لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 66
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول: حجاب شناسی
پوشش 3
آرایش و پیرایش 4
نقش روانی خودآرایی در فرد 4
واژه حجاب 5
حجاب در ادیان گوناگون 7
فصل دوم: علت پیدا شدن حجاب
علل پیدایش حجاب
ریاضت و رهبانیت 11
عدم امنیت 14
استثمار زن 15
حسادت 16
عادت زنانگی 17
نقد و بررسی تئوری مختلف در مورد پوشش
انگیزه روانی و اجتماعی 18
عنوان صفحه
انگیزه اقتصادی 21
انگیزه جنسی 23
انگیزه فطری گرایش به پوشش 26
فصل سوم: چرا حجاب ؟
حجاب برای بقا و سلامت خانواده 28
حجاب برای بهداشت روانی 28
حجاب برای حفظ جان زن 29
حجاب برای پیشرفت علمی و ترقیات فکری جامعه 29
حجاب برای پیشرفت کار و تولید 30
آیا حجاب مانع کار و تلاش زن در عرصه تولید است؟ 31
چرا حجاب بر زنان بیشتر از مردان توصیه شده است؟ 33
فصل چهارم: آیات قرآن پیرامون حجاب
آیات سوره نور 36
آیات سوره احزاب 44
فصل پنجم : حجاب و نقش آن در زندگی اجتماعی
اهداف حاصله از حجاب در زندگی اجتماعی
حفظ همه ارزشهای انسان 47
عفت و حیا 47
عنوان صفحه
متانت 48
زیبایی سالم و حفظ عفت عمومی 49
آرایش صحیح و دلپسند 49
هدایت و کنترل و بهرهمندی صحیح و مطلوب از امیال و غرایز انسانی 50
تأمین کمالات معنوی و روحانی 53
ثبات خانواده 54
سلامت نسل 55
ثبات و سلامت جامعه 55
حفظ استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی 56
تبدیل محیط اجتماع به محیط کار و تلاش 56
نتیجه 58
منابع 61
معرفی منابع بیشتر 62
مقدمه:
بدون شک در عصر ما، که بعضی نام آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی گذاردهاند،
و افراد غرب زده، بی بند و باری زنان را جزئی از آزادی او می دانند، سخن از حجاب گفتن برای این دسته ناخوشایند و گاه، افسانه ای است متعلق به زمان های گذشته. ولی فساد بی حساب و مشکلات و گرفتاری های روزافزونی که از این آزادی های بی قید و شرط به جود آمده است سبب شده که تدریجاً گوش شنوایی برای این سخن پیدا شود. فلسفه حجاب چیزمکتوم و پنهانی نیست، زیرا، برهنگی زنان که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوه گری و امثال آن همراه دارد، مروان، مخصوصاً جوانان را در یک حالت تحریک دائم قرار می دهد که ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی کرده، گاه سرچشمه ی امراض روانی می گردد. امروزه پزشکان اعصاب و روان معتقدند که هیجان مستمر، عامل بیماری های فروان روحی است. با توجه به این نکته که غریزه جنسی نیرومندترین و ریشه دار ترین غرایز آدمی است، اسلام هرگز نیروی تقوا و ایمان را اینکه قوی ترین نیروهای انسانی است یک ضامن کافی در برابر تحریکات و دسایس این غریزه ندانسته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
خلاصه ای از زندگی امام حسین
در مقابل این قوم عده ای ولادت امام حسین علیه السلام را در سال سوم هجرت ذکر کرده اند که از آن جمله مرحوم شیخ نکینی از علمای شیعه و از اهل سنت هستند در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز مشهور ان است که در پنجم ماه شعبان بوده و این قول را مورخانی که در بالا نامشان برده شد اختیار کرده اند.
گرچه اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و اخر ماه ربیع الاول و یا سیزدهم ماه رمضان نقل شده که این دو قول اخیر خلاف مشهور است و قوم سوم را همان گونه که مرحوم مجلسی که مزیت فن حدیث است نسبت به مشهور می دهد ما نیز می پذیریم چون امام حسین (ع) متولد شد او را نزد پیامبر می آوردند تا نامی برای او بگذارد پیامبر (ص) فرمود: من در نامگذاری این فرزند بر خدای عزوجل سبقت نمی گیرم.
چون امام حسین به دنیا آمد رسول خدا (ص) در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و در روز هفتم ولادت آن حضرت دستور داد.
سر نوزاد را تراشیدند و هم وزن موی سرش صدقه داد و گوسفندی برای او عقیقه کرد و ران آن گوسفند را برای قابله فرستاد و در روز 7 ولادت امام دو گوسفند خاکستری رنگ برای او عقیقه کرد و رانی از آن را به همراه یک دینار به قابله داد سپس سرش را تراشید، و هم وزن موی سرش نقره صدقه داد، و آنگاه بر سر آن نوزاد عطر مالید خبر دادن پیامبر (ص) از آینده غم انگیز نوزاد در روایات اهل سنت نظیر روایت فوق نقل شده، در برخی از این روایات آمد، که اسماء گویند من حسین(ع) را نزد پیامبر (ص) بروم و در دامان آن حضرت نهادم پیامبر گریست! من عرض کردم پدر و مادرم به قربانت سبب گریه شما چیست به راستی این پسر مرا گروه ستمکار از امت من خواهند کشت که خدای تعالی شفاعت مرا به آنها نرساند و بدنبال آن فرمود. ای اسماء این خبر را به فاطمه مده زیرا تازه زاست و این خبر غم انگیز برای او در این در حال خوب نیست.
دوران کودکی امام حسین (ع)
دوران زندگانی آن دو بزرگوار با جد بزرگوارشان پیامبر (ص) از ویژگی خاصی برخوردار است زیرا شدت علاقه پیامبر (ص) به آن دو موجب شده بود که همگان آن دو کودک را احترام کنند و دوست بداند و در خصوص علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات متعددی است که به چند نمونه اشاره می کنیم این جدیث معروف است که رسول خدا فرمود حسین از من است و من از حسین.
درباره شدت علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات نقل شده که گوید پیامبر(ص) حسین بن علی را بر شانه خود سوار کرده بودی مردی آن حضرت را دید و رو به حسین (ع) کرده و گفت ای پسرک خوب و سوار شده ای رسول خدا(ص) فرمود او هم خوب سواری است ص 23 همانگونه که قبلاً یادآور شدیم بهترین و شیرین ترین دوران عمر امام حسن و امام حسین (ع) دوران زندگانی آنان در کنار جد بزرگوارشان پیامبر (ص) بود پس از رحلت آن حضرت دوران مصیبت و مظلومیت این خانواده شروع شد. رحلت جانگداز پیامبر که برای همه مسلمانان فاجعه بزرگی بود برای این دو آقازاده نیز ضایعه ای غیر قابل جبران بود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
فصل اول
«سرزمین اولیه آریاییان»
کهن ترین نشانه هایی که از ردپای ایرانیان باستان در نواحی اطراف فلات ایران نام برد. بجز ایران است که دورنمای یک «بهشت گمشده» آریایی است که ایرانیهای نوحی شرقی فلات تا به هنگام ترک سرزمین مشترک خویش آن را در پس سر نهادند و بعد ما که گاه با شوق و حسرت از آن یاد می کردند. بنام آیرانه وئجه، ایران ویج و بدون شک ایرانیان باستانی غرب ایران، طوایف ماد و پارس، هم قرنها قبل از آنکه در مجاورت آشور، عیلام، به صحنه تاریخ قدم بگذارند، می بایست مثل اقوام اوستایی شرق ایران افقهای ناپیدای آن را پشت سرگذاشته باشند. این بهشت طلایی چنانکه از وندیداد اوستا برمی آید در کنار رود نیک دائیتی صحنه فرمانروائی پدرانه جمشید (یمه خشئته) پادشاه افسانه ها بود که در دنیای رویایی در دارنده رمه خوب انسانها را با خدایان انجمن (مشورت) می کردند و با رمه هاشان عمر را در شادی و خرسندی و فراوانی به سر می بردند چند بار نسل انسانها فزونی یافت و «دارنده رمۀ خوب» زمین را به خاطر انسانها بزرگتر کرد، اما سرانجام طوفانی از سرما که همه چیز را تهدید می کرد و در سنتها و اساطیر غالباً معرف حضور دیو به نظر می آید، از راه در رسید. دارنده رمه خوب، برای آنکه نسل این آریایی ها از بین نرود به اشارت اهورامزدا بنایی ساخت و کوشید تا از انسانها و دیگر موجودات هر چه ممکن است در پناه آن از گزند اهزیمن حفظ کند. با این همه چنانکه از یک روایت دیگر برمی آید روزگاری پس از آن دارنده رمه خوب نیز خود در دام دیو افتاد و فره ایزدی را که پشتیبان او بود از دست بداد انسانها هم که روزی به کمک او از گزند دیو سرما رهایی یافته بودند ناچار شدند بهشت اهریمن زده خویش را ترک گویند و در جستجوی زمینهای بهتر و چراگاههای بزرگتر کناره رود نیک دائی یا سایر اطرف سعد یا سمرقند یا بخارا باشد را ترک کند و این خلاصه از سرزمین خاستگاه اولیه آریاییها بود اما نظر پژوهشگران زبان شناس و باستان شناس این است که اقوام آریایی که تبار بخشی از مردم هند و مردم ایران و به عبارت دیگر هند و ایرانیان هستند، در جنوب شرقی روسیه و بخشهایی از آسیای مرکزی در پیرامون سیر دریای و آمودریا یا اطراف سعد یا سمرقند یا بخارا بوده باشد، پس این مردم به هر صورت دست به مهاجرت زدند و طی چند قرن به مکانهای دیگر رفتند آنها که به طرف فلات ایران آمدند چون دراین منطقه مردمان بومی زندگی می کردند این تازه واردان خود را آرایی یعنی نجیب و اصیل نامیدند و گروهی نیز به هند و گروهی به اروپا رفتند که به این مجموعه هند اروپایی می گویند. پیداست که آریاییان مستقر در ایران از قبایل گوناگونی تشکیل شده اند و تنها از نظر تبار و زبان با یکدیگر خویشائند بوده اند. دو مشخصه مهم اقوام و یا قبایل آریایی ایران و هند ریشه باورهای مشترک دینی و سنتی و ریشه زبان اینان است. برای قلمرو ایران این باورها بوسیله آیین زرتشت و کتابهای مقدس و دینی زردتشتیان محفوظ مانده اند، از قبایل مهم قلمرو ایران مادها و پارس هستند که به سبب موفقیتهای نظامی و حکومتی خود بر دیگر قبایل آرایی هم نژاد خود برتری یافته اند. و چون موضوع تحقیق درمورد کوروش هخامنش است باید قبل از درمورد دولت ماد مطالبی بیان شود.
نخستین مادها و پارسیان
در سالنامه های پادشاه آشور نخستین بار، از ایرانیان که در قشون آشوریان بودند یاد شده است هنگام که سال 83 ق. م شلمانصر سوم از پادشاهان پارسوا غرب دریاچۀ ارومیه باج گرفت از آن پس از این دو مردم مکرر یاد شده است.
مادها به شش قبیله مستقل تقسیم می شوند که هنگام خطر با یکدیگر متحد می گشتند. مادها در غرب و شمال غرب ایران یعنی آذربایجان، کردستان و عراق عجم اقامت داشتند و از قبل از تشکیل دولت ماد مملکت آنها عرصه تاخت و تاز آشوریها بود. اولین پادشاه آنها به روایت هرودوت دیا اُکو بوده است او مادها را با هم متحد کرد. اکباتان را به عنوان پایتخت مادها قرار داده است و 53 حکومت کرده است.
فراورنیش (645 ق. م تا 623 ق. م) در زمان او بود که پارسها را مطیع خود در و به جنگ آشوریها رفتند اما بخاطر حمله سکاها شکست خورد و کشته شد.
ه
ووخشتو (585- 624 ق. م)
بیشتر مورخان هووخشتو را بنیان گذار دولت مادها می دانند. شاید به این دلیل که توانست دو حکومت را که سالها بر مردم نواحی مختلف ظلم و ستم کرده از بین ببرد. یکی از این حکومتها سکاها بودند که اگر آنها هنگام حمله فراورنیش به آشور حلمه نمی کردند در زمان او حکومت آَشور نابود می شد، اما دیدم که آنها باعث شکست او شدند و در حدود 28 سال حکومت ماد تحت سلطه آنها بود اما پادشاه ماد از این فرصت استفاده کرده فنون جنگی را از سکاها آموختند و ارتش ماد را قوی کرد و وقتی قدرت خود را در آن حد دید با یک فکر جسورانه سکاها را به یک میهمانی دعوت کرده همه آنها را قتل عام کرد. و بعد از آن استحکامات بسیار در هگمتانه ساخت و از آن پس متوجه (دشمن اصلی) خود یعنی آشور شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اثیر رنگ بر رفتار و سلامت
مشاهده رنگهای زیبا و چشم نواز، از عالیترین تجربیاتی است که انسان در طول شبانه روز آنرا تجربه میکند. به اطراف خود نگاه کنید، رنگها همه جا هستند، ما را احاطه و در بر گرفته اند. ما زندگی را از دریچه رنگها، شکلها و البته صداها می بینیم. در این نوشته سعی خواهیم کرد تا شما را با تاثیر رنگ بر رفتار و سلامت انسان آشنا کنیم.
رنگها مختلف در زندگی ما از بسیاری جهات تاثیر گذارند، به عنوان مثال:
• رنگ قرمز عمومآ به هنگام رانندگی یا استفاده از دستگاه های صنعتی و ... توجه ما را به خطرها جلب میکند.
• ما هنگام مشاهده مراتع سرسبز احساس شادابی میکنیم.
• هنگامی که دریای آبی را می بینیم احساس آرامش میکنیم.
• یک اتاق تاریک در ما احساس وجود رمز و راز و یا ترس ایجاد میکند.
• اتاقی با رنگ آمیزی سفید احساس تازگی و تمیزی را در ما القا میکند.
اگر رنگها در زندگی ما تاثیر دارند، این سوال پیش میآید که تاثیر درمانی آنها بر بیماران چیست؟
رنگ درمانی یک شیوه درمانی پیوسته و بیوقفه است که شامل بکارگیری رنگها در درمان بیماریهای مختلف جسمی و اختلالات احساسی یا روانی است.
در رنگ درمانی از مجموعه ای از اصول هارمونی رنگها و ترکیب آنها برای بهبودی بیماران استفاده میشود.
متخصصین رنگ درمانی معتقد هستند که هر عضو بدن انرژی مشخصه خود را دارد و اختلالات هر عضو را میتوان با بکارگیری رنگی هم تراز با انرژی آن عضو در محدوده مشخص و یا کل بدن به سمت بهبودی پیش برد. رنگها در واقع امواج الکترومعناطیس پر انرژی با طول موجهای قابل رویت هستند. سلولهایی مخروطی شکل که در شبکیه چشم قرار دارند این امواج را به رنگ قابل تشخیص در ذهن تبدیل میکنند. این سلولها به سه دسته تقسیم میشوند گروهی برای تحریک شدن توسط رنگ آبی، گروهی برای رنگ سبز و گروه دیگری برای رنگ قرمز. میزان یا شدت تحریک هر یک از آنها در آن واحد میتواند رنگهای مختلفی را در ما ذهن تداعی کند. در سراسر زندگی ما با دریایی از رنگها احاطه شده ایم، آنها بر احساسات و سلامتی ما تاثیر میگذارند. برای مثال زمینه های آبی آرامش دهنده بوده و میتواند برای پایین آوردن فشار خون مورد استفاده قرار گیرند. این زمینه از رنگها میتوانند توانایی خوابیدن را در انسان افزایش داده و یا احساس درد را کاهش دهند. در مقابل هنگامی که در معرض نور قرمز قرار داشته باشید تاثیر تقریبآ متضادی را احساس می کنید. این زمینه از رنگ می توان باعث بالا رفتن فشار خون شود و افزایش سازندگی آدرنالین خون را موجب شود. به دنبال آن شما یقینآ احساس ترس یا استرس خواهید کرد. بنابراین مشاهده میکنید که استفاده صحیح از رنگها میتواند یک فضای مناسب یا نامناسب برای زندگی ایجاد کند. در اینجا اشارهای داریم به کاربردهای بعضی از رنگها :
• رنگ زرد ذهن انسان را تحریک می کند بنابراین معمولآ مناسبترین رنگها برای اتاق مطالعه یا درس است.
• رنگ آبی موجب آرامش شما می شود و تسکین دهنده بوده بنابراین برای اتاق خواب مناسبتر است.
• رنگ سفید نشانگر تهی بودن، فضای باز و تمیزی است لذا برای برای حمام یا سرویسهای بهداشتی بسیار مناسب است. باید دقت کنید که حتی المقدور از این رنگ برای اطاق درس یا مطالعه استفاده نکنید.
به طور خلاصه، رنگ درمانی بر افکار، رفتار و سلامتی فرد به طور قطع تاثیر میگذارد. فراموش نکنید که استفاده درست از رنگها می تواند آرامش را به زندگی شما به ارمغان آورد.
تأثیر روانی دو رنگ آبی و قرمز بر انسان
این آبی و قرمزِ دوست داشتنی! (تأثیر روانی دو رنگ آبی و قرمز بر انسان)
چگونگی تأثیرپذیری ما انسانها از رنگها ماهیت کاملاً روانی دارد و به طور غیرمستقیم در هنجارها، واکنشها، عکس العملها و رفتارهای فرد مؤثر است. با دانستن تأثیر رنگها، در استفاده و یا عدم استفاده آن با آگاهی کامل برای رسیدن به بسیاری از هنجارها و دوری از ناهنجاریها، به این اهداف نایل میشویم:
رنگ آبی:
آبی رنگی است، صاف، روشن، باطراوت، آرام، شیرین، ساکت و امیدوار کننده. اصولاً رنگ آبی یک رنگ مقدس در فرهنگ دین اسلام است و چون آسمان به رنگ آبی است و جایگاه فرشتهها و موجودات پاک است دارای تقدس میباشد. گنبدهای آبی رنگ و نیز منارههای آبی همانند پلی بین زمین و آسمان محسوب میشوند. رنگ آبی انسان را به سوی دقیق شدن در بینهایت سوق میدهد. حضرت امام جعفر صادق (ع) خطاب به مفضل میفرمایند: تفکر شما در رنگ آسمان که خداوند آن را به این رنگ آفریده است و موافقترین رنگهاست، دیده و نور بصر را تقویت مینماید. اطبأ میگویند که اگر کسی را ضعفی در دیده پدید آمده باشد باید نظر کند به کبود مایل به سیاهی. حضرت میفرمایند: پس تفکر کن که چگونه رنگ آسمان را کبود مایل به سیاهی گردانیده که مکرر نظر کردن به آسمان به دیدهها ضرر نرساند.» با توجه به رنگها حتی اگر در سطح وسیعی باشد ایجاد خستگی و یا آثار سوء دیگری نمیکند. رنگ آبی از لحاظ روانی نوعی تسکین دهند بوده و برای دردهای عصبی و بیداری بسیار مفید است. دکتر مک فوتون علت این مسئله را در خنثی کردن هیدروژن کربن اضافی از طریق تولید اکسیژن لازم توسط رنگ آبی میداند. این رنگ حرارت اضافه بدن را کاهش میدهد و برای بیماران تب دار، کم خواب، عصبی، وسواسی بسیار مفید است. براساس این که رنگ آبی نوعی حالت سردکنندگی دارد و نبض و تنفس را متعادل میکند. رنگ آبی نوعی آرامش درونی به فرد میدهد و به او کمک میکند تا بیرون گرا باشد و برای آرامش یافتن و گشادهرویی در مقابل دیگران بسیار مناسب است. آبی مظهر دوستی و صداقت، روشنی و آرامی کنایه از وفاداری است و نوعی توازن و هماهنگی بین فرد و سایرین برقرار میسازد.
رنگ قرمز:
این رنگ دارای کشش و قدرت زیادی است و مثبت و تهییج کننده است. از این رو استفاده از آن باید بر اساس اصول خاصی استفاده شود. افراد عصبی نباید در معرض این رنگ قرار بگیرند، زیرا موجب تشدید ناراحتیشان خواهد شد. قرمز فشارخون را بالا میبرد و باعث میشود که کشش عضلانی بدن افزایش یابد و در واقع آثار قرمز معادل با فعالیت اعصاب سمپاتیک است. فعالیت عمومی انسان و حیوان را زیاد میکند. این رنگ خاصیت هشدار دهنده و اعلام خطر دارد و استفاده آن در تابلوهای قرمز رنگ خطر و چراغهای قرمز راهنمایی و رانندگی و... همگی نشانی از توجه دادن و آگاه کردن افراد درباره امر خاصی است. در بین حیوانات زنبورها بیشترین تأثیر را از رنگ قرمز میگیرند به واسطهٔ این رنگ به سرعت جذب آن و به سوی گلهای دارای رنگ قرمز متمایل میشوند. این رنگ خاصیت اشتهاآوری دارد و بدین جهت بهتر است که وسایل آشپزخانه و رستورانها و غذاخوریها از این رنگ انتخاب شوند. ظرف قرمز باعث تحریک اشتها در کودکان میشود. اما هم چنین رنگ قرمز گریه کودکان را تشدید میکند و نگاه طولانی به آن موجب سردرد میشود. رنگ قرمز برای مدت کوتاهی خوشایند است و پس از آن آزار دهنده و باعث اذیت روانی و ایجاد خستگی میشود. بیشترین تأثیر رنگ قرمز در ردههای کوتاه مدت امتحانات و مسابقات ورزشی است که باعث تحریک روان فرد میشود. این رنگ در معالجه و درمان بیماران مبتلا به سرخک و مخملک بسیار اهمیت دارد. این رنگ عامل مؤثری در تشدید رویش گیاهان است. رنگ قرمز اعصاب و خون را تحریک و با آثار مضر سرما مبارزه میکند. این رنگ در دامداری و کشاورزی فوق العاده مؤثر است زیرا عمل بلع را افزایش میدهد و شیر گاوها را زیاد میکند. در کابوکی ژاپن رنگ قرمز نشان دهنده هیجان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
تاریخچه زندگی رسول اکرم (ص)
ولادت و دوران کودکى
ولادت پیغمبر اکرم به اتفاق شیعه و سنى در ماه ربیع الاول است , گو اینکه اهل تسنن بیشتر روز دوازدهم را گفته اند و شیعه بیشتر روز هفدهم را , به استثناى شیخ کلینى صاحب کتاب کافى که ایشان هم روز دوازدهم را روز ولادت مى دانند . رسول خدا در چه فصلى از سال متولد شده است ؟ در فصل بهار . در السیرة الحلبیة مى نویسد : ولد فى فصل الربیع در فصل ربیع به دنیا آمد . بعضى از دانشمندان امروز حساب کرده اند تا ببینند روز ولادت رسول اکرم با چه روزى از ایام ماههاى شمسى منطبق مى شود , به این نتیجه رسیده اند که دوازدهم ربیع آن سال مطابق مى شود با بیستم آوریل , و بیستم آوریل مطابق است با سى و یکم فروردین . و قهرا هفدهم ربیع مطابق مى شود با پنجم اردیبهشت . پس قدر مسلم این است که رسول اکرم در فصل بهار به دنیا آمده است حال یا سى و یکم فروردین یا پنجم اردیبهشت . در چه روزى از ایام هفته به دنیا آمده است ؟ شیعه معتقد است که در روز جمعه به دنیا آمده اند , اهل تسنن بیشتر گفته اند در روز دوشنبه . در چه ساعتى از شبانه روز به دنیا آمده اند ؟ شاید اتفاق نظر باشد که بعد از طلوع فجر به دنیا آمده اند , در بین الطلوعین .
مسافرتها
رسول اکرم , به خارج عربستان فقط دو مسافرت کرده است که هر دو قبل از دوره رسالت و به سوریه بوده است. یکسفر در دوازده سالگى همراه عمویش ابوطالب , و سفر دیگر در بیست و پنج سالگى به عنوان عامل تجارت براى زنى بیوه به نام خدیجه که از خودش پانزده سال بزرگتر بود و بعدها با او ازدواج کرد . البته به بعد از رسالت , در داخل عربستان مسافرتهایى کرده اند . مثلا به طائفرفته اند , به خیبر که شصتفرسخ تا مکه فاصله دارد و در شمال مکه است رفته اند , به تبوک که تقریبا مرز سوریه استو صد فرسخ تا مدینه فاصله دارد رفته اند , ولى در ایام رسالت از جزیرة العرب هیچ خارج نشده اند .
شغلها
پیغمبر اکرم چه شغلهایى داشته است ؟ جز شبانى و بازرگانى , شغل و کار دیگرى را ما از ایشان سراغ نداریم . بسیارى از پیغمبران در دوران قبل از رسالتشان شبانى مى کرده اند ( حالا این چه از الهى اى دارد , ما درست نمى دانیم ) همچنانکه موسى شبانى کرده است . پیغمبر اکرم هم قدر مسلم این است که شبانى مى کرده است . گوسفندانى را با خودش به صحرا مى برده است , رعایت مى کرده و مى چرانیده و بر مى گشته است . بازرگانى هم که کرده است . با اینکه یک سفر , سفر اولى بود که خودش مى رفت به بازرگانى ( فقط یک سفر در دوازده سالگى همراه عمویش رفته بود ) . آن سفر را با چنان مهارتى انجام داد که موجب تعجب همگان شد .
پیغمبر اکرم در عصر جاهلیت
سوابق قبل از رسالت پیغمبر اکرم چه بوده است ؟ در میان همه پیغمبران جهان , پیغمبر اکرم یگانه پیغمبرى استکه تاریخ کاملا مشخصى دارد ... الف-در همه آن اهل سال قبل از بعثت , در آن محیط که فقط و فقط محیط بت پرستى بود , او هرگز بتى را سجده نکرد . البته عده قلیلى بوده اند معروف به ( حنفا( که آنها هم از سجده کردن بتها احتراز داشته اند ولى نه اینکه از اول تا آخر عمرشان , بلکه بعدا این فکر برایشان پیدا شد که این کار , کار غلطى است و از سجده کردن بتها اعراض کردند و بعضى از آنها مسیحى شدند . اما پیغمبر اکرم در همه عمرش , از اول کودکى تا آخر , هرگز اعتنائى به بت و سجده بت نکرد . این , یکى از مشخصات ایشان است.
ب -پیش از بعثت براى خدیجه که بعد به همسرى اش در آمد , یک سفر تجارتى به شام انجام داد در آن سفر بیش از پیش لیاقت و استعداد و امانتو درستکارى اش روشن شد او در میان مردم آنچنان به درستى شهره شده بود که لقب ( محمد امین( یافته بود امانتها را به او مى سپردند . پس از که با او پیدا کردند , باز هم امانتهاى خود را به او مى سپردند , از همین بعثت نیز قریش با همه دشمنى اى رو پس از هجرت به مدینه , على ( علیه السلام ) را چند روزى بعد از خود باقى گذاشت که امانتها را به صاحبان اصلى برساند .
در بسیارى از کارها به عقل او اتکا مى کردند . عقل و صداقت و امانت از صفاتى بود که پیغمبر اکرم سختبه آنها مشهور بود به طورى که در زمان رسالت وقتى که فرمود آیا شما تاکنون از من سخن خلافى شنیده اید , همه گفتند : ابدا , ما تو را به صدق و امانت مى شناسیم .
یکى از جریانهایى که نشان دهنده عقل و فطانت ایشان است , این است که وقتى خانه خدا را خراب کردند ( دیوارهاى آن را برداشتند ) تا دو مرتبه بسازند , حجر الاسود را نیز برداشتند . هنگامى که مى خواستند دو مرتبه آنرا نصب کنند , این قبیله مى گفت من باید نصب کنم , آن قبیله مى گفتمن باید نصب کنم , و عنقریب بود که زد و خورد شدیدى روى دهد . پیغمبر اکرم آمد قضیه را به شکل خیلى ساده اى حل کرد . قضیه , معروف است , دیگر نمى خواهم وقت شما را بگیرم .
مسئله دیگرى که باز در دوران قبل از رسالت ایشان هست , مسئله احساس تأییدات الهى است . پیغمبر اکرم بعدها در دوره رسالت , از کودکى خودش فرمود . از جمله فرمود من در کارهاى اینها شرکت نمى کردم . . . گاهى هم احساس مى کردم که گویى یک نیروى غیبى مرا تأیید مى کند . مى گوید من هفت سالم بیشتر نبود , عبدالله بن جدعان که یکى از اشراف مکه بود , عمارتى مى ساخت . بچه هاى مکه به عنوان کار ذوقى و کمکدادن به او مى رفتند از نقطه اى به نقطه دیگر سنگ حمل مى کردند . من هم مى رفتم همین کار را مى کردم .