک گلدان کوچک گل در معرض دید خود داشته باشید.- هدیه دادن یا هدیه گرفتن گل می تواند برقراری ارتباط میان افراد را تسهیل کند که این به ویژه درباره همسران، فرزند و والدین بسیار با اهمیت است.- گل و گیاه باعث ایجاد حس نگرش مثبت به زندگی و آرامش (well being)،احساس شادی و رضایت (happiness)، صمیمت (intimacy) و آرامش (calm) در افراد می شود. رنگ گل ها نکته بسیار پراهمیتی است، به طوری که گل ها با رنگ ملایم- صورتی، سفید، بنفش و...- حس شخص را به سوی احساسات آرام سوق داده و گل ها با رنگ های گرم و تند- قرمز، زرد، نارنجی و...- حس او را به سوی هیجان و سرزندگی پیش می برد.- گل نشانه مشارکت و دوستی است، چرا که با هدیه دادن گل، لذت بردن از زیبایی را با یکدیگر تقسیم می کنیم.دکتر جونز می افزاید: «دریافتیم گل و گیاه نه تنها بر احساسات شخصی افراد که روی رفتارهای برونی و اجتماعی فرد نیز تأثیرگذار است.»پژوهشگران دانشگاه داکوتای شمالی آمریکا با بررسی بیش از ده هزار نفر در طول یک سال دریافتند هر فرد ۵ ثانیه پس از دریافت یک شاخه یا دسته گل و یا یک گلدان گل به عنوان هدیه، یکی از این سه عکس العمل را بروز می دهد:- لبخند حاکی از ادب، احترام و تشکر- لبخند حاکی از دوستی و صمیمیت- لبخند هیجان زده همراه با عکس العمل یا کلامی خاص- هریک از این عکس العمل ها بسته به شخصی که گل را هدیه گرفته و یا شخصی که گل را هدیه داده است، متفاوت بوده و به حس شخص نیز مرتبط است. اما نکته مهم آن است که یکی از این سه نوع لبخند و گاهی تلفیقی از هر دو، درست ۵ ثانیه پس از دریافت گل، بدون اراده، بروز می کند که این نشان از تأثیر«زیبایی گل» روی مغز است.
چند نکتهیافته ها نشان می دهد، فضاسازی منزل یا محل کار باید به گونه ای باشد که گل و گیاه به خوبی در معرض دید افراد قرار گرفته و بخشی از فضای منزل به این مسأله اختصاص یابد. این فضا می تواند با استفاده از چند شاخه گل در گلدان، کاشتن گل در ایوان، پشت پنجره ها، کناره های اتاق و... ایجاد شود. استفاده از گل در ورودی منزل، اتاق نشیمن و اتاق خواب ضروری است، به ویژه در باره ورودی منزل به طور غیرمستقیم خوشامدگویی به میهمانان را به همراه دارد... شاد باشید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
تغییرات روحی و روانی دوران بلوغ در پسران
مقدمه دوره بلوغ سرشار از تنشهای عاطفی و روانی است. نوجوان که در حال جدا شدن از وابستگیهای دوره کودکی و ورود به دوره بزرگسالی است با تضادها و کشمکشهای گوناگون روانی روبرو خواهد شد. آگاهی از این تغییرات سبب میشود تا نوجوان با هوشیاری به تحریکات محیطی پاسخ دهد و دگرگونیهای درونی خود را کنترل نماید بهگونهای که قادر باشد در شرایط مناسبی از نظر سلامت و استحکام روانی با مشکلات کمتری دوره نوجوانی را پشتسر بگذارد و بحرانهای روانی آینده را نیز کنترل بکند.
مهمترین تغییرات روانی دوران بلوغ الف- رشد ذهنی و عقلی از سن 12- 15 سالگی فکر منطقی، عینی و قدرت استدلال و نتیجهگیری در نوجوان شکل میگیرد. ب – رشد هیجانی و عاطفی: احساسات و عواطف متعدد قوی و غیرقابل پیشبینی در نوجوان وجود دارد که گاه در تضاد با یکدیگرند و سبب نوسانات واضح خلقی و رفتاری زیر میشود: 1- اضطراب : به دلایل پیدایش علائم بلوغ، ترس از شکست در تحصیل، ترس از بروز بیماری، ترس از تنها شدن و از دست دادن دوستان. 2- خشم : ناسازگاری و پرخاشگری در نوجوان به دلائل زیر ممکن است ایجاد شود. برخورد با موانع و مشکلات، اختلال در قضاوت¬های تجربه شده نوجوان، مواجه شدن با سلب آزادی، محرومیت، سرزنش مکرر، تبعیض در محیط خانه و مدرسه، انتقاد و دخالت والدین. 3- افسردگی : به دلیل شکست در رسیدن به اهداف تحصیلی، عدم مقبولیت اجتماعی، وجود خلاء روانی، کاهش علائق درسی، احساس بی¬ارزشی و پوچی. ت – رشد اجتماعی : وجه اصلی رشد اجتماعی به خصوص در سال¬های ابتدائی نوجوانی حضور نوجوان در گروه همسالان است. تشکیل این گروه¬ها در جهت کسب استقلال و فرار از تسلط بزرگترهاست اما فشارهای گروهی همیشه مثبت نیستند و نوجوان باید بیاموزد تا با کمک خانواده توان مبارزه با خواست¬های منفی گروه را کسب نماید و به انحراف کشیده نشود. از ویژگی¬های دیگر نوجوان تلاش در جهت کسب محبوبیت است. در پسران عواملی مانند فعال بودن در فعالیت¬های دسته¬جمعی، مهارت در بازی¬ها، ورزش¬ها، شوق وذوق و شوخ¬طبعی، شاد بودن، رفتار دوستانه پایدار از جمله عوامل کسب محبوبیت در میان همسالان است و به تدریج گرایش به همجنسان تبدیل به گرایش¬به جنس مخالف می¬شود گر چه بسیاری از هر گونه ارتباط با جنس مخالف اجتناب می¬کنند اما برخی نیز ممکن است روابطی برقرار و روابط جنسی را تجربه کنند که می¬تواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد. ث – رشد اخلاقی : رشد اخلاقی با رشد اجتماعی ارتباط نزدیکی دارد. خانواده و جامعه در کسب صفات اخلاقی مطلوب مؤثرند. توجه به انگیزه و نیت اعمال در دوره بلوغ به تدریج افزایش می¬یابد و نوجوان به وجدان، عدالت و رفتار منصفانه بها می¬دهد و نسبت به عدم رعایت اصول اخلاقی از جانب بزرگترها واکنش نشان می¬دهد و به تدریج با تأثیرات اکتسابی از محیط صفات اخلاقی پسندیده مانند راستگوئی، امانتداری، درستکاری، حق¬طلبی، عزت نفس، رعایت حقوق دیگران، پذیرش مسئولیت و... در نوجوان شکل می¬گیرد و یا برعکس صفات نامطلوب در او رشد می¬کنند. ج – رشد شخصیت و رفتار : مجموعه گرایش¬ها و حالات رفتاری نوجوان کم¬وبیش وضعیت ثابتی دارند. واکنش¬های فرد در مقابل آنچه که در محیط پیرامون او اتفاق می¬افتد و مجموعه احساسات و نگرش¬های وی شخصیت او را می¬سازند که در نوجوانی به صورت چشمگیری رشد می¬کنند. احساس مسئولیت، نوع پیوند و رابطه با بزرگسالان، روابط با همسالان، طرز مقابله با خواهش¬ها و تمایلات نوظهور و خاص، فراگیری انتظارات جامعه از فرد به عنوان ویژگی¬های شخصیتی نوجوان شکل می¬گیرد. فشارهای روانی دوره نوجوانی : همزمان با دوره نوجوانی نگرانی¬های خاص اجتماعی پسران نوجوان را تهدید می¬کنند. نگرانی در مورد آینده تحصیلی، خدمت سربازی، آینده شغلی و وضع مالی با افزایش سن نوجوان و نزدیک شدن به سال¬های پایانی نوجوانی افزایش می¬یابد و او را در پاسخ به سؤالات مربوط به شناخت هویت خودش درمانده می¬سازد. نوجوان که در سال¬های نوجوانی به دنبال کسب استقلال خود را در معرض تهدید برخی عوامل اجتماعی می¬بیند. لزوم پذیرش فرامین بی¬قیدوشرط مافوق در سربازی، احتمال عدم موفقیت در کنکور ورودی به دانشگاه¬ها و عواقب اجتماعی احتمالی آن، مواجه شدن با آینده مبهم شغلی و... سردرگمی¬های نوجوان را افزایش می¬دهند نوجوان باید با اتکاء به نفس و استفاده از حمایت اطرافیان و مشاوره با افراد توانمند از پیدایش عواقب ناخوشایند روانی و فشارهای اجتماعی پیشگیری کند
1 – تنوع طلبی :
یکی از صفات و ویژگی های دوران جوانی تنوع طلبی است . جوان مظهر تنوع طلبی و شیفته ی روش های نوین در روزگار خود است . همیشه دنبال چیز های نو و تازه است ، لباس نو ، آرایش نو ، وسیله نقلیه نو و ....... جوان به هر چیز نو با عینک خوش بینی نگاه می کند و شاید این تنوع طلبی مورد توجه دشمنان قرار گیرد و آنها را وادار به مد گرایی افراطی کند . ولی در نهایت ، تنوع طلبی را می توان یک ویژگی مثبت در جوانان دانست زیرا یکسان طلبی خستگی می آورد مثل جاده اتوبانی که برای هر راننده ی ماهری خسته کننده است ولی جاده کوهستانی با تنوع جنگل و دریا و پیچ و خم و ..... ملال آور نیست .
این خصوصیت در خلقت جهان هم قابل مشاهد ه است اگر جهان همه اش دریا بود چی می شد ؟اگر همه اش جنگل بود ، اگر همه ی درختان شبیه هم بود ، اگر همیشه شب بود ، اگر همه انسان ها مرد یا زن بودند، اگر همه زشت یا زیبا بودند ، اگر همیشه سرد یا گرم بود و...... پس جهان هم ،با نوعی تنوع خلق شده است حتی در عبادات ، اگر نماز ما رکوع و سجود و تشهد و قنوت نداشت چقدر خسته کننده بود .
جوان از پوشش یکسان ، از خوراک یکسان ، تفریح یکسان ، آرایش یکسان ، لذت نمی برد و به همین خاطر دنبال تنوع است . اگر ما جوان را با این تنوع ها دیدیم ، او را متهم به بی دینی نکنیم این مطلب مورد تایید مقام معظم رهبری هم هست که فرمودند :
آن کسانی که خیال می کنند نسل جوان فاسد شده ، چون چهار نفر دختر و پسر با لباسی که آنها نمی پسندند ، می بینند که لزوما هم معلوم نیست آنچنان منفی باشد ، اشتباه می کنند . 2
2 – اصلاح طلبی
اصلاح طلبی واژه ی زیبایی است که هم از آن اراده ی باطل می توان کرد وهم اراده ی حق ، آنچه پس از خرداد 76 مطرح شده ، معنای واقعی کلمه اصلاح طلبی نیست چون از آن اراده باطل می کنند . منظور از اصلاحات را اصلاح قران ، دین ، قانون اساسی ، حذف ارزش ها ، اصول و اعتقادات و مقدسات مردم دانسته و مخالفین خود را ضد اصلاحات می نامند در حالیکه هیچ عاقلی با اصلاحات و اصلاح طلبی نمی تواند مخالفت کند .
اولین اصلاح طلبان پیامبران و ائمه معصومین (ع) بودند ، اصلاح طلب واقعی امام حسین (ع) است که فلسفه قیام خود را اصلاح امور امت جدّش می داند ، این خصوصیت در جوانان به شکل دیگری نمود پیدا می کند . در این زمینه مقام معظم رهبری می فرمایند :
جوان به طور طبیعی طالب اصلاح طلبی است . منظور از اصلاح طلبی تعبیر های رایج آن و اصلاح طلبی به عنوان یک پز سیاسی نیست . بعضی زیر نام زیبا و جذاب اصلاح طلبی بدنبال چیزهایی هستند که این فقط جنبه تشریفات در زندگی انسان داشته باشد که این امر نقطه مقابل اصلاح طلبی است . بعضی اسم اصلاح طلبی را می آورند اما مقصودشان اصلاحات آمریکایی است .
3 – عدالت خواهی
یکی دیگر از صفات دوران جوانی عدالت خواهی است . جوان از بی عدالتی و ظلم تنفر دارد و مخالفتش را به هر نحو ممکن اعلام می کند . امروزه پرچمدار مبارزات ضد ظلم در اکثر کشور ها دانشجویان و جوانان اند . در انقلاب شکوهمند ما هم یاران با وفای امام عزیزمان را همین جوانان تشکیل می دادند تا بدست توانمند پیر و مرادشان بتوانند عدالت را در جامعه ظلم زده بگسترانند . در دوران آخر الزمان هم اکثر یاران عدالت گستر جهان ، مهدی موعود را جوانان تشکیل می دهند .
« انّ اصحاب القائم شباب لا کهول فیهم » 3
مقام معظم رهبری به عنوان سمبل عدالت خواهی در این باره می فرمایند : جوان بطور طبیعی خواهان عدالت ، آزادی مشروع و تحقق آرمان های اسلامی است . جوان تصویری از سیمای امیر المومنین (ع) را در ذهن خود دارد که او را به هیجان می آورد و نواقص موجود را با آن مقایسه می کند و طالب اصلاح می شود که این چیز بسیار بر جسته ای است .
4 – الگو پذیری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
احتیاجات روحی کارگر
مقدمه
روانشناسی صنعتی دانش بررسی رفتار انسان در محیط کار است. این دانش میکوشد تا با به اجرا گذاشتن نتایج و روشهای روانشناختی به کارگران و سازمانها کمک نماید. به این شاخه از روانشناسی گاه روانشناسی کار و روانشناسی شغلی هم گفته میشود.از جمله مباحث مطرح در این شاخه از روانشناسی میتوان به رفتار سازمانی، توسعه و بالندگی سازمان، مشاوره شغلی وحرفهای، روانشناسی مصرف کنندگان، روانشناسی تبلیغات و بازاریابی، روانشناسی منابع انسانی، روانشناسی استخدامی، روانشناسی بهرهوری اشاره کرد.
این رشته را در امریکا تحت عنوان industrial and organizational psychology و در اروپا تحت عنوان work psychology میشناسند.
این رشته یکی از رشتههای کاربردی در دانشگاهها میباشد. فارغالتحصیلان این رشته میتوانند کمک زیادی به صاحبان صنایع و سازمانها در جهت تعالی و رشد سازمانی واحد آنها بکنند.
در ایران این رشته از سال ۷۴ در دانشگاههای دولتی اصفهان و اهواز راه اندازی شده است و تاکنون دانشگاههای آزاد هم در این رشته دانشجو میگیرند. از استادان دارای مدرک دکترا دراین رشته میتوان از دکتر حسین شکرکن (دکترای روانشناسی صنعتی از برکلی امریکا محل خدمت دانشگاه شهید چمران اهواز). دکتر ابوالقاسم نوری (دکترای روانشناسی صنعتی از کویینز انگلستان ومحل خدمت دانشگاه اصفهان) دکتر بهزاد رمضانی(استاد مدعو دانشگاه تهران)دکتر محمود ساعتچی (دکترای مشاوره با گرایش صنعتی وسازمانی از اله اباد هند.ومحل خدمت دانشگاه طباطبایی) نام برد. از کارشناسان زبده ودارای سابقه کاری عملی در زمینه روانشناسی صنعتی و سازمانی میتوان از اصغر محمدی نام برد که با سابقهترین کارشناس روانشناسی صنعتی در ایران میباشد.
مفهوم رضایت شغلی در سازمان:
همانطور که گفته شد نیازهای فرد، محرک و برانگیزاننده او در اقدام به کار جهت رفع این نیازها میباشد. اما چرا برخی از مردم بیشتر از دیگران کار میکنند؟(رابینز1369) در این مورد معتقد است که توانایی انگیزش هر دو در این میان نقش مهمی بازی میکنند و با وجود انگیزش، افراد فعالیت بیشتری انجام میدهند. وی انگیزش را میل کار کردن تعریف مینماید و از دیدگاه او کار باید بتواند برخی از نیارهای افراد را برآورده سازد. اگر هدفی برای فرد از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار باشد فرد برای دستیابی به آن فعالیت بیشتری انجام خواهد داد. تا حدیکه همتایان بااستعدادتر را از میدان بدر کند.(کبیری1369 ص50) برآورده شدن رضایت خاطر فرد را بهوجود میآورد و این احساس رضایت منجربه تحریک فرد برای تلاش بیشتر و کارآیی مطلوبتر میشود. اگر انتظارات فرد از حرفهاش برآورده شود و به هدفی که از انتخاب شغل خود داشته است برسد در او ایجاد رضایت شده و خود را موفق احساس میکند.
کوهلن: 1معتقد است اگر انگیزههای اصلی و مهم فرد در زمینه شغل او و کارهایی که انجام میدهد ارضاء شوند هرچه فاصله بین نیازهای شخصی فرد و ادراک یا نگرش او نسبت به توانایی بالقوه شغل برای ارضاء این نیازها کمتر باشد رضایت شغلی نیز زیاد خواهد بود.(ساعتچی1372 ص24)
وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم و ضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقمند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود ادامه حرفه برایش ملامتآور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت نسبت به شغل ایجاد میشود.بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضاء آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد بود.
هاپاک: Happock رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چندبعدی تعریف میکند که با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمیشود بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب میگردند که فرد در لحظه معینی از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و به خود بگوید که از شغلش راضی است و از آن لذت میبرد. فرد با تأکیدی کهبر عوامل مختلف از جمله درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط کار و فرآوردههای اشتغال در زمانها ی متفاوت دارد. بهطرق گوناگون احساس رضایت از شغلش مینماید.
نویسنده فوقالذکر تلقی شغلی را با رضایت شغلی مقایسه نموده است. طرز تلقی شغلی عبارت است از عکسالعمل فرد نسبت به جنبهای از کارش و مجموعه طرز تلقیهای فرد نسبت به جوانب مختلف حرفهاش رضایت شغلی او را تشکیل میدهد.(شفیعآبادی1372 ص124)
بخشی از رضایت شغلی از مقایسه شرایط واقعی کار با انتظارات از کار و بخش دیگر از طرز تلقی افراد نسبت به کار حاصل میشود. پس در محیط کار طرز تلقیهای فرد میتواند عاملی برای ایجاد انگیزه و رضایت باشد. در واقع طرز تلقی میزان احساس مثبت فرد نسبت به هدف یا موضوع خاص میباشد. همانطور که قبلاً گفته شد ادراک فرد از شغلش بهتر از شغل بوده و طرز تلقی فرد از شغل باید در طراحی شغل و انگیزش مدنظر باشد.(رفتار سازمانی- مترجم: الوانی، سید مهدی1374 ص158)
کینز برگ و همکاران رضایت شغلی را به دو نوع تقسیم مینمایند. اول رضایت بیرونی که از دو منبع حاصل میشود. یکی احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار و فعالیت بهدست میآورد و نیز لذتی که بر اثر مشاهده یا انجام برخی مسؤلیتهای اجتماعی بهظهور رساندن تواناییها و رغبتهای فردی بهدست میآید. دیگر رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر آن در حال تغییر است. از جمله این عوامل میتوان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی
نویسندگان :
Jhon D Mayer
Peter Salovey
David R Caruso
بینش عاطفی وEQ به وسیله انجمن گویش آمریکایی به عنوان مفیدترین صفات یا واژه های نوین در سال 1995 انتخاب شدند . (1995،1999،Brrodie ، 1996) . و همانطور که این گفتار شهادت می دهد در این زمینه گسترش زیادی ایجاد شده است . جنبش در علاقه مندی دائم به بینش عاطفی با ارائه مقاله در نشریات دانشگاهی در سال 1990 شروع شد و پس از آن با نشر عمومی بوسیله کتاب پر فروش « بینش عاطفی » گسترده شد . بعد از آن تفکر «بینش عاطفی » روی جلد جمله Time رفت ( 1995 Gibbs ) . از آن به بعد درباره بینش عاطفی آنقدر سخنها رانده شد که محال است (یا حداقل بسیار طاقت فرساست ) تا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار داده.
به هر حال حائز اهمیت است که ببینیم واژه « بینش عاطفی » در چه زمینه هایی بکار می آید در این فصل سه معنای آن را مورد بررسی قرار می دهیم . اولین آنها که مهمترین و جامعترین معناست عبارت «جو فکری» ( Zeitgeist) یا فرهنگ رایج می باشد . روحیه یک عصر غالباً به عنوان جو فکری ، یک ذهنیت یا علاقه رایج که آن دوران را شخصیت می دهد . در فرهنگ تنها یک عامل دخیل نیست بلکه جو فکری در هم پیچیده ای آن را متأثر می کند . فکر می کنیم که واژه « جو فکری » به نوعی معرف بینش عاطفی می باشد و اولین معادلی است که در این فصل به عنوان معادلی فرهنگی و سیاسی یافتیم . و دومین معادل تخصیص یک خصیصه شخصیتی است که به نظر می رسد مانند پشتکار مؤلفه مهمی برای موفقیت در زندگی محسوب می شود . سومین و آخرین معنی بینش عاطفی که نظرها را در متون علمی جلب کرد و خصیصه یک سری از توانایی ها در فرآیند بینش عاطفی می باشد .
مطالعات ما در زمینه بینش عاطفی هم منابع عمومی و هم منابع دانشگاهی را در بر می گیرد هدفمان این است تا موارد استفاده واژه بینش عاطفی را روشن کنیم و مواردی را که ممکن است با نادیده گرفتنشان معنای بینش عاطفی مبهم شود . خاطر نشان کنیم برای این منظور اگر لازم باشد به مباحث علمی و فرهنگی پرداخته خواهد شد . بعد از این مقدمه بخش اعظم این بخش به مطالعه سه معنای بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی . بینش عاطفی و جو فکری
رواج بینش عاطفی احتمالاً در 1995 با چاپ یک سری داستان در مجله Time و مجله USA Today Weekend در باره اهمیت بینش عاطفی برای موفقیت در مدرسه و کار ، به اوج خود رسید Gibbs) 1995 ؛ Goleman ، 1995) . این گزارشات ترکیبی از دانش و احساس افروزی بود . ایده اصلی این بود که یک بخش اعظم شخصیت - بخشی که می توان به دستش آورد ـ به صورت گسترده أی می تواند شخص را در بدست آوردن اهدافش یاری رساند و توجهی که به این مقالات می شد بیشتر از یک دلگرمی برای بدست آوردن خواسته ها بود . اساساً علاقه به این مقالات پی آمدی از دو ناحیه نقش های فرهنگی جامعه بود . اول تنش در تفکر غربی بین عاطفه و دلیل بود . یک واژه که بینش و عاطفه را بهم مربوط می کرد و به نوعی ترکیب متضاد (ترکیب متضاد با استفاده از کلمات متضاد رفتاری را کالبد شکافی می کند مانند لطف ظالمانه ) محسوب می شد زیرا عاطفه ها ایده أی را بدون دلیل در خود جای می دهد. Mayer , Salorey) ،1990) . چندین سال قبل، Payne پیش بینی کرده بود که در آینده عصری خواهد آمد که در مدارس ترکیب و هم آمیزی عاطفه و بینش را آموزش خواهند داد ، و دولتها نسبت به احساسات شخصی مسئول خواهند بود.Payne) ، 1986) . دومین تنشی که در اندیشه غربی وجود داشت برابر گرایی و نخبه گرایی بود . در همان دوران معروفیت بینش عاطفی،Herrnstein ، Murray (1994) کتاب Bell Curve . را که در مورد اهمیت IQ در فهم طبقه بندی های اجتماعی آمریکا بود ، چاپ کردند . وقتی که کتاب « بینش عاطفی» چاپ شد ، نویسنده اش تصریح کرده بود که این کتاب به نوعی برابر گرایی و تکذیب و رد مباحث کتاب Bell Curve می باشد که به صورت گسترده ای جانب نخبه گرایی را گرفته است . Goleman) ، 1995) .
بررسی تاریخی : مناعت طبع در مقابل عشق گرایی
جدال بین احترام گذاردن و بی توجهی عاطفه در اندیشه غربی حکایت بلندی است . رواج خویشتن داری ( مناعت طبع ) از یونان باستان (حدوداً200 سال قبل از میلاد تا 300 سال بعد از میلاد مسیح ) همراه با دلواپسی از اینکه عاطفه زندگی خوب را چگونه پیش می برد ، بود. رواقیون (پیروان فلسفه رواق ، که بی توجه به لذات مادی بودند ) ، روحیات میل ، ترس ، خواسته های بیش از اندازه فردی و منحصر بود می دانستند تا بتوان بر آنها تکیه کرد . در فلسفه رواقیون یک فرد خردمند هیچ گونه احساس یا عاطفه ای از خود نشان نمی داد . آن قدر این گونه احساسات کنار گذاشته می شد تا سر انجام تنها چیزی باقی بماند عقلانیت و منطق باشد Payne)964) . فلسفه رواق به اندازه مذهب فلسفی شد . در ابتدا این فلسفه خطوط مشخصی از اندیشه یهود را تحت تأثیر قرار داد .Guttman) ، 1964) و سپس مسیحیت اولیه را . این فلسفه سرانجام در قرن سوم بعد از میلاد متلاشی شد اما هنوز در مذهب مسیحیت رگه هایی از آن دیده می شود . « رواقی گری اصول و شیوه خود را برای مسیحیت به ارث گذاشت … ترکه ای که تمدن غربی را متأثر کرد … و در ساختار درونی مسیحیت فرو رفت » ( جمله ای از Rendell به نقل از Payne ، 1986) . نتیجه روالی ضد عاطفی در اندیشه غربی برد .
این روال ضد عاطفی در اعصار مختلف تأکید می شد . به عنوان مثال در اواسط قرن هجدهم در یهود اروپای شرقی انقلابی عاطفی رخ داد .Israel ben Eliezer Rabbi ، حرکت خاسیدیم را به عنوان مقداری بر عاطفه گرایی و تصرف بنیان نهاد ، چیزی که بر خلاف بینش گرایی معروف یهود بود .
در اواخر قرن هجدهم حرکت رمانتیک اروپایی تأکید داشت که چقدر اندیشه تلقین و مشهود گرایی (که عاطفه را نیز شامل می شد ) از خط درونی بوسیله منطق غیر دست یافتنی است . نویسنده ها ، نقاشها ، و موسیقی دانها شورش عاطفی خود را در برابر قوانین خشک عقلانی و چیده و کتابهای کلاسیک نشان داده اند . احساسات آنها بیانگر این بود که چقدر از ترکیب صنعتی شدن جامعه بیزارند . واکنش در برابر چنین انزجاری غالباً در شعر ، نثر و نمایشنامه هایشان مشهود بود . upshur etal) ، 1995).
با نزدیکتر شدن به زمان حال ، به ابزار احساسات در دهة هفتاد در آمریکای شمالی و اروپا می رسیم . دهه هفتاد قیامی طولانی در برابر نیروهای عقلانیت می باشد . این دهه همچنین دورانی است که بسیاری از محققان بینش و عاطفه پا به عرصه گذاشتند . این دوران زمانی است که فعالیتهای سیاسی شدیدی برای برافراشتن حقوق بیشتر از فعالیتهای یک دانش آموز بر علیه جنگ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی
نویسندگان :
Jhon D Mayer
Peter Salovey
David R Caruso
بینش عاطفی وEQ به وسیله انجمن گویش آمریکایی به عنوان مفیدترین صفات یا واژه های نوین در سال 1995 انتخاب شدند . (1995،1999،Brrodie ، 1996) . و همانطور که این گفتار شهادت می دهد در این زمینه گسترش زیادی ایجاد شده است . جنبش در علاقه مندی دائم به بینش عاطفی با ارائه مقاله در نشریات دانشگاهی در سال 1990 شروع شد و پس از آن با نشر عمومی بوسیله کتاب پر فروش « بینش عاطفی » گسترده شد . بعد از آن تفکر «بینش عاطفی » روی جلد جمله Time رفت ( 1995 Gibbs ) . از آن به بعد درباره بینش عاطفی آنقدر سخنها رانده شد که محال است (یا حداقل بسیار طاقت فرساست ) تا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار داده.
به هر حال حائز اهمیت است که ببینیم واژه « بینش عاطفی » در چه زمینه هایی بکار می آید در این فصل سه معنای آن را مورد بررسی قرار می دهیم . اولین آنها که مهمترین و جامعترین معناست عبارت «جو فکری» ( Zeitgeist) یا فرهنگ رایج می باشد . روحیه یک عصر غالباً به عنوان جو فکری ، یک ذهنیت یا علاقه رایج که آن دوران را شخصیت می دهد . در فرهنگ تنها یک عامل دخیل نیست بلکه جو فکری در هم پیچیده ای آن را متأثر می کند . فکر می کنیم که واژه « جو فکری » به نوعی معرف بینش عاطفی می باشد و اولین معادلی است که در این فصل به عنوان معادلی فرهنگی و سیاسی یافتیم . و دومین معادل تخصیص یک خصیصه شخصیتی است که به نظر می رسد مانند پشتکار مؤلفه مهمی برای موفقیت در زندگی محسوب می شود . سومین و آخرین معنی بینش عاطفی که نظرها را در متون علمی جلب کرد و خصیصه یک سری از توانایی ها در فرآیند بینش عاطفی می باشد .
مطالعات ما در زمینه بینش عاطفی هم منابع عمومی و هم منابع دانشگاهی را در بر می گیرد هدفمان این است تا موارد استفاده واژه بینش عاطفی را روشن کنیم و مواردی را که ممکن است با نادیده گرفتنشان معنای بینش عاطفی مبهم شود . خاطر نشان کنیم برای این منظور اگر لازم باشد به مباحث علمی و فرهنگی پرداخته خواهد شد . بعد از این مقدمه بخش اعظم این بخش به مطالعه سه معنای بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی . بینش عاطفی و جو فکری
رواج بینش عاطفی احتمالاً در 1995 با چاپ یک سری داستان در مجله Time و مجله USA Today Weekend در باره اهمیت بینش عاطفی برای موفقیت در مدرسه و کار ، به اوج خود رسید Gibbs) 1995 ؛ Goleman ، 1995) . این گزارشات ترکیبی از دانش و احساس افروزی بود . ایده اصلی این بود که یک بخش اعظم شخصیت - بخشی که می توان به دستش آورد ـ به صورت گسترده أی می تواند شخص را در بدست آوردن اهدافش یاری رساند و توجهی که به این مقالات می شد بیشتر از یک دلگرمی برای بدست آوردن خواسته ها بود . اساساً علاقه به این مقالات پی آمدی از دو ناحیه نقش های فرهنگی جامعه بود . اول تنش در تفکر غربی بین عاطفه و دلیل بود . یک واژه که بینش و عاطفه را بهم مربوط می کرد و به نوعی ترکیب متضاد (ترکیب متضاد با استفاده از کلمات متضاد رفتاری را کالبد شکافی می کند مانند لطف ظالمانه ) محسوب می شد زیرا عاطفه ها ایده أی را بدون دلیل در خود جای می دهد. Mayer , Salorey) ،1990) . چندین سال قبل، Payne پیش بینی کرده بود که در آینده عصری خواهد آمد که در مدارس ترکیب و هم آمیزی عاطفه و بینش را آموزش خواهند داد ، و دولتها نسبت به احساسات شخصی مسئول خواهند بود.Payne) ، 1986) . دومین تنشی که در اندیشه غربی وجود داشت برابر گرایی و نخبه گرایی بود . در همان دوران معروفیت بینش عاطفی،Herrnstein ، Murray (1994) کتاب Bell Curve . را که در مورد اهمیت IQ در فهم طبقه بندی های اجتماعی آمریکا بود ، چاپ کردند . وقتی که کتاب « بینش عاطفی» چاپ شد ، نویسنده اش تصریح کرده بود که این کتاب به نوعی برابر گرایی و تکذیب و رد مباحث کتاب Bell Curve می باشد که به صورت گسترده ای جانب نخبه گرایی را گرفته است . Goleman) ، 1995) .
بررسی تاریخی : مناعت طبع در مقابل عشق گرایی
جدال بین احترام گذاردن و بی توجهی عاطفه در اندیشه غربی حکایت بلندی است . رواج خویشتن داری ( مناعت طبع ) از یونان باستان (حدوداً200 سال قبل از میلاد تا 300 سال بعد از میلاد مسیح ) همراه با دلواپسی از اینکه عاطفه زندگی خوب را چگونه پیش می برد ، بود. رواقیون (پیروان فلسفه رواق ، که بی توجه به لذات مادی بودند ) ، روحیات میل ، ترس ، خواسته های بیش از اندازه فردی و منحصر بود می دانستند تا بتوان بر آنها تکیه کرد . در فلسفه رواقیون یک فرد خردمند هیچ گونه احساس یا عاطفه ای از خود نشان نمی داد . آن قدر این گونه احساسات کنار گذاشته می شد تا سر انجام تنها چیزی باقی بماند عقلانیت و منطق باشد Payne)964) . فلسفه رواق به اندازه مذهب فلسفی شد . در ابتدا این فلسفه خطوط مشخصی از اندیشه یهود را تحت تأثیر قرار داد .Guttman) ، 1964) و سپس مسیحیت اولیه را . این فلسفه سرانجام در قرن سوم بعد از میلاد متلاشی شد اما هنوز در مذهب مسیحیت رگه