لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تأثیر محیط زیست سالم بر انسان
به طور قطع یکى از امورى که زمینهساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطى سالم و امن است، که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکى از وظائف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیط سالم و زیبا امکانپذیر نیست. بدین سبب شرط اولیه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانى حاصل مىشود که انسان از محیط زیست طبیعى سالم و دلگشا بهرهمند باشد.
محیط زیست طبیعى سالم تأثیر شگرفى بر روح و روان آدمى دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم، زندگى را شاداب و معطر مىسازد. شنیدن آواز روحبخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلرباى چشمهساران، صفاى سبز سبزهزاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیبایى شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجابانگیزى بر زندگى و حیات انسان دارند. هر کسى از تماشاى چنین منظرههاى زیبایى احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس مىکند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودى طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیانهاى جبرانناپذیرى به بشریت مىشود.
افسردگى و افزایش بیمارىهاى روحى و روانى انسان امروز بدون ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست. هیچ کس نمىتواند منکر بشود که تخریب محیط زیست تأثیر منفى بر شیوه رفتار آدمیان مىنهد، و اثرات ویرانگرى بر اخلاق فردى و جمعى جامعه بشرى بر جاى مىگذارد.
آب و هوا، درختان و گیاهان، غذاها و میوهها و به طور کلى طبیعت و محیط زیست نقش عظیمى در زندگى بشر دارند.
سلامت محیط زیست بر هوش و استعداد و لیاقتهاى فردى اثر مىگذارد و میانهروى در اخلاق و منش متأثر از میانهروى در محیط زیست است.
ساکنان مناطق معتدل کره زمین، داراى ویژگىها و روحیههاى خاص هستند که مقایسه با جوامع ساکن در مناطق گرمسیر و سردسیر، از تفاوت بسیارى برخوردارند.
محیط زیست افزون بر تأثیر در قد و قامت و چگونگى اندام ظاهرى، بر فکر و اندیشه و اعمال و رفتار انسان داراى تأثیر شگرف است.(1)
قرآنکریم و روایات اسلامى فوائد بسیار آب، هوا، گیاهان و درختان را با تعبیرهاى بسیار دقیق و گاهى شگفتانگیز برشمردهاند و از تأثیر به سزاى آنها بر تن و روان آدمى سخن گفتهاند.
دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان نیز با توجه به طبیعت، از تأثیر حیرتآور آن بر جسم و جان انسان سخنها گفته و در مقایسه با جامعههاى مختلف بشرى تأثیر فراوان طبیعت را بر اعمال و رفتار و فکر و اندیشه و نیز خصوصیات ظاهرى انسان، تبیین و تشریح کردهاند. از اینرو، در این نوشتار برآنیم تا با ذکر برخى از آیات و روایات و گفتار دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان تأثیر محیط زیست طبیعى سالم بر انسان را مورد بررسى قرار دهیم.
آثار روانى آب و هوا بر انسان از دیدگاه قرآن و روایات
در آموزههاى اسلامى از تأثیر طبیعت در انسان به گونههاى مختلف، سخن به میان آمده است، چنانکه قرآنکریم درباره اثر محیط زیست مىفرماید: «و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربّه و الذى خبث لایخرج الاّ نکدا...؛(2) سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار مىروید؛ اما سرزمینهاى بدطینت و شورهزار، جز گیاه ناچیز و بىارزش، از آن نمىروید.»
از این آیه شریفه استفاده مىشود همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر مىباشد، و همانگونه که از زمینهاى شوره زار، جز گیاهان بى ارزش نمىروید، محیط آلوده نیز تأثیر منفى و اثرات زیانبارى بر تربیت انسان دارد.
براین اساس، امام على(ع) در مذمت اهل بصره مىفرماید: «اخلاق شما پست، پیمانهاى شما سست، سیره و روشتان دورویى و آب شهرتان شور(بدطعم) است.»(3) و در بیانى دیگر فرمود: خاک سرزمین شما بدبوترین خاکهاست؛ از همه جا به آب(سطح دریا) نزدیکتر و از آسمان دورتر است (منطقه پست و پایین) که 9دهم بدیها در محیط شماست.(4)
آب تأثیر شگرفى بر جسم و روح انسان دارد، به تعبیر قرآنکریم «مایه حیات» همه چیز آب است.(5) و به بیان امام صادق (ع) طعم آب، طعم زندگى است: از امام صادق (ع) در باره طعم آب پرسیدند، حضرت فرمود: «براى یادگرفتن بپرس، نه براى به دشوارى انداختن؛ طعم آب، طعم زندگى است.»(6)
علامه مجلسى (ره) در تشریح این حدیث مىنویسد: «مراد از (طعم زندگى) این است که طعم آب با سایر مزهها قابل مقایسه نیست و از بالاترین وسایل براى ایجاد و بقاى حیات است؛ پس مزه آب، مزه حیات است.»(7)
نگاه مسلمانان به آب، نگاهى سرشار از قداست و پاکیزگى و عظمت است، آب وسیلهاى است که زمینه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم مىسازد. در شریعت اسلام هیچکس نمىتواند به راز و نیاز با خدا بپردازد و در آستان مقدس او به نماز ایستد، مگر این که با آب خود را شستشو دهد(8) و این شستشو با آب داراى خصوصیات ویژگىهاى است که اگر درست انجام شود، نام وضو و غسل به خود مىگیرد.
هیچ مسلمانى نمىتواند به طواف خانه خدا بپردازد، جز آن که زمینه آن را با آب فراهم آورده باشد و نیز تماس با خطوط قرآنکریم جایز نیست، مگر این که قبلاً زلال آب تماس گرفته باشد.
آب نه تنها جسم ظاهرى را شستشو مىدهد، بلکه حالتى روحى و روانى در انسان ایجاد مىکند و به او تقدس مىبخشد.(9) و زمینهساز راهیافتن به حریم مقدسات دینى مىشود.
قرآن کریم مىفرماید: «و انزلنا من السماء ماءً طهوراً؛(10) ما از آسمان، آبى طهور فرو فرستادیم.»
مفسران در تشریح طهور گفتهاند: طهور یعنى، بسیار پاکیزه که خود به خود پاک است و غیر خود را پاکیزه مىکند، چرک را از جسم شستشو مىدهد و پلیدىهاى روحى را از روان مىزداید.»(11)
در روایات اسلامى به مسلمانان توصیه شده است که هرگاه براى تطهیر یا وضو نگاهشان به آب افتاد بگویند: «الحمدلله الذى جعل الماء طهوراً و لم یجعله نجساً؛(12) سپاس خداى را که آب را (طهور) قرار داد (پاک و پاک کننده) و آن را پلید قرار نداده است.» بدین سان، آب با وصف پاککنندگى، چهرهاى مقدس به خود مىگیرد که رفتن به حضور خالق یکتا بدون آن میسر نمىشود و (و آنگاه که آب یافت نشود و یا به دلیلى براى شخص مضر باشد، باید به جاى آن بر خاک پاک تیمم کرد.)(13) و تماشاى آب، شکر و سپاس الهى را مىطلبد. افزون بر این، در روایات نگاه به آب جارى توصیه شده و آن را سبب جلاى چشم و افزودن روشنایى آن دانستهاند. چنان که از امام صادق (ع) نقل شده است: «چهار چیز چهره را روشن و نورانى مىکند که یکى از آنها نگاه کردن به آب جارى است.»(14)و نیز امام کاظم (ع) فرمود: نگاه به آب جارى چشم را جلا داده و به روشنایى آن مىافزاید.(15) بر اساس این روایات نگاه کردن به آب جارى، خود نقشى به سزا در شادى و انبساط روحى داشته و علاوه بر روشن کردن چشم دل و افزایش بصیرت انسان، داراى تأثیر قابل توجهى در تقویت نور چشم ظاهرى است.
افزون براینها، برخى آبها، مانند آب باران، آب جوشیده، آب زمزم، آب فرات و ...مورد تمجید بیشترى قرار گرفته و از آثار شگرف آنان بر جسم و روح آدمى اشاره شده است.
نقش تربیتى هوا
هوا نیز همانند آب یکى از عوامل فوالعاده مهم حیاتى برای زندگى انسان است؛ عامل حیاتى که بدون آن حتى لحظهاى زندگى امکانپذیر نیست. این عامل حیاتى اطراف زمین را فرا گرفته است و ما اکسیژن مورد نیاز خود را به وسیله تنفس از هوا مىگیریم. در هوا مقادیر زیادى اکسیژن وجود دارد و گیاهان نیز پیوسته این موجود را تجدید مىکنند و نمىگذارند این ماده حیاتى از اندازه لازم کسر شود. در بیانات معصومان (س) از تأپیر شگرف هوا بر جسم و جان سخن رفته و آثار مخصوص هواى هر فصل بیان شده است.
در منابع روایى اسلام به منافع فراوان گرما و سرما در طول سال اشاره شده و نیز در قرآن و روایات «بادها» با اهمیت تلقى شدهاند. پیداست که باد چیزى جز هوا نیست و اگر هوا حالت وزش به خود گیرد، باد نامیده مىشود.(16)
امام على (ع) درباره اثر هواى هر فصل بر انسان فرموده است: «از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به اسقبال آن بشتابید (در پاییز خود را بپوشانید و در آغاز بهار از لباسهاى خود کم کنید)؛ زیرا تأثیر سرما بر بدنها و درختان یکسان است. اوّل سرما درختان را مىسوزاند (باعث ریزش برگها و خشکاندن درختان مىشود و پایان آن مىرویاند درختان را به برگ و بار مىآورد).»(17)
کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و جان آدمى بسیار روشن و صریح است و همانگونه که طبیعت بر جسم و بدن اثرگذار است، بر روح و روان بشر نیز اثرگذار مىباشد؛ حضرت در این بیان حکیمانه به مقایسه بین سرماى پاییز و سرماى بهار پرداختهاند گر چه به ظاهر، سرماى ابتداى پاییز و سرماى ابتداى بهار از جهت درجه برودت یکسان مىنماید و هر دو فصل را فصل اعتدال هوا به شمار مىآورند، ولى تأثیر این دو کاملاً متضاد بوده و اثرى مخالف یکدیگر دارند.
ابن میثم بحرانى در شرح این مطلب مىنویسد: پرهیز از اول سرما که ابتداى پاییز است به این دلیل است که تابستان و پاییز هر دو از جهت خشکى (یبوست) مشترک هستند و بدنها با حرارت تابستان خو کردهاند؛ از این رو، هنگامى که با سرما مواجه شوند، به سرعت از آن متأثر شده و دو نیروى برودت و یبوست که طبیعت ضعف و فناست در بدن قوى مىشود و به همین دلیل درختان خشک شده و برگهاى آنها مىسوزد و بدنها ضعیف و لاغر مىشود... امّا سرما در آخر زمستان و طلیعه بهار اثرى به عکس دارد؛ زیرا زمستان و بهار در طبیعت رطوبت، اشتراک دارند، ولى زمستان سرد است و بهار گرم و از اینرو سرماى آخر زمستان با حرارت بهارى ممزوج شده و از شدت سرما کاسته مىشود و این اعتدال حرارت همراه با رطوبت زمینه مناسبى براى ایجاد طبیعت حیات و زندگى است و سبب رشد گیاهان و به برگ و بار آمدن درختان و تقویت بدن انسانها مىشود.(18) ابن ابى الحدید نیز ضمن تأیید سخن بالا، مواجه شدن بدن را با سرماى ابتداى پاییز به انسانى تشبیه مىکند که ناگهان از مکان بسیار گرم به خانه بسیار سرد وارد شود، ولى مواجهه با سرماى طلیعه بهار، موجب ضرر نیست؛ زیرا بدن با سرماى شدیدترى در زمستان خود گرفته است.(19)
امام صادق (ع) در گفتگو با «مفضل بن عمر» به سودمندى بسیار در وجود سرما و گرما (در طول سال) اشاره فرموده و آن راسبب عبرت بشر و دلیل محکمى بر تدبیر حکیمانه الهى دانستهاند.
«(اى مفضل) به گرما و سرما با دیده عبرت بنگر که پیاپى بر این عالم وارد مى شوند؛ این دو دما، با فزونى و کاستى و تعادل باعث شدهاند که فصول و تنوع هوا در سال پدید آید و مصالح فراوان را در پى داشته باشند؛ این دو (گرما و سرما) بدنها را دباغى کرده و باعث پایدارى و استحکام آنها مىگردند؛ تأمل کن که چگونه یکى از آن دو به تدریج وارد دیگرى مىشود و آن دیگرى اندک اندک کم مىشود و دیگرى آرام آرام افزوده مىشود تا هر یک به منتهى درجه خود در فزونى و کاستى برسند؛ اگر یکى از آن دو، ناگهان وارد دیگرى مىشد، باعث بیمارى و زیان بدنها مىشد....»(20)
در قرآن و روایات اسلامى از تأپیر مهم بادها در زندگى انسان و نقش عظیم آن در عدم تعفن اشیاى روى زمین سخن به میان آمده است. خداوند متعال در سوره مبارکه ذاریات، سوره را با سوگند به بادها آغاز مىکند: «و الذاریات ذرواً» که همه مفسران قرآن مراد از آن را بادها دانستهاند(21) و دلیل آن را بیان پیامبر اکرم(ص)(22)و حدیث امام على (ع)(23) در پاسخ سوال ابن کوا و... دانستهاند.
شیخ طوسى (ره) پس از بیان این که شاید مراد قسم به پروردگار بادها باشد، مىگوید: اگر قسم به خود بادها باشد دلیل آن، عظمت مهمى است که در سکون و وزش بادها، براى پراکندن ابرها و گردافشانى میوهها و غذاها نهفته است.(24) مرحوم طبرسى دلیل قسم به بادها را دو چیز دانسته است: نخست سودمندىهاى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آلودگی محیط زیست
تاریخچه
مقدمه
اولین آلایندههای هوا احتمالا دارای منشأ طبیعی بودهاند. دود ، بخار بدبو ، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها و آتشسوزی جنگلها ، گرد و غبار ناشی از توفانها در نواحی خشک ، در نواحی کمارتفاع مرطوب و مههای رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی ، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالیتهای انسانی محسوس باشند، کلا جزئی از محیط زیست ما به شمار میرفتند، به استثنای موارد حاد ، نظیر فوران آتشفشان.آلودگیهای ناشی از منابع طبیعی معمولا ایجاد چنان مشکلات جدی برای حیات جانوران و یا اموال انسانها نمیکنند. این در حالی است که فعالیتهای انسانی ، ایجاد چنان مشکلاتی از نظر آلودگی مینمایند که بیم آن میرود بخشهایی از اتمسفر زمین تبدیل به محیطی مضر برای سلامت انسانها گردد.
تاریخچه آلودگی
دود یکی از قدیمیترین آلایندههای هوا است که برای سلامت بشر مضر است. زمانی که دود ناشی از آتش حاصله از سوختن چوب توسط ساکنین اولیه غارها جای خود را به دود ناشی از کورههای زغال سوز در شهرهای پر جمعیت داد، آلودگی هوا ، بقدری افزایش یافت که زنگ خظر برای برخی از ساکنان آن شهرها به صدا در آمد. در سال 61 بعد از میلاد ، "سنکا" (Seneca) فیلسوف رومی از هوای روم بعنوان هوای سنگین و از دودکشهای هود با عنوان تولید کننده بوی بد نام برد.در سال 1273 میلادی ، "ادوارد اول" پادشاه انگلستان عنوان کرد که هوای لندن به حدی با دود و مه آلوده شده است و آزار دهنده است که از سوختن زغال سنگ دریایی جلوگیری خواهد کرد. علیرغم هشدار پادشاه مذکور ، نابودی گسترده جنگلها ، چوب را تبدیل به یک کالای کمیاب نمود و ساکنان لندن را وادار ساخت تا بجای کم کردن مصرف زغال سنگ به میزان بیشتری از آن استفاده کنند.تا سال 1661 میلادی یعنی بیش از یک قرن بعد ، تغییر قابل ملاحظهای در آلودگی هوا بوجود نیامد. چاره جویی و پیشنهادات عبارت بودند از برچیدن تمامی کارخانههای اطراف شهر لندن و بوجود آمدن کمربند سبز در اطراف شهر. بالاخره این چاره جوییها کارساز شد.
مشکلات آلودگی هوا
شواهدی دال بر علاقمندی جوامع انسانی در غلبه بر مشکل آلودگی هوا وجود دارند که از جمله آنها میتوان از تصویب و اجرای قوانین کنترل دود در شیکاگو سینسنیاتی به سال 1881 نام برد. ولی اجرای این قوانین و قوانینی مشابه آنها با دشواریهایی مواجه گردید و برای تمیز نمودن هوا یا جلوگیری از آلودگی بیشتر آن ، تقریبا کاری انجام نشد. در سال 1930 در دره بسیار صنعتی میوز در کشور بلژیک در اثر پدیده وارونگی ، مه دود در یک فضای معین محبوس گردید. در نتیجه 63 تن جان خود را از دست داده ، چندین هزار تن دیگر بیمار شوند.حدود 18 سال بعد در شرایط مشابهی در ایلات متحده آمریکا ، یکی از اولین و بزرگترین فاجعههای زائیده آلودگیها رخ داد، یعنی 17 نفر جان خود را باختند و 43 درصد جمعیت نورا در پنسیلوانیا بیمار شدند. درست سه سال بعد از فاجعه مه دود لندن در سال 1952 ، نادیده گرفتن عواقب جدی آلودگی هوا غیر ممکن گردید.در روز سه شنبه 4 دسامبر سال 1952 حجم عظیمی از هوای گرم به طرف قسمت جنوبی انگلستان حرکت کرده ، با ایجاد یک وارونگی دمایی سبب نشست یک مه سفید در لندن شد. این مه دود به دستگاه تنفسی انسان سخت آسیب میرساند. درنتیجه بیشتر مردم بزودی با مشکلاتی از قبیل قرمز شدن چشمها ، سوزش گلو و سرفههای زیاد مواجه شدند و پیش از آنکه در 9 دسامبر از سطح شهر دور شوند، 400 مورد مرگ مربوط به آلودگی هوا گزارش کردند. این تعداد تلفات برای متوجه ساختن افکار بریتانیاییها جهت تصویب قانون هوای تمیز در سال 1956 کافی بود.
قانون کنترل آلودگی هوا
این قانون در ایالات متحده امریکا به نام قانون کنترل آلودگی هوا (قانون عمومی 159_84) به تصویب رسید. اما این مصوبه تنها موجب به تصویب رسیدن یک قانون مؤثرتر گردید. این قانون یکبار در سال 1960 و بار دیگر در سال 1962 بازنگری شد و به قانون هوای تمیز سال 1963 (قانون عمومی 206_88) که برنامههای ناحیهای محلی و ایالتی را برای کنترل هوا تشویق میکرد و در عین حال حق مداخله را برای دولت فدرال در صورت به خطر افتادن سلامت و رفاه اهالی ایالت در اثر آلودگی ناشی از ایالات دیگر محفوظ نگه میداشت، الحاق گردید.این قانون معیارهایی برای کیفیت هوا وضع کرد که بر اساس آنها ، استانداردهای کیفیت هوا و گازهای متصاعد شده در دهه 1960 میلادی پیریزی شد.
آلودگی محیط زیست و لایه ازن
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر باعث نگرانی دانشمندان شده ، مسئله تهی شدن لایه ازن و ایجاد حفره در این لایه در قطب جنوب است. لایه اوزون در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و کره زمین را در برابر تابش فرابنفش نور خورشید محافظت میکند. هر گاه از مقدار لایه ازن ، 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین میرسد تا 20 درصد افزایش مییابد. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست در انسان میشود و به گیاهان صدمه میزند. مولکولهای کلروفلوئورکربنها (CFCها) در از بین بردن لایه ازن موثرند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاههای سرد کننده و در افشانهها (اسپریها) استفاده میشود.این مولکولها به علت پایداری آنها به استراتوسفر راه مییابند و در آنجا بر اثر تابش خورشید پیوند C-Cl شکسته میشود. اتم کلر حاصل به مولکول ازن حمله میکند و مولکول CLO را میدهد. این مولکول بنوبه خود با اکسیژن ترکیب شده ، مولکول O2 و اتم Cl آزاد میشود که مجددا در چرخه تخریب اوزون شرکت میکند. از این روست، در عهدنامه سال 1978 مونترال قرار این شده که از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آلودگی محیط زیست
تاریخچه
مقدمه
اولین آلایندههای هوا احتمالا دارای منشأ طبیعی بودهاند. دود ، بخار بدبو ، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها و آتشسوزی جنگلها ، گرد و غبار ناشی از توفانها در نواحی خشک ، در نواحی کمارتفاع مرطوب و مههای رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی ، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالیتهای انسانی محسوس باشند، کلا جزئی از محیط زیست ما به شمار میرفتند، به استثنای موارد حاد ، نظیر فوران آتشفشان.آلودگیهای ناشی از منابع طبیعی معمولا ایجاد چنان مشکلات جدی برای حیات جانوران و یا اموال انسانها نمیکنند. این در حالی است که فعالیتهای انسانی ، ایجاد چنان مشکلاتی از نظر آلودگی مینمایند که بیم آن میرود بخشهایی از اتمسفر زمین تبدیل به محیطی مضر برای سلامت انسانها گردد.
تاریخچه آلودگی
دود یکی از قدیمیترین آلایندههای هوا است که برای سلامت بشر مضر است. زمانی که دود ناشی از آتش حاصله از سوختن چوب توسط ساکنین اولیه غارها جای خود را به دود ناشی از کورههای زغال سوز در شهرهای پر جمعیت داد، آلودگی هوا ، بقدری افزایش یافت که زنگ خظر برای برخی از ساکنان آن شهرها به صدا در آمد. در سال 61 بعد از میلاد ، "سنکا" (Seneca) فیلسوف رومی از هوای روم بعنوان هوای سنگین و از دودکشهای هود با عنوان تولید کننده بوی بد نام برد.در سال 1273 میلادی ، "ادوارد اول" پادشاه انگلستان عنوان کرد که هوای لندن به حدی با دود و مه آلوده شده است و آزار دهنده است که از سوختن زغال سنگ دریایی جلوگیری خواهد کرد. علیرغم هشدار پادشاه مذکور ، نابودی گسترده جنگلها ، چوب را تبدیل به یک کالای کمیاب نمود و ساکنان لندن را وادار ساخت تا بجای کم کردن مصرف زغال سنگ به میزان بیشتری از آن استفاده کنند.تا سال 1661 میلادی یعنی بیش از یک قرن بعد ، تغییر قابل ملاحظهای در آلودگی هوا بوجود نیامد. چاره جویی و پیشنهادات عبارت بودند از برچیدن تمامی کارخانههای اطراف شهر لندن و بوجود آمدن کمربند سبز در اطراف شهر. بالاخره این چاره جوییها کارساز شد.
مشکلات آلودگی هوا
شواهدی دال بر علاقمندی جوامع انسانی در غلبه بر مشکل آلودگی هوا وجود دارند که از جمله آنها میتوان از تصویب و اجرای قوانین کنترل دود در شیکاگو سینسنیاتی به سال 1881 نام برد. ولی اجرای این قوانین و قوانینی مشابه آنها با دشواریهایی مواجه گردید و برای تمیز نمودن هوا یا جلوگیری از آلودگی بیشتر آن ، تقریبا کاری انجام نشد. در سال 1930 در دره بسیار صنعتی میوز در کشور بلژیک در اثر پدیده وارونگی ، مه دود در یک فضای معین محبوس گردید. در نتیجه 63 تن جان خود را از دست داده ، چندین هزار تن دیگر بیمار شوند.حدود 18 سال بعد در شرایط مشابهی در ایلات متحده آمریکا ، یکی از اولین و بزرگترین فاجعههای زائیده آلودگیها رخ داد، یعنی 17 نفر جان خود را باختند و 43 درصد جمعیت نورا در پنسیلوانیا بیمار شدند. درست سه سال بعد از فاجعه مه دود لندن در سال 1952 ، نادیده گرفتن عواقب جدی آلودگی هوا غیر ممکن گردید.در روز سه شنبه 4 دسامبر سال 1952 حجم عظیمی از هوای گرم به طرف قسمت جنوبی انگلستان حرکت کرده ، با ایجاد یک وارونگی دمایی سبب نشست یک مه سفید در لندن شد. این مه دود به دستگاه تنفسی انسان سخت آسیب میرساند. درنتیجه بیشتر مردم بزودی با مشکلاتی از قبیل قرمز شدن چشمها ، سوزش گلو و سرفههای زیاد مواجه شدند و پیش از آنکه در 9 دسامبر از سطح شهر دور شوند، 400 مورد مرگ مربوط به آلودگی هوا گزارش کردند. این تعداد تلفات برای متوجه ساختن افکار بریتانیاییها جهت تصویب قانون هوای تمیز در سال 1956 کافی بود.
قانون کنترل آلودگی هوا
این قانون در ایالات متحده امریکا به نام قانون کنترل آلودگی هوا (قانون عمومی 159_84) به تصویب رسید. اما این مصوبه تنها موجب به تصویب رسیدن یک قانون مؤثرتر گردید. این قانون یکبار در سال 1960 و بار دیگر در سال 1962 بازنگری شد و به قانون هوای تمیز سال 1963 (قانون عمومی 206_88) که برنامههای ناحیهای محلی و ایالتی را برای کنترل هوا تشویق میکرد و در عین حال حق مداخله را برای دولت فدرال در صورت به خطر افتادن سلامت و رفاه اهالی ایالت در اثر آلودگی ناشی از ایالات دیگر محفوظ نگه میداشت، الحاق گردید.این قانون معیارهایی برای کیفیت هوا وضع کرد که بر اساس آنها ، استانداردهای کیفیت هوا و گازهای متصاعد شده در دهه 1960 میلادی پیریزی شد.
آلودگی محیط زیست و لایه ازن
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر باعث نگرانی دانشمندان شده ، مسئله تهی شدن لایه ازن و ایجاد حفره در این لایه در قطب جنوب است. لایه اوزون در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و کره زمین را در برابر تابش فرابنفش نور خورشید محافظت میکند. هر گاه از مقدار لایه ازن ، 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین میرسد تا 20 درصد افزایش مییابد. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست در انسان میشود و به گیاهان صدمه میزند. مولکولهای کلروفلوئورکربنها (CFCها) در از بین بردن لایه ازن موثرند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاههای سرد کننده و در افشانهها (اسپریها) استفاده میشود.این مولکولها به علت پایداری آنها به استراتوسفر راه مییابند و در آنجا بر اثر تابش خورشید پیوند C-Cl شکسته میشود. اتم کلر حاصل به مولکول ازن حمله میکند و مولکول CLO را میدهد. این مولکول بنوبه خود با اکسیژن ترکیب شده ، مولکول O2 و اتم Cl آزاد میشود که مجددا در چرخه تخریب اوزون شرکت میکند. از این روست، در عهدنامه سال 1978 مونترال قرار این شده که از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
بخش 2
آفتها موجودات زنده ای هستند که در مکان نامناسب و در زمان نامناسب، برحسب میل انسان، ظاهر میشوند. آنچه مورد نظر است این است که چگونه انسانها، مخصوصا از طریق استفاده از آفت کشها با آفات کنار میآیند. استفاده از آفت کشها بیش از سال 1900، به ندرت توجه دولت یا مقررات را به طور عمده به خود جلب کرد. بر عکس، از اواخر دهه 1900، حشره کشها (افت کشها) منبع اصلی کشمکشهای سیاسی و سیاسی در بسیاری کشورها هستند. در حقیقت، مسئله کاهش افت کش، موضوع اصلی این کتاب، تا حدودی پاسخی به ناکامی طرح ریزی برنامههای نظارتی مناسب در مورد افت کشها میباشد. اگر چه، کاهش استفاده از افت کشها به طور اجتناب ناپذیر بر مهارت برای کاهش طبیعت و کاربرد زمین که در اصل هویت فرهنگی باقی مانده است، تاثیر میگذارد. تلاشها برای کاهش استفاده از آفت کش از درک بهتر در مورد تاریخچه کنترل آفات و آفت کشها، بهره من بود . این بخش یک طرح اولیه مختصر در مورد نکات اصلی فراهم میسازد و این نکات را با مثالهایی برای ایالت (مرکز) واشنگتن توضیح میدهد.
تغییر بینشها درباره افتها و افت کشها: آفات بعنوان تهدیدات محیطی: با آغاز قرن 19، مشکلات آفت به اندازه کافی جدی شد تا توجه جمعی را ایجاب نماید. با انقلاب صنعنتی، کشاورزی قسمتی از اقدامی سرمایه داری گشت و معاش کشاورزان از این بهینه رفع شد. در کشاورزی تجاری، مشکل آفات، یک جنبه جدید یعنی بازاریابی نقدینه محصول، بجای کاربرد معاشی، به خود گرفت بدین معنی که کشاورزان بر درآمد نقدینه متکی بودند.
اگر پول قرضی گرفته شده برای تهیه کردن سرمایه غلات مورد استفاده قرار میگرفت که جنبه مهمی از کشاورزی تجاری بود، آنگاه سطح خاصی از درآمد نقدینه برای خدمات مربوطه به بدهی، ضروری بود.تحت این شرایط، ضرر ناشی از آفات، تهدیدی برای وجود مستمر این اقدام بود. بنابراین کنترل آفات تبدیل به راه حلی برای مشکل محیطی شد. آفت کشها، یکی از جدین روش جدید بود که برای کنترل آفات معرفی شد. محصولاتی که در قرن 19 و پیش از آن گسترش یافته بود. شامل، نفت، سولفور، نیکوتین، دوتنون، مخلصه بابوبه، حشره کش سبز زنگ سمی و اسید آرسنیک، هستند (هاوارد 1930، پرکینژ 1982، صفحه 1). آفت کشها تنها تکنولوژی کنترل آفت نیستند که در قرن 19 معرفی شد، اما پیشرفت گزینهها هم بسته به افزایش جنبه تجاری کشاورزی بود. برای مثال، یکی از موفقترین کاربردهای کنترل بیولوژیکی که تا حال شناخته شده است. معرفی سوسک کفشدوزک استرالیائی و انگل حشره دو بال برای کنترل درجه بندی (میزان) توده پنبه ای در مرکبات کالیفرنیا بود. (دی باچ و روزن، 1991) همانگونه که دیچارد سوور تاریخ شناس به صورت مجاب کننده ای مورد بحث قرار داد، اشتیاق برای کنترل بیولوژیکی به طور گسترده ای از سوی پرورش دهندگان مرکبات به صورت مبتکرانه و به شدت تجاری، برانگیخته شد. (سوور، 1996). بنابراین با وجود روش کنترل افت، این شیوههای جدید همگی نشان داد که آسیب آفات موفقیت تجاری کشاورزان را تهدید میکند. کنترل آفات، شامل استفاده از آفت کشها، روشی برای کنترل پیشامد محیطی بود و افت کش، تکنولوژی انتخابی در طی قرن بیستم شد. بعد از 1900، صنایع هم علاوه بر کشاورزی شروع به متکی شدن بر افت کشها برای موفقیت تجاری شدند. منبع اصلی تغییر در دههای 1950و194، اختراع بسیاری مصنوعات جدید، آفت کشهای آلی، بود که با موفقیت حشره کشهای DDT پس از سال 1939 به فعالیت واداشته شد. (ترغیب شدند). پرکینز، 1978). در سال 1950، صنایع شیمیایی گسترده وسیعی از حشره کشها را مشخص کرد که ارزان، چند کاربردی و موثر در بسیاری مکانها بودند.
در نتیجه، جنگل داری، خانهها و باغها، موسسات خدماتی و تجاری و محلهای صنعتی و تفریحی همگی شروع به بکارگیری حشره کشها کردند. بر مرور گسترده در مورد معرفی و گسترش افت کشها به ورتون (1974)، دونلپ (1981) و پرکینز (1982) مراجعه کنید اگر چه علی رغم موفقیتهای تجاری افت کشها، عوامل متعددی روشی را که مردم آفات و افت کشها را میدیدند، تغییر داد. مقاومت افت کشها، نابودی دشمنان طبیعی و حشرات سودمند توسط افت کشها، پیشرفت استراتژیها کنترل گزینه ای، مشکلات سلامت عمومی آسیب به حیات وحش و موجودات زنده غیر هدف، آلودگی آبهای زمینی و جدیدتر از همه کابوس بهم خوردگی سیستم غدد درون ریز، به طور ویژه ای مهم بود.
مقاومت: مقاومت ارگانسیم آفات در مقابل آفت کشها اولین موج جدید، دیدگاههای اصلاحی بود. این پدیده اولین بار بعنوان حادثه مهمی در باغهای سیب مورد در ایالات واشنگتن در سال 1908 مورد توجه قرار گرفت، هنگامی که مقیاس سن جوس دیگر به درمان شستشوی سولفورآهک (کلسیم) پاسخ نداد. (پارکینز، 1982 صفحات 34-36). اگر چه، دشوار و دردسر ساز بود، مقاومت، صنعت تجاری اصلی را تا زمانی که حشره شناسان در الوزیانا در سال 1954 نتیجه گیری کردند که شبشک پنبه مقاومت را در حشره کشهای هیدروکربن کلرینه شده که عموما استفاده میشد.
متحول کرده است، مورد تهدید قرار نگرفت. (روزل و کلوور، 1955) . متصدیان شورای پنبه ملی، انجمن کاری که ارائه دهنده تمامی بخشها برای صنعت پنبه است، به سرعت برای جانبداری از تحقیق در مورد راه حلهای بلند مدت تر حرکت کرد که شامل شیوههای کنترل آفات با اتکای کمتری به کاربرد دیرینه از افت کشها بود (کنگره امریکا، 1958)حشره شناس کانادایی ای، وی، آی برون در سال 1960 نتیجه گیری کرد که (دوره طلایی) برای حشره کش ها گذشته است بدین علت که مقاومت بسیار رایج شده است. (برون، 1961) مقاومت افزایش بی .وقفه خود را تا امروز ادامه داده است به علاوه، اولین و مهمترین وقوع آن در حشرات که با نمونههایی از علفهای هرز مقام در برابر علف کشها و بیماریهای قارچی مقاوم در برابر قارچ کشها شروع به سازگار شدن بودند. مقاومت هم با مقاومت نامطلوب همراه بود بدین معنی که جمعیت آفات عدم حساسیت به مواد شیمیایی ای نشان داد که هرگز علیه آنها استفاده نشده بود. (هولومن 1993، موس و روبین 1993، بران 1994، تا باشنیک،1994، کنگره امریکا 1995). مقاومت نشان داد که توانایی حشره کشها برای کنترل طبیعت، محدود و ضعیف شده بود.
نابودی دشمنان طبیعی و حشرات سودمند: مشکلات افت حشره تنها یک نوع از مشکلات آفات است اما کنترل حشرات بی فایده (ناخواسته) با یک محدودیت جدی، مختل شد حشره کشها که حشرات درد سر ساز را هدف داشتند، حشرات غیر هدف را نیز کشتند برخی از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اخلاق زیست محیطی(1)
نویسنده : روبرت الیوت
مترجم : مرضیه سلیمانی
اخلاق زیست محیطی چیست؟
پارک ملی کاکادو(2)، در منطقه حفاظت شدة شمال استرالیا، شامل بیشهزارهای تنومند، باتلاقها و آبراهههایی است که گونهای از تنوع غنی حیات را پدید میآورد. این پارک دارای گونههایی است که در هیچ کجای دیگر یافت نمیشوند.گونههایی مثل طوطی کلاه به سر(3) و لاکپشت دماغ خوکی(4) که هر دو جزء گونههای در معرض خطرند. کاکادو محیطی تفریحی است که در عین حال لذتهای زیبایی شناسانه را به بازدیدکنندگان خود ارائه کرده و فرصتهای تحقیقاتی را برای پژوهشگران فراهم میآورد. بسیاری میاندیشند که کاکادو مکانی سرشار از زیبایی بوده و به لحاظ اکولوژیکی دارای اهمیت فراوانی است و این اندیشه، خود ناشی از اهمیت معنوی بومیان جاوین(5) است. علاوه بر اینها کاکادو دارای معادن غنی طلا، پلاتینیوم، پالادیوم(6) و اورانیوم است که برخی تصور میکنند باید مورد استخراج و بهرهبرداری قرار گیرند. اما طرفداران محیط زیست میگویند اگر چنین اتفاقی رخ دهد، جنبههای تفریحی، هنر شناسانه و فرصتهای پژوهشی- که قبلا ذکر آن رفت- رو به نقصان میگذارند. زیبایی کاکادو تقلیل خواهد یافت، گونههای کمیاب گیاهی و جانوری از بین میروند، غنای زیست بومی منطقه کاهش مییابد، طبیعی بودن این مکان به خطر افتاده و بیاعتبار میشود و ارزشهای معنوی جاوین تنزل پیدا میکند. بیش از این معادن گوناگون کاکادو مورد استخراج قرار گرفته و اکنون فشارهای بیشتری هست که خواهان، کندوکاو و بهرهبرداری گستردهتر از این معادن است. آیا باید اجازة این استخراجها صادر شود؟ آیا اصلا باید برای هر گونه استخراجی اجازه صادر شود؟ چگونه میتوان برای این پرسشهای اخلاقی، پاسخهای دقیقی یافت؟
بدون تردید شواهد تجربی یا واقعی دارای نقش مهم و اساسیاند. به عنوان مثال، مخالفان بهرهبرداری از معادن ادعا میکنند که این کار احتمالا رودخانهها را آلوده میکند، حیات وحش را مسموم میکند، حیات گونههای کمیاب را به مخاطره افکنده و اکوسیستمهای گوناگون آنجا راه به هم میریزد. این مخالفت با استخراج معادن، بر پایة امور واقعی و تجربههای عملی مطرح میشود و مدعی است چنین اتفاقهایی پیش از این نیز به وقوع پیوسته است. در مقابل، بسیاری از طرفداران بهرهبرداری از معادن، این ادعاهای تجربی را مورد تردید قرار دادهاند و حتی در میان آنها عدهای هستند که معتقدند حتی اگر این مخالفتها و ادعاها حقیقی باشند، بهتر است کار استخراج ادامه یابد. در واقع فیصله یافتن این امور، متضمن آن نیست که بحث اصلی هم فروکش کرده و رفع و رجوع شده است کشمکشها پیرامون این امور تنها در رویارویی با یک پس زمینه خاص دارای معنا بوده و تنها در مقابله با آن نوع زمینه، فوایدی خواهد داشت. از سوی دیگر تفاوتهای موجود در این پس زمینه، خود موجب پدید آمدن ارزیابیهای متفاوت در خصوص آن عملی میشود که باید انجام پذیرد. عوامل تشکیل دهندة این زمینه عبارتنداز : خواستهها، الویتها،اهداف، مقاصد و اصول و از جمله اصول اخلاقی. ممکن است یک محیط باور بخواهد بداند که آیا عمل استخراج، تهدیدی برای حیات وحش به شمار میرود یا نه؟ چرا که او میخواهد حیات وحش حفظ شود یا جدیتر از این، به این دلیل که وی میاندیشد اسباب مرگ حیات وحش را فراهم آوردن، یک خطای اخلاقی است . این زمینة ارزیابانه، اصول اخلاقی را شامل نمیشود چرا که ممکن است برخی از مردم انسانهایی غیراخلاقی و یا نوعی از انسانهای خودمدار باشند. ولی بهرحال بسیاری از مردم خواهان آنند که اعمال خودشان و کردارهای دیگران- از جمله کنشهای حکومتها، شرکتهای سهامی و انجمنهای شهر- با اصول اخلاقی وفق داشته باشد. برای چنین مردمی شفافیت مجادله پیرامون کاکادو مستلزم رویکرد به اصولی است که در خصوص رفتار ما با طبیعت وحش، راهنماییهای اخلاقی پیش رویمان نهاده و ما را قادر میسازد به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم: چه میشود اگر اعمال و رفتار ما موجب انقراض یک گونه شود؟ چه خواهد شد اگر کنشهای ما باعث مرگ حیوانات خاص شود؟ چه اهمیتی دارد اگر ما باعث فرسایش گستردة کاکادو شویم؟ چه اتفاقی میافتد اگر ما رودخانة جنوبی تمساح(7) را به نهری عاری از زندگی بدل کنیم؟ آیا بهتر این است که کاکادو را حفظ کنیم یا به تولید انبوه ثروتهای مادی بپردازیم که ممکن است زندگی تعدادی انسان را بهبود بخشد؟ آیا انقراض یک گونه، بهایی قابل قبول برای افزایش فرصت اشتغال است؟ اصول ذکر شده- که هدایت کنندة سلوک ما با طبیعت وحش است- نوعی اخلاق محیطی، در کلیترین مفهوم خویش، را پی میریزد. این اخلاق، خود شامل نظریهها و مکتبهای گوناگون و متنوعی است که در عین رقابت با یکدیگر، گاه با یکدیگر همپوشی نیز دارند.
کسانی که دارای نقطه نظرات اخلاقی- از نوع محیط زیستی آن- هستند، به نوعی از اخلاق پایبندند که حداقل بر یک، و معمولا بر تعدادی از اصول مشخص متکی است.
محیط باوری را در نظر بگیرید که میگوید انقراض یک گونه به عنوان پیامد رفتار انسانی، چیز بدی است، احتمالا حتی آنقدر بد، که اصلا دلیل این رفتار انسانی مهم نیست. همین امر میتواند در یک اخلاق زیست محیطی، به عنوان یک اصل در نظر گرفته شود. با این حال یک محیط باور- بدون اینکه ترسیمی چنان آشکار از موضوع داشته باشد- میتواند کاملا پایبند به این نقطهنظر باشد که انقراض گونهها و مسائل مشابه، به خودی خود و کاملا مجزا از هرگونه پیامدی که ممکن است به بار بیاورد، بد است. احتمال دیگر آن است که این اصل فینفسه اصلی پایه و بنیادی نیست، بلکه خود به اصلی متکی است که دغدغة رفاه انسانی داشتن را توصیه میکند و با این اعتقاد که انقراض گونهها به انسان آسیب میرساند. روشن ساختن الزامات اخلاقی، نخستین گام در جهت ارزیابی نقادانه یا توجیه انتقادی آن است. اگر ما در مورد اخلاقهای زیست محیطی گوناگون و رقابتگری که با آنها مواجهایم، حکم صادر کنیم؛ قطعا توجیه ضرورت مییابد. این کافی نیست که سیاستهای زیست محیطی با اصول بنیادی این اخلاق محیطی یا آن دیگری همخوانی و مطابقت داشته باشد، بلکه این سیاستها باید با درستی و صدق این اخلاق وفق داشته و یا آن دیگری را بهتر توجیه کند. در اینجا ما با دو پرسش رو به روییم: چگونه میتوان یک اخلاق زیست محیطی را به تفصیل شرح داد؟ چگونه میتوان اخلاق زیست محیطی قانونی و رسمی را توجیه کرد؟
اخلاق انسان محور
عدهای تصور میکنند که سیاستهای زیستمحیطی باید تنها بر پایة تأثیرگذاریشان بر روی انسان مورد ارزیابی قرار گیرند (ن.ک باکستر، 1974 و نورتن، 1988). این دیدگاه موجب پدید آمدن اخلاق زیست محیطی انسان محور شده است. اگرچه سودباوران کلاسیک،رنج کشیدن حیوانات را هم در ارزیابیهای خود لحاظ میکنند، نوعی سودباوری- که به ما توصیه میکند در مقابل رنجها و ناراحتیهای انسان، حداکثر تمتع را از شادکامی و خرسندیاش برگیریم- نمونهای از همین اخلاق انسان محور است. پایبندی به این اخلاق، شخص را عمیقا ملزم میسازد که پیامدهای گوناگون شقوق مختلف گزینش در مورد کاکادو را در بستر لذت و الم انسانها مورد محاسبه قرار دهد. ما میتوانیم دریابیم که استخراج معادن کاکادو، غنای اکولوژیکی باتلاقهای آنجا را کاهش میدهد و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، عدهای از انسانها ناشاد و اندوهگین خواهند شد. مثلا ممکن است برخی از مردم به دلیل وضعیت اسفناک حیوانات خاص آن منطقه متأثر شوند. احتمالا عدهای دیگر به خاطر از بین رفتن گونههای گیاهی و حیوانی غمگین میشوند و شاید بعضی انسانها- از جمله نسل آینده- شانس بهرهگیری از لذتهای زیبایی شناسیک یا متمتع شدن از خرسندی ناشی از تفریحات خاص را از دست بدهند، این امکان وجود دارد که تغییرات آب و هوایی، تغییر در الگوهای بارش و تغییرات دیگری از این دست، تأثیرات نامطلوبی بر عدهای دیگر از مردم برجای گذارد. دیگران شاید به علت ویرانی و غارت مناطقی که گونهای تعلق عاطفی و معنوی بدان داشتهاند، دچار آسیبهای روحی و روانی شوند.
در یک محاسبه ریاضی، تمامی این تأثیرات و پیامدهای منفی از همة سودمندیها و شادکامیهایی کم میشوند که استخراج معادن کاکادو به همراه خواهد داشت. یک اخلاق انسان محور میتواند به شکلگیری توافقات بنیادی با سیاستهای محیطباوران منجر شود. اما به هر حال این قضاوت با در نظر گرفتن علایق انسانها به تنهایی و به خودی خود غنیتر شده است. یکی از راههای مفید برای طرح و بیان این اخلاق این است که بگوییم این اخلاق تنها انسانهای به لحاظ اخلاقی قابل ملاحظه را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. یک چیز هنگامی به لحاظ اخلاقی مهم و قابل ملاحظه است که به خاطر خودش، شخصا و فینفسه و مستقل از سودمندیاش به عنوان ابزاری برای دیگر اهداف، وارد حوزه ارزیابی اخلاقی شود.
لاکپشت دماغ خوکی را در نظر بگیرید. در اخلاق انسان محوری که پیش از این توضیح داده شد، نه گونهای از این لاکپشت به عنوان یک کل و نه تک به تک اعضای آن، به لحاظ اخلاقی قابل ملاحظه و مهماند. تنها شادی و اندوه انسانهاست که به لحاظ اخلاقی مهم است، و این لذت و الم ممکن است از آنچه که برای لاکپشتها اتفاق میدهد تأثیر بپذیرد، یا ممکن است از آن متأثر نشود.
اخلاق جانور محور