لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
اوضاع سیاسی ایران در زمان رژیم پهلوی :
هنگامی که نظام پهلوی در سایهی استبداد و خفقان، به اوج مستی خود رسیده بود، جامعهی ایرانی واکنشهایی خاص در این دوران بهنمایش گذاشت که این واکنشها از چشم درباریان مخفی نماند.بروز نارضایتی، شکلگیری انقلاب اسلامی و شکست سلسلهی پهلوی، حلقهی نهایی اوضاع سیاسی جاری در زمان حکومت پهلوی بود. نشانههای انحطاط از اواسط دههی 50 شمسی به چشم میخورد و حتی نزدیکان به دربار آن را احساس میکردند. مینو صمیمی از جملهی این درباریان بود:«تقریباً هر روز به قضایایی برمیخوردم که از گسستگی بیش از پیش پیوند مردم و رژیم حاکم حکایت داشت. روند امور به جایی رسیده بود که بعضی افراد، بیباکانه، در حضور دیگران از رژیم بد میگفتند و به انتقاد از فساد مالی و رفتار غیراخلاقی خانوادهی شاه میپرداختند.» و همین مطلب از زبان پرویز راجی:«تا مدتی، من و امثال من، تبلیغاتی را که در مملکت رواج داشت، باور میکردیم و تصورمان و یا شاید آرزویمان این بود که دفعتاً معجزهای خواهد شد و یک شبه همه چیز تغییر خواهد کرد. ولی حالا احساس میکنیم که تمام آن تصورات و آرزوها، خواب و خیالی بیش نبوده و تبدیل ایران به «پنجمین قدرت صنعتی جهان!» نیز بیش از حد مسخره به نظر میرسد. حقیقت این است که ما دارای کشوری عقب مانده و مردمی بیتمدن هستیم.» و تدوام همین امر در ساختار نیروهای مسلح در نوشتههای عباس قره باغی:«مهمترین عامل نارضایی در نیروهای مسلح شاهنشاهی در سالهای اخیر، دو موضوع سوء جریانات مالی و عدم رعایت قانون و عدالت، در امور پرسنلی و مسائل رفاهی و اجتماعی بود.» واکنش مردم در قبال عملکردهای حکومت پهلوی، در خاطرات فریدون هویدا، به خوبی قابل مشاهده است:«ولی مردم طبقهی پایین هرگز نمیتوانستند، برای اقدامات رژیمی ارزش قائل باشند که در رأس آن شاه، دوستان و بستگانش را آزاد گذارده بود تا با اطمینان خاطر، کلیهی امور تجارتی کشور را به خود اختصاص دهند و صرفاً، به فکر پرکردن جیبهایشان باشند. در این مورد، حتی طبقات مرفه نیز اکثراً از رفتار شاه و مواضع سیاسی وی، آشکارا انتقاد میکردند و روی هم رفته وضع به جایی رسیده بود که با گسترش سایهی دیکتاتوری بر تمام شئون جامعه؛ هر مسألهی نامطلوبی؛ در هرجا به چشم میخورد، همگی آن را به شاه نسبت میدادند و همین نکته است که میتواند علت اصلی نفرت عمومی ایرانیان را از شاه در سال 1357به خوبی آشکار سازد.» باز هم توصیفاتی از همین دست به قلم پرویز راجی:«(11آبان 57): جهشهای سریع اجتماعی و اقتصادی دو دههی اخیر، این امید را در ما به وجود آورد که به زودی، در جامعهی ایران، شاهد پیدایش عوامل ثبات و برانگیختن احساس مسئولیت در مردم خواهیم بود. ولی همراه با اعلام سیاست فضای بازسیاسی، چون مسئلهی بروز آثار ناشی از نارضایتیهای مردم آن قدرها مورد توجه قرار نگرفت، به همین جهت نیز تشکیلات سیاسی ایران از استحکام چندانی برخوردار نبود، ]جامعه[ دچار ضایعات و صدمات شدیدی شد.» عبدالمجید مجیدی نیز دیدگاههایی مشابه راجی، اما در عرصههایی دیگر دارد:«گرفتاری ما این بود که نهادهای مملکت، درست کار نمیکرد. بنیاد حکومت مشروطه درست کار نمیکرد. یعنی مجلس، یک مجلس واقعی که طبق قانون اساسی عمل بکند، نبود. دادگستریمان یک دادگستریای که آنطور که به اصطلاح قانون اساسی، مستقلاً و با قدرت عمل بکند، نبود. دولتمان که قوهی مجریه بود، آن طوری که باید و شاید، قدرت اجرایی نداشت. توجه میکنید؟ این ساختار سیاسی، این نهادی که میبایست درست عمل بکند، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، گاهگداری یک گروهی بروند، گروه دیگری بیایند، وجود نداشت. آن اعتمادی که مردم، میبایست به دستگاهها داشته باشند که وقتی وکیل مجلس صحبت میکند، حرف مردم را دارد میزند، وجود نداشت. آنجایی که پروندهی شخصی میرفت به دادگستری میبایست اعتماد داشته باشد که قاضی با بیطرفی قضاوت میکند، این اعتماد وجود نداشت.» فریدون هویدا با صراحت بیشتری به توصیف آخرین سالهای حکومت پهلوی نشسته است:«در سفر ایران، هر جا رفتم و با هر کس؛ اعم از آشنا یا بیگانه؛ صحبت کردم، همه به نحوی از اوضاع مملکت گله داشتند. در آن زمان، گرچه مردم هنوز شخص شاه را آشکارا هدف حمله قرار نمیدادند، ولی از انتقاد و بدگویی نسبت به خانوادهی او به هیچ وجه ابایی نداشتند. عبدالرضا اینکار را کرد، غلامرضا آن کار را کرد و مواردی شبیه آن (البته بدون القاب سلطنتی آنها)، ورد زبان مردم بود. ولی در این میان والاحضرت اشرف، خواهر دو قلوی شاه، جایگاه ویژهای داشت و حملات اصلی نیز اکثراً رو به سوی او هدفگیری میشد.» و البته اسدالله علم وقوع انقلاب اسلامی را زودتر از سایرین پیشبینی کرده بود:«هر اتفاقی ممکن است بیفتد. صحنهی داخلی آن قدرها هم آرام نیست. مردمان عمیقاً ناراضیاند. مردم، خواهان چیزی بیش از رفاه اقتصادی هستند. آنان خواهان عدالت، هماهنگی اجتماعی و حق اظهار نظر در امور سیاسی هستند.» و آخرین قسمت از پروندهی نظام پهلوی برپایی قیام همگانی در سراسر کشور بود. روایت درباریان از این خیزش خواندنی است. پرویز راجی در این باره چنین نوشته است:«(10 آذر 1357) امروز که ماه محرم در ایران آغاز شد، شورش مردم برای سرنگونی شاه نیز صورت جدیدی به خود گرفت. هزاران نفر در مقابله با مقررات منع رفت و آمد، از پشت بامها و داخل کوچهها، فریاد «الله اکبر» سردادند و مأمورین انتظامی نیز به سوی آنها آتش گشودند.» همین روایت، اما به قلم مینو صمیمی:«در آذرماه 1357 ]شمسی[، عظیمترین تظاهرات مردم ـ که هرگز نظیرش را از آغاز قیام انقلابی تا آن زمان ندیده بودم ـ برگزار شد. در این تظاهرات که به صورت راهپیمایی آرام در طول خیابان شاهرضا صورت گرفت، حدود یک میلیون نفر از طبقات مختلف جامعه شرکت داشتند که در بین آنها هزاران زن، اکثراً با پوشش چادر نیز به چشم میخورد. این جمعیت عظیم در حالی که ضمن راهپیمایی خود، آرامش و نظم را کاملاً رعایت میکردند، چند شعار را بیش از همه ]و[ پشت سر هم، فریاد میزدند: «مرگ بر این سلطنت پهلوی»، «ما منتظر خمینی هستیم» و «حکومت اسلامی ایجاد باید گردد.» و ادامهی قیام به روایت پرویز راجی:«(20 آذر 57)، شب، موقعی که فیلم تظاهرات امروز تهران را در اخبار تلویزیون دیدم، به خودم گفتم: «تعداد شرکتکنندگان هرچقدر که باشد، اهمیت ندارد. چیزی که فعلاً مشهود است؛ اقیانوس خروشانی از مردم است که تا هرجا چشم میبیند، تمام طول و عرض خیابان آیزنهاور (آزادی) را پوشانده است.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مدیریت زمان برای مادران شاغل
1. اهداف خود را تعیین کنیداین کار برای زنان شاغل بسیار مهم است. از خودتان بپرسید آیا فقط کار می کنید که درآمدتان کمک هزینه زندگی تان باشد یا هدف تان رسیدن به پست و موقعیت شغلی خاصی است؟ می خواهید چه مقدار از وقت تان را صرف کار و حرفه تان و چه مقدار صرف امور منزل و خانواده بکنید؟ مایلید چه قدر خودتان را درگیر فعالیت ها و مسائل فرزندان تان بکنید؟ اگر بخواهید آخر هفته تان را صرف بردن فرزندتان برای شرکت در مسابقه ورزشی بکنید باید اطمینان حاصل کنید که حرفه شما نیاز به کار در روزهای آخر هفته یا تعطیل ندارد. همه اهداف تان را به عنوان یک زن شاغل و به عنوان یک مادر روی برگه ای بنویسید. می توانید یک ستون جداگانه به هر یک اختصاص دهید.2. اهداف تان را به وظایف کوچک تر تقسیم کنیداهداف تان را به کارهای کوچک تر تقسیم کنید و برای دستیابی به هر یک ضرب الاجل تعیین کنید. اهداف کلی تر را به اهداف جزئی تر، ملموس تر و کوچک تر تقسیم کنید. سپس باید به سراغ هر یک از کارها بروید و زمانی برای به انجام رساندن آن ها تعیین کنید. اگر تنها یک هدف بزرگ داشته باشید و یک مهلت یک ساله برای رسیدن به آن به خودتان بدهید، بدانید که تا یازده ماه آینده حتی به آن فکر نخواهید کرد! به همین دلیل تقسیم اهداف به کارهای کوچک تر با زمان مشخص اهمیت ویژه ای دارد.3. اولویت های خود را تعیین کنیدلیست اهداف تان را اولویت بندی کنید. این به خود شما بستگی دارد که چه کاری از نظرتان مهم تر باشد یا بخواهید به چیزی زودتر از بقیه چیزها دست پیدا کنید. مجبور نیستید در لیست اولویت بندی تان تک تک موارد را به ترتیب بچینید. می توانید مقیاسی بین یک تا سه برای خودتان داشته باشید و مهم ترین کارها را در اولویت یک قرار بدهید و اهداف بعدی را در اولویت دو یا سه.4. زمانی برای برنامه ریزی در نظر بگیریددر هر هفته یا ماه زمانی را به برنامه ریزی اختصاص دهید. برنامه فعالیت هایی که به نوعی با هم ناسازگار هستند اصلاح کنید یا اگر برنامه قبلی در مورد شما جواب نمی دهد در برنامه تجدید نظر کنید. اگر فرزندان تان به اندازه کافی بزرگ هستند و در کارهای شان قدرت انتخاب دارند در مورد برنامه ریزی فعالیت هایی که هر دو به نوعی در آن ها شرکت دارید اجازه دهید بچه ها نیز اظهارنظر کنند.5. به دیگران محول کنید.اگر می بینید سر کار با انبوهی از کارهایی مواجه هستید که سر موقع باید انجام شوند فراموش نکنید که فرزندتان به موقع باید به کلاس تقویتی یا ورزشی اش برسد. با همسر، مادر یا دوست تان تماس بگیرید و از آن ها بخواهید اگر می توانند این کار را انجام دهند.6. برنامه انعطاف پذیر داشته باشید.در برنامه تان فضای قابل توجهی را به مسائل غیرمترقبه اختصاص دهید. در این صورت مثلا اگر کودک تان مریض شود می توانید یک روز مرخصی بگیرید. برنامه شما باید به شما کمک کند نه این که به صورتی خشک و غیرقابل انعطاف شما را به دنبال خود بکشد.7. یک سیستم برنامه ریزی برای خودتان داشته باشیددر سررسید یا تقویم رومیزی خود برنامه تان را بنویسید و پیگیری کنید. بهتر است برنامه تان در دسترس سایر اعضای خانواده نیز باشد. حتی می توانید از بچه ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
وظایف شیعه در زمان غیبت
تعجب نکنید از این که می گویم هر لحظه در انتظارآمدنش باشیم.امام زمان(عج)در نامه ی شریف فرمودند:برای تعجیل در فرج من،زیاد دعا کنید:زیرا فرج من،فرج خودشماست.یعنی اگر زیاد دعا کردید،دست کم برای شما گشایش وظهور خواهد شدبرای شما تجلی می کنم.خودم را به شما نشان می دهم.کمالات را به شما عطا خواهم کرد.بنابراین شیعه باید در چنین انتظاری بسر ببرد.مگر می شود من به یاد امام زمان باشم و او مرا یاد نکند.شما اگر به یگ بزرگی احترام بکنی،او تلافی می کندوجبران می کند،اما اگر برای امام مهدی دعا بکنی یا به یاد اد بنشینی ؟ آیا او هیچ از تو یاد نمی کند؟تازه قضیه عکس این است،زمانی هم که ما از او غافلیم،او از ما یاد می کند.روزی عبدالله بن ابان ریات- به محضر شریف امام رضا(ع)آمد و عرض کرد :یابن رسولالله برای من وخانواده واهل بیتم دعا کنید.امام رضادر پاسخ فرمودندمگر این کار را نمی کنم ،به خدا سوگند کارهای شما هر روز وشب به من عرضه می شود.ایم منطق امامان معصوم است که نامه اعمال ما که به دست آنان می رسد اگر خوب باشد دعا می کنند واگر بد باشند از خدا برای ما طلب آمرزش می کنند برگرفته از کتاب آماده باش یـــاران امام زمان راه ایجاد ارتباط با اهلبیت(علیه السلام)ومخصوصـــــــــا حـضـرت ولیـعصر(علیه السـلام)عبــارت اسـت:اول معرفت خداوند متعال.دوم:اطاعت محض از پروردگار این دو موجب حـب بـه خـداوند ومحـبت نـسبت بـه همه آنـها کـه خـدا آنـان را دوسـت مـی دارد مثـل انبیـاء واوصـیاء مـی شـود،مخصـوصا مـوجب عـلاقه وارتباط با محمد وآل محمد می شود که نزدیکترین آنها به ما،حضرت صاحب الامر است
وظایف منتظران
در زمره یاران حضرت مهدی در آمدن،باشعارتحقق پذیر نیست.انتظار می خواهد وعمل به ورع.همت می طلبد.پرهیزگاری می طلبد،آنهم در میدان تلاش ومجاهدت.در غیبت مولا شایسته نیست نشستن وچشم به در دوختن،باید برخاست،باید عمل کرد باید مسئولیت پذیرفت،باید کوشید،امابراساس ورع وتقوی،نه براساس هوای نفس،ونه به خاطر مال ومنال،ونه به خاطر پست ومقام.بلکه فقط کاربرای خداواولیاءالله
آیا آماده ایم؟
می گویند وقتی حکومت جهانی حضرت مهدی برپاشود بپیروان اسلام حاکمان روی زمین می شوند ولی آیا این موقعیت برای همه مسلمانان فراهم خواهد شد ویــــــــا منظورفقط مسـلمانان واقعی است که در زبــان وقلــب و عمل پیرو مکتب اهل بیت پیامبر هستند؟آن گونه که در روایات امده است در زمان ظهور حضرت مهدی جمعی از مـــــدعیــــــــــان انتظارظــهــور،بــه مخــالفت بـا او بـــــر می خیزندوتنهاافرادی سعــادت همراهـــی بــا ایـــشان نصیبشان می شود که پیرو واقــعی مکتب اهــل بیت و خداشناس راستین باشند.حضرت علی در همین باره می فرمایند:یاوران مهدی در آخرالزمان کسانی هستند که خداوند را به طور شایسته،شناخته اند
ابر ،خورشـید را از دیدکسانی می پوشاند که در زمیـن هستندنه کسـانیکه برفراز ابرحرکت می کنند.غیبـت آن حضرت نیز برای کسانیکه است که به دنیاوطبیعت مادی دل بسته اند،امـا کسانیکه بر ابر شهوات وغبار هواهای نفسانی پـا گذارده ودرآسمان معنـویت پرواز می کنند،هر لحظه بخواهند در حضور او هستند .
مربوع
«مربوع» نام اسب پیامبر خدا است، که حضرت صاحب الأمر (عج) هنگام ظهور همراه خویش خواهند داشت. («نجم الثّاقب»، ص 125)
مرگ جاهلی
پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم انحراف گرایان از خطّ عقیده به امامت را که از شناخت امام راستین عصر خود سر باز می زنند، جاهلیّت گرا و به عنوان کسی که به دوران جاهلیّت عقب گرد نماید، تعبیر کرده و می فرماید:
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِف إمامَ زَمانِهِ، ماتَ مَیْتَةً جاهِلیّةً («اصول کافی»، ج 1، ص 375)
: کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیّت است.»
این حدیث نشانگر صدور یک فرمان قطعی اسلامی از ناحیه پیامبر است، و با صراحت و تأکید توجّه عموم را به دو امر مهم جلب می نماید:
1- پیامبر اسلام با اضافه کردن کلمه «امام» به کلمه «زمان» ضرورت وجود امام جامع الشرائط و قابل شناخت را در هر عصر و زمانی (هر چند تنها یک نفر مسلمان وجود داشته باشد) جهت پیروی از او اعلام فرموده، و چنین امامی جز با امامان معصوم علیه السّلام شیعه که آخرین آنها حضرت مهدی، حجّة بن الحسن العسکری (عج) است، نمی تواند با کسی منطبق گردد.
2- از اینکه پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم با اضافه کردن «مَیْتَةً» به کلمه «جاهلیَّةً» مرگ فاقد چنین شناختی را مرگ جاهلی توصیف کرده، معلوم می شود که این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
وظایف شیعه در زمان غیبت
تعجب نکنید از این که می گویم هر لحظه در انتظارآمدنش باشیم.امام زمان(عج)در نامه ی شریف فرمودند:برای تعجیل در فرج من،زیاد دعا کنید:زیرا فرج من،فرج خودشماست.یعنی اگر زیاد دعا کردید،دست کم برای شما گشایش وظهور خواهد شدبرای شما تجلی می کنم.خودم را به شما نشان می دهم.کمالات را به شما عطا خواهم کرد.بنابراین شیعه باید در چنین انتظاری بسر ببرد.مگر می شود من به یاد امام زمان باشم و او مرا یاد نکند.شما اگر به یگ بزرگی احترام بکنی،او تلافی می کندوجبران می کند،اما اگر برای امام مهدی دعا بکنی یا به یاد اد بنشینی ؟ آیا او هیچ از تو یاد نمی کند؟تازه قضیه عکس این است،زمانی هم که ما از او غافلیم،او از ما یاد می کند.روزی عبدالله بن ابان ریات- به محضر شریف امام رضا(ع)آمد و عرض کرد :یابن رسولالله برای من وخانواده واهل بیتم دعا کنید.امام رضادر پاسخ فرمودندمگر این کار را نمی کنم ،به خدا سوگند کارهای شما هر روز وشب به من عرضه می شود.ایم منطق امامان معصوم است که نامه اعمال ما که به دست آنان می رسد اگر خوب باشد دعا می کنند واگر بد باشند از خدا برای ما طلب آمرزش می کنند برگرفته از کتاب آماده باش یـــاران امام زمان راه ایجاد ارتباط با اهلبیت(علیه السلام)ومخصوصـــــــــا حـضـرت ولیـعصر(علیه السـلام)عبــارت اسـت:اول معرفت خداوند متعال.دوم:اطاعت محض از پروردگار این دو موجب حـب بـه خـداوند ومحـبت نـسبت بـه همه آنـها کـه خـدا آنـان را دوسـت مـی دارد مثـل انبیـاء واوصـیاء مـی شـود،مخصـوصا مـوجب عـلاقه وارتباط با محمد وآل محمد می شود که نزدیکترین آنها به ما،حضرت صاحب الامر است
وظایف منتظران
در زمره یاران حضرت مهدی در آمدن،باشعارتحقق پذیر نیست.انتظار می خواهد وعمل به ورع.همت می طلبد.پرهیزگاری می طلبد،آنهم در میدان تلاش ومجاهدت.در غیبت مولا شایسته نیست نشستن وچشم به در دوختن،باید برخاست،باید عمل کرد باید مسئولیت پذیرفت،باید کوشید،امابراساس ورع وتقوی،نه براساس هوای نفس،ونه به خاطر مال ومنال،ونه به خاطر پست ومقام.بلکه فقط کاربرای خداواولیاءالله
آیا آماده ایم؟
می گویند وقتی حکومت جهانی حضرت مهدی برپاشود بپیروان اسلام حاکمان روی زمین می شوند ولی آیا این موقعیت برای همه مسلمانان فراهم خواهد شد ویــــــــا منظورفقط مسـلمانان واقعی است که در زبــان وقلــب و عمل پیرو مکتب اهل بیت پیامبر هستند؟آن گونه که در روایات امده است در زمان ظهور حضرت مهدی جمعی از مـــــدعیــــــــــان انتظارظــهــور،بــه مخــالفت بـا او بـــــر می خیزندوتنهاافرادی سعــادت همراهـــی بــا ایـــشان نصیبشان می شود که پیرو واقــعی مکتب اهــل بیت و خداشناس راستین باشند.حضرت علی در همین باره می فرمایند:یاوران مهدی در آخرالزمان کسانی هستند که خداوند را به طور شایسته،شناخته اند
ابر ،خورشـید را از دیدکسانی می پوشاند که در زمیـن هستندنه کسـانیکه برفراز ابرحرکت می کنند.غیبـت آن حضرت نیز برای کسانیکه است که به دنیاوطبیعت مادی دل بسته اند،امـا کسانیکه بر ابر شهوات وغبار هواهای نفسانی پـا گذارده ودرآسمان معنـویت پرواز می کنند،هر لحظه بخواهند در حضور او هستند .
مربوع
«مربوع» نام اسب پیامبر خدا است، که حضرت صاحب الأمر (عج) هنگام ظهور همراه خویش خواهند داشت. («نجم الثّاقب»، ص 125)
مرگ جاهلی
پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم انحراف گرایان از خطّ عقیده به امامت را که از شناخت امام راستین عصر خود سر باز می زنند، جاهلیّت گرا و به عنوان کسی که به دوران جاهلیّت عقب گرد نماید، تعبیر کرده و می فرماید:
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِف إمامَ زَمانِهِ، ماتَ مَیْتَةً جاهِلیّةً («اصول کافی»، ج 1، ص 375)
: کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیّت است.»
این حدیث نشانگر صدور یک فرمان قطعی اسلامی از ناحیه پیامبر است، و با صراحت و تأکید توجّه عموم را به دو امر مهم جلب می نماید:
1- پیامبر اسلام با اضافه کردن کلمه «امام» به کلمه «زمان» ضرورت وجود امام جامع الشرائط و قابل شناخت را در هر عصر و زمانی (هر چند تنها یک نفر مسلمان وجود داشته باشد) جهت پیروی از او اعلام فرموده، و چنین امامی جز با امامان معصوم علیه السّلام شیعه که آخرین آنها حضرت مهدی، حجّة بن الحسن العسکری (عج) است، نمی تواند با کسی منطبق گردد.
2- از اینکه پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم با اضافه کردن «مَیْتَةً» به کلمه «جاهلیَّةً» مرگ فاقد چنین شناختی را مرگ جاهلی توصیف کرده، معلوم می شود که این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
وظایف شیعه در زمان غیبت
تعجب نکنید از این که می گویم هر لحظه در انتظارآمدنش باشیم.امام زمان(عج)در نامه ی شریف فرمودند:برای تعجیل در فرج من،زیاد دعا کنید:زیرا فرج من،فرج خودشماست.یعنی اگر زیاد دعا کردید،دست کم برای شما گشایش وظهور خواهد شدبرای شما تجلی می کنم.خودم را به شما نشان می دهم.کمالات را به شما عطا خواهم کرد.بنابراین شیعه باید در چنین انتظاری بسر ببرد.مگر می شود من به یاد امام زمان باشم و او مرا یاد نکند.شما اگر به یگ بزرگی احترام بکنی،او تلافی می کندوجبران می کند،اما اگر برای امام مهدی دعا بکنی یا به یاد اد بنشینی ؟ آیا او هیچ از تو یاد نمی کند؟تازه قضیه عکس این است،زمانی هم که ما از او غافلیم،او از ما یاد می کند.روزی عبدالله بن ابان ریات- به محضر شریف امام رضا(ع)آمد و عرض کرد :یابن رسولالله برای من وخانواده واهل بیتم دعا کنید.امام رضادر پاسخ فرمودندمگر این کار را نمی کنم ،به خدا سوگند کارهای شما هر روز وشب به من عرضه می شود.ایم منطق امامان معصوم است که نامه اعمال ما که به دست آنان می رسد اگر خوب باشد دعا می کنند واگر بد باشند از خدا برای ما طلب آمرزش می کنند برگرفته از کتاب آماده باش یـــاران امام زمان راه ایجاد ارتباط با اهلبیت(علیه السلام)ومخصوصـــــــــا حـضـرت ولیـعصر(علیه السـلام)عبــارت اسـت:اول معرفت خداوند متعال.دوم:اطاعت محض از پروردگار این دو موجب حـب بـه خـداوند ومحـبت نـسبت بـه همه آنـها کـه خـدا آنـان را دوسـت مـی دارد مثـل انبیـاء واوصـیاء مـی شـود،مخصـوصا مـوجب عـلاقه وارتباط با محمد وآل محمد می شود که نزدیکترین آنها به ما،حضرت صاحب الامر است
وظایف منتظران
در زمره یاران حضرت مهدی در آمدن،باشعارتحقق پذیر نیست.انتظار می خواهد وعمل به ورع.همت می طلبد.پرهیزگاری می طلبد،آنهم در میدان تلاش ومجاهدت.در غیبت مولا شایسته نیست نشستن وچشم به در دوختن،باید برخاست،باید عمل کرد باید مسئولیت پذیرفت،باید کوشید،امابراساس ورع وتقوی،نه براساس هوای نفس،ونه به خاطر مال ومنال،ونه به خاطر پست ومقام.بلکه فقط کاربرای خداواولیاءالله
آیا آماده ایم؟
می گویند وقتی حکومت جهانی حضرت مهدی برپاشود بپیروان اسلام حاکمان روی زمین می شوند ولی آیا این موقعیت برای همه مسلمانان فراهم خواهد شد ویــــــــا منظورفقط مسـلمانان واقعی است که در زبــان وقلــب و عمل پیرو مکتب اهل بیت پیامبر هستند؟آن گونه که در روایات امده است در زمان ظهور حضرت مهدی جمعی از مـــــدعیــــــــــان انتظارظــهــور،بــه مخــالفت بـا او بـــــر می خیزندوتنهاافرادی سعــادت همراهـــی بــا ایـــشان نصیبشان می شود که پیرو واقــعی مکتب اهــل بیت و خداشناس راستین باشند.حضرت علی در همین باره می فرمایند:یاوران مهدی در آخرالزمان کسانی هستند که خداوند را به طور شایسته،شناخته اند
ابر ،خورشـید را از دیدکسانی می پوشاند که در زمیـن هستندنه کسـانیکه برفراز ابرحرکت می کنند.غیبـت آن حضرت نیز برای کسانیکه است که به دنیاوطبیعت مادی دل بسته اند،امـا کسانیکه بر ابر شهوات وغبار هواهای نفسانی پـا گذارده ودرآسمان معنـویت پرواز می کنند،هر لحظه بخواهند در حضور او هستند .
مربوع
«مربوع» نام اسب پیامبر خدا است، که حضرت صاحب الأمر (عج) هنگام ظهور همراه خویش خواهند داشت. («نجم الثّاقب»، ص 125)
مرگ جاهلی
پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم انحراف گرایان از خطّ عقیده به امامت را که از شناخت امام راستین عصر خود سر باز می زنند، جاهلیّت گرا و به عنوان کسی که به دوران جاهلیّت عقب گرد نماید، تعبیر کرده و می فرماید:
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِف إمامَ زَمانِهِ، ماتَ مَیْتَةً جاهِلیّةً («اصول کافی»، ج 1، ص 375)
: کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیّت است.»
این حدیث نشانگر صدور یک فرمان قطعی اسلامی از ناحیه پیامبر است، و با صراحت و تأکید توجّه عموم را به دو امر مهم جلب می نماید:
1- پیامبر اسلام با اضافه کردن کلمه «امام» به کلمه «زمان» ضرورت وجود امام جامع الشرائط و قابل شناخت را در هر عصر و زمانی (هر چند تنها یک نفر مسلمان وجود داشته باشد) جهت پیروی از او اعلام فرموده، و چنین امامی جز با امامان معصوم علیه السّلام شیعه که آخرین آنها حضرت مهدی، حجّة بن الحسن العسکری (عج) است، نمی تواند با کسی منطبق گردد.
2- از اینکه پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم با اضافه کردن «مَیْتَةً» به کلمه «جاهلیَّةً» مرگ فاقد چنین شناختی را مرگ جاهلی توصیف کرده، معلوم می شود که این