لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
در بیشتر نمونهها و فضای اشغال شده به وسیله افراد گونه دو دقیقاً مشابه با فضای اشغال شده به وسیله گونه یک نمیباشد. برای مثال، گونههای دو ممکن است بزرگتر باشد و درخواست غذایی بیشتری داشته باشند برای همین ما به یک عامل متغیر از افراد گونه دو برای یک معادل هم ارز با افراد گونه یک نیاز داریم. برای این وضعیت رقابتی ما در نظر میگیریم:
جایی است که عامل رقابت برای گونه دوم سریعتر از گونه اول است. البته یک فرض بسیار ساده است، در حالی که مراحلی که در همه شرایط رقابتی از نظر تراکم وجود دارد یک عامل متغیر بین رقابت کنندگان است. پس معادله رقابت برای گونه یک را داریم:
این معادله ریاضی در نمودار سادهای توضیح داده شده است. دو نمونه آخری نشان میدهد: همه فضا برای گونه (1) هنگامی استفاده شده که افرادی از گونه یک هستند یا هنگامی که افرادی از گونه دو هستند. این دو نمونه انتهایی به وسیله خطی مورب در شکل 1. 13 نشان داده شده است. افراد گونه یک درون این خط از نظر اندازه افزایش مییابند تا تمام خط اُریب را به دست آورند. در حالی که همه نقاط برابر نشان داده شده است. ما میتوانیم مراحلی را در نظر گرفته و به بحث در مورد خطوط گونه دو پاسخ دهیم. ما بخشی از فضای را داریم که به وسیله افراد پر شده است همچنین به وسیله افراد . دوباره باید را در شرایطی برابر از معکوس کنیم و خواهیم داشت:
شکل 1. 13 تغییرات اندازه جمعیت گونه یک هنگام رقابت با گونه دو. جمعیت در مساحت نوک تیز از نظر اندازه افزایش مییابد و در تمام نقاط نمودار ثابت خواهد شد. جایی است که فاکتور متغیر برای گونه یک نسبت به گونه دو سریع تر اتفاق میافتد، معادله رقابت برای گونه دوم :
شکل 2. 13 نمودار این معادله را برای شرایط ثابت یعنی هنگامی که صفر است را نشان میدهد حال دو گونه را با هم قرار میدهیم. نتیجه این رقابت چه چیزی میشود. تنها سه چیز ممکن است:
دو گونه همزیست میشوند.
گونه یک حذف خواهد شد.
گونه دو حذف خواهد شد.
ما در صورتی گونه یک را خواهیم داشت که فشار زیادی روی گونه دو داشته باشد و برنده خواهد شد و گونه دو منقرض خواهد شد و اگر گونه دو قوی تر باشد پاسخ گونهای دیگر است. در شرایطی که گونهها اثرات قوی روی هم داشته باشند، هم زیست میشوند.
پس ما میتوانیم ارزیابی ریاضیاتی داشته باشیم.
این میتواند به وسیله اشکال بالا انجام شود. شکل 3. 13 نشان میدهد چهار پیکربندی هندسی وجود دارد. در هر یک از اینها مسیر بردارها خلاصه شده است و نتایج به وسیله هاشورهای افقی و عمودی نشان داده شده است. گونه یک در مساحت هاشور خورده افقی و گونه دو در مساحت هاشور خورده عمودی افزایش یافته است. تعدادی از اصول برای نگهداری این عقاید وجود دارد.
اول : دو گونه میتوانند برابر نباشند تا جایی که منحنیها همدیگر را قطع کنند، بنابراین نمونههای یک و دو میتوانند ثابت نباشند و گونههای اول در افزایش منطقه تواناتر هستند در حالی که گونههای دوم باید کاهش یابند.
دوم: اگر خطوط اُریب قطع شوند، نقطه تعادل به وسیله تقاطع با دیگر نقاط پایدار یا نقطه غیر پایدار نشان داده میشود. اگر نقاط به سمت هم حرکت کنند پایدار و اگر از هم دور شوند ناپایدار میشوند. در نمونه چهار، نقطهای که خطوط هم را قطع میکنند ناپایدار است. زیرا به علت برخی اختلالات جزئی، جمعیتها به آرامی به سمت پایین حرکت میکنند و منطقه هاشور زده افقی را به دست میآورند و در حالی که میتواند افزایش یابد اما کاهش مییابد و در نتیجه گونه یک به پایداری میرسد. مشابهاً حرکت کمی به سمت بالا پایداری گونه دو، در را رهبری میکند، اکولوژیستها طرحهایی از رقابت در واکنشهای متقابل را شرح دادند بین گیاهان چند ساله، این مدلها در حالی که متفاوت از هم به نظر میرسیدند، اساساً مشابه هم بودند و میتوانستند تئوری رقابت را به طور متناوب نشان دهند. در این گیاهان تغییرات در تعدادشان بود و بین دانههای کاشته شده ارتباط برقرار کردیم.
رقابت در هر ارگانیسم یک مسئله ورودی – خروجی دارد:
میزان ورودی
و در پایان فصل رشد :
میزان خروجی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 91
مقدمه
شاید بسیاری از مردم و حتی آموزگاران فکر کنند که ریاضیات هنر محاسبه است و ریاضی دانان باید همه عمر خود را صرف ساختن محاسبات پیچیده ریاضی کند . چنین عقیده ای به حقیقت نزدیک نیست . کار ریاضی دانان استدلال است نه محاسبه .
در حقیقت ما در آموزش مفاهیم مربوط به ریاضی در پی محاسبه کردن نیستیم بلکه پرورش تفکر منطقی در فراگیران یکی از اهداف مهم می باشد . هدف اصلی این مجموعه گسترش دادن و علاقه به ریاضیات و ایجاد انگیزه می نماید .
گروهی تعداد ساعات ریاضی را با کم کردن سایر دروس افزایش می دهند و حال آنکه تجربه بنحوی نشان داده است که این امر به تنهایی در بالا بردن سطح معلومات شاگرد کافی نیست و لذا استفاده از ساعات ورزش ، کاردستی .......... برای جبران عقب افتادگی بچه ها در درس ریاضی خطائی است فاحش راه حل عاقلانه و عملی این مشکل آن است که بجای کمیت ساعات ریاضی به کیفیت تدریس توجه شود ، یعنی با رعایت مراحل رشد ذهنی کودک و در نظر گرفتن امکانات او از نظر یادگیری در هر یک از این مراحل ویژه عرضه کردن مطالب ریاضی تجدید نظر کند .
روشهای ریاضی در تمام زندگی ما نفوذ کرده است . ریاضیات امروزی ، تنها زمینه ای برای محاسبه نیست . بلکه به صورت سلاحی نیرومند است که برای تحقیق درآمده و بارها و بارها برای تجربه پیشی گرفته است . با وجود این ، جوانان جست و جوگر امروزی ، حداکثر با چنان سطحی از پیشرفت ریاضیات سروکار دارند که در بهترین شرایط ، مربوط به صد سال پیش است . و همین جوانان ، فردا باید بتوانند دانشهای طبیعی ، صنعت و اقتصاد را تکامل دهند . همین جوانان امروزی اند که باید رازهای اندیشه را بگشایند ، به فضای دور دست کیهانی راه یابند ، روندهای صنعتی را ادامه دهند و روشهای موثری برای تشخیص بیماریها و درمان آنها پیدا کنند .
ریاضیات چیست ؟
جایگاه ویژه ریاضیات در برنامه درسی
یک دلیل اصلی ماندگاری جایگاه ویژه ای که ریاضیات در برنامه درسی مدرسه حائز اهمیت است استفاده از آن در دو قرن گذشته به عنوان یک ابزار غربال یا صافی برای ورود به بسیاری از مشاغل است .
ریاضیات چیست ؟
ریاضیات چیزی بیش از محاسبه صرف نیست . ریاضیات مطالعه الگوهاو ارتباطات است . کودکان باید دریابند که چگونه برخی از اندیشه ها تکرار می شوند و از ارتباط میان مفاهیم متفاوت ریاضیات آگاه شوند . این فکر باعث می شود که کودکان تمام دوران تحصیلات را مانند دانه های زنجیر به هم مرتبط ببینند و درک کنند که هر بحث چون ریسمانی درهم تافته ، به مباحث دیگری وابسته است که در یادگیری آن مبحث خاص موثر است .
ریاضیات یک شیوه تفکّر است . ریاضیات ما را به داشتن راهبردی در سازماندهی و تجزیه و ترکیب داده ها آنهم نه منحصرا" در محاسبات ، مجهّز می کند . ریاضیات هنری است که با نظم و سازگاری درونی توصیف می شود . اکثر کودکان ریاضیات را مجموعه درهمی از حقایق و مهارتهای مجزا می دانند ، که باید حفظ شوند .
ریاضیات یک ابزار است و این همان چیزی است که ریاضی دانان و حتی مردم عادی در زندگی روزمره به کار می برند .
ریاضیات زبانی است که در تعریف دقیق اصطلاحات و نمادها به کار می رود و ما را در برقراری ارتباط علمی و سایر ارتباطات در زندگی روزمره توانا می کند .
سهم ریاضیات در آموزش :
قرنها ریاضیات در آموزش به عنوان والاترین درس برای تربیت قدرت استدلال ، تلقی می شد . متعارفترین پاسخ مردمی به این پرسش که چرا این درس ( ریاضیات ) در مدرسه هست
این بود . و اغلب هنوز هم هست که درس ریاضیات به شما فکر کردن می آموزد . همچنان که آن اسپانیایی سده شانزدهم ، ویوس گفت : ( ریاضیات درسی است برای نمایش قدرت ذهنی . ) ورود به مدرسه نقطه آغاز یک حرکت طولانی است در بین راه عواملی باعث کند شدن حرکت دانش آموزان می شود . یا آنها را از مسیر خارج می کند و در نتیجه آنطور که برنامه ریزان آموزشی ، خانوادها و خود دانش آموزان انتظار دارند ، نمی توانند در مدت زمان تعیین شده دوره های تحصیلی را با موفقیت پشت سر گذارند . از جمله این عوامل مشکلات اقتصادی خانواده ها نا متوازن بودن محتوا و حجم کتب درسی با توان دانش آموزان ، نارسا بودن روشهای تدریس معلمین و... می تواند باشد .
گسترش روز افزون تعداد دانش آموزان که افزایش بودجه وزارت آموزش و پرورش را به همراه دارد و فشار های ناشی از آن بر دولت ، باعث شده است که این موضوع از نظر اقتصادی نیز حائز اهمیت باشد و آثار ناگواری نیز در حیات فردی و اجتماعی برجای گذارد و نابسامانی های اجتماعی فراوانی را نیز به وجود آورد .
یکی از آفتهای نظام آموزشی در سراسر جهان و در کشور ما درمقطع ابتدایی افت تحصیلی است که در این میان افت در درس ریاضیات بیشتر از همه جلوه مینماید .
بطور کلی شکست و افت تحصیلی ( مردودی ) عوامل و علل فراوانی دارد که یکی از این عوامل افت دردرس ریاضیات می باشدکه اکثردانش آموزان در مقطع ابتدایی در کلیه پایه ها خصوصا" در پایه های سوم ، چهارم و پنجم با آن روبرو هستند . که افت در این درس گاهی از مواقع باعث دلسردی و حتی ترک تحصیل و مردودی دانش آموزان می گردد . از آنجا که آموزش ابتدایی زمینه ساز تداوم هرگونه پیشرفت و ترقی بوده و در آن میان درس ریاضیات از اهمیت حیاتی ( خاص ) برخوردار است به همین جهت ، ما در حد توان خود به بررسی و مطالعه و گزارش علل افت تحصیلی در درس ریاضیات دوره ابتدایی می پردازیم .
اولین قدم در جهت این راستا این است که بیماری مزمن و بی مورد ترس از اعداد ریاضی را که دامن گیر خیلی از فراگیران است از بین ببریم . چه بسا فراگیرانی که روش های خشک و بی روح ومحاسبه ای تدریس ریاضی با روحیه آنان سازگار نبوده و مجبور به ترک مدرسه و کلاس می شوند .
اگر معتقد باشیم که بیشتر معلمان مدارس ابتدایی به مسئولیت خویش در پایه ریزی یک پایه منطقی در ریاضیات کودکان تحت تعلیم خود واقفند ، آنها باید از هر نوع راهنمایی در انجام وظیفه استقبال نمایند .
بنابراین آموزش ریاضیات بر این ضرورت تأکید دارد که کودکان ساختار ریاضی را فراگیرند نه اینکه صرفا" در محاسبات روزمره مهارت پیدا نمایند . زیرا بدون درک ساخت ریاضی و تکنیک محاسبات مربوطه نمی توان در حل مسائل واقعی پیشرفت زیادی کرد .
وقتی که کودک ریاضیات را می آموزد لازم است که با اشیاء واقعی مورد علاقه خود بازی کند و آنها را مورد کنکاش قرار دهد . در این تحقیق راههای مناسبی پیشنهاد می کنیم تا همراه با فعالیت های مناسب با آن راهها پایه با اهمیت توسعه ریاضیات درکودکان را گام به گام تقویت کنیم .
تعریف عملیاتی واژه ها :
1- تعریف ریاضیات : ریاضیات زبانی است که در تعریف دقیق اصطلاحات و نمادها به کارمی رودومارادربرقراری ارتباطات علمی وسایر ارتباطات در زندگی روزمره توانا می کند .
2- افت تحصیلی :
تعریف اول : عبارت است از عدم موفقیت در تحصیل و وقوع ترک تحصیل یا ترک تحصیل زودرس ، تکرار پایه تحصیلی و مردودی در نظام آموزش وپرورش ، و ترک یک دوره تحصیلی قبل از اتمام آن
تعریف دوم : منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی و درس دانش آموزان از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است . پس مقایسه و سنجش سطح عملکرد تحصیلی قبلی و فعلی دانش آموزان بهترین شاخص افت تحصیلی است .
3- عوامل آموزشی : عبارت است از شرایط حاکم و موجود در خانواده از جمله پایین بودن طبقه اجتماعی ، ناسازگاری های خانوادگی ، افزونی تعداد افراد خانواده ، میزان تحصیلات والدین ، میزان برخورداری از محبت اولیا ، نحوه برخورد اولیا با دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی می باشند .
4- عوامل اجتماعی : عبارتست از میزان ارزش گذاری جامعه به امر تعلیم و تربیت و اهمیت دادن به آن و ارج نهادن به مقام مربیان ، محل زندگی کودک ، میزان تشویق ، میزان امکانات تفریحی و فرهنگی ، چگونگی گذران اوقات فراغت و ارزش اجتماعی والدین .
5- عوامل آموزشگاهی : عبارتست از شکل و ساخت ظاهری مدرسه ، افزونی دانش آموزان ، مهارت معلمان ، طرز برخورد مسئولین و دست اندر کاران تعلیم و تربیت .
پای حرف معلم عاطفه و احساس در آموزش ریاضیات
احساس و عاطفه در آموزش ریاضیات، موضوعی بسیار گسترده است و می تواند عواملی از قبیل اضطراب، ریاضی هراسی، لذت از ریاضیات، اعتماد به نفس در یادگیری ریاضیات، علت های ادراک شده در مورد موفقیت و شکست در ریاضیات و باورهای فرد درباره موجودیت داشتن یک ذهن ریاضی را دربرگیرد. تحقیقاتی که در مورد جنبه عاطفی ریاضیات صورت گرفته است، توجه خود را به این که چگونه نگرش ها و باورها شکل می گیرند و چرا این عواطف بر موفقیت در تحلیل ریاضیات اثر می گذارند، معطوف داشته اند. برای مثال، آیا ناراحت شدن، هنگام حل یک مسئله ریاضی، بر احتمال یافتن پاسخ صحیح اثر می گذارد؟ چگونه آگاه شدن از این موضوع که ریاضیات برای مشاغل مفید است، بر انگیزه یادگیری اثر می گذارد؟ پژوهش هایی که در بعد عاطفی آموزش ریاضیات انجام پذیرفته، شامل مطالعات مربوط به تفاوت های جنسی در متغیرهای عاطفی، مطالعات مربوط به عوامل عاطفی و موفقیت تحصیلی و توجیهات شناختی عاطفی است. تحقیقات انجام شده تفاوت های جنسی در یادگیری ریاضیات را مشخص کرده است. معمولا موفقیت پسران در ریاضیات، بیشتر از دختران است. این تفاوت ها به جنبه های عاطفی مربوط می شوند و در این میان، اعتماد به نفس نقش موثری را ایفا می کند. معلوم شده که پسرانی که در ریاضیات موفق اند آن را بیش از دختران مفید می دانند. شیوه نسبت دادن نیز یک عامل عاطفی است که بین پسران و دختران متفاوت است. به طور کلی، پسران با احتمال بیشتری در مقایسه با دختران موفقیت خود را به توانایی خود و شکست خود را به فقدان کوشش، نسبت می دهند. دختران موفقیت خود را ناشی از کوشش و کمک گرفتن از دیگران می دانند. نتایج تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان معتقدند ریاضیات برای پسران بیش از دختران مفید است. افزون بر انواع اصطلاحاتی که در حیطه عاطفی گفته شد ذکر این نکته که واکنش های افراد نسبت به ریاضی در موضوعات مختلف ریاضی با یکدیگر متفاوت است، اهمیت دارد. در سن حدود 10 سالگی کودکان به تدریج با مجموعه ای از موضوعات ریاضی مواجه می شوند که برخی از آنها را دوست دارند و به برخی دیگر علاقه نشان نمی دهند، برای نمونه، ممکن است یک دانش آموز به حل مسائل چهار عمل اصلی علاقه داشته باشد، اما به موضوعی مثل هندسه علاقه نشان ندهد.
چرا کودکان در ریاضیات مردود می شوند ؟
چرا بعضی از کودکان در ریاضیات مردود می شوند ؟ این سؤال که اغلب مطرح هست ، تقریبا" یک سؤال منفی و غیر قابل قبول است .
اگر بدانیم که چگونه کودکان در ریاضیات موفق شده اند آنگاه باید بدانیم که در تمرین ها و تجربیات آن دسته از کودکانی که مردود شده اند چه چیزی کم بوده است ؟
معهذا چون این پرسش آزار دهنده اغلب مطرح هست ما سعی می کنیم در اینجا تحت عنوان مفاهیم زیر به آن پاسخ دهیم :
نرخ یادگیری . درک و گرایش
نرخ یادگیری :
اگر کسی کورکورانه به پیاژه معتقد باشد ممکن است بگوید چون توسعه شناخت در کودکان همانند رشد بدنی آنها ، با نرخ ثابت و از پیش تعیین شده ای انجام می گیرد ، هیچ نوع یادگیری بر آن اثر ندارد و لذا نمی توانیم چیزی به او بیاموزیم . کسی که به همان صورت از برونر پیروی می کند ممکن است بگوید که می توانیم هرچیزی را به کسی بیاموزیم .
حقیقت ، بین این دو مطلب واقع است . آنچه که حتی بیشتر واقعی است ، این است که حقیقت هیچوقت برای کودک یکسان نیست . در اینجاست که تلاش بی وقفه انسانها برای آموزش ریاضی به کودکان چهره می نمایاند .
کودکان نه تنها به شیوه مختلف می آموزند بلکه با نرخهای مختلف یاد می گیرند . تحقیقات نشان می دهند که می توانیم انتظار داشته باشیم که توانایی یک کودک 7 ساله برای یادگیری ریاضیات بین توانایی یک کودک 5 ساله با استعداد متوسط و یک کودک 11 ساله با استعداد متوسط متغیر است .به همین نحو می توانیم انتظار داشته باشیم که توانایی یک کودک 11 ساله بین توانایی یک کودک متوسط 7 ساله و یک کودک متوسط 15 ساله ، متغیر باشد . اگر از یک کودک 11 ساله بخواهیم که عملی را مشابه یک کودک متوسط 11 ساله انجام دهد ، در حالیکه استعداد دانش او در سطح پایین تری است ، او گیج خواهد شد . او ممکن است در یک حالت (( سرخوردگی و دستپاچگی )) به قواعد متوسل شود . نه به درک و استدلال .
درک :
درک یک روند پیوسته است . شما در سراسر زندگی خود پیوسته مفاهیم خود را وسیعتر و یا محدودتر می سازید و لذا درک خود را از جهان افزایش می دهید .
( شاید با خواندن این گزارش و تحقیق درک شما از ریاضیات توسعه پیدا کند )
درک کودکان از ریاضیات پیش رونده است . نمی توانیم انتظار داشته باشیم که بگوئیم ویا بدانیم کودکان دقیقا" در چه مرحله ای هستند . به طور مثال کودکی که درک کرده است( 28 ) به معنی بیست و ( 8 ) تا بیشتر است . شاید نتواند بفهمد که ( 68 ) به معنی شصت و ( 8 ) تا بیشتر است .
اگر نتواند ، باید تمرین بیشتر روی دهها و یکها انجام دهد . و سپس به مفاهیم جدیدتر ریاضیات روی آورد و برای کسی که بخواهد به این کودک کمک کند چندان ساده نخواهد بود .
گرایش :
تحقیقات نشان داده است که گرایش کودکان نسبت به ریاضیات ظاهرا" در سن 11 سالگی انسجام می یابد . افراد بالغی که میگویند من از ریاضیات خوشم نمی آید احتمالا" در سن 11 سالگی به این عقیده رسیده اند . اگر شما چیزی را دوست ندارید ، از آن اجتناب می کنید یا شاید هم بترسید . اصطلاحا" می گویند آن را (( بایکوت )) کرده اید .
عوامل فردی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
آغازها در اروپای غربی
بخش شرقی امپراطوری روم همواره، چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر فرهنگی، پیشرفته ترین بخش آن امپراطوری بود.
اقتصاد بخش غربی هرگز بر اساس آبیاری استوار نبود، کشاورزی بخش غربی به گونه ای گسترده بود که انگیزه ای برای مطالعه نجوم فراهم نمی آورد. در واقع غرب با اندکی نجوم، کمی حساب عملی، و کمی دانش اندازه گیری که تکافوی تجارت و مساحی را می کرد، از عهده کارهای خود به خوبی برمی آمد، اما انگیزه اعتلای این علوم از شرق نشات گرفت. زمانی که شرق و غرب از نظر سیاسی از هم جدا شدند، این انگیزه نیز تقریبا از میان رفت. تمدن ایستای امپراطوری روم غربی، قرن های متمادی، با اندک وقفه و دگرگونی، ادامه یافت، وحدت مدیترانه ای تمدن قدیمی نیز بدون تغییر باقی ماند ـ و حتی فتوحات وحشیانه نیز اثر چندانی بر آن نداشت. در قلمرو پادشاهی های ژرمنی شاید به استثنای پادشاهی های بریتانیایی، شرایط اقتصادی، نهادهای اجتماعی، و حیات فکری، اساسا به همان نحوی باقی ماند که در اوان افول امپراطوری روم بود، اساس زندگی اقتصادی کشاورزی بود که به تدریج در آن کشاورزان آزاد و سهم بر جانشین بردگان شدند، اما علاوه بر این، شهرهای پر رونق و تجارت بزرگ همراه با اقتصاد پولی وجود داشت. پس از سقوط امپراطوری غربی در سال 476، قدرت مرکزی در دنیای یونانی ـ رومی، بین امپراطور قسطنطنیه و پاپ های روم تقسیم شد.
کلیسای کاتولیک غرب از طریق نهادها و زبان خود در حدی که می توانست سنت فرهنگی امپراطوری رومی را در میان قلمروهای ژرمنی ادامه داد. صومعه ها و عامه مردم با فرهنگ بخشی از تمدن یونانی ـ رومی را زنده نگاه داشتند.
یکی از این مردم عامه، آنیسیوس مانلیوس سورینوس بوئتیوس (Anicius Manlius Severinus Boetius) که سیاستمدار و فیلسوف بود، متونی ریاضی به رشته تحریر درآورد که بیش از هزار سال در جهان غرب اعتبار داشت. این متون منعکس کننده شرایط فرهنگی آن زمان هستند، که دارای محتوای فقیری بودند و بقای آنها احتمالا متاثر از این باور بود که مولف در سال 524 بر سر ایمان کاتولیکی خود به شهادت رسید. کتاب وی به نام آموزش حساب ( Institutio arithmetica ) که ترجمه ای سطحی از نیکوماخوس است، بخشی از نظریه اعداد فیثاغورثی را عرضه می کرد که در آموزش قرون وسطایی به عنوان قسمتی از معارف سه گانه و چهار گانه کهن، حساب، هندسه، نجوم و موسیقی جذب شده بود.تعیین زمانی که اقتصاد امپراطوری روم قدیم در غرب از میان رفت و جای خود را به سامان جدید فئودالی داد، دشوار است. فرضیه ه. پیرن ( H. Pirenne ) که بنابر آن پایان دنیای کهن غرب با گسترش اسلام قرین بود، می تواند پرتوی بر این مساله بیفکند. اعراب همه ایالت های سواحل شرقی و جنوبی مدیترانه را از چنگ امپراطوری بیزانیس خارج کردند و مدیترانه شرقی را به صورت یک دریاچه بسته اسلامی درآوردند. آنها روابط بازرگانی میان خاور نزدیک و غرب مسیحی را تا چندین قرن سخت دشوار ساختند. مجرای فکری بین دنیای عرب و بخش های شمالی امپراطوری پیشین روم، گرچه کاملا مسدود نگشت، اما تا چندین قرن با مانع روبرو بود.
بعدها در سرزمین گل فرانک و دیگر بخش های پیشین امپراطوری روم، اقتصاد بزرگ مقیاس از بین رفت، زوال شهرها آغاز شد، جمع عوارض قابل وصول ناچیز شد. معاملات تهاتری و بازار محلی جای اقتصاد پولی را گرفت.
سخن کوتاه: اروپای غربی به وضعیتی نیمه بربری سقوط کرد. با افول تجارت، اشرافیت زمین دار اهمیت پیدا کرد، زمینداران فرانکی شمال، به سر کردگی کارولنژین ها ( Carolingians ) قدرت حاکم سرزمین فرانک ها شدند. مرکز اقتصادی و فرهنگی به شمال فرانسه و بریتانیا انتقال یافت. جدائی شرق و غرب قدرت موثر پاپ را چنان محدود کرد که پاپ به اتحاد با کارولنژین ها تن داد، و تاجگذاری شارلمانی ( Charlemagne ) به عنوان امپراطور روم مقدس در سال 800 میلادی مظهر این اتحاد بود. جامعه غربی صورتی فئودالی و کلیسائی یافت و جهت گیری آن شمالی و ژرمنی بود.
در نخستین سده های فئودالیسم غربی، حتی در صومعه ها نیز عطف توجه چندانی به ریاضیات دیده نمی شود. در جامعه کشاورزی ابتدائی این دوره، عواملی که برانگیزاننده ریاضیات، از نوع صریحا عملی آن باشد، تقریبا وجود نداشت، و ریاضیات صومعه ای چیزی بیش از حسابی کلیسائی، آن هم عمدتا برای احتساب زمان عید فصح، نبود. بوئتیوس بالاترین مرجع به شمار می آمد. در میان ریاضیدانان کلیسائی، آلکوین انگلیسی الاصل و وابسته به دربار شارلمانی از اهمیتی برخوردار بود. او کتاب مسائلی برای تیز کردن فکر جوانان را نوشت. این مجموعه قرن های متمادی نویسندگان کتب درسی را زیر تاثیر خود داشت. سابقه اغلب این مسائل تا شرق باستان می رسید. به عنوان مثال:
سگی خرگوشی را دنبال می کند، و فاصله آن دو 150 ذراع است، در هر بار سگ 9 ذراع و خرگوش 7 ذراع می جهند.
در چند پرش سگ از خرگوش جلو می افتد؟
می خواهیم یک گرگ، یک بزغاله، و یک کلم را با قایقی که علاوه بر قایقران می تواند یک از آنها را جای دهد، از
رودخانه ای عبور دهیم. قایقران چگونه باید آنها را از رودخانه بگذراند تا بزغاله کلم را و گرگ بزغاله را نخورد؟
یکی دیگر از ریاضیدانان کلیسائی، ژربر ( Gerbert ) راهبی فرانسوی بود که در سال 999 با نام سیلوستر دوم (Sylyester II) به مقام پاپی رسید. او، زیر نفوذ بوئتیوس چندین رساله به رشته تحریر درآورد، اما اهمیت عمده او به مثابه یک ریاضیدان در این است که وی یکی از نخستین دانشمندان غربی است که به اسپانیا سفر کرد و در ریاضیات جهان عرب به مطالعه پرداخت.
تفاوت های عمده ای بین رشد فئودالیسم غربی، فئودالیسم یونان اولیه، و فئودالیسم شرقی وجود دارد. خصلت گسترده کشاورزی غربی، مجال به وجود آمدن شبکه ای وسیع از مدیران بوروکرات را نمی داد، و در نتیجه نمی توانست مآلا برای استبدادی شرقی پایه و اساسی فراهم آورد. در غرب امکان فراهم آوردن ذخیره وسیعی از بردگان وجود نداشت. هنگامی که در اروپای غربی دهکده ها رشد کردند و به صورت شهرک درآمدند، شهرک ها نیز به واحدهای خودگردانی تکامل یافتند که در آنها شهرنشینان نمی توانستند زندگی فارغ البالی را بر اساس برده داری پی ریزی کنند. این یکی از دلائل عمده ای است که چرا تکامل پولیس یونانی و شهر غربی که وجوه مشترکشان در مراحل اولیه این قدر زیاد بود در مراحل بعد را های متفاوتی را پیمودند.شهرنشینان قرون میانه، برای بهبود سطح زندگی خود، می بایست به استعداد خلاق خویش متکی باشند. اینان، پس از مبارزه ای جانانه با اربابان فئودال، همراه با کشمکش های داخلی بسیار، در طی قرون دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم، پیروزمند سربرآوردند. این پیروزی نه تنها بر گسترش سریع اقتصاد پولی، بلکه بر پایه بهبود تدریجی تکنولوژی استوار بود. شاهزادگان فئودال در جنگ علیه اربابان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
آغازها در اروپای غربی
بخش شرقی امپراطوری روم همواره، چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر فرهنگی، پیشرفته ترین بخش آن امپراطوری بود.
اقتصاد بخش غربی هرگز بر اساس آبیاری استوار نبود، کشاورزی بخش غربی به گونه ای گسترده بود که انگیزه ای برای مطالعه نجوم فراهم نمی آورد. در واقع غرب با اندکی نجوم، کمی حساب عملی، و کمی دانش اندازه گیری که تکافوی تجارت و مساحی را می کرد، از عهده کارهای خود به خوبی برمی آمد، اما انگیزه اعتلای این علوم از شرق نشات گرفت. زمانی که شرق و غرب از نظر سیاسی از هم جدا شدند، این انگیزه نیز تقریبا از میان رفت. تمدن ایستای امپراطوری روم غربی، قرن های متمادی، با اندک وقفه و دگرگونی، ادامه یافت، وحدت مدیترانه ای تمدن قدیمی نیز بدون تغییر باقی ماند ـ و حتی فتوحات وحشیانه نیز اثر چندانی بر آن نداشت. در قلمرو پادشاهی های ژرمنی شاید به استثنای پادشاهی های بریتانیایی، شرایط اقتصادی، نهادهای اجتماعی، و حیات فکری، اساسا به همان نحوی باقی ماند که در اوان افول امپراطوری روم بود، اساس زندگی اقتصادی کشاورزی بود که به تدریج در آن کشاورزان آزاد و سهم بر جانشین بردگان شدند، اما علاوه بر این، شهرهای پر رونق و تجارت بزرگ همراه با اقتصاد پولی وجود داشت. پس از سقوط امپراطوری غربی در سال 476، قدرت مرکزی در دنیای یونانی ـ رومی، بین امپراطور قسطنطنیه و پاپ های روم تقسیم شد.
کلیسای کاتولیک غرب از طریق نهادها و زبان خود در حدی که می توانست سنت فرهنگی امپراطوری رومی را در میان قلمروهای ژرمنی ادامه داد. صومعه ها و عامه مردم با فرهنگ بخشی از تمدن یونانی ـ رومی را زنده نگاه داشتند.
یکی از این مردم عامه، آنیسیوس مانلیوس سورینوس بوئتیوس (Anicius Manlius Severinus Boetius) که سیاستمدار و فیلسوف بود، متونی ریاضی به رشته تحریر درآورد که بیش از هزار سال در جهان غرب اعتبار داشت. این متون منعکس کننده شرایط فرهنگی آن زمان هستند، که دارای محتوای فقیری بودند و بقای آنها احتمالا متاثر از این باور بود که مولف در سال 524 بر سر ایمان کاتولیکی خود به شهادت رسید. کتاب وی به نام آموزش حساب ( Institutio arithmetica ) که ترجمه ای سطحی از نیکوماخوس است، بخشی از نظریه اعداد فیثاغورثی را عرضه می کرد که در آموزش قرون وسطایی به عنوان قسمتی از معارف سه گانه و چهار گانه کهن، حساب، هندسه، نجوم و موسیقی جذب شده بود.تعیین زمانی که اقتصاد امپراطوری روم قدیم در غرب از میان رفت و جای خود را به سامان جدید فئودالی داد، دشوار است. فرضیه ه. پیرن ( H. Pirenne ) که بنابر آن پایان دنیای کهن غرب با گسترش اسلام قرین بود، می تواند پرتوی بر این مساله بیفکند. اعراب همه ایالت های سواحل شرقی و جنوبی مدیترانه را از چنگ امپراطوری بیزانیس خارج کردند و مدیترانه شرقی را به صورت یک دریاچه بسته اسلامی درآوردند. آنها روابط بازرگانی میان خاور نزدیک و غرب مسیحی را تا چندین قرن سخت دشوار ساختند. مجرای فکری بین دنیای عرب و بخش های شمالی امپراطوری پیشین روم، گرچه کاملا مسدود نگشت، اما تا چندین قرن با مانع روبرو بود.
بعدها در سرزمین گل فرانک و دیگر بخش های پیشین امپراطوری روم، اقتصاد بزرگ مقیاس از بین رفت، زوال شهرها آغاز شد، جمع عوارض قابل وصول ناچیز شد. معاملات تهاتری و بازار محلی جای اقتصاد پولی را گرفت.
سخن کوتاه: اروپای غربی به وضعیتی نیمه بربری سقوط کرد. با افول تجارت، اشرافیت زمین دار اهمیت پیدا کرد، زمینداران فرانکی شمال، به سر کردگی کارولنژین ها ( Carolingians ) قدرت حاکم سرزمین فرانک ها شدند. مرکز اقتصادی و فرهنگی به شمال فرانسه و بریتانیا انتقال یافت. جدائی شرق و غرب قدرت موثر پاپ را چنان محدود کرد که پاپ به اتحاد با کارولنژین ها تن داد، و تاجگذاری شارلمانی ( Charlemagne ) به عنوان امپراطور روم مقدس در سال 800 میلادی مظهر این اتحاد بود. جامعه غربی صورتی فئودالی و کلیسائی یافت و جهت گیری آن شمالی و ژرمنی بود.
در نخستین سده های فئودالیسم غربی، حتی در صومعه ها نیز عطف توجه چندانی به ریاضیات دیده نمی شود. در جامعه کشاورزی ابتدائی این دوره، عواملی که برانگیزاننده ریاضیات، از نوع صریحا عملی آن باشد، تقریبا وجود نداشت، و ریاضیات صومعه ای چیزی بیش از حسابی کلیسائی، آن هم عمدتا برای احتساب زمان عید فصح، نبود. بوئتیوس بالاترین مرجع به شمار می آمد. در میان ریاضیدانان کلیسائی، آلکوین انگلیسی الاصل و وابسته به دربار شارلمانی از اهمیتی برخوردار بود. او کتاب مسائلی برای تیز کردن فکر جوانان را نوشت. این مجموعه قرن های متمادی نویسندگان کتب درسی را زیر تاثیر خود داشت. سابقه اغلب این مسائل تا شرق باستان می رسید. به عنوان مثال:
سگی خرگوشی را دنبال می کند، و فاصله آن دو 150 ذراع است، در هر بار سگ 9 ذراع و خرگوش 7 ذراع می جهند.
در چند پرش سگ از خرگوش جلو می افتد؟
می خواهیم یک گرگ، یک بزغاله، و یک کلم را با قایقی که علاوه بر قایقران می تواند یک از آنها را جای دهد، از
رودخانه ای عبور دهیم. قایقران چگونه باید آنها را از رودخانه بگذراند تا بزغاله کلم را و گرگ بزغاله را نخورد؟
یکی دیگر از ریاضیدانان کلیسائی، ژربر ( Gerbert ) راهبی فرانسوی بود که در سال 999 با نام سیلوستر دوم (Sylyester II) به مقام پاپی رسید. او، زیر نفوذ بوئتیوس چندین رساله به رشته تحریر درآورد، اما اهمیت عمده او به مثابه یک ریاضیدان در این است که وی یکی از نخستین دانشمندان غربی است که به اسپانیا سفر کرد و در ریاضیات جهان عرب به مطالعه پرداخت.
تفاوت های عمده ای بین رشد فئودالیسم غربی، فئودالیسم یونان اولیه، و فئودالیسم شرقی وجود دارد. خصلت گسترده کشاورزی غربی، مجال به وجود آمدن شبکه ای وسیع از مدیران بوروکرات را نمی داد، و در نتیجه نمی توانست مآلا برای استبدادی شرقی پایه و اساسی فراهم آورد. در غرب امکان فراهم آوردن ذخیره وسیعی از بردگان وجود نداشت. هنگامی که در اروپای غربی دهکده ها رشد کردند و به صورت شهرک درآمدند، شهرک ها نیز به واحدهای خودگردانی تکامل یافتند که در آنها شهرنشینان نمی توانستند زندگی فارغ البالی را بر اساس برده داری پی ریزی کنند. این یکی از دلائل عمده ای است که چرا تکامل پولیس یونانی و شهر غربی که وجوه مشترکشان در مراحل اولیه این قدر زیاد بود در مراحل بعد را های متفاوتی را پیمودند.شهرنشینان قرون میانه، برای بهبود سطح زندگی خود، می بایست به استعداد خلاق خویش متکی باشند. اینان، پس از مبارزه ای جانانه با اربابان فئودال، همراه با کشمکش های داخلی بسیار، در طی قرون دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم، پیروزمند سربرآوردند. این پیروزی نه تنها بر گسترش سریع اقتصاد پولی، بلکه بر پایه بهبود تدریجی تکنولوژی استوار بود. شاهزادگان فئودال در جنگ علیه اربابان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
آغازها در اروپای غربی
بخش شرقی امپراطوری روم همواره، چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر فرهنگی، پیشرفته ترین بخش آن امپراطوری بود.
اقتصاد بخش غربی هرگز بر اساس آبیاری استوار نبود، کشاورزی بخش غربی به گونه ای گسترده بود که انگیزه ای برای مطالعه نجوم فراهم نمی آورد. در واقع غرب با اندکی نجوم، کمی حساب عملی، و کمی دانش اندازه گیری که تکافوی تجارت و مساحی را می کرد، از عهده کارهای خود به خوبی برمی آمد، اما انگیزه اعتلای این علوم از شرق نشات گرفت. زمانی که شرق و غرب از نظر سیاسی از هم جدا شدند، این انگیزه نیز تقریبا از میان رفت. تمدن ایستای امپراطوری روم غربی، قرن های متمادی، با اندک وقفه و دگرگونی، ادامه یافت، وحدت مدیترانه ای تمدن قدیمی نیز بدون تغییر باقی ماند ـ و حتی فتوحات وحشیانه نیز اثر چندانی بر آن نداشت. در قلمرو پادشاهی های ژرمنی شاید به استثنای پادشاهی های بریتانیایی، شرایط اقتصادی، نهادهای اجتماعی، و حیات فکری، اساسا به همان نحوی باقی ماند که در اوان افول امپراطوری روم بود، اساس زندگی اقتصادی کشاورزی بود که به تدریج در آن کشاورزان آزاد و سهم بر جانشین بردگان شدند، اما علاوه بر این، شهرهای پر رونق و تجارت بزرگ همراه با اقتصاد پولی وجود داشت. پس از سقوط امپراطوری غربی در سال 476، قدرت مرکزی در دنیای یونانی ـ رومی، بین امپراطور قسطنطنیه و پاپ های روم تقسیم شد.
کلیسای کاتولیک غرب از طریق نهادها و زبان خود در حدی که می توانست سنت فرهنگی امپراطوری رومی را در میان قلمروهای ژرمنی ادامه داد. صومعه ها و عامه مردم با فرهنگ بخشی از تمدن یونانی ـ رومی را زنده نگاه داشتند.
یکی از این مردم عامه، آنیسیوس مانلیوس سورینوس بوئتیوس (Anicius Manlius Severinus Boetius) که سیاستمدار و فیلسوف بود، متونی ریاضی به رشته تحریر درآورد که بیش از هزار سال در جهان غرب اعتبار داشت. این متون منعکس کننده شرایط فرهنگی آن زمان هستند، که دارای محتوای فقیری بودند و بقای آنها احتمالا متاثر از این باور بود که مولف در سال 524 بر سر ایمان کاتولیکی خود به شهادت رسید. کتاب وی به نام آموزش حساب ( Institutio arithmetica ) که ترجمه ای سطحی از نیکوماخوس است، بخشی از نظریه اعداد فیثاغورثی را عرضه می کرد که در آموزش قرون وسطایی به عنوان قسمتی از معارف سه گانه و چهار گانه کهن، حساب، هندسه، نجوم و موسیقی جذب شده بود.تعیین زمانی که اقتصاد امپراطوری روم قدیم در غرب از میان رفت و جای خود را به سامان جدید فئودالی داد، دشوار است. فرضیه ه. پیرن ( H. Pirenne ) که بنابر آن پایان دنیای کهن غرب با گسترش اسلام قرین بود، می تواند پرتوی بر این مساله بیفکند. اعراب همه ایالت های سواحل شرقی و جنوبی مدیترانه را از چنگ امپراطوری بیزانیس خارج کردند و مدیترانه شرقی را به صورت یک دریاچه بسته اسلامی درآوردند. آنها روابط بازرگانی میان خاور نزدیک و غرب مسیحی را تا چندین قرن سخت دشوار ساختند. مجرای فکری بین دنیای عرب و بخش های شمالی امپراطوری پیشین روم، گرچه کاملا مسدود نگشت، اما تا چندین قرن با مانع روبرو بود.
بعدها در سرزمین گل فرانک و دیگر بخش های پیشین امپراطوری روم، اقتصاد بزرگ مقیاس از بین رفت، زوال شهرها آغاز شد، جمع عوارض قابل وصول ناچیز شد. معاملات تهاتری و بازار محلی جای اقتصاد پولی را گرفت.
سخن کوتاه: اروپای غربی به وضعیتی نیمه بربری سقوط کرد. با افول تجارت، اشرافیت زمین دار اهمیت پیدا کرد، زمینداران فرانکی شمال، به سر کردگی کارولنژین ها ( Carolingians ) قدرت حاکم سرزمین فرانک ها شدند. مرکز اقتصادی و فرهنگی به شمال فرانسه و بریتانیا انتقال یافت. جدائی شرق و غرب قدرت موثر پاپ را چنان محدود کرد که پاپ به اتحاد با کارولنژین ها تن داد، و تاجگذاری شارلمانی ( Charlemagne ) به عنوان امپراطور روم مقدس در سال 800 میلادی مظهر این اتحاد بود. جامعه غربی صورتی فئودالی و کلیسائی یافت و جهت گیری آن شمالی و ژرمنی بود.
در نخستین سده های فئودالیسم غربی، حتی در صومعه ها نیز عطف توجه چندانی به ریاضیات دیده نمی شود. در جامعه کشاورزی ابتدائی این دوره، عواملی که برانگیزاننده ریاضیات، از نوع صریحا عملی آن باشد، تقریبا وجود نداشت، و ریاضیات صومعه ای چیزی بیش از حسابی کلیسائی، آن هم عمدتا برای احتساب زمان عید فصح، نبود. بوئتیوس بالاترین مرجع به شمار می آمد. در میان ریاضیدانان کلیسائی، آلکوین انگلیسی الاصل و وابسته به دربار شارلمانی از اهمیتی برخوردار بود. او کتاب مسائلی برای تیز کردن فکر جوانان را نوشت. این مجموعه قرن های متمادی نویسندگان کتب درسی را زیر تاثیر خود داشت. سابقه اغلب این مسائل تا شرق باستان می رسید. به عنوان مثال:
سگی خرگوشی را دنبال می کند، و فاصله آن دو 150 ذراع است، در هر بار سگ 9 ذراع و خرگوش 7 ذراع می جهند.
در چند پرش سگ از خرگوش جلو می افتد؟
می خواهیم یک گرگ، یک بزغاله، و یک کلم را با قایقی که علاوه بر قایقران می تواند یک از آنها را جای دهد، از
رودخانه ای عبور دهیم. قایقران چگونه باید آنها را از رودخانه بگذراند تا بزغاله کلم را و گرگ بزغاله را نخورد؟
یکی دیگر از ریاضیدانان کلیسائی، ژربر ( Gerbert ) راهبی فرانسوی بود که در سال 999 با نام سیلوستر دوم (Sylyester II) به مقام پاپی رسید. او، زیر نفوذ بوئتیوس چندین رساله به رشته تحریر درآورد، اما اهمیت عمده او به مثابه یک ریاضیدان در این است که وی یکی از نخستین دانشمندان غربی است که به اسپانیا سفر کرد و در ریاضیات جهان عرب به مطالعه پرداخت.
تفاوت های عمده ای بین رشد فئودالیسم غربی، فئودالیسم یونان اولیه، و فئودالیسم شرقی وجود دارد. خصلت گسترده کشاورزی غربی، مجال به وجود آمدن شبکه ای وسیع از مدیران بوروکرات را نمی داد، و در نتیجه نمی توانست مآلا برای استبدادی شرقی پایه و اساسی فراهم آورد. در غرب امکان فراهم آوردن ذخیره وسیعی از بردگان وجود نداشت. هنگامی که در اروپای غربی دهکده ها رشد کردند و به صورت شهرک درآمدند، شهرک ها نیز به واحدهای خودگردانی تکامل یافتند که در آنها شهرنشینان نمی توانستند زندگی فارغ البالی را بر اساس برده داری پی ریزی کنند. این یکی از دلائل عمده ای است که چرا تکامل پولیس یونانی و شهر غربی که وجوه مشترکشان در مراحل اولیه این قدر زیاد بود در مراحل بعد را های متفاوتی را پیمودند.شهرنشینان قرون میانه، برای بهبود سطح زندگی خود، می بایست به استعداد خلاق خویش متکی باشند. اینان، پس از مبارزه ای جانانه با اربابان فئودال، همراه با کشمکش های داخلی بسیار، در طی قرون دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم، پیروزمند سربرآوردند. این پیروزی نه تنها بر گسترش سریع اقتصاد پولی، بلکه بر پایه بهبود تدریجی تکنولوژی استوار بود. شاهزادگان فئودال در جنگ علیه اربابان