لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مهارت های زندگی
مهارت در خودآگاهی
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان می دهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان می سازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر می نماید، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایت مندی اش را رونق می بخشد.
«خودآگاهی» تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
خودآگاهی تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.
کشف و درک و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است که فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفش رسیدن به یک زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگری که می توان برای خودآگاهی منظور نمود آن است که موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یکی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.
● شناخت تفاوت های میان زنان و مردان
در یک بعد کلی می توان گفت انسان ها، تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند که دلایل شان نیز متنوع و متعدد است. اما تفاوت های بین زن و مرد ، تفاوت های عمده ای است. برخی از این تفاوت ها، ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی دارند و بعضی، نشأت گرفته از عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند.بیشترین این تفاوت ها را که معمولاً شدید و قابل تعمق است، می توان در ازدواج و زندگی مشترک به وضوح احساس کرد، از جمله این که:
۱) دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل جنسی کاملاً متفاوت است
این تفاوت که در واقع ریشه زیستی دارد، مهمترین اختلاف آنان در ارتباط با رابطه جنسی است. این رابطه در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده است در حالی که ارتباط جنسی در مردها، بیشتر جنبه های فیزیولوژیک دارد و بیشتر ارضای یک غریزه به حساب می آِید. دیگر آن که جنبه های عاطفی این احساس در مردها، بسیار کمتر از آن احساسی است که در زن ها وجود دارد. این تفاوت ها و یا عدم آگاهی از آنها، گاهی موجب سوء تفاهم و بر هم خوردن روابط میان مرد و همسرش می شود.
۲ ) استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد
استقلال مردها از موارد قابل توجه در زندگی مشترک است. چون آنها مایلند و می خواهند در مورد مسائل مالی و معاملات و سایر موارد مشابه، مستقل عمل کنند. مخالفت همسر یا عدم توجه وی به این نکته، می تواند مشکلات و موانعی در زندگی مشترک ایجاد کند زیرا مرد تصور می کند که به احساس استقلالش، لطمه خورده است.
۳ ) زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند
چنانچه زن حس کند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته، به شدت آزرده می شود و واکنش های عاطفی شدید نشان می دهد. زیرا آنچه برای زن ها اهمیت دارد، آن است که حس کنند همسرشان به آنان احترام می گذارد و به سلامت وعقیده و ... آنان اهمیت می دهد.
۴ ) مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است
با مراجعه به فرهنگ های مختلف موجود در جوامع گوناگون، خواهیم دید که «مرد» به عنوان قدرت اول خانواده، شناخته شده است که البته این مسئله را باید جدای از تبعیض های جنسی میان زن و مرد، به حساب آورد. در خانواده هایی که زن بدون نظرخواهی و مشورت همسرش درباره مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می نماید، یا این که قدرت اول خانواده است، معمولاً مشکلات گوناگون زیادی مشاهده می شود که آسیب دیدگی احساس مرد از خود را می توان یکی از این ناراحتی ها دانست. البته این که مرد، قدرت اول خانواده باشد بدان معنا نیست که مرد، در یک نقش دیکتاتوری ظاهر شود بلکه منظور از این مسئله، مدیریتی است که باید بر عهده مرد قرار بگیرد.
۵ ) صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است
زن ها با دور هم جمع شدن و صحبت کردن، بسیاری از نگرانی ها، استرس ها و ناراحتی های خود را تعدیل وتخلیه می نمایند. تمایل به ارتباطات اجتماعی و حرف زدن در زنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
در دیدگاه اسلام انسان موجودی اجتماعی است که درسایه ایمان به خداوند متعال و عمل به تعالیم انسان ساز اسلام ( عمل صالح ) در تعامل اجتماعی با افراد جامعه مسیر سعادت و کمال را طی می نماید.
دنیای امروز با همه پیچیدگی های خود ، انسان ها را یرای رسیدن به تعالی ، نیازمند شناخت خود و آگاهی های به روز جامعه نموده است . این آگاهی ها در واقع زیربنای دستیابی به مهارت های زندگی است .
سر آغز همه آگاهی ها ، شناخت خود است که زیر بنای شناخت خداوند متعال و ایمان به اوست . بنا به فرموده حضرت علی ( ع ) : من عرف نفسه فقد عرف ربه
مهارت خود آگاهی زیر بنای ترین و موثرترین عامل شکل گیری مهارتهای دیگر زندگی انسان است همچنان که در بیانی دیگر حضرت علی ( ع ) می فرمایند :
ای انسان درد تو در خود توست و درمان تو درخود تو ، تو فکر می کنی که همین جسم صغیر هستی در حالی که جهان اکبر در درون توست .
تصمیم بر این دارم سلسله بخش هایی را با عنوان مهارتهای زندگی و معرفی آنها به حضور تان تقدیم بدارم باشد که مفید فایده قرارگیرد.
مهارتهای زندگی چیست ؟
بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل زندگی فاقد توانایی لازم هستند و همین امر آنان رادر مواجهه با مشکلات و مسایل روزمره زندگی ناتوان و آسیب پذیر ساخته است و بسیاری از این مشکلات و اختلالات ریشه های روانی – اجتماعی دارند .
انسان ها برای مقابله سازگارانه با موقعیت های تنش زا و کشمکش های زندگی ، نیاز به آموختن برخی از مهارتها را دارند ، یکی از موثرترین برنامه هایی که به افراد کمک می کند تا زندگی بهتر و سالم تری داشته باشند ، برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی است .
آموزش مهارتهای زندگی در ایران از سال 1377 شروع شده است .هدف از آموزش این مهارتها ، کمک به افراد در جهت شناخت هر چه بهتر خود ، کنترل هیجانات و استرس ها و حل کردن هر چه بهتر مسایل و مشکلات است .
در سایه تامین چنین اهدافی ، توانایی های روانی – اجتماعی افراد افزایش پیدا می کند.و باعث می شود که آنان مسئولیت های مربوط به نقش های اجتماعی خود را پذیرفته و بدون صدمه زدن به خود و دیگران با چالش ها ومشکلات زندگی روبرو شوند ، انتخاب ها و رفتارهای سالمی در سراسر زندگی داشته باشند .
ده مهارت اصلی و پایه که به توصیه سازمان جهانی بهداشت مورد آموزش قرار می گیرد عبارت است از :
مهارت خود آگاهی و مهارت همدلی ، مهارت برقراری رابطه موثر و مهارت روابط بین فردی سازگارانه ، مهارت تصمیم گیری و مهارت حل مساله ، مهارت تفکر انتقادی و مهارت تفکر خلاق ، مهارت مقابه با هیجان و مهارت مقابله با استرس .
مهارت اول: خود آگاهی
ارزنده ترین خرد ورزی ، خود آگاهی است. حضرت امام رضا ( ع ) تحف العقول
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که من کیستم ؟ به نظر دیگران ، من چگونه فردی هستم ؟
لازمه پاسخ دادن به این سوالات داشتن خود آگاهی است . خود آگاهی به این معناست که چگونه به خود نگاه کرده و براساس این نگاه چه احساسی پیدا می کنیم .نوع خود آگاهی پیش بینی کننده احساس رضایت و یا نارضایتی ما از خودمان و زندگی است.
ویژگی های جسمانی و بدنی ، توانایی ها و مهارتها ، ویژگی های منفی و نقاط ضعف ، افکار ، احساسات ، باورها ، ارزشها واهداف هر شخص از جمله اجزای خود آگاهی هستند که باید مورد بررسی و شناسایی قرار گیرند.
خود آگاهی شامل 5 جزء است :
1- شناخت ویژگیها و صفات خودمان و یا بعبارتی خودپنداره
2- شناخت توانائیها ، استعدادها و پیشرفت هایمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مهارت زندگی
دنیای ما روز به روز ماشینی تر و پیچیده تر می شود. همه چیز تخصصی شده و روابط آدمها نیز تحت تاثیر تکنولوژی قرار گرفته است. امروز یک نفر نمی تواند از پس همه کارها برآید. و برای هر مسئله ای باید به متخصص مربوطه مراجعه کند. در این میان ، مسائل خاص انسان که در واقع محور زندگی هست ، به حاشیه رانده شده و از آن غفلت شده است. همه تکنولوژی ، صنعت و رفاه برای آدمی است، ولی آن بخشی از علم که مربوط به مهارت های زندگی و آرامش انسان است ، مورد چشم پوشی قرار گرفته است.
انسان با این همه توانایی هایی که دارد، ولی خسته و تنهاست. و مهارتهای لازم برای استخراج این گنج عظیم که در وجودش نهفته است را ندارد.
پابه پای رشد علمی در تهیه و رشد امکانات و شرایط مختلف زندگی، روانشناسان و مشاوران طی سالهای گذشته با تحقیقات و بررسی توانایی های انسان ، به یافته های با ارزشی دست یافته اند که به انسان کمک می کند ، درکنار رفاه ظاهری و رشد امکانات زندگی، بتواند درگیری های ذهنی خود را حل کرده و در آرامش قرار گیرد. حتی جهت رشد ، خودشکوفایی و خوشبختی خود گامهای بلندی بر دارد.
یکی از موضوعات روانشناسی و مشاوره در این مسیر ، مهارت های زندگی است.
مهارتهای زندگی توانایی های هستند که به ما کمک می کنند تا در موقعیت های مختلف، عاقلانه و صحیح رفتار کنیم. به طوری که آرامش داشته باشیم، لذت ببریم و در عین حال با دیگران ارتباط سازگارانه و مفیدی را برقرار کنیم و بدون توسل به خشونت و یا خودخوری بتوانیم مسایل پیش آمده را حل نمائیم و ضمن کسب موفقیت در زندگی احساس شادمانی داشته باشیم.
اهداف مهارتهای زندگی
بخشی از اهداف مهارتهای زندگی عبارت است از:
تقویت اعتماد به نفس
تقویت روحیه ی مشارکت وهمکاری
رشد و تقویت عواطف انسانی
ایجاد روحیه ی مقاومت در برابر تبلیغات مسموم
کمک به شناسایی وبیان احساسا ت
تامین سلامتمهارتهای ارتباطی
ساختن یک شهروند متعادل ومقبول اجتماع
تقویت روحیه ی همزیستی مسالمت آمیز
ارتقاء سازگاری فرد باخودش با دیگران و محیط زندگیش
فواید و کاربردهای مهارت زندگی برای ما:
1 – نحوه کنار آمدن با انتظارات متفاوت خود، خانواده ، همسر ، فرزندان، دوستان ، همکاران، فامیل و جامعه
2 – روابط لذت بخش و رشد دهنده با امکانات ، تکنولوژی و محیط زندگی
3 – دفع فشارهای روانی از طرف محیط های متفاوت
4 – سازگاری با مسائل اقتصادی و نیازهای معیشتی
5 – مدیریت خانواده و تربیت فرزندان
6 – تقویت اعتماد به نفس
7 – رشد و تقویت عواطف و احساسات انسانی
8 – شناخت و کنترل هیجانات و احساسات خود و دیگران
9 – تقویت مهارت های ارتباطی
10 – تامین سلامت جسمی و بهداشت روانی
11 – رفع درگیری ها و تنش های درونی
12 – تامین آرامش و لذت زندگی
13 – رشد شخصی، خودشکوفایی، بالندگی ، خوشبختی و شادابی
● مهارت در همدلی با افراد
همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی به انسان ها کمک بسیاری می کند. گاهی اوقات افراد به اشتباه، تصور می کنند تفاهم به این معناست که ما با فرد مقابل، کاملاً همفکر و هم عقیده باشیم، در حالی که باید گفت چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو انسان را یافت که به طور کامل شبیه یکدیگر باشند. اختلاف و تفاوت در دیدگاه ها، سلیقه ها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و کاملاً عادی است. اما آنچه این اختلاف و تفاوت را می تواند برای ما، قابل درک و فهم سازد، همان «همدلی» است که به واسطه آن، می توانیم بسیاری از مشکلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریک زندگی مان، را برطرف سازیم.
▪ اصول مهارت همدلی
۱ ) به صحبت های دیگران خوب گوش کنید.
هنگامی که کسی صحبت می کند، کار دیگری انجام ندهید. خوب گوش کردن یا به عبارت دیگر، گوش کردن فعال، پایه و اساس هر نوع ارتباط سالمی است. نمی توان هم کتاب خواند و هم به صحبت های طرف مقابل گوش داد. چون بین شنیدن و گوش دادن، تفاوت زیادی وجود دارد. همچنین توجه کنید که هنگام صحبت کردن طرف مقابل، به صورت او نگاه کنید تا مطمئن باشد نسبت به صحبت هایش، هر چند معمولی و عادی، دقت، حرمت و حساسیت لازم را قائلید. حتی گاه با اظهار کلماتی چون بله! عجب! خوب! فهمیدم! پس این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
گفتگو:
شادی زندگی، غم انسانی
- مقدمتاً بگو چرا در تمامی عمر بی تاب بوده ای و چه حسی تو را به این آشوب کشانیده است؟
محسن مخملباف : پرسه های من خیلی قابل تشبیه است به پرسه های سلمان فارسی. کسی که مدام تشنة حقیقت بود و با آغوش باز به سوی هر دینی که داعیه حقیقت داشت، می رفت و پس از مدتی که می فهمید آنچه را آب پنداشته، سرابی بیش نبوده، تشنه تر از قبل به دنبال حقیقت گمشده اش می رفت.
البته در جوانی می پنداشتم، دغدغه های من از نوع دغدغه های ابوذر است و گمانم بر این بود که عدالت تنها گمشدة من است. اکنون با هزار تواضع، دغدغه های خود را به حقیقت جویی سیال مولانا شبیه می دانم. ضرب المثلی داریم آشنا که من دوست دارم آن را به فرمی غیر معمول بخوانم :
" هرچه نصیب است همان می دهند گر نستانی، به از آن می دهند "
حقیقت در هر دوره ای از زندگی جلوه ای به من نشان داد و چون مرا راضی ندید، جلوة زیباتری از خود به من نشان داد. و من اکنون ممنونم از این دست و دل بازی حقایق.
- ولی خیلی ها پس از یک دغدغه کوتاه به یک آرامش طولانی رسیدند و از آن پس یکسره تبلیغ حقیقتی را کردند که یافته بودند؟
محسن مخملباف : خوشا به حالشان. لابد حقیقت مورد جستجوی ایشان یک حقیقت دم دست بوده است. درست مثل حقایق دوران کودکی من. وقتی که بچه بودم، محله، در چشم کودکی من، مرکز عالم امکان بود و سقاخانة سر گذر، مرکز قداست عالم. همین چند وقت پیش، دلم هوای محله کودکی ام را کرد ؛ و رفتم. هنوز کسانی محله را مرکز عالم می دانستند و برای من دل می سوزاندند که چرا بیخود خودم را آواره و در به در کرده ام وهزار توصیه که برگرد و اصرار داشتند که حتی بوی لجن جوی های این محله را هم نمی شود با بوی گلاب قمصر کاشان عوض کرد. برای خودشان هم پربیراه نمی گفتند. عادات سالیان عمر را، با ارزش های ازلی یکی گرفته بودند.
سال ها عمر لازم بود و از کودکی باید به نوجوانی می رسیدیم، تا محله جایش را به شهر و کشور بدهد و گرایشات ناسیونالیستی، جای تعصبات محلی را بگیرد و محله را جزئی از یک کل بزرگتر بدانیم که کشور نام دارد و برای دفاع از ارزش های میهن پرستانه باید هزاران ناسزا به هزار جای دیگر می دادیم. غافل از اینکه تمدن بشری، یک قافله است که صدها سال پیش، شتر سرزمین ما از آن غافله جا مانده بود. ـ اینکه چرا جا مانده بود، موضوع بحث من نیست، فقط می دانم که جا مانده بود. ـ اما ما از این نکته غافل بودیم و هر کشوری را که از تاریخ ما عقب مانده بود، عقب افتاده و هرکه را جلو افتاده بود، گمراه دانستیم و گمان بردیم زمان واقعی عالم، زمان جاری در سرزمین ماست و سال ها عمر لازم بود تا بدانیم که نه تنها سرزمین ما مرکز عالم نیست که اساساً کرة زمین مرکز عالم نیست و این تازه کشفی نبود که ما کرده باشیم و جوان که شدیم تازه فهمیدیم آنچه را ما قرار است از فردا کشف کنیم، قافلة تمدن بشری ده نسل پیش از ما کشف کرده. چرا که وقتی دیگران مشغول کشف چیزی بودند، ما حضور نداشتیم و اگر حضور داشتیم آن را درک نکردیم. نمونه اش هنرمند فرزانة ما کمال الملک است که در عصر امپرسیونیست ها در پاریس حضور یافت، اما درنیافت که نقاشی تا دورة امپرسیونیسم پیش رفته و برای همین فقط چند تا کپی از آثار کلاسیک برای ما سوغات آورد. می پرسید چرا کمال الملک فقط به آثار کلاسیک توجه کرد ؟ برای آنکه کلاسیسم، هنر برخاسته از دوران قرون وسطی است و برای کمال الملکی که در قرون وسطی ایران زیسته بود، بسیار سخت بود که قبل از آنکه در سرزمینش ایران، مراحل تاریخی بعد از قرون وسطی را درک کرده باشند، بتواند امپرسیونیسم را در نقاشی درک کند. فرزانة هنر ما گناهی هم نداشت. او معلول علل تاریخی و جغرافیایی سرزمین عقب ماندة خویش بود. کمال الملک و سرزمینش که به همراه قافلة تمدن بشری نمی رفته اند، تا مثلاً در نقاشی، از کلاسیسم برسند به رمانتیسم، آن چنان که در فلسفه و تمدن، از قرون وسطی برسند به اومانیسم و از اومانیسم برسند به عصر تجربه و علم حصولی ،آنچنان که از رمانتیسم لاجرم برسند به رئالیسم و حتی امپر سیونیسم. کمال الملک و زادگاهش یک جایی جامانده بودند و وقتی سر از "موزة لوور" در می آورند بسیاری از مسایل را به جا نمی آورند. برای همین است که نسل بعد از کمال الملک وقتی ملتفت عقب افتادگی تاریخی اش از قافلة تمدن بشری می شود، مجبور می شود عقب افتادگی های تاریخی یک ملت را از قافلة تمدن، فوراً در شخص خود جبران کند و آنچه را ملل دیگر در پانصد سال طی کرده اند، ایشان در یک دهه، در خود شخصی شان طی کنند و اگر قافلة تمدن، هر ایسمی را با یکی دو نسل تجربه، پخته کرده است، هم عصران من با خواندن یک کتاب و دیدن یک موزه می باید این دوره و ایسم را طی کنند. چرا که این هنرمندان، نه تنها تاوان عقب ماندگی تاریخی ملتشان را می پردازند که غرامت عدم درک به موقع فرزانگان ملی شان را هم باید بپردازند و مجبور می شوند ظرف یکی دو دهه، راهی را طی کنند که ملل دیگر در پانصد سال طی کرده اند. چرا که امروزه ما در عصری ایستاده ایم که عقب افتاده و جلو افتاده را در یک عرصه و با یک متر اندازه می کنند. شما اگر به حقیقت سیال هستی ایمان آوردید و از این عقب افتادگی و آن پیشرفت ها، مطلع شدید و مصدر هیچ امری هم نبودید که بتوانید منشأ تغییرات بنیادی در جامعة خودتان باشید، چاره ای نمی ماند جز این که یک تنه به جای همه تغییر کنید و همة آن جا ماندن های تاریخی جامعه تان را، لااقل در خودتان جبران کنید.
پس طبیعی است که آن هم محله ای کودکی ام، که محله را همچنان مرکز جهان خلقت می داند و درویش زیر گذرش را با یک واسطه، به خدای خلقت منسوب می داند، آرامشش بیشتر از من باشد و یا طبیعی است که آن منتقد شهرستانی که فهم هم ولایتی هایش را متر و معیار می داند و همین که فیلمی از سطح شعور هم شهریانش بالاتر رفت، فیلم را روشنفکرانه و بیهوده می داند، به این ناآرامی من بخندد و بگوید: عمو جان چرا خودت را اذیت می کنی درست است که نبایستی روستایی بود و جهان بینی محدود داشت، اما جهان مگر چقدر گسترده تر از ولایت ماست ؟ و من از او می پرسم: مگر منطق شووینیزم آلمان چه بود؟ جز همین نوع استدلال که آلمان مرکز جهان بشری است و هیتلر شخص اول کرة زمین. و جالب این است که پیرزن های آلمانی، همان حسی را به هیتلر داشتند که روستاییان اینجایی، به کدخدایشان. این یکی مشد حسن را با یک واسطه برگزیدة خداوند می داند، آن یکی هیتلر را.
و من نه خیلی زود و نه خیلی دیر، اما سرانجام و بالاخره باورم شد که محلة ما مرکز توجة ویژة خداوند نیست و همین طور خوب فهمیدم که لجن جوی محلة ما از گلاب قمصر کاشان خوش بوتر نیست و اگر ما به آن معتادیم از برای عادت ماست نه از بابت ارزش آن.
و همین طور باورم شد که خداوند حساب ویژه ای برای من باز نکرده، هم چنان که برای تو، و آن چنان که برای او و سنگینی وزن من و تو همان اندازه ای است که ترازوها به سبب جاذبة کرة زمین از ما نشان می دهند و نه بیشتر. و این در مقایسه با وزنی که ترازوهای قیاس، از کرة زمین نشان می دهند، ناچیز است و تازه کرة زمین، غبار سبک و سرگردانی است در یکی از کهکشان های گمنام هستی.
اخیراً فیلمی دیدم به اسم "میکروکاسموس" که حاصل پنج سال از عمر یک زن و شوهر بیولوژیست فرانسوی بود، بر روی زندگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگی سالمندان
عادت به طریقه صحیح زندگی(healthy lifestyles )و فعالیت در تمام سنین نقش بسیار مهم در مراقبت از خود دارد .یکی از مسائل دوران سالمندی عدم توانایی در عادت به چنین lifestyles در سنین بالا می باشد.انجام فعالیتهای ورزشی «مصرف غذاهای سالم «عدم استعمال دخانیات « مصرف الکل و داروها به صورت عاقلانه در سنین بالا از بروز بیماریها کاهش فعالیت پیشگیری نموده و منجر به افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی می شود.
بخش عظیمی از سالمندان از نظر مالی وضعیت باثباتی دارند: اصلاحات نظام بازنشستگی در سال 1957 باعث شد که این نسل بیشازپیش از رفاه عمومی بهره مند شود. امروزه آنان حتا می توانند به فرزندان خود برای تشکیل خانواده از نظر مالی کمک کنند. با اینکه فقر در میان سالمندان بهطورکامل برچیده نشده ولی خطر فقر در میان این نسل به مراتب کمتر از نسل های پیشین است.امروزه به ندرت اتفاق می افتد که سه نسل از یک خانواده در زیر یک سقف زندگی کنند. ولی بین فرزندان بالغ و والدینشان، هم چنین بین پدربزرگ و مادر بزرگ و نوادگان ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد. دولت فدرال قصد دارد در یک پروژه ی آزمایشی روابط بین نسل ها را بیش از پیش تحکیم بخشد.
مصرف دخانیات
سیگار کشیدن مهمترین ریسک فاکتور قابل اصلاح و مهمترین عامل قابل پیشگیری مرگ در کلیه سنین می باشد .سیگار کشیدن نه تنها ریسک بیماریها یی مانند سرطان ریه را افزایش می دهد بلکه با تشدید فاکتورهایی ظرفیتهای حیاتی فرد را نیز کاهش می دهد . به عنوان مثال سیگار کشیدن دانسیته استخوانها «قدرت عضلانی و فونکسیون ریوی را کاهش می دهد .تحقیقات نشان داده است که نه تنها فاکتور خطر در افزایش بسیاری از بیماریها می باشد بلکه اثر بیماریزایی آن در طی زمان وبا مقدار مصرف سیگار ارتباط مستقیم دارد .یک پیام حیاتی برای جوانان این است ‹‹ اگر می خواهید به سنین سالمندی برسید سیگار نکشید ›› یا اینکه اگر می خواهید بیشتر عمر کنید و شانس زندگی بهتری داشته با شید سیگار نکشید.فواید ترک سیگار بسیار وسیع و در تمام سنین کار برد دارد .هیچوقت برای ترک سیگار دیر نیست . احتمال سکته های مغزی پس از دو سال ترک سیگار کاهش می یابد و پس از پنج سال همانند افرا دی که هرگز سیگار نکشیده اند می شود. برای بیماریهای دیگر مانند سرطان ریه و بیماریهای انسدادی ریوی ترک سیگار احتمال این بیماریها را با سرعت کمتری کاهش میدهد. چون اثرات سیگار طولانی مدت و تجمعی می باشد لذا تماس اخیر نشان دهنده احتمال بروز بیماری در آینده نیست و به تماسهای گذشته توجه شود .(Doll 1999 ).
سیگار با مصرف داروها نیز تداخل می یابد .دود سیگار دست دوم نیز برای سلامت افراد سالمند مضر می باشد به خصوص بیماریهایی مانند آسم و بیماریهای تنفسی دیگر.اغلب سیگاریها از سنین جوانی شروع به کشیدن سیگار می کنند و به نیکوتین سیگار معتاد می شوند .بنابر این مهمترین استراتژی در کنترل سیگار تلاش در جهت پیشگیری از مصرف دخانیات در کودکان و جوانان می باشد.همزمان طرحهای جامع در جهت کاهش مصرف سیگار در بزرگسالان مانند وضع مالیات و محدودیت تبلیغات سیگار و کمک به آنها در قطع مصرف سیگار صورت گیرد .مطالعات نشان داده است که در کشورهایی با درامد متوسط و کم کنترل مصرف دخانیات هزینه اثربخشی خوبی دارد.مطالعات محافظه کارانه در چین نشان داده است که افزایش ده درصد در مالیات سیگار منجر به 5 در صد کاهش مصرف سیگار و 5 در صد افزایش درامد مالیاتی می گردد.این مقدار درامد برای تهیه برنامه های بهداشتی برای یک سوم مردم فقیر چین کافی می باشد(World Bank 1999 ).
فعالیتهای بدنی
(Physical Activity)
مشارکت در فعالیتهای منظم « متوسط بدنی کاهش اعمال حیاتی بدن را به تاخیر میاندازد.این عمل منجر به تعویق افتادن شروع بیماریهای مزمن در سالمندان سالم و بیمار میشود. به عنوان مثال فعالیت بدنی متوسط منجر به25-20 کاهش مرگ به علت بیماریهای قلبی مابین بیماران قلبی ثابت شده می گردد.and Forrester1997) (Merz . آن همچنین منجر به کاهش ناتواناییهای همراه با بیماریهای قلبی و دیگر بیماریهای مزمن دیگر می گردد . (U.S Preventive Service Task Force 1996 ) .زندگی با فعالیت بدنی منجر به بهبود عملکرد مغز شده و اغلب منجر به بهبود ارتباطات اجتماعی می گردد. فعال بودن منجر به طولانی شدن زمان عدم وابستگی سالمندان میگردد . آن منجر به کاهش حوادث ناشی از افتادن و سقوط در سالمندان می شود .بنابر این از نظر اقتصادی فعالیت بدنی سالمندان بسیار سودمند می باشد .هزینه های درانی در سالمندانی که فعالیت بدنی دارند به مراتب کمتر می باشد .(WHO1998) .
علارغم چنین فوایدی اغلب سالمندان در اغلب کشورهای جهان زندگی بدون تحرکی را دارند . جوامعی با درامد پایین «سطوح اجتماعی پایین و سالمندان با ناتوانی بیشتر در معرض عدم تحرک می باشند.سیاستها و برنامه ها باید مردم کم تحرک را تشویق کنند که با افزایش سن فعلیت بدنی داشته باشند و فرصتهای لازم را نیز در اختیارشان قرار دهند. همچنین بسیار مهم است که محلهای سالمی برای پیاده روی سالمندان در نظر گرفته شود و حمایت فرهنگی از اجتماعات فعال مناسبی که فعالیت بدنی را تشویق نموده و توسط افراد سالمند سازمان دهی گردد.توصیهای تخصصی در خصوص ‹‹انجام هر کاری از بی کاری بهتر است ››و برنامه های باز توانی که به افراد سالمند کمک می کند که مشکلات حرکتی خود را بهبود بخشند هم موثر و هم هزینه اثر بخشی (cost-effective ) دارد.در جوامع کمتر توسعه یافته برعکس می باشد. در این کشورها افراد در کارهای سنگین بدنی درگیر می شوند که سیر بروزناتوانی ها را تسریع نموده «منجر به صدمات و بدتر شدن عواقب آنها بخصوص با افزایش سن می گردد. آن ممکن است مسئولیتهای مراقبتی از بیماران و اقربای در حال مرگ باشد . ارتقای سلامت در این مناطق باید بر رفع وظایف سخت و دائمی و تعدیل در حرکات بدنی غیر سالم در محیط کار باشد که منجر به کاهش صدمات و درد میگردد . افراد سالمندی که در گیر کارهای سنگین می باشند نیازمند تفریح و استراحت کافی می باشند.
مصرف غذای بهداشتی
(Healthy Eating)
مسائل غذا و امنیت غذایی در تمام سنین شامل کم خوری و پر خوری می باشد . در سالمندان سوء تغذیه ممکن است به علت محدودیت دسترسی به غذا «مشکلات اقتصادی و اجتماعی «عدم آگاهی در مورد تغذیه صحیح «انتخاب غذایی نامناسب مانند مصرف غذاهای چرب « بیماریها و درمانهای دارویی « نبودن دندان« تنهایی «مسائل شناختی و ناتواناییهای بدنی که توانایی فرد را در خرید و تهیه غذا مختل میکند«مشکلات اورژانسی و نقص فعالیت بدنی .افزایش مصرف انرژی احتمال چاقی «بیماریهای مزمن و ناتوانی را با افزایش سن افزایش می دهد .رژیم غذایی با چربی و نمک بالا «میوه و سبزی کم و مقادیر ناکافی فیبرو ویتامین در غذا همراه با زندگی کم تحرک فاکتورهای خطر برای بیماریهایی مانند دیابت «بیماریهای قلبی عروقی «افزایش فشار خون «چاقی و بعضی کنسرها میباشد.کمبود کلسیم و ویتامین D منجر به کاهش تراکم استخوانها در افراد سالمند شده و در نتیجه منجر به درد «شکستگیهای استخوانی پر هزینه و ناتوان کننده به خصوص زنان سالمند می شود.در جوامعی با احتمال بالای شکستگی های استخوانی در دسترس قرار دادن کافی کلسیم و ویتامین D این مشکل را کاهش می دهد.
رژیم غذایی عمل مهم تعیین کننده در نسبت بالایی از سرطانها بویژه معده و روده و رحم کیسه صفرا و کبد می باشد.اصلاح رژیم غذایی باعث کاهش نرخ میرایی سرطانها تا 35% نیز می گردد.پی امدهای الگوی مصرف مواد غذایی پرکالری و کم فیبر(همراه با کاهش فعالیت بدنی) شامل افزایش وزن و فشار خون« هیپر لیپیدمی «افزایش مرگ به علت بیماریهای ایسکمی قلبی و مغزی ›دیابت «پوسیدگی دندانها «یبوست و سرطان کلون می گردد.
سلامت دهانی
(Oral Health)
بهداشت نامناسب دهانی مراقبت نامناسب دندانها «بیماریهای دهانی «از دست دادن دندانها و کنسرهای دهان منجر به مشکلات دیگردر اعضای دیگر بدن می گردد.این مسئله منجر به بار مالی بر فرد و جامعه گشته و اعتماد به نفس و کیفیت زندگی فرد را کاهش می دهد.مطالعات نشان داده است که بهداشت نامناسب دهان منجر به سوء تغذیه و در نتیجه احتمال بسیاری از بیماریهای غیر واگیر را افزایش می دهد . ارتقاء بهداشت دهان و پیشگیری از ایجاد پوسیدگی دندان مردم را تشویق می کند که دندانهای طبیعی خود را حفظ نموده که نیازمند شروع مراقبتها از دوران کودکی بوده و در تمام عمر ادامه یابد.به علت درد و کاهش کیفیت زندگی همراه با مسائل دهانی دسترسی به دندانپزشک و درمانهای اولیه دندانی لازم می باشد.
الکل
در حینی که تمایل افراد سالمند به الکل با افزایش سن کاهش می یابد «تغییرات متابویسم در آنها منجر به اقزایش حساسیت آنها به بیماریهای وابسته به الکل مانند سوء تغذیه و بیماریهای کبد« معدهو پانکراس می گردد .همچنین سالمندان مستعد صدمات و سقوط ناشی از مصرف الکل می باشند«کما اینکه مضرات مصرف توام داروها و الکل نیز بیشتر دیده می شود.سرویسهای درمانی مشکلات الکل باید در دسترس افراد سالمند همانند افراد جوان قرار گیرد.بر اساس مطالعات اخیر WHO شواهدی مبنی بر اثر محافظت کننده الکل با مصرف یک بار در روز « بر روی بیماریهای قلبی «عروقی و سکته مغزی در افراد با سن 45 سال و به بالا مشاهده گردیده است .ولی به طور کلی لزوم خویشتن داری بیش از اندازه و مضرات مصرف الکل اثر محافظتی الکل را بر بیماریهای قلبی عروقی بخصوص در افراد در معرض خطر بیماریها تحت الشعاع قرار می دهد.(Jernigan et al .2000)
درمانهای دارویی
Medication
به علت اینکه بسیاری از افراد سالمند در گیر بیماریهای مزمن می باشند لذا مسلما نسبت به افراد جوان داروهای بیشتری را مصرف می کنند.در اغلب جوامع افراد سالمند با درامد پایین یا اصلادسترسی به خدمات بیمه ای نداشته و یا این دسترسی بسیار کم می باشد .لذا یا بدون دارو مانده و یا قسمت اعظم درامد خود را صرف هزینه دارو می نمایند .در عوض بسیاری از افراد سالمند( بخصوص زنان با استطاعت مالی و یا تحت پوشش بیمه) بیش از حد مورد نیاز دارو تجویز می گردد. عوارض جانبی وابسته به دارو و سقوط ناشی از آن (بخصوص در مصرف داروهای خواب آور و آرام بخش ) علت اساسی مضرات و هزینه های قابل پیشگیری پذیرش در بیمارستانها می باشد .
عوارض ناشی از خدمات پزشکی و درمانی
Iatrogenesis
مشکلات بهداشتی ناشی از درمانها و تشخیصها به وسیله مصرف داروها در سنین سالمندی بعلت تداخل داروهای مصرفی « مقادیر ناکافی دارو وعوارض غیر قابل پیش بینی با مکانیسمهای ناشناخته شایع می باشد .با پیشرفتهای بسیاری از در مانهایی اخیر « نیاز بیشتری به استقرار سیستمی در جهت پیشگیری از عوارض جانبی داروها و افزایش اطلاعات عامه مردم ومتخصصین بهداشتی در خصوص هر دو« فواید و مضرات در مانهای مدرن مشاهده می شود.
پیروی از دستورات
Adherence
دسترسی به درمانهای مورد لزوم به خودی خود« بجز با پیروی از درمانهای طولانی مدت برای بیماریهای مزمن وابسته به سن کافی نمی باشد. پیروی از دستورات شامل عادت کردن و نگهداری طیف وسیعی از رفتارها (مانند رژیم غذایی مناسب «فعالیت بدنی و عدم استعمال دخانیات ) و درمانهایی که توسط پزشک توصیه شده است. در کشورهای توسعه یافته پیروی از درمانهای طولانی مدت 50% تخمین زده می شود .در کشورهای در حال توسعه از این هم کمتر است.چنین پیروی بشدت اثر بخشی