لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
قسمت دوم ( تهیه طرح مقدماتی)
خلاصه نتایج قسمت اول
خلاصه نتایج برنامه ریزی صنعتی و تعیین مقیاس واحدهای صنعتی در هر رشته
از آنجا که این بند از شرح خدمات پروژه حاضر، برنامه ریزی صنعتی را مطرح نموده و در قالب همین بند به موضوع تعداد نفرات و پرسنل پرداخته است، لازم می گردد تا ابتدا کلیات برنامه ریزی کالبدی، که در حقیقت، پیش نیاز برنامه ریزی صنعتی محسوب می شود ( و در بندهای پیشین مورد بررسی قرار نگرفته)، ارائه گردد تا آنگاه بتوان به « بررسی تعداد نفرات و پرسنل» پرداخت، چرا که جمعیت شاغلان صنعتی، رابطه مستقیم با وسعت اراضی صنعتی دارد و بالعکس. به عبارت دیگر، تعداد شاغلان صنعتی، تابعی از وسعت اراضی صنعتی است.
از سوی دیگر، کاربری صنعتی، فقط بخشی از اراضی سایت را به خود اختصاص می دهد و مابقی آن، سهم سه کاربری کلان دیگر یعنی کاربری های خدماتی، فضای سبز و شبکه راه هاست.
همانگونه که در بخش ضوابط توزیع زمین ( بند د-2) گفته شد، سهم کاربری صنعتی از کل اراضی شهرک، می باید دامنه ای مابین 60 الی 70 درصد را بر گیرد.
در برنامه ریزی کالبدی پروژه، کوشش شده است تا حداکثر سهم پیش بینی شده در ضوابط مصوب « شرکت شهرک های صنعتی ایران» برای کاربری صنعتی یعنی 70 درصد از کل اراضی سایت لحاظ گردد، لیکن در یک رابطه رفت و برگشتی با مرحله طرح ریزی پروژه، که مطابق با شرایط و مقتضیات زمین تطبیق و تثبیت یافته است، سهم کاربری صنعتی در مجموع اراضی محدوده های سه گانه طرح، نهایتا معادل 3/65 درصد از کل اراضی 6/155873 متر مربعی سایت، یعنی برابر 34/4801،16،1 متر مربع به دست امده است. همچنین کاربری خدماتی 82/72621 متر مربع و یا 7/4 درصد، کاربری فضای سبز ( مجموع کاربری های، کمربندی سبز حفاظتی و پارک و مسیر سبز پیاده و نوارهای سبز حاشیه معابر) 20/191، 173 متر مربع و یا 1/11 درصد و شبکه راه ها 43/293580 متر مربع و یا 2/18 درصد از اراضی توسعه « شهرک صنعتی رفسنجان» را به خود اختصاص می دهند. ( جدول 1-1).
جدول1-1- مساحت، نسبت و سرانه اراضی اختصاص یافته به انواع کاربری های کلان ارضی در محدوده اراضی توسعه « شهرک صنعتی رفسنجان»
نوع کاربری
مساحت اراضی
نسبت
سرانه
صنعتی
خدماتی
فضای سبز
شبکه راه ها
34/1016480
82/72621
02/173191
42/293580
3/65
7/4
1/11
2/18
242
3/17
2/41
9/69
جمع
6/1555873
100
4/370
با توجه به جمعیت 4200 نفری شاغل در مجموعه.
شامل انواع صنایع، غذایی و دارویی، نساجی و پوشاک، سلولزی و چوب، شیمیایی، کانی غیر فلزی، فلزی و برق و الکترونیک
قابل اختصاص به کاربری های اداری- انتظامی، تجاری، ورزشی، فرهنگی، بهداشتی- درمانی، مذهبی و تاسیسات و تجهیزات شهری
شامل کمربند سبز حفاظتی، لکه های سبز و نوارهای سبز حاشیه معابر
شامل راه ها و پارکینگ های عمومی.
1-1-1- بررسی نوع صنایع
مطالعات بخش گرایش صنعتی پروژه نشان داد که در بین گروه های مختلف صنعت، صنایع غذایی و آشامیدنی، صنایع کانی غیر فلزی، صنایع شیمیایی و صنایع فلزی، طی چند سال اخیر، روند پرشتابی را طی نموده اند که به طور علی الاصول، این روند می باید در برنامه ریزی صنعتی حاضر مورد توجه قرار گیرد.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که رشد جهشی صنایع مذکور، طی چند سال گذشته، تا حدود زیادی در شاخص های کمی صنایع مستقر در « شهرک صنعتی رفسنجان» انعکاس یافته و سهم صنایع اخیر از اراضی واگذار شده، مجموعا رو به فزونی نهاده است. نتیجتا با توجه به این که یکی از الگوهای مورد اتکا در برنامه ریزی حاضر، وضعیت موجود، یعنی از ابتدای شکل گیری شهرک تا ماه های پایانی سال 1384 می باشد و این دوره زمانی، سال های اوج تقاضا و جهش کمی صنایع مورد بحث را نیز در بر می گیرد، خود به خود، تعدیلی از شرایط قدیم ( سهم که صنایع جهشی) و شرایط جدید ( سهم بری گروه های مختلف صنعت) واقعی صنایع قابل پیش بینی در سال های آتی ( مورد برنامه ریزی) نزدیک خواهد بود.
در برنامه ریزی حاضر، مبانی زیر، ملاک نظر قرار گرفته است:
برای دست یابی به ترکیب نهایی صنایع، الگوی صنایع فعال استان کرمان، الگوی صنایع فعال شهرستان رفسنجان و الگوی صنایع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
فصل اول :
برنامه ریزی ریاضی :
مسائل بهینه سازی :
در مسائل بهینه سازی وسیله ای (ابزاری) که بدنبال بیشینه سازی یا کمینه سازی یک مقدار مشخص می باشد تابع هدف نامیده می شود که به .. تعداد متغیرهای ورودی بستگی دارد. این متغیرها می توانند مستقل از یکدیگر باشند یا بوسیله یک یا تعدادی محدودیت با ایکدیگر ارتباط داشته باشند.
با یک مثال موضوع را کمی روشنتر خواهیم نمود:
مثال 1.1 :
نمونه بالا یک مسئله بهینه سازی برای هدف z می باشد. متغیرهای ورودی شامل x1 و x2 می باشند که به دو طریق محدود شده اند. x1 می بایست شود به x2 بوسیله عدد 3. و همچنین x2 می بایست بزرگتر یا مساوی 2 باشد. هدف یافتن مقادیری از متغیرهای ورودی بگونه ای است که جمع توان متغیرها کمینه شوند، با در نظر گرفتن محدودیتهایی که بوسیله قیود در نظر گرفته می شوند. یک برنامه ریزی مسئله بهینه سازی است که در آن هدف و محدودیت ها بوسیله توابع ریاضی و ارتباطات ریاضی داده می شوند (مانند مثال 1.1) .
مدل ریاضی که در این کتاب مورد استفاده قرار می گیرد به فرم زیر می باشد :
هر یک از m محدودیت هایی که 1.1 نشان داده شده اند شامل یکی از سه حالت ( = ( می شوند. بدین سان برنامه ریاضی نامحدودیت زمانی تشکیل می شود که هر یک از توابع gi صفر در نظر گرفته شوند وهر یک از مقادیر ثابت bi نیز صفر در نظر گرفته شوند.
برنامه ریزی خطی :
یک برنامه ریاضی خطی است اگر تابع هدف f(x1,x2,….,xn) و نیز هر یک از محدودیتها gi(x1,x2,…..,xn) به ازای (I = 1 , …. ,m ) در ضابطه خودشان خطی باشند
بعنوان مثال :
در حالیکه C1 ها و ouj ها (I = 1 , 2, ….. , m . j: 1 , 2, … , n ) اعداد ثابت باشند.
پی حالت فوق هر حالت دیگری ازبرنامه ریزی ریاضی غیر خطی می باشد. بنابراین مثال 1.1 یک برنامه غیر خطی در زمینه تابع z می باشد.
برنامه های عدد صحیح:
یک برنامه عدد صحیح یک (حالت خاص) از برنامه خطی می باشد بهمراه یکسری محدودیتهای اضافی که متغیرهای ورودی را محدود به گرفتن مقادیر صحیح می نماید. در نوع برنامه ریزی ضرورتی ندارد که ضرائب تابع هدف ( z .1 ) و همچنین محدودیت ها و همچنین مقادیر سمت راست نیز اعداد صحیح باشند، اما اغلب اوقات در این نوع برنامه ریزی این ضرائب و مقادیر سمت راست بصورت عدد صحیح دیده می شوند.
برنامه درجه دو :
یک برنامه درجه دوم نوعی برنامه ریزی ریاضی است که هر یک از محدودیتهای آن خطی است مانند آنچه در (1.3 ) دیده ایم- اما تابع هدف آنها بفرم زیر می باشد:
در حالیکه Gi و di مقادیر ثابتی باشند.
فرموله کردن یک مسئله :
فرآیند یافتن جواب (شامل دو مرحله اساسی می گردد) : مدل سازی مسئله توسط یک برنامه ریاضی و سپس حل نمودن آن برنامه توسط تکنیکهایی که در فصول 2 الی 15 توضیح داده خواهند شد.
رویکرد زیر جهت تبدیل یک مسئله از حالت نوشتاری به برنامه ریاضی توصیه می گردد.
گام 2) مقادیری را که می بایست بهینه شوند را تعیین نمایید. آن را بصورت توابع ریاضی نشان می دهید. در این مرحله تلاش زیادی را برای تعریف متغیرهای ورودی انجام می گردد. (معمولا در این هنگام برنامه نویس توجه زیادی را جهت تعریف متغیرهای ورودی و آنچه که می خواهد کمینه یا بیشینه سازد می نماید.)
گام 2) تمامی ملزومات قید شده، محدودیتها و قیود را تعریف نمایید و آنها را به زبان ریاضی تبدیل نمایید. این ملزومات شامل محدودیتهای برنامه نیز می شوند.
گام سوم ) شرایط مخفی مدل را نیز تعیین نمایید. چنین شرایطی بصورت واضح در مسئله قید می گردند. لیکن از موقعیت فیزیکی (دنیای واقعی) مدل می شوند. و عموما شامل قیود ومحدودیتهای عدد صحیح و غیر منفی می باشند که بر متغیرهای ورودی اعمال می شوند.
در هر برنامه ریاضی، ما بدنبال یافتن یک جواب هستیم. اگر یک سری از جواب های بهینه وجود داشته باشند، آنگاه هر یک از آنها می توانند بعنوان جواب بهینه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
فصل اول :
برنامه ریزی ریاضی :
مسائل بهینه سازی :
در مسائل بهینه سازی وسیله ای (ابزاری) که بدنبال بیشینه سازی یا کمینه سازی یک مقدار مشخص می باشد تابع هدف نامیده می شود که به .. تعداد متغیرهای ورودی بستگی دارد. این متغیرها می توانند مستقل از یکدیگر باشند یا بوسیله یک یا تعدادی محدودیت با ایکدیگر ارتباط داشته باشند.
با یک مثال موضوع را کمی روشنتر خواهیم نمود:
مثال 1.1 :
نمونه بالا یک مسئله بهینه سازی برای هدف z می باشد. متغیرهای ورودی شامل x1 و x2 می باشند که به دو طریق محدود شده اند. x1 می بایست شود به x2 بوسیله عدد 3. و همچنین x2 می بایست بزرگتر یا مساوی 2 باشد. هدف یافتن مقادیری از متغیرهای ورودی بگونه ای است که جمع توان متغیرها کمینه شوند، با در نظر گرفتن محدودیتهایی که بوسیله قیود در نظر گرفته می شوند. یک برنامه ریزی مسئله بهینه سازی است که در آن هدف و محدودیت ها بوسیله توابع ریاضی و ارتباطات ریاضی داده می شوند (مانند مثال 1.1) .
مدل ریاضی که در این کتاب مورد استفاده قرار می گیرد به فرم زیر می باشد :
هر یک از m محدودیت هایی که 1.1 نشان داده شده اند شامل یکی از سه حالت ( = ( می شوند. بدین سان برنامه ریاضی نامحدودیت زمانی تشکیل می شود که هر یک از توابع gi صفر در نظر گرفته شوند وهر یک از مقادیر ثابت bi نیز صفر در نظر گرفته شوند.
برنامه ریزی خطی :
یک برنامه ریاضی خطی است اگر تابع هدف f(x1,x2,….,xn) و نیز هر یک از محدودیتها gi(x1,x2,…..,xn) به ازای (I = 1 , …. ,m ) در ضابطه خودشان خطی باشند
بعنوان مثال :
در حالیکه C1 ها و ouj ها (I = 1 , 2, ….. , m . j: 1 , 2, … , n ) اعداد ثابت باشند.
پی حالت فوق هر حالت دیگری ازبرنامه ریزی ریاضی غیر خطی می باشد. بنابراین مثال 1.1 یک برنامه غیر خطی در زمینه تابع z می باشد.
برنامه های عدد صحیح:
یک برنامه عدد صحیح یک (حالت خاص) از برنامه خطی می باشد بهمراه یکسری محدودیتهای اضافی که متغیرهای ورودی را محدود به گرفتن مقادیر صحیح می نماید. در نوع برنامه ریزی ضرورتی ندارد که ضرائب تابع هدف ( z .1 ) و همچنین محدودیت ها و همچنین مقادیر سمت راست نیز اعداد صحیح باشند، اما اغلب اوقات در این نوع برنامه ریزی این ضرائب و مقادیر سمت راست بصورت عدد صحیح دیده می شوند.
برنامه درجه دو :
یک برنامه درجه دوم نوعی برنامه ریزی ریاضی است که هر یک از محدودیتهای آن خطی است مانند آنچه در (1.3 ) دیده ایم- اما تابع هدف آنها بفرم زیر می باشد:
در حالیکه Gi و di مقادیر ثابتی باشند.
فرموله کردن یک مسئله :
مسائل بهینه سازی در اکثر مواقع هستند. فرآیند یافتن جواب (شامل دو مرحله اساسی می گردد) : مدل سازی مسئله توسط یک برنامه ریاضی و سپس حل نمودن آن برنامه توسط تکنیکهایی که در فصول 2 الی 15 توضیح داده خواهند شد.
رویکرد زیر جهت تبدیل یک مسئله از حالت نوشتاری به برنامه ریاضی توصیه می گردد.
گام 2) مقادیری را که می بایست بهینه شوند را تعیین نمایید. آن را بصورت توابع ریاضی نشان می دهید. در این مرحله تلاش زیادی را برای تعریف متغیرهای ورودی انجام می گردد. (معمولا در این هنگام برنامه نویس توجه زیادی را جهت تعریف متغیرهای ورودی و آنچه که می خواهد کمینه یا بیشینه سازد می نماید.)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون
برنامه ریزی استراتژیک
بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز» میباشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد میگردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند. برنامه ریزی در شکل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست میگردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند هدف برنامه ریزی استراتژیک، تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان ترکیبی از برنامه ریزی سنتی و برنامه ریزی استراتژیک را بکار برد.
تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شده است. در اینجا تعریفی ارائه میشود که بتواند مفهوم آن را در برنامه ریزی استراتژیک مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان میدهد. استراتژی میتواند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.
برنامه ریزی استراتژیک گونهای از برنامه ریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی میتواند دارای عمر کوتاه یا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک میتواند برنامه ریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد اما متفاوت از آنهاست.
واژه «استراتژیک» معنی هر آنچه را به استراتژی مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژی» از کلمه یونانی «استراتگوس» گرفته شده است که به معنای رهبری است. برنامه ریزی استراتژیک کوششی است ساختیافته برای اتخاذ تصمیمهای اساسی و انجام اعمالی که ماهیت سازمان، نوع فعالیتها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل داده و مسیر میبخشد. همانطور که استراتژی نظامی پیروزی در جنگ است، برنامه ریزی استراتژیک نیز طرق انجام مأموریتهای سازمان را دنبال میکند.
مدل برایسون
نمودار آمده در آخر این بخش مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در قالب مدل برایسون را نمایش میدهد. همانطور که اشاره شد این مدل نتیجه بررسی خصوصیات مدلهای قبلی و رفع نقاط ضعف آنها برای کاربرد در سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی میباشد. همانطور که ملاحظه میشود این مدل شامل یک فرایند پیوسته (مطابق با تعریف برنامه ریزی) و تکرارپذیر میباشد که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. در این جا این فرایند در قالب ده مرحله شرح داده میشود. از خصوصیات این فرایند این است که نتایج حاصل از هر مرحله میتواند در بازنگری یا تکمیل مراحل پیش از آن مورد استفاده قرار گیرند.
مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک در مدل برایسون به شرح زیر میباشد:
توافق اولیه: در این مرحله ضرورت برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان مورد برنامه ریزی بررسی شده و آشنایی با این نوع برنامه ریزی حاصل میشود. سازمانها، واحدها، گروهها یا افرادی که باید در برنامه ریزی درگیر شوند مشخص گردیده و توجیه میشوند. مراحلی که در برنامه ریزی باید انجام شوند شرح داده میشوند. روش انجام برنامه ریزی، زمانبندی انجام، آییننامههای مورد نیاز برای جلسات و نحوة گزارشدهی مشخص میگردند. منابع و امکانات لازم تعیین میگردند.
تعیین وظایف: وظایف رسمی و غیررسمی سازمان «باید هایی» است که سازمان با آنها روبروست. در این مرحله هدف اینست که سازمان و افراد آن وظایفی را که از طرف مراجع ذیصلاح (دولت، مجلس و...) به آنها محول شده است شناسایی نمایند. شاید این هدف به ظاهر خیلی روشن باشد ولی این واقعیت در بیشتر سازمانها وجود دارد که بیشتر افراد اختیارات و وظایف سازمانی را که در آن مشغول بکارند نمیدانند و اساسنامه آن را حتی برای یکبار مطالعه نکردهاند. از طرف دیگر وظایف محول شده به سازمان عموماً کلی بوده و تمام فضایی را که سازمان میتواند در آن فعالیت کند تعریف نمیکند. بنابراین ضروری است که با مطالعه وظایف مکتوب و مصوب سازمان اولاً با آن وظایف آشنا شد (که از این طریق بعضی از اختیارات و ذینفعان سازمان نیز شناسایی میگردند)، ثانیاً مواردی را که در حیطه اختیارات سازمان قرار میگیرند اما تا بحال کشف نشدهاند، شناخت.
تحلیل ذینفعان: ذینفع فرد، گروه یا سازمانی است که میتواند بر نگرش، منابع یا خروجیهای سازمان تأثیر گذارد و یا از خروجیهای سازمان تأثیر پذیرد. تحلیل ذینفعان پیشدرآمد ارزشمندی برای تنظیم بیانیه مأموریت سازمان است. تحلیل ذینفعان بسیار ضروری است، چرا که رمز موفقیت در بخش دولتی و غیرانتفاعی ارضای ذینفعان کلیدی سازمان است. اگر سازمان نداند که ذینفعانش چه کسانی هستند، چه معیارهایی برای قضاوت درباره سازمان به کار میبرند، و وضعیت عملکردی سازمان در قبال این معیارها چیست، به احتمال زیاد نخواهد توانست فعالیتهایی را که باید برای ارضای ذینفعان کلیدی خود انجام دهد، شناسایی کند.
تنظیم بیانیه مأموریت سازمان: مأموریت سازمان جملات و عباراتی است که اهداف نهایی سازمان، فلسفه وجودی، ارزشهای حاکم بر سازمان و نحوة پاسخگویی به نیاز ذینفعان را مشخص میکند. علاوه بر این موارد، اختلافات درون سازمانی را مرتفع ساخته و بستر بحثها و فعالیتهای سازنده و مؤثر را هموار میکند. توافق بر مأموریت سازمان، تمام فعالیتهای آن را همسو میسازد و انگیزش و توجه ذینفعان سازمان خصوصاً کارکنان آن را افزایش میدهد.
شناخت محیط سازمان: اساس استراتژیک عمل کردن شناخت شرایط است. یک بازیکن موفق فوتبال علاوه بر اینکه از تواناییها و وظایف هر یک از اعضای تیم خود آگاهی دارد، سعی میکند شرایط تیم مقابل و نقاط قوت و ضعف هر یک از افراد آن را دریابد و با داشتن این مأموریت در ذهن یعنی پیروز شدن در بازی، در هر لحظه بهترین حرکت را انجام دهد. برای اینکه یک سازمان نیز در رسیدن به مأموریت خود موفق گردد باید شرایط حاکم بر خود را به خوبی شناسایی نماید. در این مرحله، محیط خارجی سازمان در قالب شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف آنها برای سازمان تعیین میگردند. در راستای شناخت محیط سازمان، در این مرحله محیط داخلی نیز در قالب ورودیها، خروجیها، فرایند و عملکرد سازمان مورد مطالعه قرار میگیرند.
تعیین موضوعات استراتژیک پیش روی سازمان: این مرحله قلب فرایند برنامه ریزی استراتژیک است. موضوعات استراتژیک تصمیمات سیاسی و اساسی هستند که بر اختیارات، مأموریت، ارزشها، محصول یا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
برنامه ریزی استراتژیک
تعریف برنامهریزی
برنامهریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و به هم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامهریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که پیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه می یابد. از جنبه ماهیت، برنامهریزی دارای انواع برنامهریزی فیزیکی ، سازمانی، فرایند، مالی، وظیفهای و عمومی است. از جنبه افق زمانی، برنامهریزی را میتوان در قالب برنامهریزی کوتاهمدت ، برنامهریزی میان مدت و برنامهریزی بلندمدت دستهبندی کرد. بیشتر برنامهریزیها بر اساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل آرمانها و اهداف- طرحها و اقدامات- منابع موردنیاز هستند. در این مدلها ابتدا آرمانها و اهداف سازمانها تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع موردنیاز برای انجام پروژه برآورد میگردند.
برنامهریزی و تغییر
تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظام ها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامهریزی تأثیر گذاشته که در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند. برنامهریزی در شکل اشاره شده در فوق ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست میگردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامهریزی باید بتوان با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامهریزی استراتژیک شد. بر خلاف برنامهریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند در برنامه ریزی استراتژیک، هدف تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان ترکیبی از برنامهریزی سنتی و برنامهریزی استراتژیک را به کار برد.
استراتژی
استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان میدهد. استراتژی میتواند تحت سطوح سازمانی ، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.
برنامهریزی استراتژیک
برنامهریزی استراتژیک گونهای از برنامهریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی میتواند عمر کوتاه یا بلند داشته باشد برنامهریزی استراتژیک میتواند برنامهریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد اما رویکردی متفاوت دارد.
مدیریت استراتژیک
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا بعضی از شرکتهای بزرگ و موفق در مدت زمان کوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار خود به موقعیتی معمولی و حتی تأسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شرکتهای کوچک و گمنام به یکباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بین الملل رسیدهاند؟ آیا در این مورد فکر کردهاید که چرا برخی از مؤسسات، نوسانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میکنند و در مقابل برخی از سازمانها طعم تلخ شکست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت پاسخ بسیاری از این گونه سئوالات را باید در مفاهیمی به نام «استراتژی» و «مدیریت استراتژیک» جستجو کرد. در این مقاله سعی شده است نگاهی گذرا بر مدیریت استراتژیک و ضرورت و موانع بکارگیری آن در سازمانها داشته باشیم.
تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
تعاریف مختلف و گاه ناسازگاری از استراتژی و مدیریت استراتژیک ارائه شده است. به تعبیر یکی از متخصصان مدیریت این عبارات مانند« هنر» است که وقتی آنها را میبینیم تشخیص دادن آنها آسان است اما وقتی در پی تعریف کردن و توضیح دادن آنیم خیلی مشکل به نظر میرسد.
استراتژی
الگویی بنیادی از اهداف فعلی و برنامهریزی شده، بهره برداری و تخصیص منابع و تعاملات یک سازمان با بازارها، رقبا و دیگر عوامل محیطی است. طبق این تعریف یک استراتژی باید سه چیز را مشخص کند:
چه اهدافی باید محقق گردد
روی کدام صنایع، بازارها و محصولها باید تمرکز کرد
چگونه برای بهرهبرداری از فرصتهای محیطی و مواجهه با تهدیدهای محیطی به منظور کسب یک مزیت رقابتی منابع تخصیص یابد و چه فعالیتهایی انجام گیرد.
مدیریت استراتژیک
تصمیمات و فعالیتهای یکپارچه در جهت توسعه استراتژیهای مؤثر، اجرا و کنترل نتایج آنهاست. بنابراین مدیریت استراتژیک فعالیتهای مربوط به بررسی، ارزشیابی و انتخاب استراتژیها، اتخاذ هر گونه تدابیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها و در نهایت کنترل فعالیتهای انجام شده را در برمیگیرد.