انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد فرمول زندگی زناشویی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 32 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فرمول زندگی

تاکنون فرمول خاص و درستی از شیوه زندگی کردن بین زن و مرد بدست نیامده است. اما تصور، چنین است که رعایت نمودن و در نظر قراردادن یک فرمول ابداعی و توجه مخصوص به آن باید راه حلی مانند بدست آوردن یک معادله چند مجهولی باشد اینکه گفته شد چند مجهولی سخن بیموردی است مانند این است که گفته شود مجهول الامکان یا مجهول الهویه اما بالاخره می توان آن مجهول را کشف نمود.

اما در اینجا مجهول بیشتر مصداق دارد زیرا ماهیت زن و شوهر در آغاز زندگی پنهان است و باید به مرور زمان با هشیاری و دقت نظر آن مکتوم را بدست بیاورند. یک مثال ساده، روشنگر این سخن است: دو جنس مخالف و متضاد یکدیگر در دو کفه ترازو، قرار می گیرند اما مشاهده می گردد که آن دو جنس هموزن، شاهین ترازو را هماهنگ می کند. در اینجا دو کالا یا دو نفر و ترزو با زندگی شبیه شده است. در این صورت باید وجود و ماهیت همه را در راستای خصوصیات اخلالقی و رفتاری کشف نمود قبل از اینکه به اصل مطلب پرداخته شود باید توضیح داده شود که شخص باید وجود ماهیت مطلوب داشته باشد یعنی معیارهای زندگی مشترک( اگر خصوصیت قابل قبولی نداشته باشد) اکنون خود را با معیارهای زندگی تطبیق بدهد و دارای وجهه اجتماعی، ارزشمند بودن در جامعه، خوشنامی و .... اما دو زوج جوان درواقع و در آغاز زندگی مشترک دو مجهول رفتاری هستند که باید با درایت خاص یکدیگر را پیدا کنند و در بدست آوردن پاسخ معادله همت گمارند. زیرا شخصیت واقعی دو زوج جوان در ابتدای راه زندگی نهفته است و به سخنی دیگر ماهیت درونی آنان، آشکار نیست که متأسفانه گاهی این ماهیت درونی را مخصوصاً اگر جنبه های منفی داشته باشد بروز نمی دهند اما بمرور زمان ماهیت واقعی آنان آشکار خواهد شد. البته از دیدگاه طرفین، ناپیداست وگرنه هر یک از طرفین خود را بخوبی می شناسد. و از دیدگاه جامعه و افراد خانواده طرفین شناخته شده هستند اما در بعضی موارد کسانی هستند که دارای بعد شخصیت نامطلوب می باشند اما آنرا از افراد خانواده خویش پنهان می دارند در این صورت بطور یقین باید گفته شود که او خود می داند از چه (قماش) است لکن باید در زندگی مشترک، با همسر خود بمعنی واقعی صادق باشد. در هر صورت ابعاد هر کس فقط باید در زندگی تأهل حتی قبل از ازدواج، در بوته آزمایش قرار بگیرد. نتیجه اینکه ضرورت دارد طرفین تشریک مساعی کنند تا بتوانند با در نظر گرفتن نکات ظریف روانشناسی، پاسخ صحیح این معادلات را بیابند مشروط بر اینکه صداقت داشته باشند و دوم اینکه برای پیداکردن جواب و شناخت باطن مخاطب خود، راه غلطی را انتخاب نکنند. در غیر اینصورت به نتیجه قطعی و صحیح، دست نخواهند یافت اما دو انسان دقیق، دانا، دارای بینش صحیح و ژرف نگر و آینده نگر، می توانند فرمول یادشده را پیدا کنند. در غیر اینصورت بدفرجامی و ناکامی در انتظار آنهاست. بر این مبنا با شکیبائی فراوان می توان بنای زندگی را تحکیم نمود و با تشریک مساعی دیگر و تلفیق ایده های متقابل زندگی مطلوبی را در پیش گرفت و این شیوه، همان فرمول است.

علم اخلاق

در برابر هر صفت نیک، اخلاق نکوهیده هم وجود دارد. اخلاق پسندیده هم حد و مرز ندارد. البته هر دو این خصلت ها باید متعادل باشد اما برشمردن و اندازه گیری آنها بآسانی نمی باشد. لکن اوصاف حمیده باید حد وسط داشته باشد. از جمله مسائل که آگاهی به آن قبل از تفصیل اخلاق نیکو درمانپذیر است اینکه بسیار اتفاق می افتد که در بعضی از افراد خصلت ها، صفات و افعالی بروز می کند که ظهور آن نیکو و فاعل آنها هم دارای اخلاق خوب، متصور می شود در حالیکه چنین نیست. بنابراین تفاوت بین صفات خوب و آنچه شبیه به آن است در حقیقت فضائل به شمار نمی رود، آگاهی پیدا شود تا اینکه عاقل و نیک سیرت مشتبه نشود و به بیراهه نرود و هر کس با عیب های خود نفس خود آشنا گردد تا شخصی که از وی انتظار و توقع خوبیها را دارد فریفته نشود و خود را به اشتباه نیک تصور نکند زیرا در غیر اینصورت از کلیه شئونات پسندیده، باز می ماند. لذا باید گفت صفت دانستن، عبارت است از علم به حقایق موجودات بطوری که در ذات آنها وجود دارد و تصدیق کردن اشخاص مانند آن می ماند که طفل خود را به مردان تشبیه کند و همان حرف باصطلاح دانا را بگوید یا مانند حیوانی است که بعضی از سخنان آدمی را آموخته باشد و با بعضی از افعال و رفتار را یاد گرفته و انجام دهد.

یکی دیگر از علم اخلاق، عفت شناسی است و عبارت از این است که قوه غریزه در تحت فرمان و ید اختیار عقل باشد و نحوه بهره گیری از آن موافق امر و نهی باشد و آنچه که متضمن مصلحت مورد نیاز معاش و معاد باشد اقدام کند و مورد استفاده قرار دهد و آنچه که فسادانگیز باشد، از آن دوری گزیند و هرگز مخالف و تضاد فرمان عقل عمل نکند، و حتی تهدید هیئت حاکمه دولتمردان و کسانی که کارها ی کلیدی دارند، او را وادار به عمل زشت و قباحت آمیز، ننماید و بسیار کسانی هستند که دوری جستن از زشتی ها از بدست آوردن تنعم و رفاه، چشم پوشیده اند و منطق اینگونه اشخاص در این مورد این است که به لذت بهتر، غیرعرفانی تر و به مفهوم واقعی دست یابند وبطور اختصار اینکه به ذات پروردگار نزدیکتر و اجر زندگی را انتظار بکشند. وجه دیگر علم اخلاق عبارت است از شجاعت و اینکه قوه چشم، مطیع عقل، درایت ومنطق باشد تا آنچه را که عقل تأئید کند و فرمان بدهد تسلیم شود وگردن نهد و آنچه را که نهی نماید از آن دوری گزیند و نباید هیچگونه مدعی و باعثی در این امر، بجز رسیدن به کمال و نیک بختی دخالت داشته باشد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد فرمول زندگی زناشویی


دانلود مقاله تاریخچه ی ریاضیات و کاربرد آن در زندگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

تاریخچه ی ریاضیات

انسان اولیه نسبت به اعداد بیگانه بود و شمارش اشیاء اطراف خود را به حسب غریزه یعنی همانطور که مثلاً مرغ خانگی تعداد جوجه‌هایش را می‌داند انجام می‌داد. اما بزودی مجبور شد وسیلة شمارش دقیقتری بوجود آورد. لذا، به کمک انگشتان دست دستگاه شماری پدید آورد که مبنای آن 60 بود. این دستگاه شمار که بسیار پیچیده می‌باشد قدیمی‌ترین دستگاه شماری است که آثاری از آن در کهن‌ترین مدارک موجود یعنی نوشته‌های سومری مشاهده می‌شود.

سومریها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از میلاد مسیح است در جنوب بین‌النهرین، یعنی ناحیه بین دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود 2500 سال قبل از میلاد با امپراطوری سامی، عکاد متحد شدند و امپراطوری و تمدن آشوری را پدید آوردند.

در این موقع مصریها نیز در سواحل سفلای رود نیل تمدنی درخشان پدید آورده بودند. طغیان رود نیل هر سال حدود و ثغور زمینهای زراعتی این قوم را محو می‌کرد. احتیاج به تقسیم مجدد این اراضی موجب رهبری آنها به اولین احکام سادة هندسی گردید. همچنین مبادلات تجارتی و تعیین مقدار باج و خراج سالیانه آنها را وادار به توسعه علم حساب نمود این اطلاعات همگی از روی پاپیروسها و الواحی است که در نتیجه حفاریها بدست آمده و به خط هیروگلیفی می‌باشد. قدیمی‌ترین آنها که مربوط به 1800 سال قبل از میلاد است شامل چند رساله دربارة علم حساب و مسائل حساب مقدماتی می‌باشد، از آن جمله رسالة پاپیروس آهس است که درسال 1868 توسط ایسنلر مصرشناس مشهور ترجمه شد. سایر تمدنهای شرقی نظیر چینی و هندی در ترویج دانش نقش مؤثری نداشته‌اند و جز برخی نتایج پراکنده که در زیر فشار مفاهیم ماوراءالطبیعه خرد شده است چیزی از آنان در دست نیست.

قریب هزار سال پس از نابودی فرهنگ قدیم مصر و محو تمدن آَشور، یونانیان از روی مقدمات پراکنده و بی‌شکل آنها علمی پدید آوردند که در واقع به عالیترین وجه مرتب و منظم گردیده و عقل و منطق را کاملاً اقناع می‌نمود.

نخستین دانشمند معروف یونانی طالس ملطلی (639_548ق.م) است که در پیدایش علوم نقش مهمی بعهده داشته و می‌توان ویرا موجد علوم فیزیک ، نجوم و هندسه «تشابه» به او کاملاً بی‌اساس است.

در اوایل قرن ششم ق.م. فیثاغورث (572_500 قبل از میلاد) از اهالی ساموس یونان کم‌کم ریاضیات را بر پایه و اساسی قرار داد و به ایجاد مکتب فلسفی خویش همت گماشت. فیثاغورثیان عدد را بخاطر هم‌آهنگی و نظمی که دارد اساس ومبدأ همه چیز می‌پنداشتند و بر این عقیده بودند که تمام مفاهیم را به کمک آن می‌توان بیان نمود.

پس از فیثاغورث باید از زنون فیلسوف و ریاضیدان یونانی که در 490ق.م در ایلیا متولد شده است نام ببریم.

در اوایل نیمه دوم قرن پنجم بقراط از اهالی کیوس فضاهایی متفرق آن زمان را گردآوری کرد و در حقیقت همین قضایا است که مبانی هندسة جدید ما را تشکیل می‌دهند.

در قرن چهارم قبل از میلاد افلاطون در باغ آکادموس در آتن مکتبی ایجاد کرد که نه قرن بعداز او نیز همچنان برپا ماند. وی ریاضیات مخصوصاً هندسه را بسیار عزیز می‌داشت، تا جائی که بر سردر مکتب خود این جمله را حک کرده بود: «هرکس هندسه نمی‌داند به اینجا قدم نگذارد». این فیلسوف بزرگ به تکمیل منطق که رکن اساسی ریاضیات است همت گماشت و چندی بعد منجم و ریاضیدان معاصر وی ادوکس با ایجاد تئوری نسبت‌ها نشان داد که کمیات اندازه نگرفتنی که تا آن زمان در مسیر علوم ریاضی گودالی حفر کرده بود هیچ چیز غیر عادی ندارد و می‌توان مانند سایر اعداد قواعد حساب را در مورد آنها بکار برد.

در این احوال اسکندر کشورها را یکی پس از دیگری فتح می‌کرد و هرجا را که بر روی آن انگشت می‌نهاد مرکزی از برای پیشرفت تمدن یونانی می‌شد.

پس از مرگ این فاتح مقتدر در 323ق.م و تقسیم امپراطوری عظیم او، مصر بدست بطلیموس افتاد و امپراطوری بطالسه را تشکیل داد. بطالسه که اسکندریه را به پایتختی برگزیده بودند تمام دانشمندان را بدانجا پذیرفتند و همین دانشمندان در صدد ایجادکتابخانة بزرگی در این شهر ساحلی برآمدند و به توسعه و تکمیل آن همت گماشتند.

اکنون به زمانی رسیده‌ایم که بایستی آنرا عصر طلائی ریاضیات یونان نامید. اهمیت فوق‌العاده این دوره به سبب ظهور سه عالم بزرگ ریاضی یعنی اقلیدس ، ارشمیدس و آپولونیوس است که هم در دوران خود و هم برای قرون بعد از خویش شهرتی عالمگیر کسب نمودند.

در قرن دوم ق.م نام تنها ریاضیدانی که بیش از همه تجلی داشت ابرخس یا هیپارک بود. این ریاضیدان و منجم بزرگ که بین سالهای 161تا 126ق.م در رودس متولد شد گامهای بلند و استادانه‌ای در علم نجوم برداشت و مثلثات را نیز اختراع کرد.

هیپارک نخستین کسی بود که تقسیم‌بندی معمولی بابلی‌ها را برای پیرامون دایره پذیرفت. به این معنی که دایره را به 360 درجه و درجه را به 60 دقیقه و دقیقه را نیز به 60 قسمت برابر تقسیم نمود و جدولی تابع شعاع دایره بدست آورد که وترهای بعضی از قوسها را می‌داد و این قدیمی‌ترین جدول مثلثاتی است که تاکنون شناخته شده است.

در سال 47ق.م که ژول سزار نیروی دریایی مصررا آتش زد، در کتابخانه بزرگ اسکندریه نیز حریقی ایجاد شد که قسمت اعظم آنرا نابود ساخت. بالاخره در سال 30ق.م به هنگام امپراطوری ملکه کلئوپاترا کشور مصریکی از ایالات امپراطوری روم شد.

در این دوره کوتاه از کشفیات جدید خبری نبود و دانشمندان متوسطی نظیر بطلیموس، منلائوس و باپوس نیز که ظهور کردند تنها به تعلیم و انتشار آثار قدما اکتفا نمودند.

بطلیموس که به احتمال قوی با امپراطوران بطالسه هیچگونه ارتباطی ندارددر تعقیب افکار هیپارک کوشش بسیار کرد.

کتاب مشهور او به نام اصلی«ترکیب ریاضی» شامل یک دستگاه هیأت بیان حرکت دورانی اجسام سماوی و یکدورة کامل مثلثاتکروی و مستقیم‌الخط و توضیح و محاسبة نمودهای حرکت بومی است. این کتاب را درسال 827 از یونانی به عربی ترجمه کردند ونام آنرا مجسطی یعنی «بسیار بزرگ» نهادند و از آن پس به همین نام باقی ماند.

منلائوس که در اواخر قرن اول میلادی در اسکندریه می‌زیست به امر امپراطور دومی سین کتابی تألیف کرد که قضیه معروف منلائوس دربارة چهارضلعی محاطی در آن ذکر شده است.

پاپوس که دورة زندگانیش در حدود 350 میلادی بوده است دارای کتابی است به نام «مجموعة ریاضیات». هدف وی از تدوین این کتاب آن بوده است که به اختصار نتایجی را که از بدو پیدایش علم هندسه تا آن زمان



خرید و دانلود دانلود مقاله تاریخچه ی ریاضیات و کاربرد آن در زندگی


تحقیق در مورد آئین بودا و زندگى نامه او 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بسعه تعالی

آئین بودا و زندگى نامه او

بیوگرافى و شرح حال

بودا؟ نام اصلى او سیدرتا است ، مردى از خاندان کاشاتریا از شاهزادگان و اشراف هند که در منطقه بنارس به دنیا آمد. پدرش چون اثار حمل در همسر خود مشاهده کرد، برهمنان ایالت بنارس را فراخواند و از آینده کودک از آنان سئوال کرد. برهمنان مى گویند که این بوداى بیدار کننده جهان خواهد بود و راهبى بزرگ و پرشهرت خواهد شد. پدر از چنین پیشگوئى اى سخت نگران شد؛ چرا که فرزندى مى خواست تا قدرت و ثروت او را به ارث برد و حاکم بر سرنوشت رعایا باشد، نه اینکه راهب و تارک دنیا گردد. وقتى کودک متولد شد، براى او شرایط زندگى ویژه اى تدارک دید تا با پیشگوئى راهبان بستیزد و سرنوشت بودا را عوض ‍ کند. براى وصول به این مطلوب کلیه روابط او را محدود ساخت تا هیچگونه تماسى با راهبان و مرتاضان و تارکان دنیا نداشته باشد. این وضع تا 16 سالگى سیدرتا ادامه داشت . بودا از زندگى یکنواخت در کاخ خسته شد، لذا روزى از پیرمرد قصه گویش مى خواند تا او را به گردش ببرد. اولین برخورد سیدرتا در این گردش با پیرمردى قد خمیده با موهاى سفید و حالى پریشان است . و این چهره تازه و جدیدى است که سیدرتا در وراى دیوارهاى قصر مى دید. این کیست ؟ قصه گویش مى گوید: این مرد مانند من و تو جوانى داشته و اکنون چنین پیر و فرتوت شده است .سیدرتاتوضیح بیشترى مى خواهد. قصه گو ادامه مى دهد: این مرحله اى است که همه باید به آن برسند، من نیز در آینده چنین پیر خواهم شد. سیدرتا مى گوید: این پیرى و کهولت در من هم پدیدار خواهد شد؟ قصه گویش پاسخ مى دهد: آرى در شما نیز پدید خواهد آمد. مى گوید: حتما باید پیر شوم ؟ قصه مى گوید: حتما پیر خواهى شد. بودا حالتش ‍ دگرگون مى شود و دستور مى دهد تا او را به کاخ بازگرداند. بودا دگرگون شده بود و در فکر فرو رفته بود، در اندیشه پیرى هیولاى وحشتناکى که در آینده در انتظار او است . این کابوس زندگى بودا را دچار بحران کرد. بودا چند روز بعد نیز به سیاحت رفت . این بار بودا مردى بیمار و از پا افتاده را دید که با مرگ دست و پنجه نرم مى کرد. از قصه گو پرسید: این کیست ؟ قصه گو مى گوید: این مرد بیمار و ناتوان است . بودا مى پرسد: بیمارى چیست ؟ جواب مى شنود که : بیمارى نوعى گرفتارى و تحول جسمى است که در آدمیان پدید مى آید و سلامتى را سلب مى کند. بودا مى پرسد: آیا ممکن است این بیمارى در من راه یابد؟ قصه گو پاسخ مى دهد: آرى به سراغ تو نیز خواهد آمد. بودا مى پرسد: آیا من نیز چنین زار و نزار خواهم شد؟ قصه گو مى گوید: آرى تو نیز چنین خواهى شد. سیدرتا مى گوید: مرا به خانه بازگردانید، امروز گردش مرا بس است . دوران خلوت و انزواى بودا آغاز شد. وى به پیرى بیمارى و عواقب آن مى اندیشید. بار دیگر بودا راهى سیاحت مى شود و این بار مرده اى را مى بیند و دوباره سئوالات او آغاز مى شود: این کیست و چیست ؟ چرا مرده ؟ آیا من نیز خواهم مرد؟ از سرنوشت او مى پرسد، جواب مى شنود که در آن جهان دیگر کسى را ندارد، و کسى او را نمى شناسد، و... بودا برخود مى لرزد، مى ترسد و به کاخ باز مى گردد. دوران امساک بودا شروع مى شود، از همه کس و همه چیز جدا مى شود، سخت در اندیشه پیرى بیمارى و مرگ فرو رفته است . بار دیگر به سیاحت مى رود و این بار فرد فقیر ژنده پوشى را مى بیند که در عالم خلسه فرو رفته ، با سرى تراشیده و حالتى متغیر، همچون کوه استوار و محکمم که گوئى با تمام مظاهر مادى دنیا در حال جنگ است و در آستانه پیروزى بر دنیا و مافیها قرار دارد. سئوالات بودا آغاز مى شود: این کیست ؟ چرا چنین کرده ؟ با مردم قهر است ؟ با زندگى چى ؟ و جواب مى شنود که او مردى راهب است ، مرتاض است ، ریاضت مى کشد. و سئوالات بودا: مرتاض ؟ ریاضت ؟ آرى ریاضت یعنى مبارزه با غرایز و بریدن از جاذبه هاى مادى و دنیوى و پیوستن به دنیائى دیگر... سخنان قصه گوى بودا در او اثر عمیقى مى کند. تقاضا مى کند که وى را به نزد مرتاض ببرد تا از سخنان او درسى بیاموزد. در این دیدار، زندگى آرام و بى دغدغه راهب تاءثیر شگرفى بر بودا گذاشت و میسر زندگى او را به طور کلى دگرگون کرد و سرانجام از او شخصیت و آئینى ساخت که امروز در چند کشور بزرگ جهان پیروان فراوانى دارد.بودا در کاپیلاواستودر جنوب نپال درسال 560 یا 563 ق .م متولد شد. نام قبیله و خاندان او گوتما بود، لذا وى را ملقب به سکیا مونسى یعنى داناى قبیله ساکیا کردند. و چون بعدا به ارشاد وهدایت مردم جامعه خویش پرداخت ، او را بودا یعنى نور و درخشان گفته اند. این نام ولقب تا به امروز در میان جوامع بشرى به رسمیت شناخته شده و تعالیم او نیز به همین عنوان بودائیسم بودائى نامیده مى شود. پدر بودا یکى از پادشاهان یک ایالت هند بود. در قلمرو سلطنت او، افکار برهمنى و فلسفه هاى مختلف هندى حضور داشت . محور این آراء و افکار فلسفى همان گونه که در مباحث گذشته آمد، بر تزکیه و نجات انسان درتلقى هندى آن استوار بود. و آنگونه که گذشت ، پدر هراسان از سرنوشت فرزند چنا ن تدابیرى اندیشید و مراقبت هائى معمول داشت . اما دیدیم که بودا از کاخ مجلل پاى به بیرون نهاد و دگرگون شد. محققان تاریخ ادیان برآنند که دو حادثه مهم در کاخ زندگى بودا او را متحول نمود. این دو حادثه به لحاظ محتوى همان برخوردهاىخارج از کاخ را در بردارد. حادثه نخست بیمارى یک رقاصه است که توجه بودا را به خود جلب کرد، رقاصه اى که مبتلا به بیمارى سل بود و سرنوشت دردناک خود و خواهرش را که او نیز از بیمارى سل در گذشته بود، براى بودا باز گفته بود. حادثه دوم وصیت این رقاصه درحال مرگ به بودا است که از فقر و پیرى مادرش براى او گفته بود. پیش گوئى برهمنان درباره سیدرتا والدین او را نگران ساخته بود. طرح ازدواج بودا تلاشى براى رهائى از خلوت گزینى او است . اما بودا دیگر متعلق به این دنیا نیست و ازدواج نتوانست او را از تفکر و اندیشه باز دارد و خلاء وجودى او را پر کند. سیدرتا همچنان درخلوت خویش ، غرق در دناى دیگرى است . مشاهدات بودا (پیرى بیمارى فقر، مرگ ،ریاضت و...) سخت او را به خود مشغول کرده است . او از مرتاض آموخته بود که باید رنج را رها کرد و بى بى رنجى رسید؛ به بى رنگى ، به بى نیازى و... مرتاض به اینها رسیده بود و بودا در اندیشه شدن ، رسیدن و رهائى ازرنج . اینکه بودا فرزندى دارد. و در شب تصمیم و سرنوشت به اتاق همسر و فرزندش مى رود، مادر و فرزند خوابیده بودند، بودا آن دو را از خواب بیدار نمى کند و با آنان وداع مى کند. از تاریکى شب استفاده کرد و راهى جنگل شد .اندکى بعد اسبش را نیز رها مى کند تا یادگار اشرافیت را با خود نداشته باشد. در انبوه جنگل گم مى شود، مى رود و مى رود تا به پنج برهمن کهنسال مى رسد. به جمع آنان مى پیوندد. ریاضت بودا آغاز شد. او در این راه آنچنان کوشید که در آستانه نیروانا قرار گرفت . تا آنجا متعالى شد که بر همه پارسایان روزگار خویش پیشى جست . او دیگر سیدرتا کاشاتریا و... نیست، بوداست که تارک تمام لذات مادى و تجملات دنیوى است . بودا از شهرت رنج مى برد و بار دیگر از جامعه فاصله مى گیرد. در کنار درختى منزل مى کند و تصمیمى مى گیرد در زیر همین درخت بماند تا بمیرد. این درخت بو بود. بودهى از ریشه بیدار شدن و آگاه شدن ، روشن شدن ، اشراق وعرفان است . بودا سالها در کنار درخت بومى ماند تا پیروز مى شود،نجات مى یابد و به حقیقت مى رسد. آنگاه لباس بودائى بر تن مى کند. گویند نام اواز همین درخت بودهى گرفته شده است .در پاى همین درخت به نیرواناحقیقت مطلق رسید. از زیر همین درخت به زادگاهش برگشت ، ژنده پوش ، برهنه پا، درویش وار و در هیبت یک مرتاض. ابتدا مردم زادگاهش را دعوت مى کند، برخى از مردم دعوت او را پذیرفتند و برخى دیگر زندگى مادى را ترجیح دادند. بودا در سال 483 ق .م . در سن هشتاد سالگى درگذشت . آخرین کلام وى خطاب به راهبان این بود: هر چه مرکب است ، دستخوش تباهى و فنا است . پیروان اولیه بودا، نخستین معبد بودائى سانگهارا بنا کردند و دعوت خود را درشمال هند آغاز نمودند .

افسانه هاى بودا؛

گویند روزى که بودا در زیر درخت بو به تفکر و خلسه فرو رفته بود، بازرگانى با قافله و کالاى تجارى خود از آنجا عبور مى کردد. بازرگان را نظر به بودا افتاد، او و همراهانش به دیدار وى شتافتند و صدقاتى در کنارش یا در کشکولش انداختند. این کشکول بعدها سمبل ریاضت کشان بودائى شد.بازرگان مزبور و یاران او در کنار بودا نشستند و به او غذا تعارف کردند. بودا به آرامى غذا خورد. دو بازرگان که تاپوسا و بهالى کا نام داشتند، در مقابل او زانو زده و گفتند: اى بوداى مقدس ! ما به تو و آئین تو پناه مى آوریم و از تو مى خواهیم که ما را تا پایان عمر از پیروان خود بشمار آورى این دو بازرگان از نخستین پیروان بودا بشمار مى روند. بازرگانان از نزد بودا برخاسته به سوى آن پنج راهب رفتند، راهبان به آنان توجهى نکردند. وقتى بودا به نزدشان آمد، به استقبال او شتافتند. چون بودا جلوس کرد، راهبان به دورش حلقه زدند. راهبان پرسیدند: آیا سرانجام به مقصود خود دست یافتى و به درک حقیقت نائل شدى بودا گفت : آرى مرتاضان با تردید گفتند: اى گوتاما! چگونه به معرفت و نجات راه یافتى در صورتى که زهد و ریاضت را ترک گفتى و به زندگى مادى پرداختى (مقصود خوردن غذاى بازرگانان بود)! بودا گفت : جویندگان حقیقت هرگز در دام مادیان و لذائذ دنیا گرفتار نمى شوند. گوش فرا دهید! تا هنگامى که چرخ زمان بگردد و آدمى زندگى کند، عمل نیز وجود خواده داشت . و چون بذر نیکى کاشتى ، ثمر خوب درو مى شود، و چون اعمال بد باشد، جز بدى و رنج چه انتظارى مى توان داشت . پس ‍ باید تا مى توان ، نیکى کرد و از پلیدى و بدى دورى جست و از علائق و شهوات خود را دور نگاه داشت . چنین افرادى مرگ برایشان زندگى جاوید و پر از سعادت است که از این رهگذر به نیروانا نائل مى شوند، زیرا هر گاه خواهش و تمنائى وجود نداشت ، رنج و گرفتارى نیز نخواهد بود. برخورد منفى بودا با متون مقدس وداها، اعتبار و قداست آنها را در جامعه هند پائین آورد. بودا درباره متون ودائى مى گوید: مى گویند وداها کتب مقدسه ، معلم ربانى و سرمشق زندگى هستند، اما من مى



خرید و دانلود تحقیق در مورد آئین بودا و زندگى نامه او 15   ص


چوب در زندگی انسان 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

نگاهی به تاریخ و جستجوی کاربرد چوب در زندگی انسان

 

1ـ چوب چیست ؟

تعریف چوب در فرهنگ لغات به گونه های مختلف آمده است . از جمله قسمتهای سفت و سخت درخت ، آن قسمت از درخت که در زیر پوست قرار دارد ، آنچه از درخت ببرند برای سوزاندن یا ساختن اشیاء چوبی بکار ببرند .

2ـ چوب و دستاوردهای گیاهی

چوب و دستاوردهای گیاهی از جمله مصالحی است که از دوران پیشین به گونه ای طبیعی در اختیار و دسترس بشر بوده است . در بخش هایی که جنگل و گیاه فراوان بوده است مردمان از زمانهای پیش از تاریخ از چوب و مصالح گیاهی برای ساختن ابزارها و پناهگاه سود برده و خوراک خویش را نیز از فرآورده های جنگلی بر می آورده اند . با آنکه به علت دائمی نبودن چوب و پوسیدن آن به مرور زمان آثار چندانی از وسایل و ساختمانهای اولیه چوبی و گیاهی به جای نمانده است ولی باقی ماندن آثار معدود ساختمانی و هنری چوبی از تمدنهای مصر و ایران باستان نشان دهندة قدمت و رواج کاربرد مصالح چوبی در تاریخ این تمدن هاست .

پـژوهشـها نشـان داده اسـت که در دوران یـخ بندان شمـال اروپـا ، فـلات ایـران دورة پربارانی را می گذرانده است . در این دوران ، سرزمین ایران پوشیده از جنگلهای انبوه بوده است حتی در زمان هخامنشیان نیز در بخش های بسیار از ایران جنگلهایی بوده است که امروزه از آنها فقط تک درختانی باقی است . چوب از زمان باستان در ایران به صورت مصالح ساختمانی در بخش های مختلف ساختمانها به کار می رفته است . درخت سدر یکی از درختان خانوادة کاج است که دارای چوبی بسیار سخت و خوشبوست . درخت سدر معمولاً‌ به بلندی بسیار تا حدود 40 متر رشد می کند و ضخامت تنة آن گاهی به 3 متر و بیشتر می رسد . این چوب از قدیم در جنگلهای لبنان فراوان بوده و در کتابهای مذهبی مثل تورات به آن اشاره شده است . ویژگیهای فیزیکی چوب سدر چون سختی و بزرگی درخت سنگینی ویژه ( وزن مخصوص زیاد ) و ضریب ارتجاعی بالا و نیز بدان روی که بومی ویژه اش آنرا از گزند موریانه به دور می دارد موجب گشت که از قدیم این چوب در مصر ، بین النهرین و ایران مورد استفادة فراوان داشته باشد و هزاران سال به صورت آثاری چون تیرهای چوبی قصرها و تابوتها سالم باقی بماند . چوب بلوط که چنین مینماید که همان چوب یاکا است ، دارای ویژگی های فیزیکی عالی دوام و سختی زیاد است و چنین پیداست که در پایة ستونهای کاخهای هخامنشی به کار می رفته است .

 3ـ تاریخچه چوب

در مورد تاریخچه مصرف و صنایع چوب ایران متأسفانه مدارک و اسناد باستانی به خصوصی که مربوط به این مورد باشد ، وجود ندارد . ولی آثاری که جسته و گریخته از خلال نوشته های مؤرخین به دست می آید ، نشان می دهد که در ایران باستان نیز از مدتها قبل صنایع چوب و استفاده از این ماده مهم رونق بسزایی داشته است ، چنانچه طبق مطالعات مردمان بومی شمال ایران ، که قرنها قبل از مهاجرت آریاییها در ایران می زیستند . در حدود 4200 سال قبل از میلاد مسیح چوب را در کلبه سازی خود به کار می بردند و نقش این استوانه متعلق به 3000 سال قبل از میلاد مسیح ، که در شرق به دست آمده است ، نشان می دهد که استفاده از چوب برای وسایلی از قبیل نردبان و غیره در این دوره متداول بوده است . متأسفانه چوب همانند سفال ، فلز و یا دیگر آثار هنری نیست که در طول هزاران سال باقی بماند ، پوسیدگی چوب یکی از عواملی است که متأسفانه آگاهی ما را در این مورد به حد کافی نمی رساند .

اکتشافات باستان شناسی در چراغعلی تپة موردی جالب بود . این مطلب رایج بودن استفاده از چوب و ارزش جنگل در ایران باستان را نشان می دهد که مهمترین آن ماکت گاوآهنی است با دیرک بلند که نقش چوب را در کشاورزی کهن به خوبی نمایان می سازد . از طرف دیگر نقش بسیار مهم و ظریف در روی ظروف اکتشافی به چشم می خورد که در یکی از آنها بزی را روی درخت زربین بدون برگ می دهد و دیگری بزی به نهال پربرگی از همین گونه حمله می کند . به طور کلی می توان گفت با آنکه انسان قبل از تاریخ پناهگاه و محل امن زندگی خود را با غارنشینی آغاز کرد ، ولی از چوب در گذشته دورتری استفاده کرده است .

از زمان تشکیل امپراطوری هخامنشی ایران ، شواهد موجود نشان می دهد که در ایران باستان ارزش جنگل و چوب برای هنرمندان کاملاً روشن بوده است ، به همین دلیل درختکاری و به خصوص کشت درختان جنگلی ، که فقط از نظر تولید چوب اهمیت دارند ، از آئین ستوده پادشاهان هخامنشی بوده است . چنانچه کورش شخصاً به کشت درخت همت می گماشت و داریوش مرزبان کاران را برای جنگل کاری درختان بومی در بین النهرین می ستود . کاربرد چوب در معماری تخت جمشید و شوش کاملاً مشهود است .

از دورة ماد اطلاعی از کاربرد چوب در دست نیست و حتی در مورد مصرف چوب در ساختمانها نیز ، چون مادها خانه های خود را اغلب از خشت می ساختند ، هیچگونه آثار و شواهدی موجود نمی باشد ، ولی با در نظر گرفتن ترقی شایان فن معماری و استفاده از چوب در ساختمانها در دوره هخامنشیان و توجه به اینکه اصولاً هخامنشی ها در غالب موارد از تمدن مادها پیروی می نمودند ، لااقل باید قبول کرد که صنایع چوب مادها و فن استفاده از چوب در ساختمان در دوره آنها کمتر از هخامنشیان نبوده است . اما در مورد صنایع دوره هخامنشیان مدارک تاریخی روشن تری در دست است ، چنانچه گزنفون در مورد توصیف سلاح نبرد کورش ضمن ذکر نام سلاحهای گوناگون ، از یک نیزه عالی چوبی که از چوب پستنک ( همان سنجد ) می ساختند ، یاد می نماید .

در زمان هخامنشیان به غیر از صنایع جنگلی و استفاده از چوب در امور کشاورزی ، کشتی سازی و خانه سازی در معماری نیز اهمیت به سزایی داشته است . همچنین استفاده از چوب در امور ساختمان و مـعماری  در دوره هـخامنشیان بـه طـور شـگـرفی تـرقی کرد . از دوره سلوکیها آثاری در دست نیست ، از دوره اشکانیان نیز مطلبی در این باره ملاحظه نمی شود . ولی به طور کلی می توان گفت که به غیر از مواردی از قبیل استفاده از چوب در تیر و کمان سازی و غیره صنایع چوب اشکانیان ، مانند سایر صنایع و فنون آنها ، همانند هخامنشیان نبوده است . استعمال چوب در ساختمانها کاملاً رایج بوده است و نکتة تازه ای که در معماری ساسانیان دیده می شود ، این است که در این دوره کلافهای چوبی در میان جرزها به کار می رفته است و از این وسیله برای جلوگیری از خرابی جرزها استفاده می نمودند و چنین بنظر می رسید که این سبک معماری را از رومیان اقتباس کرده باشند . مسئله مهم دیگر در دوره ساسانیان این است که از چوب برای قاب سازی طاق و گنبدها استفاده می نمودند و این نوع طاق سازی خود انقلابی در فن معماری بشمار می رفته است که امروزه نمونه آن را میتوان در ساختمان بقعه بی بی شهربانو ، که تقلید از معماری ساسانیان می باشد ، ملاحظه نمود .

از قدیمی ترین آثار چوبی بعد از اسلام ، دو ستون چوبی و قطعه ای خاتم کاری است که در ناحیه ترکستان غربی کشف شده و متعلق به قرن سوم هـ . ق ( نهم میلادی ) است . اما تزئینات این آثار خیلی شبیه به چوب بریهای مسجد نائین است . اشکال آن عبارت است از گل و بته که در سطح چوب حک شده است . سه قطعه چوب خاتم کاری در مجموعه رابینو موجود است که با خط کوفی ساده و حروف زیبائی برجسته مزین شده و در اطراف آن حاشیه ای است که به شاخه های متصل بناتی منتهی می شود .

در حاشیه ، کتیبه هایی است که در یکی از آنها نام عضدالدوله دیلمی و تاریخ 363 ( سنه ثلث و ستین و ثلث ماء ) خوانده می شود .

بررسی انواع چوب مورد استفاده در آثار هنری

اساسی ترین ماده تشکیل دهندة بسیاری از آثار ارزشمند ، چوب است . از انواع چنین مادة سختی ، نقوش متنوع و دلپذیـری شـکل می گیـرد که نگاه انسان سختی نوع آنرا فراموش کرده و نرمی نقوش را دنبال می کند ، بواسطه چنین اهمیتی است که هنرمندان فعال در این رشته می باید دانش خود را دربارة ویژگیهای چوب گسترش بیشتری دهند . طبیعی است که شناخت بیشتر و بهتر چوب در بالاتر بردن کیفیت آثار هنری مؤثر خواهد بود .

به طور کلی چوب ماده ای است که تحت تأثیر عوامل زیر یعنی شرایط ارثی و شرایط مربوط به رویشگاه ( شرایط اکولوژیکی ) که مجموعه ای از شرایط جغرافیایی و توپوگرافی ( برجستگیهای زمین )، ارتفاع از سطح دریا ، آب و هوا ، خاک و بیولوژیکی ( شامل گیاهان و جانوران همراه ) در طبیعت ساخته و پرداخته می شود . با دلایل گوناگونی که بیان شد چوب دارای بافت ساختمانی ، ویژگیهای ظاهری و شیوه های مختلف است که شناخت آنها در واقع فرمول معینی ندارد بلکه مستلزم داشتن دانش وسیع بیولوژیگی و همچنین تجربه و ممارست در عمل است . 

کاربرد چوب در هنر منبت

یکی از ظرایف صنایع دستی ایران که چون دیگر انواع آن پیشینة تلفیق بلیغی از هنر و حوصله محسوب می شود و دست اندرکاران آن از مواد اولیه یی ارزان و فراوان محصولاتی گرانبها و با ارزش مصرفی و هنری فوق العاده بالا به وجود می آورند هنر منبت کاری است . تاریخ ظهور هنر منبت در تاریکی زمان ناپدید است .

منبت کاری که از گذشته هایی دور در ایران رواج داشته و علیرغم بی دوامی چوب در برابر عوامل جوی و سایر عوامل از روزگاران قدیم به جا مانده دلیل خوبی بر گستردگی این هنر و رونق رواجش در ایران می باشد .

منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب بر اساس نقشه یی دقیق . این تعریف اصولی منبت کاری است که در وحله اول هیچ خاطره یی را زنده نمی کند و غیر از یک تعریف معمول کتابت شده



خرید و دانلود  چوب در زندگی انسان 35 ص


روش تحقیق بررسی نقش قرآن و تأثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی 182 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 182

 

«ربنا الذی أعطی کل شی ء خلقه ثم هدی»

(پروردگار من همان کسی است که همه چیز را آفرید و سپس آن را هدایت کرد.)

1-1 مقدمه

این تحقیق توسط دانش آموزانی که در ابتدای راه هستند و با پشتکار تلاش نموده اند تالیف شده. در این فصل شما را از هدف و اهمیت تحقیق آگاه کرده و در آخر این فصل، ارکان اساسی تحقیق را توضیح داده تا با دیدی وسیع راه خود را دنبال کنند.

2-1 بیان مسئله

بحث پیام ها و الگوهای قرآن از جمله مباحثی است که اگر به درستی تبیین شود تأثیرات قابل توجهی بر زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان بلکه جوامع انسانی و بشریت خواهد گذاشت.

چون الگوپذیری و پندگرفتن از فراز و نشیب های زندگی انسان ها و تاریخ گذشتگان راه را برای یک زندگی معنوی، بانشاط، امیدزا و کم هزینه ، هموار خواهد کرد، چه آن که استفاده از پیام های قرآن و موارد عبرت آموز آن که به امت های گذشته، پیامبران و رهبران الهی باز می گردد، دانش دینی و متعاقب آن احساس مسئولیت و وظیفه شناس انسان ها چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی را افزایش داده و کارایی بیشتری را نتیجه خواهد داد.

3-1 اهداف تحقیق

«و هذا کتب أنزلنه مبارک فاتبعوه و اتقوالعلکم ترحمون» «و این کتابی است پربرکت که ما(برتو) نازل کردیم، از آن پیروی نمائید و پرهیزگاری پیشه کنید تا مورد رحمت قرار گیرید»(سوره انعام- آیه 155)

این آیه اشاره به نزول قرآن و تعلیمات آن کرده و می گوید:«این کتابی است که ما نازل کرده ایم، کتابی است با عظمت و پربرکت و سرچشمه ی انواع خیرات و نیکی ها»(وهذا الکتاب انزلناه مبارک)

و«چون چنین است به طور کامل از آن پیروی کنید و پرهیزگاری پیشه نمائید و از مخالفت با آن بپرهیزید شاید مشمول رحمت خدا گردید»(فاتبعوه واتقوالعلکم ترحمون)(مکارم شیرازی- 1376: ص 42)در دنیایی که ظلم و ستم غوغا می کندو



خرید و دانلود  روش تحقیق   بررسی نقش قرآن و تأثیر آن در زندگی فردی و اجتماعی 182 ص